متن درس
اقتدار انسانی و موضوعشناسی وحی در پرتو آیات سوره شوری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۵۰)
مقدمه
انسان، بهعنوان اشرف مخلوقات، موجودی است که در وجود خویش ظرفیتهایی بیکران برای صعود به مراتب متعالی هستی نهفته دارد. این ظرفیتها، که در آیات قرآن کریم و تعالیم عرفانی و کلامی بهروشنی تبیین شدهاند، او را از دیگر موجودات متمایز میسازند. در این میان، وحی بهعنوان یکی از والاترین جلوههای ارتباط انسان با مبدأ هستی، نه تنها مختص انبیا نیست، بلکه بهصورت نسبی برای هر انسانی که دل خویش را با صفا و طهارت آماده سازد، قابل دسترسی است. این نوشتار، با محوریت آیات سوره شوری و با رویکردی فلسفی، عرفانی و کلامی، به تبیین اقتدار ذاتی انسان و امکان دستیابی او به مراتب والای وجودی، از جمله وحی نسبی، عصمت و طهارت میپردازد. هدف این اثر، بازنمایی ظرفیتهای وجودی انسان و تبیین راههای تهذیب نفس برای دریافت الهامات الهی است، تا بدینوسیله مخاطب را به تأمل در شأن والای خویش وادارد.
بخش اول: شناخت شأن انسانی و ظرفیتهای وجودی
ضرورت شناخت دقیق انسان
شناخت انسان، بهعنوان موجودی برخوردار از ظرفیتهای بینهایت، از مهمترین مسائل فلسفی و عرفانی است. سه امر اساسی در این شناخت برجستهاند: قدرت ذاتی، موقعیت وجودی، و ظرفیت وحیانی. اهمال در این امور، انسان را از درک حقیقت وجودی خویش محروم میسازد. انسان، مانند درختی تناور، ریشههایی عمیق در هستی دارد که با شناخت دقیق این ریشهها، میتواند به شاخسارهای کمال دست یابد.
درنگ: انسان موجودی است که با شناخت دقیق قدرت، موقعیت و ظرفیت وحیانی خویش، میتواند به مراتب متعالی وجودی دست یابد.
وحی نسبی و گستره آن
وحی، برخلاف تصور رایج، نه تنها مختص انبیاست، بلکه هر انسانی میتواند به درجاتی از آن دست یابد. این دریافت، مانند کسب علوم دیگر نظیر فلسفه یا پزشکی، بخشی از شأن ذاتی انسان است. همانگونه که هر فرد با تلاش و آموزش میتواند در علمی تخصص یابد، با تهذیب نفس و آمادگی معنوی نیز میتواند به دریافت الهامات الهی نائل شود.
درنگ: وحی نسبی، به معنای دریافت الهامات الهی در درجات مختلف، شأنی همگانی است که با تهذیب نفس برای هر انسانی قابل دسترسی است.
نسبی بودن مقامات انسانی
مراتب کمال انسانی، از جمله وحی، عصمت و طهارت، نسبیاند و هیچ مرتبهای را نمیتوان مطلق دانست. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
فَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ (یوسف: ۷۶)، به این معنا که «بالای هر صاحب علمی، داناتری است». این آیه، بر نسبی بودن مراتب علم و کمال تأکید دارد و نشان میدهد که وحی نیز در این سلسله مراتب قرار میگیرد.
درنگ: مراتب کمال انسانی، از جمله وحی، نسبیاند و همواره مرتبهای بالاتر وجود دارد.
عظمت انسان در دستیابی به کمالات
عظمت انسان در توانایی او برای دستیابی به وحی، عصمت و طهارت نهفته است. این سه ویژگی، مانند سه گوهر درخشان، شأن والای انسان را از دیگر موجودات متمایز میکنند. انسان، مانند پرندهای که بالهایش را برای پرواز به سوی آسمان کمال میگسترد، با تهذیب نفس میتواند به این مراتب دست یابد.
درنگ: وحی، عصمت و طهارت، گوهرهای وجودی انساناند که او را به سوی مراتب متعالی هدایت میکنند.
بخش دوم: مسیر دستیابی به وحی و کمالات معنوی
مراحل صعود به مقامات متعالی
انسان برای دستیابی به مقامات والا، از جمله نبوت و رسالت، ابتدا باید بنده خالص خداوند شود. این فرآیند، مانند پیمودن پلههای نردبانی است که از عبودیت آغاز شده و به مراتب والای وجودی میرسد. عبودیت، مانند خاک حاصلخیزی است که بذر کمالات معنوی در آن جوانه میزند.
درنگ: عبودیت، دروازه ورود به مراتب متعالی وجودی، از جمله نبوت و رسالت، است.
انحراف در محدودسازی وحی
باور به انحصار وحی در انبیا، انحرافی از شناخت شأن والای انسانی است. این باور، مانند دیواری بلند، انسان را از پیگیری کمالات معنوی بازمیدارد و او را در تنگنای محدودیتهای خودساخته محبوس میکند.
درنگ: محدودسازی وحی به انبیا، نتیجه ناآگاهی از ظرفیتهای وجودی انسان است.
تمثیل سوادآموزی و وحی
همانگونه که در گذشته سوادآموزی به عدهای خاص محدود بود، اما امروز همگانی شده، وحی نیز با تلاش و تهذیب نفس برای همه قابل دسترسی است. این تمثیل، مانند آینهای است که نشان میدهد محدودیتهای ظاهری با اراده و آمادگی قابل رفعاند.
درنگ: وحی، مانند سوادآموزی، با آمادگی و تلاش برای همه انسانها قابل دستیابی است.
سواد بدون سعادت
سواد بهتنهایی سعادت نمیآورد، بلکه اتصال به حقایق الهی و دریافت وحی است که سعادت واقعی را محقق میسازد. علوم مادی، مانند چراغی در تاریکی، تنها بخشی از مسیر را روشن میکنند، اما وحی، مانند خورشیدی است که کل هستی انسان را نورانی میسازد.
درنگ: سعادت واقعی در اتصال به حقایق الهی و دریافت وحی نهفته است، نه در کسب علوم مادی.
مثال جوامع پیشرفته
در جوامع پیشرفته، مانند اوکراین، نرخ باسوادی به ۹۹ درصد رسیده، اما این سواد بهتنهایی سعادت را تضمین نمیکند. این مثال، مانند کویری است که با وجود بارانهای فراوان، به دلیل فقدان خاک حاصلخیز، ثمر نمیدهد.
درنگ: علوم مادی، بدون اتصال به حقایق الهی، نمیتوانند سعادت واقعی را به ارمغان آورند.
بخش سوم: دستهبندی انسانها و ظرفیتهای وحیانی
چهار دسته انسانی
انسانها به چهار دسته تقسیم میشوند: محبوبین، محبین، عادیها (یاکل و یمشی فی الاسواق)، و شکستهها. محبوبین و محبین، مانند پرندگان سبکبال، در آسمان کمالات پرواز میکنند؛ عادیها در زمین زندگی روزمره گام برمیدارند؛ و شکستهها، مانند درختان ریشهکنشده، قربانی فقر و فلاکتاند.
درنگ: انسانها در چهار دسته جای میگیرند: محبوبین و محبین در مراتب متعالی، عادیها در زندگی روزمره، و شکستهها در محرومیت.
محبوبین و محبین
محبوبین و محبین، با تلاش و تهذیب نفس، میتوانند به مراتب متعالی، از جمله دریافت وحی نسبی، دست یابند. این دو گروه، مانند کوهنوردانی هستند که با سختی و استقامت، قلههای کمال را فتح میکنند.
درنگ: محبوبین و محبین، با تهذیب نفس، به دریافت الهامات الهی نائل میشوند.
عادیها و عدم تمایل به وحی
دسته عادیها، که به زندگی مادی و روزمره محدودند، به دلیل عدم تمایل، به دنبال وحی نمیروند. اینان، مانند مسافرانی هستند که در ایستگاه زندگی توقف کرده و به سوی مقصد متعالی حرکت نمیکنند.
درنگ: عادیها، به دلیل محدودیت در اهداف مادی، از پیگیری وحی غافلاند.
شکستهها و محرومیت
شکستهها، که قربانی فقر، جنگ و فلاکتاند، از شأن والای انسانی محروم شدهاند. این گروه، مانند پرندگان بالشکسته، نیازمند یاری دیگر گروهها برای بازیابی شأن خویشاند.
درنگ: شکستهها، قربانی شرایط اجتماعی و اقتصادی، نیازمند عدالت و یاریاند.
بخش چهارم: شرایط و موانع دریافت وحی
امکان یادگیری برای همه
هیچ انسانی نیست که با آموزش و تلاش نتواند به کمالات، از جمله وحی، دست یابد. این ظرفیت، مانند دری بیکران، برای همه انسانها گشوده است.
درنگ: ظرفیت یادگیری و دستیابی به وحی، برای همه انسانها وجود دارد.
وحی و شباهت آن به شعر
وحی، مانند شعر، با تمرین و آمادگی در دسترس انسان قرار میگیرد. همانگونه که شاعر با پرورش استعداد خویش به سرودن شعر میرسد، انسان نیز با تهذیب نفس به دریافت وحی نائل میشود.
درنگ: وحی، مانند شعر، با آمادگی و تمرین برای انسان قابل دسترسی است.
نشانههای وحی در عادیها
حتی انسانهای عادی گاه نشانههایی از وحی، مانند الهامات قلبی یا خوابهای صادقه، دریافت میکنند. این نشانهها، مانند جرقههایی در تاریکی، ظرفیت ذاتی انسان برای دریافت وحی را نشان میدهند.
درنگ: نشانههای وحی، حتی در انسانهای عادی، گواه ظرفیت ذاتی آنها برای دریافت الهامات الهی است.
نقش علم دینی در دریافت وحی
علم دینی، بهعنوان وارث معارف انبیا، باید به سوی دریافت درجاتی از وحی حرکت کند. این مسئولیت، مانند امانتی گرانسنگ، بر دوش عالمان دینی است.
درنگ: علم دینی، با تهذیب نفس، باید به دریافت الهامات الهی نائل شود.
نبوغ و ولایت
انسانها یا در مسیر نبوغ (علوم ظاهری) قرار میگیرند یا در مسیر ولایت (وحی و کرامت). ولایت، مانند جویباری زلال، انسان را به سوی قرب الهی هدایت میکند.
درنگ: ولایت، برخلاف نبوغ مادی، انسان را به سوی کمالات متعالی و وحی هدایت میکند.
شرایط دریافت وحی
دریافت وحی نیازمند صفا، طهارت، وحدت، عشق و قرب است. دل آلوده به کبر، ریا و حرص، مانند زمینی سنگلاخ، نمیتواند پذیرای بذر وحی باشد.
درنگ: صفا و طهارت دل، شرط اصلی دریافت وحی است.
موانع دریافت وحی
صفات منفی مانند کبر، ریا و حرص، مانند ابرهای تیره، مانع از تابش نور وحی بر دل انسان میشوند. این صفات، دل را از صفا و طهارت دور میکنند.
درنگ: کبر، ریا و حرص، موانع اصلی دریافت وحیاند.
نقش تربیت و تمرین
دریافت وحی، مانند پرورش جسم در ورزش، نیازمند تربیت، تمرین و هدایت مربی است. انسان، مانند ورزشکاری است که با تمرین مداوم، به اوج توانایی میرسد.
درنگ: تربیت و تمرین، کلید دستیابی به وحی و کمالات معنوی است.
بخش پنجم: نقش محبت و صفا در دریافت وحی
نقش نیت و عمل
نزول برکات الهی، مانند بارانی زلال، نیازمند سلامت جان، قلب و نیت است. نیت خالص و عمل صالح، مانند خاکی حاصلخیز، زمینهساز دریافت وحیاند.
درنگ: نیت خالص و عمل صالح، بستر دریافت برکات الهیاند.
احادیث قدسی و صفا
احادیث قدسی، مانند چراغی راهنما، بر ضرورت صفا و طهارت دل برای دریافت وحی تأکید دارند. این احادیث، در گذشته بهعنوان کتب درسی، راهنمای تهذیب نفس بودهاند.
درنگ: احادیث قدسی، راهنمای تهذیب نفس و آمادگی برای وحیاند.
اعتماد الهی به انسان
خداوند، مانند پدری مهربان، به انسانهای صافدل خیرات بیشتری عطا میکند. این اعتماد، مانند کلیدی است که درهای برکات الهی را میگشاید.
درنگ: صفا و طهارت، زمینهساز دریافت خیرات الهی و وحیاند.
کتب درسی معنوی
کتابهایی مانند توحید مفضل، در گذشته بهعنوان کتب درسی، نقش مهمی در تربیت معنوی ایفا میکردند. این کتب، مانند چشمههایی زلال، معارف الهی را به طالبان حقیقت میرساندند.
درنگ: کتب معنوی، مانند توحید مفضل، راهنمای تربیت معنویاند.
چالشهای علم دینی
ضعف در نظام تربیتی علم دینی، گاه معارف معصومین را به حاشیه رانده و علوم ظاهری را جایگزین کرده است. این چالش، مانند غباری است که بر آینه حقیقت نشسته و آن را تیره ساخته است.
درنگ: ضعف در نظام تربیتی، مانع از ترویج معارف معصومین شده است.
رزق مقسوم و حرص
حدیث قدسی میفرماید: «رزق مقسوم است و حرصورز محروم». حرص، مانند دیواری بلند، انسان را از دریافت برکات الهی محروم میسازد.
درنگ: حرص، مانع دریافت رزق الهی و برکات معنوی است.
مذمت حسد
حدیث قدسی میفرماید: «حسود مذموم است». حسد، مانند سمی مهلک، انسان را از کمالات معنوی محروم میکند.
درنگ: حسد، انسان را از کمالات معنوی محروم میسازد.
مثال حسد در تبلیغ
حسد عالم به موفقیت دیگری، مانند آتشی است که اخلاص او را میسوزاند. این حسد، نشانه ریا در اعمال اوست.
درنگ: حسد عالم به موفقیت دیگری، نشانه ریا در اعمال اوست.
ناپایداری نعمتهای دنیوی
حدیث قدسی میفرماید: «نعمت پایدار نیست». نعمتهای دنیوی، مانند ابرهای گذرا، دوام ندارند، اما نقمت ناشی از ظلم پایدار است.
درنگ: نعمتهای دنیوی ناپایدارند، اما نقمت ناشی از ظلم پایدار است.
بخش ششم: محبت و بخشش، کلید کمالات معنوی
نقش محبت و بخشش
محبت و بخشش، مانند نسیمی روحبخش، دل را برای دریافت وحی و کمالات الهی آماده میسازند. دلی که از محبت سرشار است، مانند آیینهای صاف، نور الهی را بازمیتاباند.
درنگ: محبت و بخشش، زمینهساز دریافت وحی و کمالات الهیاند.
محبت و اصلاح جامعه
محبت، مانند آبی زلال، بالاترین تنبیه برای اصلاح جامعه است. این محبت، با ایجاد خجالت در فرد خطاکار، او را به سوی اصلاح هدایت میکند.
درنگ: محبت، مؤثرترین ابزار برای اصلاح جامعه است.
بخشش در برابر ظلم
بخشش در برابر ظلم، مانند بخشیدن قاتل، نشانه صفا و آمادگی برای دریافت وحی است. این بخشش، مانند پلی است که انسان را به سوی مراتب متعالی هدایت میکند.
درنگ: بخشش در برابر ظلم، نشانه صفا و آمادگی برای وحی است.
صفا و طهارت دل
صفا و طهارت دل، مانند چشمهای زلال، شرط اصلی دریافت وحی است. دلی که از کینه و حسد خالی است، بستری مناسب برای نزول برکات الهی فراهم میکند.
درنگ: صفا و طهارت دل، شرط اصلی دریافت وحی است.
همنشینی با صالحان
حدیث قدسی میفرماید: «اگر با مفلحین و صالحین همنشین نشوی، کی به فلاح میرسی؟». همنشینی با صالحان، مانند نسیمی است که دل را به سوی کمالات هدایت میکند.
درنگ: همنشینی با صالحان، زمینهساز دریافت وحی است.
ایمان و امنیت
حدیث قدسی میفرماید: «بندهای به خدا ایمان نیاورده، مگر آنکه مردم، حتی دشمنان، از شر او ایمن باشند». ایمان واقعی، مانند سپری است که دیگران را از آزار انسان حفظ میکند.
درنگ: ایمان واقعی در اماندادن دیگران از شر انسان نهفته است.
موانع ایمان
صفاتی مانند ظلم، کید، مکرو فریب، نمیمه، غیبت، حسد و مضرت، مانند زنجیرهایی هستند که انسان را از ایمان و دریافت وحی بازمیدارند.
درنگ: صفات منفی، مانند ظلم و حسد، مانع از تحقق ایمان و دریافت وحیاند.
تعریف مسلم
حدیث قدسی میفرماید: «مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند». این تعریف، مانند چراغی است که مسیر مسلمانی واقعی را روشن میسازد.
درنگ: مسلمانی در پرهیز از آزار دیگران با دست و زبان نهفته است.
آمادگی دل برای وحی
دلی صاف، بیریا و محبتآمیز، مانند آیینهای است که نور وحی را بازمیتاباند. بدون این آمادگی، دریافت وحی ممکن نیست.
درنگ: دلی صاف و محبتآمیز، بستر دریافت وحی است.
تمثیل وسیله نقلیه
دریافت وحی، مانند رانندگی با وسیلهای سالم، نیازمند شرایط مناسب است. دلی که به صفات منفی آلوده است، مانند خودرویی پنچر، نمیتواند به مقصد برسد.
درنگ: دریافت وحی، نیازمند آمادگی و شرایط مناسب دل است.
محبت به همه موجودات
انسان باید با همه موجودات، حتی حیوانات، با محبت رفتار کند. این محبت، مانند نسیمی است که دل را برای دریافت وحی آماده میسازد.
درنگ: محبت به همه موجودات، نشانه صفا و آمادگی برای وحی است.
نیت خیر در ذبح
ذبح حیوان با نیت خیر، مانند نجات آن از نجاست و مردار شدن، نشانه صفا و طهارت است. این نیت، مانند پلی است که حیوان را به سوی کمال هدایت میکند.
درنگ: نیت خیر در ذبح، نشانه صفا و توجه به کمال موجودات است.
ثروت با نیت خیر
ثروت، اگر با نیت خیر و خدمت به دیگران باشد، مانند درختی است که میوههای خیر و برکت میدهد. این نیت، نشانه کمال و شایستگی است.
درنگ: ثروت با نیت خیر، نشانه کمال و خدمت به دیگران است.
صفا در رفتار
صفا و محبت در رفتار، مانند چشمهای است که دل را برای دریافت وحی و کمالات الهی آماده میسازد.
درنگ: صفا و محبت در رفتار، زمینهساز دریافت وحی است.
نتیجهگیری
این نوشتار، با محوریت آیات سوره شوری و با رویکردی فلسفی، عرفانی و کلامی، به تبیین اقتدار ذاتی انسان و امکان دستیابی او به وحی نسبی، عصمت و طهارت پرداخت. انسان، بهعنوان موجودی با ظرفیتهای بینهایت، قادر است از زندگی عادی (یاکل و یمشی فی الاسواق) به مراتب متعالی محبوبین و محبین صعود کند. وحی، که بهاشتباه به انبیا محدود شده، با تهذیب نفس، صفا و محبت برای همه انسانها قابل دسترسی است. موانعی مانند کبر، ریا و حسد، مانند ابرهایی تیره، دل را از دریافت وحی محروم میکنند، اما با تربیت، تمرین و همنشینی با صالحان، این موانع رفع میشوند. احادیث قدسی، مانند «مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند»، بر ضرورت پرهیز از آزار دیگران و صاف کردن دل تأکید دارند. بازگشت به عظمت ذاتی انسان، مانند بازگشت به سرچشمهای زلال، نیازمند محبت، بخشش و آمادگی دل برای دریافت برکات الهی است.
با نظارت صادق خادمی