متن درس
اقتدار انسانی در قرآن کریم: مبادی وصول به وحی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۶۶۳)
مقدمه: در جستوجوی اقتدار معنوی
انسان، این موجود شگفتانگیز آفرینش، در نهاد خویش ظرفیتهایی بیکران برای تعالی و قرب به ذات اقدس الهی نهفته دارد. قرآن کریم، این کتاب آسمانی، انسان را بهعنوان موجودی کرامتمند معرفی میکند که توانایی پرواز در آسمانهای معرفت و اتصال به عوالم غیبی را داراست. در این میان، اقتدار انسانی، نه صرفاً در قدرت جسمانی یا تواناییهای مادی، بلکه در توانمندیهای معنوی و روحانی او متجلی میشود. این اقتدار، که در سایهسار سلوک عرفانی و تزکیه نفس به دست میآید، نیازمند شرایطی ویژه است که انسان را از حالت عادی به مرتبهای متعالی ارتقا میدهد. در این نوشتار، با استناد به درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی مبادی وصول به وحی و اقتدار انسانی در پرتو آیات قرآن کریم، بهویژه سوره شوری، پرداخته میشود. این بررسی، با تکیه بر دو جنبه سلب و ایجاب، یعنی تخلیه رسوبات مادی و ذهنی و تقویت تمرکز و اراده، به تبیین راههای دستیابی به کمالات معنوی میپردازد.
بخش یکم: مبانی اقتدار انسانی در قرآن کریم
ضرورت شرایط متعالی برای اقتدار
اقتدار انسانی، که در قرآن کریم بهعنوان کرامت ذاتی انسان مورد تأکید قرار گرفته، در گرو هماهنگی جسم و روح و ایجاد شرایطی متعالی است که انسان را برای دریافت معارف الهی آماده میسازد. این اقتدار، نیازمند چهار مؤلفه اساسی است: بدن سالم، ذهن پاک، تمرکز عمیق، و قدرت اراده. این مؤلفهها، همانند چهار بال پرندهای هستند که انسان را به سوی قلههای معرفت و رویت الهی به پرواز درمیآورند.
این هماهنگی، انسان را از حالت عادی، که درگیر روزمرگیها و کثرات مادی است، به مرتبهای متعالی میرساند که توانایی دریافت وحی و اتصال به غیب را در او بیدار میکند. همانگونه که یک ورزشکار حرفهای با نظم در غذا و خواب به موفقیت میرسد، سالک نیز نیازمند نظمی متعالیتر است که تمامی ابعاد وجودی او را در بر میگیرد.
دو جنبه سلب و ایجاب در سلوک
اقتدار انسانی در مسیر سلوک، دارای دو جنبه اساسی است: جنبه سلب، که به تخلیه جسم و ذهن از رسوبات مادی و ذهنی اشاره دارد، و جنبه ایجاب، که شامل ایجاد تمرکز و تقویت اراده برای اتصال به عوالم متافیزیکی است. این دو جنبه، همانند دو روی یک سکه، مکمل یکدیگرند و سالک را برای وصول به معارف الهی آماده میکنند.
جنبه سلب، به معنای رهایی از سنگینیهای مادی و ذهنی است که انسان را در بند روزمرگیها نگه میدارند. این سنگینیها، مانند رسوباتی هستند که در رگهای وجود انسان انباشته شده و مانع از جریان یافتن نور معرفت میشوند. از سوی دیگر، جنبه ایجاب، به ایجاد تمرکز و ارادهای قوی اشاره دارد که سالک را قادر میسازد تا ذهن و روح خود را به سوی هدف متعالی هدایت کند.
تفاوت سالک با انسان عادی
انسان عادی، که در قرآن کریم بهعنوان کسی توصیف شده که يَأْكُلُ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ (میخورد و در بازارها راه میرود)، درگیر امور روزمره و مادی است و نمیتواند به اقتدار معنوی دست یابد. اما سالک، با فراست، دقت و قدرت، از این حالت متمایز است. او همانند عقابی است که بر فراز قلههای معرفت به پرواز درمیآید، در حالی که انسان عادی در دامنههای روزمرگی محبوس است.
این تمایز، در سبک زندگی، خوراک، خواب و حتی نحوه تفکر سالک نمود مییابد. او نمیتواند مانند انسان عادی زندگی کند، بلکه باید تمامی جنبههای وجودی خود را با هدف متعالی سلوک هماهنگ سازد.
تفاوت سالک با ورزشکار حرفهای
تفاوت میان انسان عادی و ورزشکار حرفهای در نظم و انضباط زندگی آشکار است، اما تفاوت میان ورزشکار حرفهای و سالک، به مراتب عمیقتر و گستردهتر است. ورزشکار حرفهای با نظم در خوراک، خواب و تمرین به موفقیت میرسد، اما سالک برای دستیابی به رویت و اقتدار معنوی، نیازمند نظمی است که تمامی ابعاد وجودی او را در بر میگیرد. این تفاوت، مانند فاصله میان زمین و آسمان است، که سالک را به سوی عوالم متافیزیکی هدایت میکند.
ورزشکار حرفهای با تمرینات جسمانی به تقویت بدن خود میپردازد، اما سالک، علاوه بر جسم، ذهن و روح خود را نیز برای پرواز معنوی آماده میکند. این آمادگی، نیازمند تخلیه رسوبات و ایجاد تمرکز و ارادهای است که سالک را به سوی مقصد الهی هدایت میکند.
چالشهای علم دینی در پرورش سالک
علم دینی، با وجود تلاشهای بسیار در آموزش علوم ظاهری، گاه از پرورش شرایط وجودی سالک غافل مانده است. بسیاری از اهل علم، با وجود سالها مطالعه و تلاش، از خود راضی نیستند، زیرا فاقد سرعت، دقت و همت لازم برای سلوک هستند. این ناکامی، نتیجه فقدان نظم متعالی و تمرکز بر علوم ظاهری بهجای تربیت وجودی است.
این نقص، ضرورت بازنگری در روشهای آموزشی علم دینی را نشان میدهد تا بهجای تمرکز صرف بر علوم ظاهری، به پرورش شرایط سلوک و اتصال به معارف الهی پرداخته شود.
جمعبندی بخش یکم
اقتدار انسانی در قرآن کریم، نتیجه هماهنگی جسم و روح در مسیر سلوک است که نیازمند شرایط متعالی، نظم و انضباط است. این اقتدار، با تخلیه رسوبات مادی و ذهنی و تقویت تمرکز و اراده به دست میآید. سالک، برخلاف انسان عادی، با نظم و تمرین، از کثرات فاصله میگیرد و به سوی کمالات معنوی گام برمیدارد. علم دینی نیز باید با پرورش شرایط وجودی سالک، او را برای اتصال به غیب آماده سازد.
بخش دوم: تخلیه رسوبات، گامی به سوی سبکی وجودی
ضرورت تخلیه رسوبات مادی و ذهنی
سالک برای دستیابی به اقتدار معنوی، باید جسم و ذهن خود را از رسوبات مادی و ذهنی تخلیه کند. این رسوبات، مانند سنگهایی هستند که در مسیر رودخانه معرفت انباشته شده و مانع از جریان یافتن نور الهی میشوند. رسوبات مادی، شامل وزن اضافی، سلولهای فرتوت و کهنه، و رسوبات ذهنی، شامل افکار زائد و کثرات فکری است.
این تخلیه، سالک را برای پرواز معنوی آماده میکند، همانگونه که پرندهای سبکبال، با رهایی از بارهای اضافی، به سوی آسمانها اوج میگیرد.
اهمیت سبکی جسم و ذهن
سبکی جسم و ذهن، از طریق نظم در خوراک، خواب و اعمال، سالک را برای دستیابی به رویت و اقتدار معنوی آماده میکند. این سبکی، مانند پاک کردن آینهای غبارگرفته است که نور الهی را منعکس میکند. سالک با دوری از خوراک و خواب نامنظم، جسم و ذهن خود را برای دریافت معارف غیبی آماده میسازد.
قرآن کریم در آیه ۵۲ سوره شوری میفرماید: وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا (و اینگونه روحی از امر خود به تو وحی کردیم). این آیه بر ضرورت آمادگی روحانی برای دریافت وحی تأکید دارد، که تنها با سبکی جسم و ذهن ممکن میشود.
کاستی زندگی عادی برای سلوک
زندگی عادی، با خوراک و خواب نامنظم، نمیتواند سالک را به اقتدار معنوی برساند. سالک باید از این الگوها فاصله بگیرد و زندگی خود را با نظم و انضباط متعالی هماهنگ سازد. این فاصلهگیری، مانند جدایی کشتی از ساحل است که آن را برای سفر در اقیانوسهای معرفت آماده میکند.
قرآن کریم در آیه ۱۵ سوره رعد میفرماید: وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (و هر که در آسمانها و زمین است برای خدا سجده میکند). این آیه بر اهمیت هماهنگی با نظام هستی از طریق نظم در زندگی تأکید دارد.
دوری از زواید ذهنی
سالک باید ذهن خود را از توجه به امور غیرضروری و زواید پاک کند تا برای تمرکز و اراده آماده شود. ذهن پر از زواید، مانند کاروانسرایی است که هر چیزی در آن وارد و خارج میشود، و این پراکندگی، مانع از تمرکز و دریافت معارف غیبی است.
این پاکسازی، سالک را برای تمرکز بر هدف متعالی آماده میکند و او را از پراکندگی ذهنی نجات میدهد.
تخلیه مزاج و ذهن در سجده
سجده، بهعنوان عملی عبادی، میتواند به تخلیه رسوبات مادی و ذهنی کمک کند و سالک را برای سلوک آماده سازد. سجده، مانند نسیمی است که غبارهای وجود را میزداید و انسان را به خدا نزدیک میکند.
قرآن کریم در آیه ۲۰۶ سوره اعراف میفرماید: إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ (بهراستی کسانی که نزد پروردگار تو هستند، از پرستش او تکبر نمیورزند و او را تسبیح میگویند و برای او سجده میکنند). این آیه بر نقش سجده در قرب به خدا و تخلیه رسوبات تأکید دارد.
نشانههای عدم تخلیه در سلوک
عدم تخلیه رسوبات، در سجده و نماز با پراکندگی ذهن و شک در اعمال عبادی ظاهر میشود. این نشانهها، مانند چراغهای هشداری هستند که مانع از تحقق اقتدار معنوی را نشان میدهند.
قرآن کریم در آیه ۴۳ سوره بقره میفرماید: وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ (و نماز را برپا دارید و زکات دهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید). اقامه صحیح نماز، نیازمند تمرکز و تخلیه ذهن از رسوبات است.
ضرورت سبکی برای پرواز معنوی
برای پرواز معنوی، سالک باید جسم، ذهن و امکانات خود را سبک کند و از کثرات و رسوبات دوری جوید. این سبکی، مانند رهایی پرنده از قفس است که او را برای اوجگیری در آسمانهای معرفت آماده میکند.
قرآن کریم در آیه ۷ سوره تکاثر میفرماید: ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (سپس در آن روز، از نعمتها بازخواست خواهید شد). دوری از کثرات غیرضروری، انسان را برای سلوک آماده میکند.
نو شدن سلولهای بدن
سالک باید سلولهای کهنه و فرتوت بدن خود را نو کند تا جسمش برای سلوک آماده شود. این نو شدن، مانند بازسازی بنایی کهن است که آن را برای سکونت نور الهی آماده میسازد.
این نو شدن، نیازمند آگاهی و تمرین است تا سالک بتواند جسم خود را از رسوبات پاک کند و آن را برای سلوک آماده سازد.
تشخیص کهنگی و تازگی بدن
سالک باید توانایی تشخیص سلولهای کهنه و نو در بدن خود را داشته باشد تا بتواند جسم خود را برای سلوک آماده کند. این تشخیص، مانند ارزیابی وضعیت یک وسیله مکانیکی برای عملکرد بهینه است که نیازمند دقت و آگاهی است.
سالک با تمرین و نظم، میتواند جسم خود را از سلولهای فرتوت پاک کند و آن را برای دریافت نور معرفت آماده سازد.
دوری از رسوبات برای اتصال به غیب
رسوبات مادی و ذهنی، مانع از ارتباط با موجودات متافیزیکی، مانند ملائکه و ارواح، میشوند. سالک باید این موانع را برطرف کند تا به عوالم غیبی متصل شود.
این اتصال، مانند هماهنگی یک قطار با ریلهایش است که نیازمند دقت و سرعت است. سالک باید جسم و ذهن خود را برای این هماهنگی آماده کند تا بتواند با موجودات غیبی ارتباط برقرار کند.
جمعبندی بخش دوم
تخلیه رسوبات مادی و ذهنی، گامی اساسی در مسیر سلوک است که سالک را برای پرواز معنوی آماده میکند. این تخلیه، با نظم در خوراک، خواب و اعمال، و دوری از زواید ذهنی ممکن میشود. سجده و نماز، بهعنوان اعمال عبادی، میتوانند به این تخلیه کمک کنند و سالک را به سوی قرب الهی هدایت کنند. جسم و ذهن سبک، مانند آینهای صیقلی است که نور معرفت را منعکس میکند و سالک را برای اتصال به غیب آماده میسازد.
بخش سوم: تمرکز و اراده، کلیدهای وصول به وحی
تمرکز، کلید اتصال به غیب
تمرکز، توانایی سالک برای هدایت اراده و ذهن به سوی هدف مشخص است که از صفر تا بینهایت را در بر میگیرد. این تمرکز، مانند تیراندازی است که نیازمند دقت و هدفگیری است تا سالک بتواند اراده خود را به سوی عوالم متافیزیکی هدایت کند.
این تمرکز، سالک را از پراکندگی ذهنی نجات میدهد و او را برای دریافت معارف الهی آماده میکند.
چالشهای نماز بدون تمرکز
نماز بدون تمرکز، به دلیل پراکندگی ذهن و عدم تخلیه رسوبات، نمیتواند به قرب الهی منجر شود. این پراکندگی، مانند کشتی بدون سکان است که در امواج روزمرگی سرگردان میشود.
قرآن کریم در آیه ۴ سوره فاتحه میفرماید: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم). این آیه بر اهمیت تمرکز بر خدا در عبادت تأکید دارد و نشان میدهد که بدون تمرکز، نماز به مقصد الهی نمیرسد.
دشواری تلفظ «إِيَّاكَ» در نماز
تلفظ صحیح إِيَّاكَ در نماز، نیازمند تمرکز و اراده است، زیرا این کلمه، محور اتصال به خدا است. تقدم مفعول بر فعل در این آیه، نشاندهنده اهمیت انرژی و تمرکز در عبادت است که سالک باید آن را تمرین کند.
این دشواری، مانند هدفگیری دقیق یک تیرانداز است که نیازمند تمرین و دقت است. سالک باید با تمرین مداوم، توانایی تلفظ صحیح و تمرکز بر این کلمه را کسب کند.
ضرورت تمرین تمرکز
تمرکز، نیازمند تمرین مداوم است. سالک باید روزانه زمانی را برای تمرین تمرکز اختصاص دهد تا ذهنش از پراکندگی رها شود. این تمرین، مانند تیراندازی است که با تکرار و ممارست، دقت و مهارت را افزایش میدهد.
سالک باید با تمرین مداوم، توانایی هدایت ذهن خود به سوی هدف متعالی را کسب کند و از پراکندگی ذهنی دوری جوید.
خلوت، شرط تمرکز
تمرکز در محیط شلوغ ممکن نیست. سالک باید در خلوت و تاریکی، ذهن خود را برای تمرکز آماده کند. این خلوت، مانند پناهگاهی است که سالک را از آشوبهای روزمرگی نجات میدهد.
این خلوت، سالک را برای اتصال به غیب آماده میکند و او را از کثرات ذهنی آزاد میسازد.
تفاوت مبتدی و حرفهای در تمرکز
سالک مبتدی نمیتواند در محیط شلوغ تمرکز کند، اما سالک حرفهای با تمرین، این توانایی را کسب میکند. این تفاوت، مانند تفاوت میان یک شاگرد مبتدی و یک استاد ماهر است که با تمرین و ممارست به مهارت رسیده است.
سالک حرفهای، با تمرین مداوم و تخلیه رسوبات، توانایی تمرکز در هر شرایطی را کسب میکند و به سوی کمالات معنوی گام برمیدارد.
رابطه تمرکز و اراده
تمرکز و اراده، دو مؤلفه مکمل هستند که یکدیگر را تقویت میکنند. بدون تمرکز، اراده ناکارآمد است و بدون اراده، تمرکز ممکن نمیشود. این رابطه، مانند دو بال پرندهای است که او را به سوی آسمانهای معرفت به پرواز درمیآورد.
تمرکز، اراده را جهت میدهد و اراده، تمرکز را تقویت میکند. این تعامل، سالک را برای اتصال به عوالم متافیزیکی آماده میسازد.
توانایی اراده در سلوک
سالک با اراده قوی، میتواند به عوالم مختلف، از ناسوت تا عرش، متصل شود و در آنها تأثیر بگذارد. این اراده، مانند کلیدی است که درهای عوالم غیبی را به روی سالک میگشاید.
قرآن کریم در آیه ۴ سوره فاتحه میفرماید: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم). این آیه بر ضرورت اراده و تمرکز در عبادت و اتصال به خدا تأکید دارد.
شب، زمان تمرین تمرکز و اراده
شب، به دلیل خلوت و آرامش، بهترین زمان برای تمرین تمرکز و اراده است. سالک باید از این زمان برای سلوک بهره ببرد، مانند کشاورزی که در سکوتی شبانه، بذر معرفت را در دل میکارد.
قرآن کریم در آیه ۶ سوره مزمل میفرماید: إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا (بهراستی برخاستن شب، سختتر و گفتار آن استوارتر است). این آیه بر اهمیت شب برای تمرین تمرکز و اراده تأکید دارد.
تمرین خلوت و تمرکز
سالک باید در خلوت، بدون ذکر و دعا، تنها بر خلأ ذهنی تمرکز کند تا ذهنش از افکار زائد خالی شود. این خلأ، مانند خالی کردن کاسهای است که آماده دریافت نور الهی میشود.
این تمرین، سالک را از پراکندگی ذهنی نجات میدهد و او را برای سلوک آماده میسازد.
دشواری خلأ ذهنی
ایجاد خلأ ذهنی در ابتدا دشوار است، اما با تمرین مداوم، سالک میتواند ذهن خود را از افکار زائد خالی کند. این دشواری، مانند یادگیری مهارتی جدید است که با تکرار و ممارست به دست میآید.
سالک باید با صبر و تمرین، ذهن خود را از کثرات آزاد کند و آن را برای دریافت معارف غیبی آماده سازد.
جمعبندی بخش سوم
تمرکز و اراده، کلیدهای وصول به وحی و اقتدار معنوی هستند که سالک را برای اتصال به عوالم متافیزیکی آماده میکنند. این دو مؤلفه، با تمرین مداوم و در خلوت شبانه، تقویت میشوند و سالک را به سوی قرب الهی هدایت میکنند. نماز، بهویژه تلفظ إِيَّاكَ نَعْبُدُ، نیازمند تمرکز و اراده است که بدون آن، عبادت به مقصد الهی نمیرسد.
بخش چهارم: اتصال به عوالم متافیزیکی
شباهت انسانهای عادی و اولیا
اقتدار معنوی، مختص انبیا و اولیا نیست. هر انسانی با تمرین تمرکز و اراده، میتواند به بخشی از این اقتدار دست یابد. این شباهت، مانند ظرفیت نهفته در هر بذری است که با مراقبت و پرورش، به درختی تنومند تبدیل میشود.
این ظرفیت، با تمرین و نظم، در هر انسانی شکوفا میشود و او را به سوی کمالات معنوی هدایت میکند.
ارتباط با عوالم متافیزیکی
سالک با تمرکز و اراده، میتواند با ارواح، ملائکه و عوالم برزخی ارتباط برقرار کند، همانگونه که در زندگی روزمره با دیگران ارتباط برقرار میکند. این ارتباط، مانند پلی است که سالک را به سوی عوالم غیبی هدایت میکند.
قرآن کریم در آیه ۵۲ سوره شوری میفرماید: وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا (و اینگونه روحی از امر خود به تو وحی کردیم). این آیه بر امکان اتصال به غیب از طریق آمادگی روحانی تأکید دارد.
موانع ارتباط با ارواح برزخی
ارتباط با ارواح برزخی، به دلیل مشکلات سالک یا ارواح، ممکن است مختل شود. این مشکلات، نتیجه عدم تخلیه رسوبات و فقدان تمرکز است. مانند قطاری که از ریل خارج شده، سالک بدون نظم و تمرکز، نمیتواند به مقصد غیبی برسد.
این موانع، با تمرین و تخلیه رسوبات برطرف میشوند و سالک را برای ارتباط با عوالم متافیزیکی آماده میکنند.
آگاهی اولیا از آینده
اولیا با تمرکز و اراده، از آینده خود، مانند قبر و مرگ، آگاه میشوند، در حالی که انسانهای عادی از این آگاهی محرومند. این آگاهی، مانند چراغی است که مسیر سلوک را روشن میکند.
قرآن کریم در آیه ۷ سوره شوری میفرماید: وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ (و هیچکس نمیداند فردا چه به دست میآورد و هیچکس نمیداند در کدام سرزمین میمیرد). این آیه بر ناآگاهی انسانهای عادی از آینده تأکید دارد، در حالی که اولیا با تمرکز، به این آگاهی دست مییابند.
ضرورت اشک و گریه در سلوک
گریه، حتی به مقدار کم، ذهن و روح را صاف میکند و زمینهساز تمرکز و اراده است. عدم توانایی گریه، نشانه خشکی وجودی است که مانع از سلوک میشود.
این گریه، مانند بارانی است که زمین خشک وجود را سیراب میکند و سالک را برای دریافت نور الهی آماده میسازد.
تأثیر سن بر سلوک
هرچه سن کمتر باشد، سلوک آسانتر است، زیرا جسم و ذهن انعطافپذیرترند. با افزایش سن، به دلیل خشکی جسم، سلوک دشوارتر میشود. این امر، مانند انعطاف شاخهای جوان در برابر شاخهای خشک است.
جوانان، با جسم و ذهنی انعطافپذیر، برای سلوک مناسبترند و میتوانند با تمرین، به سرعت به کمالات معنوی دست یابند.
نقد آموزشهای علم دینی
علم دینی، بهجای تمرکز بر سلوک و معارف متعالی، گاه بر علوم ظاهری مانند صرف و نحو متمرکز است و از وراثت انبیا دور مانده است. این نقص، مانند تمرکز بر پوسته بهجای مغز میوه است که مانع از بهرهمندی کامل از معارف الهی میشود.
علم دینی باید با آموزش شرایط سلوک، به تربیت سالکانی بپردازد که به عوالم متافیزیکی متصل شوند و ورثه انبیا باشند.
جمعبندی بخش چهارم
اتصال به عوالم متافیزیکی، نیازمند تمرکز و ارادهای قوی است که سالک را برای ارتباط با ارواح و ملائکه آماده میکند. این اتصال، با تخلیه رسوبات و تمرین مداوم در خلوت شبانه ممکن میشود. گریه و اشک، مانند جویباری است که رسوبات ذهنی را شستوشو میدهد و سالک را برای قرب به خدا آماده میکند. علم دینی نیز باید با تمرکز بر سلوک، به تربیت سالکانی بپردازد که ورثه انبیا باشند.
نتیجهگیری و جمعبندی
اقتدار انسانی در قرآن کریم، نتیجه هماهنگی جسم و روح در مسیر سلوک است که با تخلیه رسوبات مادی و ذهنی، ایجاد تمرکز و تقویت اراده به دست میآید. سالک با نظم در زندگی، تمرین مداوم و دوری از کثرات، میتواند به عوالم متافیزیکی متصل شود و به رویت و قرب الهی دست یابد. آیات قرآن کریم، مانند إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ و وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا، بر اهمیت تمرکز، اراده و آمادگی روحانی برای وصول به وحی تأکید دارند. علم دینی باید با آموزش شرایط سلوک، به تربیت سالکانی بپردازد که توانایی اتصال به غیب را داشته باشند و به کمالات معنوی دست یابند. این مسیر، مانند سفری است که سالک را از خاک به افلاک میرساند و او را با نور معرفت الهی روشن میسازد.