در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 122

متن درس





تبیین فصوص الحکم: بررسی اختلافات اعتقادی شیعه و اهل سنت

تبیین فصوص الحکم: بررسی اختلافات اعتقادی شیعه و اهل سنت

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۲۲)

مقدمه

کتاب فصوص الحکم، اثر گران‌سنگ ابن‌عربی، دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق حقایق عرفانی و الهی که با نگاهی ژرف به رابطه انسان با مبدأ هستی می‌پردازد. در این نوشتار، بر اساس درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی دو موضوع بنیادین در اختلافات اعتقادی میان شیعه و اهل سنت پرداخته می‌شود: ممنوعیت اطاعت از غیر اولیای الهی و ضرورت عصمت انبیا و ائمه. این موضوعات، که ریشه در تفاوت‌های عمیق در مبانی امامت و نبوت دارند، با تکیه بر آیات قرآن کریم و نقد روایات جعلی، در قالبی علمی و دانشگاهی تبیین می‌گردند. ساختار این نوشتار، با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تکمیلی، تمثیلات ادبی و جمع‌بندی‌های تفصیلی، به‌گونه‌ای طراحی شده که محتوایی منسجم و جذاب ارائه نماید. تمامی نکات و محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های مرتبط، بدون حذف یا خلاصه‌سازی، با شرح و تفصیل کامل در این متن گنجانده شده است.

بخش اول: تحقق آرزوی معنوی در نگارش فصوص الحکم

خلوص نیت و التزام به دستور پیامبر

ابن‌عربی در نگارش فصوص الحکم، با خلوص نیت و قصد خالص، به تحقق آرزوی معنوی خود پرداخته و مدعی است که این اثر را بر اساس دستور مستقیم رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، بدون کم‌وکاست نگاشته است. این ادعا، چونان چراغی در تاریکی، بر نقش نیت پاک در دریافت و انتقال حقایق عرفانی نور می‌افکند. خلوص نیت، همچون جویباری زلال، مسیر فهم الهی را هموار می‌سازد و نگارنده را از هرگونه انحراف مصون می‌دارد. این التزام، که ریشه در اطاعت از اولیای الهی دارد، نیازمند بررسی در چارچوب اعتقادی شیعه است که اطاعت را تنها برای خدا و اولیای معصوم جایز می‌شمارد.

درنگ: خلوص نیت در نگارش آثار عرفانی، چونان کلیدی است که درهای فهم حقایق الهی را می‌گشاید، اما این خلوص باید در چارچوب اطاعت از اولیای معصوم تعریف شود.

بخش دوم: اختلافات اعتقادی شیعه و اهل سنت

ممنوعیت اطاعت از غیر اولیای الهی

یکی از اصول بنیادین اعتقادی شیعه، انحصار اطاعت در خدا و اولیای الهی است. این باور، که چونان ستونی استوار در بنای عقاید امامیه قرار دارد، هرگونه اطاعت از غیر اولیای الهی را، چه با زور (سیف) و چه با سیاست، حرام می‌شمارد. اطاعت از غیر معصوم، مانند پیمودن راهی است که به سرابی می‌رسد؛ هرچند ظاهری فریبنده داشته باشد، اما از حقیقت دور است. این دیدگاه، ریشه در اعتقاد به عصمت اولیای الهی دارد که تنها ایشان را شایسته اطاعت مطلق می‌داند.

نقد دیدگاه اهل سنت درباره اطاعت

اهل سنت، در دیدگاهی که از منظر شیعه نادرست است، معتقدند که هر اطاعتی به خدا نسبت دارد، حتی اطاعت از شیطان. این باور، مانند آمیختن نور و ظلمت، حقیقت اطاعت را مشوب می‌سازد. شیعه تأکید دارد که اطاعت از شیطان، نه تنها مأجور (پاداش‌دار) نیست، بلکه معصیت و گناه است. اطاعت مأجور، تنها در سایه پیروی از خدا و اولیای معصوم محقق می‌شود. این تمایز، چونان خطی روشن میان حق و باطل، مرزهای اعتقادی شیعه را مشخص می‌سازد.

درنگ: اطاعت از غیر اولیای الهی، مانند نوشیدن از چشمه‌ای مسموم است که به جای حیات، مرگ معنوی به ارمغان می‌آورد.

اختیار در گناه و اقتدار الهی

هر قدرتی که در موجودات یافت می‌شود، از خداست، اما گناه نتیجه اختیار انسان است، نه اجبار الهی. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

﴿وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌۭ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا﴾
(الأعراف: ۱۷۹).

ترجمه: و به‌راستی برای جهنم بسیاری از جن و انس را آفریدیم که دل‌هایی دارند که با آن نمی‌فهمند.

این آیه، چونان آینه‌ای، حقیقت اختیار انسان را در برابر اقتدار الهی به تصویر می‌کشد. انسان، با اختیار خود معصیت می‌کند و به سوی جهنم می‌رود، اما این امر در سایه اقتدار الهی است که حکمتش بر موجودات حاکم است. این دیدگاه، مانند نسیمی که غبار را از چهره حقیقت می‌زداید، نقش اختیار و مسئولیت انسان را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

اختلافات اعتقادی شیعه و اهل سنت در باب اطاعت، ریشه در تفاوت‌های عمیق در مبانی امامت و ولایت دارد. شیعه، اطاعت را تنها برای خدا و اولیای معصوم جایز می‌داند و هرگونه اطاعت از غیر ایشان را، چه با زور و چه با سیاست، حرام می‌شمارد. این باور، با نقد دیدگاه اهل سنت که هر اطاعتی را به خدا نسبت می‌دهد، تقویت می‌شود. تأکید بر اختیار انسان در گناه و اقتدار الهی، این بخش را به مثابه بنایی مستحکم در اعتقادات شیعه تکمیل می‌کند.

بخش سوم: عصمت انبیا و ائمه در نگاه شیعه

اعتقاد جازم شیعه به عصمت

شیعه، با اعتقادی راسخ، انبیا و ائمه را معصوم می‌داند و عصمت را شرط لازم برای نبوت و امامت می‌شمارد. این باور، مانند ستاره‌ای درخشان در آسمان اعتقادات شیعه، هدایتگر مؤمنان به سوی حقیقت است. برخلاف اهل سنت که عصمت را برای انبیا الزامی نمی‌دانند، شیعه معتقد است که هر پیامبر یا امامی باید از هرگونه خطا و گناه مصون باشد تا الگویی کامل برای امت باشد.

عصمت در غیر انبیا و ائمه

عصمت، تنها به انبیا و ائمه محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند در اولیای غیرنبی و غیرامام، مانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، نیز یافت شود. این دیدگاه، مانند گلی که در باغی غیرمنتظره شکوفا می‌شود، گستردگی مفهوم عصمت را در شیعه نشان می‌دهد. حضرت زهرا، بدون آنکه نبی یا امام باشد، به دلیل مقام والای معنوی، معصوم است و این امر، جایگاه بی‌بدیل او را در نظام اعتقادی شیعه آشکار می‌سازد.

درنگ: عصمت، چونان گوهر نایابی است که نه تنها در انبیا و ائمه، بلکه در اولیای خاص مانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نیز متجلی می‌شود.

نقد دیدگاه اهل سنت درباره عصمت انبیا

اهل سنت معتقدند که انبیا ممکن است گناه یا خطا کنند، دیدگاهی که شیعه آن را به شدت رد می‌کند. این باور، مانند سایه‌ای که بر نور حقیقت می‌افتد، با اصل هدایت الهی ناسازگار است. شیعه تأکید دارد که عصمت، شرط ذاتی نبوت و امامت است و هرگونه خطا یا گناه، جایگاه انبیا را به‌عنوان الگوهای الهی خدشه‌دار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

عصمت، به‌عنوان یکی از ارکان اعتقادی شیعه، نقشی محوری در تمایز این مذهب از اهل سنت دارد. اعتقاد به عصمت انبیا، ائمه و اولیای خاص مانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، مانند نوری است که مسیر هدایت را روشن می‌سازد. نقد دیدگاه اهل سنت، که عصمت را الزامی نمی‌داند، این بخش را به مثابه دژی استوار در برابر انحرافات اعتقادی تکمیل می‌کند.

بخش چهارم: تحلیل معنای أمنیة در قرآن کریم

معانی سه‌گانه أمنیة

واژه أمنیة در قرآن کریم به سه معنا به کار رفته است: آرزو، دروغ، و تلاوت. معنای اصلی آن، آرزوست که چونان جریانی زلال، در بستر آیات قرآنی جاری است. در معنای دروغ، مانند شاخه‌ای که از درخت حقیقت جدا شده، به کسی اطلاق می‌شود که آرزوی تحقق امری غیرواقعی دارد. معنای تلاوت، هرچند کمتر رایج است، در برخی سیاق‌ها به کار رفته است. این تنوع معنایی، مانند رنگ‌های گوناگون یک نقش، نیازمند توجه به سیاق قرآنی برای فهم دقیق است.

نقد روایات جعلی درباره أمنیة

روایات اهل سنت که مدعی القاء شیطان در قرائت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هستند، از منظر شیعه جعلی و برگرفته از اسرائیلیات‌اند. این روایات، مانند علف‌های هرزی که در باغ حقیقت روییده‌اند، با عصمت پیامبر ناسازگارند. به‌ویژه، روایتی که ادعا می‌کند شیطان در قرائت سوره نجم دخالت کرده، از سوی شیعه به شدت رد می‌شود. این نقد، مانند تیغی تیز، خرافات را از حقیقت جدا می‌سازد.

تحلیل آیه ۵۲ سوره حج

قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

﴿وَمَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍۢ وَلَا نَبِىٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلْقَى ٱلشَّيْطَٰنُ فِىٓ أُمْنِيَّتِهِۦ فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلْقِى ٱلشَّيْطَٰنُ ثُمَّ يُحْكِمُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦ ۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌۭ﴾
(الحج: ۵۲).

ترجمه: و پیش از تو هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه چون آرزو می‌کرد، شیطان در آرزویش [القایی] می‌افکند. پس خدا آنچه را که شیطان افکنده بود نسخ می‌کرد، سپس خدا آیات خود را استوار می‌داشت، و خدا دانای حکیم است.

این آیه، مانند نوری که تاریکی را می‌شکافد، بر عصمت پیامبران و نفی تأثیر شیطان بر وحی تأکید دارد. القاء شیطان، نه در وحی، بلکه در آرزوی پیامبر برای تحقق دین الهی است که خدا آن را نسخ کرده و آیات خود را محکم می‌سازد.

درنگ: آیه ۵۲ سوره حج، مانند سپری است که عصمت پیامبران را در برابر القاء شیطان حفظ می‌کند و بر حکمت الهی در استوار ساختن آیات تأکید دارد.

معنای تمنّی در آیه

تمنّی پیامبر، آرزوی تحقق دین الهی در میان مردم است، مانند آرزوی پدری که سعادت فرزندش را می‌خواهد یا معلمی که فهم شاگردش را آرزو می‌کند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

﴿إِذَا جَآءَ نَصْرُ ٱللَّهِ وَٱلْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ ٱلنَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ ٱللَّهِ أَفْوَاجًا﴾
(النصر: ۱-۲).

ترجمه: چون یاری خدا و پیروزی فرا رسد و ببینی که مردم دسته‌دسته در دین خدا درآیند.

این آرزو، مانند جریانی خروشان، نشان‌دهنده عشق پیامبر به هدایت امت است و تحقق آن، چونان شکوفه‌ای است که بر شاخسار رسالت می‌روید.

نقد خوشحالی پیامبر از فتح

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، به دلیل شدت آرزوی تحقق دین، در لحظه فتح به جای توجه به فاتح (خدا)، به مردم توجه کرد. قرآن کریم می‌فرماید:

﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَٱسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُۥ كَانَ تَوَّابًا﴾
(النصر: ۳).

ترجمه: پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از او آمرزش بخواه که او توبه‌پذیر است.

استغفار در اینجا، مانند جلا دادن آینه‌ای است که غبار توجه به غیر خدا بر آن نشسته است. این استغفار، نه به معنای گناه، بلکه برای تصفیه قلب از توجه به ناس است.

عصمت و استغفار پیامبر

استغفار پیامبر، در ظرف ربوبیت، برای تصفیه قلب و نزدیکی بیشتر به خدا بوده است، نه به معنای گناه. این دیدگاه، با اصل «حسنه الابرار سیئات المقربین» همخوانی دارد که برای مقربین، هر توجه به غیر خدا نقص محسوب می‌شود. این استغفار، مانند بال‌هایی است که روح پیامبر را به سوی قله‌های کمال پرواز می‌دهد.

هدف از القاء شیطان

القاء شیطان، برای امتحان کسانی است که در دل‌هایشان بیماری (ضعف ایمان) یا قساوت (عناد) دارند. قرآن کریم می‌فرماید:

﴿لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِى ٱلشَّيْطَٰنُ فِتْنَةًۭ لِّلَّذِينَ فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌۭ وَٱلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَفِى شِقَاقٍۭ بَعِيدٍ﴾
(الحج: ۵۳).

ترجمه: تا آنچه را شیطان افکنده، مایه فتنه کسانی قرار دهد که در دل‌هایشان بیماری است و کسانی که دل‌هایشان سخت است، و ستمگران در ستیزی دور و درازند.

این فتنه، مانند غربال، اهل حق را از اهل باطل جدا می‌سازد و حقیقت ایمان را آشکار می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

تحلیل معنای أمنیة و نقد روایات جعلی، مانند نوری است که خرافات را از حقیقت جدا می‌سازد. آیه ۵۲ سوره حج، با تأکید بر عصمت پیامبران و نفی تأثیر شیطان بر وحی، جایگاه والای انبیا را تثبیت می‌کند. آرزوی پیامبر برای تحقق دین، چونان جریانی خروشان، عشق او به هدایت امت را نشان می‌دهد. استغفار پیامبر، نه نشانه گناه، بلکه گواهی بر تصفیه قلب اوست. این بخش، مانند گوهری درخشان، حقایق اعتقادی شیعه را در برابر انحرافات حفظ می‌کند.

بخش پنجم: نقد ظاهری بودن آیات و ضرورت تفسیر شیعی

ظاهر آیات و اعتقادات اهل سنت

برخی آیات، مانند آیه استغفار یا القاء شیطان، در ظاهر با باورهای اهل سنت سازگارتر به نظر می‌رسند، اما با تفسیر شیعی، با عصمت پیامبران همخوانی دارند. این آیات، مانند آینه‌ای که در زوایای مختلف نور را بازمی‌تاباند، نیازمند تفسیری دقیق در چارچوب اعتقادات شیعی‌اند تا حقیقتشان آشکار شود.

ضرورت تفسیر شیعی

تفسیر شیعی، مانند کلیدی است که قفل حقیقت آیات را می‌گشاید. این تفسیر، با تأکید بر عصمت پیامبران و ائمه، هرگونه شائبه گناه یا خطا را از ایشان نفی می‌کند. استغفار پیامبر، نه به معنای گناه، بلکه برای تصفیه قلب از توجه به غیر خدا است. این دیدگاه، مانند جریانی زلال، اعتقادات شیعه را از هرگونه تحریف مصون می‌دارد.

درنگ: تفسیر شیعی، مانند نوری است که حقیقت آیات را از سایه‌های تحریف بیرون می‌آورد و عصمت پیامبران را تثبیت می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

ظاهر برخی آیات، ممکن است با باورهای اهل سنت سازگار به نظر آید، اما تفسیر شیعی، مانند شمشیری دو لبه، حقیقت را از باطل جدا می‌سازد. تأکید بر عصمت پیامبران و ائمه، این بخش را به مثابه دژی مستحکم در برابر انحرافات اعتقادی تکمیل می‌کند.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، دو موضوع بنیادین در اختلافات اعتقادی شیعه و اهل سنت را بررسی کرد: ممنوعیت اطاعت از غیر اولیای الهی و ضرورت عصمت انبیا و ائمه. شیعه، اطاعت را تنها برای خدا و اولیای معصوم جایز می‌داند و هرگونه اطاعت از غیر ایشان را حرام می‌شمارد. همچنین، با اعتقادی راسخ به عصمت انبیا، ائمه و اولیای خاص مانند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، هرگونه خطا یا گناه را از ایشان نفی می‌کند. تحلیل آیات قرآن کریم، به‌ویژه آیه ۵۲ سوره حج، بر عصمت پیامبران و نفی تأثیر شیطان بر وحی تأکید دارد. نقد روایات جعلی و تفسیر شیعی آیات، مانند نوری است که حقیقت را از خرافات جدا می‌سازد. این نوشتار، با زبانی متین و ساختار علمی، حقایق عرفانی و اعتقادی شیعه را برای مخاطبان روشن ساخت.

با نظارت صادق خادمی