در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 510

متن درس





کاوش در فص یعقوبیه: دین، عادت و جزا در عرفان نظری

کاوش در فص یعقوبیه: دین، عادت و جزا در عرفان نظری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۱۰)

دیباچه

کتاب پیش‌رو، بازنویسی علمی و تخصصی درس‌گفتار جلسه ۵۱۰ استاد فرزانه قدس‌سره است که به شرح و نقد فص یعقوبیه از کتاب فصوص الحکم محیی‌الدین ابن‌عربی اختصاص دارد. این اثر با رویکردی عرفانی، فلسفی و کلامی، به بررسی عمیق رابطه دین، عادت و جزا در چارچوب عرفان نظری می‌پردازد. متن با حفظ تمامی محتوای اصلی، به‌گونه‌ای تنظیم شده که پاسخگوی نیازهای پژوهشی مخاطبان فرهیخته باشد. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، روایات، و استدلال‌های فلسفی و کلامی، دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان او نقد شده و با تکیه بر اصول قرآنی و منطق شیعی، تبیینی جامع از مفاهیم دین، عادت و جزا ارائه گردیده است. ساختار این نوشتار به‌گونه‌ای طراحی شده که با رعایت اصول علمی و آکادمیک، از تمثیلات و استعارات فاخر برای تبیین مفاهیم بهره برده و متنی منسجم، روشن و جذاب فراهم آورد. همانند رودی که از سرچشمه‌های حکمت الهی جاری می‌شود و در مسیر خود دشت‌های معرفت را سیراب می‌سازد، این اثر می‌کوشد تا با زبانی وزین و استدلالی، حقیقت دین و جایگاه انسان را در نظام هستی روشن سازد.

بخش یکم: تبیین دین، عادت و جزا در فص یعقوبیه

رابطه دین و عادت در دیدگاه ابن‌عربی

ابن‌عربی در فص یعقوبیه، دین را با عادت مرتبط دانسته و معتقد است که دین، بر اساس عادت، آنچه را که اقتضای حال انسان است به او بازمی‌گرداند. این دیدگاه، دین را با عادت و جزا درهم‌آمیخته و آن را به مثابه عملی می‌داند که با تکرار و بازگشت همراه است. استاد فرزانه قدس‌سره این تلقی را نقد کرده و تأکید دارند که دین، انقیاد به قوانین الهی است و با عادت عرفی، که به معنای تکرار رفتارهای روزمره است، تفاوت بنیادین دارد. دین، مانند چشمه‌ای زلال است که از سرچشمه حقیقت الهی جاری می‌شود، در حالی که عادت، در نگاه عرفی، به تکرار اعمال روزمره محدود می‌گردد.

درنگ: دین، انقیاد به قوانین الهی است و با عادت عرفی، که به تکرار رفتارها اشاره دارد، تفاوت بنیادین دارد.

ظهورات هستی به‌مثابه حالات حق

همه موجودات و ظهورات عالم، به‌مثابه حالات و تجلیات فعل الهی‌اند که به‌صورت متصل به حق ظاهر می‌شوند. این ظهورات، تعقیبات وجودی هستند که در هر لحظه به‌صورت نوظهور تجلی می‌یابند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این دیدگاه، بر وحدت وجود دلالت دارد، جایی که همه موجودات، جلوه‌های حق‌اند، اما در مراتب مختلف. همانند نوری که از خورشید حقیقت ساطع شده و در آینه‌های گوناگون بازتاب می‌یابد، هر موجودی مظهر خاصی از فعل الهی است.

درنگ: همه موجودات، تجلیات فعل الهی‌اند که به‌صورت متصل به حق و به‌گونه‌ای نوظهور در هر لحظه ظاهر می‌شوند.

تعقیب نماز و اتصال به فعل الهی

تعقیب نماز، عملی است که بلافاصله پس از سلام نماز و به‌صورت متصل به آن انجام می‌شود. اگر این اتصال قطع گردد، عمل به دعای منفصل تبدیل شده و دیگر تعقیب محسوب نمی‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تعقیب، به دلیل اتصال به صلاة، از نوع «عقب» است، نه «خلف» که متأخر از فعل است. این اتصال، مانند رشته‌ای است که قلب مؤمن را به حقیقت صلاة پیوند می‌دهد و قطع آن، به جدایی از حقیقت عبادت منجر می‌شود.

درنگ: تعقیب نماز، عملی متصل به صلاة است و قطع این اتصال، آن را به دعای منفصل تبدیل می‌کند.

نقد وضعیت کنونی تعقیبات

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به شتاب‌زدگی در دنیای معاصر، تأکید دارند که بسیاری از نمازگزاران از انجام تعقیبات محروم‌اند و حتی سلام نماز را به‌درستی ادا نمی‌کنند. این امر، به قطع اتصال با حقیقت صلاة منجر می‌شود. این نقد، مانند هشداری است که از غفلت در عبادت برحذر می‌دارد و بر ضرورت حضور قلب و تمرکز در اعمال دینی تأکید می‌ورزد.

درنگ: شتاب‌زدگی در ادای نماز و تعقیبات، به قطع اتصال با حقیقت صلاة و محرومیت از برکات آن منجر می‌شود.

تعقیبات الهی و اتصال هستی به حق

همه موجودات و ظهورات عالم، تعقیبات الهی‌اند که به‌صورت متصل به حق ظاهر می‌شوند. این تعقیبات، مظاهر حقیقت ظهوری‌اند و نشان‌دهنده پیوستگی عالم با مبدأ الهی هستند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مانند جریانی مداوم از نور الهی توصیف می‌کنند که در هر لحظه، عالم را به حیات معنوی متصل می‌سازد.

درنگ: همه موجودات، تعقیبات الهی‌اند که به‌صورت متصل به حق و به‌عنوان مظاهر حقیقت ظهوری ظاهر می‌شوند.

عقاب به‌مثابه ظهورات انسانی

عقاب، ظهورات متصل به وجود انسان‌اند که به‌عنوان نتایج اعمال او در دنیا و آخرت ظاهر می‌شوند. این مفهوم، بر مسئولیت انسان در قبال اعمالش تأکید دارد و نشان می‌دهد که هر عملی، مانند بذری است که در خاک وجود کاشته شده و میوه آن در قالب جزا یا عقاب برداشت می‌شود.

درنگ: عقاب، ظهورات متصل به وجود انسان است که نتایج اعمال او را در دنیا و آخرت نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش یکم

بخش یکم به تبیین رابطه دین، عادت و جزا در فص یعقوبیه پرداخت و با نقد دیدگاه ابن‌عربی، بر تمایز میان این مفاهیم تأکید کرد. دین، انقیاد به قوانین الهی است، در حالی که عادت، در معنای عرفی، به تکرار رفتارها اشاره دارد و جزا، نتیجه اعمال انسان است. ظهورات هستی و تعقیبات الهی، جلوه‌های فعل حق‌اند که به‌صورت متصل و نوظهور ظاهر می‌شوند. این تبیین، مانند نقشه‌ای است که مسیر معرفت را برای سالک روشن می‌سازد.

بخش دوم: نقد درهم‌آمیختن دین، عادت و جزا

نقد دیدگاه ابن‌عربی در یکی دانستن دین، عادت و جزا

ابن‌عربی در فص یعقوبیه، دین را با عادت و جزا یکی دانسته و آن‌ها را به‌عنوان حقیقتی واحد تلقی کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که دین، انقیاد به قوانین الهی است، جزا نتیجه اعمال انسان است، و عادت، مفهومی عرفی و متمایز از این دو است. این نقد، مانند جراحی دقیقی است که مفاهیم را از خلط و ابهام جدا می‌سازد و حقیقت هر یک را روشن می‌کند.

درنگ: دین، انقیاد به قوانین الهی است، جزا نتیجه اعمال است، و عادت، مفهومی عرفی و متمایز از این دو است.

تعریف دین از سه زاویه

استاد فرزانه قدس‌سره دین را از سه زاویه تعریف می‌کنند: نخست، انقیاد عبد به قوانین الهی؛ دوم، جزا به‌عنوان ظهورات تعقیباتی که بر اعمال انسان ظاهر می‌شود؛ و سوم، عادت به‌عنوان مفهومی عرفی که با تکرار مرتبط است. این تعریف، مانند سه شاخه از یک درخت معرفت است که هر یک به جنبه‌ای از حقیقت دین اشاره دارد.

درنگ: دین، انقیاد به قوانین الهی است؛ جزا، ظهورات تعقیباتی اعمال است؛ و عادت، مفهومی عرفی مرتبط با تکرار است.

تفاوت جزا و ثواب

جزا، نتیجه اعمال است که به همه، اعم از مؤمن و کافر، تعلق می‌گیرد، اما ثواب، پاداش ویژه مؤمنان است که به اعمال مرضیه اختصاص دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را مانند تفاوت میان میوه‌ای می‌دانند که به هر کس به تناسب کِشت او می‌رسد و گوهری ناب که تنها به مخلصان عطا می‌شود.

درنگ: جزا، نتیجه اعمال همه انسان‌هاست، اما ثواب، پاداش ویژه مؤمنان به اعمال مرضیه است.

مفهوم عادت در عرف و عرفان

در عرف، عادت به معنای تکرار و بازگشت به یک عمل است، مانند خوردن غذا یا خوابیدن روزانه. اما در عرفان، عادت به معنای تجدد بالاتصال است، یعنی ظهور مستمر و متصل به حق، بدون تکرار. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را مانند تفاوت میان نگاه ظاهری به امواج دریا و درک حقیقت جوشان آن می‌دانند.

درنگ: عادت در عرف، تکرار رفتار است، اما در عرفان، تجدد مستمر و متصل به حق است.

نفی تکرار در هستی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هیچ موجودی، حتی حق تعالی، نمی‌تواند یک فعل را دوبار انجام دهد، زیرا هر تجلی الهی منحصربه‌فرد است. تکرار در هستی وجود ندارد، و آنچه در عرف تکرار نامیده می‌شود، از غفلت انسان ناشی می‌شود. این دیدگاه، مانند نوری است که تاریکی‌های غفلت را می‌زداید و حقیقت نوظهور هستی را آشکار می‌سازد.

درنگ: در هستی، تکرار وجود ندارد و هر تجلی الهی، منحصربه‌فرد و نوظهور است.

نفی موجودات مماثل

هیچ موجودی مشابه موجود دیگر نیست و تشابه ظاهری، اعتباری و غیرحقیقی است. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را مانند آینه‌های بی‌شماری می‌دانند که هر یک جلوه‌ای متفاوت از نور واحد الهی را بازمی‌تابانند.

درنگ: هیچ موجودی مشابه دیگری نیست و تشابه ظاهری، اعتباری و غیرحقیقی است.

وحدت ذات و صفات الهی

خداوند در ذات، صفات و افعال خود یگانه است و هیچ دو موجود مشابهی خلق نشده و امکان خلق آن نیز وجود ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره این وحدت را مانند خورشیدی می‌دانند که نورش در همه جا یکسان است، اما در آینه‌های مختلف به اشکال گوناگون بازتاب می‌یابد.

درنگ: خداوند در ذات، صفات و افعال خود یگانه است و هیچ دو موجود مشابهی خلق نشده است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم به نقد درهم‌آمیختن دین، عادت و جزا در دیدگاه ابن‌عربی پرداخت و با تأکید بر تمایز این مفاهیم، حقیقت دین را به‌عنوان انقیاد به قوانین الهی، جزا را به‌عنوان نتیجه اعمال، و عادت را به‌عنوان مفهومی عرفی یا تجدد بالاتصال در عرفان تبیین کرد. نفی تکرار در هستی و وحدت ذات و صفات الهی، از دیگر نکات کلیدی این بخش بود که مانند چراغی، مسیر حقیقت را روشن می‌سازد.

بخش سوم: تفسیر آیات و روایات در تبیین عادت و جزا

تفسیر آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه ۱۵۶ سوره بقره، بر تفاوت میان مبدأ و مقصد در سلوک انسانی تأکید دارند:

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

ما از آنِ خدا هستیم و به‌سوی او بازمی‌گردیم.

این آیه، بازگشت به خدا را نه به معنای بازگشت به مبدأ اولیه، بلکه به سوی نعیم یا جهیم، به تناسب اعمال انسان، تبیین می‌کند. این تفسیر، مانند نقشه‌ای است که مقصد نهایی انسان را در پرتو اعمالش روشن می‌سازد.

درنگ: بازگشت به خدا، به معنای بازگشت به نعیم یا جهیم است، نه مبدأ اولیه، و به اعمال انسان بستگی دارد.

نفی بازگشت به مبدأ اولیه

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بازگشت انسان به خدا، به معنای تکرار مبدأ نیست، بلکه ظهوری جدید در قالب نعیم یا جهیم است. این دیدگاه، مانند جریانی است که از مبدأ الهی آغاز شده و در مقصدی نوظهور به پایان می‌رسد.

درنگ: بازگشت انسان، ظهوری جدید در نعیم یا جهیم است، نه تکرار مبدأ اولیه.

تجلیات مضل و هادی

همه تجلیات الهی، چه در نعیم و چه در جهیم، مظاهر فعل الهی‌اند و به‌عنوان تجلیات مضل (گمراه‌کننده) یا هادی (هدایت‌کننده) ظاهر می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مانند دو شاخه از یک درخت می‌دانند که هر یک به تناسب اعمال انسان، به مقصدی متفاوت منتهی می‌شود.

درنگ: تجلیات الهی، چه مضل و چه هادی، مظاهر فعل الهی‌اند و به تناسب اعمال انسان ظاهر می‌شوند.

نفی کهنگی در هستی

در هستی، هیچ‌چیز کهنه نیست و هر لحظه، تجلی جدیدی رخ می‌دهد. کهنگی، از غفلت انسان ناشی می‌شود و مؤمن، به دلیل صفا و جلا در دل، هیچ‌چیز را تکراری نمی‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را مانند جوشش چشمه‌ای زلال می‌دانند که هر لحظه، آبی تازه به ارمغان می‌آورد.

درنگ: کهنگی در هستی وجود ندارد و تکرار، از غفلت انسان ناشی می‌شود.

تفاوت مؤمن و غیرمؤمن در نگاه به هستی

مؤمن، به دلیل صفا و جلا در دل، زندگی را تکراری نمی‌بیند، در حالی که غیرمؤمن، به دلیل فقدان این صفا، همه‌چیز را تکراری می‌پندارد. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را مانند تفاوت میان آینه‌ای صیقلی و آینه‌ای غبارگرفته می‌دانند که یکی نور را به‌روشنی بازمی‌تاباند و دیگری در تاریکی غفلت باقی می‌ماند.

درنگ: مؤمن به دلیل صفا در دل، زندگی را نوظهور می‌بیند، اما غیرمؤمن به دلیل غفلت، آن را تکراری می‌پندارد.

آلودگی دل و تکرار زندگی

اگر انسان زندگی را تکراری ببیند، یا عملش آلوده است یا دلش فاقد صفا. این آلودگی، به اضطراب و پریشانی منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را مانند درختی می‌دانند که ریشه‌اش بیمار است و میوه‌ای تلخ به بار می‌آورد.

درنگ: آلودگی دل یا عمل، به تکراری دیدن زندگی و اضطراب منجر می‌شود.

آلودگی دل و انحراف در عمل

آلودگی دل می‌تواند به انحراف در اعمال منجر شود، مانند تبدیل نزدیکی به زنا. استاد فرزانه قدس‌سره این انحراف را مانند جریانی می‌دانند که از مسیر زلال خود منحرف شده و به مردابی تاریک فرومی‌ریزد.

درنگ: آلودگی دل، به انحراف در اعمال و تبدیل عمل مشروع به حرام منجر می‌شود.

اضطراب و پریشانی ناشی از فقدان صفا

اضطراب، پریشانی و مشکلات روانی، نتیجه فقدان جلا و صفا در دل است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تزکیه نفس، مانند آبی زلال، این آلودگی‌ها را می‌زداید و آرامش را به قلب بازمی‌گرداند.

درنگ: اضطراب و پریشانی، از فقدان صفا در دل ناشی شده و با تزکیه نفس برطرف می‌شود.

نقد روش‌های درمانی غیرمعنوی

استاد فرزانه قدس‌سره با نقد برخی روش‌های درمانی غیرعلمی یا خرافی، تأکید دارند که این روش‌ها به تشدید مشکلات روانی منجر می‌شوند. درمان حقیقی، در گرو معرفت الهی و تزکیه نفس است، مانند نوری که تاریکی‌های جهل را می‌زداید.

درنگ: روش‌های درمانی غیرمعنوی و خرافی، مشکلات روانی را تشدید می‌کنند و درمان حقیقی در معرفت و تزکیه نفس است.

مشکلات ناشی از فقدان معرفت

مشکلات روانی و معنوی، نتیجه فقدان معرفت الهی است. استاد فرزانه قدس‌سره معرفت را مانند کلیدی می‌دانند که قفل مشکلات وجودی را می‌گشاید و انسان را به سوی سعادت هدایت می‌کند.

درنگ: مشکلات روانی و معنوی، از فقدان معرفت الهی ناشی شده و با کسب معرفت برطرف می‌گردد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، به تبیین مفاهیم عادت و جزا پرداخت. تفسیر آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» بر بازگشت انسان به نعیم یا جهیم تأکید دارد، نه بازگشت به مبدأ اولیه. نفی تکرار و کهنگی در هستی، و نقش صفا و معرفت در درک حقیقت نوظهور عالم، از دیگر نکات کلیدی این بخش است. این تبیین، مانند پلی است که انسان را از تاریکی غفلت به روشنایی معرفت رهنمون می‌شود.

بخش چهارم: نقد اصطلاحات و تفاسیر فصوص الحکم

نقد استشهاد به شعر در فصوص الحکم

ابن‌عربی در فص یعقوبیه به شعری استناد کرده که دین را به معنای عادت به‌کار برده است. استاد فرزانه قدس‌سره این استعمال را مجازی دانسته و تأکید دارند که معنای حقیقی دین، انقیاد به قوانین الهی است. این نقد، مانند جداسازی گوهر از سنگ است که حقیقت را از استعارات مجازی جدا می‌سازد.

درنگ: استناد ابن‌عربی به شعر برای تبیین دین به معنای عادت، مجازی است و با معنای حقیقی دین متفاوت است.

نقد فقدان توجه به علم اشتقاق در تحلیل متون دینی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فقدان توجه به علم اشتقاق در تحلیل متون دینی، به خلط معانی و مشکلات در فهم منجر شده است. علم اشتقاق، مانند کلیدی است که ریشه‌های واژگان را می‌گشاید و معانی حقیقی را آشکار می‌سازد.

درنگ: فقدان توجه به علم اشتقاق، به خلط معانی در تحلیل متون دینی منجر شده است.

نقد تفسیر شارح از عادت

شارح فصوص الحکم، عادت را به حالتی تفسیر کرده که حال دیگری به دنبال آن می‌آید و جزای آن است. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نادرست دانسته و تأکید دارند که عادت در عرفان، تجدد بالاتصال است، نه تکرار حالات. این نقد، مانند پالایش آبی زلال از ناخالصی‌هاست.

درنگ: تفسیر شارح از عادت به‌عنوان حالتی که جزای حال دیگر است، نادرست بوده و عادت در عرفان، تجدد بالاتصال است.

نقد خلط مذکر و مؤنث در متن شارح

شارح در کاربرد «حال آخر» و «حال أخری»، دچار خلط شده و مذکر و مؤنث را به‌صورت غیرمنسجم به‌کار برده است. استاد فرزانه قدس‌سره این عدم انسجام را مانند خطایی در نگارش یک اثر هنری می‌دانند که زیبایی و دقت آن را مخدوش می‌سازد.

درنگ: خلط مذکر و مؤنث در متن شارح، به عدم انسجام زبانی و کاهش دقت در تحلیل منجر شده است.

نقد تفسیر ضمیر «لأنه»

شارح، ضمیر «لأنه» را به «شأن» نسبت داده، اما استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نادرست دانسته و تأکید دارند که ضمیر به دین اشاره دارد و معنای صحیح، انطباق دین با اقتضای حال عبد است. این نقد، مانند اصلاح مسیری است که از جاده حقیقت منحرف شده است.

درنگ: ضمیر «لأنه» به دین اشاره دارد، نه شأن، و معنای صحیح آن، انطباق دین با اقتضای حال عبد است.

نقد استشهاد شارح به شعر

استشهاد شارح به شعر برای تأیید معنای عادت در دین، به دلیل مجازی بودن استعمال، معتبر نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را مانند تکیه بر شاخه‌ای شکننده می‌دانند که نمی‌تواند وزن حقیقت را تحمل کند.

درنگ: استشهاد شارح به شعر برای تأیید معنای عادت در دین، به دلیل مجازی بودن، معتبر نیست.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم به نقد اصطلاحات و تفاسیر فصوص الحکم پرداخت و با تأکید بر ضرورت دقت در کاربرد واژگان و تحلیل ضمایر، اشکالات شارح در تفسیر عادت و استناد به شعر را روشن ساخت. استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر علم اشتقاق و تحلیل دقیق متون، راه را برای فهم صحیح مفاهیم عرفانی هموار کردند. این بخش، مانند چراغی است که مسیر تحلیل متون عرفانی را از ابهامات می‌رهاند.

بخش پنجم: تبیین فلسفی و عرفانی انسان و هستی

نفی تشابه حقیقی در موجودات

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تشابه میان موجودات، اعم از زمینی یا آسمانی، اعتباری و ظاهری است و در حقیقت، هر موجودی ممتاز و منحصربه‌فرد است. این دیدگاه، مانند آینه‌ای است که هر جزء عالم را به‌عنوان جلوه‌ای مستقل از نور الهی نشان می‌دهد.

درنگ: تشابه میان موجودات، اعتباری و ظاهری است و هر موجودی در حقیقت ممتاز و منحصربه‌فرد است.

تفسیر سخن بایزید بسطامی

سخن بایزید بسطامی که «تو هم خدایی» را استاد فرزانه قدس‌سره به معنای تمایز وجودی هر موجود و ظهور حق در آن تفسیر می‌کنند، نه به معنای الوهیت مخلوقات. این تفسیر، مانند کلیدی است که سوءتفاهمات در فهم وحدت وجود را می‌گشاید.

درنگ: سخن بایزید «تو هم خدایی» به معنای ظهور حق در موجودات است، نه الوهیت مخلوقات.

نقد تشابه ظاهری انسان‌ها

تشابه ظاهری انسان‌ها، مانند شباهت به خویشاوندان، اعتباری است و در حقیقت، هر انسانی ظهور مستقلی از فعل الهی است. استاد فرزانه قدس‌سره این نکته را مانند تفاوت میان سایه‌ها می‌دانند که هر یک جلوه‌ای خاص از نور حقیقت دارند.

درنگ: تشابه ظاهری انسان‌ها اعتباری است و هر فرد، ظهور مستقلی از فعل الهی است.

اقتضای ذات در ظهورات

دین، آنچه را که اقتضای ذات عبد و حال اوست، به او بازمی‌گرداند. این اقتضا، با اعیان ثابته و تجلیات الهی مرتبط است. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مانند آینه‌ای می‌دانند که حقیقت ذات انسان را در قالب ظهورات الهی بازمی‌تاباند.

درنگ: دین، با اقتضای ذات عبد و حال او، ظهورات مرتبط با اعیان ثابته را به او بازمی‌گرداند.

نقد خلط انسان و بشر

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان و بشر، دو مفهوم متمایزند و نمی‌توان آن‌ها را مترادف دانست. این تمایز، مانند تفاوت میان جوهر و صورت است که هر یک جایگاه خاص خود را در تحلیل عرفانی دارد.

درنگ: انسان و بشر، مفاهیم متمایزی هستند و خلط آن‌ها در تحلیل عرفانی نادرست است.

تجدد بالاتصال در عادت

عادت در عرفان، به معنای تجدد مستمر و متصل به حق است، نه تکرار عرفی. این تجدد، با ظهورات اعیان ثابته مرتبط است. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مانند جریانی مداوم از نور الهی می‌دانند که هر لحظه جلوه‌ای نو می‌آفریند.

درنگ: عادت در عرفان، تجدد مستمر و متصل به حق است، نه تکرار عرفی.

مثال زید و عمر در انسانیت

استاد فرزانه قدس‌سره با مثال زید و عمر، تأکید دارند که این دو در انسانیت مشترک‌اند، اما انسانیت، حقیقت واحدی است که متکثر نمی‌شود. تفاوت آن‌ها در شخصیت فردی است. این مثال، مانند دو شاخه از یک درخت است که هر یک هویت خاص خود را دارند، اما از ریشه‌ای واحد تغذیه می‌کنند.

درنگ: زید و عمر در انسانیت مشترک‌اند، اما تفاوت آن‌ها در شخصیت فردی و تشخص وجودی است.

نفی تکثر انسانیت

انسانیت، حقیقت واحدی است که متکثر نمی‌شود و تکثر، در افراد و صور ظاهری آنهاست. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را مانند گوهری ناب می‌دانند که در قالب‌های مختلف جلوه می‌کند، اما ذاتش یکسان باقی می‌ماند.

درنگ: انسانیت، حقیقت واحدی است و تکثر، در افراد و صور ظاهری آنهاست.

تشخصات و ظهورات موجودات

موجودات، به دلیل تشخصات و ظهورات متفاوت، از یکدیگر متمایزند. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را مانند نقش‌های متفاوتی می‌دانند که هر یک بر تار و پود هستی نگاشته شده‌اند.

درنگ: موجودات، به دلیل تشخصات و ظهورات متفاوت، از یکدیگر متمایزند.

نقد تشابه وزنی در عرف

تشابه وزنی، مانند یک کیلو گندم و یک کیلو آهن، اعتباری است و در حقیقت، هیچ‌چیز دقیقاً مساوی دیگری نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را مانند هشداری به کاسب می‌دانند که باید در معاملات، دقت و عدالت را رعایت کند.

درنگ: تشابه وزنی در عرف، اعتباری است و در حقیقت، هیچ‌چیز دقیقاً مساوی دیگری نیست.

دقت در معاملات کسبی

کاسب باید در معاملات، دقت کند و از اهمال در وزن و مقدار پرهیز نماید، زیرا هیچ‌چیز دقیقاً مساوی دیگری نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را مانند ترازویی عادل می‌دانند که حقیقت را در معاملات آشکار می‌سازد.

درنگ: کاسب باید در معاملات، دقت و عدالت را رعایت کند، زیرا هیچ‌چیز دقیقاً مساوی دیگری نیست.

نقد مثال ابن‌عربی در انسانیت

مثال ابن‌عربی در مورد انسانیت، به دلیل جعلی بودن مفهوم انسانیت، مورد نقد است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسانیت، مفهومی ذهنی است و حقیقت انسان، در خارج به تشخص موجود است. این نقد، مانند جداسازی سره از ناسره در تحلیل‌های فلسفی است.

درنگ: انسانیت، مفهومی ذهنی است و حقیقت انسان، در خارج به تشخص موجود است.

حقیقت انسان در فلسفه

حقیقت انسان، در خارج به تشخص موجود است و افراد، ظهورات این حقیقت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مانند نوری می‌دانند که در آینه‌های مختلف به اشکال گوناگون بازتاب می‌یابد.

درنگ: حقیقت انسان، به تشخص در خارج موجود است و افراد، ظهورات این حقیقت‌اند.

نقد مفهوم کلی در فلسفه

کلی، به معنای افراد موجود نیست، بلکه حقیقت آن، به‌صورت قوه در خارج موجود است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مانند ریشه‌ای می‌دانند که شاخه‌های متعدد از آن می‌روید، اما خود ریشه، یک حقیقت واحد است.

درنگ: کلی، به معنای افراد موجود نیست، بلکه حقیقت آن، به‌صورت قوه در خارج موجود است.

نفی مثل در عالم

در عالم، مثل حقیقی وجود ندارد و موجودات، تمثال و مثال یکدیگرند، نه مثل. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را مانند نقشی می‌دانند که هر جزء عالم، به‌گونه‌ای منحصربه‌فرد بر تار و پود هستی نگاشته شده است.

درنگ: در عالم، مثل حقیقی وجود ندارد و موجودات، تمثال و مثال یکدیگرند.

مؤمن به‌مثابه مثال حق

مؤمن، مثال حق است، نه مثل او. این مثالیت، در نسبت با دیگر مؤمنان و حق تعالی صادق است. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مانند آینه‌ای می‌دانند که نور حق را به‌گونه‌ای خاص بازمی‌تاباند.

درنگ: مؤمن، مثال حق است، نه مثل او، و این مثالیت در نسبت با حق و دیگر مؤمنان صادق است.

نقد مثل‌انگاری عرفی

در عرف، موجودات را مثل یکدیگر می‌دانند، اما این مثل‌انگاری غیرحقیقی است. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را مانند هشداری می‌دانند که از نگاه ظاهری به حقیقت عالم برحذر می‌دارد.

درنگ: مثل‌انگاری عرفی، غیرحقیقی است و موجودات، تمثال حق‌اند، نه مثل او.

تمثال به‌مثابه ظهور

تمثال، ظهور و نماد حق است، نه مثل او. این تمثال، در همه موجودات، از جمله انسان، صادق است. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مانند سایه‌ای می‌دانند که از نور حقیقت پدید آمده، اما خود نور نیست.

درنگ: تمثال، ظهور و نماد حق است و در همه موجودات صادق است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم به تبیین فلسفی و عرفانی انسان و هستی پرداخت و با تأکید بر نفی تشابه حقیقی، تمایز انسان و بشر، و مفهوم تمثال به‌عنوان ظهور حق، دیدگاه‌های ابن‌عربی را نقد کرد. استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر اصول فلسفی و عرفانی، حقیقت انسان را به‌عنوان ظهور متمایز الهی تبیین کردند. این بخش، مانند بذری است که در خاک معرفت کاشته شده و میوه حقیقت را به بار می‌آورد.

بخش ششم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

شرح فص یعقوبیه در درس‌گفتار جلسه ۵۱۰، با رویکردی علمی و انتقادی، به تبیین رابطه دین، عادت و جزا در چارچوب عرفان نظری پرداخت. دین، انقیاد به قوانین الهی است و با عادت عرفی، که به تکرار رفتارها اشاره دارد، و جزا، که نتیجه اعمال انسان است، متمایز است. ظهورات هستی، تعقیبات الهی‌اند که به‌صورت متصل به حق و به‌گونه‌ای نوظهور ظاهر می‌شوند. نفی تکرار و کهنگی در هستی، و تأکید بر صفا و معرفت در درک حقیقت نوظهور عالم، از دیگر نکات کلیدی این شرح است. آیات قرآن کریم، مانند آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»، بر بازگشت انسان به نعیم یا جهیم به تناسب اعمالش دلالت دارند. نقدهای ارائه‌شده بر دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحانش، بر ضرورت دقت در تحلیل اصطلاحات و تفکیک مفاهیم عرفانی و عرفی تأکید دارند. این تحلیل، مانند چراغی است که مسیر معرفت را روشن می‌سازد و انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بارالها، بر محمد و آل محمد درود فرست.

با نظارت صادق خادمی