متن درس
تبیین حکمت رَوحیه و نقد مفاهیم عرفانی در فص یعقوبیه فصوص الحکم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه پانصد و چهار)
مقدمه
کتاب فصوص الحکم، اثر گرانسنگ محیالدین ابنعربی، از برجستهترین متون عرفان نظری است که با نگاهی عمیق به مقامات انبیا و اولیا، حکمتهای الهی را در قالب فصول گوناگون تبیین میکند. فص یعقوبیه، یکی از فصول این اثر، به مقام حضرت یعقوب علیهالسلام اختصاص دارد و حکمت رَوحیه را در این مقام بررسی مینماید. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۸۰ هجری شمسی، به شرح و تحلیل این فص میپردازد. در این بررسی، مفاهیمی چون تمایز حکمت رَوحیه و رُوحیه، مقام محبین و محبوبین، رابطه دین و روح، مصیبت حضرت یعقوب علیهالسلام، و نقد مفاهیم عرفانی مانند انقیاد متقابل با رویکردی علمی و انتقادی مورد کاوش قرار گرفته است. این متن، با بهرهگیری از نصوص قرآنی و روایی، و با استفاده از تمثیلات و استعارات فاخر، تلاش دارد تا عمق معانی عرفانی را به شکلی منسجم و متناسب با فضای دانشگاهی ارائه دهد. آیات قرآنی با فونت “Traditional Arabic” و با ترجمهای دقیق ارائه شدهاند، و روایات با ترجمهای روان و فصیح نقل گردیدهاند. هدف این نوشتار، ارائه تبیینی جامع و دقیق از فص یعقوبیه است که هم برای مخاطبان متخصص در عرفان اسلامی و کلام جذاب باشد و هم بهعنوان منبعی علمی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
بخش اول: تبیین مقام حضرت یعقوب و حکمت رَوحیه
مفهوم حکمت رَوحیه و تمایز آن با رُوحیه
در فصوص الحکم، حضرت یعقوب علیهالسلام بهعنوان صاحب مقام رَوحیه (با فتح راء) معرفی شده است، مقامی که در مرتبهای نازلتر از حکمت رُوحیه (با ضم راء) قرار دارد، که به حضرت عیسی علیهالسلام نسبت داده میشود. حکمت رَوحیه به ظهورات روح در ظرف وجودی انسان اشاره دارد، در حالی که رُوحیه به حقیقت متعالی روح الهی مرتبط است. این تمایز، که در متون عرفانی کمتر مورد توجه قرار گرفته، نشاندهنده مراتب مختلف سلوک عرفانی و مقامات انبیاست. طی قرنها، شارحان فصوص الحکم، از جمله قونوی، در تبیین این تمایز دچار خلط شدهاند و گاه رَوح و رُوح را یکسان پنداشتهاند، که این امر به ابهام در فهم مقام حضرت یعقوب علیهالسلام منجر شده است.
«لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ»
ترجمه: از رحمت خدا مأیوس نشوید (سوره یوسف، آیه ۸۷).
این آیه، با تأکید بر واژه «رَوح» (با فتح راء)، مقام رَوحیه حضرت یعقوب را تأیید میکند و نشاندهنده دقت قرآن کریم در حفظ این تمایز است. برای رفع ابهام در تبیین این مقام، استناد به نصوص قرآنی ضروری است، زیرا برخی شارحان، به دلیل عدم دقت در قرائت رَوح یا رُوح، به خطا رفتهاند.
درنگ: تمایز رَوح (با فتح راء) و رُوح (با ضم راء) نشاندهنده مراتب وجودی متفاوت در سلوک عرفانی است. رَوحیه به ظهور روح در ظرف نفس و بدن اشاره دارد، در حالی که رُوحیه به حقیقت متعالی روح الهی مرتبط است.
نقد خلط رَوح و رُوح در شرحهای سنتی
برخی شارحان، از جمله قونوی، در خوانش واژه رَوح یا رُوح تردید کردهاند، که این تردید به عدم وضوح در تبیین مقام حضرت یعقوب علیهالسلام انجامیده است. قرآن کریم در سوره یوسف، صراحتاً از «رَوح» (با فتح راء) سخن گفته و این امر، مقام رَوحیه را برای حضرت یعقوب تأیید میکند. خلط این دو مفهوم، نهتنها به فهم نادرست مقام یعقوب منجر شده، بلکه بر تبیین مفهوم دین نیز تأثیر منفی گذاشته است. این خطا، از عدم دقت در قرائات قرآنی و بیتوجهی به مراتب وجودی انبیا ناشی شده است.
جمعبندی بخش اول
مقام حضرت یعقوب علیهالسلام در فصوص الحکم، بهعنوان مقام رَوحیه تبیین شده که مرتبهای نازلتر از رُوحیه است. این تمایز، با استناد به آیه ۸۷ سوره یوسف، تأیید میشود. نقد خلط رَوح و رُوح در شرحهای سنتی، بر ضرورت بازنگری در تبیینهای عرفانی تأکید دارد. این بخش، با تکیه بر نصوص قرآنی، نشان داد که مقام رَوحیه یعقوب، ظهوری از روح در ظرف وجودی انسان است و از مرتبه متعالی رُوحیه متمایز است.
بخش دوم: مقام محبین و محبوبین در عرفان اسلامی
تبیین مقام محبین و محبوبین
در عرفان اسلامی، تمایز میان محبین (عاشقان الهی) و محبوبین (محبوبان الهی) از مفاهیم بنیادین است. حضرت یعقوب علیهالسلام در زمره محبین و حضرت یوسف علیهالسلام در زمره محبوبین قرار دارند. محبین و محبوبین به درجات مختلفی تقسیم میشوند: محبین عصمتی و غیرعصمتی، تنزیلی و ترفیعی، و محبوبین نیز در مراتب گوناگون قرار دارند. این تقسیمبندی، چون شاخسار درختی تنومند، مراتب سلوک عرفانی را نشان میدهد که هر شاخه آن، به سوی کمال الهی امتداد مییابد.
درنگ: تمایز محبین و محبوبین، نشاندهنده پیچیدگی مقامات ولایی است. یعقوب علیهالسلام بهعنوان محب، در مسیری از بلا و آزمون به کمال میرسد، در حالی که یوسف علیهالسلام، بهعنوان محبوب، از پیش در مرتبهای متعالی قرار دارد.
استناد به روایت امام سجاد علیهالسلام
روایتی از امام سجاد علیهالسلام نقل شده که به مصیبت حضرت یعقوب علیهالسلام اشاره دارد و آن را با محرومیت از انفاق پیوند میدهد: «میترسم سائلی محق از در خانهام محروم شود و مصیبتی مانند آنچه بر یعقوب و خاندانش نازل شد، بر ما اهل بیت نازل گردد.»
ترجمه روایت: «فَيَنْزِلَ بِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ مَا نَزَلَ بِيَعْقُوبَ وَآلِهِ» (مصیبتی که بر یعقوب و خاندانش نازل شد، بر ما اهل بیت نازل شود).
این روایت، چون آینهای که حقیقت اعمال را بازمیتاباند، نشان میدهد که مصیبت یعقوب نتیجه ترک انفاق به سائلی محق بوده و این امر، با مقام محبی او پیوند خورده است.
تفاوت مقام یعقوب و یوسف
حضرت یعقوب علیهالسلام بهواسطه حادثهای (محرومیت سائل) به مقام محبی رسید، در حالی که حضرت یوسف علیهالسلام از پیش به مقام محبوبی ساخته شده بود. این تفاوت، چون دو شاخه از یک درخت، نشاندهنده مراتب گوناگون ولایت در انبیاست که هر یک به گونهای به حقیقت الهی متصلاند.
جمعبندی بخش دوم
مقام محبین و محبوبین، از مفاهیم کلیدی عرفان اسلامی است که با استناد به روایت امام سجاد علیهالسلام و تحلیل مقامات یعقوب و یوسف علیهماالسلام تبیین شد. یعقوب، بهعنوان محب، در مسیر بلا و آزمون به کمال میرسد، در حالی که یوسف، بهعنوان محبوب، از پیش در مرتبهای متعالی قرار دارد.
بخش سوم: مصیبت یعقوب و نقش انفاق
روایت قصص الانبیاء
در باب ششم قصص الانبیاء، روایتی از حمزه بن ثمالی نقل شده که جزئیات مصیبت حضرت یعقوب علیهالسلام را شرح میدهد. یعقوب هر روز گوسفندی ذبح میکرد و بخشی از آن را انفاق مینمود. شبی، سائلی محق به در خانه یعقوب آمد و طلب غذا کرد، اما پاسخی دریافت نکرد و گرسنه خوابید. در همان شب، یعقوب سیر خوابید و غذا در خانه باقی مانده بود.
درنگ: محرومیت سائل محق، حتی برای انبیا، میتواند به نزول بلا منجر شود. انفاق، بهعنوان جریانی حیاتبخش، از احتکار و ذخیرهسازی غیرضروری جلوگیری میکند.
وحی الهی به یعقوب
خداوند به حضرت یعقوب علیهالسلام وحی کرد: «اسْتَوْجَبْتَ بَلْوَى» (تو مستحق بلا شدی). این وحی، چون نسیمی که شاخسار درخت را به حرکت درمیآورد، حکمت الهی در تربیت اولیا را نشان میدهد.
رؤیای یوسف و ارتباط آن با مصیبت یعقوب
در همان شبی که یعقوب سیر خوابید و سائل گرسنه ماند، حضرت یوسف علیهالسلام رؤیایی دید و آن را برای پدرش نقل کرد. یعقوب، با شنیدن این رؤیا و با توجه به وحی الهی، دچار غم شد، زیرا دریافت که بلا به او نزدیک شده است.
حسد، آغازگر بلا
نخستین بلا بر یعقوب، حسد فرزندانش به یوسف بود که از کرامت یعقوب نسبت به یوسف ناشی شد. این نجابت، چون گوهری در دل سنگ، نشاندهنده فضیلت ذاتی فرزندان انبیاست.
جمعبندی بخش سوم
مصیبت حضرت یعقوب علیهالسلام، نتیجه محرومیت سائل محق بود که با وحی الهی و رؤیای یوسف تأیید شد. روایت قصص الانبیاء، بر اهمیت انفاق و خطر احتکار تأکید دارد.
بخش چهارم: نقد تبیین دین و انقیاد در فصوص الحکم
اشکالات تعریف دین
تعریف دین در فصوص الحکم با اشکالات اساسی مواجه است، از جمله خلط آن با نفس و بدن، و نادرستی اشتقاق و معنای لغوی آن. دین، چون دریایی ژرف، حقیقت روح را در خود جای داده و از نفس متمایز است.
«قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي»
ترجمه: بگو روح از امر پروردگار من است (سوره اسراء، آیه ۸۵).
«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»
ترجمه: همانا نفس بسیار به بدی فرمان میدهد (سوره یوسف، آیه ۵۳).
درنگ: دین، حقیقتی متعالی است که نمیتوان آن را به نفس یا روح تقلیل داد. تبیین دین در فصوص الحکم، به دلیل خلط با مفاهیم نفس و بدن، نیازمند بازنگری است.
نقد مفهوم انقیاد متقابل
مفهوم انقیاد متقابل (اطاعت دوسویه بین خدا و بنده) در فصوص الحکم مورد نقد قرار گرفته است. انقیاد مؤمن به خدا از طریق اطاعت است، اما ادعای انقیاد خدا به بنده (به معنای پاداش دادن بهشت یا جهنم) رد شده و به جای آن، مفهوم «ایجاد» الهی پیشنهاد میشود. خدا به بنده وابسته نیست؛ بلکه ایجادگر افعال و پاداشهاست.
درنگ: خدا منقاد بنده نیست، بلکه ایجادگر است. پاداش بهشت یا جهنم، نتیجه ایجاد الهی است، نه انقیاد خدا به بنده.
نقد تحریف آیات قرآنی
افزودن عبارت «بهَا» (به رهبانیت) در تفسیر آیه وَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ تحریف معنای قرآنی است. این آیه به ایمان به اسلام اشاره دارد، نه ایمان به رهبانیت.
«وَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ»
ترجمه: و به کسانی از ایشان که ایمان آورده بودند، پاداششان را دادیم (سوره مائده، آیه ۶۲).
«وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا»
ترجمه: و رهبانیتى که خود آن را پدید آوردند، ما آن را بر ایشان مقرر نداشته بودیم، مگر به منظور جلب خشنودى خدا، ولى آن را چنان که شایسته رعایتش بود، رعایت نکردند (سوره حدید، آیه ۲۷).
درنگ: افزودن عبارت «بهَا» به آیه، مانند دستکاری در سندی معتبر است که معنای ایمان به اسلام را به ایمان به رهبانیت تحریف میکند.
شروط رضوان الهی
رضوان الهی مشروط به سه عامل است: عمل بر اساس «ما مِنْ عِنْدِ الله» (آنچه از جانب خداست)، نیت خالص (قصد فاعلی)، و صحت فعل. عملی که این شروط را نداشته باشد، مقبول نیست.
درنگ: رضوان الهی به عمل بر اساس شرع، خلوص نیت، و صحت فعل وابسته است. بدون این شروط، عمل حتی اگر خیر پنداشته شود، مقبول نیست.
تمایز صحت و قبول عمل
بین «صحت» و «قبول» عمل تمایز وجود دارد. صحت به انطباق ظاهری عمل با احکام شرعی اشاره دارد، در حالی که قبول به پذیرش الهی و تأثیر معنوی عمل وابسته است.
نقد اعتقاد به خیر بودن رهبانیت
اعتقاد به خیر بودن رهبانیت، بدون انطباق با شرع، نمیتواند رضوان الهی را تضمین کند. حتی کافری که به خیر بودن بتپرستی معتقد است، نمیتواند به صرف این اعتقاد مقبول باشد.
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ»
ترجمه: هر کس از مرد یا زن کار شایستهای انجام دهد و مؤمن باشد (سوره نحل، آیه ۹۷).
نقد انقیاد کافر
ادعای انقیاد کافر به خدا به دلیل «عین ثابت» او، غیرمنطقی و غیرقرآنی است. کفر، مخالفت اختیاری با شرع است و نمیتوان آن را انقیاد نامید.
«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»
ترجمه: ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس (سوره انسان، آیه ۳).
تمایز انقیاد در ظرف تکوین و تکلیف
در ظرف تکوین، همه موجودات منقاد خدا هستند، اما در ظرف تکلیف، انقیاد به معنای اطاعت اختیاری است. کفر، مخالفت اختیاری است و نمیتوان آن را انقیاد تلقی کرد.
درنگ: در ظرف تکوین، همه موجودات منقاد خدا هستند، اما در ظرف تکلیف، انقیاد به معنای اطاعت اختیاری است و کفر، مخالفت اختیاری است.
نقد دیدگاههای جبرگرایانه
دیدگاههای جبرگرایانه که همه افعال را به اراده الهی نسبت میدهند، رد شده و بر اختیار انسان تأکید شده است.
«وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ»
ترجمه: و برای انسان جز آنچه کوشیده نیست (سوره نجم، آیه ۳۹).
«كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»
ترجمه: هر کس در گرو دستاورد خویش است (سوره مدثر، آیه ۳۸).
جمعبندی بخش چهارم
این بخش به نقد تبیین دین و مفهوم انقیاد در فصوص الحکم پرداخت. خلط دین با نفس و بدن، تحریف آیات قرآنی با افزودن عبارت «بهَا»، و مفهوم انقیاد متقابل، از اشکالات اساسی این تبیین است. رضوان الهی به ایمان به اسلام، خلوص نیت، و صحت فعل وابسته است. تمایز بین صحت و قبول عمل، و انقیاد در ظرف تکوین و تکلیف، دیدگاههای عرفانی را با اصول کلامی تلفیق میکند.
بخش پنجم: وجدان یعقوب و حزن او
تبیین وجدان یعقوب
حضرت یعقوب علیهالسلام در مقام رَوحیه، بقای یوسف و برادرش را بهصورت وجدانی و اجمالی دریافت کرد، نه تفصیلی. این وجدان، پس از کوری چشمهایش رخ داد.
«إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ»
ترجمه: من بوی یوسف را مییابم (سوره یوسف، آیه ۹۴).
درنگ: وجدان یعقوب، امری قلبی و متعالی است که پس از کوری او رخ داد و نشاندهنده عمق مقام رَوحیه اوست.
نقد دیدگاه شارحان درباره زمان وجدان یعقوب
برخی شارحان، وجدان یعقوب را پیش از کوری او دانستهاند، اما این دیدگاه نادرست است. یعقوب پیش از کوری، علم اجمالی به بقای یوسف داشت، اما وجدان تفصیلی پس از کوری رخ داد.
تبیین حزن یعقوب
حزن یعقوب، نتیجه از دست دادن یوسف و سپس بیناییاش بود که به کوری منجر شد. این حزن، نشانه مقام محبی اوست.
جمعبندی بخش پنجم
وجدان حضرت یعقوب علیهالسلام، امری قلبی و متعالی است که پس از کوری او رخ داد و نشاندهنده مقام رَوحیه اوست. نقد دیدگاه شارحان درباره زمان این وجدان، بر ضرورت دقت در توالی حوادث تأکید دارد.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تبیین فص یعقوبیه فصوص الحکم، به بررسی مقام حضرت یعقوب علیهالسلام در چارچوب حکمت رَوحیه، تمایز آن با رُوحیه، و نقد مفاهیم عرفانی مانند انقیاد متقابل پرداخت. مصیبت یعقوب، نتیجه محرومیت سائل محق بود که با وحی الهی و رؤیای یوسف تأیید شد. نقدهای ارائهشده بر خلط رَوح و رُوح، تحریف آیات قرآنی، و تبیینات ناصواب شارحان تأکید دارند. دین، حقیقتی متعالی است که باید با روح تناسب داشته باشد. این تحلیل، بر ضرورت بازتعریف دین و مقامات ولایی با تکیه بر نصوص قرآنی و روایی تأکید دارد.
با نظارت صادق خادمی