در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 463

متن درس





شرح فصوص الحکم: فص اسحاقیه، جلسه چهارصد و شصت و سوم

شرح فصوص الحکم: فص اسحاقیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۴۶۳)

مقدمه: کاوش در همت عارف و تمایز خالقیت و حافظیت

فص اسحاقیه از فصوص الحکم ابن‌عربی، چونان آیینه‌ای صیقل‌یافته، حکمت الهی را در قصه حضرت ابراهیم علیه‌السلام بازمی‌تاباند و به تبیین مقام عارف در خلق و حفظ مخلوقات، و تمایز آن با خالقیت و حافظیت حق تعالی می‌پردازد. این فص، با تمرکز بر همت عارف، توانایی او در ایجاد و حفظ موجودات در عوالم گوناگون، و نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی درباره لزوم غفلت عارف، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق عرفان نظری می‌گشاید. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار جلسه چهارصد و شصت و سوم، با نگاهی ژرف و نقادانه، این مفاهیم را تبیین کرده و بر تمایز وجودی و ظهوری میان حق و مخلوق تأکید ورزیده‌اند. این نوشتار، با ساختاری علمی و زبانی متین، تمامی نکات درس‌گفتار را با توضیحات تکمیلی و تمثیلات فاخر بازنویسی کرده و چونان گوهری درخشان، حقیقت عرفانی فص اسحاقیه را در برابر دیدگان پژوهندگان قرار می‌دهد.

بخش اول: همت عارف در خلق و حفظ مخلوقات

خلق مخلوق به همت عارف

عارف، در سیر و سلوک خویش، به مقامی والا دست می‌یابد که با همت خود، فراتر از ظرف نفس و ذهن، موجودی را در عالم خارج خلق می‌کند: الْعَارِفُ يَخْلُقُ بِهِمَّتِهِ. برخلاف انسان‌های عادی که تصوراتشان در ظرف ذهن محدود می‌ماند، عارف با همت خویش، چونان نقاشی که بر بوم هستی نقش می‌زند، موجودی را در عالم خارج پدید می‌آورد. این توانایی، ریشه در تجلی الهی و اتصال عارف به عالم مثال دارد، که فراتر از تخیلات نفسانی است و نشان‌دهنده اقتدار معنوی اوست.

درنگ: عارف، با همت خویش، فراتر از ظرف نفس، موجودی را در عالم خارج خلق می‌کند، که این توانایی ریشه در تجلی الهی و اتصال به عالم مثال دارد.

حفظ مخلوق توسط عارف

عارف نه‌تنها مخلوق را خلق می‌کند، بلکه آن را حفظ می‌نماید: يَحْفَظُهُ. این حفظ، چونان نگهبانی که از گنجینه‌ای گران‌بها پاسداری می‌کند، ممکن است در عوالم متعدد یا از یک عالم به عالم دیگر صورت گیرد. برای نمونه، عارف می‌تواند با توجه ربوبی، مخلوق ناسوتی خود را در عالم ناسوت حفظ کند، یا از عالم ربوبی، موجودی در عالم ناسوت را نگه دارد.

درنگ: عارف، مخلوق خود را در عوالم گوناگون یا از یک عالم به عالم دیگر حفظ می‌کند، که نشان‌دهنده اقتدار او در تأثیرگذاری بر مراتب وجودی است.

خلق و حفظ در عوالم متعدد

همت عارف، چونان جویباری که از قله‌ای رفیع به سوی دشت‌های گوناگون جاری می‌شود، توانایی خلق و حفظ مخلوق را در عوالم مختلف دارد. او می‌تواند از عالم ربوبی، مخلوقی را در عالم ناسوت خلق و حفظ کند، حتی اگر از برخی عوالم غافل باشد. این توانایی، با نظریه عوالم در عرفان ابن‌عربی، که عالم را به ناسوت، ملکوت، و جبروت تقسیم می‌کند، هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده ارتباط عارف با مراتب وجودی است.

درنگ: عارف می‌تواند از یک عالم، مخلوقی را در عالم دیگر خلق و حفظ کند، که این توانایی ریشه در همت او و ارتباطش با مراتب وجودی دارد.

سری بودن این بحث در فصوص الحکم

ابن‌عربی این موضوع را سری می‌داند که اهل الله از اظهار آن پرهیز داشتند: وَقَدْ أَوْضَحْتُ هُنَا سِرًّا لَمْ يَزَلْ أَهْلُ اللَّهِ يُقَارُّونَ عَلَى مِثْلِ هَذَا. این سر، به توانایی عارف در خلق و حفظ مخلوق اشاره دارد که در متون دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفته و در فصوص الحکم برجسته شده است. این ادعا، چونان گوهری که در صدف پنهان بوده و ناگهان آشکار می‌شود، اهمیت فصوص الحکم را در تبیین مسائل عرفانی نادر نشان می‌دهد.

درنگ: ابن‌عربی خلق و حفظ مخلوق توسط عارف را سری می‌داند که در فصوص الحکم آشکار شده و در متون دیگر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

بخش دوم: تمایز خالقیت و حافظیت عارف و حق تعالی

تفاوت خالقیت عارف و حق

تفاوت میان عارف و حق تعالی در خالقیت و حافظیت، چونان تفاوت میان آیینه و خورشید است. عارف ممکن است از برخی عوالم غافل شود، اما حق تعالی هرگز غفلت ندارد و خالق و حافظ همه عوالم است. این تمایز، ریشه در تفاوت میان وجوب وجودی حق و ظهور وجودی مخلوقات دارد، که عارف را در مرتبه‌ای فروتر از حق قرار می‌دهد.

درنگ: خالقیت و حافظیت عارف محدود به عوالم خاصی است، اما حق تعالی، خالق و حافظ همه عوالم است و از هیچ عالمی غفلت ندارد.

نقد دیدگاه ابن‌عربی درباره لزوم غفلت عارف

ابن‌عربی معتقد است که عارف لابد از غفلت است، اما این دیدگاه مورد نقد قرار می‌گیرد، زیرا اولیای کاملین، چونان ستارگانی که در آسمان معرفت می‌درخشند، به مقامی می‌رسند که لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ، یعنی هیچ شأنی او را از شأن دیگر غافل نمی‌کند. آنها عالم به مَا كَانَ وَمَا يَكُونُ وَمَا هُوَ كَائِنٌ هستند و غفلت در وجودشان راه ندارد. این نقد، بر کمال اولیا و معصومین تأکید دارد که مظهر تام اسما و صفات الهی‌اند.

درنگ: اولیای کاملین، با رسیدن به مقام لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ، از غفلت مبرا هستند و دیدگاه ابن‌عربی درباره لزوم غفلت عارف نادرست است.

تفاوت وجودی و ظهوری

تفاوت بنیادین میان حق و عارف در این است که صفات حق وجودی و وجوبی است، اما صفات عارف ظهوری است: الْحَقُّ وُجُودٌ ذَاتِيٌّ وَالْعَارِفُ ظُهُورٌ. عارف، حتی اگر همه اسما و صفات الهی را داشته باشد، تنها مظهر آنهاست، نه ذات آنها. این دیدگاه، چونان کلیدی که قفل تمایز میان خالق و مخلوق را می‌گشاید، با کلام شیعه هم‌خوانی دارد که معصومین را مظهر تام اسمای حسنی می‌داند: نَحْنُ أَسْمَاءُ الْحُسْنَى، یعنی «ما اسمای نیکوی الهی هستیم».

درنگ: صفات حق وجودی و وجوبی است، اما صفات عارف ظهوری است، که این تمایز از اختلاط میان خالق و مخلوق جلوگیری می‌کند.

نقد لزوم غفلت برای تمایز

ادعای لزوم غفلت برای تمایز عارف از حق، نادرست است، زیرا اولیای کاملین، چونان آیینه‌هایی صیقل‌یافته، مظهر تام اسما و صفات الهی‌اند و غفلت در آنها راه ندارد. تفاوت عارف و حق در ظهوری بودن صفات عارف است، نه در غفلت او. این نقد، چونان تیغی که زواید فکری را می‌زداید، بر کمال اولیا و عدم نیاز به نقص برای تمایز تأکید دارد.

درنگ: تفاوت عارف و حق در ظهوری بودن صفات عارف است، نه در غفلت او، و اولیای کاملین از غفلت مبرا هستند.

ظهوری بودن صفات مخلوقات

همه مخلوقات، از اولیای کاملین تا اشیاء بی‌جان، صفات الهی را به‌صورت ظهوری دارند، نه وجودی. حتی اگر اميرالمؤمنين علیه‌السلام ازلی، ابدی، و عالم به همه چیز باشد، این صفات ظهوری است، نه ذاتی. این دیدگاه، چونان پلی که میان خالق و مخلوق فاصله می‌اندازد، از اختلاط میان آنها جلوگیری می‌کند و بر تمایز وجودی و ظهوری تأکید دارد.

درنگ: همه مخلوقات، از جمله اولیای کاملین، صفات الهی را به‌صورت ظهوری دارند، که این تمایز از اختلاط میان خالق و مخلوق جلوگیری می‌کند.

نقد ادعای یتیمه بودن مسئله

ابن‌عربی این مسئله را «یتیمه الوقت» و «فریده» می‌داند، اما این ادعا مبالغه‌آمیز است. تمایز میان خالقیت حق و عارف، مسئله‌ای کلامی و روشن است که نیازی به کsonaro

درنگ: ادعای ابن‌عربی مبنی بر یتیمه بودن مسئله خلق و حفظ عارف، مبالغه‌آمیز است، زیرا این موضوع کلامی و روشن بوده و نیازی به کتمان یا ادعای کشف ندارد.

خلق و حفظ تضمنی عارف

حفظ عارف، چونان نسیمی که از یک سو به سوی دیگر می‌وزد، تضمنی است، یعنی از یک عالم، مخلوق را در عالم دیگر حفظ می‌کند. این در حالی است که حق تعالی، با حضور تام و دائم در همه عوالم، مخلوقات را حفظ می‌نماید. این تمایز، ریشه در تفاوت میان حضور محدود عارف و حضور تام حق دارد.

درنگ: حفظ عارف تضمنی است و از یک عالم به عالم دیگر صورت می‌گیرد، اما حفظ حق تعالی شامل همه عوالم است.

نقد ضرورت غفلت برای تمایز

لزوم غفلت برای تمایز عارف از حق، چونان ادعایی که در برابر نور حقیقت رنگ می‌بازد، نادرست است. اولیای کاملین، که مظهر تام اسما و صفات الهی‌اند، می‌توانند بدون غفلت، در مقام ظهور کامل باشند. تفاوت عارف و حق در ظهوری بودن صفات عارف است، نه در غفلت او.

درنگ: اولیای کاملین می‌توانند بدون غفلت مظهر تام اسما و صفات الهی باشند، و تفاوت آنها با حق در ظهوری بودن صفات است.

مقام اولیای کاملین

اولیای کاملین، چونان قله‌های رفیع معرفت، مظهر همه اسما و صفات الهی‌اند و از هرگونه غفلت مبرا هستند: نَحْنُ أَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَالصِّفَاتُ الْعُلْيَا، یعنی «ما اسمای نیکو و صفات والای الهی هستیم». این دیدگاه، با روایات شیعه درباره کمال معصومین هم‌خوانی دارد و بر مقام والای آنها تأکید می‌ورزد.

درنگ: اولیای کاملین، مظهر تام اسما و صفات الهی‌اند و از غفلت مبرا هستند، که این با روایات شیعه درباره کمال معصومین هم‌خوانی دارد.

نقد روش‌های کلامی ابن‌عربی

روش ابن‌عربی در تبیین تفاوت خالق و مخلوق، چونان طرحی که با خطوط ساده‌تر می‌توان کشید، کلامی است و نیازی به ادعای کشف یا غیب ندارد. تفاوت میان حق و مخلوق، به‌صورت بدیهی و ریاضی قابل تبیین است: حق وجودی است، مخلوق ظهوری. این نقد، بر ضرورت ساده‌سازی مفاهیم عرفانی تأکید دارد.

درنگ: تفاوت خالق و مخلوق به‌صورت کلامی و بدیهی قابل تبیین است و نیازی به رمزآلود کردن یا ادعای کشف ندارد.

ظهوری بودن صفات همه مخلوقات

همه مخلوقات، از اميرالمؤمنين علیه‌السلام تا اشیاء بی‌جان، چونان ظروف گوناگونی که نور الهی را بازمی‌تابانند، صفات الهی را به‌صورت بالفعل یا بالقوه دارند. اميرالمؤمنين بالفعل و سایرین بالقوه مظهر صفات‌اند، اما همه ظهوری هستند. این دیدگاه با آیه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: لَا تَفَاوُتَ فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ (ملک: ۳)، «هیچ تفاوتی در خلق رحمان نیست».

درنگ: همه مخلوقات، از اميرالمؤمنين تا اشیاء بی‌جان، صفات الهی را به‌صورت بالفعل یا بالقوه دارند، اما همه ظهوری هستند.

نقد کتمان اسرار عرفانی

کتمان اسرار عرفانی، مانند خلق و حفظ عارف، چونان پنهان کردن گوهری که برای همگان سودمند است، غیرضروری است. این مسائل کلامی و قابل فهم برای همه‌اند و باید علنی شوند. این نقد، بر ضرورت آموزش عمومی مفاهیم عرفانی به‌جای رمزآلود کردن آنها تأکید دارد.

درنگ: کتمان اسرار عرفانی غیرضروری است، زیرا این مسائل کلامی و قابل فهم برای همگان‌اند و باید به‌صورت علنی بیان شوند.

کتاب مبین بودن عارف

عارف، در اوج سلوک، چونان کتابی مبین می‌شود که در آن هیچ چیز فروگذار نشده است: مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ (انعام: ۳۸)، «ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکردیم». در این مقام، عارف همه چیز را در خود دارد، اما اگر غافل باشد، نمی‌تواند کتاب مبین باشد. این دیدگاه، با مفهوم انسان کامل به‌عنوان مظهر تام اسما هم‌خوانی دارد.

درنگ: عارف در مقام کتاب مبین، همه چیز را در خود دارد، اما غفلت با این مقام ناسازگار است.

نقد تناقض در کتاب مبین بودن

اگر عارف غافل باشد، نمی‌تواند کتاب مبین باشد، و اگر غافل نباشد، با حق تفاوتی ندارد. این تناقض، ناشی از دیدگاه نادرست ابن‌عربی درباره لزوم غفلت برای عارف است. این نقد، چونان مشعلی که تاریکی‌های فکری را روشن می‌کند، بر ضرورت تبیین دقیق مقام انسان کامل تأکید دارد.

درنگ: دیدگاه ابن‌عربی درباره لزوم غفلت عارف، با مقام کتاب مبین بودن ناسازگار است، زیرا عارف کامل از غفلت مبراست.

بخش سوم: تحلیل آیات و روایات

آیات قرآنی مرتبط

آیات متعددی با محتوای این شرح هم‌خوانی دارند. آیه لَا تَفَاوُتَ فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ (ملک: ۳)، «هیچ تفاوتی در خلق رحمان نیست»، بر وحدت صفات ظهوری در همه مخلوقات تأکید دارد. آیه مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ (انعام: ۳۸)، «ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکردیم»، مقام عارف را به‌عنوان کتاب مبین نشان می‌دهد.

روایات و تبیین عرفانی

روایت نَحْنُ أَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَالصِّفَاتُ الْعُلْيَا، «ما اسمای نیکو و صفات والای الهی هستیم»، بر مقام اولیای کاملین به‌عنوان مظهر تام اسما و صفات الهی تأکید دارد. این روایت، نشان‌دهنده کمال ظهوری معصومین و برائت آنها از غفلت است.

بخش چهارم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

فص اسحاقیه در جلسه چهارصد و شصت و سوم، چونان سفری عرفانی در ژرفای همت عارف و تمایز میان خالق و مخلوق، به تبیین توانایی عارف در خلق و حفظ مخلوقات، و نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی درباره لزوم غفلت پرداخته است. این شرح، با تأکید بر تفاوت وجودی و ظهوری میان حق و عارف، بر کمال اولیای کاملین و برائت آنها از غفلت تأکید دارد. نقد ادعای یتیمه بودن مسئله و کتمان اسرار عرفانی، بر ضرورت تبیین ساده و روشن مفاهیم عرفانی تأکید می‌ورزد. این نوشتار، با حفظ تمامی جزییات درس‌گفتار و افزودن توضیحات تکمیلی، چونان چشمه‌ای زلال، حقیقت عرفانی فص اسحاقیه را به پژوهندگان عرضه می‌دارد.

با نظارت صادق خادمی