در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 296

متن درس





تأملات در فصوص الحکم: تبیین مقام ختمی و نقد مفاهیم عرفانی در پرتو وحدت وجود

تأملات در فصوص الحکم: تبیین مقام ختمی و نقد مفاهیم عرفانی در پرتو وحدت وجود

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه دویست و نود و ششم)

دیباچه

کتاب فصوص الحکم، اثر بی‌بدیل ابن‌عربی، چونان گوهری درخشان در آسمان عرفان نظری، معارف الهی را در قالب مفاهیم پیچیده و عمیق ولایت، نبوت و ظهورات وجودی به نمایش می‌گذارد. این اثر، که از دیرباز محور تأملات عرفا و حکمای اسلامی بوده، در جلسه دویست و نود و ششم درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی ژرف و علمی مورد بررسی قرار گرفته است. متن حاضر، با استناد به صفحه 119 (سطرهای 1 تا 12) فصوص الحکم و شرح قیصری، به تبیین مفاهیم کلیدی چون مقام ختمی، وحدت وجود، تمایز نقض و ضد، و نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی می‌پردازد. این نوشتار، با زبانی متین و علمی، تمامی جزئیات و محتوای اصلی را با شرح و تفصیل کامل حفظ کرده و با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، مفاهیم عرفانی را به گونه‌ای عرضه می‌دارد که هم راهنمای پژوهشگران باشد و هم جذابیتی معنوی و علمی را به ارمغان آورد..

بخش یکم: تبیین مقام ختمی و وحدت وجود

مقام ختمی و عینیت با اصل

ابن‌عربی در فصوص الحکم (صفحه 119، سطرهای 1 تا 12) چنین می‌فرماید: «اى هذا الكامل هو عين اصله و ليس غيره من حيث الحقيقه و تغاير بينهما من حيث الاطلاق و التقييد و يقبل اتصاف بالضدين من جهة واحده و يصدق انه يعلم و لا يعلم و يدرى و لايدرى و يشهد ولا يشهد كما ان اصله يعلم فى المرتبه الالهيه و مظاهره الكماليه». این عبارات بر این نکته تأکید دارند که انسان کامل (مقام ختمی) عین اصل خود، یعنی حق‌تعالی، است، اما این عینیت از حیث حقیقت وجودی است، نه از جهت تغایر در اطلاق و تقیید. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مبنای بحث قرار داده و با تکیه بر وحدت وجود، تبیین می‌کنند که انسان کامل، چونان آینه‌ای تمام‌نما، تمامی صفات الهی را در ظرف وجودی خود منعکس می‌کند، اما این ظهور در قالبی محدود صورت می‌گیرد.

درنگ: مقام ختمی، چونان آینه‌ای صاف، عین حقیقت الهی است، اما در ظرف ظهوری محدود، که این محدودیت نه نقص، بلکه ویژگی ظهور است.

اتصاف به اضداد از جهت واحد

انسان کامل، به دلیل تجلی تام صفات الهی، می‌تواند به اضداد، مانند علم و جهل یا شهود و عدم شهود، از یک جهت متصف شود، همان‌گونه که حق‌تعالی در مرتبه الوهیت چنین است. این اتصاف، نه به معنای تناقض منطقی، بلکه به معنای جامعیت وجودی است که در مقام ختمی ظهور می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این جامعیت، چونان دریایی بی‌کران، تمامی اضداد را در خود جای می‌دهد، بدون آنکه به تناقض منجر شود.

درنگ: اتصاف به اضداد در مقام ختمی، چونان رقص نور و سایه در یک حقیقت واحد، نشانه جامعیت وجودی است، نه تناقض.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین مقام ختمی به‌عنوان عین اصل الهی و بررسی اتصاف به اضداد، بنیان‌های عرفانی وحدت وجود را روشن ساخت. انسان کامل، به‌عنوان مظهر تام حق، تمامی صفات الهی را در خود منعکس می‌کند، اما در قالبی ظهوری که از اطلاق ذاتی حق متمایز است.

بخش دوم: تمایز منطقی نقض و ضد

تمایز نقض و ضد در منطق

استاد فرزانه قدس‌سره بر اهمیت تمایز میان نقض و ضد در مباحث منطقی تأکید می‌کنند. ضدان، مانند سیاهی و سفیدی، وجودی‌اند، اما در نقض، یکی از دو طرف حتماً عدمی است، مانند علم و جهل. این تمایز، چونان خطی روشن، از خلط مفاهیم منطقی جلوگیری می‌کند. نقض به نقصان اشاره دارد، در حالی که ضد ممکن است کمال باشد. این دقت منطقی، برای فهم صفات الهی و انسانی ضروری است.

درنگ: نقض و ضد، چونان دو شاخه متمایز از درخت منطق، باید با دقت از یکدیگر جدا شوند تا فهم صفات الهی از خلط مصون ماند.

نقد خلط نقض و ضد در عبارات ابن‌عربی

ابن‌عربی در بیان اتصاف به اضداد، گاه نقض (مانند علم و لا یعلم) را با ضد خلط کرده است، که از نظر منطقی نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره این خلط را خطای معرفتی دانسته و تأکید می‌کنند که نسبت دادن صفاتی مانند جهل یا نقض به مقام حق یا ختمی، به دلیل وحدت حقیقت و کمال ذاتی، ناپسند و غیرمنطقی است. این نقد، چونان ذره‌بینی دقیق، خطاهای منطقی را در متون عرفانی آشکار می‌سازد.

درنگ: خلط نقض و ضد در عبارات ابن‌عربی، چونان سایه‌ای بر آینه حقیقت، به ابهام در فهم صفات الهی منجر می‌شود.

عدم وجود تضاد و تناقض در صفات الهی

در مقام ذات الهی و مقام ختمی، به دلیل وحدت حقیقت، موضوعی برای تضاد یا تناقض وجود ندارد، زیرا این دو نیازمند تعدد مصداق‌اند، در حالی که حق واحد است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که تعدد عناوین و مصادیق در ذات الهی منتفی است، و این وحدت، چونان خورشیدی بی‌غروب، هرگونه کثرت را از صفات الهی دور می‌سازد.

درنگ: وحدت ذاتی حق‌تعالی، چونان قلعه‌ای استوار، هرگونه تضاد یا تناقض را از صفات الهی دور می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین تمایز منطقی میان نقض و ضد، نقد خلط این مفاهیم در عبارات ابن‌عربی، و تأکید بر وحدت ذاتی حق، بنیان‌های منطقی و عرفانی بحث را روشن ساخت. این دقت، برای فهم صحیح صفات الهی و مقام ختمی ضروری است.

بخش سوم: محدودیت مفاهیم خلقی و ظهورات وجودی

محدودیت مفاهیم خلقی در برابر حقیقت الهی

مفاهیم خلقی، مانند ماده لطیف یا جبار، به دلیل محدودیت و کثرت ذاتی، نمی‌توانند حقیقت الهی را به طور کامل بازنمایی کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که صفات الهی، چونان تعینات ظهوری در ذات واحد ظاهر می‌شوند، و این ظهورات، مانند شاخه‌های درختی تنومند، در ظرف‌های متفاوت تجلی می‌یابند.

درنگ: مفاهیم خلقی، چونان کوزه‌های کوچک، تنها بخشی از اقیانوس بی‌کران حقیقت الهی را در خود جای می‌دهند.

ظهورات متفاوت در انسان و موجودات

همان‌گونه که حق‌تعالی دارای ظهورات متفاوت است، انسان نیز، به‌عنوان مظهر جامع، دارای شئون و تعینات متفاوتی مانند عقل، وجدان، حافظه و قواست. استاد فرزانه قدس‌سره این شئون را چونان نهرهایی می‌دانند که از چشمه حقیقت نفسانی انسان جاری می‌شوند، و این جامعیت، انسان را به آینه‌ای برای انعکاس صفات الهی تبدیل می‌کند.

درنگ: انسان، چونان آینه‌ای جامع، تمامی شئون الهی را در قالب تعینات نفسانی خود منعکس می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین محدودیت مفاهیم خلقی و بررسی ظهورات متفاوت در انسان و موجودات، بر تمایز میان ذات الهی و ظهورات آن تأکید کرد. انسان کامل، به‌عنوان مظهر جامع، تمامی صفات الهی را در خود متجلی می‌سازد.

بخش چهارم: عطایای اسمائی و سلسله‌مراتب فیض

مقام ختمی و واسطه فیض الهی

تمامی عطایای اسمائی از طریق مقام ختمی به موجودات می‌رسد، جز در مورد شیث که عطایای او مقید به آدم است (هبة لآدم)، نه مطلق. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که مقام ختمی، چونان چشمه‌ای بی‌کران، واسطه فیض الهی است، در حالی که شیث، به‌عنوان مظهر مقید، در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دارد.

درنگ: مقام ختمی، چونان پلی استوار، فیض الهی را به همه موجودات می‌رساند، در حالی که شیث، مظهر فیضی مقید است.

تقدم شرفی بر تقدم زمانی

تقدم شرفی (بر اساس فضیلت) بر تقدم زمانی (بر اساس ترتیب تاریخی) اولویت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه «فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» (بقره: 253، ترجمه: «برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری دادیم») تأکید می‌کنند که اگر کسی افضل از شیث باشد، شیث از او اخذ می‌کند، نه بالعکس. این اصل، چونان قانونی ریاضی، سلسله‌مراتب وجودی را در دریافت عطایای الهی تعیین می‌کند.

درنگ: تقدم شرفی، چونان قله‌ای بلند، بر تقدم زمانی اولویت دارد و نظام فیض الهی را سامان می‌بخشد.

تبیین علم اسماء و شیث

شیث علیه‌السلام، به‌عنوان هبة الله لآدم، مظهر اسمای وهاب و فتاح است و کلید عطایای الهی در دست اوست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که علم اسماء، چونان کلیدی طلایی، در ظرف شیث ظهور یافته و واسطه انتقال فیض به موجودات است.

درنگ: شیث، چونان نگهبان گنجینه اسماء، کلید عطایای الهی را در دست دارد و مظهر وهاب و فتاح است.

تمایز هبة الله مطلق و مقید

هبة الله در مورد شیث، مقید به آدم است، در حالی که مقام ختمی مظهر هبة الله مطلق است. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را چونان خطی روشن میان مراتب فیض الهی ترسیم می‌کنند، که مقام ختمی را در اوج جامعیت قرار می‌دهد.

درنگ: هبة الله مطلق، چونان خورشیدی بی‌غروب، در مقام ختمی تجلی می‌یابد، در حالی که هبة شیث، مقید به آدم است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین نقش مقام ختمی به‌عنوان واسطه فیض، تقدم شرفی بر زمانی، و جایگاه شیث به‌عنوان مظهر مقید، نظام سلسله‌مراتبی فیض الهی را روشن ساخت. علم اسماء و هبة الله، در مراتب مختلف، از مقام ختمی تا شیث، ظهور می‌یابد.

بخش پنجم: تبیین آدم و بنای آدم در قرآن کریم

آدم به‌عنوان نفس واحده

آدم در قرآن کریم به‌عنوان شخصیتی متحد با حقیقت انسانی معرفی شده که دارای نفس ناطقه، روح و علم اسماء است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ» (حجر: 29، ترجمه: «پس چون او را درست کردم و از روح خود در او دمیدم، برایش سجده کنید») تأکید می‌کنند که آدم، چونان شخصیتی مشخص، دارای فصل مادی (آب و گل) و فصل معنوی (نفس ناطقه) است.

درنگ: آدم، چونان شخصیتی متحد با حقیقت انسانی، نفس واحده‌ای است که روح الهی در او دمیده شده است.

نقد دیدگاه‌های کلی و غیرقرآنی

تصور آدم به‌عنوان مفهومی کلی و غیبی، بدون انطباق با قرآن کریم، نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که آدم، شخصیتی مشخص با ویژگی‌های وجودی است، نه مفهومی انتزاعی. این نقد، چونان نسیمی، غبار پیش‌داوری‌های غیرقرآنی را از آینه حقیقت می‌زداید.

درنگ: آدم، چونان شخصیتی مشخص در قرآن کریم، از مفاهیم کلی و غیبی متمایز است و باید با نصوص قرآنی فهمیده شود.

تمایز آدم و بنای آدم

آدم به‌عنوان ابوالبشر، شخصیتی متحد با حقیقت انسانی است که بنای آدم (نسل انسان) از او پدید آمده است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً» (نساء: 1، ترجمه: «ای مردم، از پروردگارتان که شما را از نفس واحده آفرید و همسرش را از او پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار پراکنده کرد، بترسید») این تمایز را تبیین می‌کنند.

درنگ: آدم، چونان ریشه‌ای تنومند، مبدأ بنای آدم است که نسل انسان از آن پراکنده شده است.

نقد ترجیح بی‌مرجح در مورد آدم و شیث

نسبت دادن نفس ناطقه و قلب اعظم صرفاً به آدم و شیث، ترجیح بی‌مرجح است، زیرا سایر انبیا نیز از این صفات برخوردارند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست دانسته و بر ضرورت رعایت منطق در تحلیل عرفانی تأکید می‌کنند.

درنگ: ترجیح بی‌مرجح در نسبت دادن صفات به آدم و شیث، چونان نقشه‌ای مخدوش، از حقیقت عرفانی دور است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تبیین آدم به‌عنوان نفس واحده، نقد دیدگاه‌های غیرقرآنی، و تمایز میان آدم و بنای آدم، جایگاه او را در نظام عرفانی و قرآنی روشن ساخت. تأکید بر انطباق با نصوص قرآنی، ضرورت دقت در فهم مفاهیم عرفانی را آشکار می‌کند.

بخش ششم: ظهورات عالم و سلسله‌مراتب وجودی

ظهورات عالم و انبیا

هستی ظهور حق است، آدم ظهور خاتم، و انبیا ظهور مقام ختمی هستند. شیث نیز ظهور آدم است. استاد فرزانه قدس‌سره این سلسله‌مراتب را چونان نردبانی می‌دانند که از حق‌تعالی تا موجودات خلقی امتداد می‌یابد.

درنگ: هستی، چونان آینه‌ای بی‌کران، ظهور حق است و انبیا، چونان شعاع‌های نور، مظهر مقام ختمی‌اند.

فرزندان آدم و وحدت وجودی

فرزندان آدم، به دلیل ظهور از او، با او متحدند و از غیر او (مانند جن) پدید نیامده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این وحدت را با استناد به آیه «وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً» (نساء: 1، ترجمه: «و از آن دو، مردان و زنان بسیار پراکنده کرد») تبیین می‌کنند.

درنگ: فرزندان آدم، چونان شاخه‌های درختی واحد، با او در حقیقت وجودی متحدند.

تبیین عالم ملک و نفس ناطقه

عالم ملک، تنزیل نفس ناطقه کلی نورانی است که در ظرف ناسوت با آب و گل متمایز شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را چونان پلی می‌دانند که مراتب وجودی را از لاهوت تا ناسوت پیوند می‌دهد.

درنگ: عالم ملک، چونان تنزیل نورانی نفس ناطقه، در ظرف ناسوت تجلی می‌یابد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تبیین سلسله‌مراتب ظهوری از حق تا انبیا و فرزندان آدم، نظام وحدت وجودی را روشن ساخت. عالم ملک، به‌عنوان مرتبه‌ای از ظهور، با نفس ناطقه پیوند دارد.

بخش هفتم: نقد تحریفات عرفانی و اصلاح عرفان شیعی

نقد نسبت دادن عنوان «پدر» به خدا

نسبت دادن عنوان «پدر» به خدا (مانند «یا ابتا» به‌جای «یا الله») نادرست و تحریف‌شده است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه «إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي» (صافات: 99، ترجمه: «من به‌سوی پروردگارم می‌روم») تأکید می‌کنند که این نسبت، با نصوص قرآنی سازگار نیست.

درنگ: نسبت دادن عنوان «پدر» به خدا، چونان تحریفی ناپسند، از حقیقت قرآنی دور است.

نقد خلط ابراهیم و عیسی

خلط میان ابراهیم و عیسی در برخی تفاسیر عرفانی، مانند نسبت دادن «اب» به جای «رب»، نادرست و مخدوش‌کننده حقیقت عرفان است. استاد فرزانه قدس‌سره این خلط را خطایی معرفتی دانسته و تأکید می‌کنند که عیسی علیه‌السلام، به دلیل نداشتن پدر، نمی‌تواند از «اب» به معنای پدر مادی استفاده کند.

درنگ: خلط ابراهیم و عیسی، چونان سایه‌ای بر آینه عرفان، حقیقت را مخدوش می‌سازد.

ضرورت اصلاح عرفان شیعی

عرفان شیعی نیازمند اصلاح و پالایش از تحریفات و قبایح است تا به‌عنوان لسان قلب و روح حقیقت، جهان‌شمول شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که علم دینی باید با دقت و نوآوری، متون عرفانی را بازخوانی کند تا از خطاها مصون ماند.

درنگ: اصلاح عرفان شیعی، چونان پالایش گوهری گرانبها، آن را به لسان حقیقت جهان‌شمول تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با نقد تحریفات عرفانی، مانند نسبت دادن عنوان «پدر» به خدا و خلط ابراهیم و عیسی، بر ضرورت اصلاح عرفان شیعی تأکید کرد. پالایش علم دینی از خطاها، راه را برای فهم حقیقت عرفانی هموار می‌سازد.

بخش هشتم: عشق الهی و انسانی

وحدت وجودی عشق

عشق میان انسان‌ها (مانند زن و مرد، والدین و فرزندان) و عشق حق‌تعالی به مخلوقات، از یک حقیقت واحده ناشی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» (بقره: 187، ترجمه: «آنان برای شما لباسی‌اند و شما برای آنان لباسی هستید») این وحدت را تبیین می‌کنند.

درنگ: عشق انسانی و الهی، چونان نهرهایی از یک چشمه، از حقیقت واحده وجود سرچشمه می‌گیرند.

تفاوت عشق وجوبی و ظهوری

عشق حق‌تعالی به مخلوقات، وجوبی است، در حالی که عشق انسان‌ها ظهوری و معلول است. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاوت را چونان تمایز میان خورشید و شعاع‌های آن ترسیم می‌کنند.

درنگ: عشق الهی، چونان خورشیدی وجوبی، کامل‌تر از عشق ظهوری انسان‌هاست.

جمع‌بندی بخش هشتم

این بخش، با تبیین وحدت وجودی عشق و تمایز میان عشق وجوبی و ظهوری، رابطه میان حق و خلق را در پرتو عشق الهی روشن ساخت.

بخش نهم: علوم لدنی و کمالات وهبیه

علوم لدنی و ویژگی‌های آن

علوم لدنی، معارف غیراکتسابی‌اند که از طریق عطایای الهی به اولیا، مانند شیث و خاتم، می‌رسد. استاد فرزانه قدس‌سره این علوم را چونان گنجینه‌هایی خالص می‌دانند که از هرگونه واسطه‌گری مصون‌اند.

درنگ: علوم لدنی، چونان چشمه‌ای زلال، از عطایای بی‌واسطه الهی سرچشمه می‌گیرند.

کمالات وهبیه

کمالات وهبیه شامل صفاتی مانند شجاعت، جمال و وقار است که به صورت غیراکتسابی عطا می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این کمالات را چونان نعمت‌هایی الهی می‌دانند که در ظرف‌های متفاوت ظهور می‌یابند.

درنگ: کمالات وهبیه، چونان گوهرهایی گرانبها، بدون واسطه از حق‌تعالی عطا می‌شوند.

جمع‌بندی بخش نهم

این بخش، با تبیین علوم لدنی و کمالات وهبیه، جایگاه عطایای الهی را در نظام عرفانی روشن ساخت. این علوم و کمالات، به‌عنوان نعمت‌های بی‌واسطه، در اولیا ظهور می‌یابند.

بخش دهم: نقد ازدواج محارم و مصالح الهی

ازدواج محارم در زمان آدم

ازدواج محارم در زمان آدم، به دلیل مصالح الهی، مجاز بوده، اما بعداً ممنوع شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این تغییر را چونان احکامی می‌دانند که تابع مقتضیات زمان و مصالح الهی‌اند.

درنگ: احکام الهی، چونان بادبان‌هایی در کشتی شریعت، تابع مصالح الهی و مقتضیات زمان‌اند.

جمع‌بندی بخش دهم

این بخش، با تبیین تغییر احکام الهی مانند ازدواج محارم، بر نقش مصالح الهی در نظام شریعت تأکید کرد.

جمع‌بندی نهایی

این تأملات، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی عمیق مفاهیم عرفانی، منطقی و قرآنی در فصوص الحکم پرداخت. تبیین مقام ختمی به‌عنوان عین اصل الهی، تمایز میان نقض و ضد، نقد خلط مفاهیم در عبارات ابن‌عربی، و تأکید بر وحدت وجودی میان حق و مظهر، از محورهای اصلی این نوشتار است. سلسله‌مراتب فیض الهی، از مقام ختمی تا شیث، و نقش آدم به‌عنوان نفس واحده، با استناد به آیات قرآن کریم تبیین شد. نقد تحریفات عرفانی، مانند نسبت دادن عنوان «پدر» به خدا و خلط ابراهیم و عیسی، بر ضرورت پالایش علم دینی تأکید دارد. عشق الهی و انسانی، علوم لدنی، و کمالات وهبیه، در پرتو وحدت وجود، به‌عنوان جلوه‌های حقیقت الهی معرفی شدند. این نوشتار، با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر و استناد به نصوص قرآنی، مفاهیم عمیق عرفانی را به گونه‌ای متین و علمی عرضه می‌دارد تا راهنمای پژوهشگران و جویندگان حقیقت باشد.

با نظارت صادق خادمی