متن درس
اقتدار انسان در قرآن کریم: تأملاتی در علوم غرائب، اسما و اذکار
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۶۶۹)
مقدمه
انسان، آن گوهر آفرینش که در نیکوترین صورت خلق شده، در قرآن کریم بهعنوان موجودی برخوردار از کرامت ذاتی و ظرفیتهای بیکران معرفتی و معنوی معرفی شده است. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی اقتدار انسان در پرتو آیات قرآن کریم، علوم غرائب، اسما و اذکار میپردازد. هدف این اثر، تبیین جایگاه متعالی انسان در نظام هستی و کاوش در ابزارهای معنوی، نظیر آیات، دعاها و اذکار، بهعنوان وسایلی برای اتصال به حقایق متعالی است. این بحث، با نگاهی فلسفی و عرفانی، بر ضرورت آموزش، تمرین و تهذیب نفس تأکید دارد و انسان را به مثابه ورزشکاری میداند که با ممارست در مسیر معنویت، میتواند به مراتب عالی شهود و معرفت دست یابد.
بخش یکم: جایگاه عالمان دینی بهعنوان ورثه انبیا
تمایز عالمان دینی از دانشمندان سکولار
عالمان دینی، بهعنوان ورثه انبیا، جایگاهی متمایز از اساتید دانشگاهی یا دیگر دانشمندان دارند. این تمایز نهتنها در حوزه معرفتی، بلکه در مسئولیتهای معنوی و اخلاقی نمود مییابد. برخلاف استاد دانشگاه که ممکن است بدون التزام به احکام دینی به تدریس بپردازد، عالم دینی ملزم به پایبندی به اصول و ارزشهای الهی است. عدم پایبندی او به این اصول، هویت عالمانهاش را نقض میکند، زیرا عالم دینی نهتنها حامل دانش، بلکه الگویی از تقوا و هدایتگری است.
درنگ: عالم دینی، بهعنوان وارث انبیا، باید در رفتار و گفتار خود تجلیگاه ارزشهای الهی باشد، که این امر او را از دیگر دانشمندان متمایز میسازد.
این جایگاه ریشه در آیات قرآن کریم دارد، آنجا که میفرماید:
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا (فاطر: ۳۲) (سپس این کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیدیم به میراث دادیم). این آیه بر انتخاب الهی عالمان برای ادامه راه انبیا دلالت دارد، که مسئولیت آنها را نهتنها در انتقال دانش، بلکه در هدایت معنوی جامعه دوچندان میکند.
انتظارات متعالی از عالمان دینی
انتظارات از عالمان دینی، در مقایسه با اساتید دانشگاهی یا معلمان، از جنسی دیگر است. عالم دینی، بهعنوان وارث انبیا، باید تواناییهایی فراتر از انتقال دانش مفهومی داشته باشد. این تواناییها در عمل، شهود و کشف متجلی میشوند و عالم را به شخصیتی چندوجهی تبدیل میکنند که باید در حوزههای معرفتی، عملی و معنوی سرآمد باشد. این انتظار، با مفهوم جهاد فی سبیل الله همخوانی دارد، که شامل تلاش در راه تعالی معنوی و هدایت جامعه است.
به تعبیر استاد فرزانه قدسسره، عالم دینی باید به گونهای عمل کند که شباهتی به انبیا داشته باشد، همانگونه که فرزند به والدین خود شباهت دارد. این شباهت، نه در مقام نبوت، بلکه در توانایی اتصال به حقایق متعالی از طریق آموزش و تمرین نمود مییابد. انسان، با استعداد ذاتی و تمرین مستمر، میتواند به مراتب غیب و شهود دست یابد، مشروط بر آنکه زمینههای لازم را فراهم آورد.
درنگ: عالم دینی، به مثابه فرزندی از انبیا، باید با ممارست و آموزش، به مراتب عالی معرفت و شهود دست یابد.
جمعبندی بخش یکم
جایگاه عالمان دینی، بهعنوان ورثه انبیا، فراتر از انتقال دانش مفهومی است. این جایگاه، مسئولیتهای معنوی و اخلاقی سنگینی را بر دوش عالم مینهد، که او را ملزم به الگوبرداری از انبیا در رفتار، گفتار و عمل میسازد. تمایز عالم دینی از دیگر دانشمندان، در التزام به ارزشهای الهی و توانایی اتصال به حقایق متعالی نهفته است، که این امر از طریق آموزش، تمرین و تهذیب نفس ممکن میشود.
بخش دوم: ابزارهای معنوی در مسیر تعالی
ضرورت ایجاد فضای اختصاصی برای تمرین معنوی
دستیابی به مراتب عالی معرفت، نیازمند فضایی اختصاصی برای تمرین معنوی است. استاد فرزانه قدسسره، علم دینی را به باشگاهی تشبیه میکنند که در آن، آیات قرآن کریم، دعاها و اذکار بهعنوان ابزارهای ورزشی عمل میکنند. مساجد و حوزههای علمیه، در صورتی که صرفاً به آموزش مفهومی یا عبادات خشک محدود شوند، نمیتوانند نقش این باشگاه معنوی را ایفا کنند. از اینرو، پیشنهاد میشود که انسان با تطهیر نفس و ایجاد فضایی مانند جانماز، به تمرین معنوی بپردازد.
این ایده با آیه شریفه قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس: ۹) (بهراستی رستگار شد کسی که نفس خود را پاکیزه کرد) همخوانی دارد. تطهیر نفس، مقدمهای برای دریافت فیض الهی است و ایجاد فضای اختصاصی، مانند آمادهسازی زمینی برای کاشت بذر معرفت، انسان را به تعالی معنوی رهنمون میسازد.
درنگ: فضای اختصاصی برای تمرین معنوی، مانند جانماز تطهیرشده، بستری برای رشد معنوی و اتصال به حقایق متعالی فراهم میآورد.
نقش آیات، دعاها و اذکار بهعنوان ابزارهای معنوی
آیات قرآن کریم، دعاها، مأثورات و اذکار، ابزارهایی هستند که انسان را در مسیر رشد معنوی یاری میکنند. این ابزارها، از طریق ارتباط میان الفاظ، اعداد و معانی، انسان را به مراتب بالاتر وجودی متصل میکنند. به تعبیر استاد فرزانه قدسسره، این ابزارها به مثابه وزنههایی در باشگاه معنوی هستند که با تمرین و ممارست، قوای روحی انسان را تقویت میکنند.
این مفهوم با علوم غریبه، مانند علم حروف و اعداد، ارتباط نزدیکی دارد. در علم جفر، از روابط میان حروف و اعداد برای کشف حقایق غیبی استفاده میشود، که نشاندهنده پیوند عمیق میان ظاهر و باطن هستی است. همانگونه که شمارهگیری یک تلفن انسان را به مقصدی خاص متصل میکند، ذکر اسماً حسنی الهی میتواند انسان را به صفات الهی متصل سازد.
درنگ: آیات، دعاها و اذکار، بهعنوان ابزارهای معنوی، انسان را به حقایق متعالی متصل میکنند، همانگونه که ابزارهای مادی انسان را به مقاصد مادی میرسانند.
ارتباط فیزیکی و معنوی میان الفاظ، اعداد و مصادیق
میان الفاظ، اعداد و مصادیق آنها، ارتباطی فیزیکی و معنوی وجود دارد که در نظام هستی ریشه دارد. استاد فرزانه قدسسره این ارتباط را به شمارهگیری تلفن تشبیه میکنند: همانگونه که ترکیب خاصی از اعداد انسان را به مقصدی خاص متصل میکند، الفاظ و اذکار نیز میتوانند انسان را به معانی و مصادیق متعالی رهنمون سازند. این ارتباط، حتی بدون آگاهی کامل از چگونگی آن، عمل میکند، مانند کودکی که با شمارهگیری تصادفی به مقصدی میرسد.
این مفهوم با نظریه «حاکمیت و محکومیت» در فلسفه اسلامی همخوانی دارد، که در آن الفاظ و اعداد (حاکی) به معانی و مصادیق (محکی) ارجاع دارند. این پیوند، اساس علوم غریبه و اسما و اذکار را تشکیل میدهد و انسان را قادر میسازد تا با استفاده از این ابزارها، به حقایق غیبی دست یابد.
جمعبندی بخش دوم
ابزارهای معنوی، نظیر آیات قرآن کریم، دعاها و اذکار، بهعنوان وسایلی برای تمرین و تعالی، نقش محوری در مسیر رشد معنوی انسان ایفا میکنند. ایجاد فضای اختصاصی برای تمرین معنوی، مانند جانماز تطهیرشده، بستری برای بهرهگیری از این ابزارها فراهم میآورد. ارتباط میان الفاظ، اعداد و مصادیق، نشاندهنده نظام عمیقی در هستی است که انسان را به سوی حقایق متعالی هدایت میکند.
بخش سوم: ظرفیتهای انسان در دستیابی به معرفت متعالی
نقش تمرین و تکرار در تعالی معنوی
دستیابی به معرفت متعالی، نیازمند تمرین و تکرار است، مشابه ورزشکاری که با ممارست در رشته خود به موفقیت میرسد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بدون زمینهسازی، آموزش و تمرین، انسان نمیتواند به مراتب غیب و شهود دست یابد. این تمرین، مانند ریاضت شرعی در سنت عرفانی، انسان را به سوی هدایت الهی رهنمون میسازد.
این مفهوم با آیه شریفه وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (عنکبوت: ۶۹) (و کسانی که در راه ما کوشیدند، بهیقین آنها را به راههای خود هدایت میکنیم) همخوانی دارد. این آیه، تلاش و مجاهدت در مسیر الهی را شرط لازم برای دریافت هدایت و معرفت میداند.
درنگ: تمرین و تکرار، مانند ممارست ورزشکار، شرط لازم برای دستیابی به مراتب عالی معرفت و شهود است.
کاربرد علوم غریبه در اتصال به حقایق متعالی
علوم غریبه، مانند جفر، رمل و اسطرلاب، ابزارهایی برای اتصال به حقایق متعالی هستند. برخلاف تصور عامه، این علوم اموری خارقالعاده و غیرقابل دسترس نیستند، بلکه با آموزش و تمرین قابل دستیابیاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این علوم، مانند فناوریهای مدرن، نتیجه تلاش و ممارست بشر هستند و میتوانند انسان را به درک حقایق غیبی هدایت کنند.
این علوم با فلسفه اسلامی و عرفان نظری ارتباط نزدیکی دارند. بهعنوان مثال، علم جفر با بررسی روابط میان حروف و اعداد، انسان را به معانی باطنی هدایت میکند، که این امر با مفهوم «علم لدنی» در عرفان اسلامی همخوانی دارد.
افضلیت علمای امت بر انبیای سلف
بر اساس حدیثی از پیامبر اکرم (ص)، علمای امت اسلامی میتوانند از انبیای سلف افضل باشند: «علمای امتم از انبیای پیشین برترند.» این افضلیت، نه در مقام عصمت یا نبوت، بلکه در سعه وجودی و تأثیرگذاری در زمانه خود نمود مییابد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این برتری، به دلیل ظرفیتهای متعالی انسان در دوران پس از انبیا و بهرهگیری از علوم الهی است.
این مفهوم با آیه شریفه وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ (یوسف: ۷۶) (و بالای هر صاحب علمی، دانایی است) سازگار است، که بر وجود مراتب بالاتر معرفت دلالت دارد.
درنگ: افضلیت علمای امت بر انبیای سلف، نتیجه سعه وجودی و تأثیرگذاری در بستر زمانه است.
نسبیت در افضلیت و تفاوت در ظرفیتهای وجودی
افضلیت میان انبیا و علما نسبی است و به شرایط زمانی، مکانی و ظرفیتهای وجودی افراد بستگی دارد. هر فرد یا پیامبری در زمینهای خاص ممکن است برتری داشته باشد. استاد فرزانه قدسسره این نسبیت را به تفاوت میان ابزارهای انبیا، مانند عصای موسی یا قالی سلیمان، تشبیه میکنند. این دیدگاه با فلسفه وجودی ملاصدرا و مفهوم تشکیک در مراتب وجود همخوانی دارد.
داستان مقدس اردبیلی و گفتوگو با حضرت موسی
در روایتی، مقدس اردبیلی در عالم کشف با حضرت موسی دیدار میکند و در پاسخ به سؤال او درباره هویتش، شرح مفصلی ارائه میدهد. حضرت موسی با اشاره به آیه مَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ (طه: ۱۷) (این چیست که در دست راست توست؟) او را به ایجاز دعوت میکند. این روایت، برتری محتوایی عالم دینی را در برخی جنبهها نشان میدهد.
این داستان، به توانایی عالمان دینی در دستیابی به مراتب عالی شهود و معرفت اشاره دارد، که در بستر زمان و مکان خاص بروز مییابد.
جمعبندی بخش سوم
ظرفیتهای انسان در دستیابی به معرفت متعالی، از طریق تمرین، تکرار و بهرهگیری از علوم غریبه، بیکران است. افضلیت علمای امت بر انبیای سلف، نتیجه سعه وجودی و تأثیرگذاری در زمانه خود است، که این امر با نسبیت در مراتب وجود و تکامل تدریجی بشر همخوانی دارد. داستان مقدس اردبیلی، نمونهای از این ظرفیتهای متعالی است که در عالم کشف و شهود نمود مییابد.
بخش چهارم: تکامل بشر و نقش قرآن کریم
پیشرفت بشر در مقایسه با گذشته
بشر امروز، با پیشرفتهای علمی و فناوری، از گذشتگان خود پیشی گرفته است. استاد فرزانه قدسسره این پیشرفت را نهتنها در حوزههای مادی، بلکه در حوزههای معنوی نیز قابل مشاهده میدانند. این تکامل با آیه شریفه لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تین: ۴) (بهراستی انسان را در نیکوترین صورت آفریدیم) همخوانی دارد، که بر ظرفیتهای بینهایت انسان برای رشد و تعالی دلالت دارد.
این پیشرفت، مانند تفاوت میان نان سنتی پر از آلودگی و نان بهداشتی امروزی، نشاندهنده رشد بشر در ایجاد ابزارهای بهتر برای زندگی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این پیشرفتها، الگویی برای رشد معنوی ارائه میدهند.
درنگ: پیشرفتهای علمی و فناوری بشر، الگویی برای رشد معنوی و بهرهگیری از ابزارهای معنوی است.
قرآن کریم بهعنوان معجزه جاوید
قرآن کریم، بهعنوان معجزه جاوید، بشر را به آوردن سوره یا آیهای مشابه تحدی کرده است: فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ (بقره: ۲۳) (پس اگر راست میگویید، سورهای مانند آن بیاورید). این چالش، عظمت قرآن کریم و ناتوانی بشر در برابر آن را نشان میدهد.
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این معجزه، نهتنها در جنبههای لفظی و بلاغی، بلکه در محتوای معنوی و تأثیرگذاری آن نیز بینظیر است. قرآن کریم، محوریت خود را بهعنوان راهنمای اصلی در مسیر معرفت و شهود حفظ کرده است.
نقش ایمان و پاکی در دستیابی به معرفت یقینی
ایمان و پاکی درونی، مقدمهای برای دستیابی به معرفت یقینی است. قرآن کریم میفرماید: لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (تکاثر: ۵-۶) (اگر به علم یقین میدانستید، بهیقین جهنم را میدیدید). این آیه، بر اهمیت یقین در درک حقایق غیبی تأکید دارد.
استاد فرزانه قدسسره این یقین را به شمارهگیری دقیق اعداد تشبیه میکنند: همانگونه که ترکیب خاصی از اعداد انسان را به مقصدی خاص متصل میکند، یقین نیز انسان را به شهود حقایق متعالی رهنمون میسازد.
درنگ: یقین، بهعنوان بالاترین مرتبه معرفت، انسان را به شهود حقایق غیبی هدایت میکند.
نقش ابزارهای مادی در فهم ابزارهای معنوی
ابزارهای مادی، مانند تلفن و اینترنت، انسان را به مقاصد مادی متصل میکنند، همانگونه که آیات، دعاها و اذکار انسان را به حقایق معنوی متصل میسازند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این ابزارها اسباببازی نیستند، بلکه وسایلی برای تمرین و تعالیاند.
این مقایسه، نشاندهنده شباهت میان نظامهای مادی و معنوی است. همانگونه که فناوریهای مدرن نتیجه تلاش و تمرین بشر هستند، ابزارهای معنوی نیز نیازمند ممارست و انضباطاند.
نقش تاریخی علوم معنوی
در گذشته، ائمه معصومین از طریق علوم معنوی، مانند مکاشفه، با افراد در فواصل دور ارتباط برقرار میکردند. استاد فرزانه قدسسره این توانایی را مشابه فناوریهای مدرن، مانند تلفن و اینترنت، میدانند، که نشاندهنده پیوند میان علوم معنوی و مادی است.
بهعنوان مثال، روایتی از یکی از ائمه نقل شده که از مدینه به شخصی در بغداد دستورالعمل وضو دادهاند. این توانایی، نشاندهنده ظرفیت بشر برای اتصال به حقایق متعالی از طریق ابزارهای معنوی است.
جمعبندی بخش چهارم
تکامل بشر، چه در حوزههای مادی و چه در حوزههای معنوی، نشاندهنده ظرفیتهای بیکران انسان در مسیر تعالی است. قرآن کریم، بهعنوان معجزه جاوید، راهنمای اصلی در این مسیر است و ایمان و پاکی، کلید دستیابی به معرفت یقینی هستند. ابزارهای معنوی، مانند آیات و اذکار، در کنار پیشرفتهای مادی، انسان را به سوی حقایق متعالی هدایت میکنند.
نتیجهگیری کلی
اقتدار انسان در قرآن کریم، در ظرفیتهای بیکران او برای اتصال به حقایق متعالی نهفته است. عالمان دینی، بهعنوان ورثه انبیا، با بهرهگیری از ابزارهای معنوی، نظیر آیات، دعاها و اذکار، میتوانند به مراتب عالی معرفت و شهود دست یابند. این مسیر، نیازمند آموزش، تمرین و تهذیب نفس است، که انسان را به مثابه ورزشکاری در باشگاه معنوی به سوی تعالی رهنمون میسازد. ارتباط میان الفاظ، اعداد و مصادیق، نشاندهنده نظام عمیقی در هستی است که انسان را به سوی حقایق غیبی هدایت میکند. پیشرفتهای بشر در علوم مادی، الگویی برای رشد معنوی ارائه میدهد و قرآن کریم، بهعنوان معجزه جاوید، محوریت خود را در این مسیر حفظ کرده است. این نوشتار، با کاوش در این مفاهیم، افقهای جدیدی را برای فهم جایگاه انسان در نظام هستی میگشاید.
با نظارت صادق خادمی