در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 26

متن درس





مراتب وجود و اسماء و صفات الهی در شرح فصوص الحکم قیصری

مراتب وجود و اسماء و صفات الهی در شرح فصوص الحکم قیصری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه بیست و ششم)

مقدمه: وجود و اسماء، دو گوهر عرفان نظری

مبحث وجود و اسماء و صفات الهی، چونان دو گوهر درخشان در گنجینه عرفان نظری، محور تأملات عمیق حکما و عرفای اسلامی بوده است. شرح فصوص الحکم داود قیصری، که از برجسته‌ترین شروح بر اثر جاودانه ابن‌عربی است، این مفاهیم را با دقتی بی‌مانند و نگاهی ژرف کاوش کرده است. این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار بیست و ششم استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مراتب وجود، ماهیت، و اسماء و صفات الهی می‌پردازد. این اثر، چونان پلی است که از ذهن به حقیقت وجود و از مفاهیم به مصادیق الهی راه می‌گشاید.

بخش یکم: چیستی ماهیت و وجود

پرسش از ماهیت غیر جوهر و غیر عرض

یکی از پرسش‌های بنیادین در فلسفه و عرفان، این است که آیا ماهیتی موجود می‌توان یافت که نه جوهر باشد و نه عرض. این پرسش، چونان کلیدی است که قفل تمایز میان ماهیت و وجود را می‌گشاید. تلمیذ در پاسخ، وجود ممکن را پیشنهاد می‌دهد که به زعم او، از تقسیم‌بندی جوهر و عرض خارج است. اما استاد فرزانه قدس‌سره این پاسخ را نقد کرده و تأکید می‌کنند که ماهیت، بدون لحاظ وجود، فاقد معناست، زیرا منشأ انتزاع ماهیت، وجود خارجی است. در خارج، ماهیت و وجود حقیقتی واحدند و نمی‌توان آن‌ها را به‌صورت دو جزء مستقل تصور کرد.

درنگ: ماهیت بدون وجود، مفهومی انتزاعی است و در خارج، ماهیت و وجود حقیقتی واحد دارند.

نقد امکان انتزاع دو جزء جداگانه

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که چون وجود و ماهیت در خارج یکی هستند، نمی‌توان آن‌ها را به‌صورت دو جزء مستقل (یکی وجود و دیگری ماهیت) انتزاع کرد. این وحدت، چونان آینه‌ای است که حقیقت وجود را در خارج از ذهن منعکس می‌کند. انتزاع ماهیت و وجود به‌عنوان دو جزء، تنها در ذهن ممکن است، اما در عالم خارج، این دو جدایی‌ناپذیرند. این دیدگاه، ریشه در نظریه وحدت وجود در عرفان ابن‌عربی دارد که وجود را حقیقتی یگانه می‌داند.

درنگ: انتزاع ماهیت و وجود به‌عنوان دو جزء مستقل، تنها در ذهن ممکن است، اما در خارج، این دو حقیقتی واحدند.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش یکم، با طرح پرسش از ماهیتی غیر جوهر و غیر عرض، به تبیین وحدت وجود و ماهیت در خارج پرداخته و نشان داده است که ماهیت بدون وجود، صرفاً مفهومی ذهنی است. این بحث، چونان شالوده‌ای است که مباحث بعدی در باب مراتب وجود و اسماء و صفات الهی را استوار می‌سازد.

بخش دوم: مراتب وجود و سیر نزولی آن

سیر نزولی مراتب وجود

وجود، چونان جریانی نورانی، از مرتبه لا تعین آغاز شده و به مراتب احدیت، واحدیت و سپس ربوبیت می‌رسد. این سیر نزولی، نظام ظهورات وجود را در عرفان نظری نشان می‌دهد که از وحدت مطلق به کثرت نسبی سیر می‌کند. مرتبه لا تعین، چونان سرچشمه‌ای است که هیچ اسم و رسمی در آن راه ندارد، و پس از آن، تعینات احدی و واحدی پدیدار می‌شوند.

درنگ: سیر وجود از مرتبه لا تعین آغاز شده و به احدیت، واحدیت و ربوبیت می‌رسد، که هر یک مرتبه‌ای از ظهورات وجود است.

مرتبه لا تعین و فقدان تعین

مرتبه لا تعین، بالاترین سطح وحدت است که هیچ‌گونه تعین و محدودیتی در آن وجود ندارد. در این مرتبه، وجود چونان نوری بی‌کران است که هیچ اسم و رسمی نمی‌پذیرد. به دلیل فقدان تعین، راه وصال به این مرتبه ممکن نیست، زیرا وصول نیازمند تعین است و لا تعین، ظرف تعین نیست. این مرتبه، چونان قله‌ای است که هیچ راهی به آن نمی‌رسد، گرچه همه‌چیز در آن حاضر است.

درنگ: مرتبه لا تعین، فاقد هرگونه اسم و رسم است و به دلیل فقدان تعین، راه وصال به آن ممکن نیست.

تعین احدی: مرتبه وحدت مطلق

تعین احدی، یا تعین اول، مرتبه‌ای است که در آن صفات الهی به‌صورت مندمج و غیرمفصل حضور دارند. در این مرتبه، هیچ کثرتی، حتی در سطح مفهومی، وجود ندارد و وحدت مطلق حاکم است. احدیت، چونان آینه‌ای است که ذات الهی را بدون هیچ تمایزی منعکس می‌کند.

درنگ: در تعین احدی، صفات الهی به‌صورت مندمج و بدون تمایز مفهومی یا مصداقی حضور دارند.

تعین واحدی: مرتبه ظهور کثرت

تعین واحدی، یا تعین ثانی، مرتبه‌ای است که در آن ظهورات اسماء و صفات الهی به‌صورت متعدد و مفصل پدیدار می‌شوند. واحدیت، ظرف ظهور مفصل اسماء و صفات است و کثرت مفهومی در آن ظاهر می‌شود. این مرتبه، تحت سیطره اسم الله و رحمان قرار دارد و چونان باغی است که گل‌های متعدد اسماء الهی در آن شکوفا می‌شوند.

درنگ: واحدیت، ظرف ظهور مفصل اسماء و صفات است و کثرت مفهومی در آن پدیدار می‌شود.

تمایز وحدت در احدیت و واحدیت

در هر دو مرتبه احدیت و واحدیت، وحدت و یکتایی حاکم است، اما در احدیت، صفات مندمج و فاقد کثرت‌اند، در حالی که در واحدیت، ظهورات متعدد و مفصل‌اند. این تمایز، چونان تفاوت میان خورشید درخشان و پرتوهای آن است که در واحدیت، کثرت ظهوری پدید می‌آید.

درنگ: احدیت فاقد کثرت است، اما واحدیت شامل کثرت ظهوری می‌شود.

مرتبه الوهیت و وحدت آن

مرتبه الوهیت، که همان واحدیت است، مرتبه‌ای واحد بوده و مراتب متعدد ندارد. این مرتبه، ظرف ظهور اسماء و صفات به‌صورت مفصل است و چونان آسمانی است که ستارگان اسماء الهی در آن می‌درخشند. الوهیت، مرتبه‌ای است که کثرت ظهوری را در خود جای داده، اما ذاتاً واحد است.

درنگ: مرتبه الوهیت، واحدی است و مراتب متعدد ندارد، اما ظرف ظهور مفصل اسماء و صفات است.

مرتبه ربوبیت و ظهور جزئی

مرتبه ربوبیت، که پس از الوهیت قرار دارد، به دستگیری و هدایت موجودات به‌صورت جزئی اختصاص دارد. برخلاف الوهیت که در ظرف کلی عمل می‌کند، ربوبیت در ظرف جزئی است و چونان باغبانی است که هر گیاه را به‌صورت خاص پرورانده و به کمال می‌رساند.

درنگ: ربوبیت، مرتبه هدایت و دستگیری موجودات به‌صورت جزئی است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تبیین سیر نزولی مراتب وجود از لا تعین تا ربوبیت، نظام ظهورات الهی را روشن ساخته و نشان داده است که چگونه وجود از وحدت مطلق به کثرت نسبی سیر می‌کند. این سیر، چونان جریانی است که از سرچشمه حقیقت به سوی مظاهر عالم جاری می‌شود.

بخش سوم: اسماء و صفات الهی

اهمیت تمایز حاکی و محکی

در بحث اسماء و صفات الهی، تمایز میان حاکی (مفاهیم ذهنی) و محکی (حقایق خارجی) ضروری است تا از خلط مفاهیم ذهنی با حقایق خارجی جلوگیری شود. حاکی، چونان سایه‌ای است که از حقیقت محکی بر ذهن می‌افتد، اما محکی، خود گوهر حقیقت است. این تمایز، برای حفظ دقت در تحلیل عرفانی حیاتی است.

درنگ: تمایز میان حاکی (مفاهیم ذهنی) و محکی (حقایق خارجی) در بحث اسماء و صفات الهی ضروری است.

تمایز مظهر و ظهورات

مظهر، که حقیقتی مانند انسان یا مقام محمدی است، با ظهورات (دولت‌های اسماء) متفاوت است. مظهر، چونان آینه‌ای است که اسماء الهی در آن منعکس می‌شوند، اما ظهورات، خود اسماء و صفات‌اند که به‌صورت متعدد ظاهر می‌گردند. این تمایز، برای فهم دقیق رابطه میان ذات و مظاهر آن ضروری است.

درنگ: مظهر، ظرف ظهور اسماء است، اما ظهورات، خود اسماء و صفات‌اند.

عینیت صفات با ذات

صفات الهی در هر دو مرتبه احدیت و واحدیت، عین ذات‌اند، اما در واحدیت، دولت‌های ظهور متفاوت است. این عینیت، چونان وحدت نور و پرتوهای آن است که در واحدیت، کثرت ظهوری پدید می‌آید، اما ذاتاً یکی است.

درنگ: صفات الهی در احدیت و واحدیت عین ذات‌اند، اما در واحدیت، کثرت ظهوری دارند.

سیر مظاهر از عقل تا ناسوت

مظاهر الهی، از مرتبه عقل آغاز شده و تا نفس، مثال و ناسوت (عالم ماده) ادامه می‌یابد. این سیر نزولی، چونان سفری است که از وحدت عقل کل به کثرت عالم ماده می‌رسد و نظام عالم را در عرفان و فلسفه اسلامی تبیین می‌کند.

درنگ: مظاهر الهی از عقل تا ناسوت سیر می‌کنند و مراتب نزولی ظهورات را نشان می‌دهند.

تمایز اسم و صفت

در اسم، ذات لحاظ می‌شود، اما در صفت، ذات لحاظ نمی‌گردد. برای مثال، «عالم» صفت است، اما «قادر» با لحاظ ذات، اسم می‌شود. این تمایز، چونان خطی است که مرز میان اسم و صفت را روشن می‌سازد.

درنگ: در اسم، ذات لحاظ می‌شود، اما در صفت، ذات لحاظ نمی‌گردد.

تقسیم صفات به جمال و جلال

صفات الهی به دو قسم جمال (مانند رحمان، رحیم، ودود، لطیف و کریم) و جلال (مانند قهار، جبار و باطش) تقسیم می‌شوند. هر صفت جمالی، جلالی در پی دارد و هر صفت جلالی، جمالی. این تقابل، تنها در سطح مفهومی است و در مصداق، کثرتی وجود ندارد. این تقسیم‌بندی، چونان دو بال است که حقیقت الهی را در تعادل نگه می‌دارد.

درنگ: صفات الهی به جمال و جلال تقسیم می‌شوند، اما تقابل آن‌ها تنها مفهومی است و در مصداق، وحدت دارند.

تقسیم صفات به ایجابی و سلبی

صفات الهی به ایجابی (ثبوتی) و سلبی تقسیم می‌شوند. صفات ایجابی، یا حقیقی محض (مانند حیات، وجوب و قیومیت به معنای قائم بذات) هستند یا حقیقی ذات‌الاضافه (مانند علم به معلوم یا ربوبیت به مربوب). صفات سلبی، چونان سایه‌ای از صفات ایجابی‌اند و به کمال بازمی‌گردند. برای مثال، سبوح (تقدس از نقص) و قدوس (تقدس از امکان نقص) هر دو به کمال اشاره دارند.

درنگ: صفات سلبی الهی به صفات ایجابی بازمی‌گردند و نقص را از ذات حق نفی می‌کنند.

نقد مثال غنی به‌عنوان صفت سلبی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد قرار دادن غنی در زمره صفات سلبی، تأکید می‌کنند که غنی، صفتی ایجابی است، نه سلبی. غنی به معنای بی‌نیازی ذاتی است، نه صرفاً نفی فقر. این دیدگاه، چونان صیقلی است که حقیقت صفت غنی را از خلط با مفاهیم انتزاعی پاک می‌سازد.

درنگ: غنی، صفتی ایجابی است و به معنای بی‌نیازی ذاتی است، نه صرفاً نفی فقر.

نقد سبوحیه و قدوسیه

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سبوحیه و قدوسیه، مصادر جعلی و مفاهیم ذهنی‌اند و جزء اسماء و صفات الهی نیستند. سبوح و قدوس، اسماء و صفات حقیقی‌اند، اما سبوحیه و قدوسیه، چونان سایه‌های ذهنی‌اند که از حقیقت این اسماء انتزاع می‌شوند.

درنگ: سبوح و قدوس، اسماء و صفات حقیقی‌اند، اما سبوحیه و قدوسیه، مفاهیم ذهنی و غیرحقیقی‌اند.

تقدم سبوح بر قدوس

سبوح، به معنای تقدس از نقص، مقدم بر قدوس است که به معنای تقدس از امکان نقص است. قدوس، صفتی اشرف و مختص اولیاء و کاملین است، در حالی که سبوح، صفتی عام‌تر است که حتی حیوانات را در بر می‌گیرد. این تقدم، چونان ترتیب نوری است که از عموم به خصوص می‌رسد.

درنگ: سبوح (تقدس از نقص) مقدم بر قدوس (تقدس از امکان نقص) است و قدوس، صفتی اشرف و مختص اولیاء است.

اسماء الله و اسم‌الاسم

اسماء الله، یا حقایق محکی‌اند که مصداق واقعی دارند، یا مفاهیم حاکی (اسم‌الاسم) که در ذهن شکل می‌گیرند. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «نحن اسماء الله»، مراد حقیقت این اسماء است، نه مفاهیم ذهنی. این تمایز، چونان کلیدی است که قفل حقیقت اسماء الهی را می‌گشاید.

درنگ: اسماء الله، حقایق محکی‌اند، اما اسم‌الاسم، مفاهیم ذهنی‌اند که از حقیقت انتزاع می‌شوند.

اسم اعظم و انطباق مفهوم و مصداق

اسم اعظم، مصداقی است که مفهوم با آن انطباق می‌یابد. این انطباق، چونان کلیدی است که در قفل حقیقت جای می‌گیرد و اثر می‌آفریند. برای مثال، لفظ «الله» در نفس ملکوتی، می‌تواند به اسم اعظم تبدیل شود، زیرا مفهوم با مصداق منطبق می‌گردد.

درنگ: اسم اعظم، مصداقی است که مفهوم با آن انطباق می‌یابد و اثر می‌آفریند.

نقد وجود ذهنی و ارتباط آن با اسماء الهی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که وجود ذهنی، مانند شريك‌الباري یا عدم، هرچند وجودی ذهنی دارد، اما ارتباطی با اسماء الهی ندارد. این مفاهیم، چونان سایه‌هایی‌اند که در ذهن شکل می‌گیرند، اما از حقیقت اسماء الهی جدایند.

درنگ: وجود ذهنی مفاهیمی مانند شريك‌الباري، ارتباطی با اسماء الهی ندارد.

تجلیات ذات الهی

اسماء و صفات الهی، تجلیات ذات حق‌اند که در مرتبه الوهیت جمع می‌شوند. این تجلیات، چونان پرتوهای نوری‌اند که از خورشید ذات ساطع شده و در ظرف واحدیت ظهور می‌یابند. اما مفاهیم جعلی مانند ربوبیت یا اوليت، تجلیات ذات نیستند، بلکه انتزاعات ذهنی‌اند.

درنگ: اسماء و صفات الهی، تجلیات ذات حق‌اند، اما مفاهیم جعلی مانند ربوبیت، انتزاعات ذهنی‌اند.

نقد نسبت دادن عماء به شرع

استاد فرزانه قدس‌سره، نسبت دادن اصطلاح «عماء» به شرع را نقد کرده و تأکید دارند که این اصطلاح، ریشه در حدیثی مشکوک دارد و نمی‌توان آن را به شرع نسبت داد. عماء، به معنای حیرت است، نه کوری، و در مراتب احدیت و واحدیت به کار می‌رود. این نقد، چونان مشعلی است که حقیقت را از خلط با اصطلاحات غیرمستند روشن می‌سازد.

درنگ: اصطلاح «عماء» ریشه در حدیثی مشکوک دارد و نسبت دادن آن به شرع، نادرست است.

تبیین آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ

آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (الرحمن: 29) به معنای «هر روز او در کاری است» مبنای عرفانی تبیین تجلیات متجدد حق در مرتبه الوهیت است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که «هو» به حق اشاره دارد، نه به یوم، و شئونات الهی نامحدودند. این آیه، چونان دریچه‌ای است که تجلیات بی‌پایان حق را نشان می‌دهد.

درنگ: آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ تجلیات نامحدود حق را در مرتبه الوهیت نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تبیین اسماء و صفات الهی، از تمایز حاکی و محکی تا تقسیم‌بندی صفات به جمال و جلال، حقیقت این مفاهیم را روشن ساخته است. نقد اصطلاحات جعلی و تأکید بر انطباق با شرع، این بخش را به گوهری درخشان در فهم عرفانی تبدیل کرده است.

بخش چهارم: نقد علم دینی و ضرورت انطباق با شرع

اهمیت انطباق با مأثورات

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در مباحث عرفانی و فلسفی، انطباق با مأثورات شرعی، به‌ویژه قرآن کریم و روایات معتبر، ضروری است. هر اصطلاحی که به شرع نسبت داده می‌شود، باید مستند به دلایل معتبر باشد تا از خلط با مفاهیم غیرمستند جلوگیری شود. این اصل، چونان سپری است که حقیقت را از شبهات حفظ می‌کند.

درنگ: انطباق با مأثورات شرعی در مباحث عرفانی و فلسفی ضروری است.

نقد علم دینی در کاربرد اصطلاحات

علم دینی، گرچه گنجینه‌ای گران‌سنگ است، گاهی در کاربرد اصطلاحات دچار خلط می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد اصطلاحاتی مانند «عماء» یا «سبوحیه و قدوسیه»، بر ضرورت دقت در کاربرد مفاهیم تأکید دارند. این نقد، چونان صیقلی است که علم دینی را از ناخالصی‌ها پاک می‌سازد.

درنگ: علم دینی نیازمند دقت در کاربرد اصطلاحات و انطباق با مأثورات است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تأکید بر انطباق با مأثورات و نقد کاربرد نادرست اصطلاحات در علم دینی، راه را برای فهمی دقیق و اصیل از عرفان نظری هموار ساخته است.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار بیست و ششم استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مراتب وجود، ماهیت، و اسماء و صفات الهی در شرح فصوص الحکم قیصری پرداخته است. از وحدت وجود و ماهیت در خارج تا سیر نزولی مراتب وجود، از تمایز حاکی و محکی تا نقد اصطلاحات جعلی، هر بخش چونان گوهری است که در گنجینه عرفان نظری می‌درخشد. تأکید بر انطباق با مأثورات شرعی و نقد علم دینی، این اثر را به منبعی ارزشمند برای پژوهش‌های عرفانی و فلسفی تبدیل کرده است.

با نظارت صادق خادمی