متن درس
کون جامع و انسان کامل در فصوص الحکم: تأملات عرفانی در تجلی اسماء الهی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۶)
مقدمه: درآمدی بر مفهوم کون در عرفان نظری
کتاب فصوص الحکم، اثر بیبدیل شیخ اکبر محیالدین ابنعربی، چونان نگینی درخشان در گنجینه عرفان نظری میدرخشد و با تبیین مفاهیم عمیق هستیشناختی، راهی به سوی فهم حقیقت وجود و رابطه میان حق و خلق میگشاید. درسگفتار حاضر، که از سخنان استاد فرزانه قدسسره در جلسه ۱۳۶ برگرفته شده، به بررسی مفهوم «کون» (هستی)، کون جامع، و جایگاه انسان کامل بهعنوان مظهر تام اسماء و صفات الهی میپردازد. این نوشتار، با نگاهی ژرف به تمایز میان کون مطلق و مقید، اسماء کونیه، مشیت الهی، و نقش انسان کامل در تجلی کمالات ذاتی حق، تلاش دارد تا این مفاهیم را چونان آیینهای شفاف در برابر خوانندگان قرار دهد. ساختار متن، با عناوین و زیرعناوین منظم، به گونهای طراحی شده که خواننده را در مسیری منسجم از تأملات عرفانی هدایت کند، و با بهرهگیری از تمثیلات و استعارات فاخر، عمق معانی را به روشنی منتقل نماید.
بخش نخست: مفهوم کون و تمایز آن در عرفان
طرح مسئله کون در اختلافات کلامی، عرفانی و فلسفی
مفهوم کون (هستی)، یکی از مباحث بنیادین در عرفان نظری است که در تقاطع اختلافات میان اهل کلام، عرفان، و فلسفه قرار دارد. این مفهوم، چونان دریایی ژرف، لایههای گوناگونی از معنا را در خود نهفته دارد و در عرفان ابنعربی، بهعنوان یکی از ارکان اصلی تحلیل هستیشناختی مطرح میشود.
درنگ: کون، مفهومی بنیادین در عرفان نظری است که در تقاطع اختلافات کلامی، عرفانی و فلسفی قرار گرفته و نیازمند تحلیل دقیق است.
تقسیم کون به مطلق و مقید
کون، به دو مرتبه مطلق و مقید تقسیم میشود. کون مطلق، به وجود حق تعالی اشاره دارد که از هر قید و محدودیتی مبراست، در حالی که کون مقید، به موجودات عالم دلالت میکند که در چارچوب محدودیتهای وجودی قرار دارند. این تقسیمبندی، مشابه تمایز میان وجود مطلق (ذات باریتعالی) و وجود مقید (موجودات عالم) است و بنیانی برای فهم رابطه میان حق و خلق فراهم میآورد.
درنگ: کون مطلق، وجود بیقید حق تعالی است و کون مقید، موجودات محدود عالم را در بر میگیرد.
اسماء اربعه کونیه
چهار اسم الهی مرتبط با کون، شامل «کون»، «کائن»، «مکون»، و «کینون» است که همگی به مراتب مختلف ظهور هستی الهی اشاره دارند. این اسماء، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، کون را از ماهیت موجودات متمایز میسازند و بر جایگاه آن بهعنوان تجلی ذات الهی تأکید میکنند.
درنگ: اسماء کونیه (کون، کائن، مکون، کینون)، مراتب ظهور هستی الهی را نشان داده و کون را از ماهیت موجودات جدا میکنند.
مساوات کون و وجود
کون و وجود، هرچند از نظر مفهومی متمایزند، در مصداق مساوقاند. این مساوات، چونان پلی میان دو ساحل معرفت، به وحدت وجودی میان کون و وجود اشاره دارد و در چارچوب نظریه وحدت وجود ابنعربی، وجود را یگانه و کون را ظهور آن میداند.
درنگ: کون و وجود، در مفهوم متمایز و در مصداق مساوقاند و این مساوات، ریشه در نظریه وحدت وجود دارد.
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با تبیین مفهوم کون و تقسیم آن به مطلق و مقید، بر جایگاه آن در عرفان نظری تأکید کرد. اسماء کونیه، چونان چراغهایی روشن، مراتب ظهور الهی را نمایان میسازند و مساوات کون و وجود، بنیانی برای فهم وحدت وجودی فراهم میآورد. این مفاهیم، چونان نهرهایی زلال، خواننده را به سوی اقیانوس حکمت عرفانی هدایت میکنند.
بخش دوم: مشیت الهی و کون جامع
مشیت الهی در خلقت کون جامع
مشیت الهی تعلق گرفت که حق تعالی خود را در کون جامعی ببیند که تمامی موجودات و هستی را در بر گیرد. کون جامع، چونان آیینهای تمامنما، تمامی حقایق عالم را در خود محصور کرده و مظهر کامل اسماء و صفات الهی است. این اراده، نشاندهنده هدف خلقت برای ظهور کمالات ذاتی حق در عالم خارج است.
درنگ: مشیت الهی، خلقت کون جامع را برای ظهور کمالات ذاتی حق در عالم خارج رقم زده است.
انسان و هویت هستی
انسان، هویت هستی است و هستی، پیکر انسان. از حیث کمیت، انسان صغیر است، اما از حیث کیفیت، مظهر تام اکبر محسوب میشود. این جایگاه، چونان گوهری گرانبها، انسان را بهعنوان خلیفهالله و مظهر جامع اسماء الهی معرفی میکند که با وجود محدودیت ظاهری، عظمتی بیکران در مرتبه معنوی دارد.
درنگ: انسان، هویت هستی و مظهر تام اکبر است که با وجود صغر کمی، عظمت کیفی بیکرانی دارد.
تمایز عالم امر و عالم خلق
عالم امر، به مجردات و عالم خلق، به مادیات اختصاص دارد. مکونات، شامل مادیت و مجردات است که هر دو ماهیت دارند، اما مکون در عرفان، به معنای ماهیت موجودات (اعم از مادی و مجرد) است، نه صرف مادیت. این تمایز، چونان خطی روشن، دو سطح وجودی عالم را از یکدیگر جدا میسازد.
درنگ: عالم امر، مجردات و عالم خلق، مادیات را در بر میگیرد، اما مکون به معنای ماهیت موجودات است، نه صرف مادیت.
مراد از مکون در عرفان
در عرفان، مکون به معنای ماهیت موجودات است، نه مادیت آنها. این تعریف، کون را بهعنوان ظرف ظهور ماهیتهای الهی معرفی میکند که شامل هر دو وجه مادی و مجرد میشود و از خلط مفهوم کون با مادیت در فلسفه جلوگیری میکند.
درنگ: مکون در عرفان، به معنای ماهیت موجودات است و شامل مجردات و مادیات میشود، نه صرف مادیت.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین مشیت الهی در خلقت کون جامع و نقش انسان بهعنوان هویت هستی، بر جایگاه بیبدیل انسان کامل در عرفان ابنعربی تأکید کرد. تمایز عالم امر و خلق و تعریف مکون، چونان نهرهایی زلال، خواننده را به سوی فهم عمیقتر رابطه میان حق و خلق هدایت میکنند.
بخش سوم: اراده الهی و ظهور اسماء و صفات
اراده حق برای رؤیت اعیان اسماء
حق تعالی اراده کرد که اعیان اسماء و صفات یا عین ذات خود را در موجود جامعی ببیند که تمامی حقایق عالم، اعم از مفردات و مرکبات، را در بر گیرد. این موجود جامع، تمامی مراتب اسماء، صفات، مقتضیات، افعال، خواص، و لوازم آنها را محصور میکند و چونان آیینهای تمامنما، کمالات الهی را متجلی میسازد.
درنگ: اراده الهی برای رؤیت اعیان اسماء و صفات در موجود جامع، هدف خلقت کون جامع را نشان میدهد.
کون جامع و مظهر جامع
در کون جامع، هیچ وجودی جز حق نیست و این کون، تمامی اسماء، صفات، و ظهورات را در بر میگیرد. کون جامع، چونان دریایی بیکران، تمامی حقایق عالم را در خود جای داده و مظهر تام حق تعالی است.
درنگ: کون جامع، مظهر تام حق است که تمامی اسماء، صفات، و ظهورات را در خود محصور میکند.
مقتضیات و لوازم اسماء و صفات
مقتضیات، افعال، خواص، و لوازم اسماء و صفات، ظهورات نهایی موجودات و صفات خاصه آنها هستند که در کون جامع متجلی میشوند. این عناصر، چونان شاخههای درختی تنومند، آثار و نتایج تجلی اسماء و صفات را در عالم نمایان میسازند.
درنگ: مقتضیات، افعال، خواص، و لوازم اسماء و صفات، ظهورات نهایی موجودات در کون جامعاند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تبیین اراده الهی برای ظهور اعیان اسماء و صفات در کون جامع، بر نقش این کون بهعنوان مظهر تام حق تأکید کرد. مقتضیات و لوازم اسماء، چونان نهرهایی از فیض الهی، در این کون جاری شده و تمامی حقایق عالم را متجلی میسازند.
بخش چهارم: تحلیل امر الهی و شأن آن
لام در «الأمر» و معنای استغراق
لام در عبارت «الأمر» برای استغراق است و تمامی امور الهی را در بر میگیرد. این لام، یا به معنای شمول همه امور الهی است یا بهجای اضافه (امر حق) به کار رفته و به فعل یا شأن الهی اشاره دارد.
درنگ: لام در «الأمر» برای استغراق بوده و تمامی امور الهی یا امر حق را در بر میگیرد.
امر بهعنوان شأن الهی
امر، میتواند به معنای شأن الهی باشد که مفهومی اعم از فعل است، زیرا شأن شامل احوال بدون فعل نیز میشود. این دیدگاه، چونان نوری که لایههای مختلف وجود را روشن میکند، به عمق مراتب الهی در خلقت اشاره دارد.
درنگ: امر بهعنوان شأن الهی، مفهومی اعم از فعل است و احوال الهی را نیز در بر میگیرد.
تمایز افعال قلبی و جوارحی
افعال الهی و انسانی به دو نوع قلبی (جوانحی) و جوارحی (مادی) تقسیم میشوند. افعال قلبی، در مرتبه باطن و افعال جوارحی، در مرتبه ظاهر قرار دارند و این تمایز، چونان دو بال وجود، به تفاوت میان مراتب درونی و بیرونی اشاره دارد.
درنگ: افعال قلبی و جوارحی، به ترتیب به مراتب باطنی و ظاهری اشاره دارند و تمایزی بنیادین در تحلیل افعال ایجاد میکنند.
امر الهی و اراده حق
امر الهی، که در قرآن کریم به صورت إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (یس: ۸۲؛ چون به چیزی اراده کند، تنها به آن میگوید باش، پس میشود) بیان شده، به اراده حق تعلق میگیرد. این امر، چونان کلیدی طلایی، خلقت را از طریق اراده الهی محقق میسازد.
درنگ: امر الهی («کن») به اراده حق تعلق گرفته و خلقت را از طریق این اراده محقق میکند.
مجاز در استعمال امر
امر در اینجا بهصورت مجازی برای مراد (خلق) به کار رفته و از نوع اطلاق ملزوم و اراده لازم است. این استعمال، چونان پردهای ظریف، ظرافتهای بلاغی و عرفانی در تفسیر «کن» را نشان میدهد.
درنگ: امر بهصورت مجازی برای خلق به کار رفته و از نوع اطلاق ملزوم و اراده لازم است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تحلیل امر الهی و شأن آن، بر نقش اراده حق در خلقت و ظهور موجودات تأکید کرد. تمایز افعال قلبی و جوارحی و استعمال مجازی امر، چونان نهرهایی از حکمت، عمق معرفت عرفانی را به نمایش میگذارند.
بخش پنجم: انسان کامل و کون جامع
کون جامع و انسان کامل
کون جامع، انسان کامل است که در حضرت آدم علیهالسلام محقق شده و دیگران این قابلیت را بهطور کامل ندارند. انسان کامل، چونان قلهای رفیع در عالم وجود، مظهر تام کون جامع است و تمامی اسماء و صفات الهی را در خود متجلی میسازد.
درنگ: کون جامع در انسان کامل (حضرت آدم علیهالسلام) محقق شده و او مظهر تام اسماء و صفات الهی است.
مراتب قابلیت در موجودات
اولیاء کملین، فعلیت کون جامعاند، افراد عادی دارای قابلیت قربیاند، و موجودات دیگر، مانند سنگ، دارای قابلیت محضاند. این مراتب، چونان لایههای یک گوهر، تنوع استعدادهای وجودی در عالم را نشان میدهند.
درنگ: اولیاء کملین، فعلیت کون جامع، افراد عادی، قابلیت قربی، و موجودات دیگر، قابلیت محض دارند.
مشیت الهی و خلقت انسان کامل
مشیت الهی به خلق کون جامع تعلق گرفت تا حق تعالی ذات و کمالاتش را در آن مشاهده کند. این اراده، چونان مشعلی فروزان، هدف خلقت را در ظهور اسماء، صفات، و مظاهر آنها در انسان کامل روشن میسازد.
درنگ: مشیت الهی، خلقت انسان کامل را برای ظهور ذات و کمالات الهی در کون جامع رقم زده است.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تبیین جایگاه انسان کامل بهعنوان کون جامع، بر نقش بیبدیل او در تجلی اسماء و صفات الهی تأکید کرد. مراتب قابلیت موجودات، چونان نردبانی نورانی، تنوع استعدادهای وجودی را در عالم نشان میدهند.
بخش ششم: مشاهده الهی و رجوع به اصل
مشاهده ذات و کمالات الهی
حق تعالی در ذات خود، کمالات و اسماء را مشاهده میکرد و اراده کرد آنها را در حضرة آخريته و ظاهريته نیز ببیند. این مشاهده، از ظرف اجمال (علم الهی) به ظرف تفصیل (ظهور عینی) منتقل میشود و چونان جریانی زلال، فرآیند تجلی الهی را از باطن به ظاهر نشان میدهد.
درنگ: حق تعالی، کمالات و اسماء را از ظرف اجمال به ظرف تفصیل منتقل کرده و در حضرة ظاهریه متجلی میسازد.
ترتب طولی در مشاهده الهی
حق تعالی موجودات را نه به عرض، بلکه به طول (ترتب طولی) میبیند. بهعنوان مثال، زید را نه بهتنهایی، بلکه با نسب و مراتبش مشاهده میکند. این ترتب طولی، چونان سلسلهای از نور، نظم وجودی و سلسلهمراتب در ظهور الهی را نشان میدهد.
درنگ: مشاهده الهی، به ترتب طولی است که موجودات را با مراتب و نسبهایشان در نظر میگیرد.
رجوع موجودات به اصل خود
هر موجودی به اصل خود بازمیگردد، از ظرف اجمال (علم الهی) به ظرف تفصیل (ظهور عینی). این رجوع، چونان سفری از مبدأ الهی به مظاهر عینی و بازگشت به اصل، سیر وجودی موجودات را ترسیم میکند.
درنگ: موجودات از ظرف اجمال به ظرف تفصیل منتقل شده و به اصل خود بازمیگردند.
تفاوت ظرف علم و ظرف عین
موجودات از ظرف علم الهی (اجمال) به ظرف عینی (تفصیل) منتقل شده و به ظهورات فعلی و افعال تکلیفی خود بازمیگردند. این انتقال، چونان جریانی از سرچشمه علم الهی به دریای ظهورات عینی، فرآیند خلقت و تحقق موجودات را نشان میدهد.
درنگ: موجودات از ظرف علم الهی به ظرف عینی منتقل شده و به ظهورات فعلی و افعال تکلیفی بازمیگردند.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با تبیین مشاهده الهی و رجوع موجودات به اصل خود، بر فرآیند تجلی از ظرف اجمال به تفصیل تأکید کرد. ترتب طولی و تفاوت ظرف علم و عین، چونان آیینههایی شفاف، نظم وجودی عالم را در عرفان ابنعربی نمایان میسازند.
بخش هفتم: صلوات و جایگاه اهل بیت علیهمالسلام
صلوات بر محمد و آل محمد
متن با صلوات بر محمد و آل محمد علیهمالسلام پایان مییابد: «خداوندا، درود فرست بر محمد و آل محمد». این صلوات، چونان گوهری درخشان، ارادت به اهل بیت علیهمالسلام و پیوند عرفان با محبت ایشان را نشان میدهد.
درنگ: صلوات بر محمد و آل محمد، نشانه ارادت به اهل بیت علیهمالسلام و پیوند عرفان با محبت ایشان است.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با تأکید بر صلوات و جایگاه والای اهل بیت علیهمالسلام، بر پیوند عمیق عرفان اسلامی با محبت اهل بیت تأکید کرد. این پایانبندی، چونان مشعلی فروزان، همسویی عرفان ابنعربی با اصول شیعی را روشن میسازد.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با تبیین درسگفتار شماره ۱۳۶ فصوص الحکم، به بررسی عمیق مفهوم کون، کون جامع، و جایگاه انسان کامل پرداخت. کون، چونان دریایی بیکران، مراتب مطلق و مقید را در بر گرفته و اسماء کونیه، تجلیات ذات الهی را نمایان میسازند. مشیت الهی، خلقت کون جامع را برای ظهور کمالات ذاتی رقم زده و انسان کامل، بهعنوان مظهر تام این کون، تمامی اسماء و صفات را متجلی میکند. تمایز عالم امر و خلق، تحلیل امر الهی، و ترتب طولی در مشاهده الهی، چونان نهرهایی زلال، نظم وجودی عالم را روشن میکنند. صلوات پایانی، پیوند عرفان با اهل بیت علیهمالسلام را نشان داده و این مفاهیم را در چارچوبی شیعی تکمیل میکند. این نوشتار، چونان آیینهای شفاف، خواننده را به سوی اقیانوس بیکران حکمت الهی رهنمون میسازد.
با نظارت صادق خادمی