متن درس
تحلیل و تبیین فص یعقوبیه: نوامیس حکمیه و التزام به شرع الهی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۵۰۲)
مقدمه
فص یعقوبیه، بهعنوان بخشی از اثر سترگ «فصوص الحکم» محییالدین ابنعربی، دریچهای است به سوی تأمل در نوامیس حکمیه و جایگاه آنها در نسبت با شرع، عقل، و فطرت انسانی. این فص، با رویکردی عمیق و نقادانه، به بررسی تمایزهای ادعایی میان دین عامه و خواص، و همچنین مسائل مرتبط با بدعت و ابتداء نوامیس غیرشرعی میپردازد. درسگفتار حاضر، که در جلسه پانصدودوم از سلسله مباحث استاد فرزانه قدسسره ارائه شده، با نگاهی دقیق و علمی، به تبیین این مفاهیم پرداخته و بر ضرورت التزام به احکام شرعی و پرهیز از انحرافات تأکید ورزیده است. این نوشتار، با بهرهگیری از محتوای اصلی و تحلیلهای تفصیلی، در ساختاری دانشگاهی و با زبانی متین و فاخر بازنویسی شده تا برای مخاطبان متخصص، منبعی ارزشمند و روشنگر باشد. متن پیشرو، با حفظ تمامی جزئیات و نکات کلیدی، در قالب بخشهای موضوعی و با افزودن توضیحات تکمیلی، به گونهای سامان یافته که هم جامعیت علمی را حفظ کند و هم با استعارات و تمثیلات ادبی، مفاهیم را به شکلی جذاب و ژرف ارائه نماید.
بخش یکم: مفهوم نوامیس حکمیه و نسبت آن با شرع
تعریف نوامیس حکمیه
نوامیس حکمیه به مجموعه قواعد و احکامی اطلاق میشود که پیامبر اکرم (ص) به صورت خاص و از طریق وحی الهی به عامه مردم ابلاغ نکرده است. این احکام، نه از طریق ادعای نبوت و نه با اظهار معجزه، بلکه به شکلی ویژه و در چارچوبی خاص به خواص منتقل شدهاند. با این حال، این نوامیس به هیچ وجه خارج از دین الهی نیستند، بلکه در هماهنگی کامل با فطرت انسانی و عقل سلیم قرار دارند.
به تعبیر دیگر، نوامیس حکمیه، چونان نهرهایی زلال از سرچشمه فطرت انسانی جاری میشوند و در بستر شرع الهی به سوی کمال هدایت میگردند. این احکام، هرچند به صورت عمومی و با روشهای متعارف نبوی ابلاغ نشدهاند، اما در ذات خود با احکام شرعی سازگارند و نیازی به جستوجوی آنها در خارج از چارچوب دین نیست.
هماهنگی نوامیس با عقل و فطرت
دین الهی، به مثابه آینهای است که عقل و فطرت انسانی را در خود منعکس میسازد. بسیاری از احکام شرعی، ارشاد به احکام عقلاند و نوامیس حکمیه، به عنوان بخشی از این احکام، در راستای فطریات انسانی عمل میکنند. برای مثال، قبح ظلم، که یکی از نوامیس فطری است، در نهاد هر انسانی، حتی ظالم، مورد پذیرش است. دین، این فطریات را تأیید و هدایت میکند و انسان را از نادانی به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
این هماهنگی، چونان آوازی است که از نهاد انسان برخاسته و در نغمههای وحی الهی به کمال میرسد. دین، با ارشاد به این فطریات، انسان را از تاریکی نادانی به روشنایی معرفت رهنمون میسازد.
نقد ادعای جدایی نوامیس از دین
برخی دیدگاهها، به اشتباه، نوامیس حکمیه را خارج از چارچوب دین الهی تصور کردهاند. این ادعا، که گاه در تفاسیر برخی شارحان فصوص الحکم دیده میشود، باطل است؛ زیرا دین الهی، به عنوان کتابی مبین، همه حقایق لازم برای هدایت بشر را در بر دارد. قرآن کریم میفرماید:
وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ
هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن [ثبت] است (انعام: ۵۹).
این آیه، چونان مشعلی فروزان، بر جامعیت کتاب الهی و حضور همه حقایق در آن گواهی میدهد. تفسیر کتاب مبین به عنوان چیزی که در آسمانهاست، غیرکاربردی است؛ زیرا کتاب مبین، یعنی قرآن کریم و سنت نبوی، باید در دسترس بشر باشد تا به کار هدایت او آید.
جمعبندی بخش یکم
نوامیس حکمیه، به مثابه ستارگانی در آسمان معرفت دینی، در هماهنگی با شرع، عقل، و فطرت انسانی میدرخشند. این احکام، نه در تقابل با دین، بلکه در راستای آن عمل میکنند و انسان را به سوی کمال هدایت مینمایند. نقد دیدگاههایی که نوامیس را از دین جدا میدانند، نشاندهنده جامعیت دین الهی و کفایت آن برای همه مراتب انسانی است.
بخش دوم: نقد تعصب علمی و انجماد فکری
مشکل عمومی در علوم اسلامی
یکی از چالشهای بنیادین در علوم اسلامی، تعصب بیش از حد به یک رشته علمی و غفلت از دیگر علوم است. برخی از عالمان، به دلیل تمرکز بر یک حوزه مانند فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، عرفان یا کلام، دیگر علوم را کماهمیت میشمارند یا حتی به تمسخر میگیرند. این تعصب، چونان غباری بر آینه معرفت، به انجماد فکری و دوری از حقیقت جامع دین منجر میشود.
این انجماد، چونان زنجیری است که ذهن را در تنگنای یک علم خاص محبوس میسازد و از پرواز در آسمان بیکران معرفت دینی بازمیدارد. عالم دینی، باید چونان باغبانی باشد که همه گلهای معرفت را در باغ دانش خود پرورش دهد.
ادعای اشرف بودن علوم
هر یک از علوم اسلامی، از فقه و اصول گرفته تا فلسفه و علم اعداد، توسط طرفدارانش به عنوان اشرف علوم معرفی میشود. برای مثال، علم اعداد، به دلیل نقش بنیادیناش در نظمبخشی به علوم دیگر، گاه به عنوان برترین علم معرفی شده است. با این حال، هیچ علمی به تنهایی برتری مطلق ندارد، بلکه هر یک در جایگاه خود دارای شرافت است.
این ادعاها، چونان نسیمهایی هستند که هر یک به سویی میوزند، اما حقیقت، در هماهنگی و تکامل همه علوم نهفته است. عالم دینی باید به این هماهنگی التزام ورزد و از تحقیر دیگر علوم بپرهیزد.
نقد تحقیر علوم و مشاغل دیگر
فردی که در یک علم، مانند فقه یا عرفان، دچار انجماد فکری شود، ممکن است دیگر علوم یا حتی مشاغل عادی را تحقیر کند. برای مثال، عارفی که کارگری مانند بنایی را به «گل روی هم گذاشتن» تقلیل دهد، از حقیقت دین فاصله گرفته است. عرفان، حقیقت دین است، اما این به معنای برتری آن بر دیگر علوم یا مشاغل نیست.
این تحقیر، چونان خاری است که در پای عالم فرو میرود و او را از راه راستین معرفت بازمیدارد. عالم دینی باید با تواضع و احترام به جایگاه هر علم و فن، به تکمیل معرفت دینی کمک کند.
جمعبندی بخش دوم
تعصب به یک رشته علمی و تحقیر دیگر علوم، مانعی بزرگ در مسیر درک حقیقت جامع دین است. هر علم، چونان شاخهای از درخت معرفت، در جایگاه خود ارزشمند است و عالم دینی باید با حفظ شئون هر علم، به سوی هماهنگی و تکامل گام بردارد.
بخش سوم: نقد بدعت و ابتداء در دین
مفهوم بدعت و خطر آن
بدعت، اختراع یا افتراء در دین، از گناهان کبیرهای است که ایمان انسان را به خطر میاندازد. هیچکس جز انبیاء نمیتواند دین جدیدی بیاورد، و هرگونه ابتداء در احکام، به گمراهی و انحراف منجر میشود. دین الهی، به عنوان نوری جامع، همه نیازهای معنوی و عقلانی بشر را پوشش داده است.
این بدعت، چونان آتشی است که در خرمن ایمان شعله میکشد و انسان را از مسیر هدایت دور میسازد. تنها راه نجات، پناه بردن به سایهسار احکام الهی است.
نقد ادعای دین عامه و خواص
برخی شارحان فصوص الحکم، از جمله محییالدین ابنعربی، گاه به دیدگاههایی گرایش دارند که دین را به دو دسته عامه و خواص تقسیم میکند. این تقسیمبندی، به ادعای وجود «دین مردمی» منجر شده که باطل است. دین الهی، برای همه انسانها، از جمله خاصترین افراد مانند امیرالمؤمنین (ع)، نازل شده و هیچ تفکیکی میان عامه و خواص ندارد.
این ادعا، چونان خطایی است که حقیقت واحد دین را به پارههای پراکنده تقسیم میکند. دین، چونان دریایی بیکران، همه مراتب انسانی را در بر میگیرد و نیازی به تفکیک ندارد.
نقد رهبانیت و ابتداء غیرشرعی
قرآن کریم، در نقد رهبانیت مسیحیان، میفرماید:
رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ
رهبانیتی که خود آن را پدید آوردند، ما آن را بر ایشان مقرر نداشته بودیم (حدید: ۲۷).
این آیه، بر بطلان رهبانیت ابتداعی و غیرالهی گواهی میدهد. اعمال ابتداعی، تنها در صورتی مورد پذیرش قرار میگیرند که با ایمان به اسلام همراه شوند. بدون ایمان، این اعمال بیارزشاند.
مثال طنزآمیز برای نقد ابتداء
در مثالی طنزآمیز، فردی که به دنبال ذکر غیرشرعی برای حال معنوی بود، توصیهای تمسخرآمیز دریافت کرد که در حمام، زیر بخار، ذکر بگوید. این داستان، چونان آینهای است که پوچی ابتداء احکام غیرشرعی را نشان میدهد. دین، راههای معتبر و شرعی برای سلوک معنوی ارائه کرده و نیازی به اختراعات غیرمستند نیست.
جمعبندی بخش سوم
بدعت و ابتداء در دین، چونان راههایی پرپیچوخماند که به گمراهی میانجامند. دین الهی، با جامعیت خود، همه نیازهای معنوی بشر را پوشش داده و التزام به احکام شرعی، تنها راه سعادت است. نقد دیدگاههای تفکیکی و ابتداعی، بر وحدت و اصالت دین تأکید دارد.
بخش چهارم: کفایت احکام شرعی و عجز انسان
جامعیت احکام شرعی
احکام شرعی، مانند دعاهای مأثور در مفاتیحالجنان یا نماز جعفر طیار، بهقدری جامع و عمیقاند که حتی انبیاء و اولیاء از انجام کامل آنها عاجزند. این احکام، چونان گنجینهای بیپایان، همه نیازهای معنوی انسان را در بر دارند.
این جامعیت، چونان نوری است که تاریکیهای نادانی را میزداید و انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد. التزام به شرع، کلید سعادت و رستگاری است.
عجز انسان در برابر عظمت دین
احکام شرعی، بهقدری گسترده و عمیقاند که حتی انبیاء و ملائکه از انجام کامل آنها عاجزند. انسان، با تواضع و اظهار عجز در برابر خداوند، میتواند به لطف الهی پناه ببرد. این عجز، چونان کلیدی است که درهای رحمت الهی را میگشاید.
نقد تصور سطحی از شرع
برخی تصور میکنند شرع، تنها شامل احکام سادهای برای عامه است. این تصور، ناشی از ناآگاهی از عمق و جامعیت احکام شرعی است. شرع، برای همه مراتب انسانی، از عامه تا خواص، احکام جامع و عمیقی ارائه کرده است.
جمعبندی بخش چهارم
احکام شرعی، چونان ستونهایی استوار، بنای معرفت و هدایت انسان را برپا میدارند. عجز انسان در برابر این عظمت، نه نشانه ضعف، بلکه دعوتی است به سوی تواضع و التزام به شرع. دین الهی، با جامعیت خود، همه نیازهای معنوی بشر را پاسخ میدهد.
بخش پنجم: التزام به اطاعت خدا و رسول
اطاعت، تنها راه سعادت
تنها راه سعادت، اطاعت از خدا و رسول اوست. هر آنچه خارج از این چارچوب باشد، به گمراهی میانجامد. دین الهی، چونان مشعلی فروزان، مسیر سعادت را روشن میسازد و انسان را از تاریکیهای گمراهی نجات میدهد.
نقد طریق غیرشرعی در سلوک
طریق غیرشرعی، مانند کثرت کلام یا خلوتگزینی افراطی، به گمراهی منجر میشود. شرع، چونان راهی مستقیم، انسان را به سوی مقصد نهایی هدایت میکند. عبادات ابتداعی، مانند پرستش اصنام یا انجام کارهای حرام، باطلاند و هیچ اعتباری ندارند.
جمعبندی بخش پنجم
التزام به اطاعت خدا و رسول، چونان سکان کشتی معرفت، انسان را در دریای پرتلاطم زندگی به ساحل نجات میرساند. هرگونه انحراف از این مسیر، به گمراهی و دوری از حقیقت میانجامد.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
فص یعقوبیه، با نگاهی عمیق و نقادانه، به تبیین جایگاه نوامیس حکمیه در نسبت با شرع، عقل، و فطرت پرداخته و بر جامعیت دین الهی تأکید ورزیده است. این درسگفتار، با نقد دیدگاههای تفکیکی و ابتداعی، نشان داده که دین الهی، به مثابه گنجینهای بیکران، همه نیازهای معنوی و عقلانی بشر را در بر دارد. احکام شرعی، چونان ستارگانی در آسمان هدایت، مسیر سعادت را روشن میسازند و انسان، با تواضع و التزام به شرع، میتواند به کمال دست یابد. نقد تعصب علمی و انجماد فکری، بر ضرورت رویکردی جامع و متوازن در مطالعه علوم اسلامی تأکید دارد. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات و نکات کلیدی، در ساختاری علمی و با زبانی فاخر، تلاش کرده است تا مفاهیم را به گونهای روشن و جذاب برای مخاطبان متخصص ارائه نماید.
در پایان، با توسل به اهلبیت (ع)، دعا میکنیم: «خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست».