در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1742

متن درس





تحلیل فلسفی اقتدار، سعادت و سلامت انسان در نظام معرفتی قرآنی

تحلیل فلسفی اقتدار، سعادت و سلامت انسان در نظام معرفتی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۴۲)

دیباچه

نظام معرفتی قرآنی، چونان چراغی فروزان، راه سعادت و سلامت انسان را روشن می‌سازد و اقتدار او را در پرتو تعهد به حقایق الهی و تعادل میان دنیا و آخرت تعریف می‌کند. این نوشتار، با تأمل در مفاهیم عمیق اقتدار، سعادت و سلامت، به بررسی رابطه میان این سه مفهوم در چارچوب تعالیم قرآنی می‌پردازد. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتار خود، با نگاهی فلسفی و عمیق، به نقد اهمال نسبت به دنیا و تأثیر آن بر آخرت پرداخته و بر ضرورت آگاهی در اعمال، عدالت اجتماعی و اصلاح ساختاری جامعه تأکید ورزیده‌اند.

بخش نخست: اقتدار انسان در نظام قرآنی

تعریف اقتدار در پرتو سعادت و سلامت

اقتدار انسان در نظام معرفتی قرآنی، نه صرفاً در سلطه بر امور مادی، بلکه در توانایی او در مدیریت هماهنگ دنیا و آخرت نهفته است. این اقتدار، چونان درختی تناور، ریشه در تعهد به سعادت و سلامت دارد. انسان مقتدر، با آگاهی و عمل صالح، میان اهداف مادی و معنوی تعادل برقرار می‌کند و از این‌رو، به جای غرق شدن در یکی از این دو ساحت، هر دو را در خدمت کمال خویش به کار می‌گیرد.

درنگ: اقتدار انسان در نظام قرآنی، در گرو تعهد و الزام به سعادت و سلامت است، که نیازمند تعادل میان اهداف مادی و معنوی است.

پیوستگی دنیا و آخرت

قرآن کریم، با بیانی بلیغ، پیوستگی میان دنیا و آخرت را یادآور می‌شود: ﴿مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا﴾ (اسراء: ۷۲). هر کس در این جهان کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراه‌تر است. این آیه، چونان آینه‌ای شفاف، نشان می‌دهد که اهمال در دنیا، به محرومیت در آخرت می‌انجامد. انسان اگر در این جهان از آگاهی و عمل صالح غفلت ورزد، در جهان باقی نیز از نور هدایت محروم خواهد ماند.

درنگ: اهمال نسبت به دنیا، به کوری در دنیا و آخرت منجر می‌شود، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «هر کس در این جهان کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراه‌تر است.»

نقد اهمال نسبت به دنیا

اهمال نسبت به دنیا، چونان سایه‌ای سنگین، بر انگیزه و نشاط عملی انسان چیره می‌شود و به رکود در کار، علاقه و رشد دنیوی می‌انجامد. این غفلت، انسان را از توانمندی لازم برای مدیریت زندگی مادی و معنوی محروم می‌سازد و کارایی اجتماعی او را کاهش می‌دهد. استاد فرزانه تأکید دارند که تأکید بیش از حد بر آخرت، به مثابه آشپزی است که از بوی غذا بی‌اشتها می‌شود و از لذت زندگی محروم می‌گردد.

درنگ: تأکید بیش از حد بر آخرت، انسان را از استشمام دنیا محروم کرده و به کاهش انگیزه و نشاط زندگی می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش نخست

اقتدار انسان در نظام قرآنی، در گرو تعادل میان دنیا و آخرت است. این اقتدار، با آگاهی و عمل صالح به دست می‌آید و اهمال در یکی از این دو ساحت، به محرومیت در هر دو می‌انجامد. قرآن کریم، با تأکید بر پیوستگی دنیا و آخرت، انسان را به زندگی آگاهانه و متعادل دعوت می‌کند.

بخش دوم: نقد رویکردهای صوری در اعمال دینی

نقد وظیفه‌محوری بدون توجه به نتیجه

تأکید صرف بر انجام وظیفه بدون توجه به نتایج آن، چونان خوردن غذایی بدون آگاهی از کیفیت آن، بی‌فایده است. استاد فرزانه تأکید دارند که وظیفه و نتیجه باید هم‌راستا باشند. انجام تکلیف بدون شناخت آثار آن، مانند غسل پشه‌ای است که بی‌توجه به نتیجه، صرفاً برای رفع تکلیف انجام می‌شود. این رویکرد، به پوچی اعمال و کاهش کارایی آن‌ها می‌انجامد.

درنگ: انجام وظیفه بدون شناخت نتیجه، مانند خوردن غذا بدون آگاهی از کیفیت آن، بی‌فایده است و به پوچی اعمال می‌انجامد.

آگاهی در اعمال

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ﴾ (عبس: ۲۴). پس انسان باید به غذای خود بنگرد. این آیه، چونان مشعلی روشنگر، بر ضرورت آگاهی در مصرف و اعمال تأکید دارد. انسان باید با هوشیاری، آثار اعمال خود را ارزیابی کند تا از سلامت جسمی و معنوی خویش محافظت نماید.

درنگ: آگاهی در اعمال، شرط لازم برای سلامت جسمی و معنوی است، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «پس انسان باید به غذای خود بنگرد.»

نقد احکام بدون نتیجه

اجرای احکام بدون توجه به آثار واقعی آن‌ها، مانند اعدام‌های مکرر بدون تأثیر مثبت، نه‌تنها به اصلاح جامعه منجر نمی‌شود، بلکه گاه نتایج معکوس به بار می‌آورد. استاد فرزانه با تمثیلی بدیع، این رویکرد را به «غسل پشه» تشبیه می‌کنند که بی‌توجه به نتیجه، صرفاً برای رفع تکلیف انجام می‌شود. احکام الهی، دارای ملاکات واقعی و نفس‌الامری هستند و اجرای صوری آن‌ها، از ارزش معنوی آن‌ها می‌کاهد.

درنگ: احکام الهی دارای ملاکات واقعی و نفس‌الامری هستند و نباید به‌صورت صوری اجرا شوند.

نقد قربت صوری

اعمال صوری، مانند خوردن غذای ناسالم یا خواندن نمازی بی‌روح با نیت قربت، چونان درختی بی‌ثمر، فاقد ارزش معنوی است. استاد فرزانه تأکید دارند که نیت قربت، تنها زمانی ارزشمند است که با عمل سالم و شایسته همراه باشد. این نقد، به ضرورت اخلاص و آگاهی در اعمال و پرهیز از ریاکاری اشاره دارد.

درنگ: اعمال صوری با نیت قربت، فاقد ارزش معنوی است و اخلاص در عمل، نیازمند انطباق نیت و عمل است.

جمع‌بندی بخش دوم

اعمال دینی باید با آگاهی و توجه به نتایج آن‌ها انجام شوند. اجرای صوری احکام و اعمال، نه‌تنها به سعادت و سلامت انسان نمی‌انجامد، بلکه گاه به نتایج معکوس منجر می‌شود. قرآن کریم، با دعوت به آگاهی در اعمال، انسان را به سوی زندگی سالم و شایسته هدایت می‌کند.

بخش سوم: نقد نگرش‌های ناصواب به دنیا

دنائت در نفس، نه در دنیا

استاد فرزانه تأکید دارند که دنائت، نه در ذات دنیا، بلکه در نفس انسان نهفته است. دنیا، چونان آینه‌ای پاک، حقیقتی شریف و عزیز است. نسبت دادن دنائت به دنیا، از سر خودخواهی است و انسان را از اصلاح نفس خویش بازمی‌دارد. این دیدگاه، به ضرورت خودشناسی و پرهیز از سرزنش دنیا تأکید دارد.

درنگ: دنائت در نفس انسان است، نه در دنیا؛ دنیا حقیقتی شریف و عزیز است.

پیامدهای اهمال دنیا

اهمال نسبت به دنیا، به بی‌قیدی، درویشی و صوفی‌گری منجر شده و جامعه را از پیشرفت باز داشته است. این رویکرد، چونان بادی سرد، انگیزه و نشاط اجتماعی را خاموش می‌کند و به رکود در کار و رشد دنیوی می‌انجامد. استاد فرزانه با نقد این نگرش، بر ضرورت توجه به دنیا به‌عنوان بستری برای کمال و سعادت تأکید دارند.

درنگ: اهمال دنیا به بی‌قیدی و صوفی‌گری منجر شده و جامعه را از پیشرفت باز داشته است.

تغییر سبک زندگی عالمان دینی

در گذشته، عالمان دینی با ساده‌زیستی، چونان ستارگانی در شب، الگویی برای زهد و تقوا بودند. اما امروزه، گرایش به تجمل‌گرایی، برخی از این الگوها را کم‌رنگ کرده است. این تغییر، به دوری از زهد حقیقی و تأثیر فرهنگ مادی بر حوزه‌های علمی اشاره دارد.

درنگ: گرایش برخی عالمان دینی به تجمل‌گرایی، نشانه دوری از زهد حقیقی و تأثیر فرهنگ مادی است.

جمع‌بندی بخش سوم

نگرش ناصواب به دنیا، انسان را از اصلاح نفس و بهره‌گیری از ظرفیت‌های دنیا محروم می‌سازد. دنائت، در اعمال نفسانی انسان است، نه در ذات دنیا. اهمال دنیا، به رکود و بی‌قیدی منجر شده و جامعه را از پیشرفت باز می‌دارد. اصلاح این نگرش، نیازمند خودشناسی و توجه به دنیا به‌عنوان بستری برای کمال است.

بخش چهارم: موانع کمال انسانی و اختلال اجتماعی

موانع کمال انسان

سه صفت جنون، قساوت و سفاهت، چونان زنجیرهایی سنگین، انسان را از رسیدن به کمال و وحی بازمی‌دارند. این صفات، به اختلالات روانی و اخلاقی اشاره دارند که معرفت الهی را مختل می‌کنند. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان برای پرواز به سوی کمال، باید از این سه صفت رهایی یابد.

درنگ: جنون، قساوت و سفاهت، موانع اصلی رسیدن انسان به کمال و معرفت الهی هستند.

جنون و قساوت در سردمداران

جنون و قساوت در سردمداران جامعه، چونان طوفانی ویرانگر، به اختلال در مدیریت و رهبری می‌انجامد. این صفات، توانایی تصمیم‌گیری عقلانی و عادلانه را از رهبران سلب کرده و جامعه را به سوی آشوب سوق می‌دهد.

درنگ: جنون و قساوت در سردمداران، به اختلال در مدیریت و رهبری جامعه منجر می‌شود.

سفاهت در مردم عادی

سفاهت در مردم عادی، چونان مهی غلیظ، آن‌ها را به دنباله‌روی کورکورانه و مریدی بی‌منطق سوق می‌دهد. این صفت، به فقدان عقلانیت در توده‌ها و انحرافات اجتماعی ناشی از آن اشاره دارد.

درنگ: سفاهت در مردم عادی، به دنباله‌روی کورکورانه و انحرافات اجتماعی می‌انجامد.

عصمت و معصیت در انبیا

انبیا، به‌رغم عصمت نسبی، از جنون، قساوت و سفاهت مبرا بودند. معصیت آن‌ها، متناسب با مرتبه‌شان بود و هرگز به کمال انسانی آن‌ها خللی وارد نکرد. این تمایز، نشان‌دهنده تفاوت میان معصیت نسبی و صفات مخل کمال است.

درنگ: انبیا از جنون، قساوت و سفاهت مبرا بودند، اما معصیت نسبی متناسب با مرتبه‌شان داشتند.

جمع‌بندی بخش چهارم

جنون، قساوت و سفاهت، موانع اصلی کمال انسانی و سلامت اجتماعی هستند. این صفات، در سطوح فردی و اجتماعی، به اختلال در معرفت و مدیریت منجر می‌شوند. رهایی از این موانع، شرط لازم برای پرواز به سوی کمال و وحی است.

بخش پنجم: ضرورت عدالت اجتماعی و رفع محرومیت

دستور قرآنی برای رفع فقر

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ (نساء: ۵). در اموال به آن‌ها روزی دهید، لباسشان بپوشانید و با آن‌ها سخنی شایسته بگویید. این آیه، چونان ندایی الهی، بر ضرورت تأمین نیازهای مادی و معنوی محرومان تأکید دارد تا سلامت و انسجام جامعه حفظ شود.

درنگ: قرآن کریم با تأکید بر تأمین نیازهای محرومان، به حفظ سلامت و انسجام جامعه دعوت می‌کند.

خطر محرومیت اجتماعی

محرومیت فقرا، چونان آتشی زیر خاکستر، به جرم، فساد و تخریب جامعه منجر می‌شود. استاد فرزانه با تمثیلی از رفتگری که در سرما کار می‌کند، نشان می‌دهند که فقر و محرومیت، کرامت انسانی را خدشه‌دار کرده و به انحرافات اجتماعی می‌انجامد.

درنگ: محرومیت فقرا، به جرم، فساد و تخریب جامعه منجر می‌شود.

نقد نظام مالیاتی

نظام مالیاتی کنونی، به جای اخذ مالیات از ثروتمندان، بر اقشار ضعیف فشار می‌آورد و به نابرابری دامن می‌زند. استاد فرزانه تأکید دارند که مالیات عادلانه، باید از ثروتمندان اخذ شود تا امکانات به محرومان برسد و شکاف اجتماعی کاهش یابد.

درنگ: نظام مالیاتی عادلانه، با اخذ مالیات از ثروتمندان، به کاهش نابرابری و تأمین نیازهای محرومان کمک می‌کند.

نقد خیریه‌های صوری

کمک‌های صوری، مانند دادن غذای ناچیز به فقرا، چونان آبی بر سنگ، به تحقیر آن‌ها منجر می‌شود. این اقدامات، به جای حل ریشه‌ای مشکلات، تنها صورت مسئله را پنهان می‌کنند.

درنگ: کمک‌های صوری به فقرا، به جای حل مشکل، به تحقیر آن‌ها می‌انجامد.

نقد مدیریت منابع وقفی

یک‌سوم اموال کشور وقف است، اما به دلیل سوءمدیریت، این منابع نفله می‌شود و به فقرا نمی‌رسد. استاد فرزانه تأکید دارند که مدیریت صحیح این منابع، می‌تواند به رفع فقر و محرومیت کمک کند.

درنگ: سوءمدیریت منابع وقفی، مانع بهره‌مندی فقرا از این اموال می‌شود.

ضرورت عمل جراحی اجتماعی

جامعه، چونان بیماری دردمند، نیازمند عمل جراحی اجتماعی است، نه اصلاحات سطحی با دارو. این عمل جراحی، به تغییرات ساختاری در نظام اقتصادی و اجتماعی برای رفع نابرابری اشاره دارد.

درنگ: جامعه نیازمند عمل جراحی اجتماعی برای رفع نابرابری و فساد است.

نقد برده‌داری مدرن

پدیده‌هایی مانند خرید و فروش زنان تحت پوشش دین، چونان زخمی عمیق، به برده‌داری مدرن در جوامع اسلامی منجر شده است. این انحرافات، با ادعاهای حقوق بشری در جهان در تناقض است و نشان‌دهنده نیاز به اصلاحات عمیق دارد.

درنگ: پدیده‌های برده‌داری مدرن، نشان‌دهنده انحرافات اخلاقی و اجتماعی تحت پوشش دین است.

جمع‌بندی بخش پنجم

عدالت اجتماعی و رفع محرومیت، از ارکان اصلی نظام معرفتی قرآنی است. قرآن کریم، با تأکید بر تأمین نیازهای محرومان، به حفظ سلامت و انسجام جامعه دعوت می‌کند. نظام مالیاتی ناکارآمد، سوءمدیریت منابع وقفی و کمک‌های صوری، به نابرابری و فساد دامن زده‌اند. رفع این مشکلات، نیازمند عمل جراحی اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت است.

بخش ششم: پرورش عقل و نقش فرهنگ عاشورایی

لزوم صیقل دادن عقل

عقل، چونان شمشیری تیز، باید با نماز، دعا، ذکر و علم صیقل داده شود تا از جنون، قساوت و سفاهت مصون بماند. این صیقل، به پرورش عقل برای دستیابی به معرفت حقیقی کمک می‌کند.

درنگ: عقل باید با نماز، دعا، ذکر و علم صیقل داده شود تا از جنون، قساوت و سفاهت مصون بماند.

نقش فرهنگ عاشورایی در اصلاح جامعه

شعار قرآنی ﴿وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ باید در ایام محرم ترویج شود تا مشکلات اجتماعی رفع گردد. فرهنگ عاشورایی، چونان جریانی زلال، می‌تواند با ترویج عدالت و رفع محرومیت، به احیای جامعه کمک کند.

درنگ: ترویج شعار قرآنی تأمین نیازهای محرومان در فرهنگ عاشورایی، به رفع مشکلات اجتماعی کمک می‌کند.

هدف انقلاب ۵۷

انقلاب ۵۷، چونان پرچمی برافراشته، باید سهل‌نگری و رفع محرومیت را در جهان ترویج کند. این رسالت، به تحقق عدالت و سعادت اجتماعی در سطح جهانی اشاره دارد.

درنگ: انقلاب ۵۷ باید سهل‌نگری و رفع محرومیت را در جهان ترویج کند.

جمع‌بندی بخش ششم

پرورش عقل و ترویج فرهنگ عاشورایی، دو رکن اساسی برای اصلاح جامعه و دستیابی به کمال انسانی هستند. عقل صیقل‌یافته، انسان را از موانع کمال دور می‌کند و فرهنگ عاشورایی، با تکیه بر تعالیم قرآنی، به رفع محرومیت و تحقق عدالت کمک می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

اقتدار، سعادت و سلامت انسان در نظام معرفتی قرآنی، در گرو تعادل میان دنیا و آخرت، آگاهی در اعمال و تعهد به عدالت اجتماعی است. آیات کریمه قرآن، چونان مشعل‌هایی فروزان، بر پیوستگی این دو ساحت و ضرورت تأمین نیازهای محرومان تأکید دارند. اهمال دنیا، به رکود، بی‌قیدی و فساد اجتماعی منجر شده و جامعه را از سلامت و سعادت محروم می‌سازد. نظام‌های مالیاتی ناکارآمد، سوءمدیریت منابع وقفی و تمرکز ثروت در دست عده‌ای محدود، به نابرابری و افزایش جرایم دامن زده‌اند. رفع این مشکلات، نیازمند عمل جراحی اجتماعی، توزیع عادلانه ثروت و پرورش عقل با پرهیز از جنون، قساوت و سفاهت است. انقلاب ۵۷، با تکیه بر فرهنگ عاشورایی و شعارهای قرآنی، می‌تواند با ترویج عدالت و رفع محرومیت، به احیای اقتدار انسانی و سعادت اجتماعی منجر شود.

با نظارت صادق خادمی