در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 452

متن درس





تبیین عرفانی فص اسحاقی از فصوص الحکم

تبیین عرفانی فص اسحاقی از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۴۵۲)

دیباچه

فص اسحاقی از کتاب شریف فصوص الحکم ابن‌عربی، با محوریت ماجرای ذبح حضرت اسماعیل علیه‌السلام، دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق مفاهیم عرفانی نظیر تجلیات الهی، جمع تنزیه و تشبیه، و مراتب وجودی. این فص، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تأملات عرفانی، رابطه میان ذابح و مذبوح را در قوس‌های نزول و صعود وجودی کاوش می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی ژرف و عالمانه، این ماجرا را به مثابه تمثیلی از سیر و سلوک عرفانی و تکامل نفوس در مسیر قرب الهی تفسیر کرده‌اند. این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار مذکور، کوشیده است تا این معارف را با زبانی روشن، دقیق و متناسب با فضای دانشگاهی ارائه دهد. آیات قرآن کریم با فونت “Traditional Arabic” و ترجمه‌ای دقیق ارائه شده‌اند تا اصالت و عمق معانی حفظ گردد. هدف این اثر، تبیین نظام‌مند مفاهیم پیچیده عرفانی است تا برای پژوهشگران حوزه عرفان نظری و فلسفه اسلامی، بستری مناسب برای تأمل و تحقیق فراهم آورد.

بخش نخست: تجلیات الهی و ظروف ظهور

جمع تنزیه و تشبیه در عرفان نظری

تجلیات الهی در دو ظرف تنزیه و تشبیه ظهور می‌یابند. عارف، برخلاف کسانی که تنها به یکی از این دو مقام پایبندند، به جمع میان تنزیه و تشبیه می‌رسد و حق را در هر چهره و مظهری، اعم از مجرد یا مادی، متجلی می‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «عارف، تمامی ظهورات حق را در هر قامت و صورتی می‌بیند، بدون آنکه نقصانی به ذات الهی نسبت دهد». این جمع، گویی پلی است میان کثرت و وحدت، که سالک را به فهم توحید در مراتب وجود رهنمون می‌سازد.

درنگ: جمع تنزیه و تشبیه، به معنای پذیرش توحید در همه مراتب وجودی است و عارف را از تعصبات محدود تنزیهی یا تشبیهی رها می‌سازد.

اهمیت جمع تنزیه و تشبیه در سلوک عملی

در حکمت عملی، سالک عارف باید به مقامی دست یابد که هیچ فعل یا صفتی را از حق نفی نکند، در حالی که نقصانی به ذات الهی نسبت ندهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این مقام، درک وحدت وجود در کثرت مظاهر است. سالک، گویی در آینه وجود، جلوه‌های گوناگون حق را می‌بیند و از هرگونه تعصب در تنزیه یا تشبیه آزاد می‌شود.

درنگ: سالک عارف، با جمع تنزیه و تشبیه، همه مظاهر را جلوه‌های حق می‌داند و از محدودیت‌های ادراکی آزاد می‌گردد.

صفات تشبیهی و تنزیهی در قرآن کریم

صفات تشبیهی، مانند استقراض در آیه مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (بقره: ۲۴۵، «کیست آن که به خدا وامی نیکو دهد تا [خدا] آن را برای او چندین برابر کند، و خداست که [روزی را] تنگ و گشاده می‌دارد، و به سوی او بازگردانده می‌شوید»)، بدون نسبت دادن نقص به ذات الهی پذیرفته می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «استقراض، صفت فعلی حق در مرتبه فعل است، نه نقص ذاتی». این صفت، جلوه‌ای از رحمانیت الهی در تعامل با مخلوقات است.

درنگ: صفات تشبیهی، مانند استقراض، جلوه‌های فعلی حق‌اند و نه نقص ذاتی، که رحمانیت الهی را در مراتب نازله نشان می‌دهند.

پذیرش عارفان و انکار محجوبان

عارفان، مظاهر حق را در همه ظروف، از جمله استقراض، می‌پذیرند، اما مؤمنان محجوب، به دلیل اعتقاد به عدم تنزل حق از مقام کمال، آن را انکار می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محجوبان، به دلیل محدودیت ادراک، صفات تشبیهی را مجاز می‌انگارند، در حالی که عارفان آن‌ها را حقیقتی در مرتبه فعل می‌بینند. گویی عارف، در هر مظهر، نور حق را می‌بیند، اما محجوب، در حجاب عقل جزئی خود گرفتار است.

درنگ: عارفان، صفات تشبیهی را به عنوان ظهورات فعلی حق می‌پذیرند، اما محجوبان، به دلیل محدودیت ادراک، آن‌ها را انکار می‌کنند.

نفی مجاز در قرآن کریم

استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «در قرآن کریم، هیچ‌گونه مجازی وجود ندارد؛ حتی آنچه به ظاهر مجاز تلقی می‌شود، در مرتبه‌ای از وجود حقیقتی است». محجوبان، به دلیل ناتوانی در فهم این حقیقت، به مجاز پناه می‌برند، گویی کلام الهی را در تنگنای فهم خود محصور می‌کنند. این دیدگاه، ریشه در عرفان نظری دارد که قرآن کریم را کلامی الهی با مراتب معنایی بی‌نهایت می‌داند.

درنگ: هر لفظ قرآنی، حامل حقیقتی وجودی است و مجاز در قرآن کریم جایگاهی ندارد.

علت انکار محجوبان

محجوبان، به دلیل اعتقاد به عدم تنزل حق از مقام کمال، صفاتی چون استقراض را انکار می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «عارف، حق را در همه ظهورات، از غنا تا استقراض، متجلی می‌بیند». این اختلاف، ناشی از تفاوت در مراتب ادراک است، گویی عارف در دریای وحدت غوطه‌ور است، اما محجوب در ساحل عقل جزئی سرگردان.

درنگ: انکار محجوبان، ناشی از محدودیت ادراک آن‌ها در فهم مراتب وجودی است.

تنزلات ربوبی و نزول قرآن

نزول قرآن کریم، همراه با نزول «أنا»ی الهی است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «حق با نزول در ظروف فعلی، از جمله استقراض، متجلی می‌شود». این نزول، نه نقص، بلکه جلوه رحمانیت در کثرات است، گویی حق، چون بارانی، در هر ظرف به تناسب آن فرو می‌ریزد.

درنگ: نزول قرآن کریم و «أنا»ی الهی، تجلی رحمانیت حق در مراتب نازله است.

پذیرش و انکار بر اساس استعداد

عارفان و محجوبان، هر یک بر اساس استعداد وجودی خود، تجلیات الهی را می‌پذیرند یا انکار می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند: «عارف، همه تجلیات را می‌پذیرد، اما محجوب، تنها آنچه با شأنش سازگار است را قبول می‌کند». این اصل، بر قاعده «کل شیء بحسب استعداده» استوار است، گویی هر کس به اندازه ظرف وجودی خود از نور حق بهره می‌برد.

درنگ: پذیرش یا انکار تجلیات الهی، به ظرفیت وجودی هر فرد وابسته است.

کمال انسان در جمع تنزیه و تشبیه

انسان کامل، کسی است که حق را در همه تجلیات، اعم از تنزیهی و تشبیهی، می‌پذیرد و در آن‌ها عبادت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «انسان کامل، مظهر جامع اسماء الهی است». او، گویی آیینه‌ای است که وحدت را در کثرات و تنزیه را در تشبیه بازتاب می‌دهد.

درنگ: انسان کامل، با پذیرش همه تجلیات الهی، مظهر جامع اسماء و صفات حق می‌گردد.

ناتوانی عقول ضعیفه در ادراک تجلیات

عقول ضعیفه، به دلیل ناتوانی در ادراک تجلیات الهی در همه مواطن، به انکار برخی صفات، مانند تشبیه، روی می‌آورند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «عقل جزئی، در فهم مراتب وجودی محدود است، اما عقل کلی عارف، این محدودیت را ندارد». گویی عقل ضعیف، چون پرنده‌ای است که در قفس فهم خود محبوس مانده است.

درنگ: ناتوانی عقول ضعیفه، ناشی از محدودیت عقل جزئی در فهم مراتب وجودی است.

نفوس ابیه و طاغیه

نفوس ابیه، که از پذیرش حق سر باز می‌زنند، گاه طاغیه‌اند و نه تنها انکار می‌کنند، بلکه به مقابله با شعائر الهی می‌پردازند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «طغیان، مرتبه‌ای از جهل مرکب است که فرد را به دشمنی با حق می‌کشاند». این نفوس، گویی در تاریکی جهل، از نور حق گریزانند.

درنگ: نفوس طاغیه، با طغیان و انکار شعائر الهی، در جهل مرکب غوطه‌ور می‌شوند.

بخش دوم: اشعار ابن‌عربی و تبیین تجلیات

دیوان ابن‌عربی و عمق عرفانی

ابن‌عربی در دیوان خود، با اشعاری عمیق و عارفانه، به تبیین تجلیات الهی و خصوصیات عوالم وجودی پرداخته است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «دیوان ابن‌عربی، دریایی بی‌کران از عرفان و تغزل است». این اشعار، فراتر از تغزل عادی، به تبیین وحدت وجود و مراتب تجلی می‌پردازند.

درنگ: دیوان ابن‌عربی، به دلیل عمق عرفانی و ادبی، از منابع کلیدی عرفان نظری است.

مقایسه با شاعران پارسی‌گو

در مقایسه با شاعرانی چون حافظ و سعدی، دیوان ابن‌عربی گنجینه‌ای بی‌مانند از معارف عرفانی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بسیاری از مضامین عرفانی شاعران پارسی، ریشه در آثار عرفای بزرگی چون ابن‌عربی دارد. این مقایسه، نه به معنای تقلیل ارزش شاعران پارسی، بلکه به منظور برجسته‌سازی تأثیر عرفان عربی بر عرفان پارسی است.

درنگ: مضامین عرفانی شاعران پارسی، ریشه در آثار عرفانی ابن‌عربی دارد.

تحلیل شعر ابن‌عربی

استاد فرزانه قدس‌سره به شعر ابن‌عربی اشاره می‌کنند: «فللواحد الرحمن فی کل موطن من الصور ما یخفی و ما هو ظاهر». این شعر، به حضور حق در هر موطن، اعم از صور ظاهری و باطنی، اشاره دارد. گویی هر ذره از عالم، آیینه‌ای است که نور واحد الرحمن را بازتاب می‌دهد.

درنگ: شعر ابن‌عربی، وحدت وجود را در همه صور، از پنهان تا آشکار، تبیین می‌کند.

نقد تفسیر شارح از شعر

شارح، گاه در تفسیر اشعار ابن‌عربی به عمق معنا نمی‌رسد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فهم شعر، نیازمند توجه به ضرورت‌های شعری و ساختار ادبی آن است. گویی شعر، چون گوهری است که تنها با دقت در تراش آن، زیبایی‌اش آشکار می‌شود.

درنگ: فهم اشعار ابن‌عربی، نیازمند رجوع مستقیم به متن و توجه به ساختار ادبی آن است.

مراتب صور در تجلی

صور تجلی حق، به حسب مراتب نازله و ظهور و خفاء، متفاوت‌اند. برخی در حس ظاهرند، برخی در عالم مثال، و برخی در عقل. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «هر مرتبه، جلوه‌ای از حق است، از عقل کلی تا عالم ماده». گویی عالم، نردبانی است که هر پله‌اش، تجلی‌ای از حق را نشان می‌دهد.

درنگ: صور تجلی، بر حسب مراتب نزول، از عقل کلی تا ماده، متفاوت‌اند.

بخش سوم: نظام احسن و نفی نقص

نظام احسن و کمال عالم

در نظام احسن، هیچ نقصی وجود ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «هر جزء عالم، حتی آنچه به ظاهر ناقص می‌نماید، در جایگاه خود کامل است». گویی هر جزء، چون قطعه‌ای از پازل خلقت، در جای خویش به کمال می‌رسد.

درنگ: در نظام احسن، هر مظهر، جلوه‌ای از کمال الهی است و نقص، تنها در نگاه محدود انسان پدیدار می‌شود.

تجلی و تخلی حق

حق در همه چیز متجلی و از همه چیز متخلی است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «تجلی، ظهور حق در مظاهر است، و تخلی، تنزیه او از محدودیت‌های مظاهر». این دو، گویی دو بال‌اند که حق را در همه مواطن و مقامات متجلی می‌سازند.

درنگ: تجلی و تخلی، دو روی یک سکه‌اند که حضور و تنزیه حق را در همه مراتب نشان می‌دهند.

بخش چهارم: علوم و معارف الهی

تقسیم‌بندی علوم و معارف

علوم و معارف الهی به دو دسته اکتسابی و غیراکتسابی تقسیم می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «علوم غیراکتسابی، مستقیماً از حق دریافت می‌شوند و دستمال‌شده نیستند». این علوم، گویی چون آبی زلال از سرچشمه وجود الهی جاری می‌شوند.

درنگ: علوم لدنی، به دلیل دریافت بی‌واسطه، از خلوص و اصالت برخوردارند.

نقد فرهنگ حجاب‌سازی از امام

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در برخی دیدگاه‌های عرفانی، امام به حاجب تبدیل شده، در حالی که امام وسیله است، نه مانع. دریافت بی‌واسطه از حق ممکن است، بدون آنکه نیاز به امام نفی شود. گویی امام، چون سفینه‌ای است که سالک را به ساحل قرب می‌رساند، نه حجابی که او را از حق محروم کند.

درنگ: امام، وسیله نجات است، نه حجاب میان عبد و حق.

دعای معرفت نفس الهی

دعای «پروردگارا، خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت» بر اولویت شناخت بی‌واسطه حق تأکید دارد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «معرفت حق، پایه شناخت نبوت است». این دعا، گویی کلیدی است که قفل معرفت الهی را می‌گشاید.

درنگ: شناخت بی‌واسطه حق، مقدمه فهم نبوت و ولایت است.

بخش پنجم: ولایت و اسرار آن

ولایت، غریب‌ترین علم

ولایت، غریب‌ترین و مجهول‌ترین علم در حوزه معارف دینی است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «فهم ولایت، نیازمند باز کردن اسرار آن و دوری از تکرار مکررات است». گویی ولایت، چون گوهری است که در عمق دریای معرفت پنهان است و تنها با غواصی عمیق قابل دسترسی است.

درنگ: ولایت، قلب عرفان شیعی است و فهم آن نیازمند تأمل عمیق و دوری از سطحی‌نگری است.

نقد سطحی‌نگری در فهم ولایت

بسیاری از مباحث ولایی در معارف دینی، به مسائل سطحی مانند تاریخچه و وقایع ظاهری محدود شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ولایت، اسرار عمیقی دارد که نیازمند بازنگری و تأمل است. گویی فهم ولایت، چون سفری است به سوی باطن حقیقت، که از ظواهر تاریخی فراتر می‌رود.

درنگ: فهم ولایت، نیازمند تمرکز بر باطن و اسرار آن، به جای ظواهر تاریخی، است.

جذابیت جهان‌شمول ولایت

استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «اگر ولایت به درستی باز شود، هیچ موجودی نمی‌تواند در برابر عشق آن مقاومت کند». ولایت، به دلیل ارتباط با حقیقت وجودی، جاذبه‌ای جهان‌شمول دارد، گویی چون مغناطیسی است که هر قلبی را به سوی خود می‌کشد.

درنگ: ولایت، جاذبه‌ای جهان‌شمول دارد که هر موجودی را به سوی خود می‌کشد.

دعاهای مأثور و امکان عصمت

دعاهایی مانند «پروردگارا، مرا در هر خیری که محمد و آل محمد را وارد کردی وارد کن و از هر شری که آن‌ها را خارج کردی خارج کن» بر امکان دسترسی به مراتب عصمت برای همه تأکید دارند. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «این دعاها، نشان‌دهنده جود الهی و امکان ارتقای سالک به مراتب کمال‌اند». گویی این دعاها، چون نردبانی‌اند که سالک را به اوج کمال می‌رسانند.

درنگ: دعاهای مأثور، امکان ارتقای سالک به مراتب عصمت را نشان می‌دهند.

نتیجه‌گیری

فص اسحاقی از فصوص الحکم، با تمرکز بر تجلیات الهی و جمع تنزیه و تشبیه، دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق وحدت وجود و مراتب خلقت. این فص، با تکیه بر آیات قرآن کریم و اشعار عمیق ابن‌عربی، نقش انسان کامل را در پذیرش همه تجلیات الهی برجسته می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با تبیین نظام احسن، نفی نقص در عالم، و اهمیت علوم لدنی، راه را برای فهم عمیق‌تر عرفان نظری هموار کرده‌اند. ولایت، به عنوان قلب عرفان شیعی، نیازمند بازنگری و تأمل عمیق است تا از سطحی‌نگری رها شود. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار، کوشیده است تا این معارف را به زبانی روشن و دانشگاهی ارائه دهد، گویی چون آیینه‌ای، نور معرفت را در قلب خواننده بازتاب می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی