در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 517

متن درس






تبیین عرفانی رابطه امر، اراده و تکلیف در فص یعقوبیه از فصوص الحکم

تبیین عرفانی رابطه امر، اراده و تکلیف در فص یعقوبیه از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۱۷)

مقدمه: درآمدی بر فص یعقوبیه و رابطه امر، اراده و تکلیف

فص یعقوبیه از فصوص الحکم ابن‌عربی، چون گوهری درخشان در گنجینه عرفان نظری، به کاوش در مفاهیم عمیق امر، اراده و تکلیف الهی می‌پردازد. این فص، با محوریت پیوند میان اراده تشریعی و تکوینی حق، انقیاد انسان به احکام الهی و نقش اختیار در نظام تکلیف، سالک را به تأمل در حقیقت وجود و مسئولیت انسانی دعوت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، در درس‌گفتار جلسه ۵۱۷ (مورخ ۷/۲/۱۳۸۱)، با نگاهی نقادانه و عمیق، به تحلیل این فص پرداخته و با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان او را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند. این نوشتار، با بازآفرینی محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های ارائه‌شده، مفاهیم عرفانی را در ساختاری نظام‌مند، علمی و با زبانی فصیح و آکادمیک عرضه می‌دارد. متن پیش‌رو، چون آیینه‌ای صاف، حقیقت امر، اراده و تکلیف را در مراتب وجود بازمی‌تاباند و با بهره‌گیری از تمثیلات ادبی و پیوندهای معنایی، راهگشای مخاطبان متخصص در مسیر معرفت الهی است.

بخش یکم: نقد متنی و ضرورت تصحیح نسخه‌های فصوص الحکم

اشکالات نسخه‌های متنی و خلط با شروح

یکی از چالش‌های اساسی در مطالعه فصوص الحکم، خلط متن اصلی ابن‌عربی با شروح شارحان است که به تحریف معانی و سوء‌فهم‌های عرفانی منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این اشکالات را چون غباری بر آیینه حقیقت می‌دانند که مانع از ادراک صحیح مفاهیم عرفانی می‌شود. تصحیح نسخه‌های متنی، ضرورتی بنیادین است تا متن اصلی از اضافات و تفاسیر نادرست پالایش یابد.

درنگ: خلط متن اصلی فصوص الحکم با شروح شارحان، به تحریف معانی منجر شده و تصحیح نسخه‌ها برای ادراک صحیح مفاهیم عرفانی ضروری است.

مثال خلط متنی: عبارت «فَأَرَادَ فَوَقَعَ»

استاد فرزانه قدس‌سره، به نمونه‌ای مشخص از خلط متنی اشاره می‌کنند: عبارت «فَأَرَادَ فَوَقَعَ» (خداوند اراده کرد و آن واقع شد) در متن اصلی ابن‌عربی، با اضافات شارح، مانند «بواسطة العبد المأمور» (به واسطه بنده مأمور)، مخلوط شده است. این اضافات، که به اشتباه در متن اصلی درج شده‌اند، حقیقت اراده و وقوع امر الهی را مخدوش می‌سازند. تصحیح این عبارت، چون پالایش آبی زلال از ناخالصی‌هاست که حقیقت را آشکار می‌کند.

درنگ: عبارت «فَأَرَادَ فَوَقَعَ» در متن اصلی، بدون اضافات شارح، به اراده الهی و وقوع امر اشاره دارد و خلط آن با شروح، حقیقت را مخدوش می‌سازد.

جمع‌بندی بخش یکم

اشکالات نسخه‌های متنی فصوص الحکم، چون سایه‌ای بر حقیقت معانی عرفانی، نیازمند تصحیح دقیق و علمی است. خلط متن اصلی با شروح، به سوء‌فهم‌های عمیق منجر شده و پالایش این متون، چون زدودن غبار از آیینه، حقیقت را نمایان می‌سازد. این بخش، بر ضرورت نقد نسخه‌شناسی و حفظ اصالت متن تأکید دارد تا سالک در مسیر معرفت، از گمراهی مصون بماند.

بخش دوم: رابطه امر و اراده الهی

امر و اراده: تمایز تشریعی و تکوینی

رابطه امر و اراده الهی، یکی از محورهای اصلی فص یعقوبیه است که به تمایز میان اراده تشریعی (امر و نهی الهی) و اراده تکوینی (وقوع امور در نظام وجود) می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره، این رابطه را چون رشته‌ای می‌دانند که حق و خلق را در نظام تکلیف به هم پیوند می‌دهد. اراده تشریعی، انسان را به انقیاد به احکام دعوت می‌کند، در حالی که اراده تکوینی، وقوع امور را در چارچوب حکمت الهی تضمین می‌نماید.

درنگ: امر الهی، در ساحت تشریعی، به انقیاد انسان به احکام دعوت می‌کند، و اراده تکوینی، وقوع امور را در نظام حکمت الهی تضمین می‌نماید.

نقد دیدگاه شارح: تناقض در امر و اراده

شارح فص یعقوبیه، با طرح این ادعا که خداوند گاه برخلاف اراده‌اش امر می‌کند، به تناقضی عقلانی و دینی گرفتار شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این دیدگاه را چون بنایی سست می‌دانند که بر پایه جبرگرایی استوار شده و با حکمت الهی ناسازگار است. امر الهی، همواره با اراده تشریعی هماهنگ است و فرض تناقض میان این دو، باطل و بی‌مبناست.

درنگ: ادعای شارح مبنی بر امر الهی برخلاف اراده، باطل و مبتنی بر جبرگرایی است که با حکمت الهی ناسازگار است.

نفی امر به محال

امر به محال، از حکیم قبیح است. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه نورانی لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا («خداوند هیچ‌کس را جز به قدر توانش تکلیف نمی‌کند»)، تأکید می‌کنند که خداوند تنها به آنچه در توان انسان است، امر می‌نماید. این اصل، چون مشعلی است که تاریکی جبرگرایی را می‌زداید و عدالت الهی را آشکار می‌سازد.

درنگ: امر به محال، از حکمت الهی به دور است و خداوند تنها به آنچه در توان انسان است، تکلیف می‌فرماید.

جمع‌بندی بخش دوم

رابطه امر و اراده الهی، چون پلی است که انسان را به سوی انقیاد به احکام الهی هدایت می‌کند. تمایز میان اراده تشریعی و تکوینی، حقیقت نظام تکلیف را روشن می‌سازد، و نقد دیدگاه‌های جبرگرایانه شارح، بر حکمت و عدالت الهی تأکید دارد. این بخش، با استناد به آیات قرآن کریم، سالک را به ادراک هماهنگی میان امر و اراده الهی دعوت می‌کند.

بخش سوم: تکلیف و توان انسانی

اصل تناسب تکلیف با توان انسان

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا («خداوند هیچ‌کس را جز به قدر توانش تکلیف نمی‌کند»)، تأکید می‌کنند که تکالیف الهی، دون وسع انسان و در چارچوب توان اوست. این اصل، چون گواهی بر رحمت الهی، انسان را از بیگاری معاف می‌سازد و تکلیف را با عدالت و حکمت پیوند می‌دهد.

درنگ: تکالیف الهی، دون وسع انسان و متناسب با توان اوست که رحمت و عدالت الهی را آشکار می‌سازد.

تمایز وسع و استعداد

وسع، به معنای توان قريب به فعليت است که تکلیف الهی بر آن استوار است، در حالی که استعداد، ظرفیت‌های بالقوه انسان را در بر می‌گیرد که بسیار فراتر از تکالیف است. استاد فرزانه قدس‌سره، این تمایز را چون خط‌کشی می‌دانند که مرز میان تکلیف و ظرفیت‌های وجودی انسان را روشن می‌سازد.

درنگ: وسع، توان قريب به فعليت است که تکلیف بر آن استوار است، و استعداد، ظرفیت‌های بالقوه انسان را در بر می‌گیرد.

استعداد انسان برای عصمت

انسان، به گواهی دعای «خدایا مرا در هر خیر که پیامبر و آل او را در آن وارد کردی، وارد کن و از هر شر که پیامبر و آل او را از آن خارج کردی، خارج کن»، استعداد رسیدن به مقام عصمت را دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، این ظرفیت را چون دریچه‌ای به سوی کمال معنوی می‌دانند که انسان را به شباهت با اولیای الهی رهنمون می‌سازد.

درنگ: انسان، استعداد رسیدن به مقام عصمت را دارد که او را به کمال معنوی و شباهت با اولیای الهی رهنمون می‌سازد.

محدودیت استفاده از وسع

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به دانش روان‌شناسی، تأکید می‌کنند که انسان تنها حدود هشت درصد از وسع خود را به کار می‌گیرد و موانع محیطی و روانی، چون سنگ‌هایی بر پای او، مانع بهره‌برداری کامل از توانش می‌شوند. این محدودیت، مانند کبوتری است که بال‌هایش به بند اسارت کشیده شده است.

درنگ: انسان تنها حدود هشت درصد از وسع خود را به کار می‌گیرد و موانع محیطی و روانی، مانع بهره‌برداری کامل از توان او می‌شوند.

تأثیر شرایط بر وسع انسان

وسع انسان در شرایط عادی محدود است، اما در موقعیت‌های بحرانی، چون گوهری نهان، شکوفا می‌شود و توان او به‌گونه‌ای چشمگیر افزایش می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره، این انعطاف‌پذیری را چون فنری می‌دانند که در فشار، قوت خود را آشکار می‌سازد.

درنگ: وسع انسان در شرایط بحرانی، به‌گونه‌ای چشمگیر افزایش می‌یابد و انعطاف‌پذیری توان او را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

تکلیف الهی، چون میوه‌ای است که در چارچوب وسع انسان می‌روید و با استعدادهای بالقوه او هماهنگ است. تمایز وسع و استعداد، نقش عدالت الهی در تناسب تکلیف را روشن می‌سازد، و استعداد انسان برای عصمت، افق‌های کمال معنوی را می‌گشاید. محدودیت‌های محیطی و روانی، مانع بهره‌برداری کامل از وسع است، اما شرایط بحرانی، توان نهان انسان را آشکار می‌کند.

بخش چهارم: اختیار و نفی جبر در نظام تکلیف

آزادی انسان در برابر تکالیف

استاد فرزانه قدس‌سره، تأکید می‌کنند که خداوند انسان را در برابر اوامر و نواهی آزاد آفریده و تخلف از تکلیف، نتیجه اختیار اوست، نه جبر الهی. این آزادی، چون بال‌هایی است که انسان را در مسیر انتخاب و مسئولیت‌پذیری به پرواز درمی‌آورد.

درنگ: خداوند انسان را در برابر اوامر و نواهی آزاد آفریده و تخلف از تکلیف، نتیجه اختیار اوست، نه جبر الهی.

نفی جبر علّی در تکالیف

تخلف انسان از تکلیف، اقتضای آزادی و اراده اوست و جبر علّی در نظام تکلیف راه ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره، این اصل را چون مشعلی می‌دانند که تاریکی جبرگرایی را می‌زداید و مسئولیت‌پذیری انسان را آشکار می‌سازد.

درنگ: تخلف از تکلیف، نتیجه اختیار انسان است و جبر علّی در نظام تکلیف الهی جایگاهی ندارد.

افعال اکراهی و اجباری

افعال اکراهی و اجباری، هرچند با اراده انسان انجام می‌شوند، از دایره مسئولیت او خارج‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به روایت «مستکَره علیه مرفوع» (آنچه تحت اکراه انجام شود، از انسان رفع شده است)، تأکید می‌کنند که خداوند این افعال را از حساب انسان خارج می‌سازد.

درنگ: افعال اکراهی و اجباری، از دایره مسئولیت انسان خارج‌اند و خداوند آنها را از حساب او رفع می‌کند.

امتنان الهی در تکالیف

خداوند با وضع تکالیف دون وسع، به انسان امتنان کرده و او را از بیگاری معاف نموده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این امتنان را چون جریانی زلال می‌دانند که سعادت انسان را در دنیا و آخرت تضمین می‌کند.

درنگ: خداوند با تکالیف دون وسع، به انسان امتنان کرده و او را از بیگاری معاف نموده است.

جمع‌بندی بخش چهارم

نظام تکلیف الهی، چون بستری است که آزادی و مسئولیت‌پذیری انسان را در خود پرورانده و جبرگرایی را نفی می‌کند. افعال اکراهی و اجباری، از دایره مسئولیت خارج‌اند، و امتنان الهی، تکالیف را با رحمت و حکمت پیوند می‌دهد. این بخش، بر نقش اختیار در نظام تکلیف و عدالت الهی تأکید دارد.

بخش پنجم: نقد دیدگاه‌های شارح و ابن‌عربی

نقد سؤال شارح درباره فایده امر برخلاف اراده

شارح فص یعقوبیه، با طرح این سؤال که چرا خداوند برخلاف اراده‌اش امر می‌کند، به فرضی غیرعقلانی گرفتار شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این سؤال را چون بنایی بی‌اساس می‌دانند که با حکمت الهی ناسازگار است، زیرا تکلیف الهی همواره در توان انسان است.

درنگ: سؤال شارح درباره امر برخلاف اراده، بی‌مبنا و ناسازگار با حکمت الهی است، زیرا تکلیف همواره در توان انسان است.

نقد پاسخ شارح به درخواست‌های غیرممکن

شارح مدعی است که خداوند به درخواست‌های غیرممکن انسان پاسخ داده و تکلیف می‌کند، که این دیدگاه فاقد مبنای عقلی و دینی است. استاد فرزانه قدس‌سره، این ادعا را چون خیالی باطل می‌دانند که عدالت الهی را زیر سؤال می‌برد.

درنگ: ادعای شارح مبنی بر پاسخ الهی به درخواست‌های غیرممکن، باطل و ناسازگار با عدالت الهی است.

نقد تأثیر رسوبات کلامی در عرفان

دیدگاه‌های شارح، متأثر از رسوبات کلامی است که با عرفان ناب ناسازگار بوده و به سوء‌فهم‌های عمیق منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این رسوبات را چون غباری می‌دانند که بر آیینه عرفان نشسته و حقیقت را مخدوش می‌سازد.

درنگ: رسوبات کلامی در دیدگاه‌های شارح، با عرفان ناب ناسازگار است و به سوء‌فهم‌های عرفانی منجر می‌شود.

نقد اراده ضد مأموربه

ادعای شارح که خداوند ضد مأموربه را اراده می‌کند، فاقد مبنای عقلی و دینی است و به جبرگرایی منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، این دیدگاه را چون بنایی سست می‌دانند که با عدالت و حکمت الهی ناسازگار است.

درنگ: ادعای اراده ضد مأموربه، باطل و مبتنی بر جبرگرایی است که با حکمت و عدالت الهی ناسازگار است.

جمع‌بندی بخش پنجم

نقد دیدگاه‌های شارح و ابن‌عربی، چون مشعلی است که تاریکی سوء‌فهم‌های کلامی و جبرگرایانه را می‌زداید. ادعاهای بی‌مبنا درباره امر برخلاف اراده، پاسخ به درخواست‌های غیرممکن و اراده ضد مأموربه، با حکمت و عدالت الهی ناسازگارند. این بخش، بر ضرورت انطباق تفاسیر با نصوص دینی و عقل تأکید دارد.

بخش ششم: شیبتنی هود و تحلیل آیه استقامت

نقد ادعای ابن‌عربی درباره شیبتنی هود

ابن‌عربی ادعا کرده که سوره هود و اخوات آن، پیامبر (ص) را پیر کرده است، اما استاد فرزانه قدس‌سره، این ادعا را فاقد سند و نادرست می‌دانند. سوره هود، اخواتی ندارد و ویژگی منحصربه‌فرد آن، در آیه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ («پس چنان‌که فرمان یافته‌ای، استقامت کن و هر که با تو توبه کرد») نهفته است.

درنگ: ادعای ابن‌عربی مبنی بر شیبتنی سوره هود و اخوات آن، فاقد سند است و سوره هود به دلیل آیه استقامت، ویژگی منحصربه‌فردی دارد.

تفرد آیه «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ»

عبارت «وَمَنْ تَابَ مَعَكَ» تنها در سوره هود آمده و در هیچ سوره دیگری تکرار نشده است. استاد فرزانه قدس‌سره، این تفرد را چون گوهری یگانه می‌دانند که بار سنگین مسئولیت هدایت دیگران را بر دوش پیامبر (ص) نهاده و عامل شیبتنی اوست.

درنگ: عبارت «وَمَنْ تَابَ مَعَكَ» در سوره هود، یگانه است و بار مسئولیت هدایت دیگران را عامل شیبتنی پیامبر (ص) می‌سازد.

نقد نسبت شیبتنی به «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ»

ابن‌عربی، شیبتنی پیامبر (ص) را به «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ» نسبت داده، اما استاد فرزانه قدس‌سره، این نسبت را نادرست می‌دانند. این آیه در سوره شوری (آیه ۱۵) نیز آمده، اما به دلیل همراهی با وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ («و از هوس‌هایشان پیروی نکن»)، بار سنگینی بر پیامبر (ص) تحمیل نکرده است. عامل اصلی شیبتنی، «وَمَنْ تَابَ مَعَكَ» است که مسئولیت هدایت دیگران را بر دوش او نهاده است.

درنگ: شیبتنی پیامبر (ص) نه به «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ»، بلکه به «وَمَنْ تَابَ مَعَكَ» مربوط است که بار هدایت دیگران را بر او تحمیل کرده است.

بار سنگین هدایت دیگران

مسئولیت هدایت افرادی که توانایی همراهی با پیامبر (ص) را ندارند، مانند پیران و بیماران، عامل اصلی شیبتنی سوره هود است. استاد فرزانه قدس‌سره، این مسئولیت را چون بار گرانی می‌دانند که پیامبر (ص) را در مسیر رسالت به چالش کشیده است.

درنگ: بار سنگین هدایت افرادی که توانایی همراهی ندارند، عامل اصلی شیبتنی پیامبر (ص) در سوره هود است.

جمع‌بندی بخش ششم

سوره هود، با آیه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ، چون گوهری یگانه، بار سنگین مسئولیت هدایت دیگران را بر دوش پیامبر (ص) نهاده است. نقد ادعاهای بی‌مبنای ابن‌عربی درباره اخوات سوره هود و نسبت شیبتنی به «فَاسْتَقِمْ»، بر ضرورت دقت در تحلیل متون قرآنی تأکید دارد. این بخش، حقیقت رسالت نبوی را در مواجهه با چالش‌های هدایت امت آشکار می‌سازد.

بخش هفتم: استعداد انسان و تسخیر الهی

تفسیر آیه تسخیر

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ («آنچه در آسمان‌ها و زمین است، برای شما رام کرده است»)، تأکید می‌کنند که خداوند خود را در اختیار انسان قرار داده است. این تسخیر، چون دری گشوده به سوی حقیقت الهی، انسان را به مقام خلیفه‌الله رهنمون می‌سازد.

درنگ: آیه تسخیر، به رام شدن حقیقت الهی برای انسان اشاره دارد که او را به مقام خلیفه‌الله رهنمون می‌سازد.

نقد تفاسیر مادی از آیه تسخیر

تفسیر آیه تسخیر به معنای تسخیر مادی آسمان و زمین، نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره، این تفسیر را چون پرده‌ای سطحی می‌دانند که حقیقت عمیق الهی را پنهان می‌سازد. مراد از تسخیر، ظهور حقیقت الهی در همه موجودات است.

درنگ: تفسیر مادی آیه تسخیر نادرست است و مراد، تسخیر حقیقت الهی در همه موجودات است.

تفسیر آیه «دَنَى فَتَدَلَّى»

آیه دَنَى فَتَدَلَّى وَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى («پس نزدیک شد و آویخت و به‌قدر دو کمان یا نزدیک‌تر بود»)، به قرب نبوی و امکان صعود معنوی انسان اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، این آیه را چون نردبانی می‌دانند که انسان را به سوی مقامات عالی معنوی هدایت می‌کند.

درنگ: آیه «دَنَى فَتَدَلَّى» به قرب نبوی و ظرفیت انسان برای صعود معنوی اشاره دارد.

نفی محدودیت استعداد انسان

هیچ‌چیز خارج از استعداد انسان نیست، حتی عصمت و کمالات الهی. استاد فرزانه قدس‌سره، این ظرفیت را چون دری بی‌کران می‌دانند که انسان را به سوی کمال مطلق رهنمون می‌سازد، اما غفلت و موانع محیطی، چون زنجیرهایی، او را محدود می‌کنند.

درنگ: استعداد انسان بی‌کران است و حتی عصمت و کمالات الهی در دایره ظرفیت او قرار دارند.

جمع‌بندی بخش هفتم

آیه تسخیر، چون آیینه‌ای است که حقیقت خلیفه‌اللهی انسان را بازمی‌تاباند، و تفسیر مادی آن، این حقیقت را مخدوش می‌سازد. آیه «دَنَى فَتَدَلَّى»، افق‌های قرب نبوی و صعود معنوی انسان را می‌گشاید، و استعداد بی‌کران انسان، او را به سوی کمالات الهی هدایت می‌کند. این بخش، بر ظرفیت‌های عظیم انسان و نقش معرفت در شکوفایی آن تأکید دارد.

بخش هشتم: تکلیف به‌عنوان اقتضای وجود انسان

تکلیف و مسئولیت‌پذیری انسان

تکلیف، اقتضای وجود انسان است، زیرا عقل و اراده او را مسئولیت‌پذیر ساخته است. استاد فرزانه قدس‌سره، تکلیف را چون بذری می‌دانند که در خاک عقل و اراده انسان کاشته شده و میوه مسئولیت‌پذیری را به بار می‌آورد.

درنگ: تکلیف، اقتضای وجود انسان است که بر اساس عقل و اراده، او را به مسئولیت‌پذیری رهنمون می‌سازد.

نفی مغایرت تکلیف با استعداد

تکالیف الهی، نه تنها مغایر با استعداد انسان نیستند، بلکه دون استعداد او و بسیار کمتر از ظرفیت‌های اوست. استاد فرزانه قدس‌سره، این اصل را چون جریانی زلال می‌دانند که رحمت الهی را در تسهیل تکالیف آشکار می‌سازد.

درنگ: تکالیف الهی، دون استعداد انسان و متناسب با ظرفیت‌های اوست که رحمت الهی را آشکار می‌سازد.

کیفیت در تکلیف بر کمیت مقدم است

خداوند در تکالیف، به کیفیت عمل اهمیت می‌دهد، نه کمیت آن. استاد فرزانه قدس‌سره، این اصل را چون گوهری می‌دانند که هدف تکالیف را در ارتقای معنوی انسان متبلور می‌سازد.

درنگ: در تکالیف الهی، کیفیت عمل بر کمیت مقدم است و هدف، ارتقای معنوی انسان است.

طلب انسان از خداوند

انسان، بر اساس استعداد خاص خود، از خداوند طلب می‌کند، اما خداوند او را به چیزی که در استعدادش نیست، مکلف نمی‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، این تناسب را چون ترازویی می‌دانند که عدالت الهی را در نظام تکلیف متجلی می‌سازد.

درنگ: خداوند انسان را به چیزی که در استعدادش نیست، مکلف نمی‌کند و طلب انسان با استعداد او متناسب است.

جمع‌بندی بخش هشتم

تکلیف، چون بذری است که در خاک عقل و اراده انسان کاشته شده و مسئولیت‌پذیری را به بار می‌آورد. تکالیف الهی، دون استعداد انسان و با کیفیت عمل پیوند خورده‌اند. این بخش، بر تناسب تکلیف با استعداد و هدف سعادت‌بخش آن تأکید دارد.

بخش نهم: نقد ادعاهای کاذب و نقش موانع الهی

نقد ادعاهای کاذب الوهیت

ادعاهای کاذب عصمت، نبوت و الوهیت، نتیجه غفلت و طمع انسان است. استاد فرزانه قدس‌سره، تأکید می‌کنند که خداوند با موانعی مانند شیطان و جنس مخالف، این طمع را کنترل کرده تا انسان در مسیر تعادل باقی بماند.

درنگ: خداوند با موانعی مانند شیطان و جنس مخالف، ادعاهای کاذب انسان را کنترل کرده تا او در مسیر تعادل باقی بماند.

نقد زمین‌گیر شدن امت اسلامی

زمین‌گیر شدن امت اسلامی، نتیجه فقدان معرفت و افکار نادرست است، نه ذات انسان یا دین. استاد فرزانه قدس‌سره، این نقص را چون تاریکی می‌دانند که با مشعل معرفت می‌توان آن را زدود.

درنگ: زمین‌گیر شدن امت اسلامی، نتیجه فقدان معرفت و افکار نادرست است که با معرفت دینی قابل رفع است.

جمع‌بندی بخش نهم

ادعاهای کاذب الوهیت و زمین‌گیر شدن امت اسلامی، چون سایه‌هایی هستند که با نور معرفت زایل می‌شوند. موانع الهی، انسان را در مسیر تعادل نگه می‌دارند، و فقدان معرفت، مانع اصلی پیشرفت معنوی و اجتماعی است. این بخش، بر ضرورت معرفت و اصلاح باورهای نادرست تأکید دارد.

نتیجه‌گیری کلی

فص یعقوبیه از فصوص الحکم، چون دریچه‌ای به سوی حقیقت امر، اراده و تکلیف الهی، سالک را به تأمل در پیوند میان عقل، اراده و مسئولیت دعوت می‌کند. تصحیح نسخه‌های متنی، چون پالایش آیینه حقیقت، ضرورت ادراک صحیح مفاهیم عرفانی را آشکار می‌سازد. رابطه امر و اراده الهی، با نفی جبر و تأکید بر اختیار، نظام تکلیف را در چارچوب حکمت و عدالت الهی قرار می‌دهد. تکالیف الهی، دون وسع انسان و با کیفیت عمل پیوند خورده‌اند، و استعداد بی‌کران انسان، او را به سوی عصمت و کمالات الهی رهنمون می‌سازد. نقد دیدگاه‌های نادرست شارح و ابن‌عربی، بر ضرورت انطباق با نصوص دینی و عقل تأکید دارد، و تحلیل شیبتنی سوره هود، بار سنگین رسالت نبوی را در هدایت امت آشکار می‌کند. آیه تسخیر و قرب نبوی، افق‌های خلیفه‌اللهی و صعود معنوی انسان را می‌گشایند، و معرفت، چون مشعلی، راه را از گمراهی مصون می‌دارد. این نوشتار، با دعای «خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد»، به توسل به اهل‌بیت (ع) التزام دارد و سالک را به سوی حقیقت وجودی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی