متن درس
اقتدار، سلامت و سعادت در نظام معرفتی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷۳۹)
دیباچه
نظام معرفتی قرآنی، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی اقتدار، سلامت و سعادت است. این نوشتار، با تکیه بر اصول عقلانی و استنباطهای علمی، به کاوش در مفاهیم بنیادین اقتدار انسانی، سلامت اجتماعی و سعادت معنوی در پرتو قرآن کریم میپردازد. با نگاهی فلسفی، این اثر به نقد فرهنگهای ناکارآمد، نظیر ثوابمحوری صوری، پرداخته و بر ضرورت زیست عقلانی، آگاهی از آثار واقعی اعمال و تعهد به عدالت اجتماعی تأکید میورزد.
بخش نخست: بنیانهای معرفتی و عقلانی در نظام قرآنی
ضرورت استنباط علمی در مسائل دینی و اجتماعی
هرگونه بحث در حوزههای علمی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و دینی باید بر پایه استنباط و استخراج عقلانی استوار باشد. تمسک به سنتها، قومیتها یا اجماعهای غیرعلمی، به دلیل خدشه در دلایل، راه به حقیقت نمیبرد. این اصل، چونان ستونی استوار، بر پرهیز از پیشداوریهای غیرمستدل تأکید دارد و خواستار رویکردی عقلانی در تبیین مسائل دینی و اجتماعی است. استنباط علمی، مانند آبی زلال، ذهن را از آلودگیهای تعصبات قومی و سنتی شستوشو میدهد و به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
| درنگ: استنباط علمی، بنیاد زیست عقلانی و رهایی از بند تعصبات سنتی است. |
نقد تمسک به سنتها و اجماعهای غیرعلمی
تمسک به سنتها، قومیتها یا اجماعهای مشهور، به دلیل فقدان پشتوانه استدلالی، ناکارآمد است. این نقد، چونان آیینهای، کاستیهای منابع معرفتی سنتی را نمایان میسازد و بر ضرورت بازنگری در این منابع و اتخاذ رویکردی علمی تأکید دارد. حقیقت، چون گوهری گرانبها، تنها با ابزار عقل و علم قابل اکتشاف است، نه با تکیه بر عادات و رسوم کهن.
| درنگ: اجماعهای غیرعلمی، مانعی در برابر دستیابی به حقیقتاند. |
هدف جامعه مدرن و عقلانی
جامعه اسلامی باید به سوی مدرنیته علمی، اجتماعی و فرهنگی حرکت کند تا به اقتدار راستین دست یابد. این هدف، تجلی اصل قرآنی «الإسلام يعلو ولا يُعلى عليه» است که تنها از طریق زیست عقلانی و علمی محقق میشود. جامعه مدرن، چونان درختی تنومند، ریشه در عقلانیت دارد و شاخسار آن اقتدار و سعادت را به ارمغان میآورد.
| درنگ: اقتدار اسلامی در گرو زیست عقلانی و مدرن است. |
نقد فرهنگ کنونی و ناسازگاری با علو اسلامی
رفتارها و رویکردهای کنونی، از علم تا فرهنگ، با آرمان علو اسلامی سازگار نیست. این ناسازگاری، مانند سایهای سنگین، بر جامعه افتاده و مانع تحقق آرمانهای والای قرآنی شده است. اصلاح این کاستیها، نیازمند بازنگری عمیق در روشهای سنتی و اتخاذ رویکردهای عقلانی است.
| درنگ: فرهنگ کنونی، مانع تحقق علو اسلامی است و اصلاح آن ضروری است. |
نقد تکیه بر ذخایر گذشتگان
زیستن بر اساس ذخایر گذشتگان، بدون توجه به نیازهای زمانه، مانند حرکت در مسیری کهن با ابزارهای فرسوده است که مانع پیشرفت میشود. این نقد، بر ضرورت نوآوری و تطبیق با شرایط مدرن برای دستیابی به اقتدار و سعادت تأکید دارد. جامعهای که به گذشته چنگ میزند، از قافله پیشرفت بازمیماند.
| درنگ: نوآوری و تطبیق با زمان، کلید اقتدار و سعادت است. |
جمعبندی بخش نخست
بنیانهای معرفتی قرآنی، بر استنباط علمی و عقلانی استوار است. نقد سنتهای غیرعلمی، اجماعهای بیپایه و فرهنگهای ناکارآمد، راه را برای تحقق جامعهای مدرن و عقلانی هموار میسازد. این بخش، مانند مشعلی فروزان، بر ضرورت عقلانیت و نوآوری در مسیر اقتدار و سعادت تأکید دارد.
بخش دوم: اقتدار، سلامت و سعادت در پرتو عصمت و معصیت
اهمیت اقتدار، سلامت و سعادت
مباحث اقتدار، سلامت و سعادت، چونان ستونهای اصلی یک بنای رفیع، حیاتی و دینیاند. این موضوعات، به دلیل عمق و سنگینی، نیازمند بازنگری عمیق و دقیقاند. این مسائل، مانند رودی خروشان، بر تمامی شئون حیات انسانی و اجتماعی تأثیر میگذارند و اصلاح آنها، کلید سعادت جامعه است.
| درنگ: اقتدار، سلامت و سعادت، محورهای حیاتی برای اصلاح جامعهاند. |
اشتباهات چندصدساله در رویکردهای دینی
رویکردهای نادرست دینی در طول سدهها، مانند غباری بر آیینه حقیقت، اصلاح را دشوار ساخته است. این اشتباهات، ریشه در ناآگاهی و دوری از عقلانیت دارند و بازنگری آنها، مانند زدودن زنگار از فلزی گرانبها، ضروری است.
| درنگ: اشتباهات تاریخی در رویکردهای دینی، مانع اصلاح و پیشرفتاند. |
نقد رستگاری در حضور صفات منفی
فرد یا جامعهای که گرفتار جنون، قساوت یا سفاهت باشد، چونان کشتیای در طوفان، به رستگاری نمیرسد. این صفات، مانند موانعی صعبالعبور، راه کمال انسانی و اجتماعی را سد میکنند و حذف آنها، شرط لازم سعادت است.
| درنگ: جنون، قساوت و سفاهت، موانع رستگاریاند. |
عصمت و معصیت در انسان
انسان میتواند هم معصوم باشد و هم معصیت کند، مشروط بر آنکه معصیت با مرتبه عصمت او تناسب داشته باشد. این نسبیت، مانند ترازویی است که عصمت و معصیت را در برابر یکدیگر میسنجد و رفتار انسانی را شکل میدهد.
| درنگ: عصمت و معصیت در انسان، نسبی و متناسباند. |
عصمت تام الهی و عصمت تنزیلی انسانی
عصمت تام، تنها از آنِ خداست و غیر از او، همه دارای عصمت تنزیلیاند. این تمایز، مانند خطی روشن میان مطلق و نسبی، جایگاه انسان را در برابر خداوند مشخص میسازد. هرچه عصمت کاهش یابد، معصیت افزایش مییابد و این نسبیت، در همه انسانها جاری است.
| درنگ: عصمت تام مختص خداست و انسانها دارای عصمت نسبیاند. |
عصمت خیابانی و نظارت اجتماعی
نظارت اجتماعی، مانند نوری که در تاریکی میتابد، انسانها را در جامعه بهصورت نسبی معصوم میسازد. برای مثال، وجود دوربین مخفی، به دلیل آگاهی از رؤیت، انسان را از معصیت بازمیدارد. این نظارت، مانند نگهبانی هوشیار، رفتارها را به سوی عقلانیت هدایت میکند.
| درنگ: نظارت اجتماعی، عاملی برای ایجاد عصمت نسبی در جامعه است. |
عصمت الهی و اجتماعی
معصوم الهی، به دلیل رؤیت خداوند، و معصوم اجتماعی، به دلیل رؤیت جامعه، از معصیت پرهیز میکنند. این رؤیت، مانند سپری محافظ، انسان را از لغزش بازمیدارد. انکار نظارت الهی، مانند گسستن این سپر، به معصیت میانجامد.
| درنگ: رؤیت الهی و اجتماعی، عامل عصمت و پرهیز از معصیت است. |
نقد صفات مخل کمال
جنون، قساوت و سفاهت، مانند سمومی مهلک، مانع کمال انسانی و دستیابی به معرفت و وحیاند. انبیا، عارفان و اولیا، به دلیل فقدان این صفات، به کمال رسیدهاند، هرچند ممکن است معصیت نسبی داشته باشند.
| درنگ: فقدان جنون، قساوت و سفاهت، شرط کمال انسانی است. |
جنون و قساوت در رهبران
جنون و قساوت ممکن است در رهبران از ابتدا وجود داشته باشد یا در اثر فشار مسئولیت پدید آید. مانند بخاری پرمصرف که اتصالی ایجاد میکند، فشارهای سنگین میتواند سلامت روانی و اخلاقی رهبران را مختل سازد. از اینرو، آزمایش دورهای رهبران، هر چهار تا شش ماه، برای پیشگیری از این آسیبها ضروری است.
| درنگ: آزمایش دورهای رهبران، کلید حفظ سلامت جامعه است. |
جمعبندی بخش دوم
اقتدار، سلامت و سعادت، در گرو درک درست از عصمت و معصیت است. نظارت الهی و اجتماعی، مانند دو بال، انسان را به سوی کمال هدایت میکند. حذف صفات منفی، نظیر جنون و قساوت، و نظارت مستمر بر رهبران، از الزامات جامعهای سالم و عقلانی است.
بخش سوم: نقد فرهنگ ثوابمحوری و ضرورت عدالت اجتماعی
نقد فرهنگ ثوابمحوری
تأکید بر ثواب بهجای وجوب در کمک به فقرا، مانند ساختن بنایی بر پایهای سست، به کاستی و گمراهی جامعه انجامیده است. ثواب، انگیزهای تسبيبی و منفصل است که تنها برای گروهی اندک، مانند انبیا و اولیا، انگیزهساز است و برای اکثریت جامعه ناکارآمد است.
| درنگ: ثوابمحوری صوری، مانع تحقق عدالت اجتماعی است. |
نقد دین صوری و فقدان حقیقت
دین صوری، که فاقد شهود و حقیقت است، مانند پوستهای تهی، به بدبختی جامعه منجر شده است. مثالی از صاحبخانهای که به ظاهر پارسا بود، اما مستأجر را با بیرحمی بیرون کرد، نشاندهنده این فقدان حقیقت است. دین حقیقی، مانند چشمهای زلال، باید به صفا و عدالت منتهی شود.
| درنگ: دین صوری، فاقد حقیقت، به گمراهی میانجامد. |
نقد کاستی انگیزههای اخروی
تأکید بر ثواب و آخرت، برای اکثریت جامعه انگیزهساز نیست و به گمراهی منجر شده است. این انگیزهها، مانند بادی که به آسیاب نمیرسد، نمیتوانند چرخ جامعه را بچرخانند. زیست عقلانی، حتی در میان کافران، به سلامت و پیشرفت منجر شده، در حالی که ثوابمحوری صوری، جامعه را به عقب رانده است.
| درنگ: انگیزههای اخروی صوری، برای اکثریت ناکارآمدند. |
نقد سوءاستفاده از مفاهیم دینی
جنگهایی که به نام ثواب، مانند جهاد نکاح، انجام میشوند، فاقد حقیقت و صرفاً ابزار سیاسیاند. این سوءاستفادهها، مانند سوءاستفاده از فقرا برای کسب غنائم جنگی، به استضعاف و تخریب جامعه میانجامد.
| درنگ: سوءاستفاده از مفاهیم دینی، به استضعاف جامعه میانجامد. |
وجوب کمک به فقرا و الزامات قرآنی
قرآن کریم میفرماید:
﴿وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ (نساء: ۵).
«و در آن [اموال] به آنها روزی دهید و لباسشان بپوشانید و با آنها سخنی شایسته بگویید.»
این آیه، مانند فرمانی الهی، بر وجوب تأمین نیازهای مادی و معنوی محرومان تأکید دارد. اهمال در این امر، به دزدی، فساد و ناامنی منجر میشود. کمک به فقرا، نه برای ثواب، بلکه برای حفظ امنیت و سلامت جامعه واجب است.
| درنگ: کمک به فقرا، واجب اجتماعی برای حفظ امنیت و سلامت جامعه است. |
نقد ناآگاهی از آثار معصیت
معصیت، مانند زهری مهلک، به دلیل ناآگاهی از آثار آن به راحتی انجام میشود. مثالی از خوردن آب به نیت شراب، که تجري نامیده میشود، نشاندهنده تأثیر نیت بر آثار اعمال است. آگاهی از آثار واقعی معصیت، مانند آگاهی از زهر، انسان را از ارتکاب آن بازمیدارد.
| درنگ: آگاهی از آثار معصیت، مانع ارتکاب آن است. |
مدیریت جامعه با فیزیک اعمال
جامعه با ثواب اداره نمیشود، بلکه با فیزیک و آثار عملی اعمال مدیریت میشود. مانند غذایی که اگر مناسب باشد به سلامت و اگر نامناسب باشد به بیماری میانجامد، اعمال عقلانی نیز سلامت اجتماعی را تضمین میکنند. این اصل، مانند قانونی طبیعی، بر ضرورت مدیریت علمی و عقلانی تأکید دارد.
| درنگ: مدیریت جامعه، بر پایه فیزیک اعمال و عقلانیت است. |
مزیت مؤمن بر کافر
مؤمن، علاوه بر زیست عقلانی، از انگیزه اخروی برخوردار است که او را از کافر پیش میاندازد. این مزیت، مانند بالهایی است که مؤمن را به اوج سعادت میرساند، مشروط بر آنکه فیزیک اعمال را نیز رعایت کند.
| درنگ: انگیزه اخروی، مزیت مؤمن بر کافر در زیست عقلانی است. |
جمعبندی بخش سوم
فرهنگ ثوابمحوری صوری، مانند سدی در برابر عدالت اجتماعی، به کاستی و گمراهی منجر شده است. قرآن کریم، با تأکید بر وجوب کمک به فقرا، راه را برای سلامت و امنیت جامعه هموار میسازد. مدیریت عقلانی و آگاهی از آثار واقعی اعمال، کلید سعادت اجتماعی است.
سخن پایانی
اقتدار، سلامت و سعادت در نظام معرفتی قرآنی، مانند سه گوهر در یک تاج، در گرو زیست عقلانی، آگاهی از آثار واقعی اعمال و تعهد به عدالت اجتماعی است. قرآن کریم، با آیه
﴿وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ (نساء: ۵)، بر ضرورت تأمین نیازهای محرومان تأکید دارد. فرهنگ ثوابمحوری صوری، مانند سرابی فریبنده، جامعه را از سعادت محروم کرده و حذف صفات منفی، نظیر جنون و قساوت، و مدیریت علمی، راه را برای احیای اقتدار و سعادت هموار میسازد. این اثر، مانند مشعلی در تاریکی، در پی احیای معارف قرآنی در قالبی مدرن و عقلانی است.
| با نظارت صادق خادمی |