در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 294

متن درس





مقام روحی و جسمانی خاتم‌النبیین و امداد الهی در فص شیثی از فصوص الحکم

مقام روحی و جسمانی خاتم‌النبیین و امداد الهی در فص شیثی از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۲۹۴)

مقدمه: جایگاه مقام خاتم‌النبیین در نظام عرفانی

کتاب فصوص الحکم، اثر گران‌سنگ محی‌الدین ابن‌عربی، یکی از برجسته‌ترین متون عرفان نظری است که به تبیین مقامات انبیا و اولیا و نسبت آنها با فیض الهی می‌پردازد. در جلسه ۲۹۴ از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با تمرکز بر صفحه ۱۱۷ (سطر دوم و آخر) از این اثر، مباحثی عمیق در باب مقام روحی و جسمانی خاتم‌النبیین (ص)، امداد الهی به انبیا و اولیا، و نقدهای منطقی و اعتقادی بر دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان او مطرح شده است. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های ارائه‌شده، در قالبی علمی و دانشگاهی، این مفاهیم را با شرح و تفصیل بازنمایی می‌کند. ساختار متن، با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تکمیلی، و استعارات فاخر، تمامی جزئیات را به‌گونه‌ای منسجم منتقل می‌کند که روح و پیام اصلی درس‌گفتار به‌صورت اصیل و مؤثر حفظ شود.

بخش نخست: مقام روحی خاتم‌النبیین و امداد الهی

امداد روحی خاتم‌النبیین به انبیا

عبارت فَلَمَّا كَانَ هَذِهِ الْمَرْتَبَةُ لِلرُّوحِ الْخَاتَمِ بِالْأَصَالَةِ وَلِغَيْرِهِ نَصِيبٌ مِنْهَا قَالَ بَلْ مِنْ رُوحِهِ تَكُونُ الْمَادَّةُ در فصوص الحکم بر این دلالت دارد که مرتبه روحی خاتم‌النبیین (ص) به‌صورت اصالی، منبع امداد الهی به سایر انبیا، از جمله حضرت شیث (ع)، است. این امداد، از منظر روحی و در عوالم نورانی صورت می‌گیرد، نه در ظرف جسمانی و ناسوتی. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که روح خاتم‌النبیین، چون چشمه‌ای زلال، فیض الهی را به همه عوالم، از جمله انبیا، جاری می‌سازد.

درنگ: روح خاتم‌النبیین، چون خورشیدی در آسمان ملکوت، فیض الهی را به انبیا و اولیا تابانده و همه عوالم را از نور خویش سیراب می‌کند.

محدودیت جسمانی و فقدان تعقل در ظرف ناسوت

ابن‌عربی در عبارت وَإِنْ كَانَ لَا يَعْقِلُ ذَلِكَ مِنْ نَفْسِهِ فِي زَمَانِ تَرْكِيبِ جَسَدِهِ الْعُنْصُرِيِّ مدعی است که خاتم‌النبیین در ظرف ناسوت و در زمان ترکیب جسد عنصری، از مقام امدادرسانی روحی خود آگاهی ندارد. این دیدگاه، محدودیت جسمانی را مانع تعقل مقامات الهی در عالم ماده می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را نادرست می‌شمارند و آن را با شواهد قرآنی و روایی ناسازگار می‌دانند.

درنگ: ادعای فقدان تعقل در ظرف ناسوت، چون سایه‌ای بر حقیقت نورانی خاتم‌النبیین، با معارف قرآنی و روایی در تضاد است.

نقد نسبت جهل به خاتم‌النبیین

ابن‌عربی با توصیف خاتم‌النبیین به‌عنوان «جاهل» در ظرف ناسوت، مدعی است که او در این مرتبه از مقام امدادرسانی خود بی‌خبر است. استاد فرزانه قدس‌سره این تعبیر را از منظر اعتقادی و منطقی ناپذیرفتنی می‌دانند. از منظر اعتقادی، نسبت دادن جهل به خاتم‌النبیین با آیات قرآن کریم، مانند آیه قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا (مریم: ۳۰؛ «گفت: من بنده خدایم، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است»)، که آگاهی حضرت عیسی (ع) را در کودکی نشان می‌دهد، ناسازگار است. از منظر منطقی، علم و جهل نقيض یکدیگرند، نه ضد، و اجتماع آنها در یک موضوع واحد محال است.

درنگ: نسبت دادن جهل به خاتم‌النبیین، چون تلاش برای خاموش کردن خورشید حقیقت با سایه‌ای واهی، با عقل و نقل در تضاد است.

جمع‌بندی بخش نخست

مرتبه روحی خاتم‌النبیین (ص)، به‌عنوان منبع فیض الهی، امدادگر همه انبیا و اولیاست. این امداد در عوالم نورانی و از منظر روحی صورت می‌گیرد. ادعای ابن‌عربی مبنی بر فقدان آگاهی خاتم‌النبیین در ظرف ناسوت، با شواهد قرآنی، مانند آگاهی حضرت عیسی (ع) در کودکی، و از منظر منطقی، به دلیل نقيض بودن علم و جهل، نادرست است. این اصول، جایگاه والای خاتم‌النبیین را در نظام عرفانی روشن می‌سازند.

بخش دوم: نقد منطقی و اعتقادی بر دیدگاه ابن‌عربی

تمایز میان ضد و نقيض

ابن‌عربی و شارح او، با توصیف خاتم‌النبیین به‌عنوان «عالم جاهل» و نسبت دادن مقام «مجمع اضداد» به او، علم و جهل را اضداد می‌دانند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به دلیل خلط میان مفاهیم «ضد» و «نقيض» نادرست می‌شمارند. اضداد، اموری وجودی‌اند، مانند گرما و سرما، اما جهل، عدم علم است و نقيض آن محسوب می‌شود. اجتماع نقيضین، مانند علم و جهل، در یک موضوع واحد محال است.

درنگ: علم و جهل، چون نور و ظلمت، نقيض یکدیگرند و اجتماع آنها، مانند تلاش برای جمع آب و آتش، محال است.

نقد مفهوم «مجمع اضداد»

ابن‌عربی مقام خاتم‌النبیین را «مجمع اضداد» می‌داند، به این معنا که علم و جهل در او جمع شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را به دلیل نقيض بودن علم و جهل نادرست می‌دانند. اجتماع اضداد، مانند جلال و جمال، در حق تعالی یا اولیا ممکن است، زیرا هر دو وجودی‌اند، اما علم و جهل، به دلیل ماهیت عدمی جهل، نمی‌توانند در یک مقام واحد جمع شوند.

درنگ: مقام خاتم‌النبیین، چون دریایی بی‌کران، همه کمالات وجودی را در بر می‌گیرد، اما جهل، چون سایه‌ای واهی، در آن راه ندارد.

شواهد قرآنی در رد ادعای جهل

آیات قرآن کریم، مانند فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا (مریم: ۲۹؛ «پس [مریم] به او اشاره کرد. گفتند: چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوییم؟») و قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا (مریم: ۳۰؛ «گفت: من بنده خدایم، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است»)، نشان‌دهنده آگاهی کامل حضرت عیسی (ع) حتی در کودکی است. استاد فرزانه قدس‌سره این آیات را گواهی بر آگاهی انبیا، به‌ویژه خاتم‌النبیین، در همه مراتب، حتی در ظرف ناسوت، می‌دانند.

درنگ: آگاهی حضرت عیسی در گهواره، چون ستاره‌ای درخشان در آسمان ناسوت، ادعای جهل انبیا را در ظرف ماده باطل می‌سازد.

آگاهی معصومان در همه مراتب

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به روایت أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ («ارواح شما در میان ارواح، اجساد شما در میان اجساد است»)، تأکید دارند که معصومان، از جمله خاتم‌النبیین، در همه مراتب وجودی، از جمله در ظرف ناسوت، از احاطه قیومیه برخوردارند و هیچ‌گاه از مقامات خود جاهل نیستند.

درنگ: معصومان، چون آیین‌هایی بی‌غبار، در همه عوالم، از نور آگاهی الهی درخشانی دارند.

جمع‌بندی بخش دوم

نقدهای منطقی و اعتقادی استاد فرزانه قدس‌سره بر دیدگاه ابن‌عربی، بر تمایز میان ضد و نقيض و محال بودن اجتماع نقيضین تأکید دارد. شواهد قرآنی، مانند آگاهی حضرت عیسی (ع) در کودکی، و روایات، مانند احاطه قیومیه معصومان، ادعای جهل خاتم‌النبیین در ظرف ناسوت را رد می‌کنند. این نقدها، اهمیت دقت در اصطلاحات منطقی و پایبندی به معارف قرآنی و روایی را در تبیین‌های عرفانی روشن می‌سازند.

بخش سوم: نقد تفسیر شارح و اصلاحات ناکافی

تلاش شارح برای اصلاح عبارت ابن‌عربی

شارح فصوص الحکم (کاشانی) در تلاش برای رفع اشکال از عبارت ابن‌عربی، کلمه مَا در عبارت مِنْ حَيْثُ مَا هُوَ را به‌صورت نافیه تفسیر کرده تا نسبت جهل به خاتم‌النبیین را انکار کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نادرست می‌دانند، زیرا با قواعد نحوی و مراد اصلی ابن‌عربی، که مَا را موصوله می‌داند، سازگار نیست. همچنین، استناد شارح به لغت بنی‌تمیم، که خبر را مرفوع می‌گیرد، نمی‌تواند اشکال را برطرف کند.

درنگ: تلاش شارح برای اصلاح عبارت، چون تلاش برای ترمیم بنایی با پایه‌های سست، ناکام می‌ماند.

نقد اصطلاح «جسد مثالی روحانی»

ابن‌عربی میان «جسد مثالی روحانی» و «جسد عنصری» تمایز قائل شده و مدعی است که جسد مثالی مانع تعقل مقامات نمی‌شود، اما جسد عنصری مانع است. استاد فرزانه قدس‌سره این اصطلاح را نادرست می‌دانند، زیرا جسد مثالی خود بخشی از عالم مثال است و مفهوم «جسد روحانی» بی‌معناست. عالم مثال، مرتبه‌ای متمایز از عالم ماده است و ابداع اصطلاحاتی مانند «جسد روحانی» با اصول عرفانی و منطقی سازگار نیست.

درنگ: اصطلاح «جسد روحانی»، چون گلی مصنوعی در باغ حقیقت، از اصالت عرفانی بی‌بهره است.

ظهور کمالات در عالم حس

ابن‌عربی مدعی است که کمالات انسان کامل در عالم حس و پس از بلوغ ظاهر می‌شود، نه در کودکی. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را با استناد به آگاهی حضرت عیسی (ع) در کودکی، که در آیات قرآن کریم آمده، رد می‌کنند. این آگاهی، نشان‌دهنده ظهور کمالات انبیا حتی در محدودیت‌های جسمانی است.

درنگ: کمالات انبیا، چون گوهری درخشان، حتی در ظرف ناسوت و کودکی، بی‌حجاب می‌درخشند.

نقد غلبه بشریت در ظرف ناسوت

ابن‌عربی غلبه بشریت در ظرف ناسوت را مانع آگاهی خاتم‌النبیین از مقاماتش می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با استناد به آیات قرآنی و روایات رد می‌کنند، زیرا انبیا و معصومان حتی در محدودیت‌های جسمانی از آگاهی کامل برخوردارند.

درنگ: غلبه بشریت، چون پرده‌ای نازک، نمی‌تواند نور آگاهی معصومان را در ظرف ناسوت پنهان سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

تلاش شارح برای اصلاح عبارت ابن‌عربی، به دلیل ناسازگاری با قواعد نحوی و مراد اصلی، ناکام است. اصطلاح «جسد مثالی روحانی» فاقد مبنای عرفانی و منطقی است. شواهد قرآنی و روایی، ادعای فقدان آگاهی در ظرف ناسوت را رد می‌کنند. این نقدها، اهمیت پایبندی به اصول منطقی و شواهد نقلی در تبیین‌های عرفانی را روشن می‌سازند.

بخش چهارم: عقلانیت و صبوری در فهم عرفان

اهمیت عقلانیت در عرفان اسلامی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حقایق عرفانی باید عقلانی و منطقی باشند تا برای همه، حتی غیرمسلمانان، قابل‌قبول باشند. عرفان اسلامی، چون درختی تناور، باید ریشه در عقل و منطق داشته باشد تا از افتادن به دام خرافات و تحریفات مصون بماند.

درنگ: عرفان اسلامی، چون جویباری زلال، با عقلانیت و منطق به قلب حقیقت‌جویان راه می‌یابد.

صبوری در فهم حقایق عرفانی

فهم حقایق عرفانی نیازمند صبوری و تلاش مادام‌العمر است. استاد فرزانه قدس‌سره هشدار می‌دهند که ساده‌سازی این حقایق، مانند تلاش برای تقلیل اقیانوسی بی‌کران به کوزه‌ای کوچک، به تحریف معارف دینی منجر می‌شود.

درنگ: فهم عرفان، چون کاشتن بذری در خاک وجود، نیازمند صبوری و مراقبت مدام است.

نقد تحریف حقایق دینی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خلط حق و باطل در تفاسیر عرفانی، مانند آمیختن زهر با شهد، به تحریف حقایق دینی منجر می‌شود. وظیفه عالمان دینی، پالایش این تحریفات و حفظ اصالت معارف است.

درنگ: پالایش تحریفات، چون صیقل دادن آیینه دین، حقیقت را از غبار باطل می‌رهاند.

جمع‌بندی بخش چهارم

عرفان اسلامی باید با عقلانیت و منطق همراه باشد تا از تحریف و خرافه مصون بماند. فهم حقایق عرفانی نیازمند صبوری و تلاشی مادام‌العمر است. خلط حق و باطل در تفاسیر عرفانی، به تحریف معارف دینی منجر می‌شود و وظیفه عالمان، پالایش این تحریفات است. این اصول، راه را برای فهمی اصیل و عقلانی از عرفان اسلامی هموار می‌سازند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تبیین مقام روحی و جسمانی خاتم‌النبیین و امداد الهی در فص شیثی از فصوص الحکم، دیدگاه‌های ابن‌عربی را از منظر منطقی و اعتقادی بررسی کرد. روح خاتم‌النبیین، منبع فیض الهی به انبیا و اولیاست، اما ادعای فقدان آگاهی او در ظرف ناسوت، با شواهد قرآنی، مانند آگاهی حضرت عیسی (ع) در کودکی، و روایات، مانند احاطه قیومیه معصومان، ناسازگار است. نقدهای منطقی بر خلط مفاهیم ضد و نقيض و اصطلاحات نادرست، مانند «جسد مثالی روحانی»، بر اهمیت دقت در تبیین‌های عرفانی تأکید دارند. عرفان اسلامی باید عقلانی و منطقی باشد و فهم آن نیازمند صبوری و تلاش مدام است. پالایش تحریفات و حفظ اصالت معارف، وظیفه‌ای خطیر برای عالمان دینی است. این اصول، جایگاه والای خاتم‌النبیین و نظام عرفانی شیعی را روشن می‌سازند.

با نظارت صادق خادمی