در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 62

متن درس





کاوش در عالم مثال و ویژگی‌های برزخی آن در عرفان اسلامی

کاوش در عالم مثال و ویژگی‌های برزخی آن در عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه شصت و دوم)

دیباچه

این نوشتار، بازتابی دقیق و جامع از درس‌گفتار شصت و دوم استاد فرزانه قدس‌سره در شرح فصوص‌الحکم داوود قیصری است که به کاوش در عالم مثال، ویژگی‌های برزخی آن، و نقد رویکردهای فلسفی و کلامی می‌پردازد. عالم مثال، به مثابه پلی میان عالم ماده و تجرد، مرتبه‌ای برزخی در نظام هستی است که با ویژگی‌های جوهر نورانی، صورت‌مندی، و فقدان مادیت، از دیگر مراتب وجودی متمایز می‌شود. این بررسی، با تکیه بر مأثورات شرعی و تحلیل‌های عرفانی، می‌کوشد تا این مرتبه وجودی را با دقتی علمی و نگاهی عمیق تبیین کند. همان‌گونه که ستارگان در آسمان شب راه را به گمگشتگان نشان می‌دهند، این نوشتار نیز با روشنی عرفانی و استدلال‌های متین، خواننده را به سوی فهم ژرف‌تر عالم مثال رهنمون می‌سازد، بی‌آنکه از اصالت محتوای اصلی کاسته شود.

بخش نخست: مفهوم‌شناسی عالم مثال

تعریف عالم مثال و جایگاه آن در نظام هستی

عالم مثال، عالمی روحانی از جوهر نورانی است که به جوهر جسمانی از حیث صورت، محسوس بودن، و مقداری بودن شباهت دارد و به جوهر مجرد عقلی از جهت نورانیت شبیه است. این تعریف، عالم مثال را به مثابه مرتبه‌ای برزخی معرفی می‌کند که نه کاملاً مادی است و نه کاملاً مجرد، بلکه حد فاصلی است که میان این دو عالم قرار گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تکیه بر این تعریف، عالم مثال را عالمی می‌دانند که فاقد ثقل و ماده است، اما دارای صورت، هیئت، ظاهر، و خصوصیات اشیاء است. این ویژگی‌ها، مانند آینه‌ای که نور را بازتاب می‌دهد، عالم مثال را از عالم مادی و مجرد متمایز می‌سازد.

درنگ: عالم مثال، به عنوان مرتبه‌ای برزخی، با جوهر نورانی و ویژگی‌های صورت‌مندی و فقدان مادیت، حد فاصل میان عالم ماده و تجرد است.

برزخی بودن عالم مثال

عالم مثال، به دلیل ماهیت برزخی خود، نه به تمامی مجرد است و نه به تمامی مادی. این برزخی بودن، مانند نسیمی که میان دو ساحل می‌وزد، عالم مثال را به عنوان واسطه‌ای پویا میان عالم ناسوت و عالم تجرد معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم مثال، به جهت شباهت به هر دو عالم و تمایز از آن‌ها، دارای دو جهت است: از یک سو، به عالم جسمانی شبیه است، زیرا صورت، هیئت، و مقداری بودن را داراست؛ و از سوی دیگر، به عالم مجرد عقلی شباهت دارد، زیرا از نورانیت برخوردار است. این دوجهتی بودن، عالم مثال را به مرتبه‌ای مستقل در سلسله‌مراتب وجودی تبدیل می‌کند.

درنگ: عالم مثال، به دلیل برزخی بودن، هم به عالم ماده و هم به عالم تجرد شبیه است، اما از هر دو متمایز بوده و هویتی مستقل دارد.

رؤیا به عنوان مصداق عالم مثال

عالم رؤیا، نمونه‌ای عینی و قابل فهم از عالم مثال است که در تجربه انسانی تجلی می‌یابد. در خواب، انسان صورت‌ها و هیئت‌هایی را مشاهده می‌کند که فاقد مادیت‌اند، اما به دلیل دارا بودن شکل و ظاهر، کاملاً عقلانی یا روحانی نیز نیستند. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به این ویژگی، رؤیا را مصداقی روشن برای فهم عالم مثال می‌دانند. این دیدگاه، مانند پنجره‌ای است که از طریق آن می‌توان به ژرفای عالم مثال نگریست و جایگاه آن را در نظام هستی دریافت.

درنگ: عالم رؤیا، به عنوان مصداقی تجربی از عالم مثال، امکان فهم این مرتبه برزخی را در تجربه انسانی فراهم می‌آورد.

واسطه بودن عالم مثال

عالم مثال، به عنوان واسطه‌ای میان عالم ماده و عالم مجرد، نقش کلیدی در سلسله‌مراتب وجودی ایفا می‌کند. این واسطگی، مانند پلی است که دو کرانه متمایز را به هم پیوند می‌دهد و امکان انتقال از یک مرتبه وجودی به مرتبه دیگر را فراهم می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم مثال، هم در ظرف نزول (عالم ذر) و هم در ظرف صعود (عالم برزخ و قبر) نقش‌آفرین است. این تقسیم‌بندی، جایگاه عالم مثال را در نظام خلقت روشن می‌سازد.

درنگ: عالم مثال، به عنوان واسطه‌ای میان عالم ماده و تجرد، در مراتب نزول (عالم ذر) و صعود (عالم برزخ) نقش‌آفرین است.

بخش دوم: تمایز مثال متصل و منفصل

مثال متصل و منفصل

عالم مثال به دو نوع منفصل و متصل تقسیم می‌شود. مثال منفصل، به عالم برزخ اشاره دارد که در مراتب نزول (عالم ذر) و صعود (عالم قبر) تجلی می‌یابد. در مقابل، مثال متصل، به عالم انسانی مربوط است که در آن، صور خیالی حقیقی در نفس انسان شکل می‌گیرند. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را با دقت تبیین کرده و تأکید دارند که مثال متصل، ظهور اجسام، ارواح، و عوالم ملکوت در نفس انسانی است. این دیدگاه، مانند شاخه‌های درختی است که از تنه واحد وجود سر بر می‌آورند و مراتب مختلف عالم مثال را در نظام هستی نشان می‌دهند.

درنگ: عالم مثال به دو نوع متصل (مرتبط با نفس انسانی) و منفصل (مرتبط با برزخ) تقسیم می‌شود که هر یک جایگاه ویژه‌ای در نظام هستی دارند.

تمایز خیال و مثال

در انسان، خیال به تصورات ذهنی و حالات نفسانی اشاره دارد، در حالی که مثال متصل، صور حقیقی خیالی است که با عوالم ملکوت و حقایق وجودی مرتبط‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هر مثال، صورتی خیالی دارد، اما هر خیال، مثال نیست. این تمایز، مانند جداسازی گوهر از سنگ، صور حقیقی مثالی را از تخیلات نفسانی جدا می‌سازد. برای مثال، صورتی که با عالمی مطابق باشد، صورت مثالیه و ظهور آن عالم است، اما صور ذهنی فاقد مطابقت با عالم، تخیلات موهوم و اضغاث احلام‌اند.

درنگ: تمایز خیال و مثال، صور حقیقی مثالی را از تخیلات موهوم جدا می‌سازد و بر اصالت صور مثالی در برابر تخیلات نفسانی تأکید دارد.

رؤیای صادقه و اضغاث احلام

رؤیای صادقه، رؤیایی است که با عالمی مطابق بوده و گاه نیاز به تعبیر دارد. این رؤیاها، مانند نوری که از حقیقت وجود می‌تابد، شاهدی بر ارتباط عالم مثال با حقایق وجودی‌اند. در مقابل، اضغاث احلام، رؤیاهایی غیرصادق و ناشی از مشکلات نفسانی‌اند که فاقد مطابقت با عالم خارجی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که معبر، با تحلیل رؤیاها، یا به حقیقت خارجی آن‌ها پی می‌برد یا مشکلات نفسانی را تشخیص می‌دهد. این دیدگاه، مانند آینه‌ای است که هم حقیقت را بازتاب می‌دهد و هم نارسایی‌های نفسانی را آشکار می‌سازد.

درنگ: رؤیای صادقه، با مطابقت با حقایق وجودی، از اضغاث احلام که ناشی از مشکلات نفسانی‌اند، متمایز است.

بخش سوم: اثبات عالم مثال و چالش‌های آن

چالش اثبات عالم مثال

اثبات عالم مثال، به دلیل ماهیت غیرمحسوس آن، دشوار است و جز از طریق مأثورات شرعی و دینی ممکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که قرآن کریم و روایات، شواهد اصلی برای اثبات این عالم‌اند. با این حال، انکار عالم رؤیا و خواب ممکن نیست، زیرا تجربه‌ای باطنی و همگانی است که در وجود هر انسانی نمونه‌ای از عالم مثال را نشان می‌دهد. این دیدگاه، مانند چراغی است که تاریکی‌های شک و تردید را می‌زداید و راه را برای پذیرش عالم مثال هموار می‌سازد.

درنگ: اثبات عالم مثال، وابسته به مأثورات شرعی است، اما تجربه رؤیا، شواهد باطنی برای پذیرش آن ارائه می‌دهد.

نقد دیدگاه‌های کلامی

برخی متکلمان، عالم مثال را جسم نوری و مادی لطیف می‌دانند، که با برزخی بودن آن منافات دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که عالم مثال، به دلیل فقدان مادیت، نمی‌تواند جسمانی باشد. همچنین، دیدگاه برخی متکلمان مبنی بر مادی بودن روح (هرچند لطیف) با تجرد روح سازگار نیست. این نقد، مانند تیغی تیز، پرده از نارسایی‌های دیدگاه‌های کلامی برمی‌دارد و بر هویت برزخی عالم مثال تأکید می‌ورزد.

درنگ: عالم مثال، به دلیل فقدان مادیت، نمی‌تواند جسم نوری یا مادی لطیف باشد، و این دیدگاه کلامی با هویت برزخی آن منافات دارد.

نقد تصور ملائکه و سماوات

تصور ملائکه به عنوان موجودات مادی لطیف، مانند آنچه در برخی تصاویر دینی دیده می‌شود، نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ملائکه یا مجردند یا برزخی، اما مادی نیستند. همچنین، دیدگاه برخی متکلمان که سماوات را اجسام لطیف می‌دانند، با توجه به علوم جدید که کرات آسمانی را مشابه زمین نشان می‌دهند، رد می‌شود. زمین، به دلیل زایندگی و تولید، از سماوات برتر است، و این دیدگاه، مانند نسیمی که غبار را از حقیقت می‌زداید، نارسایی‌های تصورات کلامی را آشکار می‌سازد.

درنگ: ملائکه و سماوات، به دلیل ماهیت غیرمادی یا برزخی، نمی‌توانند اجسام لطیف باشند، و علوم جدید این دیدگاه کلامی را رد می‌کنند.

بخش چهارم: عالم مثال و روان‌شناسی عرفانی

نقش روان‌شناسی در تحلیل رؤیاها

روان‌شناسان، از رؤیاها برای کشف مشکلات روحی و نفسانی استفاده می‌کنند، اما استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که روان‌شناسی اولیای کامل، به دلیل عمق معنوی، از روان‌شناسی غربی برتر است. روان‌شناسی اسلامی، مانند چشمه‌ای زلال، روح را می‌آفریند و به حقیقت باطنی انسان می‌پردازد، در حالی که روان‌شناسی غربی فاقد این عمق است. معبر، با تحلیل رؤیاها، یا به حقیقت خارجی آن‌ها پی می‌برد یا مشکلات نفسانی را تشخیص می‌دهد، و این فرآیند، مانند آینه‌ای است که هم حقیقت را نشان می‌دهد و هم نارسایی‌های نفسانی را آشکار می‌سازد.

درنگ: روان‌شناسی اولیای کامل، با عمق معنوی خود، بر روان‌شناسی غربی برتری دارد و ابزار دقیق‌تری برای تحلیل رؤیاها و حالات نفسانی ارائه می‌دهد.

عالم مثال در خواب و بیداری

عالم مثال و خیال، هم در خواب و هم در بیداری فعال است. با افزایش قدرت روحی، انسان می‌تواند در بیداری نیز صور مثالی را درک کند، اما ضعف قوای نفسانی و آلودگی به طبیعت، مانع این ادراک می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در خواب، انسان صادقانه آنچه دیده را نقل می‌کند، برخلاف بیداری که ممکن است پنهان‌کاری کند. این دیدگاه، مانند جویباری است که حقیقت باطنی انسان را به روشنی آشکار می‌سازد.

درنگ: عالم مثال در خواب و بیداری فعال است، اما ادراک صور مثالی در بیداری به تقویت قوای نفسانی وابسته است.

نقد تضعیف علوم معنوی

علوم معنوی، مانند ولایت، شناخت شیطان، اسماء الهی، و تعبیر رؤیا، در علوم دینی تضعیف شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این تضعیف را نقد کرده و تأکید دارند که این علوم، مانند ستارگانی در آسمان معرفت، نیازمند تخصص و دقت‌اند. برای مثال، حدیث «مَنْ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» (مَنْ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً)، که به معنای «هر کس امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت می‌میرد» است، بر اهمیت شناخت امام زمان به عنوان شرط حیات معنوی تأکید دارد. این نقد، مانند مشعلی است که مسیر احیای علوم معنوی را روشن می‌سازد.

درنگ: تضعیف علوم معنوی، مانند ولایت و تعبیر رؤیا، به کاهش عمق معرفتی علوم دینی منجر شده و نیازمند احیای تخصصی است.

نقد روش‌های غیرمستدل

استاد فرزانه قدس‌سره، تقسیم‌بندی‌ها و تبیین‌های غیرمستدل در مورد عالم مثال را سرهم‌بندی می‌دانند و تأکید دارند که اثبات این عالم باید به قدر متیقن و مبتنی بر مأثورات شرعی باشد. تخیلات موهوم، مانند تصور موجوداتی فاقد محکی خارجی (مثل اسب با دم طلایی)، ناشی از مشکلات نفسانی‌اند و از حقیقت عالم مثال دورند. این نقد، مانند باد تندی که ابرهای توهم را پراکنده می‌سازد، بر ضرورت استدلال و دقت در تبیین‌های عرفانی تأکید می‌ورزد.

درنگ: تبیین‌های غیرمستدل عالم مثال، سرهم‌بندی است و اثبات آن باید مبتنی بر مأثورات شرعی و به قدر متیقن باشد.

بخش پنجم: حکمت متعالیه و عالم مثال

برتری تبیین صدرایی

استاد فرزانه قدس‌سره، تبیین ملاصدرا از عالم مثال را عمیق‌تر از ابن‌عربی و قیصری می‌دانند. حکمت متعالیه، با تأکید بر برزخی بودن عالم مثال و جوهر نورانی آن، این مرتبه را به گونه‌ای دقیق‌تر و منسجم‌تر تحلیل می‌کند. این برتری، مانند خورشیدی است که با پرتوهای خود، زوایای پنهان عالم مثال را روشن می‌سازد و محدودیت‌های تبیین‌های پیشین را آشکار می‌کند.

درنگ: تبیین ملاصدرا از عالم مثال، به دلیل عمق و انسجام، بر تبیین‌های ابن‌عربی و قیصری برتری دارد.

حقایق جوهريه و صور مثالیه

حقایق جوهريه، در همه عوالم (روحانی، عقلی، و خیالی) موجودند و صور مناسب خود را دارند. صور مثالیه، جدا از حقایق نیستند، بلکه ظهور آن‌ها هستند. نفس ناطقه انسان، قادر است صور عالم عقلی، جسمانی، و نفسانی را استنباط کند. این دیدگاه، مانند رودی زلال، ارتباط عالم مثال با حقایق وجودی را نشان می‌دهد و نقش نفس انسانی را در ادراک این صور تبیین می‌کند.

درنگ: صور مثالیه، ظهور حقایق جوهريه‌اند و نفس ناطقه انسان، قادر به استنباط صور مختلف در مراتب وجودی است.

جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در عالم مثال و ویژگی‌های برزخی آن، تبیینی جامع از این مرتبه وجودی در چارچوب عرفان اسلامی ارائه داد. عالم مثال، به عنوان حد فاصل میان ماده و تجرد، با جوهر نورانی و صور خیالی خود، نقش واسطه‌ای در نظام هستی ایفا می‌کند. رؤیا، به عنوان مصداقی تجربی، امکان فهم این عالم را فراهم می‌آورد، و تمایز میان صور مثالیه و تخیلات موهوم، مبنای تحلیل رؤیاها قرار می‌گیرد. نقد دیدگاه‌های کلامی، مانند مادیت عالم مثال و روح، بر هویت برزخی این عالم تأکید دارد. همچنین، تضعیف علوم معنوی، مانند تعبیر رؤیا و ولایت، به کاهش عمق معرفتی علوم دینی منجر شده و نیازمند احیای تخصصی است. تبیین ملاصدرا، با عمق و انسجام خود، راه را برای فهم دقیق‌تر عالم مثال هموار ساخته است. این تحلیل، مانند چراغی در مسیر معرفت، زوایای پنهان عالم مثال را روشن کرده و پژوهشگران را به سوی کاوش‌های عمیق‌تر در عرفان اسلامی رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی