در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 287

متن درس






تبیین عطایا و منح الهی در فصوص الحکم: تحلیل رحمت و نقمت در مراتب اسماء (جلسه دویست و هشتاد و هفتم)

تبیین عطایا و منح الهی در فصوص الحکم: تحلیل رحمت و نقمت در مراتب اسماء

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۲۸۷)

مقدمه: تأملی بر عطایا و منح الهی در عرفان نظری

کتاب شریف «فصوص الحکم» اثر محی‌الدین ابن‌عربی، از برجسته‌ترین آثار عرفان نظری است که با زبانی رمزی و پرمغز، به تبیین رابطه میان ذات الهی، اسماء و صفات حق، و تجلیات آن در عالم خلقت می‌پردازد. در جلسه دویست و هشتاد و هفتم از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، بخشی از این اثر در صفحه ۱۱۴، سطرهای ۱ و ۷، با تمرکز بر مفاهیم عطایا و منح الهی، رحمت و نقمت، و تقسیم‌بندی آن‌ها به ذاتی و اسمائی مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است. این بخش، با رویکردی نقادانه و در چارچوب عرفان شیعی، به بررسی دیدگاه‌های ابن‌عربی پرداخته و با استناد به آیات قرآن کریم، روایات معصومین، و استدلال‌های عقلی، به تبیین و نقد این مفاهیم می‌نشیند. نوشتار حاضر، با ساختاری علمی و دانشگاهی، تمامی نکات و تحلیل‌های ارائه‌شده در درس‌گفتار را به‌صورت کامل و تفصیلی بازنویسی کرده و با بهره‌گیری از تمثیلات و تلویحات فاخر، به تبیین مفاهیم عرفانی و اعتقادی می‌پردازد. هدف این نوشتار، ارائه متنی منسجم و تخصصی برای مخاطبان آکادمیک است که ضمن حفظ روح و پیام اصلی، غنای معنایی و علمی آن را افزون سازد.

بخش نخست: مفهوم عطایا و منح الهی در مراتب ذاتی و اسمائی

منع الهی به‌عنوان جلوه‌ای از رحمت

در عرفان نظری، منع الهی از خلق، نه نشانه قهر، بلکه جلوه‌ای از رحمت الهی است که از محبت بی‌کران حق به بندگان سرچشمه می‌گیرد. این منع، که از اسماء الهی ناشی می‌شود، چونان سپری است که بندگان را از گزند خطاها و انحرافات حفظ می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این رحمت، ریشه در اسماء الهی داشته و در راستای هدایت و صلاح خلق اعمال می‌شود.

درنگ: منع الهی، جلوه‌ای از رحمت است که از محبت حق به بندگان سرچشمه گرفته و برای هدایت و حفظ آن‌ها اعمال می‌شود.

رحمت خالصه و عطای رحمانی

رحمت خالصه، که از اسم رحمن خاص نشأت می‌گیرد، عطایی است که فاقد هرگونه نقمت بوده و چونان آبی زلال و خالص، در دنیا و آخرت، رزق طیب و لذید را به بندگان ارزانی می‌دارد. این رحمت، مانند عسلی گوارا یا شیری پاک، بدون آمیختگی با نقمت، آرامش و کمال را به ارمغان می‌آورد.

تقسیم‌بندی عطایا: ذاتی و اسمائی

عطایای الهی به دو دسته ذاتی و اسمائی تقسیم می‌شوند. عطایای ذاتی، که فاقد مقابل‌اند، از ذات حق سرچشمه گرفته و چونان نوری بی‌پایان، در ظرف طلب یا غیرطلب، به خلق عطا می‌شوند. در مقابل، عطایای اسمائی، که در مرتبه واحدیت و تقابل اسماء ظهور می‌یابند، شامل رحمت و نقمت‌اند و از اسماء و صفات الهی ناشی می‌شوند. این تقسیم‌بندی، مانند نقشه‌ای است که مراتب فیض الهی را در عالم خلقت ترسیم می‌کند.

تمایز عطایای رحمانی و الهی

عطایای رحمانی، که از اسم رحمن خاص سرچشمه می‌گیرند، لذت‌بخش و خالی از نقمت‌اند، در حالی که عطایای الهی، که در مرتبه واحدیت و تقابل اسماء ظهور می‌یابند، ممکن است با نقمت آمیخته باشند. این تمایز، مانند تفاوت میان باغی سرسبز و بیابان خشکیده‌ای است که یکی تنها طراوت و دیگری آمیزه‌ای از سرسبزی و خشکی را در خود دارد.

درنگ: عطایای رحمانی، لذت‌بخش و خالی از نقمت‌اند، در حالی که عطایای الهی ممکن است با نقمت آمیخته باشند، و این تفاوت از مراتب اسماء الهی ناشی می‌شود.

رحمن عام و خاص

اسم رحمن در دو مرتبه عام و خاص ظهور می‌یابد. رحمن عام، چونان آسمانی بی‌کران، همه موجودات را در بر می‌گیرد، در حالی که رحمن خاص، در مقابل نقمت قرار داشته و در ظرفی ویژه، رحمت خالصه را متجلی می‌سازد. این تمایز، مانند تفاوت میان دریای بی‌انتها و چشمه‌ای زلال است که یکی همه را سیراب می‌کند و دیگری تنها به خاصان می‌رسد.

واحدیت و تقابل اسماء

عطایای الهی در مرتبه واحدیت، که ظرف تقابل اسماء مانند رحمن و منتقم است، ظهور می‌یابند. این تقابل، چونان دو کفه ترازویی است که رحمت و نقمت را در تعادل نگه می‌دارد. عطایای رحمانی، که از رحمن خاص ناشی می‌شوند، از این تقابل مبرا بوده و تنها رحمت خالص را به ارمغان می‌آورند.

اقسام نعمت‌ها در ظرف اسمائی

نعمت‌ها و عطایا در ظرف اسمائی و فعلی، اقسام متعددی دارند که هر یک ویژگی‌های خاص خود را داراست. این تنوع، مانند باغی است که در آن هر گل، عطر و رنگ ویژه‌ای دارد و از اسماء الهی، جلوه‌ای خاص را متجلی می‌سازد.

بخش دوم: تمایز عطا و منع در نظام عرفانی

تفاوت عطا و منع

عطا، به معنای اعطای رقبه و اصل شیء است، مانند تملیک کامل، در حالی که منع، به اعطای منفعت، مانند اجاره، اشاره دارد و از اسماء فعلی ناشی می‌شود. این تمایز، مانند تفاوت میان اهدای خانه‌ای به مالک و اجاره آن به مستأجر است که یکی مالکیت دائم و دیگری انتفاع موقت را به همراه دارد.

نقد تملیک رقبه توسط خداوند

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خداوند رقبه هیچ چیز را به کسی تملیک نمی‌کند، بلکه همه چیز در ظرف انتفاع قرار دارد. این دیدگاه، مانند آینه‌ای است که مالکیت مطلق الهی را بازتاب داده و خلق را تنها بهره‌مند از منافع اشیاء نشان می‌دهد.

درنگ: خداوند رقبه هیچ چیز را به خلق تملیک نمی‌کند، بلکه همه عطایا در ظرف انتفاع قرار دارند.

مثال ماهی و تور

اعطای تور (ابزار) به مراتب اشرف از اعطای ماهی (محصول) است، زیرا تور خودکفایی می‌آورد، در حالی که ماهی وابستگی ایجاد می‌کند. این تمثیل، مانند نوری است که برتری عطایای باطنی و معرفتی را بر نعمت‌های مادی و ظاهری روشن می‌سازد.

نقد مثال‌های عامیانه

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که مثال‌های عامیانه، مانند ماهی و تور، برای تبیین مفاهیم متعالی عرفانی کافی نیستند و ممکن است از دقت لازم برخوردار نباشند. این نقد، مانند هشداری است که سالکان را به انتخاب تمثیل‌های دقیق‌تر و شایسته‌تر دعوت می‌کند.

مرجع فص شیثی

در فص شیثی (صفحه ۹۷)، عطایا به ذاتی و اسمائی تقسیم شده و تمایز آن‌ها به‌صورت نظام‌مند تبیین گردیده است. این ارجاع، مانند کلیدی است که درهای فهم عمیق‌تر فصوص الحکم را می‌گشاید.

تفاوت عطایا و منح

عطایا، رقبه‌ای و ثابت‌اند، در حالی که منح، اجاره‌ای و متغیر بوده و در ظرف اسمائی ظهور می‌یابد. این تمایز، مانند تفاوت میان بنایی استوار و جویباری جاری است که یکی پایدار و دیگری در حال گذر است.

رحمت الهی به خلق

منع الهی، رحمتی است که برای بندگان و نه برای جود یا سود الهی اعطا می‌شود. این اصل، مانند چشمه‌ای است که از سرچشمه محبت الهی جاری شده و خلق را سیراب می‌کند.

درنگ: منع الهی، رحمتی است که برای صلاح و هدایت بندگان و نه برای جود یا سود الهی اعطا می‌شود.

منشأ منح

همه منح‌ها از اسماء الهی سرچشمه می‌گیرند، در حالی که عطایا ممکن است ذاتی یا اسمائی باشند. این اصل، مانند رودی است که از سرچشمه اسماء الهی جاری شده و خلق را بهره‌مند می‌سازد.

بخش سوم: رحمت خالصه و نقد مفاهیم مرتبط

رحمت خالصه و ماء القراء

رحمت خالصه، مانند ماء القراء (آب خالص) است که فاقد هرگونه آمیختگی با نقمت بوده، در حالی که رحمت غیرخالصه، مانند ماء المضاف (آب آمیخته)، با نقمت درهم‌آمیخته است. این تمثیل، مانند آینه‌ای است که خلوص رحمت را در برابر آمیختگی آن با نقمت نشان می‌دهد.

رزق طیب و لذیز

رزق طیب و لذیز، حلال است و نقمت ندارد، مانند عسل یا شیر، اما رزقی مانند کفن، گرچه حلال است، طیب نیست. این تمایز، مانند تفاوت میان باغی پر از گل‌های معطر و زمینی خشکیده است که یکی گوارا و دیگری بی‌روح است.

تفاوت حلال و طیب

رزق حلال ممکن است طیب نباشد، مانند کفن‌فروشی، و رزق طیب ممکن است حرام باشد، مانند دزدی از ثروتمند. این تمایز، مانند خطی است که میان حلالیت شرعی و گوارایی باطنی فاصله می‌اندازد.

نقد دزدی طیب

دزدی از ثروتمند، گرچه ممکن است به ظاهر طیب باشد، حرام است و نفرین فقیر، نقمت را به دنبال دارد. این نقد، مانند هشداری است که حرمت شرعی را حتی در موارد ظاهراً گوارا گوشزد می‌کند.

درنگ: دزدی، حتی اگر به ظاهر طیب باشد، به دلیل حرمت شرعی و نفرین فقیر، نقمت را به دنبال دارد.

نقد اکل میته

اکل میته، تنها در شرایط اضطرار مجاز است و به‌عنوان مثالی عام برای رحمت خالصه مناسب نیست. این نقد، مانند خط‌کشی است که محدودیت‌های فقهی را در برابر تعمیم‌های نادرست حفظ می‌کند.

تأثیر زمان و مکان بر احکام

احکام ممکن است بسته به زمان و مکان متفاوت باشند، مانند تفاوت حجاب در حرم و خیابان. این اصل، مانند بادی است که پرچم احکام را در شرایط مختلف به اهتزاز درمی‌آورد.

نقد مثال رزق لذیز

رزق لذیز، اگر با نقمت، مانند تصادف یا بیماری، همراه شود، رحمت خالصه نیست. این نقد، مانند آینه‌ای است که ضرورت خلوص در همه ابعاد رزق را برای تحقق رحمت خالصه نشان می‌دهد.

نقد جدایی دنیا و آخرت

رزق لذیز دنیا، در آخرت اثر دارد و نمی‌توان عطایی را منحصر به دنیا یا آخرت دانست. این نقد، مانند پلی است که پیوستگی دنیا و آخرت را در عرفان اسلامی نشان می‌دهد.

نقد وجود رحمت خالصه در ناسوت

رحمت خالصه در عالم ناسوت وجود ندارد، زیرا ناسوت، محل آمیختگی رحمت و نقمت است. این نقد، مانند سپری است که محدودیت‌های عالم ماده را در برابر ادعاهای نادرست حفظ می‌کند.

درنگ: رحمت خالصه در عالم ناسوت وجود ندارد، زیرا ناسوت، ظرف آمیختگی رحمت و نقمت است.

بخش چهارم: رحمت و نقمت در کلام معصوم و قرآن کریم

کلام امیرالمؤمنین (ع)

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «منزه است خدایی که رحمتش برای دوستانش در شدت نقمتش وسعت یافته و نقمتش بر دشمنانش در وسعت رحمتش شدت گرفته است.» این کلام، مانند نوری است که پیچیدگی رحمت و نقمت را در عالم ناسوت روشن می‌سازد.

رحمت و نقمت در اولیا و دشمنان

اولیای خدا در نقمت، آرامش باطنی دارند، در حالی که دشمنان، در رحمت ظاهری، دل شکسته‌اند. این تمایز، مانند تفاوت میان قلبی است که در طوفان آرام است و دلی که در آرامش ظاهری، شکاف برمی‌دارد.

نقد علوم نافعه

علوم نافع در آخرت، بدون اثر در دنیا وجود ندارند، زیرا دنیا و آخرت به هم پیوسته‌اند. این نقد، مانند آینه‌ای است که پیوستگی دو عالم را در اثرگذاری علوم نشان می‌دهد.

رحمت ممتزجه

رحمت ممتزجه، مانند شرب دواء کریه که شفا می‌آورد، با نقمت آمیخته است. این مثال، مانند تصویری است که رحمتی را نشان می‌دهد که با سختی ظاهری، به کمال باطنی می‌رسد.

نقد اصطلاح کریه

اصطلاح «کریه» برای دواء، به شکل ظاهری اشاره دارد، در حالی که «کریه» نفسانی مناسب‌تر است. این نقد، مانند خط‌کشی است که دقت در انتخاب اصطلاحات را گوشزد می‌کند.

عطای الهی و تقابل اسماء

عطایای الهی، از تقابل اسماء، مانند لطیف و منتقم، ناشی می‌شوند و بدون سدنه اسماء ممکن نیستند. این اصل، مانند ترازویی است که تعادل اسماء را در اعطای عطایا نشان می‌دهد.

نقد شفا و دواء

دواء از طبیب و شفا از حق است، زیرا اسماء، مظهر عطای الهی‌اند. این تبیین، مانند نوری است که نقش اسماء را به‌عنوان واسطه فیض الهی روشن می‌سازد.

تجلیات ذاتی و اسمائی

تجلیات ذاتی، فاقد مقابل‌اند و تجلیات اسمائی، در ظرف تقابل اسماء ظهور می‌یابند. این تمایز، مانند تفاوت میان نوری بی‌پایان و نوری است که در آینه‌های متقابل بازتاب می‌یابد.

رحمت وجود و حیات

اولین عطای الهی به خلق، رحمت وجود و حیات است، سپس صفات و کمالات به دنبال آن می‌آیند. این اصل، مانند سرچشمه‌ای است که حیات و وجود را به خلق ارزانی می‌دارد.

درنگ: اولین عطای الهی، رحمت وجود و حیات است که مبنای خلقت را تشکیل می‌دهد.

نقد تمایز وجود و حیات

وجود و حیات، در فلسفه و دین، یک حقیقت‌اند و تمایز آن‌ها نادرست است. این نقد، مانند آینه‌ای است که وحدت وجود و حیات را در عرفان اسلامی بازتاب می‌دهد.

اصل الوجود و کمال الوجود

اصل الوجود (حیات) و کمال الوجود (صفات و کمالات)، دو مرتبه از عطای الهی‌اند. این تبیین، مانند نقشه‌ای است که مراتب فیض الهی را ترسیم می‌کند.

نقد تعریف حیات

تعریف حیات در عرفان و فلسفه، محل اختلاف است و برخی آن را با وجود یکی می‌دانند. این نقد، مانند هشداری است که پیچیدگی مفهوم حیات را در فلسفه اسلامی گوشزد می‌کند.

بخش پنجم: تقسیم‌بندی عطایا و نقد مثال‌های شارحان

تقسیم عطایا به سه قسم

عطایا به سه قسم تقسیم می‌شوند: رحمت محضه (ظاهر و باطن)، رحمت ممتزجه (رحمت در ظاهر، نقمت در باطن)، و بالعکس. این تقسیم‌بندی، مانند باغی است که هر بخش آن، جلوه‌ای خاص از اسماء الهی را متجلی می‌سازد.

نقد جدایی ظاهر و باطن

رحمت محضه نمی‌تواند به دنیا یا آخرت محدود شود، زیرا ظاهر و باطن به هم پیوسته‌اند. این نقد، مانند پلی است که وحدت ظاهر و باطن را در عرفان اسلامی نشان می‌دهد.

کلام امیرالمؤمنین (ع)

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «منزه است خدایی که رحمتش برای دوستانش در شدت نقمتش وسعت یافته و نقمتش بر دشمنانش در وسعت رحمتش شدت گرفته است.» این کلام، مانند گوهری است که بلاغت و جامعیت معصوم را در تبیین رحمت و نقمت نشان می‌دهد.

درنگ: کلام امیرالمؤمنین (ع)، با تبیین آمیختگی رحمت و نقمت، برتری بلاغت معصوم را بر تمثیل‌های شارحان نشان می‌دهد.

نقد رحمت محضه در ناسوت

رحمت محضه در عالم ناسوت وجود ندارد، زیرا ناسوت، محل امتزاج رحمت و نقمت است. این نقد، مانند هشداری است که محدودیت‌های عالم ماده را در برابر ادعاهای نادرست حفظ می‌کند.

نقد مثال‌های شارحان

مثال‌هایی مانند بوقلمون حلال یا علوم نافع، برای رحمت محضه مناسب نیستند، زیرا در ناسوت، رحمت خالصه وجود ندارد. این نقد، مانند خط‌کشی است که ضعف تمثیل‌های شارحان را در تبیین حقیقت نشان می‌دهد.

قرآن کریم و رحمت

قرآن کریم می‌فرماید:

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا

و ما آنچه را از قرآن برای مؤمنان شفا و رحمت است فرو می‌فرستیم، و ستمگران را جز زیان نمی‌افزاید. (سوره اسراء، آیه ۸۲)

این آیه، مانند نوری است که دوگانه بودن اثر قرآن را نشان می‌دهد: رحمت برای مؤمنان و نقمت برای ظالمان.

نقد قبول عام شروح

پذیرش عام شروح فصوص درباره رحمت محضه، دلیل صحت آن‌ها نیست و نیاز به بررسی انتقادی دارد. این نقد، مانند سپری است که حقیقت را از پذیرش‌های بی‌اساس حفظ می‌کند.

نقد شراب و دواء

شراب، لذیز برای نفس اما مضر برای قلب، و دواء، کریه اما شفاآور، نشان‌دهنده آمیختگی رحمت و نقمت‌اند. این مثال، مانند آینه‌ای است که دوگانگی رحمت و نقمت را در ناسوت بازتاب می‌دهد.

برتری کلام معصوم

کلام امیرالمؤمنین (ع)، به دلیل تبیین آمیختگی رحمت و نقمت در یک ظرف، از تمثیل‌های ابن‌عربی و شارحان برتر است. این برتری، مانند گوهری است که بلاغت و جامعیت معصوم را در برابر تمثیل‌های ناقص نشان می‌دهد.

رحمن خاص و منتقم

رحمن خاص، در مقابل منتقم قرار دارد و عطای رحمانی، از این مرتبه نشأت می‌گیرد. این اصل، مانند ترازویی است که تعادل میان رحمت و نقمت را در مرتبه واحدیت نشان می‌دهد.

آیه رحمن

قرآن کریم می‌فرماید:

قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى

بگو: خدا را بخوانید یا رحمن را بخوانید، هر کدام را بخوانید، نام‌های نیکوی اوست. (سوره اسراء، آیه ۱۱۰)

این آیه، مانند دریایی است که جامعیت اسم رحمن عام را در برگرفتن همه صفات حسنی نشان می‌دهد.

عطایای رحمانی و الهی

رحمت محضه، عطای رحمانی است، در حالی که رحمت ممتزجه و نقمت، عطای الهی‌اند. این تمایز، مانند تفاوت میان چشمه‌ای زلال و رودی است که گاه با گل و لای آمیخته می‌شود.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تمرکز بر مفهوم عطایا و منح الهی در «فصوص الحکم»، به تبیین و نقد مفاهیم مرتبط با رحمت، نقمت، و تقسیم‌بندی عطایا به ذاتی، اسمائی، رحمانی، و الهی پرداخت. منع الهی، به‌عنوان جلوه‌ای از رحمت، از محبت حق به بندگان سرچشمه می‌گیرد. عطایای رحمانی، خالص و فاقد نقمت‌اند، در حالی که عطایای الهی ممکن است با نقمت آمیخته باشند. رحمت خالصه در عالم ناسوت وجود ندارد، زیرا ناسوت، ظرف آمیختگی رحمت و نقمت است. کلام امیرالمؤمنین (ع)، با تبیین این آمیختگی، برتری بلاغت معصوم را بر تمثیل‌های شارحان نشان می‌دهد. آیات قرآن کریم، مانند آیه شفا و رحمت، دوگانه بودن اثر رحمت و نقمت را تأیید می‌کنند. نقد مثال‌های عامیانه و تأکید بر دقت در تبیین مفاهیم عرفانی، از ویژگی‌های بارز این تحلیل است. این نوشتار، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و مخاطبان متخصص در حوزه عرفان و فلسفه اسلامی فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی