در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1671

متن درس





اقتدار انسان در قرآن کریم

اقتدار انسان در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۶۷۱)

مقدمه: انسان، کاشف نظام هستی

انسان، به مثابه آینه‌ای زلال در برابر حقیقت هستی، موجودی است که با ظرفیت‌های بی‌کران عقلانی و معنوی خویش، توانایی رمزگشایی از نظام آفرینش را داراست. درس‌گفتار حاضر، که از سخنان استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه‌ای با محوریت اقتدار انسان در قرآن کریم اقتباس شده، به بررسی جایگاه انسان به‌عنوان موجودی محترم و کاشف ارتباطات سیستمیک عالم می‌پردازد. این نوشتار، با نگاهی عمیق و فلسفی، بر آن است تا با تکیه بر آیات قرآن کریم و سنت معصومین علیهم‌السلام، نقش انسان را در کشف حقایق متافیزیکی و تحول‌آفرینی در جهان تبیین نماید.

بخش نخست: نظام‌مندی عالم و رابطه حاکى و محکى

تبیین نظام حاکى و محکى

جهان هستی، چون کتابی منسجم و به‌هم‌پیوسته، از نشانه‌ها و مصادیق تشکیل شده است که هر یک به دیگری اشاره دارد. رابطه حاکى (نشانه) و محکى (مصداق) نه‌تنها در قلمرو لفظ و معنا، بلکه در میان اشیاء و حتی میان الفاظ نیز برقرار است. این دیدگاه، که ریشه در حکمت عرفانی دارد، عالم را شبکه‌ای از ارتباطات معنادار می‌بیند که هر جزء آن، آیینه‌ای است برای انعکاس حقیقت جزء دیگر.

درنگ: تمام اجزای هستی، از کوچک‌ترین ذره تا عظیم‌ترین کهکشان، در شبکه‌ای از نشانه‌ها و مصادیق به‌هم‌پیوسته‌اند که انسان می‌تواند با کشف این روابط، به حقیقت عالم دست یابد.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد:

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ

به‌زودی آیات خود را در آفاق و در نفوسشان به آن‌ها نشان می‌دهیم تا برایشان روشن شود که آن حق است (فصلت: ۵۳).

این آیه، عالم را مجموعه‌ای از آیات الهی می‌داند که انسان با تأمل در آن‌ها، به حقیقت رهنمون می‌شود.

نظم و سیستمیک بودن عالم

جهان هستی، برخلاف تصور پراکندگی و آشوب، دارای نظمی دقیق و سیستمیک است. این نظم، مانند رشته‌های نامرئی، اجزای عالم را به یکدیگر متصل می‌کند و از طریق کدها، ارقام و نشانه‌ها، امکان رمزگشایی و راهیابی به حقیقت را فراهم می‌سازد. عالم، چون ساعتی دقیق، با سیکل‌هایی منظم و نظام‌مند عمل می‌کند که هر جزء آن، در جای خویش، به تکامل کل یاری می‌رساند.

این نظام‌مندی، به انسان این امکان را می‌دهد که با شناسایی روابط میان اجزای هستی، به کشف حقایق عمیق دست یابد. حکمت اسلامی، عالم را چون کتابی می‌بیند که هر صفحه آن، داستانی از نظم الهی را روایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

جهان هستی، با نظام حاکى و محکى و نظم سیستمیک خود، بستری است برای کشف حقایق توسط انسان. این دیدگاه، که ریشه در حکمت قرآنی دارد، عالم را شبکه‌ای از نشانه‌ها می‌داند که انسان با تأمل در آن‌ها، می‌تواند به معرفتی عمیق و کاربردی دست یابد.

بخش دوم: جایگاه انسان در نظام هستی

انسان، خلیفه‌الله و کاشف ارتباطات

انسان، به مثابه خلیفه‌الله در زمین، موجودی است محترم و برخوردار از توانایی‌های بی‌حد در کشف ارتباطات هستی. قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید:

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً

و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار می‌دهم (بقره: ۳۰).

این خلافت، به معنای توانایی انسان در مداخله در انعکاسات عالم و رمزگشایی از کدها و نشانه‌های آن است. انسان، چون باغبانی دانا، می‌تواند در باغ هستی، نهال‌های معرفت را بکارد و برداشت کند.

درنگ: انسان، به‌عنوان خلیفه‌الله، با ظرفیت بی‌نهایت خویش، قادر است ارتباطات میان اجزای هستی را کشف کند و در نظم عالم مداخله‌ای آگاهانه نماید.

نقش انسان در پیشرفت‌های تمدنی

تمامی پیشرفت‌های علمی، اجتماعی، صنعتی و روان‌شناختی در تاریخ بشر، نتیجه تلاش‌های انسان بوده است، نه موجودات دیگر. انسان، با نیروی عقل و اراده، توانسته است نظام‌های علمی و صنعتی را خلق کند و جهان را متحول سازد. این توانایی، گواهی است بر اقتدار انسان در قرآن کریم، که او را موجودی خلاق و تحول‌آفرین معرفی می‌کند.

محدودیت تلاش‌های فردی در برابر نظام‌های جمعی

تلاش‌های فردی، هرچند ارزشمند، چون قطره‌ای در برابر دریا، برد و تأثیر محدودی دارند. برای دستیابی به پیشرفت‌های عظیم، نیاز به ایجاد سیکل‌ها و نظام‌های منظم است که تلاش‌های فردی را در قالبی جمعی و سازمان‌یافته متبلور سازد. این دیدگاه، به اهمیت ساختارهای سیستمیک در علوم اجتماعی و فلسفه‌های مدرن اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

انسان، به‌عنوان خلیفه‌الله، با توانایی کشف ارتباطات هستی و خلق نظام‌های تمدنی، جایگاهی بی‌بدیل در عالم دارد. این جایگاه، نیازمند گذار از تلاش‌های فردی به نظام‌های جمعی و سیستمیک است تا اقتدار واقعی انسان در قرآن کریم محقق گردد.

بخش سوم: نقد وضعیت کنونی علم دینی و ضرورت تحول

وضعیت کنونی علم دینی

علم دینی، که باید چون چشمه‌ای زلال، معرفت را به جامعه جاری سازد، در حال حاضر از پویایی لازم برخوردار نیست. این علم، به جای تولید دانش عملی و سیستمی، در چارچوب‌های سنتی و غیرکاربردی گرفتار شده است. این وضعیت، مانع از تأثیرگذاری آن بر جامعه، انقلاب و جهان شده است.

علم دینی باید از حالت صرفاً آموزشی به مرکزی برای تولید دانش عملی و سیستمیک تبدیل شود. این تحول، نیازمند بازنگری در روش‌ها و ساختارهای سنتی است تا پاسخگوی نیازهای روز جامعه باشد.

درنگ: علم دینی، برای تأثیرگذاری بر جامعه و جهان، باید از چارچوب‌های سنتی خارج شده و به تولید دانش عملی و سیستمیک بپردازد.

جهان در پی تغییر، علم دینی در پی کشف

جهان معاصر، چون رودی خروشان، در پی تغییر است، اما علم دینی باید در پی کشف حقایق کتاب و سنت باشد. این کشف، برخلاف تغییرات من‌درآوردی تمدن غربی، به معنای فهم عمیق و کاربردی معارف دینی است که می‌تواند به رستگاری انسان و جامعه منجر شود.

کشف، مانند کندن گوهری از دل کوه، نیازمند تلاشی عمیق و مستمر است. علم دینی باید با تکیه بر قرآن کریم و سنت معصومین علیهم‌السلام، به رمزگشایی از حقایق هستی بپردازد.

نقد سیاست‌های استعماری غرب

قدرت‌های جهانی، با ارائه امکاناتی چون دانشگاه، بیمارستان و فناوری به کشورهای اسلامی، در پی تسلط و استثمار آن‌ها بوده‌اند. این امکانات، مانند طعمه‌ای فریبنده، برای ایجاد وابستگی طراحی شده‌اند، اما مقاومت فرهنگی و دینی، مانع از موفقیت کامل این پروژه شده است.

این دیدگاه، به تحلیل روابط استعماری بین غرب و جهان اسلام می‌پردازد و نشان می‌دهد که قدرت‌های جهانی از طریق ایجاد وابستگی مادی، به دنبال سلطه فرهنگی و اقتصادی هستند.

نابودی عمدی کشورهای اسلامی

قدرت‌های جهانی، با ایجاد آشوب در کشورهای اسلامی مانند عراق، سوریه و مصر، در پی تخریب و بازسازی این کشورها بر اساس منافع خویش‌اند. این آشوب‌ها، مانند طوفانی ویرانگر، برای تضعیف بنیان‌های فرهنگی و اقتصادی این کشورها طراحی شده‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

علم دینی، برای پاسخگویی به نیازهای جامعه، باید از چارچوب‌های سنتی خارج شده و به کشف حقایق قرآنی و روایی بپردازد. این کشف، در برابر تغییرات من‌درآوردی غرب، راهی است به سوی رستگاری. نقد سیاست‌های استعماری و آشوب‌های جهانی، ضرورت استقلال فکری و فرهنگی علم دینی را برجسته می‌سازد.

بخش چهارم: کشف حقایق دینی و نقش علم دینی

لزوم کشف آیات و روایات

علم دینی باید به کشف معانی و حقایق آیات قرآن کریم، روایات و ماثورات بپردازد. این کشف، مانند گشودن دریچه‌ای به سوی نور، به رستگاری خود و جهان منجر می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید:

بِمَا فِي أَنْفُسِكُمْ

با آنچه در نفوس شماست (فصلت: ۵۳).

این آیه، به انسان دعوت می‌کند تا با تأمل در خویشتن و عالم، به کشف حقایق الهی نائل آید.

درنگ: کشف حقایق آیات و روایات، راهی است به سوی رستگاری که علم دینی را به مرکزی برای تولید معرفت متعالی تبدیل می‌کند.

خطر تبدیل شدن به باتلاق تمدن غربی

اگر علم دینی نتواند به کشف حقایق بپردازد، مانند کشتی‌ای گرفتار در باتلاق تمدن غربی، از هویت خویش بازمی‌ماند. این خطر، ضرورت حفظ استقلال فکری و فرهنگی را برجسته می‌سازد.

نقش علم دینی در احیای اسلام

علم دینی، به‌عنوان نگهبان معارف اسلامی، مسئول کشف حقایق دینی و احیای اسلام است. این مسئولیت، مانند چراغی در تاریکی، راه را برای هدایت جامعه روشن می‌سازد.

کشف، تلاشی طولانی‌مدت

کشف حقایق دینی، مانند کاشت درختی تنومند، نیازمند تلاشی مستمر و طولانی‌مدت است. این فرآیند، ممکن است دهه‌ها یا سده‌ها به طول انجامد، اما نتیجه آن، معرفتی است که جهان را متحول می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

علم دینی، با تمرکز بر کشف حقایق آیات و روایات، می‌تواند به رستگاری خود و جهان منجر شود. این کشف، نیازمند تلاشی طولانی‌مدت و استقلال فکری است تا از خطر انحراف به سوی تمدن غربی مصون ماند.

بخش پنجم: تحول ساختاری در علم دینی

تحول ابزارهای علمی و صنعتی

ابزارهای کنونی، مانند کامپیوتر و موبایل، چون قلم‌نی‌های گذشته، در آینده منسوخ خواهند شد و الفبای جدیدی جایگزین آن‌ها می‌شود. علم دینی باید خود را برای پذیرش و خلق این ابزارهای جدید آماده سازد.

درنگ: علم دینی باید با پویایی و پذیرش ابزارهای نوین، خود را برای تحولات آینده آماده سازد تا در مسیر کشف حقایق عقب نماند.

نقد روش‌های سنتی

روش‌های سنتی، مانند حفظ متون و قرائت ظاهری، چون چشمه‌ای خشکیده، دیگر کارآمد نیستند. علم دینی باید به کشف و تحقیق عملی روی آورد تا پاسخگوی نیازهای جامعه باشد.

لزوم قانون‌گذاری بلندمدت

علم دینی باید برای سده‌های آینده قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری کند. این قانون‌گذاری، مانند نقشه‌ای دقیق، راه را برای کشف حقایق دینی هموار می‌سازد.

نقد روش‌های وصله‌پینه‌ای

روش‌های کنونی، مانند تشخیص مصلحت نظام، چون وصله‌ای بر جامه‌ای کهنه، غیرعلمی و ناکارآمدند. علم دینی باید به قانون‌گذاری علمی و بلندمدت روی آورد.

لزوم ساختارمند شدن

علم دینی باید ساختارمند، قانون‌مند و آزمایشگاهی شود. این ساختار، مانند بنایی استوار، بستری برای کشف حقایق فراهم می‌سازد.

نقد وضعیت کنونی به‌عنوان خوابگاه

محیط‌های علمی کنونی، مانند خوابگاه‌هایی بی‌روح، فاقد امکانات تحقیقاتی و عملیاتی‌اند. این محیط‌ها باید به مراکز فعال و پویا تبدیل شوند.

نیاز به آزمایشگاه‌های معنوی

علم دینی باید دارای آزمایشگاه‌های معنوی، مخابراتی و عملیاتی باشد تا بتواند حقایق دینی را آزمایش و تجربه کند.

درنگ: آزمایشگاه‌های معنوی، بستری برای تست و تجربه آیات و روایات‌اند که علم دینی را به تولید دانش کاربردی رهنمون می‌سازند.

استفاده از منابع مالی برای کشف علمی

منابع مالی، مانند خمس، باید در راه فی سبیل الله، یعنی برای ایجاد زیرساخت‌های علمی و تحقیقاتی، هزینه شود. این منابع، مانند بذری در خاک حاصلخیز، می‌توانند علم دینی را بارور سازند.

همکاری با دانشمندان جهانی

علم دینی باید از دانشمندان جهانی، حتی غیرمسلمان، برای کشف حقایق دینی بهره گیرد. این همکاری، مانند پلی میان فرهنگ‌ها، به غنای علمی منجر می‌شود.

وحدت حوزه و دانشگاه

وحدت حوزه و دانشگاه، همراه با همکاری با دانشمندان جهانی، مانند دو بال برای پرواز علم دینی، ضروری است.

نقد مدیریت غیرتخصصی

مدیریت غیرتخصصی، مانند ناخدایی بی‌تجربه، علم دینی را به سوی شکست هدایت می‌کند. مدیریت علمی و تخصصی، لازمه تحول است.

نقد علوم سنتی

علوم سنتی، مانند کتاب مکاسب، چون لباسی کهنه، دیگر پاسخگوی نیازهای جامعه نیستند. علم دینی باید به دانش عملی و کاربردی تبدیل شود.

تفاوت عالم و دانشمند

عالم، کسی است که متون را حفظ کرده، اما دانشمند، مانند کیمیاگری که حقیقت را از دل تجربه بیرون می‌کشد، علم را آزمایش و تجربه می‌کند.

درنگ: دانشمند، با آزمایش و تجربه، علم را از حفظ متون به سوی کشف حقایق سوق می‌دهد.

لزوم آزمایش و تجربه

علم دینی باید علم را آزمایش و تجربه کند تا به صدق الهی دست یابد. این تجربه، مانند آزمونی در کوره حقیقت، صدق الله العلی العظیم را اثبات می‌کند.

نقد قرائت‌های سطحی

قرائت و حفظ قرآن کریم، بدون کشف معانی، مانند خواندن کتابی بدون فهم است. علم دینی باید به کشف حقایق منجر شود.

آزمایشگاه، پیرایشگاه و زایشگاه

علم دینی باید دارای آزمایشگاه (برای تست علم)، پیرایشگاه (برای پالایش علم) و زایشگاه (برای تولید علم جدید) باشد. این ساختارها، مانند کارگاهی کامل، علم را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

نیاز به شهر علمی

علم دینی باید به یک شهر علمی با زیرساخت‌های مدرن و مدیریت علمی تبدیل شود. این شهر، مانند مدینه‌ای فاضله، بستری برای کشف و تولید علم است.

نقش ایمان در کشف

مؤمن، مانند کوهی استوار، با ایمان و یقین، در برابر تغییرات متزلزل نمی‌شود. حدیث شریف می‌فرماید: «مؤمن مانند کوه استوار است که اگر کشته شود و دوباره زنده شود، تغییر نمی‌کند».

درنگ: ایمان و یقین، مانند ستونی استوار، مؤمن را در مسیر کشف حقایق دینی ثابت‌قدم می‌سازد.

تحول اساسی در علم دینی

علم دینی باید از تار و پود عوض شود تا به مرکزی برای کشف و تولید علم تبدیل گردد. این تحول، مانند بازسازی بنایی کهن، علم دینی را به سوی پویایی هدایت می‌کند.

نقد مصرف منابع مالی

فعالیت‌های کنونی، مانند روضه‌خوانی و منبر، که با دریافت پول انجام می‌شوند، فی سبیل الله نیستند. منابع مالی باید در راستای کشف و تولید علم هزینه شوند.

امید به آینده

با دعای امام زمان علیه‌السلام و تلاش طلاب، علم دینی می‌تواند به مرکزی برای کشف و تولید علم تبدیل شود. این امید، مانند نوری در افق، راه را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

تحول ساختاری در علم دینی، با ایجاد آزمایشگاه‌ها، پیرایشگاه‌ها و زایشگاه‌های علمی، وحدت حوزه و دانشگاه، و استفاده هدفمند از منابع مالی، می‌تواند علم دینی را به سوی کشف و تولید علم هدایت کند. ایمان و تلاش، کلید این تحول‌اند.

نتیجه‌گیری کل

اقتدار انسان در قرآن کریم، در توانایی او به‌عنوان خلیفه‌الله در کشف ارتباطات هستی و خلق نظام‌های تمدنی نهفته است. علم دینی، به‌عنوان نگهبان معارف اسلامی، باید از چارچوب‌های سنتی خارج شده و به مرکزی برای کشف حقایق آیات و روایات تبدیل شود. این تحول، نیازمند قانون‌گذاری بلندمدت، ایجاد زیرساخت‌های علمی، همکاری با دانشمندان جهانی و استفاده هدفمند از منابع مالی است. ایمان و یقین، مانند ستون‌هایی استوار، علم دینی را در مسیر کشف حقایق ثابت‌قدم می‌سازند. این اثر، با تکیه بر سخنان استاد فرزانه قدس‌سره، راهی را ترسیم می‌کند که علم دینی می‌تواند با پویایی و استقلال، به رستگاری خود و جهان منجر شود.

با نظارت صادق خادمی