در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 410

متن درس





تبیین فص ابراهیمی در فصوص الحکم: وحدت وجود و ظهورات خیر و شر در عرفان نظری

تبیین فص ابراهیمی در فصوص الحکم: وحدت وجود و ظهورات خیر و شر در عرفان نظری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۴۱۰)

مقدمه: درآمدی بر فص ابراهیمی و وحدت وجود

فص ابراهیمی در کتاب شریف فصوص الحکم، اثر سترگ محی‌الدین ابن‌عربی، چونان آیینه‌ای زلال، رابطه میان حق و خلق را از منظر وحدت وجود بازمی‌تاباند. این بخش، با تأمل در مفاهیم بنیادین عرفانی، به‌ویژه تعمیم احکام الهی و نقد دیدگاه‌های کلامی و فلسفی مبتنی بر عدم، به تبیین حقیقت وجودی خلق و نسبت آن با ذات باری‌تعالی می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی انتقادی و مبتنی بر مبانی عقلی، قرآنی و شهودی، این مفاهیم را با دقتی بی‌مانند تحلیل کرده و با نقد رویکردهای سنتی، راه را برای فهمی نوین و عمیق از وحدت وجود و ظهورات الهی هموار ساخته‌اند. این نوشتار، چونان جویباری از سرچشمه حکمت، می‌کوشد با ساختاری منظم و علمی، مفاهیم عرفانی را روشن سازد و با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، عمق و زیبایی معانی را به نمایش گذارد، در حالی که چارچوبی علمی و دانشگاهی را حفظ می‌کند.

بخش نخست: وحدت وجود و تعمیم احکام الهی

تعریف وحدت وجود در فص ابراهیمی

محی‌الدین ابن‌عربی در عبارت «وَلَمَّا كَانَ فِي الْحَقِيقَةِ مَا يُسَمَّى خَلْقًا عَدَمًا عَدَمًا لَا وُجُودَ لَهُ وَالْمَوْجُودُ هُوَ الْحَقُّ لَا غَيْرَهُ عَمَّمَ الْحُكْمَ» (ترجمه: و چون در حقیقت آنچه خلق نامیده می‌شود، عدم است، عدمی که وجودی ندارد و موجود، حق است نه غیر او، حکم را تعمیم داد)، به اصل وحدت وجود اشاره دارد. خلق، فاقد وجود مستقل است و تنها حق، موجود حقیقی است. این تعمیم، ریشه در آیه شریفه «وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ» (سوره هود، آیه ۱۲۳؛ ترجمه: و همه کارها به سوی او بازمی‌گردد) دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این دیدگاه، خلق را نه معدوم، بلکه ظهور حق می‌داند. خلق، چونان سایه‌ای است که از نور وجود حق پدیدار می‌شود و فاقد استقلال وجودی است، اما ظهور آن، تجلی ذات الهی است.

درنگ: خلق، فاقد وجود مستقل است و تنها حق، موجود حقیقی است؛ تعمیم احکام الهی، بر وحدت وجود و ظهور خلق از حق دلالت دارد.

تأیید قرآنی وحدت وجود

وحدت وجود، با آیات متعدد قرآن کریم تأیید می‌شود. آیه «كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (سوره نساء، آیه ۷۸؛ ترجمه: همه چیز از جانب خداست) و آیه «وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ» بر این حقیقت تأکید دارند که همه موجودات، اعم از خیر و شر، از حق سرچشمه می‌گیرند و به او بازمی‌گردند. استاد فرزانه قدس‌سره تبیین می‌کنند که این آیات، هرگونه دوگانگی میان حق و خلق را نفی کرده و خلق را ظهورات حق می‌دانند. این دیدگاه، چونان مشعلی است که تاریکی تفکرات دوگانه‌انگار را می‌زداید و وحدت وجودی را روشن می‌سازد.

درنگ: آیات قرآنی، وحدت وجود را تأیید می‌کنند؛ همه موجودات، از حق سرچشمه گرفته و به او بازمی‌گردند.

بخش دوم: خیر و شر به‌مثابه ظهورات الهی

خیر و شر در نسبت با اسما و صفات الهی

در عرفان نظری ابن‌عربی، خیر و شر، هر دو ظهورات اسما و صفات الهی‌اند. خیر، به صفات جمالی مانند رحیم و هادی، و شر، به صفات جلالی مانند مضل و جبار نسبت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این دیدگاه، برخلاف رویکردهای کلامی که شر را عدمی می‌دانند، شر را وجودی و ظهور حق می‌بیند. خیر و شر، چونان دو روی یک سکه، هر دو از ذات الهی سرچشمه می‌گیرند و در ظرف خلق، به‌صورت متعین ظاهر می‌شوند. این نگاه، چونان پلی است که وحدت ذات و کثرت ظهورات را به هم پیوند می‌دهد.

درنگ: خیر و شر، ظهورات اسما و صفات الهی‌اند؛ خیر به صفات جمالی و شر به صفات جلالی نسبت دارد.

نقد دیدگاه عدمی شر

رویکرد کلامی و فلسفی که شر را عدم می‌داند، با آیات قرآنی مانند «كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» و «وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ» ناسازگار است. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که اگر خلق، عدم باشد، چگونه می‌توان آن را به خدا نسبت داد؟ شر، به‌عنوان یک واقعیت وجودی، نمی‌تواند صرفاً فقدان خیر باشد، زیرا فقدان، فاقد حقیقت است و نمی‌تواند به ذات الهی منسوب شود. این نقد، چونان تیغی تیز، پرده از ضعف تحلیل‌های عدمی برمی‌دارد و بر ضرورت بازنگری در این دیدگاه‌ها تأکید دارد.

درنگ: تعریف شر به‌عنوان عدم، با آیات قرآنی و اصل وحدت وجود ناسازگار است؛ شر، ظهور وجودی حق است.

ظهور به جای عدم

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خلق، نه عدم، بلکه ظهور حق تعالی است. حق، ظرف ذات و خلق، ظرف ظهورات است. این دیدگاه، مفاهیم کلامی مانند ممکن، عدم و ماهیت را که ریشه در فلسفه ارسطویی و افلاطونی دارند، نفی می‌کند. خلق، چونان آیینه‌ای است که نور وجود حق را بازمی‌تاباند و فاقد استقلال وجودی است. این نگاه، بر وحدت وجود تأکید دارد و خلق را تجلی ذات الهی می‌داند، نه امری معدوم یا مستقل.

درنگ: خلق، ظهور حق است، نه عدم؛ این دیدگاه، مفاهیم ممکن و ماهیت را نفی کرده و بر وحدت وجود تأکید دارد.

بخش سوم: نقد تقلید در علم دینی و کلام

تقلید و عقب‌ماندگی در علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره به نقد تقلید کورکورانه در علم دینی می‌پردازند و آن را مانعی برای پیشرفت معرفتی می‌دانند. بسیاری از متکلمان و فلاسفه، بدون تأمل و استدلال، دیدگاه‌های سنتی را پذیرفته‌اند که این امر، به عقب‌ماندگی فکری منجر شده است. عرفان ابن‌عربی، با تأکید بر ظهور و وحدت وجود، از این تقلید فاصله گرفته و راه را برای فهمی نوین از حقیقت هموار ساخته است. این نقد، چونان بادی است که غبار از سطح معرفت می‌زداید و بر ضرورت استدلال عقلی و شهودی تأکید می‌ورزد.

درنگ: تقلید کورکورانه در علم دینی، مانع پیشرفت معرفتی است؛ عرفان ابن‌عربی، با تأکید بر ظهور، از این تقلید فاصله می‌گیرد.

نصيحت ابن‌عربی به فخر رازی

ابن‌عربی، فخر رازی را از تقلید کورکورانه و جمع‌آوری علوم زمینی برحذر داشته و او را به استمداد از آسمان و طلب حقیقت از حق دعوت کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره این نصيحت را چونان مشعلی می‌دانند که راه معرفت حقیقی را روشن می‌سازد. فخر رازی، در اواخر عمر، به خطای تقلید خود پی برد و دریافت که علوم ظاهری، بدون شهود معتبر، به حقیقت راه نمی‌برند. این دیدگاه، بر اهمیت شهود و استدلال مبتنی بر قرآن و وجدان تأکید دارد.

درنگ: ابن‌عربی، فخر رازی را به طلب حقیقت از حق و دوری از تقلید دعوت کرد؛ شهود معتبر، راهگشای معرفت حقیقی است.

بخش چهارم: تحلیل خیر و شر در افعال انسانی

مثال شهوت و تبیین خیر و شر

استاد فرزانه قدس‌سره، شهوت را به‌عنوان ظل محبت ذاتی و جاری در وجود تحلیل می‌کنند. شهوت، از آن حیث که بقای نوع و لذت جمالی را تضمین می‌کند، محمود است. اما اگر خارج از حدود شرع باشد، به دلیل ایجاد فتنه و انقطاع نسل، مذموم تلقی می‌شود. این تحلیل، برخلاف دیدگاه‌های عدمی، شهوت را وجودی و ظهور حق می‌داند. شهوت، چونان جویباری است که از سرچشمه محبت الهی جاری می‌شود، اما در مسیر نادرست، به فتنه می‌انجامد.

درنگ: شهوت، ظل محبت ذاتی و خیر است؛ اما در صورت خروج از شرع، به دلیل فتنه و انقطاع نسل، مذموم می‌شود.

نقد مثال‌های کلامی خیر و شر

مثال‌های کلامی مانند قتل یا فلج بودن دست، که شر را عدمی می‌دانند، از نظر استاد فرزانه قدس‌سره نادرست است. اذحاق روح (مرگ)، وجودی و خیر است، زیرا روح را به ملکوت اعلی می‌پیوندد. این دیدگاه، شر را به‌جای عدم، ظهور صفات جلالی می‌داند. برای مثال، قتل، از حیث اذحاق روح، خیر است، زیرا به مقتضای حکمت الهی، روح را به مرتبه‌ای والاتر می‌رساند. این تحلیل، چونان آیینه‌ای است که حقیقت وجودی افعال را بازمی‌تاباند.

درنگ: مرگ، به‌عنوان اذحاق روح، خیر و وجودی است؛ مثال‌های کلامی که شر را عدمی می‌دانند، نادرست‌اند.

سراب به‌مثابه ظهور

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ» (سوره نور، آیه ۳۹؛ ترجمه: و کارهای کافران مانند سرابی است) اشاره کرده و سراب را نه معدوم، بلکه ظهور می‌دانند. سراب، همه‌چیز دارد جز آب، و این نشان‌دهنده وجود ظهوری آن است. سراب، چونان خیالی است که در صحرای وجود پدیدار می‌شود، اما حقیقت آن، به فقدان آب بازمی‌گردد، نه فقدان وجود.

درنگ: سراب، ظهور است، نه عدم؛ همه‌چیز دارد جز آب، و این نشان‌دهنده وجود ظهوری آن است.

بخش پنجم: خیر محض و شمول خیر و شر

خیر محض به‌مثابه شمول خیر و شر

خیر محض، به معنای نفی شر نیست، بلکه شامل خیر و شر است. استاد فرزانه قدس‌سره تبیین می‌کنند که خدا، به‌عنوان خیر محض، هم رحیم است و هم جبار. این دیدگاه، با برداشت‌های عامه که خدا را صرفاً نازنین می‌دانند، در تضاد است. خیر محض، چونان اقیانوسی است که همه ظهورات، اعم از خیر و شر، را در خود جای داده و حکمت الهی را متجلی می‌سازد.

درنگ: خیر محض، شامل خیر و شر است؛ خدا، هم رحیم و هم جبار است و این، حکمت الهی را نشان می‌دهد.

نقد برداشت‌های عامه از خیر محض

برداشت عامه که خدا را صرفاً خیر و نازنین می‌داند، ناقص است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خدا، جامع همه صفات است و خیر و شر، هر دو ظهورات او هستند. این دیدگاه، چونان مشعلی است که غبار از سطح برداشت‌های سطحی می‌زداید و جامعیت ذات الهی را روشن می‌سازد.

درنگ: برداشت عامه از خیر محض، ناقص است؛ خدا، جامع همه صفات، اعم از خیر و شر، است.

بخش ششم: نقش انبیا و اولیا در تسریع ناسوت

انبیا و اولیا به‌مثابه کوره‌های ذوب الهی

انبیا و اولیا، مانند پیامبر اکرم و امیرمؤمنان علیهما‌السلام، کوره‌های ذوب الهی‌اند که خلق را از خواری نجات می‌دهند. استاد فرزانه قدس‌سره تبیین می‌کنند که حتی اشرار، مانند ابولهب، به واسطه امتحان الهی که از طریق انبیا و اولیا محقق می‌شود، به تکامل می‌رسند. بدون امتحان، ماده وجودی خلق مستعد نمی‌شود. این نقش، چونان کوره‌ای است که آهن وجود را ذوب کرده و به کمال می‌رساند.

درنگ: انبیا و اولیا، کوره‌های ذوب الهی‌اند که خلق را از خواری نجات داده و به تکامل می‌رسانند.

تسریع ناسوت و امتحان الهی

خداوند، برای جلوگیری از خواری بندگان، تسریع ناسوت یا امتحان فوری را قرار داده است. این امتحان، یا به سعادت (بهشت) یا به شقاوت (جهنم) منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اولیا، ابزار این تسریع‌اند و خلق را به سوی تکامل هدایت می‌کنند. این فرآیند، چونان جریانی است که بندگان را از ایستایی به سوی مقصد نهایی سوق می‌دهد.

درنگ: تسریع ناسوت، امتحان فوری الهی است که به سعادت یا شقاوت منجر می‌شود؛ اولیا، ابزار این تسریع‌اند.

نقد برداشت عامه از اولیا

فرهنگ عامه، اولیا را به اشتباه نازنین و بی‌ضرر می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اولیا، مانند حکیم و طبیب، هم جراح‌اند و هم شفا‌دهنده. این دیدگاه، با برداشت‌های سطحی که اولیا را صرفاً رحیم می‌دانند، در تضاد است. اولیا، چونان شمشیری‌اند که هم زخم می‌زنند و هم شفا می‌بخشند، و این، حکمت الهی را در هدایت خلق نشان می‌دهد.

درنگ: اولیا، هم جراح‌اند و هم شفا‌دهنده؛ برداشت عامه که آن‌ها را صرفاً نازنین می‌داند، نادرست است.

بخش هفتم: گناهان برزخی و آثار آن

گناهان دنیوی و عذاب‌های برزخی

گناهان دنیوی، در عالم برزخ آثار عذاب‌آور دارند. استاد فرزانه قدس‌سره به مثالی از عالم برزخ اشاره می‌کنند که در آن، حتی سرقت ممکن است رخ دهد و این گناهان، عذاب‌های خاص خود را به دنبال دارند. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای است که آثار افعال دنیوی را در عالم برزخ بازمی‌تاباند و بر تأثیر اعمال در مراتب وجودی تأکید دارد.

درنگ: گناهان دنیوی، در برزخ عذاب‌های خاص خود را دارند؛ حتی سرقت در عالم برزخ ممکن است.

بخش هشتم: نقد شهود عرفانی بدون سند

شهود معتبر و خیالات باطل

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شهود عرفانی، اگر با برهان، قرآن کریم و وجدان سازگار نباشد، خیال است. مشاهده‌هایی که خلق را معدوم می‌دانند، با حقیقت وحدت وجود ناسازگارند و فاقد اعتبارند. این نقد، چونان بادی است که غبار خیالات را از حقیقت شهود می‌زداید و بر ضرورت استناد به قرآن و عقل تأکید دارد.

درنگ: شهود عرفانی، اگر با قرآن، برهان و وجدان سازگار نباشد، خیال است و فاقد اعتبار.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

فص ابراهیمی در فصوص الحکم، با تبیین وحدت وجود و ظهورات خیر و شر، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق عرفان نظری گشوده است. خیر و شر، هر دو ظهورات اسما و صفات الهی‌اند و خلق، نه عدم، بلکه تجلی حق است. نقد دیدگاه‌های کلامی و فلسفی مبتنی بر عدم، بر ضرورت بازنگری در این تحلیل‌ها تأکید دارد. نقش انبیا و اولیا در تسریع ناسوت، گناهان برزخی و نقد شهود بدون سند، از دیگر محورهای این شرح است. این متن، با تحلیل‌های انتقادی و علمی، منبعی غنی برای پژوهشگران عرفان اسلامی ارائه می‌دهد تا مفاهیم عرفانی را با عمق و دقت بیشتری بکاوند.

با نظارت صادق خادمی