در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 377

متن درس





شرح فصوص الحکم: حکمت ادرسی در مرآت وجود

شرح فصوص الحکم: حکمت ادرسی در مرآت وجود

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه سیصد و هفتاد و هفتم)

مقدمه

کتاب شریف فصوص الحکم، اثر بی‌مانند شیخ اکبر محیی‌الدین ابن‌عربی، چونان دری گران‌قدر در گنجینه معرفت عرفانی است که هر فص آن، نگینی از حکمت الهی را در خود جای داده است. فص ادرسی، که به مقام والای حضرت ادریس علیه‌السلام و حکمت متعالی او اختصاص دارد، به تبیین رابطه عمیق میان حق و خلق از منظر وحدت وجود می‌پردازد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتار سیصد و هفتاد و هفتم استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی عالمانه و عمیق، به شرح و تحلیل مفاهیم کلیدی این فص، به‌ویژه اعیان ثابته، مرایای وجودی، و تمایز ظرف علم و عین، می‌پردازد. متن پیش‌رو، با ساختاری منظم و علمی، به گونه‌ای نگاشته شده که هم محتوای اصلی درس‌گفتار و هم تحلیل‌های تکمیلی را در قالبی منسجم و دانشگاهی ارائه دهد. هدف آن است که خواننده، چونان سالکی در مسیر حقیقت، با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر و استدلال‌های دقیق، به ژرفای حکمت ادرسی راه یابد.

بخش اول: اعیان ثابته و مرایای وجود

مفهوم اعیان ثابته به‌عنوان مرآت وجود حق

در عرفان نظری ابن‌عربی، اعیان ثابته چونان آینه‌هایی درخشان‌اند که وجود حق در آن‌ها متجلی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «اعیان ثابته، مرایای وجود حق‌اند و آنچه در آینه ظاهر می‌شود، جز صورت ناظر نیست». این سخن، به مثابه کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و نشان می‌دهد که اعیان ثابته، به‌عنوان ظهورات علمی ذات الهی، فاقد وجود خارجی مستقل‌اند. آن‌ها صرفاً ظرفی برای تجلی صفات حق‌اند، چنان‌که صورت انسان در آینه، جز بازتابی از خود او نیست.

تحلیل این مفهوم، ریشه در وحدت وجود دارد. اعیان ثابته، در ظرف علم الهی، وجودی صرفاً علمی دارند و از منظر عرفانی، هرگز به عرصه وجود خارجی پا نمی‌گذارند. این دیدگاه، در برابر اصالت‌الماهیت قرار می‌گیرد که اعیان را ماهیت‌هایی با وجود خارجی می‌پندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که اعیان ثابته، چونان سایه‌هایی از نور الهی، تنها در علم حق موجودند و هیچ‌گاه بوی وجود خارجی نبرده‌اند: «ما شمت رائحة الوجود».

درنگ: اعیان ثابته، آینه‌های تجلی وجود حق‌اند که در ظرف علم الهی، وجودی صرفاً علمی دارند و فاقد وجود خارجی مستقل‌اند.

نقد دیدگاه اصالت‌الماهیت در تفسیر اعیان ثابته

استاد فرزانه قدس‌سره، با دقتی عالمانه، به نقد دیدگاه اصالت‌الماهیت می‌پردازند که اعیان ثابته را ماهیت‌هایی با وجود خارجی می‌داند. ایشان می‌فرمایند: «برخی، اعیان را ماهیت‌هایی می‌پندارند که وجود خارجی دارند، اما این سخن با عرفان نظری سازگار نیست». این نقد، چونان تیغی برنده، شبهه تعدد ذوات را از ریشه می‌زند و بر وحدت وجود تأکید می‌ورزد. اعیان ثابته، نه ماهیت‌هایی مستقل، بلکه ظهورات علمی حق‌اند که در ظرف علم الهی معنا می‌یابند.

این تمایز، نشان‌دهنده تفاوت بنیادین میان عرفان و فلسفه اصالت‌الماهیت است. در عرفان ابن‌عربی، وجود، وحدتی شخصی دارد و اعیان ثابته، تنها سایه‌هایی از این وحدت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به عبارت «ما شمت رائحة الوجود»، تأکید می‌کنند که اعیان ثابته، هرگز به وجود خارجی راه نمی‌یابند و هرگونه نسبت دادن ماهیت مستقل به آن‌ها، با اصل توحید ناسازگار است.

درنگ: اعیان ثابته، فاقد ماهیت مستقل و وجود خارجی‌اند و دیدگاه اصالت‌الماهیت، با تفسیر آن‌ها به‌عنوان ماهیت‌های مستقل، با وحدت وجود ناسازگار است.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست، به تبیین مفهوم اعیان ثابته به‌عنوان مرایای وجود حق و نقد دیدگاه اصالت‌الماهیت پرداخت. اعیان ثابته، آینه‌هایی‌اند که تجلی صفات الهی را در ظرف علم بازمی‌تابانند و فاقد وجود خارجی مستقل‌اند. این دیدگاه، با تأکید بر وحدت وجود، هرگونه شائبه تعدد ذوات را نفی می‌کند و راه را برای فهم عمیق‌تر رابطه حق و خلق هموار می‌سازد.

بخش دوم: تمایز ظرف علم و ظرف عین

تمایز میان ظرف علم و ظرف عین

استاد فرزانه قدس‌سره، با بیانی روشن، به تمایز میان ظرف علم و ظرف عین می‌پردازند: «اعیان ثابته، ظرف علم‌اند و ظهورات خارجی، مظاهر حق در ظرف عین‌اند». این تمایز، چونان خطی روشن میان دو ساحت وجودی، مرزهای معرفتی را مشخص می‌کند. ظرف علم، عرصه تجلی اعیان ثابته به‌صورت وجودات علمی است، در حالی که ظرف عین، میدان ظهورات خارجی حق است که از اعیان ثابته در عالم خارج پدید می‌آیند.

این تبیین، اساس دیدگاه عرفانی ابن‌عربی را در تفکیک وجود علمی و عینی نشان می‌دهد. اعیان ثابته، چونان نقشه‌های الهی در علم حق، تنها در ظرف علم معنا دارند و ظهورات خارجی، چونان نقاشی‌هایی‌اند که از این نقشه‌ها در بوم عالم خارج ترسیم می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که اعیان ثابته، هرگز به ظرف عین راه نمی‌یابند و تنها ظهورات خارجی‌اند که در عالم خارج تجلی می‌یابند.

درنگ: اعیان ثابته در ظرف علم، وجودی علمی دارند و ظهورات خارجی در ظرف عین، مظاهر حق در عالم خارج‌اند.

نقش نفس رحمانی در ظهور موجودات

نفس رحمانی، چونان پلی میان علم و عین، نقش واسطه‌ای در تبدیل اعیان ثابته به ظهورات عینی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «نفس رحمانی، ظرفی است که اعیان ثابته در آن به مظاهر عینی مبدل می‌شوند». این مفهوم، به فیض مقدس الهی اشاره دارد که از طریق آن، حق در عالم خارج ظهور می‌یابد. نفس رحمانی، چونان نسیمی الهی، اعیان را از ساحت علم به عرصه عین می‌آورد و موجودات را در قالب ظهورات خارجی متجلی می‌سازد.

این دیدگاه، نشان‌دهنده پیوستگی میان علم و عین در عرفان ابن‌عربی است. نفس رحمانی، به‌عنوان مجلای ظهورات الهی، امکان ظهور اعیان در عالم خارج را فراهم می‌کند، بدون آنکه ذات اعیان به وجود خارجی راه یابد. این فرآیند، چونان رقصی الهی است که در آن، حق با فیض خویش، خلق را در آینه وجود خویش متجلی می‌سازد.

درنگ: نفس رحمانی، واسطه‌ای است که اعیان ثابته را از ظرف علم به ظهورات عینی در ظرف عین مبدل می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به تمایز میان ظرف علم و ظرف عین و نقش نفس رحمانی در ظهور موجودات پرداخت. اعیان ثابته، در ظرف علم، وجودی علمی دارند و ظهورات خارجی، مظاهر حق در ظرف عین‌اند. نفس رحمانی، چونان مجرای فیض الهی، این دو ساحت را به هم پیوند می‌دهد و امکان ظهور خلق در عالم خارج را فراهم می‌سازد.

بخش سوم: وحدت و کثرت در ظهورات

تمایز وحدت و کثرت عرفانی و فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره، با بیانی عمیق، به تفاوت میان وحدت و کثرت در عرفان و فلسفه می‌پردازند: «وحدت و کثرت عرفانی، با وحدت و کثرت فلسفی متفاوت است. در عرفان، وحدت و کثرت در ظهورات است، نه در وجود». این سخن، چونان چراغی است که تاریکی خلط مفاهیم را می‌زداید. در عرفان ابن‌عربی، وجود، وحدتی شخصی دارد و کثرت، تنها در سطح ظهورات معنا می‌یابد.

در فلسفه، وحدت و کثرت به وجود نسبت داده می‌شود، اما در عرفان، این مفاهیم به ظهورات الهی تعلق دارند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که وجود، جز وحدت نیست و کثرت، تنها در آینه‌های متعدد اعیان ثابته پدیدار می‌شود. این دیدگاه، چونان نردبانی است که سالک را از کثرت ظاهری به وحدت باطنی هدایت می‌کند.

درنگ: در عرفان، وحدت و کثرت به ظهورات مربوط می‌شود، نه به وجود، و وجود، وحدتی شخصی دارد.

نقد مفهوم محدثات و تأکید بر ظهورات

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی ژرف بر مفهوم محدثات، می‌فرمایند: «ما اصلاً محدثات نیستیم؛ حدوث، مفهومی انتزاعی و کلامی است». در عرفان نظری، موجودات، ظهورات حق‌اند، نه موجوداتی حادث با ذات مستقل. این نقد، چونان نسیمی است که غبار مفاهیم کلامی را از چهره عرفان می‌زداید. حدوث و قدم، مفاهیمی‌اند که در کلام متکلمان ریشه دارند، اما در عرفان، موجودات، ظهورات فیض الهی‌اند.

این دیدگاه، تفاوت بنیادین میان عرفان و کلام را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که موجودات، چونان پرتوهای نور الهی، از فیض حق سرچشمه می‌گیرند و هرگونه نسبت دادن حدوث به آن‌ها، با اصل وحدت وجود ناسازگار است.

درنگ: موجودات، ظهورات حق‌اند، نه محدثات، و مفهوم حدوث، امری کلامی و انتزاعی است که در عرفان جایگاهی ندارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به تمایز میان وحدت و کثرت در عرفان و فلسفه و نقد مفهوم محدثات پرداخت. در عرفان، وحدت و کثرت به ظهورات مربوط می‌شود و وجود، وحدتی شخصی دارد. موجودات، ظهورات فیض الهی‌اند و مفهوم حدوث، به‌عنوان امری کلامی، در عرفان جایگاهی ندارد. این تبیین، راه را برای فهم عمیق‌تر وحدت وجود هموار می‌سازد.

بخش چهارم: رؤیت عرفانی و مقام جامع

سطوح رؤیت در سلوک عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره، رؤیت عرفانی را در سه سطح تبیین می‌کنند: «گاه مرایا می‌بینیم، یعنی خلق را؛ گاه مرآت می‌بینیم، یعنی حق را؛ و گاه در ظرف جمع، حق و خلق را توأمان می‌بینیم». این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای است که مراحل سلوک عرفانی را نشان می‌دهد. سالک در ابتدا خلق را می‌بیند، سپس به رؤیت حق می‌رسد و در مقام وصول جامع، حق و خلق را در وحدتی متعالی مشاهده می‌کند.

این مقام جامع، مختص اولیای کامل است که به مرتبه‌ای می‌رسند که وحدت و کثرت را در ظهورات الهی یک‌جا می‌بینند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این رؤیت، چونان دریچه‌ای است که سالک را به اقیانوس وحدت وجود راه می‌دهد و او را از حیرت کثرت به آرامش وحدت می‌رساند.

درنگ: رؤیت عرفانی در سه سطح خلق، حق، و جمع حق و خلق رخ می‌دهد و مقام جامع، مختص اولیای کامل است.

مقام جامع و وصول عرفانی

محقق جامع، کسی است که هر دو مرآت – حق و اعیان – را توأمان مشاهده می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «محقق جامع واصل، همواره هر دو مرآت را می‌بیند: مرآت اعیان و مرآت حق». این مقام، چونان قله‌ای است که سالک پس از پیمودن مسیر دشوار سلوک، به آن می‌رسد و در آن، وحدت و کثرت را در هم می‌آمیزد.

این مقام، نشان‌دهنده کمال سلوک عرفانی است که در آن، سالک از جدایی میان حق و خلق فراتر می‌رود و آن‌ها را در وحدتی متعالی می‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این رؤیت، نه تنها جدایی میان حق و خلق را نفی می‌کند، بلکه آن‌ها را در آینه وجود الهی به هم پیوند می‌دهد.

درنگ: مقام جامع، مرتبه‌ای است که سالک حق و خلق را توأمان در وحدتی متعالی مشاهده می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به تبیین سطوح رؤیت عرفانی و مقام جامع پرداخت. رؤیت عرفانی، در سه سطح خلق، حق، و جمع حق و خلق رخ می‌دهد و مقام جامع، اوج سلوک عرفانی است که سالک را به وحدت وجود می‌رساند. این تبیین، نشان‌دهنده عمق معرفت عرفانی در فص ادرسی است.

بخش پنجم: نقد علّیت ذاتی خلق

تمایز میان علّیت حق و خلق

استاد فرزانه قدس‌سره، با دقتی عالمانه، به نقد نسبت علّیت ذاتی به خلق می‌پردازند: «حق، علیّ لذاته است و خلق، علیّ بالحق. اگر خلق را علیّ لذاته بدانیم، به تعدد ذوات می‌انجامد که با توحید ناسازگار است». این سخن، چونان خطی روشن، مرز میان حق و خلق را مشخص می‌کند. تنها حق، دارای علّیت ذاتی است و خلق، هرچند ظهور حق است، علّیتش بالحق است، نه لذاته.

این نقد، به حساسیت عرفانی در حفظ توحید اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که هرگونه نسبت دادن علّیت ذاتی به خلق، شائبه شرك را برمی‌انگیزد. خلق، چونان سایه‌های نور الهی، تنها در پرتو حق وجود می‌یابند و هیچ ذات مستقلی ندارند.

درنگ: تنها حق، دارای علّیت ذاتی است و خلق، علّیتش بالحق است، نه لذاته، و هرگونه نسبت علّیت ذاتی به خلق، با توحید ناسازگار است.

اشکال در عبارت شیخ اکبر

استاد فرزانه قدس‌سره، با شجاعتی علمی، به نقد عبارت شیخ اکبر می‌پردازند که اعیان ثابته را علیّه لذاتها دانسته است: «این سخن، خالی از اشکال نیست، زیرا اعیان ثابته، ذاتی ندارند و علّیتشان بالحق است». این نقد، چونان آینه‌ای است که خطای مفهومی را نشان می‌دهد. اعیان ثابته، فاقد وجود خارجی‌اند و نمی‌توانند دارای علّیت ذاتی باشند.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این اشکال، به دلیل عدم ویرایش دقیق متون عرفانی در گذشته است. علم عرفانی، چونان جریانی زلال، نیازمند دقتی قانون‌مند است و هرگونه خلط در اصطلاحات، می‌تواند به تحریف معرفت منجر شود. این نقد، راه را برای تبیین دقیق‌تر مفاهیم عرفانی هموار می‌سازد.

درنگ: نسبت علّیت ذاتی به اعیان ثابته، به دلیل فقدان ذات مستقل در آن‌ها، نادرست است و با اصل وحدت وجود ناسازگار است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به نقد نسبت علّیت ذاتی به خلق و اشکال در عبارت شیخ اکبر پرداخت. تنها حق، دارای علّیت ذاتی است و خلق، علّیتش بالحق است. این نقد، بر اهمیت دقت در اصطلاحات عرفانی تأکید دارد و از هرگونه شائبه تعدد ذوات جلوگیری می‌کند.

بخش ششم: سبقت و قرب در سلوک عرفانی

تفسیر آیه «السابقون السابقون»

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ (واقعه: ۱۰-۱۱)، به تبیین مفهوم سبقت و قرب می‌پردازند: «پیشگامان، پیشگامان‌اند * آنانند مقربان». این آیه، چونان چراغی در مسیر سلوک، به پیشگامان در ایمان اشاره دارد که به دلیل سبقت در عمل و تحمل سختی‌ها، به مقام قرب الهی می‌رسند.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که سبقت در این آیه، تنها به سبقت وجودی محدود نمی‌شود، بلکه به سبقت در سلوک و تحمل بلیات اشاره دارد. این پیشگامان، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، با استقامت در برابر سختی‌ها، به قرب الهی نائل می‌شوند. این تفسیر، نشان‌دهنده تفاوت میان سبقت وجودی و سبقت در عمل است.

درنگ: سبقت در آیه «السابقون السابقون»، به پیشگامی در عمل و تحمل سختی‌ها اشاره دارد که به قرب الهی می‌انجامد.

نقد مفاهیم کلامی در عرفان

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقدی عمیق بر مفاهیم کلامی، می‌فرمایند: «حدوث و قدم، مفاهیمی کلامی‌اند و در عرفان جایگاهی ندارند». این سخن، چونان تیری است که به قلب مفاهیم انتزاعی کلام می‌نشیند. در عرفان، موجودات، ظهورات فیض الهی‌اند و مفاهیمی چون حدوث، که در کلام متکلمان ریشه دارند، با وحدت وجود ناسازگارند.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که علم دینی، نیازمند بازنگری است تا از خلط مفاهیم کلامی و عرفانی جلوگیری شود. این نقد، راه را برای ارائه عرفانی خالص، که از اصطلاحات کلامی تهی است، هموار می‌سازد.

درنگ: مفاهیم حدوث و قدم، کلامی و انتزاعی‌اند و در عرفان، که موجودات را ظهورات فیض الهی می‌داند، جایگاهی ندارند.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، به تفسیر آیه «السابقون السابقون» و نقد مفاهیم کلامی پرداخت. سبقت در سلوک، به قرب الهی می‌انجامد و مفاهیم کلامی چون حدوث، در عرفان جایگاهی ندارند. این تبیین، بر اهمیت عرفان خالص و تهی از اصطلاحات کلامی تأکید دارد.

نتیجه‌گیری

شرح فص ادرسی در حکمت ادرسی، چونان سفری عمیق در اقیانوس معرفت عرفانی است که رابطه میان حق و خلق را از منظر وحدت وجود تبیین می‌کند. اعیان ثابته، به‌عنوان مرایای وجود حق، در ظرف علم الهی معنا می‌یابند و ظهورات خارجی، مظاهر حق در ظرف عین‌اند. نقد دیدگاه اصالت‌الماهیت و مفاهیم کلامی چون حدوث، بر حفظ وحدت وجود تأکید دارد. رؤیت عرفانی، در سه سطح خلق، حق، و جمع حق و خلق، سالک را به مقام جامع می‌رساند که اوج سلوک عرفانی است. نقد علّیت ذاتی خلق و تبیین نقش نفس رحمانی، نشان‌دهنده عمق و دقت عرفان نظری است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، راه را برای پژوهشگران و جویندگان حقیقت در مسیر فهم حکمت ادرسی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی