متن درس
شَيْبوبَت پیامبر و مسئولیت هدایت: بازخوانی فص نواری از فصوص الحکم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۵۱۸)
مقدمه: فصوص الحکم و چالشهای عرفانی در فص نواری
کتاب شریف فصوص الحکم، اثر جاودانه محیالدین ابنعربی، بهسان دریایی ژرف در عرفان نظری است که با کاوش در رابطه میان حقتعالی و ممکنات، به تبیین حقایق وجودی میپردازد. فص نواری، یکی از فصول این اثر گرانقدر، به تحلیل حدیث شریف «شَيَّبَتْنِي هُودٌ وَأَخَوَاتُهَا» و ارتباط آن با آیه شریفه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ («پس چنانکه مأمور شدهای استقامت کن»، سوره هود، آیه ۱۱۲) اختصاص دارد. این فص، با نگاهی عمیق به مفاهیم عرفانی چون علم الهی، مسئولیت پیامبر(ص)، و نسبت میان امر و اراده الهی، چالشهای عرفانی را در بستری از آیات قرآن کریم بررسی میکند. درسگفتار حاضر، برگرفته از سخنان استاد فرزانه قدسسره در جلسه ۵۱۸، با رویکردی نقادانه و عالمانه، این مفاهیم را بازخوانی کرده و با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، به تحلیل دقیق آنها میپردازد. این نوشتار، با ساختاری منظم و زبانی فاخر، تمامی نکات درسگفتار را با توضیحات تکمیلی و تمثیلات ادبی بازنویسی کرده تا متنی جامع و علمی برای مخاطبان فرهیخته ارائه دهد.
بخش نخست: شَيْبوبَت پیامبر و آیه استقامت
حدیث شَيْبوبَت و بار مسئولیت پیامبر
حدیث شریف «شَيَّبَتْنِي هُودٌ وَأَخَوَاتُهَا»، که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده، به سنگینی مسئولیت الهی اشاره دارد که در سوره هود و سورههای مشابه (اخوات) متجلی شده است. آیه شریفه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ («پس چنانکه مأمور شدهای استقامت کن»، سوره هود، آیه ۱۱۲) محور این حدیث است و بر وظیفه خطیر پیامبر(ص) در استقامت بر امر الهی تأکید دارد. این آیه، چون ستونی استوار، مسئولیت پیامبر را در هدایت امت و تحمل بار سنگین نبوت نشان میدهد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به این حدیث، تأکید دارند که شَيْبوبَت پیامبر نه از نادانی، بلکه از سنگینی این مسئولیت ناشی شده است.
درنگ: حدیث «شَيَّبَتْنِي هُودٌ وَأَخَوَاتُهَا» بر سنگینی مسئولیت پیامبر در اجرای امر الهی تأکید دارد، نه بر نادانی از اراده حق.
تمایز سوره هود از دیگر سورهها
سوره هود، به دلیل وجود عبارت وَمَنْ تَابَ مَعَكَ («و هرکس که با تو توبه کرد»، سوره هود، آیه ۱۱۲)، از دیگر سورههای قرآن کریم متمایز است. این عبارت، بار مسئولیت پیامبر را در هدایت امت دوچندان میکند، زیرا نهتنها خود باید استقامت ورزد، بلکه باید امت را نیز به توبه و هدایت رهنمون سازد. این ویژگی، سوره هود را از سورههایی چون شورى، که با عبارت فَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ («پس از هوسهایشان پیروی نکن»، سوره شورى، آیه ۱۵) بار مسئولیت را سبکتر میکنند، جدا میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تمایز، شَيْبوبَت سوره هود را به مسئولیت هدایت امت پیوند میزند.
درنگ: عبارت وَمَنْ تَابَ مَعَكَ در سوره هود، بار مسئولیت پیامبر را در هدایت امت سنگینتر میکند و این سوره را از دیگر سورهها متمایز میسازد.
نقد دیدگاه ابنعربی درباره نادانی پیامبر
ابنعربی در تفسیر حدیث شَيْبوبَت، معتقد است که پیامبر(ص) نمیدانست امر الهی (كَمَا أُمِرْتَ) با اراده حق تطابق دارد یا خیر، و این نادانی، عامل پیری ایشان بوده است. این دیدگاه، چون ابری تیره، با اعتقاد شیعه به علم جامع پیامبر(ص) به ما کان و ما یکون و ما هو کائن (آنچه بوده، آنچه خواهد بود، و آنچه هست) ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی عالمانه، تأکید دارند که پیامبر(ص) عالم به مغیبات بوده و شَيْبوبَت ایشان نه از نادانی، بلکه از سنگینی بار هدایت ناشی شده است. این نقد، مانند نسیمی روشنگر، غبار ابهام را از این تفسیر میزداید.
درنگ: نسبت دادن شَيْبوبَت پیامبر به نادانی از اراده الهی، با علم جامع و عصمت ایشان در فرهنگ شیعه ناسازگار است.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با بررسی حدیث «شَيَّبَتْنِي هُودٌ وَأَخَوَاتُهَا» و آیه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ، نشان داد که شَيْبوبَت پیامبر(ص) ریشه در سنگینی مسئولیت هدایت دارد. تمایز سوره هود به دلیل عبارت وَمَنْ تَابَ مَعَكَ، این سوره را بهعنوان محوری برای مسئولیت مضاعف پیامبر برجسته میکند. نقد دیدگاه ابنعربی مبنی بر نادانی پیامبر، بر جایگاه والای ایشان در فرهنگ شیعه تأکید دارد و عرفان را به سوی معرفت اصیل هدایت میکند.
بخش دوم: اخوات سوره هود و هول قیامت
سورههای اخوات و محتوای آنها
حدیث «شَيَّبَتْنِي هُودٌ وَأَخَوَاتُهَا» به سورههای دیگری چون واقعه، مرسلات، و عم یتساءلون اشاره دارد که در روایات بحارالانوار (جلد ۱۶، ص ۱۲۲ و جلد ۱۷، ص ۵۲) از ابنعباس نقل شده است: «هیچ آیهای بر پیامبر(ص) سنگینتر از وَمَنْ تَابَ مَعَكَ نازل نشد، لذا فرمود: سوره هود، واقعه، مرسلات، و عم یتساءلون مرا پیر کردند.» این سورهها، به دلیل محتوای سنگین خود، بهویژه هول قیامت، پیامبر را متأثر کردهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که شَيْبوبَت این سورهها، برخلاف سوره هود، به هول قیامت مربوط است، نه به امر استقامت.
درنگ: شَيْبوبَت سورههای واقعه، مرسلات، و عم یتساءلون به هول قیامت مربوط است، نه به امر استقامت یا نادانی از اراده الهی.
نقد خلط سوره هود با سورههای قیامتی
ابنعربی، با خلط شَيْبوبَت سوره هود با سورههای قیامتی مانند مرسلات و واقعه، بهاشتباه آنها را به آیه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ پیوند داده است. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی دقیق، تأکید دارند که سوره هود به دلیل وَمَنْ تَابَ مَعَكَ از دیگر سورهها متمایز است و شَيْبوبَت آن به مسئولیت هدایت امت مربوط میشود، در حالی که سورههای قیامتی به هول قیامت اشاره دارند. این خلط، مانند آمیختن دو رودخانه با سرچشمههای متفاوت، به ابهام در تفسیر منجر شده است.
درنگ: خلط شَيْبوبَت سوره هود با سورههای قیامتی، نادرست است؛ سوره هود به مسئولیت هدایت و سورههای قیامتی به هول قیامت مربوطاند.
تمایز سورههای دارای امر استقامت
سورههایی که آیه كَمَا أُمِرْتَ یا فَاسْتَقِمْ دارند، شامل انعام، یونس، زمر، نمل، رعد، غافر، شورى، و هود هستند. این سورهها، بر امر الهی و استقامت تأکید دارند، اما سورههای واقعه، مرسلات، و عم یتساءلون فاقد این آیاتاند و به هول قیامت مرتبطاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تمایز، نادرستی تحلیل ابنعربی را آشکار میسازد، زیرا شَيْبوبَت سوره هود به وَمَنْ تَابَ مَعَكَ و مسئولیت هدایت امت مربوط است، نه به امر استقامت.
درنگ: سورههای دارای كَمَا أُمِرْتَ با سورههای قیامتی متفاوتاند و شَيْبوبَت سوره هود به مسئولیت هدایت امت پیوند دارد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با بررسی سورههای اخوات و تمایز آنها از سوره هود، نشان داد که شَيْبوبَت سورههای واقعه، مرسلات، و عم یتساءلون به هول قیامت مربوط است، در حالی که سوره هود به مسئولیت هدایت امت پیوند دارد. نقد خلط این سورهها توسط ابنعربی، بر لزوم دقت در تحلیل روایات و آیات تأکید دارد. این بخش، مانند چراغی روشن، راه را برای فهم دقیقتر حدیث شَيْبوبَت هموار میسازد.
بخش سوم: علم پیامبر و ناسازگاری با نادانی
عصمت و علم جامع پیامبر در فرهنگ شیعه
در فرهنگ شیعه، پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) عالم به ما کان و ما یکون و ما هو کائناند و از عصمت و علم غیب برخوردارند. این علم جامع، مانند اقیانوسی بیکران، تمامی مغیبات را در بر میگیرد. ابنعربی، با نسبت دادن نادانی به پیامبر(ص) در تطابق امر الهی با اراده حق، بهاشتباه شَيْبوبَت ایشان را به این نادانی پیوند داده است. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی عالمانه، تأکید دارند که این دیدگاه با مقام خاتمیت و عصمت پیامبر ناسازگار است و شَيْبوبَت ایشان از سنگینی مسئولیت ناشی شده، نه از نادانی.
درنگ: علم جامع و عصمت پیامبر(ص) در فرهنگ شیعه، نادانی از اراده الهی را نفی میکند و شَيْبوبَت را به مسئولیت هدایت نسبت میدهد.
نقد گهگاهی بودن علم پیامبر
ابنعربی معتقد است که علم پیامبر(ص) گهگاهی و محدود است و تنها برخی افراد در اوقاتی خاص به حقایق دسترسی دارند. این دیدگاه، مانند سایهای بر نور حقیقت، با مقام خاتمیت پیامبر(ص) تناسبی ندارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم پیامبر، دائمی و جامع است و از طریق وحی و الهام الهی، تمامی مغیبات را در بر میگیرد. این نقد، مانند آینهای شفاف، حقیقت مقام نبوت را در فرهنگ شیعه بازتاب میدهد.
درنگ: علم پیامبر(ص) دائمی و جامع است و دیدگاه گهگاهی بودن آن، با مقام خاتمیت و عصمت ایشان ناسازگار است.
نفی تأثیر نادانی بر شَيْبوبَت
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که پیامبر(ص) مأمور به اطاعت از امر الهی بود، نه متکفل اراده الهی. شَيْبوبَت ایشان، مانند درختی که از بار سنگین میوه خمیده شده، از مسئولیت هدایت امت ناشی شده است، نه از نادانی از اراده حق. این دیدگاه، مانند جویباری زلال، وظیفه پیامبر را از نتیجه امر الهی جدا میسازد و بر اطاعت محض ایشان تأکید دارد.
درنگ: شَيْبوبَت پیامبر(ص) از مسئولیت هدایت امت ناشی شده است، نه از نادانی از اراده الهی، زیرا ایشان مأمور به اطاعت بودند، نه متکفل اراده.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر علم جامع و عصمت پیامبر(ص) در فرهنگ شیعه، نشان داد که نسبت دادن شَيْبوبَت به نادانی، نادرست و با مقام خاتمیت ایشان ناسازگار است. نقد دیدگاه ابنعربی مبنی بر گهگاهی بودن علم پیامبر، بر جایگاه والای ایشان تأکید دارد و عرفان را به سوی فهم اصیل هدایت میکند. این بخش، مانند چراغی در شب، حقیقت علم و عصمت پیامبر را روشن میسازد.
بخش چهارم: اذیت پیامبر و ریشههای آن
اذیت پیامبر در محیط خانه
اذیت پیامبر(ص)، برخلاف مصائب ظاهری مانند شکستن دندان یا ریختن خاکستر بر سر، عمدتاً در محیط خانه و از ناحیه نزدیکان رخ داده است. این اذیت، مانند خاری در قلب، از محدودیتهای عاطفی و اجتماعی ناشی شده و بار سنگینی بر دوش پیامبر نهاده است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این اذیت، به دلیل روابط خانوادگی و فشارهای عاطفی، عمیقتر از مصائب ظاهری بوده است.
درنگ: اذیت اصلی پیامبر(ص) در محیط خانه و از ناحیه محدودیتهای عاطفی و اجتماعی بوده است، نه از مصائب ظاهری.
عشق پیامبر و حضرت زهرا(س)
عشق میان پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س)، چون گوهری درخشان در عرفان شیعی، از افضل عشقهای عالم است. این عشق، با هجران و محدودیتهای عاطفی شدت یافته و پیامبر را در تنگنای عاطفی قرار داده است. استاد فرزانه قدسسره این رابطه را بهعنوان نمونهای والا از عشق معنوی معرفی میکنند که فراتر از رابطه پدر و دختری، به مقام «ام ابیها» رسیده است. این عشق، مانند شعلهای که در دل شب میدرخشد، قلب پیامبر را روشن ساخته است.
درنگ: عشق میان پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س)، از افضل عشقهای عالم است که با هجران و محدودیتهای عاطفی، شدت یافته است.
نقد مبالغه در مصائب ظاهری
مصائب ظاهری مانند شکستن دندان یا ریختن خاکستر بر سر پیامبر(ص)، در مقایسه با بلایای انبیای پیشین مانند یونس در شکم ماهی یا یوسف در چاه، ناچیز است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اذیت پیامبر، باید به گونهای باشد که از اذیت همه انبیای پیشین سنگینتر باشد. این اذیت، مانند دریایی عمیق، ریشه در فشارهای عاطفی و معنوی دارد، نه در مصائب ظاهری که بهآسانی رفع میشوند.
درنگ: اذیت پیامبر(ص)، عمیقتر از مصائب ظاهری است و ریشه در فشارهای عاطفی و معنوی دارد، نه در حوادث ناچیز.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با بررسی اذیت پیامبر(ص)، نشان داد که این اذیت، عمدتاً در محیط خانه و از ناحیه محدودیتهای عاطفی و اجتماعی رخ داده است. عشق میان پیامبر و حضرت زهرا(س)، بهعنوان گوهری در عرفان شیعی، این اذیت را شدت بخشیده است. نقد مبالغه در مصائب ظاهری، بر لزوم تحلیل عمیقتر اذیت پیامبر تأکید دارد و عرفان را به سوی فهم اصیل هدایت میکند.
بخش پنجم: نقد تفاسیر عرفانی و شارحان
نقد شارحان ابنعربی
شارحان فصوص الحکم، بهویژه قیصری، گاه با افزودن توضیحات غیرضروری، متن را مخدوش کردهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که شرح، باید مانند آینهای شفاف، حقیقت متن را بازتاب دهد، نه اینکه با پارازیتهای غیرضروری، آن را مبهم سازد. این نقد، مانند نسیمی که غبار را میزداید، بر اهمیت شرح دقیق و علمی تأکید دارد.
درنگ: شرح فصوص الحکم باید حقیقت متن را روشن سازد، نه اینکه با توضیحات غیرضروری، آن را مبهم کند.
نقد تفسیر آیه قُلْ مَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ
آیه شریفه قُلْ مَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ («بگو: نمیدانم با من و شما چه خواهد شد»، سوره احقاف، آیه ۹) از سوی قیصری به معنای امر به تصریح حجاب تفسیر شده است. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی دقیق، تأکید دارند که این آیه، امر به گفتن است، نه تصریح به حجاب. این تفسیر، مانند جویباری زلال، معنای ظاهری آیه را از تحریف حفظ میکند و نادانی مطلق را از پیامبر نفی مینماید.
درنگ: آیه قُلْ مَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ به معنای امر به گفتن است، نه تصریح به حجاب، و نادانی مطلق را از پیامبر نفی میکند.
نقد نادانی بهعنوان مقام عرفانی
ابنعربی، نادانی پیامبر(ص) را بالاترین مقام عرفانی میداند که عارفان باید به آن توجه کنند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که این تفسیر، با علم جامع و عصمت پیامبر ناسازگار است. نادانی، مانند سایهای گذرا، نمیتواند مقام والای عرفانی باشد؛ بلکه تسلیم مطلق در برابر امر الهی، حقیقت عرفان است.
درنگ: نادانی، مقام عرفانی نیست؛ تسلیم مطلق در برابر امر الهی، حقیقت عرفان را تشکیل میدهد.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با نقد تفاسیر شارحان ابنعربی، بهویژه قیصری، نشان داد که شرحهای غیرضروری و تحریف در تفسیر آیات، به ابهام در عرفان منجر میشود. نقد دیدگاه نادانی بهعنوان مقام عرفانی، بر تسلیم مطلق در برابر امر الهی تأکید دارد و عرفان را به سوی حقیقتشناسی هدایت میکند.
بخش ششم: علم الهی و تفاوت با علم معصومان
تفاوت علم حق و علم معصومان
علم معصومان، مانند تصویری در آینه، ظهوری از علم الهی است، اما ذاتاً با علم حق متفاوت است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تفاوت، به معنای نادانی نیست، بلکه علم معصومان، در ظرف بشری، تمامی مغیبات را در بر میگیرد. این تمثیل، مانند آینهای که نور را بازتاب میدهد، کمال علم معصومان را نشان میدهد، در حالی که تفاوت ظهوری آنها با ذات الهی را حفظ میکند.
درنگ: علم معصومان، ظهوری از علم الهی است و با وجود کمال، ذاتاً با علم حق متفاوت است.
نقد رفع کامل حجاب
ابنعربی معتقد است که حجاب میان علم حق و علم بندگان، مطلقاً برداشته نمیشود. این دیدگاه، با اعتقاد شیعه به رفع حجاب برای معصومان ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که معصومان، به علم الهی دسترسی دارند، هرچند ظهوراً متفاوت از ذات الهی است. این نقد، مانند دری که به سوی حقیقت گشوده میشود، بر کمال علم معصومان تأکید دارد.
درنگ: معصومان به علم الهی دسترسی دارند و حجاب برای ایشان برداشته میشود، هرچند ظهوراً با ذات الهی متفاوت است.
نقد رسوبات کلامی در عرفان ابنعربی
دیدگاههای ابنعربی، متأثر از رسوبات کلامی اهل سنت، در بحث ولایت خاصه به ضعفهایی دچار شده است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این رسوبات، عرفان ابنعربی را از فهم کامل ولایت شیعی بازداشته است. این نقد، مانند جویباری که سنگریزهها را میشوید، عرفان را به سوی معرفت ناب هدایت میکند.
درنگ: رسوبات کلامی اهل سنت در عرفان ابنعربی، فهم ولایت خاصه شیعی را تضعیف کرده است.
نیاز ابنعربی به تربیت در برزخ
ابنعربی، با وجود عظمت علمی، در برزخ نیازمند تربیت نزد اولیای شیعه است تا کاستیهایش در ولایت خاصه جبران شود. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را مطرح میکنند که عارفان بزرگ، حتی پس از حیات دنیوی، نیازمند تکامل معنویاند. این ایده، مانند بذری که در خاک برزخ شکوفا میشود، بر ضرورت رشد معنوی تأکید دارد.
درنگ: ابنعربی، با وجود عظمت علمی، در برزخ نیازمند تربیت نزد اولیای شیعه است تا کاستیهایش در ولایت خاصه جبران شود.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، با بررسی تفاوت علم حق و علم معصومان، نشان داد که علم معصومان، ظهوری کامل از علم الهی است، اما ذاتاً با آن متفاوت است. نقد رفع کامل حجاب و رسوبات کلامی در عرفان ابنعربی، بر ضرورت فهم اصیل ولایت شیعی تأکید دارد. این بخش، مانند چراغی که مسیر حقیقت را روشن میکند، عرفان را به سوی معرفت ناب هدایت مینماید.
بخش هفتم: نقد علم دینی و ضرورت اصلاح
نقد بدبینی به متون عرفانی
برخی از عالمان دینی، به دلیل ناسازگاری برخی متون عرفانی مانند فصوص الحکم با فرهنگ شیعه، به آنها بدبیناند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که راهحل، نه تعطیلی مطالعه این متون، بلکه نقد علمی و تصحیح آنهاست. این دیدگاه، مانند پلی که شکاف میان عرفان و کلام شیعه را پر میکند، به اصلاح علم دینی دعوت میکند.
درنگ: راهحل ناسازگاری متون عرفانی با فرهنگ شیعه، نقد علمی و تصحیح آنهاست، نه تعطیلی مطالعه.
ضرورت حقیقتشناسی در عرفان
هدف عرفان اصیل، شناخت حقیقت وجود است، نه گرفتار شدن در پیچیدگیهای اصطلاحات. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم دینی باید به حقیقتشناسی بپردازد، نه به بازی با کلمات. این دیدگاه، مانند ستارهای راهنما، عارف را به سوی معرفت ناب هدایت میکند.
درنگ: عرفان اصیل، به دنبال حقیقتشناسی است و از پیچیدگیهای اصطلاحات غیرضروری پرهیز میکند.
جمعبندی بخش هفتم
بخش هفتم، با نقد بدبینی به متون عرفانی و تأکید بر ضرورت حقیقتشناسی، نشان داد که علم دینی باید به سوی اصلاح و معرفت ناب حرکت کند. این بخش، مانند بذری که در خاک معرفت کاشته میشود، عرفان را به سوی رشد و بالندگی هدایت مینماید.
جمعبندی
فص نواری از فصوص الحکم، با کاوش در حدیث «شَيَّبَتْنِي هُودٌ وَأَخَوَاتُهَا» و آیه فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ، به تبیین مسئولیت سنگین پیامبر(ص) در هدایت امت میپردازد. این فص، با بررسی رابطه امر الهی و اراده حق، چالشهای عرفانی را در بستری از آیات قرآن کریم و روایات مطرح میکند. نقدهای عالمانه استاد فرزانه قدسسره بر دیدگاههای ابنعربی، بهویژه نسبت دادن نادانی به پیامبر و خلط سورههای قیامتی با سوره هود، بر جایگاه والای پیامبر در فرهنگ شیعه تأکید دارد. این بازخوانی، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، عرفان را به سوی حقیقتشناسی و معرفت ناب هدایت میکند. عشق میان پیامبر و حضرت زهرا(س)، بهعنوان گوهری در عرفان شیعی، و نقد رسوبات کلامی در عرفان ابنعربی، این متن را به منبعی ارزشمند برای پژوهشگران عرفان و کلام شیعه تبدیل کرده است.
با نظارت صادق خادمی