متن درس
تبیین حکمت مهیمیه در کلمه ابراهیمیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۴۳۴)
مقدمه
فص حکمت مهیمیه در کلمه ابراهیمیه، یکی از فصول بنیادین فصوص الحکم ابنعربی است که به تبیین مقامات والای حضرت ابراهیم علیهالسلام، شیخالانبیا، میپردازد. این نوشتار، برگرفته از درسگفتار جلسه ۴۳۴، به نقد و تحلیل رویکرد ابنعربی در این فص اختصاص دارد و با نگاهی عمیق، شؤون متعالی حضرت ابراهیم علیهالسلام را در ابعاد توحیدی، ولایی، و عملی بررسی میکند. محورهای اصلی این بررسی شامل غیریت الهی، بتشکنی، استجابت دعا، و نقد روایات اسرائیلیاتی است که به ناحق به عصمت این پیامبر عظیمالشأن خدشه وارد کردهاند. این متن، با حفظ تمامی جزئیات و نکات اصلی درسگفتار، به زبانی وزین و متین، در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه شده است تا الگویی روشن از مقامات ابراهیم علیهالسلام به مثابه تجلیگاه حق و اسوه توحید و ولایت عرضه نماید.
بخش نخست: جایگاه حضرت ابراهیم علیهالسلام در نظام توحیدی
ظهور حق در مشهد ابراهیم
حضرت ابراهیم علیهالسلام، در مقام مشهد خویش، مظهر تجلی حق است. در فصوص الحکم آمده است:
«وَلَكِنْ فِي مَشْهَدِهِ فَنَحْنُ لَهُ كَمِثْلِ أَنَّا مَشْهَدُهُ».
واژه «مشهد» در اینجا، یا به معنای ظهور حق است یا به مکان ظهور اشاره دارد که با تجرید، مقام والای ابراهیم علیهالسلام را بهعنوان آیینه حق نشان میدهد. این جایگاه، ابراهیم علیهالسلام را به مثابه مظهری معرفی میکند که در آن، حقیقت الهی به تمامی متجلی میگردد، گویی او آیینهای است که نور حق را بازمیتاباند و انسانها در این مشهد، خود را در برابر حقیقت مییابند.
درنگ: حضرت ابراهیم علیهالسلام، در مقام مشهد، مظهر تجلی حق است و این جایگاه، او را بهعنوان آیینهای الهی معرفی میکند که حقیقت در آن متبلور میشود.
نقد رویکرد فصوص الحکم در تبیین مقامات ابراهیم
فصوص الحکم، بهرغم اهمیت موضوع، نتوانسته شؤون، اخلاق، و اعمال متعالی حضرت ابراهیم علیهالسلام را بهدرستی تبیین کند. این کتاب، به جای تمرکز بر کمالات نظری و عملی این پیامبر بزرگ، به مسائل حاشیهای پرداخته و از مقامات والای او غفلت ورزیده است. این نقص، نشاندهنده کاستی در فهم عمق عرفانی و توحیدی ابراهیم علیهالسلام است که بهعنوان شیخالانبیا، الگویی بیبدیل در ساحت توحید و ولایت است.
اسرائیلیات و نسبت ناروای کذب
یکی از آسیبهای برجسته در برخی روایات، نسبت دادن کذب به حضرت ابراهیم علیهالسلام است که ریشه در اسرائیلیات دارد. این روایات، با هدف تخریب عصمت انبیا، اتهاماتی ناسازگار با مقام والای ابراهیم علیهالسلام وارد کردهاند. چنین نسبتی، نهتنها با صفات توحیدی و غیریت او سازگار نیست، بلکه تلاشی برای تضعیف جایگاه انبیا در نظام الهی به شمار میرود.
درنگ: نسبت کذب به حضرت ابراهیم علیهالسلام، که در روایات اسرائیلیاتی مطرح شده، با عصمت و غیریت الهی او ناسازگار است و تلاشی برای تضعیف جایگاه انبیا محسوب میشود.
معنای خلت ابراهیمی
خلت ابراهیم علیهالسلام، که لقب «خلیل» از آن برآمده، نه به معنای لغوی دخول، بلکه به غیریت و حب الهی اشاره دارد. این غیریت، ابراهیم علیهالسلام را به پیامبری تبدیل کرده که با عشق و غیرت الهی، در راه حق ایستادگی کرده است. خلت، تجلی محبت بیکران الهی است که ابراهیم علیهالسلام را به آیینهای برای بازتاب این محبت بدل ساخته است.
اشتراک صفات با پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله
حضرت ابراهیم علیهالسلام، تنها پیامبری است که در بسیاری از صفات و کمالات با پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله اشتراک دارد. برخلاف دیگر انبیا مانند حضرت عیسی و موسی علیهماالسلام، ابراهیم علیهالسلام در کمالات نظری و عملی، شباهتهای عمیقی با پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله دارد. این اشتراک، جایگاه او را در سلسله انبیا ممتاز میسازد و او را بهعنوان پیشگام توحید و ولایت معرفی میکند.
بخش دوم: شؤون عملی و توحیدی حضرت ابراهیم علیهالسلام
بتشکنی آشکار و شجاعانه
یکی از ویژگیهای ممتاز حضرت ابراهیم علیهالسلام، بتشکنی آشکار و شجاعانه او در برابر طاغوت زمان خویش است. برخلاف پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله که با همراهی امیرمؤمنان علیهالسلام به این امر پرداخت، ابراهیم علیهالسلام بهتنهایی این رسالت را به انجام رساند. این اقدام، نشاندهنده شجاعت بیمانند و استقلال او در مبارزه با شرک و بتپرستی است.
درنگ: بتشکنی آشکار حضرت ابراهیم علیهالسلام، نشانه شجاعت و استقلال او در مبارزه با شرک است که او را بهعنوان الگویی بیبدیل در ساحت توحید معرفی میکند.
کمال در حکمت نظری و عملی
حضرت ابراهیم علیهالسلام در هر دو ساحت حکمت نظری و عملی به کمال دست یافته بود. او نهتنها در معرفت توحیدی به قلههای معرفت رسید، بلکه در عمل به شریعت نیز الگویی بیمانند بود. این کمال دوگانه، او را بهعنوان شیخالانبیا معرفی میکند که در ساحت نظر و عمل، راهنمای امتهای توحیدی است.
ناسازگاری کذب با صفات ابراهیمی
نسبت کذب به حضرت ابراهیم علیهالسلام، با صفات والای او مانند غیریت، ایمان، و خلت ناسازگار است. این اتهام، که در برخی روایات اسرائیلیاتی مطرح شده، با عصمت و جایگاه توحیدی او در تعارض است. ابراهیم علیهالسلام، که آیینه صداقت و ایمان بود، نمیتوانست به کذب متصف شود، زیرا چنین صفتی با ذات توحیدی او در تضاد است.
فراوانی ذکر نام ابراهیم در قرآن کریم
نام مبارک حضرت ابراهیم علیهالسلام ۶۹ بار در قرآن کریم ذکر شده که نشاندهنده جایگاه والای او در نظام توحیدی است. این فراوانی، نهتنها اهمیت او را در سلسله انبیا نشان میدهد، بلکه او را بهعنوان قلهای در توحید و ولایت معرفی میکند که آیات الهی به کرات به او اشاره کردهاند.
مقامات قرآنی ابراهیم
مقامات حضرت ابراهیم علیهالسلام در قرآن کریم، از جمله ابتلا و امامت، از برجستهترین ویژگیهای اوست. آیه شریفه
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ»
(بقره: ۱۲۴، «و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى آزمود و او آنها را به انجام رسانيد») بر ابتلا و کمال او دلالت دارد. این مقامات، او را بهعنوان اسوهای بیبدیل در توحید و ولایت معرفی میکنند.
درنگ: مقامات قرآنی حضرت ابراهیم علیهالسلام، از جمله ابتلا و امامت، او را بهعنوان الگویی بیمانند در ساحت توحید و ولایت معرفی میکند.
ابتلا و ولایت ابراهیمی
ابتلا حضرت ابراهیم علیهالسلام، نشانهای از ولایت و قوت توحید اوست. این ابتلا، که در آیه
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ»
(بقره: ۱۲۴) ذکر شده، نشاندهنده استواری او در برابر آزمونهای الهی است. این ویژگی، او را در رأس انبیا قرار داده و ولایت او را بهعنوان تجلیگاه توحید متبلور ساخته است.
تفاوت فأتمهن و لأتمم
تفاوت میان
«فَأَتَمَّهُنَّ»
(بقره: ۱۲۴) در مورد ابراهیم علیهالسلام و
«لِأَتِمَّ»
(مائده: ۳، «تا دين شما را كامل كنم») در مورد پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، نشاندهنده مراتب متفاوتی است. فأتمهن به اتمام ابتلائات ابراهیم علیهالسلام اشاره دارد، در حالی که لأتمم به تکمیل مکارم توسط پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله دلالت میکند. مکارم، بهعنوان ظرف نهایت، بر ابتلائات برتری دارد و این تفاوت، جایگاه والای پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله را نشان میدهد.
بخش سوم: شؤون عملی و عرفانی ابراهیم علیهالسلام
مقام مصلی ابراهیم
حضرت ابراهیم علیهالسلام دارای مقام مصلی است که نشانه قرب بیمانند او به خداست. آیه شریفه
«وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى»
(بقره: ۱۲۵، «و از مقام ابراهيم، جايگاه نمازى برگيريد») بر این مقام والا دلالت دارد. این مقام، ابراهیم علیهالسلام را بهعنوان اسوهای در عبادت و قرب الهی معرفی میکند.
استجابت دعای ابراهیم
حضرت ابراهیم علیهالسلام از انبیای مستجابالدعوه بود و هر دعایی که از خدا خواست، به اجابت رسید. آیه
«رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا»
(بقره: ۱۲۶، «پروردگارا، اين [سرزمين] را شهرى امن قرار ده») نمونهای از این استجابت است. این ویژگی، نشانه قرب و عزت او نزد خداست و او را بهعنوان پیامبری معرفی میکند که دعایش چون کلیدی است که قفلهای آسمانی را میگشاید.
درنگ: استجابت دعای حضرت ابراهیم علیهالسلام، نشانه قرب و عزت او نزد خداست و او را بهعنوان پیامبری مستجابالدعوه معرفی میکند.
مقاومت در برابر نمرود
نمرود و آتش نتوانستند در برابر عزت و قدرت توحیدی حضرت ابراهیم علیهالسلام تاب آورند. حتی آتش نمرود، که قرار بود او را نابود کند، در برابر اراده الهی و عزت ابراهیم علیهالسلام ناتوان ماند و او را تبعید کردند. این مقاومت، نشانهای از قوت توحیدی و عزت بیمانند اوست.
ثروت و غیریت ابراهیمی
حضرت ابراهیم علیهالسلام دارای ثروت فراوان بود، اما با غیریت الهی، آن را در راه خدا انفاق کرد. او گوسفندان و اموال خود را در مسیر حق بخشید، اما از همسرش، ساره، با غیرت الهی حفاظت نمود. این توازن میان بخشش و حفظ حرمت، نشانهای از حکمت و غیریت اوست.
محاجه حقوقی ابراهیم
ابراهیم علیهالسلام با استدلال حقوقی، قاضی نمرود را محکوم کرد و ثابت نمود که عمرش را گرفتهاند و مالش نباید مصادره شود. این محاجه، نشانه حکمت عملی و عدالتخواهی اوست که حتی در برابر طاغوت زمان، از حق خود دفاع کرد.
سنت حقوقی ابراهیم
سنت حضرت ابراهیم علیهالسلام، نه در ظاهرگرایی، بلکه در حقوق و عدالت ریشه دارد. برخلاف تصورات سطحی که سنت ابراهیم را به امور ظاهری مانند ریش محدود میکنند، سنت او در دفاع از حق و محاجه حقوقی نهفته است که نمرود و قاضی او را در برابر آن ناتوان ساخت.
بخش چهارم: غیریت و حفاظت از ساره
زیبایی ساره و غیریت ابراهیم
ساره، همسر و دخترخاله حضرت ابراهیم علیهالسلام، از زیبایی بیمانندی برخوردار بود. ابراهیم علیهالسلام، با غیریت الهی، او را در تابوت پنهان کرد تا از نگاه بیگانگان مصون بماند. این اقدام، نشانه شدت محبت و غیرت ابراهیمی است که چونان سپری الهی، از حریم همسرش حفاظت کرد.
درنگ: غیریت حضرت ابراهیم علیهالسلام در حفاظت از ساره، نشانه محبت و غیرت الهی اوست که او را بهعنوان الگویی در حفظ حریم معرفی میکند.
مقاومت در برابر پادشاه
ابراهیم علیهالسلام در برابر پادشاهی که قصد تعدی به ساره داشت، با دعا مقاومت کرد و دست پادشاه را خشک نمود. این اقدام، نشانه استجابت دعای او و قدرت الهیاش بود که حتی پادشاه را وادار به عقبنشینی کرد.
غیریت الهی و ابراهیمی
هم خدا و هم ابراهیم علیهالسلام غیورند و این غیریت، پیوند عمیق او با حق را نشان میدهد. پادشاه در برابر این غیریت، اقرار کرد: «إِنَّ إِلَهَكَ لَغَيُورٌ وَأَنْتَ لَغَيُورٌ» (خدایت غیور است و تو نیز غیوری). این اعتراف، نشانه عزت و قرب ابراهیم علیهالسلام به خداست.
دعای مشروط ابراهیم
ابراهیم علیهالسلام دعای خود را مشروط کرد تا صداقت پادشاه را بیازماید: «اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ صَادِقًا تَرُدُّ يَدَهُ عَلَيْهِ» (خدایا، اگر راست میگوید، دستش را به او بازگردان). این شرط، حکمت و دقت او در دعا را نشان میدهد که چونان شمشیری دو لبه، هم رحمت و هم عدالت را در خود نهفته داشت.
روایت بحارالانوار
روایت بحارالانوار (جلد ۱۲، حدیث ۳۸، صفحه ۴۴) ساره را دختر لاهج، پیامبری غیررسول، معرفی میکند. این روایت، جایگاه معنوی ساره را برجسته میسازد و نشان میدهد که او نیز در خاندانی توحیدی پرورش یافته بود.
بخش پنجم: هجرت و محاجه توحیدی
هجرت ابراهیم بهسوی خدا
حضرت ابراهیم علیهالسلام با هجرت بهسوی خدا، عزت و بینیازی خود را نشان داد. آیه
«إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ»
(صافات: ۹۹، «من بهسوى پروردگارم رهسپارم، او مرا هدايت خواهد كرد») این هجرت را توصیف میکند. این هجرت، نشانه توکل و قرب او به خداست که چونان پرندهای آزاد، از بند تعلقات زمینی رها شد.
محاجه توحیدی با نمرود
ابراهیم علیهالسلام با نمرود محاجه توحیدی کرد و او را مغلوب ساخت. آیه
«قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ»
(بقره: ۲۵۸، «ابراهيم گفت: پروردگار من همان كسى است كه زنده میكند و میميراند») بر این استدلال دلالت دارد. این محاجه، قوت توحید او را نشان میدهد که چونان تیغی برنده، شرک را درهم شکست.
چالش محاجه با نمرود
ابراهیم علیهالسلام چنان به استجابت دعای خود اطمینان داشت که اگر نمرود از او میخواست خورشید را از مغرب بیاورد، میتوانست. این اطمینان، نشانه عزت و قرب او به خداست که دعایش چونان کلیدی بود که درهای آسمان را میگشود.
امت واحده بودن ابراهیم
حضرت ابراهیم علیهالسلام بهتنهایی یک امت بود و هیچگاه در غربت به سر نبرد. آیه
«إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً»
(نحل: ۱۲۰، «در حقيقت، ابراهيم بهتنهايى امتى بود») این مقام را نشان میدهد. او چونان درختی تناور بود که بهتنهایی سایبان امتی شد.
درنگ: حضرت ابراهیم علیهالسلام، بهعنوان امت واحده، الگویی مستقل در توحید و ولایت است که هیچگاه در غربت به سر نبرد.
استجابت دعا در احیای مردگان
ابراهیم علیهالسلام با دعا، چگونگی احیای مردگان را از خدا آموخت. آیه
«رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى»
(بقره: ۲۶۰، «پروردگارا، به من نشان ده چگونه مردگان را زنده میكنى») بر این دعا دلالت دارد. این کنجکاوی توحیدی، نشانه قرب او به خداست.
صفات قرآنی ابراهیم
ابراهیم علیهالسلام حلیم، اواه، منیب، صدیق، و نبی بود. آیه
«إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ»
(هود: ۷۵، «بىگمان، ابراهيم بردبار، زارىكننده و بازگشتكننده [به خدا] بود») این صفات را برمیشمرد. این ویژگیها، او را بهعنوان الگویی کامل در ساحت توحید و عبودیت معرفی میکنند.
بخش ششم: نقد روایات و دفاع از عصمت
نقد ابنعربی در نسبت کذب
ابنعربی، تحت تأثیر روایات اسرائیلیاتی، نسبت کذب به حضرت ابراهیم علیهالسلام را تأیید کرده که با عصمت او و عرفان ناب در تعارض است. این پذیرش، از تأثیر سنتهای غیرمستند ناشی شده و با جایگاه توحیدی ابراهیم علیهالسلام ناسازگار است.
ناسازگاری کذب با صداقت
نسبت کذب به ابراهیم علیهالسلام، با صفت صداقت او بهعنوان نبی صدیق در تعارض است. برخی مفسران به اشتباه ادعا کردهاند که کذب با صداقت منافاتی ندارد، حال آنکه این دیدگاه، عصمت انبیا را تضعیف میکند و با آیات قرآنی ناسازگار است.
آسیب بیحرمتی به انبیا
بیحرمتی به انبیا، امت اسلامی را از برکات معنوی آنها محروم کرده است. عدم شناخت و احترام به مقامات انبیا، ریشه بسیاری از مشکلات معنوی امت است که باید با بازگشت به سنت توحیدی انبیا جبران شود.
ابراهیم، الگوی سلحشوری
حضرت ابراهیم علیهالسلام، پیامبری سلحشور، بتشکن، و انقلابی بود. برخلاف دیگر انبیا مانند ایوب، یونس، عیسی، و موسی علیهمالسلام، او بتها را آشکارا درهم شکست و الگویی بیبدیل در مبارزه با شرک ارائه داد.
سنن توحیدی ابراهیم
سنن حضرت ابراهیم علیهالسلام، توحیدی و ولایی است و به دلیل ماهیت الهیاش، قابل نسخ نیست. این سنن، که ریشه در توحید و ولایت دارند، او را بهعنوان شیخالانبیا معرفی میکنند.
شیخالانبیا بودن ابراهیم
ابراهیم علیهالسلام به دلیل توحید و ولایت، شیخالانبیاست، نه به دلیل سن یا عمر طولانی. برخلاف حضرت نوح علیهالسلام که عمری دراز داشت، ابراهیم علیهالسلام به دلیل قوت توحید و ولایت، این جایگاه را کسب کرد.
درنگ: حضرت ابراهیم علیهالسلام به دلیل توحید و ولایت، شیخالانبیاست و این مقام، ریشه در کمالات معنوی او دارد.
نقد عرفای غیرمستند
عرفایی مانند ابن مسرة الجیلی، فاقد سند معتبرند و نباید جایگزین انبیا شوند. به جای ترویج عرفای مشکوک، باید انبیا را بهعنوان الگوهای اصلی توحید و ولایت معرفی کرد.
روایات کافی و بحار
روایات کافی و بحارالانوار، حضرت ابراهیم علیهالسلام را از اتهام کذب تبرئه کرده و صداقت او را تأیید میکنند. او ساره را بهعنوان همسر و دخترخاله خود معرفی کرد و دروغ نگفت.
نقد صحاح اهل سنت
صحاح اهل سنت، مانند صحیح مسلم، به ناحق حضرت ابراهیم علیهالسلام را به کذب متهم کردهاند. این اتهامات، که ریشه در اسرائیلیات دارند، با آیات قرآنی و عصمت انبیا در تعارضاند.
عدم نیاز به خواهر دینی
ابراهیم علیهالسلام نیازی به گفتن «خواهر دینی» نداشت، زیرا ساره همسر و دخترخاله او بود. او صادقانه گفت: «حَرَمِي وَابْنَةُ خَالَتِي» (او همسرم و دخترخالهام است)، که این صداقت، اتهام کذب را رد میکند.
نقد سیاسی اسرائیلیات
اسرائیلیات، با اهداف سیاسی و اجتماعی، برای تخریب انبیا و ائمه طراحی شدهاند. این روایات، با نسبت کذب به انبیا، عصمت آنها را هدف قرار دادهاند که ریشهای ضدشیعی دارد.
نقد عرفای اهل سنت
عرفای اهل سنت، مانند ابنعربی، تحت تأثیر اسرائیلیات، عصمت انبیا را تضعیف کردهاند. پذیرش کذب ابراهیم علیهالسلام توسط ابنعربی، با عرفان شیعی و عصمت انبیا ناسازگار است.
مراتب فضیلت انبیا
انبیا دارای مراتب فضیلتاند و ابراهیم علیهالسلام در رأس آنهاست. آیه
«فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ»
(بقره: ۲۵۳، «برخى از آنها را بر برخى ديگر برترى داديم») بر این مراتب دلالت دارد. ابراهیم علیهالسلام، به دلیل توحید و ولایت، در مرتبهای والا قرار دارد.
جمعبندی
فص حکمت مهیمیه در کلمه ابراهیمیه، به تبیین مقامات والای حضرت ابراهیم علیهالسلام میپردازد، اما فصوص الحکم در این امر کاستیهایی دارد. این درسگفتار، با نقد رویکرد ابنعربی، شؤون متعالی ابراهیم علیهالسلام را در ابعاد توحیدی، ولایی، و عملی بررسی کرده است. او بهعنوان شیخالانبیا، الگویی بیبدیل در بتشکنی، محاجه حقوقی، استجابت دعا، و غیریت الهی است. نام او ۶۹ بار در قرآن کریم ذکر شده و مقاماتی مانند ابتلا، امامت، و مصلی، او را بهعنوان امت واحده معرفی میکنند. روایات اسرائیلیاتی و برخی صحاح اهل سنت، با نسبت کذب به او، عصمت انبیا را هدف قرار دادهاند که با آیات قرآنی و روایات معتبر کافی و بحارالانوار در تعارض است. ابراهیم علیهالسلام، با سنن توحیدی و ولایی، الگویی جاودان برای امت اسلامی است که بیحرمتی به او، امت را از برکات معنوی محروم ساخته است.
با نظارت صادق خادمی