در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 187

متن درس





تبیین عرفانی ذات، صفات و اعیان در فصوص الحکم: بازخوانی درس‌گفتار شماره 187

تبیین عرفانی ذات، صفات و اعیان در فصوص الحکم: بازخوانی درس‌گفتار شماره 187

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۸۷)

مقدمه: درآمدی بر وحدت وجود و کثرت مظاهر

در گستره عرفان نظری، تبیین رابطه میان ذات الهی، صفات و اعیان، چونانを作る
آیینه‌ای است که حقیقت وجود را در کثرت مظاهر بازمی‌تاباند. درس‌گفتار شماره ۱۸۷ از شرح فصوص الحکم، اثر جاودانه ابن‌عربی، به قلم استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در این رابطه عمیق و پیچیده پرداخته و با نگاهی عرفانی، وحدت ذات الهی را در برابر کثرت صفات و اعیان مورد بررسی قرار داده است. این درس‌گفتار، با تمرکز بر عبارت کلیدی «بل هم عليها لا غيرها»، بر این حقیقت تأکید دارد که اعیان موجودات، عین صفات الهی‌اند و ذات الهی، حقیقت همه حقایق است. این نوشتار، با بازنویسی و تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی آن، می‌کوشد این مفاهیم را در قالبی علمی و ساختاریافته ارائه دهد. در این مسیر، با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، تلاش شده تا عمق این مفاهیم برای مخاطبان روشن گردد، بی‌آنکه از چارچوب علمی و دانشگاهی فاصله گرفته شود.

این نوشتار، در ساختاری منظم و با تقسیم‌بندی موضوعی، به بررسی و تحلیل وحدت ذات الهی، صفات و اعیان پرداخته و با نقد دیدگاه‌های فلسفی و منطقی، بر تمایز نگاه عرفانی تأکید دارد. در این راستا، مثال حیوان در فص شعیبی به‌عنوان تمثیلی روشنگر به کار گرفته شده تا رابطه میان ذات و اعراض در عرفان و فلسفه تبیین شود. ساختار این نوشتار، با عناوین و زیرعناوین تخصصی، به گونه‌ای طراحی شده که مفاهیم عمیق عرفانی را به شکلی منسجم و قابل فهم ارائه نماید.

بخش اول: وحدت ذات الهی و کثرت صفات و اعیان

۱.۱ مفهوم وحدت وجود

در عرفان نظری، ذات الهی چونان خورشیدی بی‌غروب است که همه حقایق وجود از پرتو آن پدیدار می‌گردند. استاد فرزانه قدس‌سره در این درس‌گفتار، با استناد به عبارت «بل هم عليها لا غيرها»، بر این حقیقت تأکید دارند که اعیان موجودات، عین صفات الهی‌اند. این سخن، به معنای وحدت وجودی میان ذات، صفات و اعیان است؛ گویی هر موجود، چونان آینه‌ای است که جلوه‌ای از ذات بی‌کران الهی را بازمی‌تاباند.

درنگ: اعیان موجودات، مظاهر ذات الهی‌اند و حقیقت یگانه ذات، مبدأ همه کثرات است.

این دیدگاه، ریشه در مفهوم وحدت وجود دارد که ذات الهی را حقيقة الحقائق می‌داند؛ حقیقتی که همه حقایق از آن سرچشمه می‌گیرند. در این نگاه، کثرت موجودات، نه واقعیتی مستقل، بلکه جلوه‌هایی از یک حقیقت واحد است که در مراتب گوناگون تجلی یافته است.

۱.۲ صفات الهی و امور کلی

استاد فرزانه قدس‌سره بیان می‌دارند که صفات اولیه حق، اموری کلی و معقول‌اند که در مرتبه ذهن، به‌صورت کلیات فهمیده می‌شوند، اما در عالم خارج، دارای حکم و اثرند. این صفات، چونان نوری هستند که از ذات ساطع شده و در مظاهر خارجی تجلی می‌یابند. به تعبیر دیگر، صفات الهی، چونان پل‌هایی هستند که ذات را به عالم کثرت پیوند می‌دهند.

در این راستا، سخن شیخ ابن‌عربی که «و لها الحكم والاثر» و سپس «بل هو عينها» است، به روشنی بیانگر این حقیقت است که صفات، نه تنها در عالم خارج اثر دارند، بلکه اعیان موجودات، عین این صفات‌اند. این دیدگاه، بر وحدت وجودی میان معقولات و موجودات خارجی تأکید دارد.

۱.۳ نقد دیدگاه فلسفی

در فلسفه و منطق، موجودات به دو دسته جوهر و عرض تقسیم می‌شوند. جوهر، قائم به ذات و عرض، قائم به غیر است. اما استاد فرزانه قدس‌سره با نقد این تقسیم‌بندی، بیان می‌دارند که ذات الهی، نه جوهر است و نه عرض، زیرا مقسم این دو، ماهیت است و خداوند، فراتر از ماهیت است. این دیدگاه، چونان نسیمی است که پرده‌های محدودیت‌های فلسفی را کنار می‌زند و حقیقت بی‌کران ذات الهی را آشکار می‌سازد.

درنگ: ذات الهی، فراتر از تقسیم‌بندی جوهر و عرض است، زیرا فاقد ماهیت بوده و حقیقت یگانه همه موجودات است.

در عرفان، حق، جوهر یگانه وجود است و همه عالم، اعراض و مظاهر آن‌اند. این اعراض، نه به معنای فلسفی، بلکه به معنای مظاهری هستند که وجودشان بالحق است، گویی هر موجود، چونان سایه‌ای است که از نور حقیقت الهی پدید آمده است.

۱.۴ جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با تبیین وحدت ذات الهی و کثرت صفات و اعیان، بنیان‌های عرفانی فصوص الحکم را روشن ساخت. ذات الهی، چونان سرچشمه‌ای است که همه حقایق از آن جاری می‌شوند و صفات و اعیان، مظاهر این حقیقت یگانه‌اند. نقد دیدگاه فلسفی، بر محدودیت‌های تقسیم‌بندی جوهر و عرض تأکید دارد و عرفان را به‌عنوان راهی برای فهم حقیقت بی‌کران الهی معرفی می‌کند.

بخش دوم: مراتب تجلی و کثرت مظاهر

۲.۱ مقام واحدیت و تجلیات الهی

استاد فرزانه قدس‌سره، مقام واحدیت را مرتبه‌ای می‌دانند که در آن، ذات الهی به اعتبار تعیناتش، ابتدا صفات و سپس مظاهر را ظاهر می‌سازد. این مقام، چونان دروازه‌ای است که از وحدت ذات به کثرت مظاهر راه می‌گشاید. در این مرتبه، صفات الهی چونان رنگ‌های گوناگونی هستند که از نور واحد ذات ساطع شده و در مراتب پایین‌تر، به صورت اعیان متکثر تجلی می‌یابند.

این تعینات و تجلیات، به کثرت مراتب وجود منجر می‌شوند که در آن، حقایق به دو دسته جوهر متبوع و عرض تابع تقسیم می‌گردند. اما در نگاه عرفانی، این کثرت، ظاهری است و همه چیز به وحدت ذات بازمی‌گردد.

۲.۲ کثرت صفات و اعیان

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که کثرت صفات و اعیان، از جنس متفاوتی است. کثرت صفات، ظهوری و کثرت اعیان، مظهری است. به تعبیر دیگر، صفات، چونان پرتوهای نورند که در ذات واحدند، اما در ظهور متکثر می‌گردند، در حالی که اعیان، مظاهری هستند که به واسطه تعینات خارجی، کثرت می‌یابند. این تفاوت، چونان تفاوت میان نور و سایه است که اولی ذاتی و دومی عرضی است.

درنگ: کثرت صفات، ظهوری و کثرت اعیان، مظهری است؛ اما هر دو به وحدت ذات الهی بازمی‌گردند.

این تمایز، از آن‌رو اهمیت دارد که مانع از خلط میان صفات و اعیان می‌شود. اگر صفات را متکثر بدانیم، نمی‌توان آن‌ها را عین ذات دانست، زیرا ذات، یگانه است. اما کثرت اعیان، به دلیل مظهری بودن، با وحدت ذات منافاتی ندارد.

۲.۳ مثال حیوان در فص شعیبی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به فص شعیبی، مثال حیوان را به‌عنوان تمثیلی برای تبیین رابطه ذات و اعراض به کار می‌برند. حیوان، جسم حساسی است که دارای حرکت ارادی و ابعاد سه‌گانه (طول، عرض، عمق) است. این ویژگی‌ها، اعراض حیوان‌اند که ذات آن را متمایز می‌سازند. با افزودن اعراض دیگری چون نطق و صهیل، انسان و اسب پدید می‌آیند. این مثال، چونان آینه‌ای است که کثرت مظاهر را در پرتو وحدت ذات نشان می‌دهد.

اما در نگاه عرفانی، این اعراض، نه به معنای فلسفی، بلکه به معنای مظاهر حق‌اند که وجودشان بالحق است. از این‌رو، در عرفان، حتی جوهر نیز عرض حق است، زیرا تنها حق، جوهر یگانه وجود است.

۲.۴ نقد اعراض منطقی و عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه منطقی، بیان می‌دارند که برخی اعراض نظیر حس و حرکت ارادی، در عرفان، عرض به معنای فلسفی نیستند، بلکه ویژگی‌هایی جوهري‌اند. این تمایز، چونان خطی است که مرز میان نگاه عرفانی و فلسفی را ترسیم می‌کند. در عرفان، همه چیز، از جوهر تا عرض، مظهر حق است و کثرت، تنها در مراتب تجلی پدیدار می‌گردد.

درنگ: در عرفان، حق جوهر یگانه است و همه عالم، اعراض و مظاهر آن‌اند، برخلاف فلسفه که جوهر و عرض را متمایز می‌داند.

این دیدگاه، با نفی جواهر متکثر، بر وحدت ذات الهی تأکید دارد و کثرت را به مراتب تجلی نسبت می‌دهد. از این‌رو، نمی‌توان انسان یا هر موجود دیگر را جوهر مستقل دانست، زیرا تنها حق، جوهر یگانه است.

۲.۵ جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی مراتب تجلی و کثرت مظاهر، نشان داد که ذات الهی، مبدأ همه صفات و اعیان است. کثرت صفات، ظهوری و کثرت اعیان، مظهری است، اما هر دو به وحدت ذات بازمی‌گردند. مثال حیوان و نقد اعراض منطقی، بر تمایز نگاه عرفانی و فلسفی تأکید دارد و عرفان را به‌عنوان راهی برای فهم حقیقت یگانه معرفی می‌کند.

بخش سوم: وحدت در کثرت: تبیین عرفانی و فلسفی

۳.۱ وحدت ذات و کثرت صفات

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر وحدت ذات، بیان می‌دارند که هر اسم الهی، شامل همه اسماء است و همه اسماء، عین ذات‌اند. این سخن، چونان رودی است که از سرچشمه وحدت جاری شده و در کثرت صفات، جلوه‌های گوناگون می‌یابد. کثرت صفات، ظهوری است و نه ذاتی، زیرا حقیقت صفات، یگانه و عین ذات است.

درنگ: هر اسم الهی، شامل همه اسماء است و همه اسماء، عین ذات الهی‌اند، لذا کثرت صفات، ظهوری است.

این دیدگاه، با فلسفه که صفات را از ذات متمایز می‌داند، در تضاد است. در عرفان، صفات، چونان جلوه‌های نور ذات‌اند که در مراتب گوناگون، کثرت می‌یابند.

۳.۲ کثرت مظهری اعیان

اعیان، به‌عنوان مظاهر حق، دارای کثرت مظهری‌اند. این کثرت، به دلیل تعینات خارجی، پدید می‌آید و با وحدت ذات منافاتی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره، این کثرت را به سایه‌هایی تشبیه می‌کنند که از نور واحد ذات پدید آمده‌اند و وجودی قائم به خود ندارند.

این دیدگاه، با تأکید بر قیام مظاهر به حق، بر عدم استقلال وجودی اعیان تأکید دارد. گویی هر موجود، چونان موجی است بر سطح دریای بی‌کران ذات الهی.

۳.۳ نقد تقسیم‌بندی فلسفی

در فلسفه، جوهر و عرض، بر اساس ماهیت تقسیم می‌شوند، اما در عرفان، این تقسیم‌بندی محدود است، زیرا ذات الهی، فراتر از ماهیت است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، بیان می‌دارند که در عرفان، حق جوهر یگانه است و همه عالم، اعراض آن‌اند. این سخن، چونان کلیدی است که قفل محدودیت‌های فلسفی را می‌گشاید و حقیقت بی‌کران را آشکار می‌سازد.

۳.۴ جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین وحدت در کثرت، نشان داد که صفات و اعیان، جلوه‌های ذات الهی‌اند. کثرت صفات، ظهوری و کثرت اعیان، مظهری است، اما هر دو به وحدت ذات بازمی‌گردند. نقد دیدگاه فلسفی، بر محدودیت‌های تقسیم‌بندی جوهر و عرض تأکید دارد و عرفان را به‌عنوان راهی برای فهم حقیقت یگانه معرفی می‌کند.

نتیجه‌گیری: وحدت وجود، کلید فهم حقیقت

درس‌گفتار شماره ۱۸۷ فصوص الحکم، چونان چراغی است که راه حقیقت را روشن می‌سازد. این درس‌گفتار، با تبیین رابطه ذات الهی با صفات و اعیان، بر وحدت وجود تأکید دارد. ذات الهی، حقيقة الحقائق است که صفات و مظاهر، تجلیات آن‌اند. کثرت صفات، ظهوری و کثرت اعیان، مظهری است، اما هر دو به وحدت ذات بازمی‌گردند. مثال حیوان در فص شعیبی، این رابطه را به روشنی نشان می‌دهد و نقد دیدگاه فلسفی، بر محدودیت‌های تقسیم‌بندی جوهر و عرض تأکید دارد.

در این راستا، عرفان نظری، چونان پلی است که از کثرت ظاهری به وحدت باطنی راه می‌گشاید. این دیدگاه، نه تنها به فهم عمیق‌تر حقیقت الهی کمک می‌کند، بلکه انسان را به سوی وحدت با مبدأ هستی رهنمون می‌سازد. این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، تلاش کرد تا این مفاهیم را در قالبی علمی و فاخر ارائه دهد.

با نظارت صادق خادمی