در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 436

متن درس




شرح فصوص الحکم: حکمت حقیه در کلمه اسحاقیه

شرح فصوص الحکم: حکمت حقیه در کلمه اسحاقیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۴۳۶)

دیباچه

شرح فصوص الحکم، اثری عمیق و ژرف از عارف نامدار، محیی‌الدین ابن‌عربی، دریچه‌ای است به سوی فهم مراتب وجود و پیوند آن با مقامات انبیا. فص اسحاقیه، که در این نوشتار بر اساس درس‌گفتار جلسه ۴۳۶ استاد فرزانه قدس‌سره تبیین شده، به بررسی حکمت حقیه در نسبت با حضرت اسحاق علیه‌السلام اختصاص دارد. این حکمت، که در بستر عالم مثال و رویای صادقه حضرت ابراهیم علیه‌السلام در رویداد ذبح ظهور یافته، منظری عرفانی و فلسفی را به نمایش می‌گذارد. متن حاضر، با نگاهی علمی و آکادمیک، تمامی نکات کلیدی درس‌گفتار را با شرح و تفصیل کامل بازنویسی کرده و با افزودن تحلیل‌های تکمیلی، پیوندهای معنایی و تمثیلات ادبی، به گونه‌ای سامان یافته که هم برای مخاطبان متخصص در عرفان اسلامی و هم برای پژوهشگران حوزه فلسفه و الهیات، روشنگر و جذاب باشد. آیات قرآن کریم، با رعایت احترام و با ترجمه‌ای دقیق، در این متن گنجانده شده و روایات و احادیث با ترجمه‌ای روان و معیار ارائه گردیده‌اند. این نوشتار، با حفظ امانت به محتوای اصلی، می‌کوشد روح عرفانی و حکمی فصوص الحکم را در قالبی فاخر و دانشگاهی به خواننده منتقل نماید.

بخش نخست: مبانی عرفانی و فلسفی فص اسحاقیه

آغاز با نام حق

درس‌گفتار با ذکر شریف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» آغاز می‌گردد، که نشانه‌ای است از توکل بر ذات اقدس الهی در تبیین حکمت اسحاقیه. این ذکر، چونان کلیدی معنوی، دروازه ورود به عالم حکمت را می‌گشاید و دل را به سوی فهم حقیقت رهنمون می‌سازد. عنوان «فص اسحاقیه» و اشاره به تاریخ هجری شمسی «۳۱/۶/۱۳۸۰»، زمینه تاریخی درس‌گفتار را مشخص می‌سازد و بر اصالت آن گواهی می‌دهد.

درنگ: ذکر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»، چونان نوری الهی، مسیر تبیین حکمت اسحاقیه را روشن می‌سازد و پیوند درس‌گفتار با سنت اسلامی را استوار می‌کند.

موقعیت فص اسحاقیه در نظام فصوص الحکم

فص اسحاقیه، در پی فص ابراهیمی قرار گرفته است، چنان‌که عالم مثال پس از عالم مجردات در مراتب وجودی مطرح می‌شود. این ترتیب، به تناسب میان مراتب عوالم وجودی و مقامات انبیا اشاره دارد. عالم مجردات، چونان روحی است که عالم مثال را جان می‌بخشد، و فص ابراهیمی، چونان مظهری از توحید، پیش‌نیاز فهم حکمت اسحاقیه است. این تناسب، با ساختار عرفانی ابن‌عربی هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده پیوستگی مراتب وجودی و انبیایی است.

حکمت حقیه و پیوند با عالم مثال

حکمت حقیه، وجه تسمیه فص اسحاقیه است، زیرا رویای حضرت ابراهیم علیه‌السلام در ذبح، به حقیقت پیوسته و در بیداری محقق شده است. این حقانیت، نه وصف خارج و واقع، بلکه وصف کلام و رویاست. قرآن کریم در سوره صافات، آیات ۱۰۳ تا ۱۰۵، این حقیقت را چنین بیان می‌کند:
«فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ * وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا»
(چون هر دو تسلیم شدند و او را به پیشانی بر زمین افکند * و او را ندا دادیم که ای ابراهیم * رؤیا را تحقق بخشیدی). این آیات، گواه بر حق بودن رویای صادقه و تحقق آن در عالم بیداری است.

درنگ: حکمت حقیه، به معنای مطابقت رویای صادقه با واقع است که در رویداد ذبح حضرت ابراهیم علیه‌السلام ظهور یافته و پیوند عمیقی با عالم مثال دارد.

تمایز قول صادق و قول حق

در فلسفه عرفانی، قول صادق و قول حق، هر دو وصف کلام‌اند، اما از منظرهای متفاوت. قول صادق، به لحاظ فاعلی، یعنی مطابقت کلام با واقع، و قول حق، به لحاظ مفعولی، یعنی تحقق واقع مطابق با کلام. رویای حضرت ابراهیم علیه‌السلام، هم صادق است، زیرا با واقع مطابقت دارد، و هم حق، زیرا واقع مطابق با آن تحقق یافته است. این تمایز، ریشه در مباحث فلسفی اسفار اربعه ملاصدرا و منظومه حاجی سبزواری دارد و نشان‌دهنده دقت عرفانی در تبیین ماهیت رویای صادقه است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین مبانی عرفانی و فلسفی فص اسحاقیه پرداخت. آغاز با ذکر الهی، موقعیت فص در نظام فصوص الحکم، و پیوند حکمت حقیه با عالم مثال، زمینه‌ساز فهم عمیق‌تر این حکمت است. تمایز میان قول صادق و قول حق، چونان دو بال، خواننده را به سوی درک دقیق‌تر حقیقت رویای انبیا رهنمون می‌سازد. این مبانی، بستری است برای ورود به نقد و تحلیل‌های بعدی.

بخش دوم: نقد و بررسی نسبت فص اسحاقیه به حضرت اسحاق

اشکال در نسبت فص به اسحاق

ابن‌عربی، این فص را به حضرت اسحاق علیه‌السلام نسبت داده، حال آنکه رویداد ذبح، بر اساس قرآن کریم و روایات، به حضرت اسماعیل علیه‌السلام مربوط است. این نسبت، به تأثیر اسرائیلیات یا دیدگاه‌های برخی از اهل سنت بازمی‌گردد که به دلیل استکبار اجتماعی، اسحاق را به سبب مادر حره‌اش (ساره) بر اسماعیل (با مادر امه، هاجر) ترجیح داده‌اند. این دیدگاه، برخلاف صراحت قرآن کریم و روایات شیعی است که ذبیح را اسماعیل می‌دانند.

درنگ: نسبت دادن فص اسحاقیه به حضرت اسحاق، خطایی است که ریشه در تأثیر اسرائیلیات و استکبار اجتماعی برخی تفاسیر دارد، در حالی که قرآن کریم و روایات، ذبیح را اسماعیل معرفی می‌کنند.

شواهد قرآنی و روایی برای ذبیح

قرآن کریم در سوره صافات، آیه ۱۰۱، می‌فرماید:
«فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»
(پس او را به پسری بردبار مژده دادیم). این آیه، به صراحت به حضرت اسماعیل علیه‌السلام اشاره دارد. همچنین، روایات شیعی، از جمله قول امام صادق علیه‌السلام، تأکید دارند که اسماعیل، ذبیح بوده و پنج سال از اسحاق بزرگ‌تر است. امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند: «هر کس گمان کند اسحاق بزرگ‌تر از اسماعیل است یا ذبیح اوست، به آنچه خدا نازل کرده دروغ بسته است». این شواهد، خطای نسبت ذبح به اسحاق را آشکار می‌سازد.

روابط خانوادگی انبیا

مادر اسحاق، ساره، دخترخاله حضرت ابراهیم علیه‌السلام و از خاندان انبیا بود، در حالی که مادر اسماعیل، هاجر، امه‌ای غیرنبوی بود. همچنین، مادر ابراهیم و مادر حضرت لوط علیه‌السلام، خواهر بودند. این روابط خانوادگی، زمینه‌ساز ترجیح اسحاق در برخی روایات سنی است، اما قرآن کریم بر مقام والای اسماعیل تأکید دارد و او را «غلام حلیم» می‌خواند.

نقد استکبار در تفسیر سنی

برخی از اهل سنت، به دلیل استکبار اجتماعی، ذبح را به اسحاق نسبت داده‌اند تا جایگاه ساره را برجسته کنند. این رویکرد، برخلاف صراحت قرآن کریم و سنت شیعی است که اسماعیل را ذبیح می‌داند. این استکبار، چونان سایه‌ای بر حقیقت، مانع از دیدن نور صراحت قرآنی شده و تفسیر را به سوی تعصب کشانده است.

درنگ: استکبار اجتماعی در برخی تفاسیر سنی، سبب شده تا ذبح به اسحاق نسبت داده شود، حال آنکه قرآن کریم و روایات شیعی، اسماعیل را ذبیح می‌دانند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به نقد نسبت اشتباه فص اسحاقیه به حضرت اسحاق پرداخت. شواهد قرآنی و روایی، با صراحت، اسماعیل را ذبیح معرفی می‌کنند و خطای ابن‌عربی را در این نسبت آشکار می‌سازند. روابط خانوادگی انبیا و نقد استکبار اجتماعی در تفاسیر، نشان‌دهنده تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر تفسیر دینی است. این بخش، بر ضرورت نقد علمی متون عرفانی تأکید دارد و خواننده را به تأمل در حقیقت دعوت می‌کند.

بخش سوم: عالم مثال و مراتب وجودی

تقسیم‌بندی عالم مثال

عالم مثال، به دو گونه مطلق (نزولی، پیش از دنیا) و مقید (صعودی، برزخ پس از دنیا) تقسیم می‌شود. عالم مثال مقید، ظهور جزئی عالم مثال مطلق است، چنان‌که سایه‌ای است از نور کلی حقیقت. این تقسیم‌بندی، با مباحث مقدماتی فصوص الحکم هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده پیوستگی مراتب وجودی است.

صفات ثبوتیه و مقام ابراهیم

حضرت ابراهیم علیه‌السلام، به دلیل مقام توحیدش، اولین کسی است که خداوند صفات ثبوتیه را بر او پوشانده است. این صفات، چونان روحی برای عالم مثالی، مظهر حقیقت الهی‌اند. این دیدگاه، با مقام خلت ابراهیم در عرفان ابن‌عربی سازگار است و او را به مثابه مظهری از توحید معرفی می‌کند.

درنگ: صفات ثبوتیه، چونان جامه‌ای الهی بر حضرت ابراهیم علیه‌السلام پوشانده شده و او را مظهر توحید و روح عالم مثالی ساخته است.

تناسب میان عوالم و انبیا

ابن‌عربی، تناسبی میان عالم ارواح (ابراهیم) و عالم مثال (اسماعیل/اسحاق) برقرار کرده است. این تناسب، به رابطه مراتب وجودی و انبیا اشاره دارد، اما ابن‌عربی به ترتیب وجودی انبیا مقید نیست، بلکه تنها به تناسب میان حکمت و نبوت توجه دارد. این آزادی عرفانی، چونان نسیمی است که قید و بندهای ظاهری را می‌گشاید و به سوی حقیقت باطنی هدایت می‌کند.

مثال مقید و مطلق در فص اسحاقیه

ابن‌عربی در فص اسحاقیه، به عالم مثال مقید اشاره کرده، زیرا این عالم، ظهور جزئی عالم مثال مطلق است. مثال مقید، چونان آینه‌ای است که نور حقیقت مطلق را بازمی‌تاباند و امکان اتصال به حقیقت کلی را فراهم می‌سازد. این مفهوم، پیوند عمیقی میان جزئی و کلی در عالم مثال برقرار می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به بررسی عالم مثال و پیوند آن با مراتب وجودی و مقامات انبیا پرداخت. تقسیم‌بندی عالم مثال به مطلق و مقید، جایگاه صفات ثبوتیه در مقام ابراهیم، و تناسب میان عوالم و انبیا، از مفاهیم کلیدی این بخش‌اند. این مباحث، چونان پلی است که عالم ظاهر را به باطن حقیقت متصل می‌سازد و خواننده را به تأمل در مراتب وجود دعوت می‌کند.

بخش چهارم: نقدهای عرفانی و قرآنی

نقد توجیه مأمور بودن ابن‌عربی

برخی شارحان، خطای ابن‌عربی در نسبت فص به اسحاق را به مأمور بودن او توجیه کرده‌اند، اما این توجیه، بی‌اساس است. بحث علمی، از دستور دیگران مستقل است و عارف، مسئول انتخاب خویش است. این نقد، چونان آینه‌ای، استقلال علمی عارف را در برابر پیروی کورکورانه آشکار می‌سازد.

شواهد قرآنی برای تأکید بر اسماعیل

آیات سوره صافات، از آیه ۹۹ به بعد، نشان می‌دهند که حضرت ابراهیم علیه‌السلام ابتدا برای فرزند صالح دعا کرد و مژده اسماعیل و سپس اسحاق را دریافت نمود. آیه ۱۰۰ تا ۱۰۱ می‌فرماید:
«رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ * فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»
(پروردگارا، به من از شایستگان ببخش * پس او را به پسری بردبار مژده دادیم). این آیات، ترتیب زمانی و وجودی اسماعیل و اسحاق را تأیید می‌کنند.

فدیه ذبح عظیم

قرآن کریم در سوره صافات، آیه ۱۰۷، می‌فرماید:
«وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»
(و او را به قربانی بزرگی بازخرید کردیم). این فدیه، کاری مشترک میان ابراهیم و اسماعیل است، نه اسحاق. این آیه، نقش اسماعیل را در رویداد ذبح تأیید می‌کند و خطای نسبت آن به اسحاق را رد می‌نماید.

درنگ: فدیه ذبح عظیم، نتیجه تسلیم ابراهیم و اسماعیل است که قرآن کریم آن را به صراحت تأیید می‌کند، نه اسحاق.

نقد اصطلاح رویا و رویت

استفاده از واژه «رویا» به جای «رویت» در متن ابن‌عربی، نادرست است، زیرا رویا به خواب و رویت به بیداری اشاره دارد. حقیت، وصف وقوع رویا در بیداری است، نه صرف رویا. این نقد، چونان چراغی، دقت در کاربرد اصطلاحات عرفانی را روشن می‌سازد.

شاهد یوسف برای حق بودن رویا

قرآن کریم در سوره یوسف، آیه ۱۰۰، می‌فرماید:
«هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا»
(این تعبیر رؤیای پیشین من است که پروردگارم آن را محقق ساخت). این آیه، حق بودن رویای انبیا را تأیید می‌کند، اما در فص اسحاقیه، به اشتباه به اسحاق نسبت داده شده است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به نقدهای عرفانی و قرآنی فص اسحاقیه پرداخت. نقد توجیه مأمور بودن ابن‌عربی، شواهد قرآنی برای تأکید بر اسماعیل، و نقد اصطلاحات نادرست، از نکات برجسته این بخش‌اند. این نقدها، چونان مشعلی، مسیر حقیقت را روشن می‌کنند و بر ضرورت دقت در تفسیر متون عرفانی تأکید دارند.

نتیجه‌گیری

شرح فص اسحاقیه، برگرفته از درس‌گفتار جلسه ۴۳۶ استاد فرزانه قدس‌سره، منظری عمیق به حکمت حقیه، عالم مثال، و رویداد ذبح ارائه می‌دهد. این شرح، با نقد نسبت اشتباه فص به اسحاق به جای اسماعیل، بر صراحت قرآن کریم و روایات شیعی تأکید دارد. تمایز میان قول صادق و قول حق، بررسی تناسب مراتب عوالم و انبیا، و نقد استکبار اجتماعی در تفاسیر، از نکات برجسته این درس‌گفتار است. متن حاضر، با زبانی فاخر و ساختاری علمی، تمامی جزئیات و تحلیل‌های درس‌گفتار را به گونه‌ای منسجم و جذاب ارائه کرده تا برای پژوهشگران عرفان اسلامی، فلسفه، و الهیات، راهگشا باشد. این نوشتار، چونان دریچه‌ای به سوی حقیقت، خواننده را به تأمل در مراتب وجود و حکمت الهی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی