در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1677

متن درس





اقتدار انسان در قرآن کریم: تأملی در تعبد، علم و عرفان

اقتدار انسان در قرآن کریم: تأملی در تعبد، علم و عرفان

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۷۷)

دیباچه

انسان، در نگاه قرآن کریم، موجودی است برخوردار از اقتداری بی‌مانند که در پرتو تعبد، علم و عرفان به کمال می‌رسد. این کتاب، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی چالش‌های نظام تربیتی اسلام در مواجهه با جهان معاصر می‌پردازد. هدف این نوشتار، بازسازی گفتمانی است که بتواند با حفظ اصالت دینی، به نیازهای فکری و معنوی جامعه پاسخ دهد. در این راستا، مراحل سه‌گانه تعبد، علم و معرفت ربوبی به‌عنوان محورهای اصلی نظام تربیتی اسلام تحلیل شده و موانع تحقق آن‌ها در بستر تاریخی و معاصر مورد نقد قرار گرفته است.

بخش نخست: ناکامی‌های نظام تربیتی دینی و ضرورت بازنگری

مغالطه در ارزیابی جایگاه دین

یکی از چالش‌های بنیادین در بررسی وضعیت دین، افتادن در دام مغالطه در ارزیابی جایگاه آن است. همان‌گونه که باغبانی برای رشد نهالش باید خاک را به‌دقت بکاود، پژوهشگر دین نیز باید با صداقت و دقت، موقعیت کنونی نظام تربیتی دینی را تحلیل کند. مغالطه در این ارزیابی، همانند غباری است که دید را تیره می‌کند و مانع از شناخت دقیق مسائل و ارائه راهکارهای مؤثر می‌شود. استاد فرزانه تأکید دارند که بدون این خودآگاهی، هر تلاشی برای اصلاح بی‌ثمر خواهد بود.

درنگ: پرهیز از مغالطه در ارزیابی جایگاه دین، لازمه شناخت دقیق مسائل و ارائه راهکارهای مؤثر است.

نظام تربیتی اسلام: قیاسی با آموزش مدرن

نظام تربیتی اسلام، همچون درختی تناور، از سه شاخه اصلی تعبد، علم (تعلیم الهی) و عرفان (معرفت ربوبی) تشکیل شده است. این مراحل، مشابه مراحل ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی در نظام آموزشی مدرن، مسیری را برای رسیدن انسان به کمال ترسیم می‌کنند. همان‌گونه که دانش‌آموز از دبستان تا دانشگاه پله‌های ترقی را می‌پیماید، مؤمن نیز از تعبد به سوی معرفت ربوبی حرکت می‌کند. این قیاس نشان می‌دهد که نظام تربیتی اسلام، جامعیتی دارد که می‌تواند با ساختارهای آموزشی مدرن هماوردی کند، مشروط بر آنکه به‌درستی اجرا شود.

موفقیت نظام آموزشی مدرن و ناکامی نظام دینی

نظام آموزشی مدرن، با وجود کاستی‌ها، به دلیل ساختار منظم خود، عموماً در تولید دانش موفق بوده است. همان‌گونه که رودخانه‌ای با بستری مشخص به مقصد می‌رسد، این نظام با هدایت دانش‌آموزان از ابتدایی تا دانشگاه، به پرورش دانش منجر شده است. ناکامی‌های فردی در این نظام، نه به دلیل ضعف ساختار، بلکه به سبب عوارض اجتماعی مانند فقر و نابرابری است. در مقابل، نظام تربیتی دینی، به دلیل عدم اجرای صحیح مراحل تعبد، علم و عرفان، نتوانسته به تولید معرفت اصیل منجر شود. این ناکامی، همانند زمینی حاصلخیز است که به دلیل بی‌توجهی، به شوره‌زار بدل شده است.

درنگ: نظام آموزشی مدرن، الگویی برای بازسازی نظام تربیتی دینی ارائه می‌دهد که باید از موانع اجتماعی عبور کند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با تأکید بر ضرورت خودآگاهی در ارزیابی جایگاه دین، به بررسی نظام تربیتی اسلام در مقایسه با نظام آموزشی مدرن پرداخت. ناکامی‌های نظام دینی در اجرای مراحل تعبد، علم و عرفان، نتیجه انحراف در فهم و اجرا بوده است. بازسازی این نظام، همانند بازگرداندن جانی تازه به جسم خسته دین، نیازمند نگاهی دقیق و عاری از مغالطه است. این بازسازی، نه‌تنها برای حفظ اصالت دینی، بلکه برای پاسخ‌گویی به نیازهای معاصر ضروری است.

بخش دوم: چالش‌های تاریخی در تولید دانش و معرفت دینی

کمبود عارفان حقیقی در تاریخ اسلام

در طول هزار سال تاریخ اسلامی، تعداد عارفان حقیقی، همانند ستارگان در آسمان روز، اندک بوده است. بسیاری از مدعیان عرفان، به جای تجربه باطنی و قرب الهی، در دام تقلید و جنجال گرفتار شده‌اند. استاد فرزانه اشاره دارند که حتی نام‌هایی مانند بایزید و منصور حلاج، گاه با هاله‌ای از ابهام و جنجال همراه بوده‌اند. عرفان حقیقی، همانند چشمه‌ای زلال است که از دل سنگ می‌جوشد، اما تقلید و نمایش، آن را به گودالی گل‌آلود بدل کرده است.

درنگ: عرفان حقیقی، نیازمند تجربه باطنی و قرب الهی است، نه تقلید ظاهری یا جنجال.

تکراری بودن دانش دینی

بیش از هشتاد درصد متون دینی، همانند نسخه‌هایی که از روی هم رونویسی شده‌اند، تکراری و فاقد نوآوری هستند. حتی بهترین آثار، تنها بیست درصد تفاوت دارند و دانش اصیل تولید نکرده‌اند. استاد فرزانه با اشاره به کتاب لمعه و شرح‌های آن مانند مسالک، تأکید دارند که تفاوت این متون، گاه به پنج درصد نیز نمی‌رسد. این تکرار، همانند چرخیدن در دایره‌ای بسته است که جز خستگی، حاصلی ندارد. تولید دانش خلاق، همانند گشودن دریچه‌ای به سوی نور، برای پویایی علم دینی ضروری است.

درنگ: تکرار و تقلید در علم دینی، مانع از پیشرفت معرفتی و پاسخ‌گویی به نیازهای معاصر شده است.

فقدان نوآوری در فقه و کلام

علم دینی، به‌ویژه در حوزه فقه و کلام، گرفتار تقلید و تکرار بوده است. استاد فرزانه تأکید دارند که در میان علمای شیعه، کمتر از پنجاه دانشمند در طول هزار سال توانسته‌اند از خود نوآوری ارائه دهند. این فقدان، همانند باغی است که میوه‌ای تازه نمی‌دهد و تنها شاخه‌های خشکیده‌اش را به نمایش می‌گذارد. حتی در میان اهل سنت، با وجود تعدد منابع و کشورها، افزایش کمی کتاب‌ها به تولید دانش اصیل منجر نشده است.

تعبد نادرست و فقدان عرفان ربوبی

تعبد در سنت اسلامی، به‌اشتباه به معنای عمل بدون دلیل تعریف شده است. این فهم نادرست، همانند بذری است که در خاک نامناسب کاشته شده و به بار نمی‌نشیند. همچنین، عرفان ربوبی، که تجربه مستقیم الهی و تصرفات غیبی را در بر می‌گیرد، در سنت اسلامی تقریباً غایب بوده است. به جای آن، نمایش‌های عرفانی و تقلید رواج یافته که همانند سایه‌ای بی‌جان، فاقد روح و اصالت است.

درنگ: تعبد آگاهانه و عرفان ربوبی، نیازمند فهم عمیق و تجربه باطنی است، نه تقلید و نمایش.

مخفی‌کاری عارفان به دلیل فشارهای اجتماعی

عارفان حقیقی، مانند ابن‌سینا، به دلیل فشارهای اجتماعی، ناچار به مخفی‌کاری و تظاهر به عرفان کاذب بوده‌اند. این فشارها، همانند قفسی است که پرنده روح را در بند می‌کشد. استاد فرزانه اشاره دارند که ابن‌سینا در «مقامات العارفین» به عارفان توصیه می‌کند که برای حفظ جان، به فیلم‌بازی روی آورند. این مخفی‌کاری، مانع از ظهور عرفان حقیقی و گسترش معرفت ربوبی شده است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به بررسی چالش‌های تاریخی در تولید دانش و معرفت دینی پرداخت. کمبود عارفان حقیقی، تکراری بودن متون دینی، فقدان نوآوری در فقه و کلام، و فهم نادرست تعبد، همانند موانعی هستند که راه کمال انسانی را سد کرده‌اند. بازسازی علم دینی، نیازمند گسست از تقلید و حرکت به سوی تولید دانش خلاق و اصیل است. این تحول، همانند جانی تازه در کالبد دین، می‌تواند آن را به سوی پویایی و تأثیرگذاری هدایت کند.

بخش سوم: چالش‌های معاصر و تأثیرات مدرنیته

افزایش حرام‌ها با کاهش حرمت‌ها

تأکید بیش از حد بر ظواهر دینی، همانند ساختن بنایی بدون پی‌ریزی، به کاهش باطن و افزایش حرام‌ها منجر شده است. استاد فرزانه با اشاره به یک اصل جامعه‌شناختی تأکید دارند که هرگاه حرمت‌ها افزایش یابد، حرام‌ها فزونی می‌گیرند. این اصل، نشان‌دهنده پیوند عمیق میان ظاهر و باطن دین است. تمرکز بر ظواهر، همانند نقاشی بر دیواری فرسوده، نمی‌تواند استحکام لازم را به دین ببخشد.

درنگ: تأکید بیش از حد بر ظواهر دینی، به تضعیف باطن و افزایش انحرافات منجر می‌شود.

تضعیف استعداد با حفظ ظاهری

تمرکز بر حفظ ظواهر دینی، به کاهش استعداد فکری و ضعف حافظه منجر شده است. استاد فرزانه تأکید دارند که این رویکرد، همانند آبی است که به جای سیراب کردن ریشه‌ها، بر شاخ و برگ پاشیده می‌شود. این سطحی‌نگری، مانع از رشد معرفتی و علمی شده و دین را در برابر پرسش‌های عقلانی مدرن ناتوان کرده است.

غیبت معصومان و استفاده محدود از قرآن کریم

غیبت معصومان، به‌عنوان معلمان اصلی نظام تربیتی اسلام، همانند فقدان چراغی در تاریکی، به ناکامی در اجرای صحیح مراحل تعبد، علم و عرفان منجر شده است. همچنین، قرآن کریم، که گنجینه‌ای بی‌انتها از معرفت است، تنها در حد قرائت مورد استفاده قرار گرفته و از ظرفیت‌های عمیق آن بهره‌برداری نشده است. این محدودیت، همانند نگه داشتن گوهری در صندوقچه‌ای بسته است که نورش به جهان نمی‌رسد.

إِنَّمَا ٱلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (سوره حجرات، آیه ۱۰: جز این نیست که مؤمنان با یکدیگر برادرند).

درنگ: قرآن کریم، به‌عنوان منبعی جامع، نیازمند استخراج معارف عمیق‌تر است.

مشکلات مشترک در ادیان دیگر

ناکامی در نظام تربیتی، مختص اسلام نیست. در مسیحیت نیز، کلیساها به جای تمرکز بر معرفت، به سیاست‌بازی مشغول‌اند. این انحراف، همانند کشتی‌ای است که از مسیر اصلی خود منحرف شده و در طوفان سرگردان است. استاد فرزانه تأکید دارند که این چالش جهانی، ادیان را در برابر مدرنیته ناتوان کرده است.

ثروت‌اندوزی نهادهای دینی

برخی نهادهای دینی، مانند واتیکان و برخی جریان‌های درویشی، به جای تمرکز بر معرفت، به ثروت‌اندوزی روی آورده‌اند. ثروت این نهادها، گاه از بودجه دولت‌ها فراتر می‌رود. این انحراف، همانند درختی است که به جای میوه، خار می‌دهد و اعتماد عمومی را تضعیف می‌کند.

درنگ: ثروت‌اندوزی نهادهای دینی، به کاهش اعتبار و اعتماد عمومی منجر شده است.

تأثیرات منفی رسانه‌های مدرن

رسانه‌های مدرن، با گسترش سکس و خشونت، همانند سیلی خروشان، به انحطاط اخلاقی جهان منجر شده‌اند. در ایران نیز، قانونی شدن سبک‌هایی مانند رپ، که با سکس و خشونت همراه است، نشان‌دهنده نفوذ فرهنگ غیرمعنوی است. این تأثیرات، همانند زهری است که به‌تدریج ریشه‌های اخلاق را می‌خشکاند.

کاستی روش‌های سنتی دفاع از دین

روش‌های سنتی دفاع از دین، مانند ممنوعیت‌های ظاهری، همانند دیواری فرسوده‌اند که در برابر طوفان مدرنیته فرو می‌ریزند. استاد فرزانه تأکید دارند که گفتمان علمی و تجربی، تنها راه حفظ اعتبار دین در جهان مدرن است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به بررسی چالش‌های معاصر نظام تربیتی دینی در برابر مدرنیته پرداخت. تأکید بر ظواهر، غیبت معصومان، استفاده محدود از قرآن کریم، و نفوذ فرهنگ‌های غیرمعنوی، همانند موانعی هستند که دین را از تأثیرگذاری باز داشته‌اند. بازسازی گفتمان دینی با رویکردی علمی و معنوی، همانند بازگرداندن روحی تازه به پیکر دین، برای پاسخ‌گویی به نیازهای معاصر ضروری است.

بخش چهارم: راهکارهای بازسازی نظام تربیتی دینی

زندگی مسالمت‌آمیز و اخوت اسلامی

جهان مدرن، با ایجاد زندگی مسالمت‌آمیز میان حیوانات، الگوهایی از همزیستی ارائه داده است. اما این الگوها، بدون پشتوانه معنوی، ناکافی‌اند. قرآن کریم با آیه إِنَّمَا ٱلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (سوره حجرات، آیه ۱۰: جز این نیست که مؤمنان با یکدیگر برادرند)، بر اخوت تأکید دارد. با این حال، جوامع اسلامی در ایجاد این اخوت ناکام مانده‌اند. استاد فرزانه تأکید دارند که ایجاد وحدت و همدلی، همانند پلی است که شکاف‌های تفرقه را پر می‌کند.

درنگ: اخوت اسلامی، لازمه ایجاد وحدت و همدلی در جامعه دینی است.

نقش مردم در احیای دین

مردم عادی، با نجابت و کرامت ذاتی، همانند گنجی نهفته‌اند که باید مورد احترام قرار گیرند. استاد فرزانه تأکید دارند که این مردم، از بسیاری عالمان دینی عالم‌ترند و نباید در دعواهای مذهبی درگیر شوند. این نجابت، همانند چشمه‌ای است که می‌تواند جامعه را سیراب کند.

تجربه آشتی میان شیعه و درویش

استاد فرزانه با اشاره به تجربه‌ای در کرمانشاه، از جمع‌آوری بیست و هفت فرقه درویشی و شیعیان در یک مکان سخن می‌گویند. این تلاش، با هدف آشتی و جلوگیری از تفرقه، نتیجه‌بخش بود و نشان داد که گفت‌وگوی آزاد و محترمانه، همانند نسیمی است که ابرهای تفرقه را پراکنده می‌کند.

درنگ: گفت‌وگوی آزاد و محترمانه، می‌تواند الگویی برای ایجاد وحدت دینی باشد.

تحول حوزه‌های علمیه

حوزه‌های علمیه باید به مراکز علمی و تجربی تبدیل شوند که با کارهای تشکلاتی و تکنیکی، به تولید دانش و معرفت بپردازند. این تحول، همانند بازسازی بنایی کهن است که باید با مصالح نوین استحکام یابد. بدون این تغییر، علم دینی در برابر چالش‌های مدرن متروک خواهد شد.

درنگ: تحول حوزه‌های علمیه به مراکز علمی و تجربی، برای حفظ اعتبار دین ضروری است.

امید به احیای تعالیم معصومان

امید است که با عنایت امام زمان (عج) و احیای تعالیم قرآن کریم و معصومان، نظام تربیتی اسلام احیا شود. این احیا، همانند بازگرداندن نغمه‌ای خوش به سازی خاموش است که می‌تواند جامعه را به سوی کمال هدایت کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به ارائه راهکارهایی برای بازسازی نظام تربیتی دینی پرداخت. ایجاد اخوت اسلامی، احترام به نجابت مردم، گفت‌وگوی سازنده، و تحول حوزه‌های علمیه، همانند ستون‌هایی هستند که بنای دین را استوار می‌کنند. این راهکارها، با احیای تعالیم معصومان، می‌توانند دین را به جایگاهی شایسته در جهان مدرن برسانند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی اقتدار انسان در قرآن کریم پرداخت. نظام تربیتی اسلام، با مراحل تعبد، علم و عرفان، مسیری جامع برای کمال انسانی ارائه می‌دهد. اما ناکامی‌های تاریخی و معاصر، از تقلید و تکرار در علم دینی تا فقدان عرفان حقیقی، این نظام را تضعیف کرده است. جهان مدرن، با پیشرفت‌های علمی و تکنیکی، به دنبال فهم و حس مستقیم است، اما بدون پشتوانه معنوی، به انحطاط اخلاقی دچار شده است. بازسازی علم دینی با رویکردی علمی و تجربی، ایجاد اخوت اسلامی، و احیای تعالیم قرآن کریم و معصومان، راهکارهایی هستند که می‌توانند دین را به جایگاه شایسته‌اش بازگردانند. این تحول، همانند بازگرداندن نوری به چراغی خاموش، نه‌تنها اعتبار دین را حفظ می‌کند، بلکه جامعه را به سوی کمال انسانی هدایت می‌نماید.

با نظارت صادق خادمی