متن درس
اقتدار انسان در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۶۷۳)
دیباچه: انسان، آیینه تمامنمای کمال الهی
انسان، بهعنوان پیچیدهترین آفریده الهی، دارای ظرفیتهایی بیکران برای نیل به مراتب والای معرفت و کمال است. این ظرفیتها، که در آیات نورانی قرآن کریم و روایات معصومان علیهمالسلام به زیبایی ترسیم شدهاند، تنها در سایه تلاشی مستمر و ساختاری نظاممند به فعلیت میرسند. حوزههای علمیه، بهمثابه کانونهای پرورش معرفت، نقشی بیبدیل در شکوفایی این استعدادها دارند. این نوشتار، با الهام از درسگفتار شماره ۱۶۷۳ استاد فرزانه قدسسره، به بررسی ظرفیتهای وجودی انسان و ضرورت تحول در حوزههای علمیه میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق و نظاممند، راهکارهایی برای تبدیل حوزهها به مراکز تولید دانش و معرفت ارائه شود تا اقتدار انسانی و اسلامی در جهان معاصر تحقق یابد.
بخش نخست: انسان، قله آفرینش و ظرفیتهای بیکران
پیچیدگی انسان بهمثابه مخلوق الهی
انسان، بهعنوان اشرف مخلوقات، دارای ادراکاتی است که در صورت پرورش و به فعلیت رسیدن، او را به مراتب والای معرفت، حتی در حد دریافت وحی، رهنمون میسازد. قرآن کریم در آیه شریفه وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ (فرقان: ۷؛ «و در بازارها راه میروند») به بعد مادی و روزمره حیات انسانی اشاره دارد، اما این تنها لایه ظاهری وجود اوست. انسان، آیینهای است که توانایی بازتاب نور معرفت الهی را دارد، مشروط بر آنکه با تمرین و استمرار، ظرفیتهای نهفتهاش را شکوفا سازد.
درنگ: انسان، بهعنوان پیچیدهترین مخلوق الهی، دارای ظرفیتهای بینهایتی است که در سایه پرورش و تمرین، به مراتب عالی معرفت میرسد. |
وحی، ظرفیتی فراتر از انحصار به انبیاء
وحی، هرچند در معنای خاص خود به انبیای الهی اختصاص دارد، اما در مفهومی گستردهتر، ظرفیت دریافت معارف متعالی برای هر انسانی که با همت و تلاش به کمال برسد، ممکن است. این دیدگاه، انسان را موجودی میداند که میتواند با پرورش معنوی و معرفتی، به مراتبی از شهود و کشف دست یابد که به دریافت وحی شباهت دارد. این ظرفیت، نیازمند حرکتی مستمر و ساختاری نظاممند است، همانگونه که یک ورزشکار با تمرین مداوم به اوج توانایی جسمانی میرسد.
تمثیل بدنسازی: پرورش استعدادهای انسانی
استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی زیبا، حوزههای علمیه را به باشگاهی تشبیه میکنند که در آن، استعدادهای انسانی، مانند عضلات یک بدنساز، پرورش مییابند. همانگونه که بدنساز با تمرین، تغذیه مناسب و هدایت مربی به بدنی مقاوم و نیرومند دست مییابد، انسان نیز با آموزشهای معرفتی، تمرین عملی و هدایت عالمانه میتواند به اقتدار معنوی و علمی نائل شود. این تمثیل، بر ضرورت ایجاد بسترهای عملی و پویا در حوزهها تأکید دارد.
درنگ: حوزههای علمیه باید بهسان باشگاهی برای پرورش استعدادهای انسانی عمل کنند، با فراهم آوردن ابزارهای معرفتی و عملی. |
مقاومت در برابر آسیبها با تمرین مستمر
انسانی که با تمرین و استمرار، استعدادهای خود را پرورش داده، مانند بدنسازی که عضلاتش را در برابر ضربه مقاوم کرده، در برابر چالشهای معنوی و مادی استوار میماند. اما اگر این تمرین را رها کند، همانگونه که بدن ورزشکار در حالت رها شده آسیبپذیر میشود، انسان نیز در برابر آسیبهای معنوی و مادی شکننده خواهد شد. این دیدگاه، بر اهمیت استمرار در پرورش معرفتی تأکید دارد.
جمعبندی بخش نخست
انسان، بهعنوان پیچیدهترین آفریده الهی، دارای ظرفیتهایی است که میتواند او را به مراتب والای معرفت و اقتدار رهنمون سازد. این ظرفیتها، نیازمند پرورش در بستری نظاممند و عملی است. حوزههای علمیه، بهمثابه کانونهای پرورش این استعدادها، باید از حالت نظری و کلامی خارج شده و به محیطهایی پویا برای تولید معرفت تبدیل شوند.
بخش دوم: نقد نظام کنونی علم دینی و ضرورت تحول
کاستی نظام کلامی و مفهومی
نظام کنونی علم دینی، که عمدتاً بر مفاهیم کلامی و نظری متمرکز است، پاسخگوی نیازهای جامعه معاصر نیست. این نظام، مانند کالایی که تاریخ مصرفش به پایان رسیده، دیگر کارایی لازم را ندارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم دینی باید از حالت گفتار صرف به عمل و تأثیرگذاری در جامعه تبدیل شود.
درنگ: نظام کلامی و مفهومی علم دینی، بدون پشتوانه عملی، پاسخگوی نیازهای پیچیده جامعه معاصر نیست. |
فقدان کارگشایی علم دینی در مسائل اجتماعی
علم دینی در حال حاضر، توانایی حل مشکلات اجتماعی و پاسخگویی به نیازهای روزمره مردم را ندارد. همانگونه که تعطیلی بیمارستانها یا نانواییها به سرعت جامعه را دچار بحران میکند، علم دینی نیز باید به نهادی حیاتی تبدیل شود که فقدانش خلأیی محسوس ایجاد کند. این امر، نیازمند بازنگری در روشها و رویکردهای آموزشی است.
دوری از واقعیتهای اجتماعی
یکی از انتقادات مطرحشده، دوری علم دینی از مسائل روزمره جامعه است. برای نمونه، بیاطلاعی از قیمت نان یا دیگر نیازهای اولیه مردم، نشانهای از این فاصله است. علم دینی باید با مسائل واقعی جامعه پیوند یابد تا بتواند نقشی مؤثر در هدایت و حل مشکلات ایفا کند.
ضعف در آموزش زبان عربی
با وجود مطالعه متون عربی در حوزهها، طلاب اغلب توانایی مکالمه و کاربرد عملی این زبان را ندارند. این مشکل، مشابه کاستی آموزش زبان انگلیسی در دانشگاههاست، که به دلیل روشهای غیرعملی، به یادگیری واقعی منجر نمیشود. آموزش زبان باید بهگونهای باشد که طلاب بتوانند آن را در عمل به کار گیرند.
درنگ: آموزش زبان عربی در حوزهها باید از حالت نظری به کاربردی تبدیل شود تا طلاب بتوانند بهصورت عملی از آن بهره ببرند. |
نقد آموزش مخلوط زبانها
آموزش زبان عربی و فارسی بهصورت مخلوط، مانند آنچه در برخی متون سنتی دیده میشود، یادگیری را دشوار کرده است. این ترکیب، مانند آمیزهای ناهمگون از عناصر مختلف، فهم را پیچیده میکند. آموزش زبانها باید بهصورت مستقل و نظاممند انجام شود.
جمعبندی بخش دوم
نظام کنونی علم دینی، به دلیل تمرکز بر مفاهیم کلامی و فقدان رویکردهای عملی، از پاسخگویی به نیازهای جامعه بازمانده است. برای تحقق اقتدار انسانی و اسلامی، علم دینی باید با مسائل روزمره جامعه پیوند یابد، آموزشهای کاربردی ارائه دهد و از روشهای ناکارآمد فاصله گیرد.
بخش سوم: لزوم نظامهای آزمایشگاهی، پیرایشی و زایشی
آزمایشگاه: بستری برای تحقیق و نوآوری
علم دینی باید آزمایشگاهی برای تحقیق و اختراع باشد، جایی که طلاب با ابزارهای فکری و علمی به کاوش در معارف دینی بپردازند. همانگونه که یک دانشمند در آزمایشگاه به کشف قوانین طبیعت میرسد، طلاب نیز باید در آزمایشگاه معرفت، علوم و فنون قرآنی را استخراج کنند.
پیرایشگاه: پالایش معرفت از نادرستها
پیرایشگاه، فضایی است برای پالایش معرفت از اضافات و نادرستها. علم دینی باید از مفاهیم غیرکاربردی و مباحث بیثمر پاکسازی شود تا به دانشی خالص و مؤثر تبدیل گردد.
درنگ: علم دینی نیازمند آزمایشگاه برای تحقیق، پیرایشگاه برای پالایش و زایشگاه برای تولید دانش است. |
زایشگاه: تولید دانش نوین
زایشگاه، نمادی از تولید دانش نوین است. علم دینی باید به خلق معارف جدید منجر شود، نه صرفاً تکرار مفاهیم گذشته. این تولید، نیازمند تلاش مستمر و خلاقیت علمی است.
نقد گوش دادن منفعلانه
گوش دادن مداوم به درسهای کلامی، بدون فعالیت عملی، به رخوت و خستگی در طلاب منجر میشود. همانگونه که ورزشکار با تمرین به توانمندی میرسد، طلاب نیز باید با فعالیت عملی، دانش خود را به کار گیرند.
جمعبندی بخش سوم
علم دینی باید به نظامی آزمایشگاهی، پیرایشی و زایشی تبدیل شود که در آن، تحقیق، پالایش و تولید دانش بهصورت نظاممند انجام گیرد. این نظام، طلاب را از حالت منفعل به کنشگرانی خلاق و نوآور تبدیل میکند.
بخش چهارم: نقد نظام آموزشی و پیشنهادهای اصلاحی
نقد آموزش غیرکاربردی در مدارس
نظام آموزشی کنونی، چه در حوزهها و چه در مدارس، به دلیل تمرکز بر حفظ و گوش دادن، از پرورش خلاقیت بازمانده است. دانشآموزان و طلاب، به جای تحقیق و نوآوری، به حفظ مطالب و کسب مدرک مشغولاند.
تمرین عملی در آموزشهای سنتی
در گذشته، متون آموزشی حوزهها دارای تمرینهای عملی بودند که طلاب را به کاربست دانش تشویق میکردند. این سنت، باید احیا شود تا یادگیری از حالت نظری به عملی تبدیل گردد.
درنگ: آموزشهای سنتی با تمرینهای عملی، یادگیری را از نظریه به عمل تبدیل میکردند و این سنت باید احیا شود. |
نقد حفظ قرآن بدون فهم
حفظ قرآن کریم بدون فهم و کاربرد، مانند مشقنویسی بیهدف، به اتلاف وقت و حتی بیماریهای روانی مانند وسواس منجر میشود. قرآن کریم باید بهعنوان منبعی برای استخراج علوم و معارف مطالعه شود، نه صرفاً حفظ گردد.
نقد آموزش برای مدرک
بسیاری از طلاب و دانشجویان، به جای کسب علم، برای مدرک و شغل درس میخوانند. این رویکرد، به یادگیری واقعی آسیب زده و از تولید دانش جلوگیری میکند.
جمعبندی بخش چهارم
نظام آموزشی کنونی، به دلیل تمرکز بر حفظ و مدرک، از اهداف اصلی علمآموزی فاصله گرفته است. احیای تمرینهای عملی، فهم عمیق قرآن کریم و تمرکز بر تولید دانش، راهکارهایی برای اصلاح این نظام هستند.
بخش پنجم: نقش علم دینی در جهان معاصر
نقد انفعال در برابر استعمار
علم دینی، با تمرکز بر مفاهیم کلامی، به ابزاری برای محدودسازی تواناییهای علمی و عملی تبدیل شده است. این انفعال، ریشه در تأثیرات استعمار فرهنگی دارد که باید با تولید دانش و نوآوری رفع شود.
کاستی در بازار جهانی
طلاب، به دلیل فقدان مهارتهای عملی، در بازار جهانی دانش و مهارت ارزشی ندارند. علم دینی باید بهگونهای باشد که توانایی رقابت در سطح جهانی را فراهم کند.
درنگ: علم دینی باید توانایی رقابت در بازار جهانی دانش را داشته باشد و از انفعال در برابر استعمار فرهنگی رها شود. |
امید به تحول علم دینی
نشانههای رشد علمی و آزادی فکری در نسل جدید طلاب، نویدبخش تحول در علم دینی است. این تحول، با رفع موانع و برنامهریزی نظاممند، به تحقق اقتدار اسلامی منجر خواهد شد.
نقد فعالیتهای نمایشی
فعالیتهایی مانند روضهخوانی و منبر، که نیازی به سواد عمیق ندارند، نمیتوانند جایگزین تولید دانش شوند. علم دینی باید به خلق معارف جدید و حل مسائل جامعه بپردازد.
استقلال مالی عالمان دینی
عالمان دینی نباید وابسته به منابع مالی سنتی باشند، بلکه باید با تولید دانش، به استقلال مالی دست یابند. این استقلال، اقتدار علمی و معنوی آنها را تقویت میکند.
جمعبندی بخش پنجم
علم دینی در جهان معاصر باید از انفعال خارج شده و به مرکزی برای تولید دانش و رقابت جهانی تبدیل شود. استقلال مالی، رفع فعالیتهای نمایشی و تمرکز بر نوآوری، از پیشنیازهای این تحول هستند.
بخش ششم: استخراج علوم از قرآن و سنت
قرآن و سنت، گنجینه علوم و فنون
قرآن کریم و سنت معصومان علیهمالسلام، سرشار از علوم و فنونی هستند که باید توسط عالمان دینی کشف و استخراج شوند. کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام، سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي («از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید»)، گواهی بر این ظرفیت بیکران است.
درنگ: قرآن کریم و سنت معصومان، گنجینهای از علوم و فنون هستند که نیازمند کشف و استخراج توسط عالمان دینی است. |
نقد عرفان نمایشی
عرفان کنونی، مانند هنرپیشگی، به حفظ و قرائت متون محدود شده و فاقد کارایی عملی است. عارف واقعی، کسی است که با عمل و کشف، به معارف متعالی دست یابد.
لزوم اختراع و اکتشاف
عالمان دینی باید کاشف و مخترع باشند و علوم و فنون را از قرآن و سنت استخراج کنند. این نقش، نیازمند تلاشی مستمر و خلاقیت علمی است.
نقد داستان آفتابه
داستان آفتابه، که به طنزی تلخ اشاره دارد، نشاندهنده اتلاف وقت در مباحث بیثمر است. علم دینی باید از این مباحث فاصله گرفته و به تولید دانش کاربردی بپردازد.
جمعبندی بخش ششم
قرآن کریم و سنت، منابعی بیکران برای استخراج علوم و فنون هستند. عالمان دینی باید با نقش کاشف و مخترع، این معارف را به کار گیرند و از مباحث بیثمر فاصله بگیرند.
فرجامسخن: دعوت به یاری دین و تحول علم دینی
درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، با محوریت اقتدار انسان در قرآن کریم، دعوتی است به سوی تحول عمیق در علم دینی. انسان، بهعنوان آیینه تمامنمای کمال الهی، دارای ظرفیتهایی است که تنها در سایه نظامهای آموزشی پویا و عملی به فعلیت میرسد. علم دینی باید از حالت کلامی و نمایشی خارج شده و به آزمایشگاههای تحقیق، پیرایشگاههای پالایش معرفت و زایشگاههای تولید دانش تبدیل شود. این تحول، نیازمند برنامهریزی نظاممند، آموزش کاربردی، استقلال مالی عالمان و پیوند با مسائل واقعی جامعه است. امروز، زمان یاری دین است، همانگونه که در کلام هَلْ مِنْ نَاصِرٍ يَنْصُرُنِي («آیا یاریکنندهای است که مرا یاری کند؟») تجلی یافته است. علم دینی باید با استخراج علوم و فنون از قرآن و سنت، اقتدار اسلام را در جهان تقویت کند و به خلق جهانی بهتر برای انسانها یاری رساند.
با نظارت صادق خادمی |