در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1653

متن درس






موضوع‌شناسی وحی در قرآن کریم با محوریت سوره شوری و اقتدار انسانی

موضوع‌شناسی وحی در قرآن کریم با محوریت سوره شوری و اقتدار انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۵۳)

دیباچه

انسان، این گوهر آفرینش، در گستره وجود خویش، توانایی‌های بی‌کرانی برای نیل به کمالات الهی نهفته دارد. وحی، به‌عنوان عالی‌ترین مرتبه کمال انسانی، نه تنها مختص پیامبران الهی است، بلکه به مراتب نسبی، در دسترس هر انسانی قرار دارد که با تهذیب نفس و صفا باطن، خود را برای دریافت فیض الهی مهیا سازد. درس‌گفتار شماره ۱۶۵۳، با محوریت موضوع‌شناسی وحی در سوره شوری، به بررسی عمیق جایگاه انسان در این مسیر والا می‌پردازد. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تأملات عرفانی و فلسفی، اقتدار ذاتی انسان را در دستیابی به کمالات معنوی تبیین می‌کند. خلوت، تنهایی، و غربت، به‌عنوان ابزارهای عملی تهذیب نفس، در کنار محبت و اکرام به سادات، طلاب، و موجودات ضعیف، به‌مثابه چاشنی‌های معنوی معرفی شده‌اند که زمینه‌ساز دریافت وحی و کرامت‌اند. همچنین، نقدی عمیق بر وضعیت کنونی نهادهای دینی ارائه شده و بر ضرورت بازسازی این نهادها برای پرورش عارفان و صاحبان معرفت تأکید شده است.

بخش نخست: وحی و اقتدار ذاتی انسان

وحی، شأن والای انسانی

وحی، به‌مثابه نور الهی، عالی‌ترین مرتبه کمالات انسانی است که نه تنها به پیامبران اختصاص ندارد، بلکه برای هر انسانی، به شرط سلامت نفس و صفا باطن، قابل دسترسی است. این دیدگاه، انسان را موجودی معرفی می‌کند که با ظرفیت‌های ذاتی خود می‌تواند به مراتب گوناگون کمال دست یابد، همان‌گونه که نور با شدت‌های متفاوت، در ظروف مختلف تجلی می‌یابد.

وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَائِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ

و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت پرده، یا فرستاده‌ای بفرستد و به اذن او هرچه بخواهد وحی کند؛ زیرا او والا و حکیم است (سوره شوری، آیه ۵۱).

این آیه، امکان ارتباط الهی با بشر را تأیید می‌کند و بر اقتدار ذاتی انسان در مسیر دریافت فیض الهی تأکید دارد. وحی، به‌عنوان یکی از راه‌های ارتباط خداوند با انسان، با تهذیب نفس و آمادگی باطنی، در دسترس قرار می‌گیرد.

درنگ: وحی، شأن ذاتی انسان است که با سلامت نفس و صفا باطن، برای هر انسانی در مراتب نسبی قابل دسترسی است.

صفا باطن و تمرین معنوی

صفا باطن، پیش‌نیاز اساسی دریافت وحی است. این صفا، که به معنای پاکی از آلودگی‌های نفسانی و مادی است، از طریق تمرینات معنوی نظیر عبادت، خلوت، و ریاضت به دست می‌آید. این فرآیند، نیازمند مربی، کلاس، کتاب، و تمرین مداوم است.

إِنَّهُمْ لَهُمُ الْأَخِلَّاءُ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ

همانا دوستان آنها کسانی‌اند که ایمان آورده و تقوا پیشه کرده‌اند (سوره شوری، آیه ۵۴).

این آیه، تقوا را شرط نزدیکی به خداوند و دریافت خیرات الهی می‌داند. تمرینات معنوی، به‌سان کلیدی است که قفل‌های نفسانی را می‌گشاید و انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند.

درنگ: صفا باطن، از طریق تمرینات معنوی مانند عبادت و ریاضت، زمینه‌ساز دریافت وحی است.

بخش دوم: نهادهای دینی و تربیت معنوی

نقش نهادهای دینی در پرورش معنوی

مسجد، مرکز علم، و خانقاه، به‌عنوان سه نهاد اصلی تربیت معنوی و علمی، بسترهایی برای نیل به کمالات انسانی‌اند. با این حال، این نهادها با چالش‌هایی مواجه‌اند که کارکرد اصلی آنها را تحت تأثیر قرار داده است. بازسازی این نهادها، برای بازگشت به نقش اصیل آنها در پرورش عارفان و صاحبان معرفت، ضروری است.

فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ

در خانه‌هایی که خدا رخصت داده که [قدرشان] رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود، در آنجا صبحگاهان و شامگاهان او را تسبیح گویند (سوره نور، آیه ۳۶).

این آیه، بر اهمیت مراکز عبادی و معنوی برای ذکر و عبادت تأکید دارد. بازسازی نهادهای دینی، به‌منزله بازگرداندن آنها به جایگاه اصلی‌شان در تربیت نفوس است.

درنگ: نهادهای دینی، مانند مسجد و حوزه، نیازمند بازسازی‌اند تا به بسترهایی برای تربیت معنوی و علمی تبدیل شوند.

خلوت شبانه و باشگاه شخصی

انسان برای تهذیب نفس، نیازمند خلوت‌گاهی شخصی در دل شب است که در آن، با تنهایی و غربت، موانع درونی را بشکند و زمینه دریافت فیض الهی را فراهم سازد. این خلوت‌گاه، به‌سان باغی است که در آن بذر کمال کاشته می‌شود و با مراقبت، به بار می‌نشیند.

يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ۝ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا

ای جامه به خود پیچیده! شب را جز اندکی به پا خیز (سوره مزمل، آیات ۱-۲).

این آیات، بر اهمیت شب‌زنده‌داری و خلوت با خداوند برای تهذیب نفس تأکید دارند. خلوت شبانه، انسان را از کثرت‌های روزمره جدا می‌سازد و به سوی تمرکز درونی هدایت می‌کند.

درنگ: خلوت شبانه، به‌عنوان باشگاهی شخصی، زمینه‌ساز شکستن موانع درونی و دریافت فیض الهی است.

بخش سوم: ابزارهای تهذیب نفس

خلوت، تنهایی، و غربت

خلوت (خالی شدن باطن از افکار و دغدغه‌ها)، تنهایی (رهایی از وابستگی‌های مادی)، و غربت (دوری از وابستگی‌های اجتماعی) سه ابزار اصلی برای تهذیب نفس‌اند. این ابزارها، به‌سان چکش‌هایی هستند که سنگ‌های نفسانی را خرد می‌کنند و انسان را برای دریافت وحی آماده می‌سازند.

هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا

آیا بر انسان زمانی از روزگار نگذشته که چیز یادکردنی‌ای نبوده است؟ (سوره انسان، آیه ۱).

این آیه، به خلوتی اولیه انسان و دوری از کثرت‌های مادی اشاره دارد که زمینه‌ساز تهذیب نفس است.

درنگ: خلوت، تنهایی، و غربت، ابزارهای اصلی تهذیب نفس و آماده‌سازی برای دریافت وحی‌اند.

شکستن تخته‌سنگ‌های وجودی

موانع نفسانی، مانند تکبر و وابستگی‌های مادی، به‌سان تخته‌سنگ‌هایی هستند که باید شکسته شوند تا زمینه دریافت فیض الهی فراهم گردد. این فرآیند، مشابه پختن تخم‌مرغ است که با شکستن پوسته، رشد درونی ممکن می‌شود.

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ

و برایشان زندگی دنیا را به آب مانند کن که آن را از آسمان فرو فرستادیم، پس گیاه زمین با آن درآمیخت و بامدادان [چنان] خاشاک شد که بادها آن را پراکنده می‌کنند (سوره کهف، آیه ۴۵).

این آیه، به تحول و پویایی وجودی انسان در مسیر کمال اشاره دارد.

درنگ: شکستن موانع نفسانی، مانند تکبر و وابستگی‌های مادی، زمینه‌ساز دریافت فیض الهی است.

نقش تاریکی در خلوت و تنهایی

تاریکی، به‌عنوان زمینه‌ای برای خلوت و تنهایی، نقش کلیدی در رهایی از کثرت‌های ذهنی و ظاهری دارد. نور مصنوعی، با ایجاد حواس‌پرتی، مانع تمرکز درونی می‌شود.

إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا

به‌راستی که برخاستن شب سخت‌تر و گفتار [در آن] استوارتر است (سوره مزمل، آیه ۶).

این آیه، بر ارزش خلوت شبانه برای عبادت و تأمل تأکید دارد. تاریکی، با کاهش حواس‌پرتی‌های بصری، انسان را به سوی صفا باطن هدایت می‌کند.

درنگ: تاریکی، با کاهش حواس‌پرتی، زمینه‌ساز خلوت و تمرکز معنوی است.

نقد استفاده از نور مصنوعی در عبادت

استفاده از نور مصنوعی در شب، به‌ویژه در عبادت، مانع خلوت و تمرکز معنوی است و می‌تواند به ضعف اعصاب و کاهش صفا باطن منجر شود. بازگشت به سادگی و دوری از عوامل حواس‌پرتی، لازمه عبادت خالص است.

رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ

مردانی که نه تجارت و نه خرید و فروش آنان را از یاد خدا بازمی‌دارد (سوره نور، آیه ۳۷).

این آیه، بر اهمیت دوری از عوامل حواس‌پرتی در مسیر ذکر و عبادت تأکید دارد.

درنگ: نور مصنوعی، با ایجاد حواس‌پرتی، مانع تمرکز معنوی در عبادت است.

ترس از تاریکی، مانع معنوی

ترس از تاریکی، نشانه ضعف نفسانی است که باید از طریق تمرین و درمان برطرف شود. این ترس، مانعی برای خلوت و تمرکز معنوی است.

فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا

در دل‌هایشان بیماری‌ای است، پس خدا بر بیماری‌شان افزود (سوره بقره، آیه ۱۰).

این آیه، به بیماری‌های نفسانی و نیاز به درمان آنها اشاره دارد.

درنگ: ترس از تاریکی، مانعی نفسانی است که باید با تمرین و درمان برطرف شود.

بخش چهارم: چاشنی‌های معنوی و نقد انحرافات

چاشنی‌های معنوی و نقش محبت

محبت و اکرام به سادات، طلاب، فقرا، و حتی موجودات ضعیف، به‌عنوان چاشنی‌های معنوی، زمینه‌ساز دریافت وحی، کشف، و کرامت‌اند. محبت، به‌سان بارانی است که قلب را از زنگار تکبر می‌زداید و به سوی صفا هدایت می‌کند.

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا

همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به‌زودی خدای رحمان برایشان محبتی [در دل‌ها] قرار می‌دهد (سوره مریم، آیه ۹۶).

این آیه، به محبت الهی برای عمل‌کنندگان به صالحات اشاره دارد. محبت، به‌عنوان عاملی برای نرم شدن دل، نقش کلیدی در تهذیب نفس دارد.

درنگ: محبت به سادات، طلاب، فقرا، و موجودات ضعیف، به‌عنوان چاشنی معنوی، زمینه‌ساز دریافت وحی و کرامت است.

نقد چاشنی‌های نادرست

استفاده از چاشنی‌های نادرست، مانند مواد مخدر، عرفان را آلوده کرده و به انحراف و توهم منجر می‌شود. عرفان سالم، عرفانی است که با حفظ وظایف دینی و اجتماعی، انسان را به کمال می‌رساند.

إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا ۖ وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ

آن‌گاه که خدا آنها را در خوابت به تو اندک نشان داد، و اگر آنها را بسیار نشانت می‌داد، قطعاً سست می‌شدید (سوره انفال، آیه ۴۳).

این آیه، به اهمیت وضوح و دوری از توهم در مسیر معنوی اشاره دارد.

درنگ: چاشنی‌های نادرست، مانند مواد مخدر، عرفان را به انحراف و توهم می‌کشانند.

نقد عرفان‌های ناسالم و استعماری

عرفان‌های ناسالم، مانند عرفان‌های درویشی یا وارداتی، به دلیل فقدان سلامت در چرخه‌های عملی، به انحراف و تخریب زندگی اجتماعی منجر می‌شوند. عرفان سالم، با حفظ وظایف دینی و اجتماعی، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند.

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ

محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیر و با یکدیگر مهربان‌اند (سوره فتح، آیه ۲۹).

این آیه، به تعادل در رفتار مؤمنان و محبت به یکدیگر تأکید دارد.

درنگ: عرفان سالم، با حفظ وظایف دینی و اجتماعی، انسان را به کمال می‌رساند.

بخش پنجم: وحدت اجتماعی و اکرام سادات

نقد ناسیونالیسم و تحقیر اقوام

ناسیونالیسم و تحقیر اقوام، شهرها، یا گروه‌های اجتماعی، عملی حرام و استعماری است که وحدت اجتماعی را تضعیف می‌کند. این رفتار، از منظر شرعی مستحق تعزیر است.

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ

ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. همانا گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست (سوره حجرات، آیه ۱۳).

این آیه، برابری انسان‌ها و تقوا را به‌عنوان معیار برتری معرفی می‌کند.

درنگ: ناسیونالیسم و تحقیر اقوام، عملی حرام و استعماری است که وحدت اجتماعی را تضعیف می‌کند.

اکرام سادات و اهل علم

اکرام سادات، به دلیل جایگاه آنها به‌عنوان عترت پیامبر، و اکرام طلاب و اهل علم، به دلیل غربت و دوری از وابستگی‌های اجتماعی، زمینه‌ساز دریافت خیرات و کمالات معنوی است.

حدیث: «من اکرم غریباً فی غربته فقد اکرم سبعین نبیاً مرسلاً» (هرکس غریبی را در غربتش اکرام کند، گویا هفتاد پیامبر مرسل را اکرام کرده است).

این حدیث، بر ارزش اکرام طلاب و اهل علم تأکید دارد. اکرام سادات، با استناد به حدیث «إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» (من در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم)، وظیفه‌ای شرعی و معنوی است.

درنگ: اکرام سادات و اهل علم، زمینه‌ساز دریافت خیرات و کمالات معنوی است.

نقد ظلم به سادات و پیشنهاد فراخوان

عدم پرداخت سهم سادات و بی‌احترامی به آنها، ظلمی است که مانع دریافت خیرات معنوی می‌شود. فراخوان برای شناسایی و اکرام سادات، راهکاری عملی برای ادای حقوق آنها و تقویت وحدت اجتماعی است.

وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ

و حق خویشاوند و تنگدست و در راه‌مانده را بده (سوره اسراء، آیه ۲۶).

این آیه، بر اهمیت ادای حقوق خویشاوندان و نیازمندان تأکید دارد.

درنگ: فراخوان برای شناسایی و اکرام سادات، راهکاری برای ادای حقوق آنها و تقویت وحدت اجتماعی است.

بخش ششم: محبت و مسئولیت اجتماعی

محبت، عامل وحدت و رهایی از استعمار

محبت و احترام متقابل، به‌ویژه به سادات و اهل علم، عامل وحدت اجتماعی و رهایی از توطئه‌های استعماری است که با ایجاد تفرقه، جوامع را تضعیف می‌کنند.

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا

و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید (سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۳).

این آیه، بر اهمیت وحدت و تمسک به ریسمان الهی تأکید دارد.

درنگ: محبت، عامل وحدت اجتماعی و رهایی از تفرقه‌های استعماری است.

نقد بی‌توجهی به موجودات ضعیف

بی‌توجهی به حیوانات و آزار آنها، نشانه فقدان محبت و صفا باطن است. مراقبت و محبت به موجودات ضعیف، بخشی از تهذیب نفس است.

وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ

هیچ جنبنده‌ای در زمین و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز می‌کند نیست، مگر آنکه امت‌هایی مانند شمایند (سوره انعام، آیه ۳۸).

این آیه، به ارزش و جایگاه همه موجودات در نظام خلقت اشاره دارد.

درنگ: محبت به موجودات ضعیف، نشانه صفا باطن و بخشی از تهذیب نفس است.

نماز با ناز و محبت

نماز، هنگامی به کمال می‌رسد که با ناز، محبت، و اخلاص همراه باشد. این اخلاص، قلب را از کثرت‌های ذهنی خالی کرده و به صفا باطن می‌انجامد.

قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

بگو: همانا نماز من و آیین من و زیستن من و مرگ من برای خدای پروردگار جهانیان است (سوره انعام، آیه ۱۶۲).

این آیه، اخلاص در عبادت را به‌عنوان شرط کمال معرفی می‌کند.

درنگ: نماز با ناز و اخلاص، زمینه‌ساز صفا باطن و دریافت فیض الهی است.

نقد تکبر و بی‌محبتی

تکبر و بی‌محبتی، موانع اصلی دریافت وحی و کمالات‌اند. این موانع باید با محبت، فروتنی، و مصافحه جایگزین شوند.

وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا

و در زمین با تکبر راه مرو که تو هرگز زمین را نمی‌شکافی و در بلندی به کوه‌ها نمی‌رسی (سوره اسراء، آیه ۳۷).

این آیه، به دوری از تکبر و فروتنی در رفتار تأکید دارد.

درنگ: تکبر و بی‌محبتی، موانع دریافت وحی‌اند و باید با محبت و فروتنی جایگزین شوند.

بخش هفتم: مسئولیت اخروی و شکنندگی انسان‌ها

تقسیم‌بندی انسان‌ها و مسئولیت اخروی

انسان‌ها به چهار دسته تقسیم می‌شوند: محبوبین، محبین، پیاده‌ها، و شکسته‌ها. بی‌توجهی به شکسته‌ها، مسئولیت اخروی به دنبال دارد.

وَيَعْلَقُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ

و [اعمالشان] بر گردن‌هایشان آویخته می‌شود (سوره زخرف، آیه ۳۲).

این آیه، به مسئولیت انسان‌ها در قبال یکدیگر در روز قیامت اشاره می‌کند.

درنگ: بی‌توجهی به انسان‌های شکسته، مسئولیت اخروی به دنبال دارد.

نقد گناهان اجتماعی

گناهانی مانند خوردن حق دیگران، تحقیر، و بی‌توجهی به نیازمندان، در روز قیامت انسان را گرفتار می‌کنند و مانع دریافت خیرات معنوی می‌شوند.

وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ ۝ كِرَامًا كَاتِبِينَ

و همانا بر شما نگهبانانی گماشته شده‌اند، والامقامانی که [اعمالتان را] می‌نویسند (سوره انفطار، آیات ۱۰-۱۱).

این آیات، به ثبت اعمال انسان و مسئولیت اخروی اشاره دارند.

درنگ: گناهان اجتماعی، مانند ظلم و تحقیر، مانع دریافت خیرات معنوی و سعادت اخروی‌اند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با محوریت موضوع‌شناسی وحی در سوره شوری، اقتدار ذاتی انسان در دستیابی به کمالات معنوی را تبیین کرد. خلوت، تنهایی، و غربت، به‌عنوان ابزارهای عملی برای شکستن موانع نفسانی، در کنار محبت و اکرام به سادات و اهل علم، به‌مثابه چاشنی‌های معنوی، زمینه‌ساز دریافت وحی و کرامت معرفی شدند. نقد وضعیت کنونی علم دینی و پیشنهاد بازسازی نهادهای دینی، انسان را به بازنگری در رویکردهای معنوی و اجتماعی دعوت می‌کند. محبت، به‌عنوان عاملی برای وحدت اجتماعی و رهایی از تفرقه‌های استعماری، نقش کلیدی در نیل به کمالات دارد. این نوشتار، با ارائه راهکارهای عملی مانند ایجاد خلوت‌گاه شخصی و اکرام سادات، انسان را به تأمل در ظرفیت‌های وجودی خویش و تلاش برای تحقق اقتدار معنوی و اجتماعی فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی