در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 64

متن درس





عالم مثال و معراج نبوی در عرفان نظری ابن عربی

عالم مثال و معراج نبوی در عرفان نظری ابن عربی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه شصت و چهارم)

مقدمه: کاوش در عالم مثال و معراج نبوی

عالم مثال، به مثابه پلی میان ساحت مجردات عقلی و عالم ناسوت، در عرفان نظری ابن عربی جایگاهی محوری دارد. این عالم، بستری است که صور مثالی موجودات را در بر می‌گیرد و با اشرافی وجودی بر مراتب مادون، نقش واسطه‌ای در سلسله مراتب وجودی ایفا می‌کند. معراج نبوی، به عنوان یکی از عمیق‌ترین تجارب عرفانی، در این عالم جلوه‌ای خاص می‌یابد، جایی که پیامبر اکرم (ص) صور مثالی انبیاء را در سماوات سبع مشاهده کرده‌اند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، تلاش دارد تا با نگاهی عمیق و نظام‌مند، جایگاه عالم مثال و نسبت آن با معراج نبوی را در چارچوبی علمی و دانشگاهی تبیین کند. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، نقد روایات معراج، و تحلیل‌های فلسفی و عرفانی، این متن مانند آیینه‌ای است که حقیقت عالم مثال و مشاهدات نبوی را بازمی‌تاباند، و با تمثیلات فاخر و ساختاربندی دقیق، معرفتی روشن و منسجم را به مخاطبان عرضه می‌دارد.

بخش یکم: سلسله مراتب عوالم وجودی

تقسیم‌بندی عوالم وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به براهین عرفانی و فلسفی، عوالم وجودی را به سه ساحت اصلی تقسیم می‌کنند: عالم عقول، عالم مثال، و عالم ناسوت. عالم عقول، مانند آسمانی بی‌کران از معانی مجرد، فاقد هرگونه صورت و شکل است و ساحت محض تجردات را در بر می‌گیرد. عالم ناسوت، به مثابه زمینی خاکی، عالم جرمانی و ماده است که عقول و تجردات در آن به نحو اشراف حضور دارند، نه به صورت ظرفی. میان این دو، عالم مثال چون دریایی مواج قرار دارد که صور مثالی را در خود جای داده و واسطه‌ای میان مجردات و ماده است. این تقسیم‌بندی، مانند نردبانی است که مراتب وجود را از خاک تا افلاک به هم پیوند می‌دهد.

درنگ: عوالم وجودی شامل عالم عقول (معانی مجرد)، عالم مثال (صور مثالی)، و عالم ناسوت (عالم جرمانی) است که هر یک مرتبه‌ای خاص از وجود را نمایندگی می‌کنند.

ویژگی‌های عالم مثال

عالم مثال، به عنوان عالم واسط، شامل مثال متصل (صور مثالی متکی به حقیقت خارجی) و مثال منفصل (خیالات بی‌محک ذهنی) است. این عالم، مانند آیینه‌ای است که صور موجودات را از عرش و کرسی گرفته تا سماوات سبع و ارضین در خود بازمی‌تاباند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اشراف عالم مثال بر این موجودات، مشروط به مثالی بودن آن‌هاست. اگر عرش و کرسی را مجرد و غیرمثالی بدانیم، عالم مثال بر آن‌ها اشرافی ندارد، زیرا مجردات تام از ساحت صور مثالی فراترند. این دیدگاه، مانند مشعلی است که مرزهای وجودی عوالم را روشن می‌سازد.

نقد ناسوتی دانستن عرش و کرسی

استاد فرزانه قدس‌سره با استدلالی عالمانه، دیدگاه ناسوتی دانستن عرش و کرسی را رد می‌کنند. عرش و کرسی، مانند قله‌های رفیع وجود، نمی‌توانند در ساحت ماده محصور شوند. اگر این‌ها را مثالی بدانیم، تحت سیطره عالم مثال قرار می‌گیرند، اما اگر مجرد باشند، از دایره اشراف مثال خارج‌اند. این نقد، مانند تیغی است که مغالطات وجودی را قطع می‌کند و بر تمایز مراتب وجودی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین سلسله مراتب عوالم وجودی، جایگاه عالم مثال را به عنوان واسطه‌ای میان عقول و ناسوت روشن ساخت. عالم مثال، مانند پلی است که صور مثالی موجودات را در خود جای داده و بر مراتب مادون اشراف دارد، مگر آنکه موجودی، مانند عرش مجرد، از ساحت آن فراتر باشد. این تحلیل، بنیانی استوار برای فهم معراج نبوی و مشاهدات مثالی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: معراج نبوی و شهود در عالم مثال

معراج نبوی و سماوات سبع

استاد فرزانه قدس‌سره معراج نبوی را بستری برای شهود صور مثالی انبیاء در سماوات سبع معرفی می‌کنند. پیامبر اکرم (ص) در معراج، آدم را در آسمان اول، یحیی و عیسی را در دوم، یوسف را در سوم، ادریس را در چهارم، هارون را در پنجم، موسی را در ششم، و ابراهیم را در هفتم مشاهده کرده‌اند. این سماوات، مانند باغ‌هایی معنوی در عالم مثال‌اند که صور مثالی انبیاء را در خود جای داده‌اند، نه کرات مادی مانند مریخ یا مشتری. این شهود، مانند سفری است که روح پیامبر (ص) در عالم مثال طی کرده و حقیقت انبیاء را در مراتب مثالی آن‌ها آشکار ساخته است.

درنگ: سماوات سبع در معراج نبوی، عوالم مثالی متعلق به انبیاء هستند، نه کرات مادی، و بستری برای شهود صور مثالی فراهم می‌آورند.

نقد ترتیب انبیاء در سماوات

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه شریفه وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (اسراء: ۵۵)، به معنای «و به‌راستی برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری دادیم»، ترتیب انبیاء در سماوات سبع را نقد می‌کنند. این آیه، مانند مشعلی است که مراتب فضیلت انبیاء را روشن می‌سازد. ایشان تأکید دارند که این ترتیب، با افضلیت برخی انبیاء، مانند عیسی بر یوسف، سازگار نیست. عیسی، به عنوان صاحب ولایت کلیه و افضل‌المرسلین پس از پیامبر اکرم (ص)، شایسته جایگاهی بالاتر، مانند آسمان ششم، است، نه آسمان دوم. ابراهیم، به عنوان شیخ‌الانبیاء، در آسمان هفتم جایگاهی متناسب با افضلیت خود دارد، اما ترتیب سایر انبیاء، مانند قرار گرفتن یحیی و عیسی در یک آسمان یا جدایی هارون و موسی، مانند لف و نشر مشوش است که با نظم وجودی عالم سازگار نیست.

نقد روایات معراج

استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی نقادانه، روایات معراج را از منظر سند، متن، و فهم راویان مورد بررسی قرار می‌دهند. ایشان تأکید دارند که اصل معراج نبوی قطعی است، اما اشکالات موجود در نقل‌ها، مانند ناسازگاری ترتیب انبیاء یا ابهام در فهم راویان، اعتماد کامل به این روایات را دشوار می‌سازد. این نقد، مانند کلیدی است که درهای حقیقت را از خلط و ابهام می‌گشاید، و بر ضرورت بررسی دقیق نقل‌ها تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، معراج نبوی را به عنوان سفری معنوی در عالم مثال تبیین کرد که صور مثالی انبیاء را در سماوات سبع آشکار می‌سازد. نقد ترتیب انبیاء و روایات معراج، مانند آیینه‌ای است که ناسازگاری‌ها را بازمی‌تاباند و بر ضرورت انطباق با نظم وجودی و فضیلت انبیاء تأکید دارد. این تحلیل، بنیانی استوار برای فهم عرفانی معراج فراهم می‌آورد.

بخش سوم: بهشت آدم و هبوط در عالم مثال

بهشت آدم و ماهیت مثالی آن

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بهشت آدم، برخلاف بهشت آخرت که بهشت جزایی و غیرقابل خروج است، بهشتی دنیوی در عالم مثال است. این بهشت، مانند باغی مثالی است که امکان هبوط از آن به سوی ناسوت وجود دارد. هبوط، مانند تنزلی است از مرتبه مثالی به ساحت ماده، در حالی که خروج از بهشت آخرت ممتنع است و خروج از دوزخ، صعودی به سوی مراتب بالاتر محسوب می‌شود. این تمایز، مانند نوری است که تفاوت مراتب وجودی را روشن می‌سازد.

درنگ: بهشت آدم، بهشتی مثالی در عالم دنیوی است که هبوط از آن ممکن است، برخلاف بهشت آخرت که خروج از آن ممتنع است.

تعدد عوالم مثالی

استاد فرزانه قدس‌سره فرموده‌اند که خداوند عوالم مثالی بسیاری دارد، اما این تعدد نباید به خلق عوالم بی‌اساس منجر شود. اثبات عوالم، مانند یافتن گوهرهایی در گنجینه وجود، نیازمند رؤیت حقیقی معصوم، رؤیت ناقص غیرمعصوم، یا دلایل قطعی است. این دیدگاه، مانند کلیدی است که از گمانه‌زنی‌های بی‌پایه در عرفان جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین ماهیت مثالی بهشت آدم و امکان هبوط از آن، جایگاه این بهشت را در عالم مثال روشن ساخت. تأکید بر تعدد عوالم مثالی و ضرورت اثبات آن‌ها با دلایل معتبر، مانند مشعلی است که مسیر معرفت عرفانی را هموار می‌کند.

بخش چهارم: شهود مثالی و فراست مؤمن

شهود در خواب و بیداری

استاد فرزانه قدس‌سره شهود در خواب یا قوه خیالی را به دو نوع تقسیم می‌کنند: شهودی که محکی واقعی دارد و مثالی است، و شهودی که محکی ندارد و خیالی محض است. برای نمونه، محبت به فرزند یا دین، مانند صوری است که در عالم مثال تجلی می‌یابد، اما خیالات بی‌محک، مانند تصور شریک برای خداوند، صرفاً ذهنی است. این تمایز، مانند آیینه‌ای است که تفاوت میان حقیقت و خیال را بازمی‌تاباند.

درنگ: شهود مثالی، به صور متکی به حقیقت واقعی اشاره دارد، در حالی که شهود خیالی، صرفاً محصول ذهن است و فاقد محک خارجی است.

فراست مؤمن و نور الهی

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به حدیث «بپرهیزید از فراست مؤمن، زیرا او با نور خدا می‌نگرد»، تأکید دارند که فراست مؤمن، مانند نوری است که همه عوالم، از ناسوت تا عقول، را روشن می‌سازد. این حدیث، برخلاف برخی تفاسیر، محدود به عالم مثال نیست، بلکه ادراک کلی مؤمن را در بر می‌گیرد. برای نمونه، مؤمن با این نور، کفر دجال را در ناصیه او می‌بیند، مانند آیینه‌ای که باطن افراد را آشکار می‌کند.

سیمای مؤمن و مجرم

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیات قرآن کریم، مانند سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ (فتح: ۲۹)، به معنای «نشانه آنان در چهره‌هایشان از اثر سجده است»، و يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ (الرحمن: ۴۱)، به معنای «مجرمون از نشانه‌هایشان شناخته می‌شوند»، بر تمایز سیمای ظاهری و باطنی مؤمن و مجرم تأکید دارند. سیمای مؤمن، مانند گلی است که نجابت، حیاء، و عفت را بازمی‌تاباند، در حالی که سیمای مجرم، حتی در نگاه دیگران، باطن او را آشکار می‌سازد. آیه وَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ (الرحمن: ۴۱)، به معنای «و از پیشانی‌ها و پاها گرفته می‌شوند»، به دشواری گرفتن سر و سهولت گرفتن پاها اشاره دارد، مانند تصویری که نظم الهی در مجازات را نشان می‌دهد.

نقد ریا در عبادت

استاد فرزانه قدس‌سره تفسیر مادی «فاخلع نعلیک» به معنای درآوردن کفش چرمی از پوست حمار را نادرست می‌دانند. این آیه، مانند فرمانی است که موسی (ع) را به تخلیه از تعلقات مادی برای ورود به وادی مقدس طوی دعوت می‌کند. همچنین، ریا در سجده، مانند داغ زدن پیشانی برای نمایش اثر سجده، نشانه‌ای از اخلاص نیست و مانند غباری است که بر آیینه عبادت می‌نشیند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین شهود مثالی و فراست مؤمن، تفاوت میان صور مثالی و خیالات ذهنی را روشن ساخت. فراست مؤمن، مانند نوری است که با نور الهی همه عوالم را در بر می‌گیرد، و سیمای مؤمن و مجرم، مانند آیینه‌هایی است که باطن آن‌ها را آشکار می‌کند. نقد تفاسیر مادی و ریا در عبادت، مانند کلیدی است که حقیقت عبادت و شهود را از خلط و ابهام می‌رهاند.

بخش پنجم: نقدهای عرفانی و فلسفی

نقد خلط عالم مثال با عالم روحانی

استاد فرزانه قدس‌سره خلط عالم مثال با عالم روحانی (مجردات عقلی) را نادرست می‌دانند. عالم روحانی، مانند قله‌ای رفیع، مرتبه‌ای بالاتر از عالم مثال است و برای سالکان متوسط قابل وصول نیست. این خلط، مانند آمیختن آب و روغن است که به ابهام در تحلیل منجر می‌شود.

درنگ: عالم مثال، واسطه میان عقول و ناسوت است و با عالم روحانی، که ساحت مجردات تام است، متفاوت است.

ظلیت عالم ناسوت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که صور محسوس در عالم ناسوت، مانند سایه‌هایی هستند که از صور مثالی عالم مثال سرچشمه می‌گیرند. عالم ناسوت، به دلیل مرتبه وجودی پایین‌تر، ضعیف‌تر از عالم مثال است، مانند سایه‌ای که از نور اصلی فرو می‌کاهد.

مثالات مقیده و عالم روحانی

مثالات مقیده، مانند خیالاتی که محکی واقعی دارند، ظلال عالم روحانی‌اند و دلیلی بر وجود آن عالم محسوب می‌شوند. عالم مثال، مانند آیینه‌ای است که نموذجی از عالم روحانی را بازمی‌تاباند و بر مرتبه بالاتر آن اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با نقد خلط عالم مثال با عالم روحانی، بر تمایز مراتب وجودی تأکید کرد. عالم ناسوت، مانند سایه‌ای از عالم مثال، و عالم مثال، مانند نموذجی از عالم روحانی است. این تحلیل، مانند کلیدی است که درهای معرفت عرفانی را می‌گشاید و از خلط مفاهیم جلوگیری می‌کند.

بخش ششم: ضرورت تحقیق در علم دینی

اهمیت تحقیق دقیق در علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی نقادانه، بر ضرورت تحقیق دقیق در علم دینی تأکید دارند. علم دینی، مانند گوهری گران‌بهاست که نیازمند تحلیل موشکافانه و ذره‌بینی است. ضعف در تحقیق، مانند سستی در بنیان یک بنا، به خلط مفاهیم و مغالطات منجر می‌شود. این دیدگاه، مانند مشعلی است که مسیر معرفت علمی را روشن می‌سازد.

درنگ: تحقیق دقیق در علم دینی، تکلیفی شرعی است که از خلط مفاهیم و کاهش دقت علمی جلوگیری می‌کند.

نقد سطحی‌نگری در متون دینی

استاد فرزانه قدس‌سره خواندن متون دینی بدون تحلیل عمیق را ناکافی می‌دانند. بررسی مسائل، مانند گشودن فصل‌هایی جداگانه، نیازمند دقت و تحقیق است. این نقد، مانند تیغی است که سطحی‌نگری را قطع می‌کند و بر ضرورت تحلیل تفصیلی تأکید دارد.

عرفان و ضرورت دقت

استاد فرزانه قدس‌سره عرفان را مانند سیاستی پیچیده می‌دانند که نیازمند تحقیق و دقت است تا از سوءاستفاده مصون بماند. این دیدگاه، مانند آیینه‌ای است که ضرورت حفظ اصالت عرفان را بازمی‌تاباند.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تأکید بر ضرورت تحقیق دقیق در علم دینی، از سطحی‌نگری و خلط مفاهیم انتقاد کرد. عرفان، مانند گوهری است که با تحلیل عمیق از گزند سوءتفاهمات مصون می‌ماند. این نقدها، مانند کلیدی است که درهای معرفت علمی و عرفانی را می‌گشاید.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با تبیین عالم مثال و نسبت آن با معراج نبوی، به کاوش در سلسله مراتب وجودی و مشاهدات پیامبر اکرم (ص) در سماوات سبع پرداخت. عالم مثال، مانند پلی میان عقول و ناسوت، بستری برای شهود صور مثالی انبیاء فراهم می‌آورد. نقد روایات معراج، مانند آیینه‌ای است که اشکالات سند، متن، و فهم راویان را بازمی‌تاباند، اما اصل معراج و مشاهدات نبوی قطعی است. ترتیب انبیاء در سماوات، با آیه وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ سازگار نیست و نیازمند بازنگری است. عالم مثال، بر ناسوت اشراف دارد، اما اگر عرش مجرد باشد، از سیطره آن خارج است. حدیث «بپرهیزید از فراست مؤمن، زیرا او با نور خدا می‌نگرد»، مانند نوری است که ادراک کلی مؤمن را در همه عوالم روشن می‌سازد. آیات قرآن کریم، مانند سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ، سیمای ظاهری و باطنی مؤمن و مجرم را آشکار می‌کنند. تأکید بر تحقیق دقیق در علم دینی، مانند دو بال است که معرفت را به سوی حقیقت پرواز می‌دهد. این تحلیل، با حفظ تمامی محتوای درس‌گفتارها، تلاشی است برای ارائه معرفتی منسجم و عمیق در چارچوبی علمی و عرفانی.

با نظارت صادق خادمی