متن درس
اقتدار انسانی در قرآن کریم: تأملی بر سوره شوری و مبادی وصول به وحی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۶۶۰)
دیباچه
انسان، این گوهر بیبدیل آفرینش، در گستره هستی جایگاهی بس رفیع دارد؛ جایگاهی که او را به مثابه آیینهای تمامنما از صفات الهی قرار داده و ظرفیتهای بیکرانش، او را به سوی کمالات متعالی رهنمون میسازد. درسگفتار حاضر، با محوریت سوره شوری و تأمل در مبادی وصول به وحی، به کاوش در اقتدار وجودی انسان میپردازد و ظرفیتهای متعالی او را در نیل به مراتب کمال، از وحی و کشف گرفته تا کرامت و رویت، مورد بررسی قرار میدهد. این نوشتار، با نقدی عالمانه بر باورهای خرافی که کمال را به گروههای خاصی محدود میکنند، برابری ذاتی انسانها را در دسترسی به معارف و کمالات تبیین میکند و موانع اجتماعی، تاریخی و فرهنگی را که سد راه شکوفایی این ظرفیتها شدهاند، تحلیل مینماید. همچنین، با ارائه راهکارهایی عملی، چون ایجاد فضای تربیتی مناسب و اصلاح ساختارهای علمی و معنوی، مسیر تحقق این اقتدار را روشن میسازد.
بخش یکم: اقتدار وجودی انسان و ظرفیتهای متعالی
ماهیت اقتدار انسانی
انسان، به مثابه خلیفه الهی در زمین، دارای ظرفیتهای بینهایتی است که او را قادر میسازد تا به مراتب عالی کمال، نظیر وحی، کشف، کرامت، رویت، غیب، تعین و تمثل، دست یابد. این اقتدار، ریشه در فطرت الهی انسان دارد که او را به سوی ارتباط با عوالم غیب و حقیقت رهنمون میسازد.
درنگ: اقتدار انسانی، جلوهای از فطرت الهی است که در آیه إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ (بقره: ۱۸۶) متجلی است: «چون بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم و دعای دعاکننده را چون مرا بخواند اجابت میکنم.» این آیه، بر نزدیکی خداوند به انسان و ظرفیت او برای ارتباط با غیب تأکید دارد. |
این ظرفیت، نه تنها به انبیا اختصاص ندارد، بلکه همه انسانها، در مراتب گوناگون، قادر به دستیابی به آن هستند. وحی، در مرتبه عالی خود، به انبیا اختصاص یافته، اما در مراتب متوسط و نازل، انسانها میتوانند به مغیبات، رویاها و تمثلات دست یابند. این دیدگاه، بر اساس آیه وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ (شوری: ۵۱) تبیین میشود: «و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت پرده.» این آیه، امکان ارتباط انسان با خداوند را از طریق وحی و الهام تأیید میکند.
نقد باورهای خرافی در باب کمال
باور به انحصار کمالات در گروههای خاص، مانند انبیا یا اشراف، خرافهای است که با پیشرفت جوامع و دموکراتیزه شدن علم و معرفت، باطل شده است. این دیدگاه، ریشه در محدودیتهای تاریخی و اجتماعی دارد که انسانها را از شکوفایی ظرفیتهایشان بازمیداشت. آیه وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ (بقره: ۱۲۴) گواهی بر این حقیقت است: «و هنگامی که پروردگار ابراهیم او را به اموری آزمود و او همه را به انجام رسانید.» کمال، نتیجه تلاش و امتحان الهی است، نه امری انحصاری.
درنگ: کمال انسانی، نه در انحصار گروهی خاص، بلکه در گرو تلاش و مجاهدت است، چنانکه آیه وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (عنکبوت: ۶۹) بیان میدارد: «و کسانی که در راه ما کوشیدهاند، به یقین آنها را به راههای خود هدایت میکنیم.» |
برابری در دسترسی به معرفت
علم و معرفت، فارغ از جنسیت، موقعیت اجتماعی یا جغرافیایی، برای همه انسانها قابل دسترسی است. این برابری، در عصر مدرن، با رفع تفاوتهای میان شهر و روستا، زن و مرد، و اشراف و رعایا، آشکارتر شده است. آیه إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (حجرات: ۱۳) این حقیقت را تأیید میکند: «گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.» کرامت ذاتی انسان، فارغ از هرگونه تمایز، مبنای این برابری است.
نقد موانع تاریخی و اجتماعی
موانع اجتماعی و تاریخی، مانند استعمار و استثمار، با ایجاد تمایزات کاذب میان انسانها، سد راه شکوفایی ظرفیتهایشان شدهاند. این موانع، با تحمیل محدودیتهایی بر زنان و اقشار محروم، مانع از بروز استعدادهایشان گردیده است. آیه وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ (انعام: ۵۹) به غفلت از آیات الهی در اثر این محدودیتها اشاره دارد: «و هیچ نشانهای از نشانههای پروردگارشان برایشان نیامد، مگر آنکه از آن روی گرداندند.»
بخش دوم: پویایی جامعه و تحول معیارها
تداوم خلاقیت انسانی
خلاقیت انسانی، از شعر و وحی گرفته تا معجزات، به زمان یا افراد خاصی محدود نیست. انسان در هر دوره قادر به بروز خلاقیتهای شگفتانگیز است، چنانکه آیه كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ (آلعمران: ۱۱۰) بیان میدارد: «شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید.» این آیه، نقش انسانها را در خیر و خلاقیت برجسته میسازد.
درنگ: خلاقیت انسانی، جریانی پویا و بیانتهاست که در هر زمان و مکان، از شعر و هنر تا معجزات علمی، امکان بروز دارد و به هیچ گروه یا دورهای محدود نیست. |
نقد انحصار نبوت به مردان
عدم ظهور پیامبران زن در تاریخ، نه به دلیل نقص ذاتی زنان، بلکه ناشی از محدودیتهای اجتماعی و فقدان بستر مناسب بوده است. آیه إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ (احزاب: ۳۵) بر برابری زنان و مردان در ظرفیتهای معنوی تأکید دارد: «مسلمانان و مسلمهها، مؤمنان و مؤمنهها… برای همه آمرزش و پاداشی بزرگ آماده کرده است.» با رفع موانع اجتماعی، امکان ظهور زنان در مراتب عالی معنوی در آینده وجود دارد.
تحولات اجتماعی و برابری جنسیتی
جامعه، به مثابه موجودی زنده، پیوسته در حال تحول است. با پیشرفت جوامع، تفاوتهای جنسیتی در دسترسی به علم، قدرت و درایت کاهش یافته و زنان و مردان در جایگاهی برابر قرار گرفتهاند. این تحول، با آیه وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً (نحل: ۱۱۲) همخوانی دارد: «و خدا شهری را مثل زد که امن و آرام بود.» امنیت و تمدن، بستر شکوفایی ظرفیتهای انسانی را فراهم میکند.
تغییر نگرش به فرزندان
در گذشته، به دلیل نیاز به قدرت فیزیکی، پسران بر دختران ترجیح داده میشدند، اما در جامعه مدرن، معیارهای اخلاقی و علمی جایگزین شدهاند. آیه وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ (فرقان: ۷۴) این تحول را تأیید میکند: «و کسانی که میگویند پروردگارا، به ما از همسران و فرزندانمان روشنی چشمان عطا کن.» ارزش فرزندان، در صلاح و نیکفرجامی آنهاست.
بخش سوم: چالشهای علم دینی و سلوک معنوی
نقد محدودیتهای علم دینی
برخی رویکردهای علم دینی، با تأکید بر تقلید بدون تحقیق، مانع رشد علمی و عرفانی طلاب شدهاند. این رویکردها، به جای تشویق به اجتهاد و تحقیق، طلاب را در چارچوبهای محدود نگه میدارند. آیه وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (اسراء: ۳۶) بر پرهیز از پیروی بدون علم تأکید دارد: «و چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن.»
درنگ: تقلید بدون تحقیق، سد راه رشد علمی و معنوی است. آیه وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ (عنکبوت: ۴۳) بر نقش عالمان در فهم عمیق تأکید دارد: «و این مثلها را برای مردم میزنیم و جز دانایان آنها را درنیابند.» |
نقد عرفانهای کاذب
ادعاهای بیاساس برخی عارفنماها، که کمال را امری سهلالوصول میپندارند، به انحراف در سلوک منجر میشود. آیه وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ (یوسف: ۷۶) بینهایت بودن علم الهی را یادآور میشود: «و بالای هر صاحب علمی، دانایی است.» سلوک حقیقی، نیازمند تواضع و تلاش مستمر است.
ارتباط خواب و بیداری در سلوک
خواب و بیداری انسان، چون دو بال پرندهای در مسیر کمال، باید هماهنگ باشند. بیداری منظم، به خواب معنوی و خواب معنوی به بیداری منظم میانجامد. آیه وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ (ذاریات: ۲۰) به نشانههای الهی در پدیدههای وجودی اشاره دارد: «و در زمین نشانههایی است برای اهل یقین.» بینظمی در بیداری، به خوابهای پریشان و بیماریهای روانی منجر میشود.
عوارض اعمال انبیا
انبیا نیز، به عنوان انسان، تحت تأثیر اعمال خود دچار عوارض و مشکلات میشدند. داستان حضرت یونس، که در ظلمات فریاد زد: فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء: ۸۷) «در تاریکیها ندا داد که خدایی جز تو نیست، منزهی تو، من از ستمگران بودم»، نمونهای از این حقیقت است. این فریاد، اثری روانشناختی دارد، چنانکه ذکر در لحظات بحرانی ترس را میزداید.
درنگ: انبیا، به عنوان انسان، از عوارض اعمال خود مصون نبودند. آیه فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ (انبیاء: ۸۸) نجات یونس را از غم تأیید میکند: «پس دعایش را اجابت کردیم و او را از اندوه رهانیدیم.» |
بخش چهارم: راهکارهای سلوک و اصلاح
ایجاد فضای باز در علم دینی
علم دینی باید فضایی باز برای پرسش و گفتوگو فراهم آورد، نه آنکه با رویکردهای تند مانع تحقیق شود. آیه ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (نحل: ۱۲۵) بر دعوت با حکمت تأکید دارد: «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن.» این فضا، مانند بیمارستانی است که درهایش به روی جویندگان حقیقت باز است.
باشگاه خصوصی: راهکار سلوک فردی
هر فرد باید در خانه خود «باشگاه خصوصی» ایجاد کند تا با تمرین و انضباط، به کمالات دست یابد. این راهکار، به مثابه باغی است که سالک در آن بذر کمال میکارد و با استقامت به ثمر میرساند. آیه إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا (فصلت: ۳۰) بر این استقامت تأکید دارد: «کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و سپس پایداری کردند.»
درنگ: ایجاد «باشگاه خصوصی» در خانه، راهکاری عملی برای سلوک فردی است که انسان را با انضباط و تمرین به سوی کمال رهنمون میسازد. |
نقد مطالعه بیش از حد بدون عمل
مطالعه بیش از حد کتب بدون عمل، ذهن را به انباری از ضایعات تبدیل میکند. آیه وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ (حج: ۷۸) بر تلاش متعادل در راه خدا تأکید دارد: «و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است بکوشید.» خودشناسی، به مثابه کلیدی است که درهای معرفت باطنی را میگشاید.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در سوره شوری و مبادی وصول به وحی، اقتدار وجودی انسان را به مثابه آیینهای از صفات الهی تبیین کرد. انسان، با ظرفیتهای بیکران خود، قادر به دستیابی به مراتب عالی کمال، از وحی و کشف گرفته تا کرامت و رویت، است. نقد باورهای خرافی، که کمال را به گروههای خاصی محدود میکنند، و تحلیل موانع اجتماعی و تاریخی، مانند استعمار و محدودیتهای جنسیتی، نشان داد که این موانع، نه ذاتی، بلکه محصول شرایط محیطیاند. راهکارهایی چون ایجاد «باشگاه خصوصی» و اصلاح ساختارهای علم دینی، مسیر تحقق این ظرفیتها را هموار میسازد. تأکید بر ارتباط خواب و بیداری، پرهیز از عرفانهای کاذب و توجه به خودشناسی، سالکان را به سوی سلوکی منظم و ارادی هدایت میکند. این اثر، با دعوت به بازنگری در رویکردهای سنتی و احیای نقش علم دینی، به دنبال احیای اقتدار انسانی در مسیر الهی است.
با نظارت صادق خادمی |