در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 398

متن درس





کاوش در کمال ذاتی حق و مسئله خیر و شر: شرح فص ادریسیه از فصوص الحکم

کاوش در کمال ذاتی حق و مسئله خیر و شر: شرح فص ادریسیه از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۳۹۸)

مقدمه: تبیین عرفانی کمال ذاتی حق و نسبت خیر و شر

فص ادریسیه از فصوص الحکم ابن‌عربی، چونان گوهری درخشان در گنجینه عرفان نظری، به کاوش در کمال ذاتی حق و شمول آن بر همه مراتب وجودی، اعم از خیرات و شرور، می‌پردازد. این متن، با محوریت مفهوم «علو لنفسه» و استغراق حق در همه کمالات، به بررسی حقیقت وجود، ظهورات آن، و جایگاه خیر و شر در نظام هستی‌شناختی عرفانی پرداخته و با نگاهی نقادانه، دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی را در بوته تحلیل می‌نهد. شرح حاضر، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی عمیق و روشمند، مفاهیم ابن‌عربی را در پرتو قرآن کریم و سنت نبوی تبیین کرده و با افزودن توضیحات تکمیلی و تمثیلات ادبی، چونان جویباری زلال، معانی عرفانی را در چارچوبی علمی و دانشگاهی جاری می‌سازد. هدف این اثر، ارائه تحلیلی جامع از کمال ذاتی حق، نسبت خیر و شر، و نقش انسان در این نظام متافیزیکی است، با تأکید بر نقد دیدگاه‌های سنتی و ارائه دیدگاهی نوین در باب وجودی بودن همه ظهورات.

بخش یکم: کمال ذاتی حق و علو لنفسه

علو لنفسه: کمال مطلق ذاتی

ابن‌عربی در فص ادریسیه، حق را «علی لنفسه» می‌خواند، به این معنا که ذات الهی دارای کمال مطلق است، مستقل از هر چیز دیگر. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را چونان ستونی استوار در نظام عرفان نظری قرار داده و تأکید می‌کنند که علو لنفسه، به استقلال ذاتی حق در کمال اشاره دارد. این استقلال، چونان خورشیدی فروزان، ذات حق را از هر نقص و وابستگی مبرا می‌سازد و کمال او را به‌عنوان مبدأ همه کمالات معرفی می‌کند. این دیدگاه، با توحید صفاتی در عرفان و فلسفه همخوانی داشته و بر این اصل استوار است که هیچ کمالی از حق فوت نمی‌شود.

درنگ: علو لنفسه، به معنای استقلال ذاتی حق در کمال مطلق است که از هر نقص و وابستگی مبراست.

استغراق حق در همه کمالات

کمال حق، همه امور وجودی را در بر می‌گیرد، از موجودات عینی (معقولات اولی) مانند آسمان و زمین، تا نسب عدمی (معقولات ثانی) مانند علم و عشق. استاد فرزانه قدس‌سره این شمول را چونان دریایی بی‌کران توصیف می‌کنند که همه کمالات، اعم از ممدوح و مذموم در شرع، عقل و عرف، در آن گرد آمده‌اند. استغراق در اینجا، نه به معنای غرق شدن، بلکه به مفهوم احاطه وجودی است که هیچ کمالی را از حق فوت نمی‌سازد. این دیدگاه، بر جامعیت ذات الهی در همه مراتب وجودی تأکید دارد و نشان می‌دهد که حق، مبدأ همه ظهورات است، بی‌آنکه ذاتش متأثر از کثرت شود.

درنگ: کمال حق، همه امور وجودی، اعم از معقولات اولی و ثانی، را در بر می‌گیرد و هیچ کمالی از او فوت نمی‌شود.

شمول کمالات ممدوح و مذموم

ابن‌عربی تأکید دارد که کمالات حق، شامل همه صفات، حتی آن‌هایی که در شرع، عقل یا عرف مذموم تلقی می‌شوند، است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با تمثیلی بدیع تبیین می‌کنند: حق، چونان آیینه‌ای است که همه کمالات، چه ستوده و چه ناپسند، در آن بازتاب می‌یابد. این شمول، به معنای آن نیست که حق متصف به صفات خلقی است، بلکه ظهورات او همه کمالات را در بر می‌گیرند. این اصل، با تحلیل ظهورات جلالی و جمالی حق همخوانی داشته و بر نقش حق به‌عنوان مبدأ همه کمالات تأکید می‌ورزد.

درنگ: کمالات حق، شامل همه صفات، اعم از ممدوح و مذموم، است و این شمول، به ظهورات الهی بازمی‌گردد، نه ذات او.

نقد لفظ استغراق

استاد فرزانه قدس‌سره لفظ «استغراق» را به دلیل دلالت بر غرق شدن و نقصان، برای عرفان نظری نامناسب می‌دانند. عالم، چونان جهانی پر از وجود و استحکام، هیچ‌گونه نقصان یا غرقی را برنمی‌تابد. این نقد، چونان مشعلی فروزان، بر ضرورت دقت در انتخاب الفاظ در متون عرفانی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که الفاظ باید با حقیقت متافیزیکی همخوانی داشته باشند. به جای استغراق، مفهوم احاطه وجودی مناسب‌تر است، زیرا عالم، مملو از وجود و کمال است و هیچ خلأ یا نقصانی در آن راه ندارد.

درنگ: لفظ استغراق، به دلیل دلالت بر غرق شدن، برای تبیین احاطه وجودی حق نامناسب است و عالم، مملو از وجود و استحکام است.

معقولات اولی و ثانی در کمالات حق

ابن‌عربی کمالات حق را شامل معقولات اولی (موجودات عینی مانند آسمان و زمین) و معقولات ثانی (نسب عدمی مانند علم و عشق) می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را چونان نقشه‌ای دقیق از نظام هستی توصیف می‌کنند که معقولات اولی، دارای وجود خارجی مستقل، و معقولات ثانی، دارای وجود اتصافی‌اند. این دیدگاه، بر تمایز میان وجود عینی و وجود اتصافی تأکید دارد و نشان می‌دهد که حق، مبدأ هر دو نوع کمال است، بدون آنکه ذاتش متأثر از کثرت شود.

درنگ: کمالات حق، شامل معقولات اولی (وجود عینی) و معقولات ثانی (وجود اتصافی) است و همه ظهورات از او سرچشمه می‌گیرند.

نقد صفات سلبی

استاد فرزانه قدس‌سره صفات سلبی را صفت حقیقی نمی‌دانند، بلکه آن‌ها را انتزاعات ذهنی می‌خوانند. به عنوان مثال، گفتن اینکه «حق کوزه نیست» یا «حق فرش نیست»، صفت نیست، بلکه صرفاً نفی است. این دیدگاه، چونان خط‌کشی دقیق، بر تمایز میان صفات حقیقی و انتزاعات ذهنی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که کمالات حق، وجودی و حقیقی‌اند، نه سلبی و انتزاعی.

درنگ: صفات سلبی، صفت حقیقی نیستند، بلکه انتزاعات ذهنی‌اند و کمالات حق، وجودی و حقیقی‌اند.

ظهور کمالات، نه ذات متصف

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه کمالات، ظهور حق‌اند، نه اینکه حق متصف به آن‌ها باشد. این دیدگاه، چونان گوهری یکپارچه، بر وحدت وجود تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که هر کمالی در خلق، ظهوری از حق است، نه صفتی در ذات او. این اصل، با عرفان نظری همخوانی داشته و از خلط میان ذات و ظهورات جلوگیری می‌کند.

درنگ: همه کمالات، ظهور حق‌اند، نه صفت ذاتی او، و این اصل، با وحدت وجود همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش یکم، با تمرکز بر مفهوم علو لنفسه و کمال ذاتی حق، نشان داده است که حق، مبدأ همه کمالات، اعم از معقولات اولی و ثانی، است و هیچ کمالی از او فوت نمی‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد الفاظ نامناسب مانند استغراق و تأکید بر احاطه وجودی، این مفاهیم را در چارچوب عرفان نظری تبیین کرده و بر تمایز میان ظهورات و ذات حق تأکید ورزیده‌اند. این بخش، چونان دریچه‌ای به سوی حقیقت وجود، مخاطب را به تأمل در کمال مطلق الهی دعوت می‌کند.

بخش دوم: مسئله خیر و شر در عرفان نظری

خیرات و شرور: وجودی یا عدمی؟

ابن‌عربی در فص ادریسیه، خیرات و شرور را از منظر وجودی بررسی می‌کند و استاد فرزانه قدس‌سره این موضوع را با نگاهی نقادانه تحلیل می‌کنند. فلاسفه اسلامی، از ارسطو تا ابن‌سینا و صدرالمتألهین، شرور را عدمی دانسته‌اند تا از مشکل فاعلیت شر در ذات الهی اجتناب کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را خلاف وجدان می‌خوانند و تأکید دارند که همه ظهورات، اعم از خیر و شر، وجودی‌اند. این دیدگاه، چونان مشعلی فروزان، بر واقعیت وجودی شرور تأکید می‌کند و از نسبت دادن آن‌ها به عدم پرهیز می‌نماید.

درنگ: همه ظهورات، اعم از خیر و شر، وجودی‌اند و دیدگاه عدمی بودن شرور، خلاف وجدان و فاقد دلیل محکم است.

مشکل فاعلیت شر

فلاسفه اسلامی، برای اجتناب از نسبت دادن شر به خدا، آن را عدمی تلقی کرده‌اند، زیرا اگر شر وجودی باشد، فاعل آن یا خدا یا غیر اوست، که هر دو مشکل‌ساز است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و معتقدند که مشکل فاعلیت شر، با تحلیل ظهورات جلالی و جمالی حق حل می‌شود. شرور، مظهر اسمای جلالی مانند مضل و قامع‌اند، در حالی که خیرات، مظهر اسمای جمالی مانند هادی و لطیف‌اند. این تحلیل، چونان پلی استوار، میان وحدت ذاتی حق و کثرت ظهوری پیوند برقرار می‌کند.

درنگ: شرور، مظهر اسمای جلالی حق، و خیرات، مظهر اسمای جمالی‌اند، و این دیدگاه، مشکل فاعلیت شر را حل می‌کند.

مثال زنا: تمایز میان کمال و شر

ابن‌عربی برای تبیین تمایز میان کمال وجودی و شر عدمی، به مثال زنا اشاره می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این مثال را چنین تحلیل می‌کنند: قوه شهویه در زنا، به‌عنوان توانمندی وجودی، کمال است و از حق سرچشمه می‌گیرد، اما فعل زنا، به دلیل آثار آن مانند قطع نسل و تخریب نظام انسانی، شر تلقی می‌شود. با این حال، استاد فرزانه این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که شر زنا، در نفس فعل آن است که وجودی است، نه صرفاً در آثار عدمی آن. این تحلیل، چونان آیینه‌ای صاف، بر وجودی بودن شر تأکید می‌کند.

درنگ: شر زنا، در نفس فعل آن است که وجودی است، نه صرفاً در آثار عدمی مانند قطع نسل.

مثال شمر: نقد دیدگاه عدمی

استاد فرزانه قدس‌سره به مثال شمر در کربلا اشاره می‌کنند که فلاسفه، شر فعل او را به اذحاق روح مؤمن (عدمی) نسبت می‌دهند. تیزی چاقو، توانمندی دست، و فعالیت جسمانی، همه خیر و وجودی‌اند، اما اذحاق روح، شر و عدمی تلقی می‌شود. استاد این دیدگاه را به تمسخر گرفته و می‌گویند که اذحاق روح نیز وجودی است، زیرا حرکت و فعل است. این نقد، چونان خطی روشن، بر ناسازگاری دیدگاه عدمی با واقعیت تأکید دارد و شر را به نفس فعل نسبت می‌دهد.

درنگ: شر در فعل شمر، به نفس فعل وجودی او بازمی‌گردد، نه به آثار عدمی مانند اذحاق روح.

توانمندی و فعلیت معصیت

استاد فرزانه قدس‌سره میان توانمندی انجام معصیت و فعلیت آن تمایز قائل می‌شوند. توانمندی، مانند قوه شهویه یا قدرت قتل، کمال است، زیرا توان و استعداد وجودی است. اما فعلیت معصیت، به دلیل اراده خبیثه و تعلق به متعلق ناپسند، شر است. این شر، وجودی است، نه عدمی، زیرا اراده و فعل، هر دو وجودی‌اند. این دیدگاه، چونان گوهری یکپارچه، بر وجودی بودن همه ظهورات تأکید دارد و از خلط میان توان و فعل جلوگیری می‌کند.

درنگ: توانمندی معصیت، کمال و وجودی است، اما فعلیت آن، به دلیل اراده خبیثه، شر و وجودی است.

اراده ترک معصیت

اراده ترک معصیت، خود وجودی و کمال است، زیرا اراده، فعل وجودی است، حتی اگر متعلق آن ترک باشد. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را با تحلیل اراده در اصول فقه پیوند می‌دهند و تأکید دارند که امر و نهی، هر دو انگیزه و بعث وجودی‌اند. این دیدگاه، چونان مشعلی فروزان، بر وجودی بودن اراده و تصمیم تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که ترک معصیت، خود کمالی وجودی است.

درنگ: اراده ترک معصیت، وجودی و کمال است، زیرا اراده، فعل وجودی است، حتی اگر متعلق آن ترک باشد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر مسئله خیر و شر، نشان داده است که همه ظهورات، اعم از خیر و شر، وجودی‌اند و شرور، مظهر اسمای جلالی حق‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه عدمی فلاسفه و تأکید بر وجودی بودن شرور، این مسئله را در چارچوب عرفان نظری تحلیل کرده و با مثال‌هایی مانند زنا و شمر، بر واقعیت وجودی شر تأکید ورزیده‌اند. این بخش، چونان دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر نظام هستی، مخاطب را به تأمل در نسبت خیر و شر دعوت می‌کند.

بخش سوم: شرور و خیرات در نظام زیبایی الهی

شرور و زیبایی عالم

استاد فرزانه قدس‌سره شرور را چونان خالی بر چهره عالم توصیف می‌کنند که به زیبایی و رونق آن می‌افزاید. همان‌گونه که خال بر چهره زیبارویان، جمال آن‌ها را دوچندان می‌کند، شرور نیز در نظام الهی، به کمال و زیبایی عالم کمک می‌کنند. این دیدگاه، با مفهوم جمع اضداد در عرفان همخوانی دارد و نشان می‌دهد که شرور، در خدمت کمال الهی‌اند، نه نقص در نظام هستی.

درنگ: شرور، چونان خالی بر چهره عالم، به زیبایی و رونق نظام الهی می‌افزایند و در خدمت کمال‌اند.

نقش شیطان در جمال الهی

استاد فرزانه قدس‌سره شیطان را به خالی تشبیه می‌کنند که جمال ختمی حق را زینت می‌بخشد. شیطان، در مقام ظهور جلالی، به زیبایی نظام الهی می‌افزاید، مانند خالی که در جایگاه مناسب، چهره را دل‌انگیز می‌کند. این تمثیل، چونان آیینه‌ای صاف، نقش شرور را در خدمت کمال الهی نشان می‌دهد و بر این اصل تأکید دارد که شر، در نظام هستی، نقص نیست، بلکه بخشی از زیبایی ظهوری است.

درنگ: شیطان، چونان خالی بر چهره جمال الهی، به زیبایی نظام هستی می‌افزاید.

نقد دیدگاه نقص در شر

استاد فرزانه قدس‌سره دیدگاه کسانی که شر را نقص می‌دانند، نقد می‌کنند و تأکید دارند که شر، نقص نیست، بلکه ظهوری وجودی است. به عنوان مثال، شمر در کربلا نقص ندارد، بلکه فعل او، ظهوری از اسمای جلالی حق است. اگر شمر نبود، کربلا به کمال خود نمی‌رسید. این دیدگاه، چونان مشعلی فروزان، بر نقش شرور در نظام الهی تأکید می‌کند و از نسبت دادن نقص به آن‌ها پرهیز می‌نماید.

درنگ: شر، نقص نیست، بلکه ظهوری وجودی است که به کمال نظام الهی کمک می‌کند.

نقد حکمت بشری در برابر عصمت

استاد فرزانه قدس‌سره حکمت بشری، حتی در شخصیت‌هایی مانند ارسطو و ابن‌عربی، را در برابر عصمت معصومان ناقص می‌دانند. ارسطو، با همه بزرگی و نبوغ، فاقد مقام نبوت است و حکمت او، در برابر عصمت الهی، چونان ستاره‌ای در برابر خورشید است. این دیدگاه، با عرفان شیعی همخوانی داشته و بر برتری عصمت بر حکمت بشری تأکید می‌ورزد.

درنگ: حکمت بشری، حتی در بزرگانی مانند ارسطو، در برابر عصمت معصومان ناقص است.

نقد تفسیر عده در فقه

استاد فرزانه قدس‌سره تفسیر سنتی عده در فقه را نقد می‌کنند و معتقدند که عده، برای حفظ نسل نیست، بلکه حکمت‌های عمیق‌تری دارد. این دیدگاه، چونان خطی روشن، بر ضرورت فهم دقیق احکام دینی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که اسلام، در عین سادگی، از دقتی عمیق برخوردار است که نیازمند تأمل و تحلیل است.

درنگ: عده در فقه، برای حفظ نسل نیست، بلکه حکمت‌های عمیق‌تری دارد که نیازمند تأمل است.

دقت و جامعیت دین

استاد فرزانه قدس‌سره دین اسلام را در عین سادگی، بسیار دقیق و عمیق می‌دانند. این دقت، چونان گوهری درخشان، در احکام و تعالیم دینی نمایان است و نیازمند فهمی ژرف از سوی عالمان دینی است. این دیدگاه، بر جامعیت و عمق دین تأکید دارد و از ساده‌انگاری در فهم احکام پرهیز می‌کند.

درنگ: دین اسلام، در عین سادگی، از دقتی عمیق برخوردار است که نیازمند فهمی ژرف است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تمرکز بر نقش شرور در نظام زیبایی الهی، نشان داده است که شرور، به‌عنوان مظهر اسمای جلالی، به کمال و زیبایی عالم کمک می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه‌های سنتی در باب نقص شرور و تفسیر احکام فقهی، بر وجودی بودن شرور و دقت دین تأکید ورزیده‌اند. این بخش، چونان چراغی روشنگر، مخاطب را به تأمل در نقش شرور و خیرات در نظام الهی دعوت می‌کند.

جمع‌بندی: کمال ذاتی حق و نقش خیر و شر در نظام هستی

شرح فص ادریسیه از فصوص الحکم ابن‌عربی، با محوریت علو لنفسه و استغراق حق در همه کمالات، به تبیین کمال ذاتی حق و نسبت خیر و شر در نظام هستی پرداخته است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه عدمی شرور و تأکید بر وجودی بودن همه ظهورات، این مفاهیم را در چارچوب عرفان نظری تحلیل کرده و نشان داده‌اند که شرور، مظهر اسمای جلالی حق و بخشی از زیبایی نظام الهی‌اند. انسان، به‌عنوان موجودی که در خلقت عالم مشارکت دارد، باید به نقش خود در این نظام آگاه شود. این شرح، با استناد به اصول عرفانی و نقد دیدگاه‌های فلسفی، چونان جویباری زلال، معانی عرفانی را در پرتو حقیقت قرآنی جاری ساخته و راهی به سوی فهم عمیق‌تر برای مخاطبان گشوده است.

با نظارت صادق خادمی