متن درس
اقتدار انسان در قرآن کریم: مبادی وصول به وحی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۶۶۱)
مقدمه
انسان، بهعنوان اشرف مخلوقات و خلیفه الهی بر زمین، در نظام آفرینش جایگاهی بس متعالی دارد. این جایگاه نهتنها در ابعاد جسمانی، بلکه در ظرفیتهای وجودی و روحانی او متجلی است که امکان اتصال به غیب و دریافت وحی را برایش فراهم میسازد. این نوشتار، با تأمل در آیات نورانی قرآن کریم و با محوریت سوره شوری، به بررسی مبانی اقتدار انسان و شرایط وصول به مقامات معنوی میپردازد. با رویکردی فلسفی و عرفانی، تلاش میشود تا ظرفیتهای بینظیر انسان در مسیر شکوفایی معنوی و رفع موانع وجودی او تحلیل گردد.
بخش نخست: جایگاه متعالی انسان در نظام خلقت
برتری انسان بر دیگر مخلوقات
انسان در نظام آفرینش، بهسان گوهر یکتایی است که جامعیت وجودیاش او را از دیگر موجودات، اعم از جن، ملائکه و حیوانات، متمایز میسازد. این برتری، ریشه در ظرفیتهای روحانی و عقلانی او دارد که او را بهعنوان خلیفه الهی در زمین معرفی میکند.
﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾ (و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار میدهم) (بقره: ۳۰). این آیه، بهصراحت بر مقام خلافت انسان دلالت دارد. عقل، اراده و ظرفیت دریافت وحی، انسان را به موجودی بدل کرده که میتواند در عوالم متافیزیکی تصرف کند و به مراتب معنوی دست یابد که از دسترس دیگر مخلوقات خارج است.
جامعیت وجودی انسان
برخلاف ملائکه که در ساحتهای خاصی محدودند یا جن که اقتدارشان به حوزههای معینی منحصر است، انسان به مدد نفس ناطقه، توانایی اثرگذاری در تمامی مراتب خلقت، از ارضی تا سماوی، را داراست. این جامعیت، انسان را به موجودی بیهمتا بدل کرده است.
﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا﴾ (و خدا به آدم همه نامها را آموخت) (بقره: ۳۱). آموزش اسما به انسان، نشانهای است از توان او برای فهم و تصرف در تمامی ساحات وجودی، که این ویژگی او را از دیگر موجودات متمایز میسازد.
جمعبندی بخش نخست
جایگاه انسان در نظام خلقت، جایگاهی است که از جامعیت وجودی و خلافت الهی سرچشمه میگیرد. این مقام، انسان را به موجودی بدل کرده که توانایی اتصال به غیب و دستیابی به مقامات معنوی را دارد. آیات قرآن کریم، این حقیقت را با صراحت بیان میکنند و بر ضرورت شناخت این ظرفیتها تأکید دارند.
بخش دوم: ظاهر و باطن انسان
تمایز انسان دانی و انسان عالی
انسان، در نگاه ظاهری، موجودی است که درگیر امور روزمره چون خوردن، راه رفتن و زیست مادی است؛ اما این تنها پوستهای از حقیقت وجودی اوست. انسان واقعی، که در مراتب عالی خود ظهور مییابد، بهسان درختی است که ریشه در خاک مادی دارد، اما شاخسار آن به سوی آسمانهای معنوی سر برافراشته است.
﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ﴾ (و بهراستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم) (اسراء: ۷۰). کرامت انسان، در توانایی او برای فراتر رفتن از محدودیتهای مادی و دستیابی به کمالات معنوی نهفته است. انسان دانی، در بند امور روزمره است، اما انسان عالی، با تهذیب نفس و تربیت روحانی، به مقامات کرامت، اقتدار و رویت غیب نائل میشود.
موانع وجودی و شکوفایی ظرفیتها
در وجود انسان، گنجینهای از ظرفیتهای عظیم نهفته است که بهسان سنگهای یخزده یا تختهسنگهای وجودی، غیرفعال باقی ماندهاند. این موانع، نیازمند حرارتی معنوی است تا شکسته شوند و انسان ثانوی، یعنی انسان متعالی، ظهور یابد.
﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا﴾ (بهراستی رستگار شد کسی که نفس خود را پاک کرد) (شمس: ۹). تزکیه نفس، کلیدی است برای فعالسازی این ظرفیتها، که از طریق تمرین مداوم، اراده و تربیت روحانی به دست میآید.
نقش حرارت معنوی در شکوفایی
برای شکوفایی ظرفیتهای انسان، باید حرارتی معنوی به او داده شود، مانند آتشی که تختهسنگهای وجودی را ذوب میکند و انرژی درونی او را آزاد میسازد. این فرآیند، بهسان درمان سنگ کلیه است که با حرارت و دارو، سنگها شکسته و دفع میشوند. در بعد معنوی، این حرارت از طریق عبادت، مطالعه و نظم حاصل میشود.
﴿أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا﴾ (آیا ندیدند که ما حرم امن قرار دادیم؟) (شوری: ۹). امنیت درونی و معنوی، زمینهساز شکوفایی این ظرفیتهاست.
جمعبندی بخش دوم
انسان، موجودی دوساحتی است که ظاهر او درگیر امور مادی و باطن او در پی کمالات معنوی است. شکوفایی این باطن، نیازمند رفع موانع وجودی از طریق تزکیه نفس و حرارت معنوی است. قرآن کریم با تأکید بر کرامت انسان، راه را برای دستیابی به این مقامات هموار کرده است.
بخش سوم: نظم و آمادگی برای اتصال به غیب
ارتباط با عوالم متافیزیکی
ارتباط با موجودات متافیزیکی، مانند ارواح، جن و ملائکه، میتواند اقتدار و علم انسان را افزایش دهد، اما این ارتباط، نیازمند نظم و آمادگی روحانی است.
﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا﴾ (و اینگونه روحی از امر خود به تو وحی کردیم) (شوری: ۵۲). وحی، عالیترین شکل ارتباط با غیب است که از طریق نظم و تمرین روحانی میسر میشود.
نقش نظم در بیداری و خواب
نظم در بیداری و خواب، بهسان عقربههای ساعت، انسان را با نظام هستی هماهنگ میکند. بینظمی، مانع از شکلگیری ارتباط با غیب و تحقق رویای صادقه میشود.
﴿وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ (و هر که در آسمانها و زمین است برای خدا سجده میکند) (رعد: ۱۵). این آیه، بر نظم حاکم بر هستی تأکید دارد که انسان نیز باید با آن هماهنگ شود.
اهمیت خواب سالم
خواب سالم، چون کیمیای هستی، یکی از مهمترین مقدمات وصول به وحی و رویای صادقه است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «رویای شایسته، یک جزء از چهلوشش جزء نبوت است».
﴿لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ﴾ (برای آنان در زندگی دنیا و آخرت بشارت است) (یونس: ۶۴). رویای صادقه، یکی از مصادیق این بشارت در دنیاست.
شرایط خواب سالم
برای خواب سالم، باید از بستری مناسب، مانند پتو بهجای تشکهای غیراستاندارد، محیطی خلوت و تاریک، و نظمی دقیق در زمان خواب بهره گرفت. این شرایط، انسان را به ارادهای قوی در خواب و بیداری میرساند.
﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ﴾ (در آفرینش آسمانها و زمین و آمدوشد شب و روز، نشانههایی برای خردمندان است) (آلعمران: ۱۹۰). نظم در شب و روز، لازمه دستیابی به حکمت و معرفت است.
جمعبندی بخش سوم
نظم در زندگی، بهویژه در خواب و بیداری، کلید اتصال انسان به عوالم غیبی و دریافت معارف الهی است. خواب سالم، بهعنوان کیمیای هستی، انسان را به رویای صادقه و وحی متصل میکند، مشروط بر آنکه با اراده و نظم همراه باشد.
بخش چهارم: نقش آموزش و تربیت در شکوفایی اقتدار
نقصان آموزشهای معاصر
نظامهای آموزشی کنونی، اغلب به آموزشهای مادی و ظاهری محدود شده و از پرورش ظرفیتهای متعالی انسان غافل ماندهاند. این محدودیت، انسان را در سطح دانی نگه میدارد.
﴿الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾ (کسانی که سخن را میشنوند و از بهترین آن پیروی میکنند) (زمر: ۱۸). این آیه، بر اهمیت انتخاب مسیرهای متعالی در آموزش تأکید دارد.
نقش علم دینی در پرورش اقتدار
علم دینی، بهعنوان وارث معارف انبیا، باید به پرورش اقتدار معنوی و متافیزیکی انسان بپردازد. این علم، با آموزش حکمت و معارف الهی، انسان را به رهبری معنوی و علمی جامعه قادر میسازد.
﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾ (پروردگارا، در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز که آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد) (بقره: ۱۲۹).
ضرورت آزمایشگاههای معنوی
همانگونه که آزمایشگاههای مادی سلامت جسمی را میسنجند، آزمایشگاههای معنوی برای ارزیابی ظرفیتهای متافیزیکی انسان ضروریاند. این آزمایشگاهها، موانع وجودی را شناسایی و تواناییهای انسان را تقویت میکنند.
جمعبندی بخش چهارم
آموزش و تربیت، بهویژه در حوزه علم دینی، باید فراتر از دانش ظاهری، به پرورش ظرفیتهای معنوی انسان بپردازد. ایجاد آزمایشگاههای معنوی، گامی اساسی در این مسیر است.
بخش پنجم: نظم و اراده در مسیر کمال
تأثیر نظم در عبادات
نظم در عبادات، مانند اقامه نماز و قرائت قرآن در زمانهای مشخص، انسان را به ملائکه و انبیا متصل میکند و زمینه دریافت معارف غیبی را فراهم میسازد.
﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ﴾ (و نماز را برپا دارید و زکات دهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید) (بقره: ۴۳).
نقش اراده و تمرین
اراده و تمرین، چونان کلیدی است که قفلهای وجودی انسان را میگشاید و او را به سوی کمالات متعالی سوق میدهد.
﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ﴾ (محمد پیامبر خداست و کسانی که با او هستند، بر کافران سختگیر و با یکدیگر مهربانند) (فتح: ۲۹).
تأثیر بینظمی در زندگی زنان
بینظمی در زندگی، بهویژه برای زنان، میتواند به اختلالات جسمی و روحی منجر شود. نظم، چونان نسیمی است که تعادل را به زندگی بازمیگرداند.
﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ (ای پیامبر، به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو…) (احزاب: ۵۹).
جمعبندی بخش پنجم
نظم و اراده، دو بال پرواز انسان به سوی کمالات معنویاند. عبادات منظم و تمرین مداوم، انسان را به نظام هستی متصل کرده و او را برای دریافت معارف الهی آماده میسازد.
نتیجهگیری کلی
اقتدار انسان در قرآن کریم، ریشه در جامعیت وجودی و ظرفیتهای بینظیر او برای اتصال به غیب و دریافت وحی دارد. این اقتدار، نیازمند شکوفایی ظرفیتهای درونی از طریق نظم، تمرین و تربیت است. خواب سالم، نظم در بیداری و عبادات، و ایجاد آزمایشگاههای معنوی، از مهمترین مقدمات این مسیر هستند. علم دینی، بهعنوان وارث معارف انبیا، باید به پرورش این ظرفیتها بپردازد تا انسانهایی تربیت شوند که توانایی رهبری معنوی و علمی جامعه را داشته باشند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر کرامت انسان و امکان اتصال او به غیب، راه را برای این تحول عظیم هموار کردهاند.