در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1672

متن درس





اقتدار انسان در قرآن کریم

اقتدار انسان در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۶۷۲)

دیباچه: ضرورت بازاندیشی در نظام‌های حوزوی

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راه سعادت و اقتدار انسانی را در برابر دیدگان بشر گشوده است. این کتاب آسمانی، با آیات ژرف و معانی والای خویش، نقشه‌ای مهندسی‌شده برای هدایت جامعه ارائه می‌دهد که کشف رموز آن نیازمند بستری پویا و علمی است. حوزه‌های علمیه، به‌سان خزانه‌داران این میراث گران‌سنگ، وظیفه دارند با بهره‌گیری از ابزارهای نوین و روش‌های کارآمد، معارف دینی را به‌گونه‌ای تبیین کنند که پاسخگوی نیازهای پیچیده جهان معاصر باشد. این نوشتار، برآمده از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی نقش حوزه‌ها در تحقق اقتدار انسانی از منظر قرآن کریم می‌پردازد. در این مسیر، با نقدی عالمانه بر نظام‌های کنونی علم دینی و ارائه راهکارهایی برای تحول، تلاش می‌شود تا افقی نو برای پویایی حوزه‌ها ترسیم گردد.

بخش نخست: ضرورت ظرف بیانی و عملی در تبیین دین

نقش بسترهای نهادی در ترویج معارف دینی

دین اسلام، برای تأثیرگذاری در جامعه، نیازمند ظرفی بیانی و عملی است که بتواند معارف والای آن را به‌گونه‌ای مؤثر به مردمان عرضه کند. همان‌گونه که در روایتی منسوب به پیامبر اکرم (ص) آمده است: «بگویید لا اله الا الله تا رستگار شوید»، این دعوت، نه‌تنها به کلام، بلکه به بستری عملی و ساختاری نیاز دارد. حوزه‌های علمیه، به‌عنوان وارثان این رسالت، موظفند با ایجاد زیرساخت‌های مناسب، دین را به‌گونه‌ای ارائه دهند که در جان و روان جامعه نفوذ کند.

درنگ: ارائه دین بدون ظرف بیانی و عملی، چون کاشتن بذری در خاک نامناسب است که هرگز به بار نمی‌نشیند. حوزه‌ها باید بستری فراهم کنند که معارف دینی در آن شکوفا شود.

این ضرورت، از آن‌روست که دعوت به دین، تنها با سخن گفتن تحقق نمی‌یابد. همان‌گونه که انبیای الهی با ارائه بيان و ارسال رسالت، جامعه را هدایت می‌کردند، امروز نیز حوزه‌ها باید این نقش را با ابزارهای نوین ایفا کنند. اگر جامعه در فهم حقیقت دین دچار کاستی شود، این ناکامی به کوتاهی در ارائه بيان سالم و ارسال درست بازمی‌گردد.

مسئولیت حوزه‌ها در قبال ناکامی‌های جامعه

چنانچه مردمان از درک حقیقت دین و ویژگی‌های آن محروم مانند، این کاستی به عهده علم دینی است که نتوانسته بستری مناسب برای تبیین فراهم آورد. حوزه‌ها، به‌سان نگهبانان دروازه‌های معرفت، موظفند با ارائه روش‌های علمی و عملی، راه را برای فهم دین هموار کنند. این مسئولیت، ریشه در وظیفه تاریخی انبیا دارد که با ارسال رسل و ارائه بيان، جوامع را به سوی حقیقت رهنمون می‌ساختند.

بخش دوم: نقد رویکرد کلامی و لزوم تحول علمی

محدودیت‌های نظام کلامی در علم دینی

علم دینی، در طول سده‌های گذشته، بیش از حد به رویکردهای کلامی و قلمی محدود شده است. این تمرکز، اگرچه در زمان خود ارزشمند بوده، اکنون پاسخگوی نیازهای پیچیده جامعه مدرن نیست. ارائه دین تنها از طریق کلام، چونان قایقی است که در ساحل متوقف مانده و نمی‌تواند به دریای ژرف نیازهای بشری راه یابد.

درنگ: نظام کلامی، هرچند ریشه در سنت‌های ارزشمند دینی دارد، بدون پشتوانه عملی و تجربی، چونان درختی است که میوه نمی‌دهد.

آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، دارای ساختاری علمی و مهندسی‌شده‌اند که کشف آن‌ها نیازمند دانش و توانمندی‌های تخصصی است. این متون، چونان گنجینه‌ای از فرمول‌های ریاضی، تنها با ابزارهای علمی و تحقیقاتی قابل استخراج‌اند.

پیچیدگی علمی آیات و روایات

قرآن کریم، با آیاتی چون ﴿سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ﴾ (هفت آسمان و مانند آن‌ها از زمین؛ سوره طلاق، آیه ۱۲)، و روایات مرتبط، دارای لایه‌های عمیقی از معرفت است که کشف آن‌ها نیازمند رویکردی علمی و تخصصی است. این پیچیدگی، مشابه نظام‌های مهندسی مدرن، نیازمند تحلیل و تحقیق دقیق است.

برای کشف اصول، قواعد و رموز این متون، حوزه‌ها باید به ابزارهای علمی و زیرساخت‌های تحقیقاتی مجهز شوند. این فرآیند، همانند کاوش در معدنی گران‌بهاست که بدون ابزار مناسب، گنج‌های آن در دسترس نخواهد بود.

بخش سوم: بازسازی نظام علم دینی با رویکرد ترکیبی

ایجاد آزمایشگاه، پیرایشگاه و زایشگاه معرفتی

برای تحقق اقتدار انسانی در پرتو قرآن کریم، علم دینی باید از حالت کلامی به سیستمی ترکیبی و پویا تحول یابد. این سیستم، شامل سه رکن اساسی است: آزمایشگاه برای تحقیق و کاوش، پیرایشگاه برای پالایش نادرست‌ها و زایشگاه برای تولید دانش جدید. این سه رکن، چونان ستون‌های بنایی عظیم، زیرساخت‌های لازم برای پویایی علم دینی را فراهم می‌کنند.

درنگ: آزمایشگاه، پیرایشگاه و زایشگاه، چونان سه بال پروازند که علم دینی را به سوی قله‌های معرفت رهنمون می‌سازند.

آزمایشگاه، فضایی است برای آزمون و خطا در کشف معارف دینی؛ پیرایشگاه، مکانی برای حذف باورهای ناصواب و نادرست؛ و زایشگاه، بستری برای خلق دانش نوین و منطبق با نیازهای روز. این سه، در کنار یکدیگر، نظامی جامع و کارآمد را شکل می‌دهند.

نقد فعالیت‌های صرفاً کلامی در تاریخ علم دینی

علم دینی، در طول سده‌های گذشته، بیش از حد به فعالیت‌های کلامی و قلمی محدود شده و از رویکردهای آزمایشی، پیرایشی و زایشی غافل مانده است. این محدودیت، چونان قفسی است که پرنده معرفت را از پرواز باز داشته است. برای تأثیرگذاری جهانی، علم دینی باید به سیستمی ترکیبی مجهز شود که پاسخگوی نیازهای فقهی، فلسفی و قرآنی باشد.

بخش چهارم: چالش‌های تخصیص منابع و مدیریت مالی

مدیریت هدفمند بودجه‌های دینی

یکی از چالش‌های اصلی در تحول علم دینی، تخصیص منابع مالی است. بودجه‌های دینی، مانند خمس و سایر منابع، باید به‌گونه‌ای هدفمند و مصوب برای ایجاد زیرساخت‌های علمی و تحقیقاتی هزینه شوند. در حال حاضر، این منابع به‌صورت پراکنده و بدون برنامه‌ریزی دقیق هدر می‌روند، چونان آبی که در بیابان بی‌حاصل فرو می‌رود.

درنگ: مدیریت هدفمند بودجه‌های دینی، چونان کلیدی است که قفل گنجینه‌های معرفت را می‌گشاید.

عدم آگاهی از میزان دقیق این بودجه‌ها و نحوه مصرف آن‌ها، مانعی بزرگ در مسیر تحول است. شفافیت مالی و برنامه‌ریزی دقیق، پیش‌نیاز تحقق اهداف علمی و عملی در حوزه‌هاست.

نقد کارهای فردی و غیرعلمی

فعالیت‌های فردی و غیرقانونی، مانند برخی عرفان‌های خودساخته، نه‌تنها ناکارآمدند، بلکه ممکن است به انحراف و نفوذ بیگانگان منجر شوند. این اقدامات، چونان گیاهانی خودرو و بی‌ریشه‌اند که هیچ ثمری به بار نمی‌آورند و گاه به زیان جامعه تمام می‌شوند.

بخش پنجم: لزوم تخصصی‌سازی و برنامه‌ریزی بلندمدت

تقسیم‌بندی رشته‌های علمی و تخصصی‌سازی

برای تحقق اقتدار انسانی، علم دینی باید به رشته‌های تخصصی تقسیم شود. این رشته‌ها، مانند فلسفه، حقوق، علوم غیبی و غیره، باید در گروه‌های کوچک (ده یا بیست نفره) به‌صورت تخصصی دنبال شوند. این تقسیم‌بندی، چونان خرد کردن سنگی بزرگ به قطعات کوچک است که مدیریت و بهره‌برداری از آن را ممکن می‌سازد.

درنگ: تخصصی‌سازی، چونان اره‌ای است که سنگ بزرگ معرفت را به قطعات قابل استفاده تبدیل می‌کند.

این رویکرد، امکان تمرکز و پیشرفت در هر حوزه را فراهم می‌کند. آزمایش رشته‌های کوچک به‌صورت تدریجی، مانند کاشت بذری در زمین آزمایشی است که نتایج آن می‌تواند به تولید انبوه دانش منجر شود.

برنامه‌ریزی بلندمدت و تحمل شکست‌های اولیه

تحول علم دینی نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت است که ممکن است دهه‌ها یا سده‌ها به طول انجامد. این فرآیند، مانند کاشت درختی است که میوه‌های آن در آینده به بار می‌نشیند. ممکن است تلاش‌های اولیه با شکست یا نتایج معکوس همراه باشد، اما این نباید مانع ادامه مسیر گردد. آزمون و خطا، بخشی از مسیر کشف معارف دینی است.

بخش ششم: نقد فعالیت‌های نمایشی و لزوم همکاری جهانی

نقد فعالیت‌های نمایشی در نهادهای دینی

نهادهای دینی، از جمله علم دینی، گاه به فعالیت‌های نمایشی و بی‌محتوا مشغول‌اند که فاقد تأثیر واقعی‌اند. این اقدامات، مانند نمایش‌های بی‌ثمر، تنها به جلب توجه ظاهری محدود می‌شوند و نمی‌توانند مشکلات جامعه را حل کنند. برای نمونه، برخی نهادهای مذهبی غربی با ایجاد سایت‌های دعا یا مراکز خیریه، به دنبال نفوذ فرهنگی‌اند، اما این اقدامات فاقد محتوای اصیل است.

درنگ: فعالیت‌های نمایشی، چونان سایه‌ای بی‌جان‌اند که هرگز جای خورشید معرفت را نمی‌گیرند.

علم دینی باید از این دام رهایی یابد و به سمت تولید دانش عملی و تأثیرگذار حرکت کند.

لزوم همکاری با دانشمندان جهانی

برای کشف معارف دینی، علم دینی باید با دانشمندان جهانی همکاری کند. این همکاری، مانند پلی است که معرفت را از مرزهای جغرافیایی فراتر می‌برد و به غنای علمی حوزه‌ها می‌افزاید. بهره‌گیری از تخصص‌های جهانی، به کشف رموز آیات و روایات کمک می‌کند.

بخش هفتم: تبدیل انقلاب احساسی به انقلاب فرهنگی

خطر خاموشی انقلاب احساسی

انقلاب ۵۷، که بر پایه احساسات شکل گرفته، بدون تبدیل به انقلابی فرهنگی و علمی، در معرض خاموشی است. این انقلاب، مانند آتشی است که اگر با هیزم دانش و فرهنگ تغذیه نشود، به خاکستر بدل خواهد شد.

درنگ: انقلاب احساسی، چونان آتشی است که بدون هیزم علم و فرهنگ، به خاکستر بدل می‌شود.

علم دینی باید با ایجاد نظام‌های علمی و تجربی، این انقلاب را به سوی پایداری هدایت کند. فعالیت‌های سنتی، مانند درس‌های شکایات و خیارات، دیگر پاسخگوی نیازهای اجتماعی نیستند و باید جای خود را به رشته‌های تخصصی و کاربردی دهند.

نقد یأس و بی‌تفاوتی در میان طلاب

طلاب جوان، به دلیل فقدان برنامه‌های عملی و علمی، دچار یأس و بی‌انگیزگی شده‌اند. بسیاری از آنان از فعالیت‌های سنتی مانند روضه‌خوانی و منبر دوری می‌جویند، زیرا این فعالیت‌ها را ناکافی برای پاسخگویی به نیازهای روز می‌دانند. این یأس، مانند سایه‌ای است که بر انگیزه‌های طلاب افتاده و مانع شکوفایی استعدادهای آنان شده است.

بخش هشتم: اقتدار جهانی اسلام و نقش علم دینی

نقش علم دینی در اقتدار جهانی

علم دینی، با تکیه بر گنجینه غنی آیات، روایات و ماثورات، می‌تواند اقتدار اسلام را در جهان تقویت کند. حدیث «اسلام برتر است و چیزی بر آن برتری نمی‌یابد» نشان‌دهنده ظرفیت بی‌نهایت معارف اسلامی است که اگر کشف شوند، می‌توانند به پیشرفت‌های عظیم منجر شوند.

درنگ: معارف اسلامی، چونان اقیانوسی بی‌کران‌اند که با کشف علمی، اقتدار جهانی اسلام را رقم می‌زنند.

علم دینی باید با ایجاد رشته‌های تخصصی و آزمون عملی مدعیان، پرچم اسلام را در جهان برافرازد. این فرآیند، نیازمند قانون‌مندی، شناسایی زوایای مسئولیت‌ها و تشویق مدعیان به اثبات توانایی‌هایشان در میدان عمل است.

لزوم تغییر سرنوشت علم دینی

اگر علم دینی به فکر اقتدار اسلام باشد، باید سرنوشت کنونی را تغییر دهد. این تغییر، مانند بازگرداندن جریانی خروشان به مسیر اصلی خویش است. علم دینی باید با برنامه‌ریزی دقیق و اقدام عملی، راه را برای تحقق اهداف والای دین هموار سازد.

جمع‌بندی: افقی نو برای علم دینی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی نقش علم دینی در تحقق اقتدار انسانی در پرتو قرآن کریم پرداخت. نقد نظام‌های کنونی علم دینی، که به فعالیت‌های کلامی و نمایشی محدود شده‌اند، ضرورت تحول به سوی سیستمی علمی، عملی و ترکیبی را آشکار ساخت. ایجاد آزمایشگاه‌های معنوی، پیرایشگاه‌های علمی و زایشگاه‌های معرفتی، به‌سان سه رکن استوار، زیرساخت‌های لازم برای پویایی علم دینی را فراهم می‌کنند. مدیریت هدفمند بودجه‌های دینی، تخصصی‌سازی رشته‌ها، برنامه‌ریزی بلندمدت و همکاری با دانشمندان جهانی، از جمله راهکارهای پیشنهادی برای این تحول‌اند. انقلاب ۵۷، که بر پایه احساسات شکل گرفته، تنها با تبدیل به انقلابی فرهنگی و علمی پایدار خواهد ماند. علم دینی، با تکیه بر گنجینه قرآن کریم و روایات، می‌تواند پرچم اسلام را در جهان برافرازد و اقتدار انسانی را به منصه ظهور رساند. این مسیر، نیازمند باور به تغییر، قانون‌مندی و تلاش مستمر است تا علم دینی به شارژر علمی نظام و انقلاب بدل شود.

با نظارت صادق خادمی