متن درس
اقتدار انسان در قرآن کریم: تأملی فلسفی بر سوره زخرف
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷۰۸)
مقدمه: جایگاه انسان در نظام هستی از منظر قرآن کریم
انسان، بهعنوان اشرف مخلوقات، در نظام آفرینش جایگاهی بس والا و بیمانند دارد. قرآن کریم، این کتاب آسمانی و راهنمای سعادت بشر، با بیانی حکیمانه و ژرف، اقتدار و مسئولیتهای انسان را در برابر خالق و جامعه تبیین میکند. سوره زخرف، با آیاتی روشنگر و پرمعنا، به بررسی این اقتدار از منظر علم و معرفت پرداخته و وظایف الهی انسان، نقش ایمان در زندگی سالم، و چگونگی تعامل با کفر و انکار در جامعه را روشن میسازد.
بخش نخست: ایمان آگاهانه، بنیاد زندگی سعادتمند
ضرورت ایمان در حیات انسانی
زندگی سالم و سعادتمند، چون گوهری درخشان در سپهر وجود انسان، تنها با ایمانی آگاهانه و معرفتمحور به دست میآید. ایمان، نه صرفاً تصدیق قلبی، بلکه پلی است میان عقل و قلب که انسان را به سوی کمال و سلامت رهنمون میشود. قرآن کریم، در سوره زخرف، با اشاره به آیهای که میفرماید: مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ (بهزودی خواهند دانست)، بر اهمیت توجه به ذکر الهی و آگاهی از حقیقت هستی تأکید میورزد. این ایمان، که با علم و معرفت درآمیخته، انسان را از گمراهی و تباهی حفظ کرده و به او اقتداری میبخشد که در پرتو آن، زندگیاش به سوی سعادت و سلامت سوق مییابد.
| درنگ: ایمان آگاهانه، چون چراغی فروزان، مسیر سعادت را روشن میسازد و انسان را از ظلمت گمراهی به نور معرفت هدایت میکند. |
این ایمان، در فلسفه دینی، بهعنوان رکنی اساسی در تحقق حیات معنوی شناخته میشود. انسان بدون ایمان، چون کشتیای بیجهت در دریای طوفانی زندگی سرگردان است، اما ایمانی که با آگاهی و معرفت همراه باشد، چون ستارهای قطبی، او را به سوی مقصد والای انسانی هدایت میکند. این مفهوم، نهتنها به معنای پذیرش وجود خالق است، بلکه مستلزم درک عمیق از هدف خلقت و پایبندی به مسئولیتهای الهی است.
تحلیل فلسفی ایمان و سلامت زندگی
از منظر فلسفه دینی، ایمان آگاهانه به انسان قدرتی درونی میبخشد که او را از دامهای نفس و وسوسههای شیطانی مصون میدارد. این قدرت، در ساحت وجودی انسان، به مثابه سپری است که او را در برابر ناملایمات و گمراهیها حفظ میکند. استاد فرزانه، با اشاره به این اصل، تأکید دارند که بدون ایمان، زندگی به سوی تباهی و ناسالمی سوق مییابد. این دیدگاه، با نظریههای فلسفی که بر پیوند عقل و ایمان تأکید دارند، همخوانی دارد و نشان میدهد که ایمان، بهعنوان یک فضیلت وجودی، انسان را به سوی تعالی و کمال رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش نخست
ایمان آگاهانه، چونان کلیدی است که درهای سعادت و سلامت را به روی انسان میگشاید. این ایمان، با پیوند میان عقل و قلب، انسان را از گمراهی نجات داده و به او اقتداری معنوی و وجودی عطا میکند. سوره زخرف، با تأکید بر ذکر الهی، این حقیقت را به زیبایی تبیین کرده و انسان را به سوی زندگیای سالم و متعالی دعوت میکند.
بخش دوم: اقتدار الهی و مواجهه با مخالفان حق
مخالفان حق و تمسخر حقیقت
در سوره زخرف، گروهی از افراد با عنوان «غِلَاظ» توصیف شدهاند که به حق و پیامبران الهی تمسخر میورزند و از پیمودن مسیر سعادت سر باز میزنند. قرآن کریم، در آیهای روشنگر میفرماید: فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ (ما بر آنان چیرهایم). این آیه، اقتدار بیمانند الهی را در برابر مخالفان حق به نمایش میگذارد و نشان میدهد که خداوند، بینیاز از دخالت انسان، خود عهدهدار اجرای عدالت است.
| درنگ: اقتدار الهی، چون کوهی استوار، در برابر تمسخر و انکار مخالفان ایستادگی میکند و انسان را از درگیری مستقیم با آنان بینیاز میسازد. |
استاد فرزانه تأکید دارند که وظیفه مؤمنان، نه درگیری با این گروه، بلکه تمرکز بر هدایت و اصلاح جامعه است. این اقتدار الهی، به مثابه چتری است که مؤمنان را در برابر طوفانهای کفر و انکار محافظت میکند و آنان را به ادامه راه هدایت دعوت مینماید.
تناقض در رفتار منکران
یکی از نکات برجسته سوره زخرف، اشاره به تناقض در رفتار برخی افراد است که با وجود پذیرش خداوند بهعنوان خالق، به رفتارهای ناسالم و ناصالح روی میآورند. قرآن کریم در این باره میفرماید: وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ (و اگر از آنها بپرسی چه کسی شما را آفریده است، بیتردید خواهند گفت: خدا). این تناقض، ریشه در عدم پایبندی به لوازم ایمان دارد و نشاندهنده شکاف میان باور و عمل است.
از منظر فلسفه اخلاق، این تناقض بهعنوان نشانهای از ایمان صوری و بدون تعهد عملی تحلیل میشود. استاد فرزانه، با اشاره به این آیه، تأکید دارند که پذیرش ظاهری خداوند، بدون التزام به احکام و اخلاق الهی، انسان را به سوی گمراهی سوق میدهد. این دیدگاه، با نظریههای فلسفی که بر ضرورت انسجام میان باور و عمل تأکید دارند، همخوانی دارد.
تحول در نوع انکار در جوامع معاصر
استاد فرزانه به تحول در نوع انکار در جوامع بشری اشاره دارند. در گذشته، انکار عمدتاً متوجه پیامبران و شریعت الهی بود، اما در دنیای معاصر، حتی وجود خالق نیز مورد تردید قرار گرفته است. این پسرفت، چالشهای جدیدی را برای ایمان و هدایت ایجاد کرده است. قرآن کریم، با تأکید بر پذیرش خداوند بهعنوان خالق در آیه یادشده، نشان میدهد که این پذیرش، در گذشته امری بدیهی بود، اما در دنیای مدرن، با گسترش مکاتب الحادی، حتی این اصل بنیادین نیز مورد سؤال قرار گرفته است.
این تحول، از منظر فلسفه دین، بهعنوان نشانهای از دگرگونی پارادایمهای فکری بشر تحلیل میشود. استاد فرزانه تأکید دارند که این پسرفت، نیازمند رویکردهای نوین در گفتوگوی دینی و فلسفی است تا ایمان و معرفت الهی در برابر این چالشها حفظ شود.
جمعبندی بخش دوم
اقتدار الهی، چونان خورشیدی درخشان، در برابر تاریکیهای کفر و انکار میدرخشد و مؤمنان را از درگیری مستقیم با مخالفان بینیاز میسازد. تناقض در رفتار منکران و تحول در نوع انکار در جوامع معاصر، نشاندهنده ضرورت بازنگری در رویکردهای هدایتی است. سوره زخرف، با تبیین این مفاهیم، راه را برای اصلاح جامعه و حفظ ایمان هموار میسازد.
بخش سوم: راهکارهای قرآنی در مواجهه با کفر و انکار
سؤال پیامبر و دغدغه هدایت
پیامبر اکرم (ص)، بهعنوان واسطه میان خدا و خلق، دغدغه هدایت امت را دارند و از خداوند میپرسند که با مردمی که ایمان نمیآورند چه باید کرد. قرآن کریم در این باره میفرماید: وَقِيلَ يَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا يُؤْمِنُونَ (و گفته شد: پروردگارا، اینان قومیاند که ایمان نمیآورند). این سؤال، نشاندهنده مسئولیتپذیری پیامبر در قبال امت است و از منظر فلسفی، بر محدودیتهای انسانی در برابر اراده الهی دلالت دارد.
| درنگ: دغدغه پیامبر برای هدایت، چونان آینهای است که مسئولیت انسان در برابر جامعه را منعکس میکند و بر ضرورت توسل به هدایت الهی تأکید دارد. |
استاد فرزانه، با اشاره به این آیه، تأکید دارند که این سؤال، نه از سر نادانی، بلکه از سر دغدغه و مسئولیتپذیری پیامبر است. این دیدگاه، با فلسفه نبوت همخوانی دارد که پیامبر را بهعنوان رابط میان خدا و خلق معرفی میکند.
پاسخ الهی: مدارا و صبر
خداوند، در پاسخ به این سؤال، راهکاری حکیمانه و اخلاقی ارائه میدهد: فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (از آنها درگذر و بگو: سلام، که بهزودی خواهند دانست). این پاسخ، بر مدارا، صبر و پرهیز از خشونت تأکید دارد. واژه «فَاصْفَحْ»، به معنای گذشت با بزرگواری، نشاندهنده رویکردی فعال و سازنده در مواجهه با مخالفان است.
استاد فرزانه تأکید دارند که «فَاصْفَحْ» با «اعراض» تفاوت دارد. اعراض، به معنای رویگردانی کامل و قطع رابطه است، اما «فَاصْفَحْ» به معنای حفظ ارتباط با حفظ کرامت و اخلاق است. این رویکرد، چونان نسیمی است که آتش خشم و لجبازی را خاموش میکند و فضایی برای گفتوگو و اصلاح فراهم میآورد.
اهمیت سلام در تعاملات اجتماعی
دستور به گفتن «سَلَامٌ» در این آیه، نشانهای از رویکرد محبتآمیز و پرهیز از دشمنی است. استاد فرزانه تأکید دارند که استفاده از «سَلَامٌ» بهجای «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ»، نشاندهنده عموميت این سلام است که همه افراد، حتی غیرمؤمنان، را در بر میگیرد. این سلام، چونان پلی است که فاصلهها را پر کرده و فضای اعتماد و دوستی را ایجاد میکند.
| درنگ: سلام، چونان کلیدی است که درهای اعتماد و دوستی را میگشاید و از تنش و دشمنی در جامعه جلوگیری میکند. |
از منظر فلسفه اجتماعی اسلام، این رویکرد، راهکاری برای کاهش سوءتفاهمها و ایجاد انسجام اجتماعی است. سلام، بهعنوان نمادی از صلح و دوستی، میتواند به کاهش تنشها و ایجاد فضایی برای گفتوگو کمک کند.
جمعبندی بخش سوم
سوره زخرف، با ارائه راهکارهایی نظیر مدارا، صبر و سلام، رویکردی حکیمانه و اخلاقی را در مواجهه با کفر و انکار پیشنهاد میکند. این راهکارها، نهتنها به اصلاح جامعه کمک میکنند، بلکه از تشدید تنشها و درگیریها جلوگیری مینمایند. این دیدگاه، برتری نظام اخلاقی اسلام را در مدیریت چالشهای اجتماعی نشان میدهد.
بخش چهارم: ریشههای خشونت و راهکارهای قرآنی برای اصلاح جامعه
ریشههای خشونت در جامعه
خشونت، چونان آتشی ویرانگر، ریشه در بیتوجهی به اصول اخلاقی و فقدان مدارا دارد. استاد فرزانه تأکید دارند که عواملی نظیر فقر، بیکاری و بیعدالتی، به تشدید خشونت در جامعه منجر میشوند. این عوامل، افراد را به سوی رفتارهای افراطی و خشن سوق میدهند و انسجام اجتماعی را به خطر میاندازند.
از منظر جامعهشناسی دینی، این تحلیل با نظریههای مدرن همخوانی دارد که نشان میدهند نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، زمینهساز رفتارهای ضداجتماعی هستند. استاد فرزانه، با اشاره به نمونههایی از افرادی که به دلیل فقر و بیکاری به فعالیتهای غیرقانونی روی میآورند، بر ضرورت توجه به عدالت اجتماعی تأکید دارند.
نقش بیکاری و فقر در ایجاد خشونت
بیکاری و فقر، چونان زخمهایی عمیق بر پیکر جامعه، افراد را به سوی رفتارهای انحرافی و خشن هدایت میکنند. استاد فرزانه، با تمثیلی گویا، به افرادی اشاره دارند که به دلیل بیکاری و فقر، به فعالیتهایی نظیر قاچاق و خشونت روی میآورند. این افراد، چونان پرندگانی گرفتار در قفس، به دلیل نبود فرصتهای اقتصادی، به سوی مسیرهای نادرست کشیده میشوند.
| درنگ: فقر و بیکاری، چونان ریشههای خشم و خشونت، جامعه را به سوی تباهی سوق میدهند و نیازمند توجه جدی به عدالت اجتماعی هستند. |
این تحلیل، با نظریههای جامعهشناسی جرم همخوانی دارد که نشان میدهد فقدان فرصتهای اقتصادی، افراد را به سوی رفتارهای انحرافی هدایت میکند. قرآن کریم، با ارائه راهکارهایی نظیر مدارا و محبت، به کاهش این مشکلات کمک میکند.
کاستی سازمانهای بینالمللی
استاد فرزانه به کاستی سازمانهای بینالمللی، نظیر سازمان ملل، در کاهش خشونت و جنگ اشاره دارند. این سازمانها، به دلیل تعارض منافع و فقدان تعهد به اصول انسانی، قادر به حل مشکلات جهانی نیستند. این کاستی، چونان سایهای سنگین بر امیدهای بشری، مانع از تحقق صلح و عدالت جهانی شده است.
از منظر فلسفه سیاسی، این کاستی به دلیل فقدان یک نظام اخلاقی مشترک تحلیل میشود. استاد فرزانه پیشنهاد میدهند که به جای جنگ، گفتوگو و دیالوگ بهعنوان راهکاری برای حل اختلافات مورد توجه قرار گیرد.
ممنوعیت جنگ و تأکید بر گفتوگو
قرآن کریم، با تأکید بر گفتوگو و پرهیز از جنگ، راهکاری عقلانی و اخلاقی برای حل اختلافات ارائه میدهد. استاد فرزانه تأکید دارند که جنگ، نهتنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه به تشدید تنشها و مشکلات روحی و روانی منجر میشود. این دیدگاه، با فلسفه صلح در اسلام همخوانی دارد که بر حل اختلافات از طریق عقل و منطق تأکید دارد.
| درنگ: گفتوگو، چونان جویباری زلال، اختلافات را شستوشو میدهد و از خشونت و جنگ جلوگیری میکند. |
این رویکرد، در فلسفه سیاسی مدرن نیز بهعنوان راهکاری برای مدیریت تعارضات مطرح است. قرآن کریم، با ارائه این راهکار، برتری نظام اخلاقی خود را در برابر رویکردهای خشن و غیرانسانی نشان میدهد.
جمعبندی بخش چهارم
خشونت، نتیجه بیتوجهی به اصول اخلاقی و عدالت اجتماعی است. قرآن کریم، با ارائه راهکارهایی نظیر مدارا، صبر و گفتوگو، به اصلاح جامعه و کاهش تنشها کمک میکند. این راهکارها، نهتنها به ایجاد انسجام اجتماعی منجر میشوند، بلکه از پیامدهای مخرب جنگ و خشونت جلوگیری میکنند.
بخش پنجم: نقش زمان و تجربه در هدایت انسان
پیامدهای جنگ و خشونت
جنگ و خشونت، چونان طوفانی ویرانگر، نهتنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه به تشدید آسیبهای روحی، روانی و اجتماعی منجر میشود. استاد فرزانه، با اشاره به تأثیرات مخرب جنگ بر کودکان و نسلهای آینده، تأکید دارند که این آسیبها، چونان زخمهایی عمیق، تا سالها بر پیکر جامعه باقی میمانند.
از منظر روانشناسی اجتماعی، جنگ و خشونت، به ایجاد مشکلات بلندمدت در انسجام اجتماعی و سلامت روانی افراد منجر میشود. استاد فرزانه، با تمثیلی از کودکی که از زیر آوار نجات یافته، نشان میدهند که این آسیبها، چگونه میتوانند به رفتارهای خشن و افراطی در آینده منجر شوند.
نقش تجربه و زمان در اصلاح رفتار
قرآن کریم، در آیه فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (بهزودی خواهند دانست)، به نقش زمان و تجربه در اصلاح رفتار انسان اشاره دارد. استاد فرزانه تأکید دارند که انسانها، با گذشت زمان و کسب تجربه، به نادرستی رفتارهای خشن و ناسالم خود پی میبرند. این دیدگاه، چونان امیدی در دل تاریکی، نشان میدهد که هدایت انسان، در پرتو صبر الهی و تجربه، امکانپذیر است.
| درنگ: زمان و تجربه، چونان معلمی حکیم، انسان را به سوی حقیقت و اصلاح رفتار هدایت میکنند. |
از منظر فلسفه تاریخ، این نکته نشاندهنده آن است که انسانها از طریق تجربه و مواجهه با نتایج اعمال خود، به تدریج به سوی حقیقت هدایت میشوند. این دیدگاه، با نظریههای یادگیری اجتماعی همخوانی دارد که بر تأثیر تجربه در تغییر رفتار تأکید دارند.
صبر الهی و گستردگی زمان
صبر الهی، که در عبارت «فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ» نهفته است، چونان دریایی بیکران، فرصتی بینهایت برای هدایت انسان فراهم میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که این صبر، به انسان امکان میدهد تا از طریق تأمل و تجربه، به سوی حقیقت بازگردد. این دیدگاه، با مفهوم رحمت الهی در قرآن کریم همخوانی دارد و نشاندهنده گستردگی زمان در هدایت بشر است.
از منظر فلسفه الهیات، این صبر الهی، نشانهای از رحمت بیپایان خداوند است که به انسان فرصت میدهد تا از گمراهی به سوی سعادت بازگردد. این مفهوم، چونان نوری در تاریکی، امید به اصلاح و هدایت را در دل انسان زنده نگه میدارد.
جمعبندی بخش پنجم
نقش زمان و تجربه، در کنار صبر الهی، انسان را به سوی حقیقت و اصلاح رفتار هدایت میکند. قرآن کریم، با تأکید بر این مفاهیم، راه را برای بازگشت انسان به مسیر حق هموار میسازد. این دیدگاه، نهتنها به اصلاح فرد کمک میکند، بلکه به ایجاد جامعهای متعالی و عاری از خشونت منجر میشود.
نتیجهگیری کلی
اقتدار انسان در قرآن کریم، چونان گوهری درخشان در سپهر معرفت، در سوره زخرف با بیانی حکیمانه و عمیق تبیین شده است. ایمان آگاهانه، بهعنوان بنیاد زندگی سعادتمند، انسان را از گمراهی حفظ کرده و به او اقتداری معنوی عطا میکند. در مواجهه با کفر و انکار، قرآن کریم راهکارهایی نظیر مدارا، صبر و گفتوگو را پیشنهاد میکند که در برابر خشونت و تقابل قرار دارند. این راهکارها، نهتنها به اصلاح جامعه کمک میکنند، بلکه از پیامدهای مخرب جنگ و خشونت جلوگیری مینمایند. نقش زمان و تجربه، در کنار صبر الهی، انسان را به سوی حقیقت و سعادت هدایت میکند. این تحلیل، با تکیه بر آیات سوره زخرف و درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، برتری نظام اخلاقی و فلسفی اسلام را در مدیریت چالشهای انسانی و اجتماعی نشان میدهد.
| با نظارت صادق خادمی |