در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 88

متن درس





تحلیل عرفانی ولایت و ختم نبوت در فصوص الحکم

تحلیل عرفانی ولایت و ختم نبوت در فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۸)

مقدمه

مباحث عرفانی در فصوص الحکم، اثری سترگ از محی‌الدین ابن عربی، چونان دریایی ژرف و بی‌کران است که هر موج آن، حامل رازهایی از حقیقت وجود و مقامات الهی است. در این میان، مفهوم ولایت به مثابه باطن نبوت و امامت، جایگاهی بس والا دارد و چونان نوری درخشان، مسیر هدایت عالم را روشن می‌سازد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه هشتاد و هشتم، به بررسی دقیق و عمیق مفاهیم ولایت، ختم نبوت، و رابطه آنها با قیام ساعت و ظهور جنت و نار می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی نقادانه و تحلیلی، حقایق عرفانی در این حوزه تبیین گردد و از خلط مفاهیم و سوءتفاهمات پرهیز شود. این بررسی، با حفظ تمامی جزئیات و نکات مطرح‌شده، در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه می‌شود تا چونان چراغی راهنما، برای جویندگان حقیقت در مسیر معرفت الهی سودمند افتد.

بخش نخست: تبیین مفهوم ولایت و رابطه آن با نبوت و امامت

انقطاع نبوت تشریعی و انتقال قطبیت به اولیا

در عرفان اسلامی، انقطاع نبوت تشریعی به معنای پایان یافتن سلسله پیامبرانی است که شریعت نوین می‌آورند. این انقطاع، به تکمیل دایره نبوت منجر می‌شود و مقام قطبیت، که همان هدایت عالم است، به اولیای الهی منتقل می‌گردد. این انتقال، نشانه‌ای از تداوم هدایت الهی در عالم است، چه آنکه ولایت، چونان جریانی زلال، از باطن نبوت به ظهور می‌رسد و نظم عالم را حفظ می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره در این باره می‌فرمایند: «وعند انقطاع النبوة اعنی نبوة التشريع باتمام دائرتها و ظهور الولایة من الباطن انتقلت القطبیة الی الاولیاء مطلقا». این سخن، بر این حقیقت تأکید دارد که ولایت، به مثابه روح نبوت، پس از ختم ظاهری آن، در قالب اولیای الهی تداوم می‌یابد.

درنگ: انتقال قطبیت به اولیا پس از انقطاع نبوت تشریعی، نشانه تداوم هدایت الهی در عالم است و ولایت، به عنوان باطن نبوت، نظم و ترتیب عالم را حفظ می‌کند.

نقد دیدگاه ظهور ولایت پس از نبوت

یکی از مهم‌ترین نقدهای استاد فرزانه قدس‌سره بر برخی دیدگاه‌های عرفانی، ادعای ظهور ولایت پس از انقطاع نبوت است. ایشان این دیدگاه را نادرست دانسته و تأکید می‌کنند که ولایت، چونان نوری ازلی و ابدی، از آغاز خلقت تا پایان آن جاری است. استاد می‌فرمایند: «این طور نیست که ولایت بعد از انقطاع نبوت ظهور پیدا کند، ولایت ظاهر است ازلا و ابدا». این سخن، چونان آیینه‌ای صاف، حقیقت جاودانه ولایت را بازمی‌تاباند و نشان می‌دهد که ولایت، مقید به زمان خاصی نیست و در تمامی اعصار، چونان چشمه‌ای جوشان، در وجود انبیا و اولیا متجلی است.

برای تبیین این نکته، باید گفت که هر نبی، خود ظرفی برای ولایت است. ولایت، باطن نبوت و امامت بوده و تحت سایه این دو مقام، استمرار می‌یابد. به دیگر سخن، ولایت چونان ریشه‌ای است که شاخه‌های نبوت و امامت از آن می‌رویند. استاد در این زمینه می‌افزایند: «هر ظرف نبی خود ظرف ولی را دارد که ولایت تحت ذلیل امامت می‌شود استمرار باب نبوت که چه امامت چه نبوت ولایت را به باطن دارد». این بیان، نشان‌دهنده پیوند عمیق میان این سه مقام است که ولایت، به مثابه روح، در کالبد نبوت و امامت دمیده شده است.

ولایت مطلقه و ظهور آن در حضرت علی (ع)

ولایت مطلقه، که عالی‌ترین مرتبه ولایت است، در وجود حضرت علی بن ابی‌طالب (ع) به کمال ظهور می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ظهور ولایت مطلقه، مقدم بر ولایت مقید است و برخلاف برخی دیدگاه‌ها، این ولایت پس از ولایات خاصه ظاهر نمی‌شود. ایشان می‌فرمایند: «اول ظهور ولایت مطلقه است، بعد ظهور مقید». این سخن، چونان ستاره‌ای در آسمان معرفت، نشان می‌دهد که ولایت مطلقه، چونان مبدأ و منشأ، در وجود حضرت علی (ع) متجلی شده و سپس در صور مختلف اولیا، از جمله در ظهور ختمی آن در حضرت مهدی (عج)، نمود می‌یابد.

حضرت علی (ع)، به مثابه مظهر کامل ولایت مطلقه، تجلی حقیقت کلیه و ذاتی ولایت است. استاد در این باره می‌فرمایند: «یکی از چهره‌های خاصه، چهره علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است که خودش ظهور ولایت مطلقه حقیقیه کلیه ذاتی است». این بیان، نشان‌دهنده جایگاه بی‌بدیل حضرت علی (ع) در سلسله ولایت است که چونان خورشیدی درخشان، نور هدایت را بر عالم می‌تاباند.

درنگ: ولایت مطلقه در وجود حضرت علی (ع) به کمال ظهور می‌یابد و ظهور ختمی آن در حضرت مهدی (عج) متجلی می‌شود، که نشان‌دهنده تقدم ولایت مطلقه بر ولایات مقید است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، به تبیین مفهوم ولایت و رابطه آن با نبوت و امامت پرداخت. ولایت، به عنوان حقیقت باطنی، از ازل تا ابد جاری است و مقید به انقطاع نبوت نیست. انتقال قطبیت به اولیا پس از ختم نبوت تشریعی، نشانه تداوم هدایت الهی است، اما این انتقال به معنای ظهور ولایت پس از نبوت نیست. حضرت علی (ع)، به عنوان مظهر ولایت مطلقه، جایگاهی محوری دارد و ظهور ختمی این ولایت در حضرت مهدی (عج) رخ می‌نماید. این بخش، با نقد دیدگاه‌های نادرست، بر لزوم دقت در تبیین مفاهیم عرفانی تأکید کرد.

بخش دوم: نقد دیدگاه‌های عرفانی در باب ولایت

نقد تقسیم‌بندی‌های نادرست ولایت

یکی از نقدهای اساسی استاد فرزانه قدس‌سره، متوجه تقسیم‌بندی‌های نادرست در برخی متون عرفانی، از جمله شرح قیصری بر فصوص الحکم است. این متون، ولایت را به چهار بخش تقسیم کرده و آن را به حضرت علی (ع)، حضرت مهدی (عج)، حضرت عیسی (ع)، و محی‌الدین ابن عربی نسبت داده‌اند. استاد این تقسیم‌بندی را فاقد اساس علمی و شرعی دانسته و می‌فرمایند: «این‌ها حرف‌های بی‌اساس و من‌درآوردی است». این نقد، چونان تیغی تیز، پرده از سوءتفاهمات در مفهوم ولایت برمی‌دارد و بر لزوم رجوع به منابع معتبر تأکید می‌ورزد.

به باور استاد، ولایت مطلقه عامه در وجود حضرت علی (ع) متجلی است و ظهور خاص و ختمی آن در حضرت مهدی (عج) رخ می‌نماید. حضرت عیسی (ع) نیز دارای ولایت است، اما این ولایت، محدودتر از ولایت مطلقه بوده و محی‌الدین ابن عربی در مرتبه‌ای پایین‌تر از اولیای معصوم قرار دارد. استاد می‌فرمایند: «اگر هم نوبت به محی‌الدین برسد، در باب ولایت، ما یک خروار ولی‌الله تا مشت ولی‌الله داریم». این بیان، نشان‌دهنده تفاوت مراتب ولایت و جایگاه والای اولیای معصوم است.

نقد مدعیان ولایت و کتب ملل و نحل

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، به فراوانی مدعیان ولایت در حوزه عرفان اشاره کرده و این ادعاها را اغلب فاقد حقیقت می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: «متأسفانه در باب عرفان و تذکره‌ها، مدعی زیاد است». این سخن، چونان هشداری است که جویندگان حقیقت را از پذیرش بی‌چون‌وچرای ادعاهای عرفانی برحذر می‌دارد. همچنین، استاد کتب ملل و نحل را فاقد اعتبار شرعی و علمی دانسته و تأکید دارند که تنها منابع مورد تأیید اهل معرفت و تحقیق، شایسته اعتمادند.

در این راستا، استاد به نقد معجزات و کرامات منقول در کتب پرداخته و می‌فرمایند: «خیلی به این حرفه‌هایی که در کتاب‌ها می‌نویسند، معجزات و کرامات و کشفیات، نباید انسان دل خوش کند». این نقد، بر لزوم پرهیز از سطحی‌نگری در مسائل عرفانی و تمرکز بر حقایق معنوی تأکید دارد.

درنگ: ادعاهای بی‌اساس در باب ولایت و معجزات منقول در کتب، فاقد اعتبار علمی و شرعی‌اند و جویندگان حقیقت باید به منابع معتبر و تحقیق‌محور رجوع کنند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به نقد دیدگاه‌های نادرست در باب ولایت اختصاص یافت. تقسیم‌بندی‌های بی‌اساس، مانند نسبت دادن ولایت به افراد خاص، و ادعاهای مدعیان غیرحقیقی، مورد نقد قرار گرفت. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر جایگاه والای حضرت علی (ع) و حضرت مهدی (عج) به عنوان مظاهر ولایت مطلقه، بر لزوم دقت علمی و شرعی در این مباحث تأکید کردند. همچنین، نقد کتب ملل و نحل و معجزات منقول، بر اهمیت رجوع به منابع معتبر و پرهیز از سطحی‌نگری دلالت دارد.

بخش سوم: جنت و نار در عرفان اسلامی

نقد وجود جنت و نار در همه عوالم

یکی از دیدگاه‌های مورد نقد استاد فرزانه قدس‌سره، ادعای وجود جنت و نار در همه عوالم، از جمله جنت ذات، صفات، و عالم دنیا است. ایشان این دیدگاه را فاقد اساس قرآنی و عرفانی دانسته و می‌فرمایند: «والله ما هر چه داشتیم دیدیم حقیقت ندارد». این نقد، چونان نسیمی که غبار از آیینه حقیقت می‌زداید، بر تمرکز جنت و نار در عالم آخرت تأکید دارد و از تعمیم غیرضروری آنها به دیگر عوالم جلوگیری می‌کند.

استاد تأکید دارند که جنت و نار اخروی، مظاهر اعمال بندگان و تجلی اسماء جمال و جلال الهی‌اند. ایشان می‌فرمایند: «جنت و نار همان جنت و نار اخروی است و این‌ها مظاهر افعال العباد و اسماء جمال و جلال هستند». این سخن، نشان‌دهنده ماهیت اخروی جنت و نار و ارتباط آنها با اعمال انسان‌هاست.

تمایز جنت آدم و جنت اخروی

استاد فرزانه قدس‌سره، با دقت به تمایز میان جنت آدم و جنت اخروی پرداخته و تأکید دارند که این دو مفهوم نباید خلط شوند. ایشان می‌فرمایند: «جنت آدم اصلا جنت اخروی نیست». این بیان، چونان خط‌کشی دقیق، مرز میان جنت آدم، به عنوان عالم روحانی خاص، و جنت اخروی، به عنوان مظهر اعمال، را مشخص می‌سازد. همچنین، استاد دیدگاه دنیا به عنوان «سجن المؤمن و جنة الکافر» را از جنت اخروی متمایز دانسته و بر تفاوت معنایی این مفاهیم تأکید دارند.

درنگ: جنت و نار اخروی، مظاهر اعمال بندگان در عالم آخرت‌اند و با جنت آدم و مفاهیم دنیوی مانند «سجن المؤمن» متفاوت‌اند.

ظهور حقیقت در قیامت

در قیامت، حقایق باطنی آشکار شده و صور ظاهری به معانی باطنی تبدیل می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، این تحول را تبیین کرده و می‌فرمایند: «فیصیر کل ما کان صورة معنی، هر چه ظاهر است تبدیل به معنا می‌شود». این سخن، بر کشف حقیقت در قیامت دلالت دارد که باطن انسان‌ها و اعمالشان آشکار می‌گردد. آیات ﴿يَوْمَ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا﴾ (زلزال: ۴-۵، «روزی که زمین خبرهایش را بازگو کند، زیرا پروردگارت به او وحی کرده است») و ﴿يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا﴾ (زلزال: ۶، «مردم دسته‌دسته بازمی‌گردند») بر این حقیقت تأکید دارند.

در این ظرف، صور جنت و نار با تمام معانی و صورشان ظاهر می‌شوند. استاد می‌فرمایند: «فیحصل صورة الجنة و النار، ظاهر می‌شود صورة جنت و نار بجمیع الصور و المعانی اش». این بیان، نشان‌دهنده ظهور نهایی جنت و نار به عنوان مظاهر اعمال در قیامت است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به بررسی مفهوم جنت و نار در عرفان اسلامی اختصاص یافت. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه وجود جنت و نار در همه عوالم، بر ماهیت اخروی این مفاهیم و ارتباط آنها با اعمال بندگان تأکید کردند. تمایز جنت آدم از جنت اخروی و نقد دلایل کلامی ضعیف، از دیگر نکات این بخش بود. در قیامت، حقایق باطنی آشکار شده و جنت و نار به عنوان مظاهر اعمال، به تمامی ظهور می‌یابند.

بخش چهارم: نبوت باطنی و مقامات معنوی

نبوت باطنی و انباء عن الله

نبوت، به دو ساحت ظاهری (تشریعی) و باطنی تقسیم می‌شود. نبوت باطنی، که همان انباء عن الله به صورت معنوی است، مقید به زمان خاصی نیست و در تمامی اعصار جریان دارد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «نبوت همان انباء عن الله می‌تواند انباء عن الله باطنی باشد». این سخن، چونان کلیدی گشاینده، راه را برای درک مقامات معنوی اولیا باز می‌کند که بدون نیاز به مقام رسمی نبوت، با خدا ارتباط دارند.

این انباء باطنی، مشابه مقام محدثیت است که در آن، ولی خدا با حق تعالی ارتباط معنوی برقرار می‌کند. استاد می‌افزایند: «انبیاء باطنی مثل مقام حدیث و محدثیت است، یک کسی خدا با او صحبت می‌کند یا او با خدا صحبت می‌کند». این ارتباط، چونان نسیمی الهی، در دل اولیا وزیده و آنها را به مقامات معنوی رهنمون می‌سازد.

کتمان اولیا در امور معنوی

یکی از ویژگی‌های اولیای الهی، کتمان امور معنوی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اولیا، به جای اظهار کشفیات و کرامات، آنها را پنهان می‌دارند. ایشان می‌فرمایند: «یکی از شرایط وجدانشان هم کتمانشان است، آنهایی که این چیزها را دارند بیشتر کتمان می‌کنند تا اظهار». این کتمان، نشانه تواضع و اخلاص اولیاست که چونان گوهری در صدف، حقیقت معنوی خود را حفظ می‌کنند.

درنگ: اولیای الهی، با کتمان امور معنوی، اخلاص و تواضع خود را نشان می‌دهند و از خودنمایی در برابر خلق پرهیز دارند.

ولایت حضرت زهرا (س) و حضرت خضر (ع)

ولایت، محدود به انبیا و ائمه نیست و در افرادی چون حضرت زهرا (س) و حضرت خضر (ع) نیز متجلی است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «زهرا مرضیه سلام‌الله‌علیها تعالی ولایت کلیه را داراست نه امام است نه پیامبر». این سخن، جایگاه بی‌بدیل حضرت زهرا (س) را به عنوان مظهر ولایت کلیه نشان می‌دهد. همچنین، حضرت خضر (ع)، بدون داشتن مقام نبوت یا امامت، سفیر باطن حق است و ولایت را در خود متجلی دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به بررسی نبوت باطنی و مقامات معنوی اولیا اختصاص یافت. نبوت باطنی، به عنوان انباء معنوی از خدا، در تمامی اعصار جاری است و اولیا، با کتمان امور معنوی، اخلاص خود را نشان می‌دهند. جایگاه حضرت زهرا (س) و حضرت خضر (ع) به عنوان مظاهر ولایت، بر امکان وجود این مقام در غیر انبیا و ائمه تأکید دارد.

بخش پنجم: قیامت و ظهور حقایق

ختم ولایت و قیام ساعت

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه ختم ولایت و ارتباط آن با قیام ساعت را نقد کرده و می‌فرمایند: «ادعای اینکه پس از ختم ولایت، قیامت فرا می‌رسد، نادرست است». این نقد، بر تداوم ولایت و مفهوم رجعت تأکید دارد. ولایت، به عنوان حقیقتی ازلی و ابدی، با قیام ساعت پایان نمی‌یابد، بلکه در قالب‌های مختلف ادامه می‌یابد.

ظهور باطن در قیامت

در قیامت، صور ظاهری به معانی باطنی تبدیل شده و حقایق مستور آشکار می‌گردند. استاد می‌فرمایند: «ای یظهر ما هو مستور فی الباطن، در قیامت و در ظرف ساعة ظاهر می‌شود آنچه که مستور در باطن است». این تحول، چونان گشوده شدن پرده‌ای از رازهای الهی، حقیقت اعمال و نفوس را نمایان می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به بررسی قیامت و ظهور حقایق اختصاص یافت. نقد ارتباط ختم ولایت با قیام ساعت، بر تداوم ولایت تأکید دارد. در قیامت، حقایق باطنی آشکار شده و جنت و نار به عنوان مظاهر اعمال، به تمامی ظهور می‌یابند.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل عمیق مفاهیم ولایت، ختم نبوت، و جنت و نار در فصوص الحکم پرداخت. ولایت، به عنوان حقیقت باطنی نبوت و امامت، از ازل تا ابد جاری است و در وجود حضرت علی (ع) و حضرت مهدی (عج) به کمال ظهور می‌یابد. نقد دیدگاه‌های نادرست، مانند ظهور ولایت پس از نبوت و وجود جنت و نار در همه عوالم، بر لزوم دقت علمی و شرعی تأکید دارد. جنت و نار، مظاهر اعمال اخروی‌اند و در قیامت به تمامی آشکار می‌شوند. این بررسی، چونان چراغی در مسیر معرفت، راه را برای جویندگان حقیقت روشن می‌سازد و بر اهمیت رجوع به منابع معتبر و پرهیز از مبالغه در مباحث عرفانی تأکید می‌ورزد.

با نظارت صادق خادمی