در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1690

متن درس





کتاب اقتدار انسانی در پرتو جامعیت قرآنی

اقتدار انسانی در پرتو جامعیت قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۹۰)

دیباچه: نگاهی به جامعیت انسان در قرآن کریم

در گستره معارف قرآنی، مفهوم اقتدار انسانی نه در انزوای فردی، بلکه در بستر جامعیت و همبستگی وجودی معنا می‌یابد. این کتاب، با محوریت درس‌گفتار استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۱۶۹۰، به تبیین این حقیقت می‌پردازد که انسان، به‌عنوان بخشی از یک کل متحد و ترکیبی، تنها در سایه وحدت و هم‌افزایی جمعی به اقتدار دست می‌یابد. سوره زخرف، با ضمیرهای جمعی و تأکید بر ماهیت مشاعی هستی، بستری بی‌بدیل برای فهم این حقیقت فراهم می‌آورد. این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات قرآن کریم و تحلیل‌های فلسفی، نفی منیت و اثبات جامعیت را در سه ساحت طبیعت، شریعت و اجتماع بررسی می‌کند. هدف آن است که با زبانی روشن و متین، راهی به سوی بازسازی اقتدار انسانی در پرتو وحدت قرآنی گشوده شود.

بخش نخست: نفی منیت و اثبات جامعیت وجودی

ماهیت جمعی هستی

در نگاه قرآنی، هیچ موجودیتی به‌صورت مستقل و منفرد در هستی وجود ندارد. استاد فرزانه تأکید دارند که «من» به‌عنوان یک موجودیت شخصی، در هیچ‌یک از ساحت‌های طبیعت، شریعت یا اجتماع، جایگاهی ندارد. هستی، در ذات خود، ترکیبی و مشاعی است؛ گویی هر ذره از وجود، چونان قطره‌ای در اقیانوس بی‌کران هستی، با دیگر ذرات در پیوندی ناگسستنی قرار دارد. این دیدگاه، با رد فردگرایی، بر این حقیقت تأکید می‌ورزد که هر موجود، از انسان گرفته تا دیگر مخلوقات، تنها در بستر جمع معنا می‌یابد.

درنگ: هیچ «من» مستقلی در هستی وجود ندارد؛ همه موجودات در ساحت‌های طبیعت، شریعت و اجتماع، به‌صورت جمعی و ترکیبی تعریف می‌شوند.

خداوند و ضمیر «ما»

قرآن کریم، خداوند را با ضمیر «ما» خطاب می‌کند، چنان‌که در آیه إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (سوره زخرف، آیه ۳: ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم تا شاید تعقل کنید) مشاهده می‌شود. این ضمیر جمعی، نه‌تنها به جامعیت ذات الهی اشاره دارد، بلکه انسان را نیز به‌عنوان بخشی از یک کل متحد معرفی می‌کند. استاد فرزانه می‌فرمایند که انسان نیز باید خود را «ما» بداند، نه «من»؛ زیرا منیت، توهمی است که از حقیقت وجودی فاصله می‌گیرد.

درنگ: خداوند در قرآن کریم با ضمیر «ما» خطاب می‌شود و انسان نیز باید خود را «ما» بداند، نه «من»، تا با حقیقت وجودی هم‌راستا شود.

جامعیت جامعه

جامعه، برخلاف تصور رایج، نتیجه صرف ترکیب افراد نیست، بلکه در ساحت مدیریت و حرکت، یک کل یکپارچه و مشاعی است. استاد فرزانه با تمثیل خانه‌ای که به‌صورت مشاعی متعلق به همه ساکنان است، نشان می‌دهند که تقسیم‌بندی‌های اعتباری مانند «مال من» یا «مال تو» تنها در سطح ظاهری معنا دارند. جامعه، چونان بدنی است که هر عضو آن، در خدمت کل و در پیوند با دیگر اعضا عمل می‌کند.

درنگ: جامعه، یک کل مشاعی است که در آن، تقسیم‌بندی‌های فردی اعتباری بوده و جامعیت، اصل حاکم بر آن است.

توهم منیت و گمراهی

اعتقاد به «من» به‌جای «ما»، توهمی است که به گمراهی می‌انجامد. استاد فرزانه تأکید دارند که این توهم، ریشه بسیاری از انحرافات معرفتی و عملی است. گمراهی، در نگاه قرآنی، نه‌تنها در انکار خدا، بلکه در اصرار بر منیت و نفی جامعیت نهفته است. این دیدگاه، انسان را به بازنگری در تعریف خود از خویشتن دعوت می‌کند.

درنگ: منیت، توهمی است که به گمراهی منجر می‌شود؛ حقیقت انسان در پذیرش جامعیت و نفی استقلال فردی نهفته است.

کفر و ایمان در پرتو جامعیت

کفر، نتیجه اعتقاد به منیت و نفی جامعیت است، در حالی که ایمان، پذیرش «ما» و همبستگی وجودی را در بر دارد. استاد فرزانه می‌فرمایند که حتی سلول‌های کافر و مؤمن، به وحدت الهی شهادت می‌دهند، اما کافر در اراده و ذهن خود خطا می‌کند. این خطا، در اصرار بر جدایی و استقلال از جمع ریشه دارد.

درنگ: کفر، نتیجه منیت و نفی جامعیت است، در حالی که ایمان، پذیرش همبستگی و وحدت وجودی را به ارمغان می‌آورد.

ترکیبی بودن انسان

مفهوم «من» از ترکیب عوامل متعدد طبیعی، اعتباری، حقیقی و وجودی مانند پدر، مادر، تاریخ، زمان، مکان و محیط شکل می‌گیرد. استاد فرزانه با تمثیل انتخاب لیوان آب، نشان می‌دهند که حتی ساده‌ترین تصمیمات، نتیجه ترجیح ناخودآگاهی است که از عوامل متعدد تأثیر می‌پذیرد. این دیدگاه، استقلال فردی را نفی کرده و انسان را موجودی همبسته با هستی معرفی می‌کند.

درنگ: انسان، موجودی ترکیبی است که از عوامل متعدد وجودی شکل گرفته و هیچ استقلال فردی ندارد.

همبستگی وجودی

انسان، با سایر موجودات در هستی همبسته و هم‌پیوسته است. استاد فرزانه با اشاره به مثال خانه مشاعی، تأکید می‌کنند که هیچ موجودی، حتی در تنهایی، از جمع جدا نیست. حتی در انزوا، انسان با محیط، تاریخ و عوامل دیگر در ارتباط است، گویی هر فرد، چونان برگ سبزی است که تنها در شاخسار درخت هستی معنا می‌یابد.

درنگ: انسان، موجودی همبسته با هستی است و هیچ‌گاه نمی‌تواند از جمع جدا شود.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با تکیه بر آیات سوره زخرف و تحلیل‌های استاد فرزانه، نشان داد که هستی، در ذات خود، جمعی و ترکیبی است. نفی منیت و اثبات جامعیت، نه‌تنها در ساحت الهی، بلکه در وجود انسانی و اجتماعی نیز اصل حاکم است. این دیدگاه، انسان را به بازتعریف خویشتن در بستر جمع دعوت می‌کند و منیت را به‌عنوان توهمی گمراه‌کننده نفی می‌نماید.

بخش دوم: منیت و انحطاط جوامع اسلامی

منیت و شکست مسلمین

استاد فرزانه تأکید دارند که منیت و تک‌نگری، مانند حلزونی که در پوسته خود فرو می‌رود، به انحطاط و شکست جوامع اسلامی منجر شده است. یک میلیارد و هفتصد میلیون مسلمان، به دلیل اصرار بر منیت و فقدان حس جمعی، در برابر چالش‌های جهانی ناتوان مانده‌اند. این انحطاط، نتیجه انزوای ناشی از عوامل تاریخی مانند تقیه، غربت و استبداد است.

درنگ: منیت، ریشه انحطاط جوامع اسلامی است که با انزوا و فقدان حس جمعی، به شکست مسلمین منجر شده است.

فقدان حس جمعی در خانواده و جامعه

حس جمعی، حتی در کوچک‌ترین واحدهای اجتماعی مانند خانواده، به دلیل منیت از بین رفته است. استاد فرزانه با تمثیل خانواده‌ای که در آن برادر ثروتمند به برادر فقیر بی‌تفاوت است و برادر فقیر به ثروتمند بغض دارد، نشان می‌دهند که منیت، روابط انسانی را متلاشی می‌کند. این بی‌حسی، مانند خزانی است که شاخسار خانواده را از هم می‌پاشد.

درنگ: فقدان حس جمعی، حتی در خانواده، نتیجه منیت است و به تفرقه و بی‌حسی اجتماعی منجر می‌شود.

مثال برادر بزرگ‌تر

استاد فرزانه با روایت برادری که برادر کوچک‌تر را بزرگ کرد، اما به دلیل موفقیت او به وی بغض ورزید، تأثیر مخرب منیت را نشان می‌دهند. این بغض، مانند سمی است که در ریشه‌های اخوت نفوذ کرده و پیوندهای انسانی را زایل می‌سازد.

درنگ: منیت، حتی در روابط خانوادگی، به حسادت و بغض منجر شده و پیوندهای انسانی را تضعیف می‌کند.

بی‌تفاوتی اجتماعی

بی‌تفاوتی ثروتمندان به فقرا، نتیجه منیت و فقدان حس جمعی است. استاد فرزانه تأکید دارند که این بی‌تفاوتی، مانند دیواری است که قلب‌های انسان‌ها را از یکدیگر جدا می‌سازد و جامعه را از همبستگی محروم می‌کند.

درنگ: بی‌تفاوتی اجتماعی، نتیجه منیت است که جامعه را از همدلی و همبستگی محروم می‌سازد.

تأثیر تقیه و غربت

تقیه، غربت و استبداد پس از صدر اسلام، مسلمین را به انزوا و انقباض کشانده است. استاد فرزانه می‌فرمایند که این عوامل، مانند زنجیرهایی هستند که روح جمعی مسلمین را در بند کشیده و آن‌ها را از اقتدار محروم ساخته‌اند.

درنگ: تقیه، غربت و استبداد، مسلمین را به انزوا کشانده و از اقتدار جمعی محروم ساخته است.

مسلمانان پنهان

پانصد میلیون مسلمان، به دلیل ترس از آزار، هویت خود را مخفی می‌کنند. این انزوا، نتیجه منیت و فقدان حس جمعی است که مانند سایه‌ای سنگین، بر جوامع اسلامی افتاده است.

درنگ: پنهان‌کاری هویت اسلامی، نتیجه منیت و انزواست که به تضعیف جوامع اسلامی منجر شده است.

نقد تحلیل‌های جامعه‌شناختی

استاد فرزانه تأکید دارند که تحلیل‌های نادرست از شکست مسلمین، به دلیل فقدان دانش جامعه‌شناختی، منیت را نادیده گرفته است. این نادیده‌انگاری، مانند غباری است که حقیقت را از دیدگان پنهان می‌سازد.

درنگ: فقدان دانش جامعه‌شناختی، تحلیل‌های نادرست از شکست مسلمین را به دنبال داشته و منیت را نادیده گرفته است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تکیه بر تحلیل‌های استاد فرزانه، نشان داد که منیت، ریشه اصلی انحطاط جوامع اسلامی است. تقیه، غربت و استبداد، همراه با فقدان حس جمعی، مسلمین را به انزوا و شکست کشانده است. این بخش، با تمثیلات و تحلیل‌های قرآنی، ضرورت بازگشت به وحدت و همبستگی را گوشزد می‌کند.

بخش سوم: اقتدار در پرتو جامعیت قرآنی

آیه انما المومنون اخوة

قرآن کریم در آیه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ (سوره حجرات، آیه ۱۰: مؤمنان جز برادر یکدیگر نیستند، پس میان برادران خود صلح برقرار کنید) بر اخوت و اصلاح روابط تأکید دارد. این آیه، مانند نوری است که راه وحدت و همبستگی را روشن می‌سازد.

درنگ: آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» بر ضرورت اخوت و اصلاح روابط در جامعه اسلامی تأکید دارد.

قدرت در جامعیت

استاد فرزانه تأکید دارند که قدرت انسان در قرآن کریم، در «ما» و جامعیت نهفته است، نه در «من» و فردگرایی. این جامعیت، مانند رودی است که از پیوند چشمه‌های کوچک شکل گرفته و اقتدار می‌آفریند.

درنگ: اقتدار انسانی در قرآن کریم، در جامعیت و وحدت جمعی نهفته است، نه در منیت و فردگرایی.

قدرت جمعی کافران

حتی کافران، اگر به‌صورت «ما» عمل کنند، به قدرت می‌رسند. این حقیقت، نشان‌دهنده اهمیت جامعیت در دستیابی به اقتدار است، گویی وحدت، کلیدی است که درهای پیروزی را می‌گشاید.

درنگ: حتی کافران، با عمل جمعی، به قدرت می‌رسند، اما منیت به شکست منجر می‌شود.

نفی فرد در اشراف جمع

فرد، تنها در سایه جمع می‌تواند وجود داشته باشد. استاد فرزانه تأکید دارند که بدون جمع، فرد مانند گلی است که از شاخسار جدا شده و به زودی پژمرده می‌شود.

درنگ: فرد، تنها در سایه جمع معنا می‌یابد و بدون آن، وجودی ندارد.

ترکیبی بودن جمع

جمع، خود از ترکیب جمع‌های دیگر تشکیل شده است. استاد فرزانه می‌فرمایند که هیچ چیز، حتی در سطح اعداد یا موجودات مجرد، به‌صورت واحد مطلق وجود ندارد.

درنگ: جمع، خود از ترکیب جمع‌های دیگر شکل گرفته و هیچ چیز به‌صورت واحد مطلق وجود ندارد.

نقد علم دینی

استاد فرزانه، با اشاره به محدودیت‌های علم دینی در تحلیل مسائل، تأکید دارند که فقدان دانش طبیعی و علمی، به انقباض معرفتی منجر شده است. این محدودیت، مانند باری است که بر دوش معرفت دینی سنگینی می‌کند.

درنگ: محدودیت‌های علم دینی در تحلیل مسائل، به انقباض معرفتی و انزوای فکری منجر شده است.

مثال اعداد و واحد

در فلسفه، «یک» و «ده» هر دو ترکیبی‌اند. استاد فرزانه با اشاره به این حقیقت، نفی واحد مطلق را گوشزد می‌کنند، گویی اعداد نیز در رقص بی‌پایان ترکیب و جامعیت شرکت دارند.

درنگ: اعداد، حتی «یک»، ترکیبی‌اند و هیچ واحد مطلقی در هستی وجود ندارد.

مثال ملائکه و مجردات

ملائکه و مجردات نیز تعینی از هستی‌اند و استقلال ندارند. استاد فرزانه تأکید دارند که حتی موجودات مجرد، مانند نوری هستند که از پرتو هستی ساطع می‌شوند.

درنگ: ملائکه و مجردات، تعینی از هستی‌اند و هیچ استقلال وجودی ندارند.

خداوند و جامعیت

خداوند، با صفات و اسمای خود، به‌صورت جمعی تعریف می‌شود. استاد فرزانه با اشاره به جوشن کبیر و صغیر، نشان می‌دهند که خدا نیز مانند اقیانوسی است که همه صفات را در خود جمع کرده است.

درنگ: خداوند، با صفات و اسمای خود، به‌صورت جمعی تعریف شده و واحد مطلق نیست.

آیه لا اله الا الله

آیه لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ (سوره صافات، آیه ۳۵: هیچ معبودی جز خدا نیست) بر حصر الوهیت و نفی اله‌های دیگر تأکید دارد. این آیه، مانند منشوری است که نور یگانگی الهی را متجلی می‌سازد.

درنگ: آیه «لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ» بر یگانگی الهی و نفی هرگونه استقلال غیرالهی تأکید دارد.

نفی واحد مطلق

استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ چیز، حتی خداوند، به‌صورت واحد مطلق نیست. همه چیز در هستی، ترکیبی و جمعی است، مانند تار و پودی که پارچه هستی را می‌بافد.

درنگ: هیچ چیز، حتی خداوند، به‌صورت واحد مطلق نیست و همه چیز در هستی ترکیبی است.

مثال جوشن کبیر

جوشن کبیر و صغیر، به جامعیت صفات الهی اشاره دارند. استاد فرزانه این دعاها را مانند آینه‌ای می‌دانند که انعکاس جامعیت الهی را به نمایش می‌گذارند.

درنگ: جوشن کبیر و صغیر، به جامعیت صفات الهی و نفی واحد مطلق اشاره دارند.

نقد شعر بنی آدم

شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند» واقعیتی دارد، اما به دلیل منیت، حقیقت آن محقق نشده است. استاد فرزانه این شعر را مانند آینه‌ای می‌دانند که واقعیت را نشان می‌دهد، اما حقیقت را به تمامی بازنمی‌تاباند.

درنگ: شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند» واقعیتی دارد، اما به دلیل منیت، حقیقت آن محقق نشده است.

واقعیت و حقیقت

استاد فرزانه میان واقعیت و حقیقت تمایز قائل می‌شوند. ظلم، واقعیتی است که وجود دارد، اما حقیقت ندارد، زیرا با عدالت ناسازگار است. این تمایز، مانند خطی است که مرز میان ظاهر و باطن را روشن می‌سازد.

درنگ: ظلم، واقعیتی است که وجود دارد، اما به دلیل ناسازگاری با عدالت، حقیقت ندارد.

مثال درد و بدن

درد در هر عضو بدن، کل بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. استاد فرزانه این حقیقت را مانند رودی می‌دانند که هر موج آن، کل جریان را متلاطم می‌سازد.

درنگ: درد در هر عضو، کل بدن را تحت تأثیر قرار داده و نشان‌دهنده جامعیت وجودی است.

مثال انتخاب درد

انتخاب میان دردهای مختلف، مانند بواسیر یا دندان‌درد، نشان‌دهنده تأثیر رنج بر کل وجود است. استاد فرزانه این تمثیل را مانند آینه‌ای می‌دانند که شکنندگی انسان در برابر رنج را نشان می‌دهد.

درنگ: رنج در هر بخش از وجود، کل انسان را تحت تأثیر قرار داده و ضرورت همدلی جمعی را گوشزد می‌کند.

مثال پزشک و بیمار

روایت بی‌احترامی به همسر بیمار در اتاق عمل، تأثیر منیت بر روابط انسانی را نشان می‌دهد. استاد فرزانه این تجربه را مانند زخمی می‌دانند که بر پیکر روابط انسانی وارد می‌شود.

درنگ: منیت، حتی در روابط انسانی، به بی‌احترامی و تضعیف پیوندها منجر می‌شود.

نفی انزوای کامل

انسان نمی‌تواند از جمع جدا شود. استاد فرزانه با تمثیل شمع و سایه، نشان می‌دهند که حتی در تنهایی، انسان با محیط و هستی در ارتباط است، مانند ستاره‌ای که در آسمان شب نیز به دیگر ستارگان پیوسته است.

درنگ: انسان، حتی در تنهایی، از جمع جدا نیست و با هستی در پیوند است.

کفر و از هم بریدگی

کفر، نتیجه از هم بریدگی و نفی جامعیت است. استاد فرزانه ایمان را مانند پلی می‌دانند که انسان‌ها را به هم متصل کرده و کفر را مانند تیغی که این پیوند را می‌گسلد.

درنگ: کفر، نتیجه از هم بریدگی است، در حالی که ایمان، پیوند و جامعیت را به ارمغان می‌آورد.

تجزیه و ترکیب

تجزیه، خود نوعی ترکیب است. استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ چیز به‌صورت واحد مطلق وجود ندارد، مانند رودی که از چشمه‌های متعدد شکل گرفته است.

درنگ: تجزیه، خود نوعی ترکیب است و هیچ چیز به‌صورت واحد مطلق وجود ندارد.

تأثیر استبداد و تقیه

استبداد، تقیه و غربت، مسلمین را به انزوا کشانده است. استاد فرزانه این عوامل را مانند طوفانی می‌دانند که شاخسار وحدت اسلامی را شکسته است.

درنگ: استبداد، تقیه و غربت، مسلمین را به انزوا کشانده و وحدت اسلامی را تضعیف کرده است.

نقد تقیه در تاریخ

تقیه، از زمان برخی عالمان دینی رواج یافت، اما در صدر اسلام وجود نداشت. استاد فرزانه این تغییر را مانند سایه‌ای می‌دانند که بر روشنایی وحدت اسلامی افتاده است.

درنگ: تقیه، از زمان برخی عالمان دینی رواج یافت و به انزوای مسلمین منجر شد.

نفی ایمان فردی

ایمان، امری جمعی است و ایمان فردی به دلیل منیت ممکن نیست. استاد فرزانه ایمان را مانند نوری می‌دانند که تنها در جمع متجلی می‌شود.

درنگ: ایمان، امری جمعی است و ایمان فردی به دلیل منیت ممکن نیست.

حدیث الملک یبقی مع الکفر

حدیث «ملک با کفر باقی می‌ماند، اما با ظلم باقی نمی‌ماند» منیت را بدتر از کفر می‌داند. استاد فرزانه این حدیث را مانند آینه‌ای می‌دانند که حقیقت مخرب منیت را نشان می‌دهد.

درنگ: حدیث «ملک با کفر باقی می‌ماند، اما با ظلم باقی نمی‌ماند» منیت را بدتر از کفر معرفی می‌کند.

نفی واحد در حروف

حتی حروف مانند «ب» ترکیبی‌اند. استاد فرزانه تأکید دارند که هیچ چیز، حتی در سطح زبانی، به‌صورت واحد مطلق وجود ندارد.

درنگ: حتی حروف، مانند «ب»، ترکیبی‌اند و هیچ چیز به‌صورت واحد مطلق وجود ندارد.

مثال باغ و گل‌ها

کاشت گل در باغ، نتیجه ترکیب عوامل متعدد مانند گلفروش و محیط است. استاد فرزانه این عمل را مانند تابلویی می‌دانند که با همکاری عوامل متعدد شکل گرفته است.

درنگ: کاشت گل، نتیجه ترکیب عوامل متعدد است و هیچ عمل فردی مستقلی وجود ندارد.

نقد کاشت گل و فلفل

اختلاف میان کاشت گل و فلفل، نشان‌دهنده تفاوت دیدگاه‌ها در یک جمع است. استاد فرزانه این اختلاف را مانند رنگ‌های مختلف در یک نقاشی می‌دانند که به هماهنگی نیاز دارد.

درنگ: تفاوت دیدگاه‌ها در جمع، نیازمند هماهنگی و همبستگی است.

واحد و کثیر

واحد و کثیر، هر دو ترکیبی‌اند. استاد فرزانه این حقیقت را مانند آینه‌ای می‌دانند که جامعیت هستی را بازمی‌تاباند.

درنگ: واحد و کثیر، هر دو ترکیبی‌اند و هیچ چیز به‌صورت واحد مطلق وجود ندارد.

آیه قل هو الله احد

آیه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (سوره اخلاص، آیه ۱: بگو او خداست، یگانه) به یگانگی خدا در عین جامعیت اشاره دارد. استاد فرزانه این آیه را مانند نوری می‌دانند که حقیقت الهی را متجلی می‌سازد.

درنگ: آیه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» به یگانگی و جامعیت الهی اشاره دارد.

تک‌سلولی و جامعیت

حتی تک‌سلولی‌ها ترکیبی‌اند و در طول میلیاردها سال با هستی همبسته‌اند. استاد فرزانه این موجودات را مانند ذراتی می‌دانند که در اقیانوس هستی شناورند.

درنگ: تک‌سلولی‌ها نیز ترکیبی‌اند و با هستی در پیوندند.

مثال سلول و خدا

سلول، با حرکت به سوی خدا، بخشی از جامعیت هستی است. استاد فرزانه این حرکت را مانند سفری می‌دانند که هر ذره را به مبدأ هستی متصل می‌کند.

درنگ: سلول، با حرکت به سوی خدا، بخشی از جامعیت هستی است.

آیات سوره زخرف

آیات سوره زخرف، مانند أَفَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَنْ كُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِينَ (سوره زخرف، آیه ۵: آیا چون قومی اسراف‌کار بودید، ذکر را از شما بازداریم؟) و كَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ (سوره زخرف، آیه ۶: چه بسیار پیامبرانی که در میان پیشینیان فرستادیم)، بر ضمیرهای جمعی و اصلاح جامعه تأکید دارند.

درنگ: آیات سوره زخرف، با ضمیرهای جمعی، بر اصلاح جامعه و نفی فردگرایی تأکید دارند.

فعل مجهول و جامعیت

فعل مجهول در قرآن کریم، مانند كَذَٰلِكَ تُخْرَجُونَ (سوره زخرف، آیه ۱۱: این‌گونه شما را خارج می‌کنند)، بر جامعیت و نفی فاعل فردی تأکید دارد. استاد فرزانه این ویژگی را مانند آینه‌ای می‌دانند که جامعیت زبان قرآنی را بازمی‌تاباند.

درنگ: فعل مجهول در قرآن کریم، بر جامعیت و نفی فاعل فردی تأکید دارد.

نفی حس وجودی

فقدان حس وجودی و جمعی، نتیجه منیت است. استاد فرزانه این فقدان را مانند خزانی می‌دانند که شاخسار وجود انسانی را از طراوت محروم ساخته است.

درنگ: فقدان حس وجودی و جمعی، نتیجه منیت و انزواست.

مثال دل‌سوزی برای خدا

دل‌سوزی برای خدا، نتیجه تمرکز بر منیت است. استاد فرزانه این برداشت را مانند انحرافی می‌دانند که از فقدان حس جمعی نشأت می‌گیرد.

درنگ: دل‌سوزی برای خدا، نتیجه منیت و فقدان حس جمعی است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تکیه بر آیات سوره زخرف و تحلیل‌های استاد فرزانه، نشان داد که اقتدار انسانی در پرتو جامعیت قرآنی محقق می‌شود. آیات و احادیث، با تأکید بر ضمیرهای جمعی و نفی منیت، راه را برای بازسازی وحدت و همبستگی هموار می‌کنند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، نشان داد که اقتدار انسانی، نه در انزوای فردی، بلکه در بستر جامعیت و همبستگی قرآنی معنا می‌یابد. سوره زخرف، با ضمیرهای جمعی و تأکید بر وحدت، انسان را به نفی منیت و پذیرش «ما» دعوت می‌کند. منیت، مانند سایه‌ای است که بر نور وحدت افتاده و جوامع اسلامی را به انزوا و انحطاط کشانده است. با بازگشت به جامعیت قرآنی، می‌توان این سایه را زدود و اقتدار انسانی را در پرتو وحدت بازیافت.

با نظارت صادق خادمی