در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1706

متن درس





کتاب اقتدار انسانی در پرتو معرفت قرآنی

اقتدار انسانی در پرتو معرفت قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۰۶)

مقدمه

انسان، این موجود شگفت‌انگیز آفرینش، با اقتدار ذاتی و توانمندی‌های بی‌مانند خود، همواره در کانون توجه حکمت و معرفت الهی قرار داشته است. قرآن کریم، به‌عنوان چراغ هدایت، انسان را موجودی معرفی می‌کند که با بهره‌مندی از معرفت، محبت و قرائت صحیح، می‌تواند به اوج کمال و سعادت دست یابد. اما آنچه امروز بشر را در گرداب ناهنجاری‌های روحی و روانی فرو برده، نه این اقتدار ذاتی، بلکه توهمات، خیالات و گمراهی‌های ناشی از بی‌اعتقادی و فقدان معرفت است. این کتاب، برگرفته از درس‌گفتارهای عمیق و حکیمانه استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر سوره زخرف قرآن کریم، به تبیین ریشه‌های گمراهی بشر امروز و راه‌های برون‌رفت از آن می‌پردازد. با نگاهی فلسفی، کلامی و جامعه‌شناختی، این اثر در پی آن است که با زبانی وزین و متین، مسیر دستیابی به اقتدار حقیقی انسان را در پرتو معرفت قرآنی روشن سازد.

بخش نخست: ریشه‌های ناهنجاری‌های انسانی

توهمات و ناهنجاری‌های روحی: دشمن اقتدار انسانی

انسان، این گوهر خلقت، با توانمندی‌های بی‌کران خود، گاه در دام توهمات و ناهنجاری‌های روحی گرفتار می‌شود که نه از اقتدار او، بلکه از ضعف‌های ذهنی و روانی‌اش سرچشمه می‌گیرد. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در تبیین این حقیقت، به گستردگی مشکلات روانی در جوامع کنونی اشاره کرده و آن را آفتی همگانی می‌دانند که بشر امروز را در بر گرفته است. این ناهنجاری‌ها، مانند سایه‌ای شوم، بر روان و جان انسان‌ها سایه افکنده و او را از مسیر سعادت دور ساخته است.

به‌تعبیر قرآن کریم، بی‌اعتقادی و فقدان ایمان، ریشه اصلی این گمراهی است. هنگامی که انسان از ایمان به حق و عمل به آن فاصله می‌گیرد، در گرداب نابسامانی و گمراهی فرو می‌رود. این اصل، مانند چراغی در تاریکی، نشان می‌دهد که اقتدار انسانی تنها در سایه ایمان و معرفت به حقیقت الهی شکوفا می‌شود.

درنگ: ناهنجاری‌های بشر امروز، از اقتدار ذاتی او نشأت نمی‌گیرد، بلکه ریشه در توهمات، خیالات و مشکلات روحی و روانی دارد که با بی‌اعتقادی تشدید می‌شود.

سه رکن اصلاح: معرفت، محبت و قرائت

استاد فرزانه، با الهام از قرآن کریم، سه رکن بنیادین را برای اصلاح ناهنجاری‌های انسانی معرفی می‌کنند: معرفت، محبت و قرائت صحیح. معرفت، به‌مثابه کلیدی گشاینده، حقیقت و هویت انسان و جهان را آشکار می‌سازد. محبت، مانند جریانی زلال، قلب‌ها را به هم پیوند داده و از خودخواهی و تکبر می‌رهاند. قرائت صحیح نیز، به‌سان نقشه‌ای دقیق، مسیر عمل به احکام الهی را روشن می‌کند.

این سه رکن، مانند سه ستون استوار، بنای سعادت انسانی را برپا می‌دارند. فقدان هر یک از این ارکان، انسان را به سوی گمراهی و نابسامانی سوق می‌دهد. معرفت، بدون محبت و قرائت، به دانشی بی‌روح و ناکارآمد بدل می‌شود؛ محبت، بدون معرفت، به احساساتی کورکورانه تبدیل می‌گردد؛ و قرائت، بدون پشتوانه معرفت، به خطا و انحراف می‌انجامد.

معرفت در برابر علم: حقیقت‌شناسی در برابر ظاهرشناسی

یکی از نکات برجسته درس‌گفتار، تمایز میان معرفت و علم است. معرفت، به‌معنای حقیقت‌شناسی و هویت‌شناسی، شناخت عمیقی است که انسان را به باطن هستی و حقیقت وجود رهنمون می‌شود. اما علم، در معنای صوری و ظاهری خود، تنها به شناخت ظواهر و صور محدود می‌گردد. استاد فرزانه، با تشبیهی بدیع، علم بدون معرفت را به آینه‌ای می‌مانند که تنها صورت را نشان می‌دهد، اما از نمایش حقیقت عاجز است.

اگرچه علم، به‌عنوان ابزاری برای شناخت، ارزشمند است، اما بدون پشتوانه معرفت، ناکارآمد و حتی گمراه‌کننده می‌شود. انسان ظاهرشناس ممکن است دانش فراوانی داشته باشد، اما بدون معرفت، از درک حقیقت بازمی‌ماند. در مقابل، انسانی که معرفت دارد، به‌ناچار ظاهرشناس نیز خواهد بود، زیرا معرفت، شناخت حقیقت را با درک ظواهر پیوند می‌زند.

درنگ: معرفت، به‌معنای حقیقت‌شناسی و هویت‌شناسی، از علم صوری که به ظاهرشناسی محدود است، متمایز بوده و لازمه سعادت انسانی است.

پیامدهای فقدان معرفت

استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، فقدان معرفت را ریشه نابسامانی‌های بشری می‌دانند. هنگامی که انسان از معرفت فاصله می‌گیرد، جهان به سوی آشوب و گمراهی پیش می‌رود. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا

(و [این] برای ستمگران جز زیان نمی‌افزاید)

این آیه، مانند هشداری آسمانی، نشان می‌دهد که علم و قدرت، بدون معرفت، نه‌تنها به سعادت انسان کمک نمی‌کند، بلکه او را به سوی زیان و خسران سوق می‌دهد. استاد فرزانه، با تمثیلی حکیمانه، انسان را به ماشینی تشبیه می‌کنند که با وجود توانمندی‌های عظیم، به دلیل نقص‌هایی چون فقدان سوخت یا پنچری، از حرکت بازمی‌ماند.

افزایش خشونت در پرتو علم بدون معرفت

یکی از نتایج فقدان معرفت، افزایش خشونت در جهان است. استاد فرزانه، با نگاهی جامعه‌شناختی، خاطرنشان می‌کنند که علم و قدرت، بدون پشتوانه معرفت، به ابزاری برای تشدید خشونت بدل شده‌اند. در گذشته، بشر با ابزارهای ساده، به قتل و کشتار محدود می‌پرداخت، اما امروز، با پیشرفت‌های علمی، توانایی نابودی جمعی را یافته است. این حقیقت، مانند خنجری بر پیکر سعادت انسانی، نشان‌دهنده انحراف بشر از مسیر معرفت است.

بخش دوم: قرائت و شرع: ظاهر و باطن دین

تمایز قرائت و معرفت

استاد فرزانه، در تبیین رابطه میان قرائت و معرفت، قرائت را به لسان شرعی و ظاهری دین و معرفت را به لسان باطنی آن تشبیه می‌کنند. قرائت، مانند نسخه‌ای است که پزشک برای بیمار می‌نویسد؛ نقشه‌ای دقیق که مسیر عمل به احکام را نشان می‌دهد. اما معرفت، مانند تشخیص عمیق پزشک، حقیقت بیماری و راه درمان آن را آشکار می‌سازد. بدون معرفت، قرائت ممکن است به خطا و انحراف منجر شود، اما معرفت، قرائت صحیح را تضمین می‌کند.

درنگ: قرائت، لسان ظاهری دین و معرفت، لسان باطنی آن است؛ معرفت، لازمه قرائت صحیح است، اما قرائت بدون معرفت به خطا می‌انجامد.

نقد قرائت‌های کثرتی و استبدادی

استاد فرزانه، با نگاهی انتقادی، به دو نوع قرائت نادرست اشاره می‌کنند: قرائت‌های کثرتی و قرائت‌های استبدادی. قرائت‌های کثرتی، مانند هزاران دین پراکنده در جهان، به دلیل تنوع بیش از حد، به هرج‌ومرج و گمراهی منجر می‌شوند. این قرائت‌ها، مانند رودی که به شاخه‌های بی‌شمار تقسیم شده، از مقصد اصلی خود دور می‌افتند. در مقابل، قرائت‌های استبدادی، با خشک و اجباری بودن، مانند درختی بی‌ریشه، از حیات و پویایی دین محروم‌اند.

قرآن کریم، با تأکید بر تعادل، راه میانه را نشان می‌دهد. قرائت باید دارای تنوع معقول باشد، نه آن‌قدر گسترده که به هرج‌ومرج منجر شود و نه آن‌قدر محدود که به جمود و استبداد بیانجامد. این تعادل، مانند نسیمی ملایم، دین را زنده و پویا نگه می‌دارد.

شرع و معرفت: نقشه و حقیقت

استاد فرزانه، شرع را به نقشه‌ای تشبیه می‌کنند که مهندس برای ساخت بنایی طراحی می‌کند، در حالی که معرفت، دانش و بصیرت مهندس است که این نقشه را معنا می‌بخشد. شرع، شکل و ساختار ظاهری دین است، اما معرفت، محتوای باطنی آن را تشکیل می‌دهد. بدون معرفت، شرع به پوسته‌ای خالی بدل می‌شود که از تحقق اهداف الهی بازمی‌ماند.

بخش سوم: دین حقیقی و انحرافات امروزی

اسلام: دین سلم و صلح

استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، اسلام را به‌معنای سلم و صلح معرفی می‌کنند:

إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ

(در حقیقت، دین نزد خدا اسلام است)

این آیه، مانند مشعلی فروزان، حقیقت دین را به‌عنوان تسلیم و صلح در برابر خدا و خلق آشکار می‌سازد. اما اسلام امروز، به دلیل تبدیل شدن به ابزاری برای جنگ و نزاع، از جوهره صلح‌آمیز خود فاصله گرفته است. استاد فرزانه، با نگاهی زبان‌شناختی، به تفاوت میان «اسلام» (از باب افعال) و «تسلیم» (از باب تفعیل) اشاره کرده و تأکید می‌کنند که تعریف «الاسلام هو التسلیم» نادرست است، زیرا اسلام به معنای صلح و سلم است، نه صرف تسلیم شدن.

درنگ: اسلام، به معنای سلم و صلح است، نه جنگ و نزاع؛ انحراف اسلام کنونی از جوهره صلح‌آمیز آن، ریشه در فقدان معرفت و تفکر دارد.

هماهنگی ادیان الهی

استاد فرزانه، با نگاهی تاریخی و کلامی، تأکید می‌کنند که ادیان الهی، از تورات و زبور تا انجیل و قرآن، با یکدیگر هماهنگ بوده و نزاعی نداشته‌اند. اختلافات موجود، نتیجه تحریفات و سوءتفاهم‌های تابعین است، نه جوهره ادیان. این حقیقت، مانند آینه‌ای شفاف، وحدت ادیان الهی را در برابر نزاع‌های بشری نشان می‌دهد.

نقد خشونت مدرن و عادی‌سازی آن

استاد فرزانه، با نگاهی جامعه‌شناختی، به افزایش شدت خشونت در دنیای مدرن به دلیل پیشرفت‌های تکنولوژیک اشاره می‌کنند. نمایش خشونت در رسانه‌ها، مانند سمی مهلک، حساسیت اخلاقی بشر را کاهش داده و آن را عادی ساخته است. این عادی‌سازی، مانند پرده‌ای تاریک، حقیقت زشتی خشونت را پنهان می‌کند و بشر را به سوی انحطاط بیشتر سوق می‌دهد.

بخش چهارم: موانع اقتدار انسانی

استهزا و تکبر: مانع پذیرش حقیقت

استاد فرزانه، با استناد به سوره زخرف، به ماجرای موسی علیه‌السلام و فرعون اشاره می‌کنند:

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ

(و به‌راستی موسی را با آیات خود به سوی فرعون و سران قومش فرستادیم. پس گفت: من فرستاده پروردگار جهانیانم)

اما فرعون و قومش، به جای پذیرش آیات الهی، آن‌ها را به استهزا گرفتند:

فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآيَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَضْحَكُونَ

(پس چون آیات ما را برایشان آورد، ناگاه به آن‌ها خندیدند)

این استهزا، مانند غباری بر آینه حقیقت، ناشی از غرور، تکبر و توهمات ذهنی است. استاد فرزانه، استهزا را نشانه عقب‌ماندگی و خودخواهی انسان می‌دانند که او را از پذیرش حقیقت بازمی‌دارد.

درنگ: استهزای آیات الهی، ریشه در غرور و تکبر دارد و مانع پذیرش حقیقت و اقتدار حقیقی انسان می‌شود.

عذاب: هشداری برای بازگشت

قرآن کریم، عذاب را به‌عنوان وسیله‌ای برای بیداری و بازگشت انسان به سوی حقیقت معرفی می‌کند:

وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا ۖ وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

(و هیچ آیتی به آن‌ها نشان ندادیم مگر آنکه از آیتی دیگر بزرگ‌تر بود، و آن‌ها را به عذاب گرفتار کردیم، شاید بازگردند)

این آیه، مانند زنگ بیداری، نشان می‌دهد که عذاب الهی، نه برای نابودی، بلکه برای متنبه ساختن انسان است. استاد فرزانه، با تمثیلی حکیمانه، عذاب را به پزشکی تشبیه می‌کنند که با تلنگرهای دردناک، بیمار را از خواب غفلت بیدار می‌سازد.

فراافکنی و خودبرتربینی

یکی دیگر از موانع اقتدار انسانی، فراافکنی و خودبرتربینی است. فرعون و قومش، موسی را ساحر خواندند تا او را بدنام کنند:

وَقَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ

(و گفتند: ای جادوگر، پروردگارت را به آن پیمانی که با تو دارد برای ما بخوان که ما قطعاً هدایت‌یافتگانیم)

این تهمت، مانند خنجری بر قلب حقیقت، تلاشی برای تخریب پیامبران و توجیه گمراهی بود. استاد فرزانه، با نگاهی روان‌شناختی، فراافکنی را مکانیزمی می‌دانند که انسان گمراه از طریق آن، مسئولیت ناهنجاری‌های خود را به دیگران نسبت می‌دهد.

بخش پنجم: راه‌های تحقق اقتدار انسانی

استماع و دقت: کلید پذیرش حقیقت

استاد فرزانه، ناتوانی در استماع و فقدان دقت را از موانع اصلی پذیرش حقیقت می‌دانند. انسانی که گوش شنوا ندارد و به جای دقت در آیات و دلایل، به استهزا و فراافکنی روی می‌آورد، از اقتدار ذاتی خود محروم می‌شود. استماع، مانند دریچه‌ای به سوی نور، انسان را به حقیقت رهنمون می‌سازد.

ممیزی عقلانی: تشخیص حق از باطل

یکی از مهم‌ترین راه‌های تحقق اقتدار انسانی، ممیزی عقلانی است. استاد فرزانه، با استناد به روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام، تأکید می‌کنند که در جوامع فاسد، اصل بر فساد است مگر خلافش ثابت شود، و در جوامع سالم، اصل بر سلامت است. این اصل، مانند ترازویی دقیق، انسان را به تشخیص حق از باطل دعوت می‌کند.

انسان باید با آزمایش و دقت، حق را از باطل جدا سازد. پذیرش بی‌چون‌وچرای باطل یا انکار حق، مانند دو پرتگاه خطرناک، انسان را به سوی گمراهی می‌کشاند. استاد فرزانه، با تمثیلی بدیع، انسان را به آزمایشگاهی تشبیه می‌کنند که در آن، هر ادعا و سخنی با معیار عقل و حقیقت سنجیده می‌شود.

درنگ: ممیزی عقلانی، با آزمایش و دقت، انسان را از پذیرش باطل یا انکار حق بازمی‌دارد و اقتدار ذاتی او را شکوفا می‌سازد.

نقد سیاست‌مداران و سوءاستفاده از نادانی

استاد فرزانه، با نگاهی انتقادی، به نقش رجال سیاسی در تشدید ناهنجاری‌های اجتماعی اشاره می‌کنند. رجال سیاسی، با بهره‌گیری از فقدان ممیزی در مردم، از نادانی آن‌ها سوءاستفاده کرده و با فریب و فراافکنی، به فساد و نزاع دامن می‌زنند. این حقیقت، مانند آینه‌ای که زشتی‌ها را عیان می‌کند، نشان‌دهنده ضرورت هوشیاری و زیرکی مردم در برابر فریب‌هاست.

توفیق الهی: راهنمای سعادت

استاد فرزانه، در پایان، انسان را به طلب توفیق الهی دعوت می‌کنند. توفیق الهی، مانند نسیمی الهی، انسان را به سوی حقیقت و سعادت هدایت می‌کند. این دعا، مانند کلیدی طلایی، درهای معرفت و ایمان را به روی انسان می‌گشاید:

«خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به انسان توفیق ممیزی و پذیرش حق عطا فرما.»

جمع‌بندی

این کتاب، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، و با تمرکز بر سوره زخرف قرآن کریم، به تبیین اقتدار ذاتی انسان و موانع تحقق آن پرداخته است. ناهنجاری‌های بشری، از توهمات و بی‌اعتقادی سرچشمه می‌گیرد و راه برون‌رفت از آن، در معرفت، محبت و قرائت صحیح نهفته است. معرفت، به‌مثابه چراغی فروزان، حقیقت را آشکار می‌سازد؛ محبت، مانند جریانی زلال، قلب‌ها را به هم پیوند می‌دهد؛ و قرائت صحیح، مانند نقشه‌ای دقیق، مسیر عمل به احکام الهی را نشان می‌دهد.

قرآن کریم، با آیاتی روشنگر، انسان را از استهزا، تکبر و فراافکنی برحذر داشته و او را به استماع، دقت و ممیزی عقلانی دعوت می‌کند. انسان، این موجود قدرتمند، تنها در سایه ایمان، معرفت و عمل صالح می‌تواند به اوج کمال دست یابد. این اثر، با ارائه چارچوبی فلسفی و کلامی، زمینه‌ای برای تأمل عمیق پژوهشگران در حوزه‌های فلسفه، الهیات و جامعه‌شناسی دینی فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی