در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 370

متن درس





تبیین فصوص الحکم: شرح فص ادریسیه

تبیین فصوص الحکم: شرح فص ادریسیه

(برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، جلسه ۳۷۰)

مقدمه: درآمدی بر فص ادریسیه و نقد تأویلات

کتاب شریف فصوص الحکم اثر جاودان محیی‌الدین ابن‌عربی، یکی از برجسته‌ترین آثار عرفان نظری در سنت اسلامی است که با تکیه بر تأملات عمیق قرآنی و عرفانی، مقامات انبیا و اولیا را تبیین می‌کند. فص ادریسیه، که به مقام حضرت ادریس علیه‌السلام اختصاص دارد، از جمله بخش‌های کلیدی این اثر است که به بررسی مفاهیم والایی چون علو مکان و مكانة، معراج، فنا و معیت الهی می‌پردازد. شرح حاضر، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به نقد و تحلیل عالمانه ادعاهای شارحان این فص، به‌ویژه در تفکیک علو مکان و مكانة، می‌پردازد و با استناد به نصوص قرآنی و اصول عرفانی، به روشن‌سازی حقایق و رفع تأویلات بی‌سند همت گمارده است. این نوشتار، با رویکردی علمی و آکادمیک، کوشیده است تا با حفظ امانت به متن اصلی، مفاهیم را با زبانی روشن و متین به مخاطبان منتقل کند و از خلط معانی و تحریف معنوی آیات الهی پرهیز نماید.

ساختار این نوشتار به‌گونه‌ای طراحی شده که با تقسیم‌بندی موضوعی و تحلیل‌های تفصیلی، هم به تبیین مفاهیم عرفانی و قرآنی فص ادریسیه پرداخته و هم نقدهای عالمانه استاد فرزانه قدس‌سره را به‌صورت منسجم ارائه می‌دهد. در این راستا، از تمثیلات و اشارات ادبی برای غنای مفهومی و جذابیت متن بهره گرفته شده تا ضمن حفظ وزانت علمی، روح عرفانی کلام ابن‌عربی و نقدهای استاد فرزانه قدس‌سره به‌خوبی منتقل گردد.

بخش نخست: نقد تفکیک علو مکان و مكانة

تبیین ادعای شارح

شارح فصوص الحکم در فص ادریسیه مدعی است که علو مکان به حضرت ادریس علیه‌السلام اختصاص دارد و علو مكانة به امت محمدی تعلق گرفته است. این تفکیک، با استناد به برخی آیات قرآن کریم، از جمله وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا (مریم/۵۷: «و او را به مقامى بلند ارتقا داديم») برای حضرت ادریس و آیاتی چون وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (آل‌عمران/۱۳۹: «و شما برتريد، اگر مؤمن باشيد») برای امت محمدی، صورت‌بندی شده است. شارح بر این باور است که حضرت ادریس به فنای ذاتی نرسیده و تنها به فنای فعلی و صفاتی دست یافته، در حالی که امت محمدی به مرتبه‌ای والاتر، یعنی فنای ذاتی، نائل شده است.

درنگ: ادعای تفکیک علو مکان برای حضرت ادریس و علو مكانة برای امت محمدی، از منظر عرفانی و قرآنی بی‌اساس است، زیرا علو مکان حقیقی همواره با مكانة معنوی همراه است و این دو در مقامات الهی جدایی‌ناپذیرند.

تحلیل و نقد

این تفکیک، از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، فاقد بنیان استوار است، زیرا علو مکان، اگر به معنای حقیقی آن در نظر گرفته شود، لاجرم مستلزم مكانة معنوی است. این دیدگاه با اصل عرفانی «شرف المكان بالمكين» هم‌خوانی دارد که بر اساس آن، شرف و منزلت مکان از ساکن آن ناشی می‌شود. به تعبیری، مکان چون آینه‌ای است که عظمت ساکن خویش را بازمی‌تاباند. از این‌رو، ادعای شارح که علو مکان را به حضرت ادریس نسبت می‌دهد بدون آنکه مكانة معنوی را برای ایشان قائل باشد، با منطق عرفانی و قرآنی سازگار نیست.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که چنین تأویلی از آیات قرآن کریم، نشان‌دهنده عدم انس کافی شارح با نصوص قرآنی است. این عدم انس، به تحریف معنوی آیات می‌انجامد، زیرا فهم دقیق آیات نیازمند توجه به سیاق و ظاهر آن‌هاست. برای نمونه، آیه وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا در مورد حضرت ادریس، به معنای معراج معنوی است، نه صرفاً مکان مادی. معراج، چه به‌صورت رؤیتی (بدون نیاز به مکان) و چه به‌صورت عروجی (در مکان یا لامکان)، همواره به مكانة معنوی اشاره دارد.

توضیح تکمیلی: معراج و لامکان

مفهوم معراج در سنت عرفانی و قرآنی، فراتر از محدودیت‌های مادی است. معراج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، که در آیه سُبْحَانَ ٱلَّذِىٓ أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِۦ (إسراء/۱: «منزه است آن [خدايى‌] كه بنده‌اش را شبانگاه برد») توصیف شده، در بخشی به لامکان، یعنی فوق فلك الأفلاك، منتهی می‌شود. این لامکانی، نشان‌دهنده برتری مقام معنوی بر محدودیت‌های مکانی است. از این‌رو، علو مکان حضرت ادریس نیز باید در این چارچوب فهمیده شود، نه به‌عنوان صعود صرفاً مادی.

جمع‌بندی بخش نخست

نقد استاد فرزانه قدس‌سره بر تفکیک علو مکان و مكانة، بر ضرورت فهم سیاقی و ظاهری آیات قرآن کریم تأکید دارد. این نقد، با تکیه بر اصل عرفانی «شرف المكان بالمكين»، نشان می‌دهد که هر علو مکان حقیقی، لاجرم با مكانة معنوی درهم‌تنیده است. تأویلات بی‌سند شارح، که علو مکان را به حضرت ادریس و مكانة را به امت محمدی نسبت می‌دهد، نه‌تنها با نصوص قرآنی سازگار نیست، بلکه به تحریف معنوی آیات منجر می‌شود. این بخش، با روشنگری در باب معراج و لامکان، راه را برای تحلیل عمیق‌تر مفاهیم عرفانی در بخش‌های بعدی هموار می‌سازد.

بخش دوم: نقد ادعای فنای ذاتی و مراتب آن

تبیین ادعای شارح

شارح در فص ادریسیه مدعی است که حضرت ادریس علیه‌السلام به فنای ذاتی نرسیده و تنها به مراتب فنای فعلی و صفاتی دست یافته است. در مقابل، وی امت محمدی را برخوردار از فنای ذاتی می‌داند، که مرتبه‌ای والاتر از مقامات حضرت ادریس است. این ادعا، با استناد به آیاتی چون كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ (آل‌عمران/۱۱۰: «شما بهترين امتى بوديد كه براى مردم پديد آمده‌ايد») و وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَٰكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (بقره/۱۴۳: «و بدين‌سان شما را امتى ميانه قرار داديم») مطرح شده است.

درنگ: ادعای شارح مبنی بر نرسیدن حضرت ادریس به فنای ذاتی و برتری امت محمدی در این مرتبه، بی‌سند و توهین‌آمیز به مقام انبیاست. فنای ذاتی، مختص مقام ختمی است و نمی‌توان آن را به امت عامه نسبت داد.

تحلیل و نقد

استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را به‌شدت مورد نقد قرار داده و آن را بی‌سند و ناسازگار با مقام والای انبیا می‌دانند. فنای ذاتی، که بالاترین مرتبه فنا در عرفان اسلامی است، مختص مقام ختمی، یعنی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و اهل بیت علیهم‌السلام، است. نسبت دادن این مرتبه به امت عامه، که حتی افرادی چون شمر و حرملة را دربرمی‌گیرد، نه‌تنها بی‌اساس است، بلکه به خلط مراتب معنوی منجر می‌شود.

استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر روایت «خير أمتي بالأئمة» (بهترین امت من به‌واسطه ائمه هستند)، مراتب محمدیین را به سه دسته تقسیم می‌کنند: نخست، اهل بیت علیهم‌السلام و مقام ختمی که برخوردار از فنای ذاتی‌اند؛ دوم، شیعیان خاص که به فنای ظهوری دست یافته‌اند؛ و سوم، امت عامه که شامل افرادی با مراتب پایین‌تر است. این تمییز، به رفع ابهام در ادعای شارح کمک می‌کند و نشان می‌دهد که فنای ذاتی تنها به مرتبه نخست اختصاص دارد.

توضیح تکمیلی: مراتب فنا

فنا در عرفان اسلامی به سه مرتبه تقسیم می‌شود: فنای فعلی، که به تبدل هیئت‌های بشری به روحانی اشاره دارد؛ فنای صفاتی، که تخلق به صفات الهی را شامل می‌شود؛ و فنای ذاتی، که بالاترین مرتبه وصول به حق است. شارح، حضرت ادریس را برخوردار از فنای فعلی و صفاتی می‌داند، اما از فنای ذاتی محروم می‌شمارد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست می‌دانند، زیرا هرچند فنای ذاتی مختص مقام ختمی است، اما نفی آن از حضرت ادریس بدون سند قرآنی، توهین به مقام انبیاست.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد استاد فرزانه قدس‌سره بر ادعای شارح در مورد فنای ذاتی، بر ضرورت استناد دقیق به نصوص قرآنی و روایی تأکید دارد. این نقد، با تمییز مراتب محمدیین و تبیین مراتب فنا، نشان می‌دهد که ادعای برتری امت عامه بر حضرت ادریس، فاقد پشتوانه است. این بخش، با روشنگری در باب مراتب فنا و جایگاه والای انبیا، بر اهمیت احترام به مقامات الهی و پرهیز از تأویلات بی‌سند تأکید می‌کند.

بخش سوم: نقد آیات استنادی و تحریف معنوی

تبیین آیات استنادی شارح

شارح برای اثبات ادعای برتری امت محمدی، به آیاتی چون وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (آل‌عمران/۱۳۹) و كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ (آل‌عمران/۱۱۰) استناد کرده است. وی این آیات را دلیلی بر علو مكانة امت محمدی بر حضرت ادریس می‌داند. همچنین، آیه وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَٰكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (بقره/۱۴۳) را به‌عنوان شاهد برتری امت محمدی بر سایر امت‌ها و انبیا، از جمله حضرت ادریس، مطرح می‌کند.

درنگ: استناد شارح به آیات قرآن کریم برای اثبات برتری امت محمدی بر حضرت ادریس، به دلیل عدم توجه به سیاق آیات، تحریف معنوی است. این آیات به برتری بر کفار یا امت‌های دیگر اشاره دارند، نه بر انبیا.

تحلیل و نقد

استاد فرزانه قدس‌سره این استنادات را نادرست و مصداق تحریف معنوی می‌دانند. آیه وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ در سیاق خود به برتری مؤمنان بر کفار و مشرکان اشاره دارد، نه برتری بر انبیا. همچنین، آیه كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ با شرط تَأْمُرُونَ بِٱلْمَعْرُوفِ (امر به معروف و نهی از منکر) مشروط است و نمی‌توان آن را به‌صورت مطلق به برتری بر انبیا تفسیر کرد. آیه وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَٰكُمْ أُمَّةً وَسَطًا نیز به جایگاه امت محمدی به‌عنوان شاهد بر سایر امت‌ها اشاره دارد، نه بر انبیا.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این‌گونه تأویلات، به دلیل گزینش ناقص آیات و بی‌توجهی به سیاق، به تحریف معنوی منجر می‌شود. اصل «إقرأ الآية بسياقها» (آیه را در سیاقش بخوان) در تفسیر قرآنی، از این‌گونه خطاها جلوگیری می‌کند.

توضیح تکمیلی: سیاق و تفسیر قرآنی

تفسیر سیاقی آیات قرآن کریم، یکی از اصول بنیادین در فهم کلام الهی است. سیاق آیه، مانند جریانی زلال، معنای آن را روشن می‌سازد و از انحراف در تفسیر جلوگیری می‌کند. برای نمونه، آیه وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا (آل‌عمران/۱۳۹: «سست نشويد و غمگين نباشيد») خطاب به اصحاب پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است که در شرایط جنگ و سختی، از ترس و سستی نهی شده‌اند. این آیه، با مقام والای انبیا و اولیا، مانند امیرمؤمنان علیه‌السلام، که از ترس و سستی مبرا هستند، سازگار نیست.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد استاد فرزانه قدس‌سره بر آیات استنادی شارح، بر اهمیت فهم سیاقی و ظاهری آیات قرآن کریم تأکید دارد. تحریف معنوی آیات، که ناشی از گزینش ناقص و بی‌توجهی به سیاق است، به انحراف در فهم حقایق الهی می‌انجامد. این بخش، با تبیین اصول تفسیر قرآنی و نقد استنادات نادرست، راه را برای فهم دقیق‌تر مفاهیم عرفانی هموار می‌سازد.

بخش چهارم: معیت قیومیه و تنزیه الهی

تبیین معیت قیومیه

شارح در فص ادریسیه، معیت الهی را به علو مكانة محدود می‌کند و خدا را از علو مکانی منزه می‌داند. وی معتقد است که خداوند با امت محمدی در علو مكانة همراه است، اما از مکان مبراست. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را ناقص می‌دانند و تأکید دارند که معیت قیومیه الهی، شامل همه موجودات، اعم از مکان و مكانة، است. این معیت، در آیه وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ (حدید/۴: «و او با شماست هر كجا كه باشيد») به‌روشنی بیان شده است.

درنگ: معیت قیومیه الهی، فراتر از محدودیت‌های مکان و مكانة، با همه موجودات همراه است. تنزیه ناقص شارح، که خدا را تنها از مکان مبرا می‌داند، با اصل توحید و شمول معیت الهی ناسازگار است.

تحلیل و نقد

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تنزیه الهی باید کامل باشد و خداوند را از هرگونه تقید، اعم از مکان یا مكانة، مبرا بداند. معیت قیومیه، چون نوری فراگیر، همه موجودات را دربرمی‌گیرد، از سنگ و خاک تا عرش الهی. ادعای شارح مبنی بر شراکت امت در علو مرتبه‌ای با خدا، به خلط ظهور و شراکت می‌انجامد و با اصل توحید ناسازگار است. علو مرتبه‌ای امت، ظهور علو ذاتی حق است، نه شراکت با آن.

توضیح تکمیلی: عرش و استوای الهی

آیه ٱلرَّحْمَٰنُ عَلَى ٱلْعَرْشِ ٱسْتَوَىٰ (طه/۵: «[خداى‌] رحمان بر عرش استيلا يافت») از سوی شارح به‌صورت مادی تفسیر شده، حال آنکه در عرفان اسلامی، عرش به معنای مكانة ذاتی و استوای الهی به تسلط و احاطه حق بر همه موجودات اشاره دارد. این تأویل معنوی، با اصل «تنزيه الله عن الحدود» هم‌خوانی دارد و از خلط علو مادی و معنوی جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقد استاد فرزانه قدس‌سره بر دیدگاه شارح در مورد معیت قیومیه و تنزیه الهی، بر شمول معیت حق و ضرورت تنزیه کامل تأکید دارد. این بخش، با تبیین مفاهیم عرش و استوای الهی، نشان می‌دهد که تأویلات مادی و ناقص، به انحراف در فهم حقایق الهی منجر می‌شود. این نقد، راه را برای فهم عمیق‌تر توحید و معیت الهی هموار می‌سازد.

بخش پنجم: ضرورت نقد علمی و احترام به عرفای پیشین

اهمیت نقد عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که نقد تأویلات نادرست در عرفان، برای روشن‌سازی حقایق و جلوگیری از تحریف آیات الهی ضروری است. این نقد، نه‌تنها به اصلاح اشتباهات کمک می‌کند، بلکه از شکایت آیات قرآن کریم در روز قیامت جلوگیری می‌نماید. اصل «النقد للإصلاح» در علوم اسلامی، بر این ضرورت تأکید دارد.

درنگ: نقد علمی تأویلات عرفانی، برای روشن‌سازی حقایق و حفظ حرمت آیات الهی ضروری است. این نقد، با احترام به زحمات عرفای پیشین، به اصلاح و تکامل علم دینی کمک می‌کند.

احترام به عرفای پیشین

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که نقد تأویلات نادرست، منافاتی با احترام به زحمات عرفای پیشین ندارد. این عرفا، با رنج و ریاضت، به تبیین حقایق الهی پرداخته‌اند و اشتباهاتشان از صفا و کرامتشان نمی‌کاهد. اصل «النقد لا ينفي الفضل» بر این توازن تأکید دارد. به تعبیری، نقد چون جراحی است که زخم را درمان می‌کند، اما به ارزش گوهر وجودی عارف خدشه‌ای وارد نمی‌سازد.

تولید علمی و نوآوری

استاد فرزانه قدس‌سره بر ضرورت تولید علمی و به‌روزرسانی دانش دینی تأکید دارند. علم دینی باید مولد و پویا باشد، اما این پویایی نباید به تحقیر بزرگان گذشته منجر شود. اصل «التجديد في العلم» در سنت حوزوی، بر این ضرورت تأکید دارد. علم دینی، چون درختی است که ریشه در سنت دارد، اما شاخسار آن به‌سوی آسمان نوآوری و پیشرفت قد می‌کشد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر ضرورت نقد علمی و احترام به عرفای پیشین، نشان می‌دهد که نقد و نوآوری، دو بال پرواز علم دینی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر اصول اسلامی، راه را برای اصلاح تأویلات نادرست و تکامل دانش عرفانی هموار ساخته‌اند. این رویکرد، ضمن حفظ حرمت بزرگان، به پویایی علم دینی کمک می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

شرح فص ادریسیه از فصوص الحکم، با تمرکز بر مقام حضرت ادریس علیه‌السلام و نقد تأویلات شارح، یکی از ارزشمندترین تحلیل‌های عرفانی است که توسط استاد فرزانه قدس‌سره ارائه شده است. این شرح، با تکیه بر نصوص قرآنی و اصول عرفانی، به نقد ادعاهای بی‌سند، از جمله تفکیک علو مکان و مكانة، نفی فنای ذاتی از حضرت ادریس، و استنادات نادرست به آیات، پرداخته و بر ضرورت انس با قرآن کریم و استناد دقیق تأکید کرده است. مفاهیم والایی چون معراج، فنا، معیت قیومیه و تنزیه الهی، با زبانی روشن و متین تبیین شده‌اند و از خلط معانی و تحریف معنوی جلوگیری شده است.

این نوشتار، با ساختار علمی و آکادمیک، نه‌تنها برای پژوهشگران عرفان اسلامی منبعی ارزشمند است، بلکه با تمثیلات و اشارات ادبی، روح عرفانی کلام ابن‌عربی را به‌گونه‌ای مؤثر منتقل می‌کند. نقدهای استاد فرزانه قدس‌سره، ضمن حفظ احترام به عرفای پیشین، راه را برای تکامل علم دینی و رفع ابهامات هموار ساخته است. این اثر، چون چراغی فروزان، مسیر فهم حقایق الهی را روشن می‌سازد و پژوهشگران را به تأمل عمیق‌تر در نصوص قرآنی و عرفانی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی