در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 1

متن درس





مقدمه‌ای بر شرح فصوص الحکم

مقدمه‌ای بر شرح فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱)

دیباچه: درآمدی بر عرفان و فصوص الحکم

عرفان، چونان دریایی ژرف و پرتلاطم، در گستره معرفت بشری جایگاهی بی‌همتا دارد. این علم، که در پی وصول به حقیقت الهی و کمال وجودی انسان است، نیازمند تبیینی دقیق و منظم است تا هم مبانی نظری آن روشن گردد و هم جایگاه عملی آن در مسیر سلوک انسانی آشکار شود. این نوشتار، با هدف بازنویسی و تدوین علمی مقدمه‌ای بر شرح فصوص الحکم ابن‌عربی، می‌کوشد تا با قلمی متین و آکادمیک، مفاهیم عرفانی را به‌گونه‌ای ارائه دهد که چونان پلی استوار، ذهن مخاطب را به سوی ژرفای این اثر بی‌نظیر رهنمون سازد. فصوص الحکم، چون گوهری درخشان در تاج عرفان نظری، نه‌تنها چکیده‌ای از معارف ابن‌عربی است، بلکه نقشه‌ای است که راه سلوک را برای سالکان حقیقت روشن می‌سازد.

بخش نخست: اهمیت مقدمه در تبیین عرفان

ضرورت تدوین مقدمه

پیش از ورود به محتوای فصوص الحکم و شرح آن، تدوین مقدمه‌ای جامع و روشنگر ضروری است. این مقدمه، چونان چراغی در تاریکی، چارچوبی مفهومی برای فهم عمیق‌تر مطالب فراهم می‌آورد و ذهن مخاطب را برای دریافت معارف عرفانی آماده می‌سازد. عرفان، به دلیل پیچیدگی و ظرافت ذاتی‌اش، نیازمند نقشه‌ای است که مسیر را برای سالک هموار کند، و مقدمه این نقش را به نیکویی ایفا می‌کند.

هدف از نگارش مقدمه

هدف از این مقدمه، ارائه تصویری روشن از چیستی عرفان، تفاوت‌های عرفان نظری و عملی، و جایگاه والای فصوص الحکم در سنت عرفانی است. این تبیین، چونان کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و مخاطب را به دیدی کل‌نگر و منسجم در مطالعه این اثر رهنمون می‌سازد.

درنگ: مقدمه در متون عرفانی، به‌ویژه فصوص الحکم، چونان پلی است که ذهن مخاطب را به ژرفای معارف عرفانی متصل می‌سازد و چارچوبی برای فهم دقیق و منظم فراهم می‌آورد.

بخش دوم: ماهیت و ویژگی‌های عرفان

پیچیدگی و شیرینی عرفان

عرفان، چونان مسیری باریک و پرپیچ‌وخم، پیچیده‌ترین و در عین حال شیرین‌ترین علم بشری است. این پیچیدگی نه از نقص، بلکه از ظرافت و عمق بی‌کران آن سرچشمه می‌گیرد. عرفان، به مثابه قله‌ای رفیع در سلسله معارف انسانی، دشوار اما دل‌انگیز است. شیرینی آن از اتصال به حقیقت الهی و معرفت نفس نشأت می‌گیرد، و پیچیدگی‌اش از گستردگی مراتب وجودی و دشواری وصول به آن‌ها.

استقامت عرفان در پرتو پیچیدگی

استقامت و پایداری عرفان، نتیجه ژرفای آن است. مسیرهای ساده و هموار، چون بازی‌های کودکانه، فاقد عمق و ارزش عرفانی‌اند. پیچیدگی عرفان، نشانه والایی و ظرافت آن است، چنان‌که گوهری گران‌بها در اعماق زمین نهان است و به‌آسانی به دست نمی‌آید.

عرفان: اوج کمال انسانی

عرفان، وصول به معرفت الهی و اوج قامت وجودی انسان است. این علم، چونان بالی است که انسان را از مراتب نازل وجودی به قله‌های کمال رهنمون می‌سازد و او را به حقیقت هستی متصل می‌کند.

درنگ: عرفان، چونان قله‌ای رفیع، عالی‌ترین مرتبه معرفت بشری است که انسان را به سوی کمال وجودی و اتصال به حقیقت الهی هدایت می‌کند.

بخش سوم: تقسیم‌بندی عرفان به نظری و عملی

تقسیم عرفان به دو قسم

عرفان، مشابه علوم دینی چون اصول و فقه، به دو حوزه نظری و عملی تقسیم می‌شود. عرفان نظری، مبانی و کلیات معرفتی را ترسیم می‌کند، در حالی که عرفان عملی، این مبانی را در ساحت زندگی و سلوک به اجرا درمی‌آورد.

عرفان نظری: زیربنای عرفان عملی

عرفان نظری، چونان بنیادی استوار، زیرساخت عرفان عملی را تشکیل می‌دهد. بدون فهم دقیق مبانی نظری، عرفان عملی به انحراف می‌انجامد. عرفان نظری، نقشه‌ای است که مسیر سلوک را روشن می‌سازد، و عرفان عملی، پیاده‌سازی این نقشه در وجود سالک است.

تعریف عرفان نظری

عرفان نظری، معرفتی است که به شهود خالص و وصول به حقیقت الهی منجر می‌شود. این معرفت، در ساحت اندیشه و تأمل باقی می‌ماند و چونان آینه‌ای، حقیقت را در ذهن سالک بازمی‌تاباند.

تعریف عرفان عملی

عرفان عملی، معرفتی است که از ساحت اندیشه به میدان عمل کشیده می‌شود. این عمل، ریشه در معرفت نظری دارد و بدون آن، فاقد اصالت است. عرفان عملی، تجلی معرفت نظری در رفتار و سلوک سالک است، مانند عباداتی که با نیت خالص انجام می‌گیرند.

ارتباط ذهنیت و عمل

هر عملی، ریشه در ذهنیت دارد. حتی جاهل نیز بر اساس ذهنیت خود، هرچند مبتنی بر توهم یا جهل، عمل می‌کند. ذهنیت، چونان ریشه‌ای است که درخت عمل را تغذیه می‌کند و اراده و رفتار را شکل می‌دهد.

اهمیت نیت در شرع

شرع به نیت اهمیتی بی‌نظیر می‌دهد، چنان‌که در حدیث آمده است: «نیت مؤمن بهتر از عمل اوست». عمل، تجلی نیت و باطن انسان است، و ارزش آن به خلوص نیت وابسته است.

عرفان: رؤیت و عمل

عرفان، رؤیت حقیقت است که در دو ساحت تجلی می‌یابد: رؤیت به رؤیت (عرفان نظری) و رؤیت به عمل (عرفان عملی). این دو، چونان دو بال، سالک را به سوی حقیقت پرواز می‌دهند.

عبادت: جوهره عمل اولیای الهی

اولیای الهی هیچ عملی را بدون نیت عبادی انجام نمی‌دهند. قرآن کریم می‌فرماید:
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ (و به آنها جز این دستور داده نشده بود که خدا را بپرستند). این آیه، بر این حقیقت تأکید دارد که تمامی اعمال اولیا در راستای عبادت و قرب الهی است.

تقسیم‌بندی اعمال

اعمال به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  • مأموربه: اعمالی عبادی که به دستور الهی انجام می‌شوند.
  • مباح: اعمالی که نه واجب‌اند و نه ممنوع، بلکه اجازه انجام دارند.
  • ضد ارزش: اعمالی که حرام و ممنوع‌اند.

اولیای الهی، حتی در امور روزمره مانند خوردن و راه رفتن در بازار، با نیت قربت به خدا عمل می‌کنند، که این خود عبادتی والاست.

تقدم عرفان نظری بر عملی

بدون تسلط بر عرفان نظری، ورود به عرفان عملی ممکن است به انحراف منجر شود. عرفان نظری، چونان پایه‌ای است که عرفان عملی بر آن استوار می‌گردد.

درنگ: عرفان نظری، چونان نقشه‌ای است که مسیر سلوک را ترسیم می‌کند، و عرفان عملی، پیاده‌سازی این نقشه در ساحت وجودی سالک است. بدون تسلط بر عرفان نظری، سلوک عملی به انحراف می‌انجامد.

بخش چهارم: منابع عرفان نظری و عملی

منابع عرفان عملی

منابع اصلی عرفان عملی شامل متون الهی چون قرآن کریم، صحیفه سجادیه، نهج‌البلاغه، و آثار معصومین (ع) است. همچنین، کتب عرفانی مانند «منازل السائرین» که مراحل سلوک را تبیین می‌کنند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

منابع عرفان نظری

در عرفان نظری، آثار ابن‌عربی، به‌ویژه «فصوص الحکم» و «فتوحات مکیه»، به دلیل عمق و جامعیت، در صدر منابع قرار دارند. این آثار، چونان اقیانوسی بی‌کران، تمامی معارف عرفانی را در خود جای داده‌اند.

بخش پنجم: جایگاه ابن‌عربی و فصوص الحکم در عرفان

تحول عرفان با ابن‌عربی

عرفان پیش از ابن‌عربی، در قرن پنجم، محدود و ساده بود. با ظهور او، عرفان به شکلی جامع و عمیق ظاهر شد، مشابه تحولی که عالمان دینی در علم اصول ایجاد کردند. ابن‌عربی، چونان اقیانوسی ژرف، عرفان را به مرتبه‌ای والا ارتقا داد.

ذهن و دل ابن‌عربی

ابن‌عربی با ذهنی گشاده و دلی متعالی، حقایق عرفانی را به‌گونه‌ای بی‌نظیر تبیین کرد. گشایش ذهن او، نتیجه شهود عمیق و اتصال به عالم معنا بود، چنان‌که معارفش چون ستارگانی در آسمان عرفان می‌درخشند.

آثار برجسته ابن‌عربی

دو اثر اصلی ابن‌عربی عبارت‌اند از:

  • فصوص الحکم: کتابی منظم، محدود، اما عمیق و دقیق.
  • فتوحات مکیه: گسترده‌ترین اثر عرفانی که تمامی ره‌آوردهای او و دیگران را دربرمی‌گیرد.

تمایز فصوص ابن‌عربی با فصوص فارابی

فصوص ابن‌عربی، که به عرفان اختصاص دارد، با فصوص فارابی، که در حوزه حکمت و فلسفه است، متفاوت است. این تمایز، چونان جدایی دو رودخانه با سرچشمه‌های متفاوت، آشکار است.

نقش شاگردان ابن‌عربی

شاگردان ابن‌عربی، به‌ویژه صدرالدین قونوی، عرفان او را تصحیح و تکمیل کردند. قونوی، چونان باغبانی ماهر، شاخسارهای عرفان استادش را هرس کرد و آن را به نظمی نوین آراست.

شروح بر فصوص الحکم

شروح متعددی بر فصوص نوشته شده است، از جمله:

  • شرح عبدالرزاق کاشانی: محکم، اما مختصر.
  • شرح جندی: مقدم بر شرح قیصری، اما کمتر منظم.
  • شرح قیصری: مبسوط، منظم و مناسب برای تدریس، بهترین شرح موجود.

جایگاه فصوص در تاریخ عرفان

فصوص الحکم، به دلیل عمق و تأثیرگذاری، چونان گوهری درخشان در تاریخ عرفان، بیشترین توجه عرفا و حکما را به خود جلب کرده است. این اثر، مشابه کتاب‌های بنیادین در علوم دینی، شروح و نقدهای بی‌شماری را به خود اختصاص داده است.

تعداد شروح بر فصوص

تاکنون حدود دویست شرح و نقد بر فصوص الحکم نوشته شده است، که نشان‌دهنده اهمیت بی‌نظیر این اثر در عرفان است.

درنگ: فصوص الحکم، چونان گوهری درخشان در تاریخ عرفان، با حدود دویست شرح و نقد، جایگاهی بی‌همتا در معارف عرفانی دارد.

بخش ششم: دیدگاه‌های متفاوت نسبت به ابن‌عربی

ستایش ابن‌عربی

بسیاری از عرفا و شارحان، ابن‌عربی را استاد بی‌بدیل عرفان می‌دانند و سخنانش را مبتنی بر شهود و رؤیت می‌شمارند. برخی برای او مقاماتی چون خاتمیت، ولایت و حتی عصمت قائل شده‌اند، چنان‌که فصوص را چون کتابی آسمانی ارج می‌نهند.

نقد ابن‌عربی

در مقابل، گروهی سخنان او را خالی از اشکال نمی‌دانند. برخی او را به دلیل دیدگاه‌های جنجالی مورد انتقاد قرار داده و حتی او را زندانی یا کفرآمیز خوانده‌اند. این دوگانگی، چونان دو سوی یک سکه، نشان‌دهنده تأثیر عمیق ابن‌عربی است.

دوگانگی در عصر معاصر

این دوگانگی همچنان ادامه دارد. برخی فصوص را چون قرآن کریم ارج می‌نهند، در حالی که دیگران آن را نادرست یا حتی حرام می‌دانند. این تناقض، نشان از عظمت ابن‌عربی است که هم ستایش شده و هم آماج نقدهای تند قرار گرفته است.

عظمت ابن‌عربی در دوگانگی

عظمت ابن‌عربی در این است که توانسته است هم چون ستاره‌ای درخشان مورد ستایش باشد و هم چون صخره‌ای استوار، نقدهای تند را به خود جلب کند. این دوگانگی، خود گواهی بر تأثیر بی‌نظیر او بر عرفان است.

بخش هفتم: استقلال عرفان شیعه

استقلال عرفان شیعه

عرفان شیعه، چونان درختی تنومند با ریشه‌های عمیق در ولایت و عصمت اهل بیت (ع)، مستقل و بی‌نیاز از دیگران است. هر حقیقت عرفانی، در نهایت به قامت اهل بیت، به‌ویژه امام علی (ع)، سنجیده می‌شود.

ولایت: مبنای عرفان شیعه

عرفان شیعه، تنها در سایه ولایت معصومین معنا می‌یابد. چنان‌که امام صادق (ع) فرمود: «هرچه از این بیت نباشد، زخرف است» (یعنی هرچه از اهل بیت نباشد، ظاهری فریبنده اما باطنی پوچ دارد). زخرف، چون طلای بدلی، فاقد حقیقت است.

نیاز به تدوین عرفان شیعه

با وجود استقلال عرفان شیعه، فقدان متنی جامع و مدون در این حوزه احساس می‌شود. آثاری چون اسفار ملاصدرا یا گفتارهای سید حیدر آملی، هرچند ارزشمند، خالی از خلل نیستند.

لزوم تدوین متنی جدید

برای پاسخ به نقدهایی که عرفان شیعه را وابسته می‌دانند، تدوین کتابی جامع و منطبق با مبانی شیعی ضروری است. این متن باید چون مشعلی فروزان، راه عرفان شیعی را روشن سازد.

تصحیح عرفان عملی شیعه

در عرفان عملی نیز، تلاش‌هایی مانند شرح منازل السائرین با هدف تبیین عرفان عملی شیعی انجام شده است، که کاملاً با اعتقادات شیعه همخوان است.

درنگ: عرفان شیعه، با تکیه بر ولایت و عصمت اهل بیت (ع)، چونان درختی تنومند، مستقل و بی‌نیاز از دیگران است.

بخش هشتم: نقد و تصحیح فصوص الحکم

نقد علمی فصوص و شرح قیصری

فصوص الحکم و شرح قیصری، هرچند بهترین منابع عرفانی‌اند، خالی از اشکال نیستند. هدف این نوشتار، تصحیح این متون و تدوین عرفانی منطبق با مبانی شیعه است.

رویکرد تصحیح

در این تصحیح، هر آنچه با مبانی شیعی سازگار است، پذیرفته می‌شود و هرچه مشکل دارد، اعم از مسائل فلسفی، عرفانی، فقهی یا تاریخی، کنار گذاشته می‌شود.

عدم عصمت ابن‌عربی و قیصری

ابن‌عربی و قیصری معصوم نبودند و سخنانشان خالی از خلل نیست. برخی مطالب فصوص و شرح قیصری، بی‌اساس و نادرست است.

هدف نهایی

هدف، تدوین متنی است که از فصوص برتر و مناسب تدریس عرفان شیعه باشد. این متن باید عرفانی، منطقی و فلسفی باشد، نه کلامی.

نقد ورود از کلام به عرفان

یکی از اشکالات ابن‌عربی و قیصری، ورود از کلام به عرفان است، که باعث عدم دقت در منطق و فلسفه شده است. ورود از فلسفه، دقیق‌تر و استوارتر بود.

نمونه اشکالات فصوص

از جمله اشکالات فصوص، ابهام در تمایز میان اسماعیل و اسحاق در داستان ذبح است. برخی شارحان، به جای تصحیح، با تعصب سعی در توجیه دارند.

تدوین عرفان شیعی منطقی

هدف، تدوین عرفانی است که منطقی و فلسفی باشد، نه کلامی، و با ولایت امام علی (ع) هماهنگ باشد.

بخش نهم: جایگاه ابن‌عربی در نگاه شیعه

اهل سنت بودن ابن‌عربی

ابن‌عربی، به‌صورت شناسنامه‌ای، از اهل سنت و از فرقه حنبلی بود، که در مراتب پایین‌تر اهل سنت قرار دارد.

اشتباه در شیعه دانستن ابن‌عربی

برخی به اشتباه ابن‌عربی را شیعه می‌دانند، مشابه ادعای نادرست درباره برخی شخصیت‌های تاریخی. این دیدگاه، ناشی از انفعال است.

ولایت عامه ابن‌عربی

ابن‌عربی دارای ولایت عامه بود، نه خاصه. ولایت خاصه، مختص کسانی است که به ولایت امام علی (ع) متصل‌اند.

ارزش سخنان ابن‌عربی

از منظر «به آنچه گفته شده نگاه کن، نه به گوینده»، سخنان ابن‌عربی ارزشمندند، زیرا عمدتاً با ولایت امام علی (ع) سازگارند.

تسلط بر آثار ابن‌عربی

با توجه به گستردگی آثار ابن‌عربی، می‌توان او را به‌خوبی شناخت و سخنانش را نقد کرد. ادعای ناشناختن او، پذیرفتنی نیست.

اهمیت فصوص و فتوحات مکیه

این کتاب‌ها برای عارفان، چونان متون بنیادین در علوم دینی، پایه و اساس عرفان‌اند. بدون فهم آنها، ادعای عرفان بی‌معناست.

نقص در سخنان ابن‌عربی

هرچند سخنان ابن‌عربی عمیق‌اند، خالص از خطا نیستند. نقص او، به همان میزان بزرگی‌اش، بزرگ است.

بخش دهم: عصمت معصومین

نقص در همه علوم

همه علوم، حتی نزد بزرگان، دارای نقص‌اند. این نقص، دلیل نیاز به عصمت معصومین است.

لزوم تبعیت از معصومین

تنها معصومین شایسته تبعیت کامل‌اند. سخنان دیگران، در صورت هماهنگی با سنت معصومین، پذیرفته می‌شود.

نقد دقیق و منصفانه

در نقد دیگران، باید منصف و دقیق بود تا از اشکال بی‌مورد یا پذیرش خطا جلوگیری شود.

درنگ: تنها معصومین شایسته تبعیت کامل‌اند، و سخنان دیگران، تنها در صورت هماهنگی با سنت معصومین، ارزشمند و پذیرفتنی است.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، مقدمه‌ای جامع و علمی بر شرح فصوص الحکم ارائه داد. عرفان، به‌عنوان پیچیده‌ترین و شیرین‌ترین مسیر معرفتی، نیازمند زیربنای نظری محکمی است که در آثار ابن‌عربی، به‌ویژه فصوص الحکم، به نیکویی تجلی یافته است. با این حال، عرفان شیعه، با تکیه بر ولایت و عصمت اهل بیت (ع)، مستقل و بی‌نیاز است. هدف نهایی این نوشتار، تصحیح فصوص و تدوین عرفانی شیعی، منطقی و فلسفی است که بتواند به‌عنوان متنی درسی و جامع، جایگزین آثار موجود شود. این مسیر، با نقد منصفانه و تبیین دقیق، به تقویت عرفان شیعی و ترویج معرفت ولایی کمک خواهد کرد.

والحمدلله رب العالمین

با نظارت صادق خادمی