متن درس
شرح فصوص الحکم: تبیین وحدت و کثرت در فص ادریسی (جلسه ۳۹۵)
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۳۹۵)
مقدمه
فص ادریسی از کتاب شریف «فصوص الحکم» اثر شیخ اکبر محیالدین ابنعربی، دریچهای است به سوی فهم عمیق وحدت وجود و رابطه میان حق و خلق در چارچوب عرفان نظری. این فص، با تمرکز بر مفاهیم وحدت و کثرت، ظاهر و باطن، و نفی اضداد، به تبیین ظهورات حق در قالب تعینات مختلف میپردازد. استاد فرزانه قدسسره در جلسه ۳۹۵، با استناد به آیات قرآن کریم، احادیث نبوی، و تمثیلات عرفانی، به تحلیل دقیق این فص پرداخته و رابطه میان حقیقت واحد و ظهورات متکثر آن را با بیانی روشن و عمیق تشریح کردهاند. این شرح، با تکیه بر مفهوم طبیعت بهعنوان ظرف ظهور، وحدت ذاتی حق و کثرت ظاهری مظاهر را مانند آینهای زلال بازتاب میدهد که نور حقیقت را در صور گوناگون منعکس میسازد. متن حاضر، با ساختاری علمی و منظم، تمامی نکات و تحلیلهای ارائهشده در درسگفتار را با دقت و تفصیل کامل گردآوری کرده و با بهرهگیری از استعارات و تلویحات فاخر فارسی، آن را به گوهری درخشان در سپهر معرفت عرفانی تبدیل کرده است.
بخش اول: وحدت و کثرت در ظرف ظهورات
تبیین وحدت و کثرت در ظرف طبیعت
در عرفان ابنعربی، حقیقت واحد الهی در ظرف طبیعت بهصورت متکثر ظهور مییابد، مانند نوری که از مشکات واحد بر آینههای گوناگون میتابد و تصاویر متعدد میآفریند. استاد فرزانه قدسسره با استناد به عبارت وَمَا الَّذِي ظَهَرَ غَيْرَهَا وَمَا هِيَ عَيْنُ مَا ظَهَرَ لِاخْتِلَافِ الصُّوَرِ بِالْحُكْمِ عَلَيْهَا، تبیین میکنند که آنچه در عالم ظاهر میشود، غیر از طبیعت نیست، اما به دلیل اختلاف صور و احکام، کثرت ظاهری پدید میآید. این کثرت، مانند سایههایی است که بر اثر تابش نور بر اشیای مختلف شکل میگیرند، اما در حقیقت، همه از یک مبدأ نورانی سرچشمه دارند.
تمایز طبیعت، فیض و حق
استاد فرزانه قدسسره، طبیعت را به ناسوت، فیض را به خلق، و حق را به هويت ساريه نسبت میدهند. طبیعت، بهعنوان ظرف ظهور ناسوتی، حامل صفات نقص است و نمیتوان هر عنوانی را به ذات حق نسبت داد، مانند نسبت دادن صفت «ممکن» که شایسته حقیقت مطلق نیست. این تمایز، مانند جداسازی آب زلال از آمیزههای گلآلود است که ذهن را به سوی فهم دقیقتر هدایت میکند. حق، تنها شایسته اسمای کمال است، و طبیعت و فیض، بهعنوان ظهورات نازله، در مراتب پایینتر قرار دارند.
اسما و صفات الهی و محدودیتهای طبیعت
اسمای الهی، همگی کمالیاند و صفات نقص، مانند «ممکن»، به ذات حق نسبت داده نمیشوند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که طبیعت و فیض، فیضهای الهیاند، اما اسمای حق محسوب نمیشوند مگر آنکه در معنایی خاص وارد شوند. این دیدگاه، مانند آینهای است که تنها تصاویر کمال را بازتاب میدهد و از انعکاس نقصها پرهیز میکند. اسمای نازله، مانند طبیعت، ظهورات حقاند، اما به ذات الهی نسبت کامل ندارند و در ظرف ناسوت یا خلق ظهور مییابند.
وحدت در کثرت و کثرت در وحدت
استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که حقیقت واحد در ظرف تعینات، بهصورت متکثر ظاهر میشود، مانند رودی که از یک سرچشمه زلال جاری شده و در مسیرهای مختلف، به شکلهای گوناگون ظهور مییابد. این وحدت در کثرت، با تشکیک وجودی صدرالمتألهین که در ظرف وجود است، متفاوت است، زیرا در عرفان ابنعربی، کثرت در سطح ظهورات رخ میدهد، نه در ذات یا وجود. این تمایز، مانند تفاوت میان نور خورشید و بازتابهای آن در آینههای متعدد است که هرچند تصاویر متفاوتی میآفرینند، اما همه از یک مبدأ واحد سرچشمه میگیرند.
تفسیر عبارت «وَمَا الَّذِي ظَهَرَ غَيْرَهَا»
عبارت وَمَا الَّذِي ظَهَرَ غَيْرَهَا به سه صورت تفسیر میشود: «ما»ی اول استفهامی است و پرسش میکند که چه چیزی غیر از طبیعت ظاهر شده است؟ «ما»ی دوم نافیه است و تأکید میکند که طبیعت عین ظهور نیست، و «ما»ی سوم موصوله است و به آنچه ظاهر شده اشاره دارد. این تفسیر، مانند باز کردن گرههای ریسمان حقیقت است که هر بخش آن، جنبهای از رابطه وحدت و کثرت را آشکار میسازد. استاد فرزانه قدسسره با این تحلیل، دقت در فهم عبارات عرفانی را مانند نوری بر تاریکیهای ذهن میتابانند.
اختلاف صور و احکام
طبیعت به دلیل اختلاف صور، مانند «بارد و یابس» (سرد و خشک) و «حار و یابس» (گرم و خشک)، متکثر ظاهر میشود، اما در یبس (خشکی) اشتراک دارد. این تمثیل، مانند شاخههای درختی است که هرچند در شکل و جهت متفاوتاند، اما از یک ریشه واحد تغذیه میکنند. حرارت و برودت، وجه افتراق، و یبس، وجه اشتراک است که حقیقت واحد را در پس کثرت ظاهری نشان میدهد.
ظهورات بهعنوان مظاهر
حرارت و برودت (افتراق) و یبس (اشتراک)، مظاهر طبیعتاند، نه خود آن، بلکه آثار آن. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این ظهورات، مانند سایههایی هستند که بر اثر نور حقیقت بر پرده عالم نقش میبندند. این تمایز، مانند جداسازی نور از بازتابهای آن است که نشان میدهد مظاهر، جلوههای حقیقتاند، نه خود آن.
جمع حق میان اشتراک و اختصاص
حق تعالی، اشتراک (یبس) و اختصاص (حار و بارد) را در طبیعت جمع میکند، مانند باغبانی که شاخههای گوناگون را از یک ریشه واحد میرویاند. این جمع، نشاندهنده توانایی حق در شمول وحدت و کثرت است، بهگونهای که همه ظهورات در ذات واحد او گرد میآیند.
قانونمندی در اصطلاحات عرفانی
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت قانونمندی در کاربرد اصطلاحات عرفانی تأکید دارند. طبیعت به ناسوت، فیض به خلق، و هويت ساريه به حق اشاره دارد، و کاربرد نادرست این اصطلاحات، مانند پراکندن دانههای گندم در زمینی ناسازگار است که به باروری نمیانجامد. ذهن باید این تمایزات را بهسرعت تشخیص دهد تا از آشفتگی مفهومی پرهیز شود.
وحدت در مراتب طبیعت
طبیعت، مانند واحدی است که در مراتب مختلف (صور) ظهور مییابد، اما غیر از آنچه ظاهر شده نیست. استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که طبیعت، مانند آینهای واحد است که صور گوناگون را در خود بازتاب میدهد، اما ذات آن یکی است. این دیدگاه، مانند رودی است که در مسیرهای مختلف جاری میشود، اما از یک سرچشمه واحد سرچشمه میگیرد.
وحدت در حکم و حقیقت
طبیعت، در حکم (فعل) و حقیقت (ذات) واحد است، اما ظهورات آن به دلیل اختلاف صور متکثر میشوند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این وحدت، مانند نوری است که در ذات خود یکپارچه است، اما در بازتابهایش تصاویر گوناگون میآفریند. اختلاف صور، مانند زوج و زوجالزوج، احکام متفاوتی را پدید میآورد که در حقیقت، به یک مبدأ واحد بازمیگردند.
تمثیل صور و احکام
صور متکثر، مانند زوج و زوجالزوج، احکام متفاوتی دارند، مانند تفاوت احکام در بازیهای کارتی که هر ورق، حکمی خاص دارد. استاد فرزانه قدسسره با این تمثیل، نشان میدهند که هر صوره، مانند ورقی در بازی هستی، حکمی خاص دارد که به مظهر آن وابسته است. این احکام، مانند خطوطی هستند که بر لوح وجود نقش میبندند و هر یک، جلوهای از حقیقت واحد را نمایان میسازند.
بخش دوم: اسما، احکام و معرفت عرفانی
اهمیت احکام اسما
هر اسم الهی، حکمی خاص دارد که شناخت آن، مانند کلیدی است که قفلهای معرفت را میگشاید. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اسما بدون شناخت احکامشان، مانند الفاظی بیروحاند که معنا نمییابند. این دیدگاه، مانند جداسازی گندم از کاه است که حقیقت معرفت را از پوسته الفاظ متمایز میکند. شناخت احکام، به معنای فهم حقیقت مظاهر و ارتباط آنها با ذات الهی است.
احکام در قرآن کریم و دعاها
در قرآن کریم و دعاها، احکام اسما، مانند يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ (ای نیکوکار به حق حسن) و يَا عَلِيُّ بِحَقِّ عَالِي (ای بلندمرتبه به حق والا)، فراواناند، اما کمتر جمعآوری و تبیین شدهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این احکام، مانند گنجهایی نهان در متون مقدساند که نیازمند کاوش عمیقاند تا حقیقتشان آشکار شود.
آیه «رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ»
آیه شریفه رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ (الشعراء: ۸۳) به معنای درخواست حکمت و احکام اسما، فراتر از سلطنت و زورمداری است: «پروردگارا، به من حکمت عطا کن و مرا به شایستگان ملحق فرما». استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که این حکمت، مانند نوری است که قلب سالک را روشن میکند و او را به مقام صالحان میرساند.
محدودیتهای متون عرفانی متداول
استاد فرزانه قدسسره نقد میکنند که متون عرفانی متداول، به دلیل ابتدایی بودن، فاقد عمق لازم برای تبیین احکام اسما هستند. این متون، مانند چشمههای کمعمقاند که نمیتوانند عطش طالبان حقیقت را فرو نشانند. عرفان نظری، نیازمند تبیینی عمیق و اصیل است که فراتر از تعابیر سطحی، به حقیقت اسما و احکام آنها بپردازد.
حکم و لباس در عرفان
در عرفان سنتی، لباس و احکام آن، مانند خرقه و کشکول، نشانه مقام سالک بود. استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که بدون حکم، سالک شایسته برخی مقامات نیست، مانند درختی که بدون ریشه، توانایی باروری ندارد. این احکام، مانند نشانهایی هستند که صلاحیت و معرفت سالک را آشکار میسازند.
اهمیت شناخت احکام
شناخت احکام اسما، مانند گوهری است که در صدف معرفت نهان است و نشانه وصول سالک به مقامات عالی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اسما بدون احکام، مانند پوستهای بیمغزند و تنها با شناخت احکام، حقیقت آنها آشکار میشود.
بخش سوم: تمثیلات و تبیینهای عرفانی
تمثیل زوج و زوجالزوج
استاد فرزانه قدسسره با تمثیل زوج و زوجالزوج، نشان میدهند که صور و احکام متکثر، مانند حار و بارد، در یبس اشتراک دارند. این تمثیل، مانند شاخههای درختی است که هرچند در شکل متفاوتاند، اما از یک ریشه واحد تغذیه میکنند. اشتراک در یبس، به وحدت ذاتی، و افتراق در حرارت و برودت، به کثرت ظهوری اشاره دارد.
فرعیت ظهورات نسبت به اصل جامع
حرارت و برودت (افتراق) و یبس (اشتراک)، فرعاند بر اصل جامع طبیعت، که خود عین حقیقت واحده است. استاد فرزانه قدسسره این رابطه را مانند شاخههایی میدانند که از تنه درخت روییدهاند و هرچند در ظاهر متفاوتاند، اما به یک ریشه واحد وابستهاند.
طبیعت بهعنوان جامع
طبیعت، مانند آینهای است که اشتراک و افتراق را در خود جمع میکند و عین حقیقت واحدهای است که در صور متکثر ظهور مییابد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این جمع، مانند خورشیدی است که پرتوهایش در آینههای گوناگون تصاویر متفاوت میآفریند، اما ذات آن واحد است.
ظهور حقیقت در صور
حقیقت واحده، در صور متکثر، مانند فیض، طبیعت یا نفسالرحمن، ظهور مییابد. استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که این ظهور، مانند نوری است که در ظروف مختلف (وجوب، خلق، ناسوت) به شکلهای گوناگون ظاهر میشود، اما در ذات خود یکی است.
تمثیل مرآة واحده و صور مختلفه
عالم طبیعت، مانند صور مختلفی است که در مرآة واحده (حقیقت) یا صوره واحده در مرایا مختلفه (اعیان) ظاهر میشود. استاد فرزانه قدسسره این تمثیل را مانند آینهای میدانند که تصاویر گوناگون را در خود بازتاب میدهد، اما ذات آن یکی است، یا مانند نوری که در آینههای متعدد تصاویر متفاوتی میآفریند.
نفی کثرت در ذات الهی
کثرت، تنها در مظاهر است و در مرآة ذات الهی، که واحد است، راه ندارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این نفی کثرت، مانند تنزیه خورشید از سایههایش است که هرچند تصاویر متفاوتی میآفرینند، اما ذات نور یکی است.
اعیان در ظرف علمی و خارجی
اعیان، در ظرف علمی (اعیان ثابته) و خارجی (ظهورات) متمایزند. مرایا مختلفه، اعیاناند که صوره واحده در آنها ظهور مییابد. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را مانند تفاوت میان نقش در ذهن نقاش و تصویر بر بوم میدانند که هرچند در ظاهر متفاوتاند، اما از یک حقیقت واحد سرچشمه میگیرند.
تمثیل شعری وحدت وجه
شعر فَمَا الْوَجْهُ إِلَّا وَاحِدٌ بیان میکند که وجه (حقیقت) واحد است، اما در مرایا (اعیان) متکثر میشود. استاد فرزانه قدسسره این تمثیل را مانند نوری میدانند که در آینههای گوناگون تصاویر متفاوتی میآفریند، اما ذات آن یکی است.
بخش چهارم: معرفت، حیرت و سلوک عرفانی
مقام موحد و محقق
استاد فرزانه قدسسره، مقام موحد را که حقیقت را در مرایا میبیند و مقام محقق را که حقیقت واحده را مشاهده میکند، متمایز میکنند. عقل، در تعدد و تضاد صور حیران میشود، مانند مسافری که در پیچ و خم راههای متکثر گم میشود، اما محقق، با دیدن وحدت، از حیرت رها میگردد.
حیرت و تفرق نظر
حیرت، نتیجه تفرق نظر عقل در وجوه متضاد و متناقض است، اما در حقیقت، نه تعدد، نه تضاد و نه تناقضی وجود دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این حیرت، مانند سرگردانی در کویر کثرت است که با شناخت وحدت، به آرامش هیمان تبدیل میشود.
عشق بهعنوان شکوفه عقل
عشق، شکوفه عقل صافی است، نه غیر عقل. استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که عقل صافی، مانند آبی زلال، به عشق میرسد و از غیر حق بیگانه میشود. این دیدگاه، مانند گلی است که از شاخه عقل میروید و با عطر توحید، قلب سالک را معطر میسازد.
آیه «فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»
آیه شریفه فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ (محمد: ۱۹) به معنای بیگانگی از غیر حق و رسیدن به وحدت است: «پس بدانید که جز او خدایی نیست». استاد فرزانه قدسسره این آیه را مانند مشعلی میدانند که مسیر توحید را روشن میکند و سالک را از کثرت به وحدت هدایت میکند.
اصطلاحات عرفانی و معنای دیوانگی
دیوانگی در عرفان، به معنای بیگانگی از غیر حق و صافی شدن عقل است، نه جهل یا دیوانگی عرفی. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این اصطلاح، مانند شعری است که حقیقت توحید را در قالب تغزل بیان میکند، اما نیازمند فهم دقیق است تا از تحریف معانی جلوگیری شود.
آزادی در اصطلاحات عرفانی
در عرفان، آزادی در بهکارگیری اصطلاحات وجود دارد، اما معانی باید روشن و قانونمند باشند. استاد فرزانه قدسسره این آزادی را مانند نقاشی میدانند که هرچند در انتخاب رنگها آزاد است، اما باید با هارمونی حقیقت سازگار باشد.
نقد تحریف معانی توسط عوام
استاد فرزانه قدسسره نقد میکنند که عوام، معانی عرفانی مانند دیوانگی را تحریف کردهاند و حتی خواص نیز گاهی دچار این خطا میشوند. این تحریف، مانند آلودن چشمه زلال معرفت است که حقیقت را از دسترس طالبان دور میکند.
عقل صافی و مقام معصوم
عقل صافی، در مقام معصوم تجلی مییابد که همه شئون را در بر میگیرد، مانند آیه لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ که به جامعیت معصوم اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این مقام را مانند خورشیدی میدانند که همه پرتوهایش را در وحدت جمع میکند.
نفی حیرت با معرفت
کسی که حقیقت واحده و ظهورات متکثره را بشناسد، حیران نمیشود، زیرا حیرت از تفرق نظر ناشی میشود. استاد فرزانه قدسسره این معرفت را مانند کلیدی میدانند که قفل حیرت را میگشاید و سالک را به آرامش هیمان میرساند.
حیرت هیمانی و تزاید علم
حیرت هیمانی، نتیجه تزاید علم است و با حیرت تفرقی متفاوت است. استاد فرزانه قدسسره تبیین میکنند که عارف، در تزاید علم، حیران نمیشود، بلکه به هیمان میرسد، مانند پرندهای که در آسمان معرفت اوج میگیرد و از زمین کثرت دور میشود.
تفسیر عبارت «وَإِنْ كَانَ»
عبارت وَإِنْ كَانَ میتواند به دو صورت تفسیر شود: مبالغه، که بر تزاید علم تأکید دارد، یا شرطیه، که حیرت در تزاید علم را بیان میکند. استاد فرزانه قدسسره این انعطاف را مانند دو بال پرندهای میدانند که سالک را به سوی حقیقت پرواز میدهد.
عین ثابته و احکام محل
حیرت یا عدم حیرت، به حکم محل (عین ثابته) وابسته است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که عارف، با شناخت عین ثابته، از حیرت رها میشود، مانند مسافری که با یافتن مقصد، از سرگردانی نجات مییابد.
بخش پنجم: اسما، احکام و اسمگذاری
تنوع احکام در مظاهر
تنوع در عالم، از طبیعت یا فیض ناشی میشود که حق را در مظاهر متکثر میکند و احکام متنوعی بر آنها بار میشود. استاد فرزانه قدسسره این تنوع را مانند رنگهای گوناگون در تابلوی نقاشی هستی میدانند که هر یک، جلوهای از حقیقت واحد را نشان میدهند.
اسما و نزول از سماء
اسمای الهی، از سماء نازل میشوند و با احکام خود همراهاند، برخلاف اسمالاسم که انسانها میگذارند. استاد فرزانه قدسسره این اسما را مانند گنجهایی میدانند که از آسمان حقیقت نازل شده و حامل احکام تکوینیاند.
ماده و جهت در اسما
اسما، ماده قضیه (حقیقت نازل) و جهت (اسمالاسم انسانی) دارند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که سازگاری ماده و جهت، مانند چفت و بست دقیق در قفلی است که به شناخت صحیح منجر میشود. این سازگاری، مانند هماهنگی میان روح و جسم است که موجود را به کمال میرساند.
اهمیت اسمگذاری صحیح
اسمگذاری، تکلیف الهی است و باید ماده (اسم نازل) و جهت (اسمالاسم) سازگار باشند تا موجود، خود را بشناسد. استاد فرزانه قدسسره این تکلیف را مانند انتخاب بذری مناسب برای کاشت میدانند که اگر ناسازگار باشد، به باروری نمیانجامد.
نقد اسمگذاری ناسازگار
اسمگذاری ناسازگار، مانند پوکه نامناسب برای فشنگ، به عدم شناخت موجود از خود و مشکلات وجودی منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره این نقد را مانند هشدار به باغبانی میدانند که بذر ناسازگار میکارد و از ثمر محروم میماند.
تصحیح نسل و اسما
تصحیح نسل اسلامی، به تصحیح اسما وابسته است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اسم صحیح، مانند کلیدی است که هویت فرد و جامعه را باز میگشاید و به موفقیت آنها کمک میکند.
شناخت اسم، مسما و رب
شناخت اسم، اسمالاسم، مسما و رب، مانند یافتن گنج معرفت است که سالک را به عرف نفس و خدا میرساند. استاد فرزانه قدسسره این شناخت را مانند نقشهای میدانند که مسیر سلوک را روشن میکند و سالک را به مقصد حقیقت هدایت میکند.
جمعبندی
شرح فص ادریسی در جلسه ۳۹۵، با تبیین عمیق وحدت و کثرت در ظرف طبیعت، به تحلیل رابطه میان حقیقت واحد و ظهورات متکثر پرداخته است. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیات قرآن کریم، مانند رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ و فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، و تمثیلات عرفانی، مانند مرآة واحده و صور مختلفه، حقیقت وحدت وجود را مانند نوری درخشان در قلب طالبان علم تاباندهاند. این شرح، با تأکید بر قانونمندی اصطلاحات، اهمیت احکام اسما، و نقش معرفت در رفع حیرت، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران عرفان نظری و فلسفه اسلامی است. نقد متون عرفانی متداول و تأکید بر تصحیح اسما و نسل، مانند مشعلهایی هستند که مسیر معرفت عمیق را روشن میکنند. این متن، با بیانی متین و ساختاری علمی، گوهری در سپهر عرفان شیعی است که حقیقت وحدت و کثرت را به زیبایی بازتاب میدهد.