در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 558

متن درس





تبیین فصوص الحکم: شرح فص یوسفیه

تبیین فصوص الحکم: شرح فص یوسفیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۵۸)

دیباچه

کتاب فصوص الحکم، اثر سترگ عارف نامدار، ابن‌عربی، چونان گوهری تابناک در آسمان معرفت الهی می‌درخشد که هر فص آن، دریچه‌ای است به سوی اقیانوس بی‌کران حکمت و عرفان. فص یوسفیه، یکی از این گوهرهای بی‌همتا، به تبیین علم تعبیر و علوم لدنی پرداخته و رابطه عمیق این علوم با مقام ولایت و قرب الهی را آشکار می‌سازد. این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، می‌کوشد تا با زبانی متین و علمی، این معارف ژرف را در قالبی دانشگاهی و منسجم به جویندگان حقیقت عرضه دارد. همان‌گونه که خورشید با پرتوهای خود تاریکی را می‌زداید، این تبیین نیز در پی روشن ساختن زوایای پنهان فص یوسفیه است، با تأکید بر دقت در مفاهیم، نقد کاستی‌های موجود، و ارائه تحلیلی عمیق از علوم لدنی و علم تعبیر.

متن حاضر، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های عالمانه آن، در ساختاری منظم و علمی بازنویسی شده است. با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تکمیلی، و تمثیلات ادبی، این اثر به گونه‌ای نگارش یافته که هم برای پژوهشگران حوزه عرفان اسلامی و هم برای طالبان معرفت، راهگشا باشد. آیات قرآن کریم با ترجمه‌ای معتبر و دعاها و روایات با احترام و دقت ترجمه شده‌اند تا روح متعالی متن حفظ گردد.

بخش یکم: مراتب علوم انسانی و کمالات بشری

تقسیم‌بندی علوم انسانی

علوم انسانی و کمالات بشری، چونان دو شاخه از درختی تنومند، به دو دسته بنیادین تقسیم می‌گردند: علوم اکتسابی و علوم لدنی. علوم اکتسابی، دانش‌هایی هستند که از طریق تعلیم و تعلم در محیط‌های آموزشی به دست می‌آیند و در دسترس همگان قرار دارند. این علوم، چونان میوه‌هایی دست‌چین‌شده، از ابداعات پیشینیان بهره می‌برند و برای عموم قابل دسترسی‌اند، اما به دلیل ماهیت دست‌خورده و ابداعی، فاقد اصالت ذاتی علوم لدنی‌اند. در مقابل، علوم لدنی، چونان گوهری خودجوش از دل زمین، نزد افراد برگزیده‌ای ظاهر می‌شوند که از عنایات الهی سرچشمه می‌گیرند و نزد دیگران یافت نمی‌شوند، مانند شعری که شاعر از الهام درون می‌سراید.

درنگ: علوم انسانی به دو دسته اکتسابی و لدنی تقسیم می‌شوند؛ علوم اکتسابی از طریق تعلیم و تعلم به دست می‌آیند، اما علوم لدنی از عنایات الهی سرچشمه گرفته و نزد افراد خاص ظاهر می‌شوند.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علوم لدنی، اصل و ریشه همه علوم‌اند، زیرا علوم اکتسابی، در نهایت، از ابداعات انبیا، اولیا، و نوابغ سرچشمه می‌گیرند که این دانش‌ها را به دیگران منتقل کرده‌اند.

ماهیت علوم اکتسابی

علوم اکتسابی، چونان جویباری که از چشمه‌ای زلال سرچشمه می‌گیرد، از تلاش و کوشش انسان در محیط‌های آموزشی نشأت می‌یابد. این علوم، اعم از کلی یا جزئی، با زحمت و ریاضت فکری کسب می‌شوند و در دسترس همگان‌اند. بااین‌حال، به دلیل ماهیت ابداعی و دست‌خورده، از اصالت و عمق علوم لدنی برخوردار نیستند. برای مثال، دانش‌هایی که در مکاتب و دانشگاه‌ها آموخته می‌شوند، هرچند ارزشمند، در مقایسه با علوم لدنی، چونان سایه‌ای از نور اصلی‌اند.

درنگ: علوم اکتسابی، از طریق تعلیم و تعلم کسب شده و برای عموم قابل دسترسی‌اند، اما فاقد اصالت ذاتی علوم لدنی هستند.

ماهیت علوم لدنی

علوم لدنی، چونان نوری الهی که در قلب برگزیدگان می‌تابد، از عنایات ربوبی سرچشمه می‌گیرند. این علوم، مانند گیاهی که بی‌نیاز از دست باغبان در دل خاک می‌روید، خودجوش و مستقل از تعلیم و تعلم‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علوم لدنی، نور یقظه الهی‌اند که در قلب افراد خاص ظاهر می‌شوند و از محدودیت‌های علوم اکتسابی، مانند سواد یا بی‌سوادی، آزادند.

درنگ: علوم لدنی، نور یقظه الهی‌اند که در قلب برگزیدگان ظاهر شده و از تعلیم و تعلم بی‌نیازند.

این علوم، به دلیل ارتباط مستقیم با حقایق عالم و ربوبیت، دارای اصالت و عمقی بی‌همتا هستند و در مراتب عالی، تنها در دسترس انبیا و محبوبین الهی قرار دارند.

ارتباط علوم اکتسابی و لدنی

علوم اکتسابی، چونان شاخه‌هایی که از ریشه‌ای تنومند تغذیه می‌کنند، در نهایت از علوم لدنی سرچشمه می‌گیرند. انبیا، اولیا، و نوابغ، با دریافت علوم لدنی، بنیان علوم اکتسابی را نهاده‌اند و این دانش‌ها از طریق تعلیم به دیگران منتقل شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی زیبا، علوم لدنی را به چشمه‌ای زلال تشبیه می‌کنند که جویبارهای علوم اکتسابی از آن سرریز می‌شوند.

درنگ: علوم اکتسابی ریشه در علوم لدنی دارند که توسط انبیا، اولیا، و نوابغ ابداع شده و به دیگران منتقل می‌گردند.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین تقسیم‌بندی علوم انسانی به اکتسابی و لدنی، بنیادی‌ترین مفاهیم عرفانی را روشن ساخت. علوم اکتسابی، هرچند ارزشمند، فاقد اصالت علوم لدنی‌اند که از عنایات الهی سرچشمه می‌گیرند. تأکید بر ریشه‌دار بودن علوم اکتسابی در علوم لدنی، نشان از اهمیت والای این علوم در نظام معرفت بشری دارد. این تبیین، چونان نردبانی است که سالک را از تاریکی نادانی به سوی نور معرفت رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: علوم لدنی و قرب الهی

علل قرب الهی

قرب الهی، چونان گوهری نایاب، از سوز، درد، هجر، غم، بلا، عشق، و حب پروردگار سرچشمه می‌گیرد. این عوامل، چونان ریاضتی معنوی، قلب سالک را صیقل داده و او را به سوی حق رهنمون می‌سازند. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی مغناطیسی، قرب الهی را به قرار گرفتن در میدان مغناطیس الهی تشبیه می‌کنند که در صورت تحقق فاصله مناسب، جذب الهی رخ می‌دهد.

درنگ: سوز، درد، هجر، غم، بلا، عشق، و حب پروردگار، علل قرب الهی‌اند که سالک را در تیررس ربوبیت قرار می‌دهند.

این تشبیه، بر ضرورت قرار گرفتن در موج و نوسان الهی تأکید دارد، گویی که انسان مؤمن، چونان آهنی در برابر مغناطیس حق، جذب نور الهی می‌شود.

آثار قرب الهی

قرب الهی، چونان چشمه‌ای زلال، جوشش، سکینه، وقار، و آرامش را در قلب سالک به ارمغان می‌آورد. این آثار، معیارهایی هستند برای سنجش میزان قرب به حق. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان می‌تواند با تأمل در جوشش و آرامش درونی خود، میزان نزدیکی‌اش به حق را محک زند.

درنگ: قرب الهی، جوشش، سکینه، وقار، و آرامش را به همراه دارد که معیار سنجش قرب به حق‌اند.

این آثار، با حالات عرفانی سالکان هم‌خوانی داشته و نشانه‌ای از قرار گرفتن در تیررس ربوبیت‌اند.

علوم لدنی به‌عنوان علوم قربی

علوم لدنی، که علوم قربی نیز نامیده می‌شوند، در تیررس ربوبیت ظاهر می‌گردند و از محدودیت‌های سواد و بی‌سوادی آزادند. این علوم، چونان نوری که در قلب برگزیدگان می‌تابد، از عنایات الهی سرچشمه گرفته و به مقامات معنوی وابسته‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که علوم قربی، با مراتب مختلف قرب الهی ظاهر می‌شوند و تفاوت آنها، مانند تکیه به جهات مختلف یک خانه است که هر جهت، آثار متفاوتی به همراه دارد.

درنگ: علوم لدنی، علوم قربی‌اند که در تیررس ربوبیت ظاهر شده و از محدودیت‌های علوم اکتسابی آزادند.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید: وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ (پروردگارت را بپرست تا یقین به تو آید). این آیه، عبادت را راه رسیدن به قرب و یقین معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین علل و آثار قرب الهی، نقش علوم لدنی را به‌عنوان علوم قربی روشن ساخت. تشبیه قرب به میدان مغناطیسی و تأکید بر آثار جوشش و آرامش، راه را برای فهمی عمیق‌تر از رابطه انسان و حق هموار کرد. علوم لدنی، به‌عنوان علوم قربی، از عنایات الهی سرچشمه گرفته و در مراتب مختلف قرب، تجلیات متفاوتی می‌یابند.

بخش سوم: علم تعبیر و علوم قربی

ماهیت علم تعبیر

علم تعبیر، یکی از علوم قربی و لدنی، از شئون ولایت است که با قرب الهی و شناخت حقایق عالم پیوند خورده است. معبر، چونان فاعلی که از گذرگاه خواب عبور می‌کند، روایت خواب را تحلیل کرده و تعبیر آن را استخراج می‌نماید. استاد فرزانه قدس‌سره با تکیه بر ریشه لغوی «عبر»، معبر را کسی می‌دانند که با ذخایر ربوبی، خواب را در زمینه و رنگ مناسب تعبیر می‌کند.

درنگ: علم تعبیر، علمی لدنی و قربی است که از شئون ولایت بوده و معبر با عبور از روایت خواب، تعبیر آن را استخراج می‌کند.

این علم، نیازمند شناخت عمیق قرآن کریم، سنت، اسماء، صفات، و طبیعت عالم است و از علوم اکتسابی متمایز است.

انواع خواب‌ها

خواب‌ها، چونان آیینه‌هایی که حقایق را بازمی‌تابانند، به سه دسته تقسیم می‌شوند: وقوعی، تعبیری، و درمانی (اضغاث و احلام). خواب وقوعی، خوابی است که دقیقاً همان‌گونه که دیده شده، محقق می‌شود و مختص اولیای الهی است. خواب تعبیری، نیازمند عبور معبر از روایت خواب است تا معنای آن را استخراج کند. خواب درمانی، یا اضغاث و احلام، خواب‌هایی آشفته‌اند که ریشه در بیماری‌های روانی یا جسمی دارند.

درنگ: خواب‌ها به سه دسته وقوعی، تعبیری، و درمانی تقسیم می‌شوند که هر یک ویژگی‌ها و کارکردهای خاص خود را دارند.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هیچ خوابی بی‌اثر نیست و حتی خواب‌های آشفته نیز یا تعبیری دارند یا نشانه‌ای از بیماری‌اند.

نقد دیدگاه ابن‌عربی درباره تعبیر

استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی نقادانه، دیدگاه ابن‌عربی درباره علم تعبیر را ناکافی و در حد فهم انسان عادی می‌دانند. ایشان معتقدند که تحلیل‌های ابن‌عربی، به دلیل فقدان عمق عرفانی و عدم ارتباط با مقام ولایت، از تبیین شایسته داستان‌های قرآنی، مانند خواب‌های یوسف علیه‌السلام، بازمانده است.

درنگ: دیدگاه ابن‌عربی درباره علم تعبیر، فاقد عمق عرفانی و در حد فهم انسان عادی است.

این نقد، بر ضرورت تحلیل عمیق‌تر داستان‌های قرآنی و پیوند آنها با علوم لدنی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین علم تعبیر به‌عنوان علمی لدنی و قربی، نقش آن را در چارچوب ولایت روشن ساخت. تقسیم‌بندی خواب‌ها به وقوعی، تعبیری، و درمانی، و نقد دیدگاه‌های ناکافی، راه را برای فهمی دقیق‌تر از این علم هموار کرد. تأکید بر شناخت قرآن، سنت، و طبیعت به‌عنوان مبادی تعبیر، نشان از جامعیت این علم دارد.

بخش چهارم: معبر و نقش او در تعبیر خواب

ویژگی‌های معبر

معبر، چونان راهنمایی که در تاریکی خواب‌ها نور می‌افکند، باید عالم به قرآن، سنت، اسماء، صفات، و طبیعت عالم باشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که معبر، نه‌تنها فلسفه و عرفان را می‌شناسد، بلکه با ذخایر ربوبی، خواب را در زمینه مناسب تعبیر می‌کند. هرچند هر فیلسوف یا عارفی معبر نیست، اما معبر باید به این علوم احاطه داشته باشد.

درنگ: معبر باید عالم به قرآن، سنت، اسماء، صفات، و طبیعت باشد و با ذخایر ربوبی، خواب را در زمینه مناسب تعبیر کند.

روش تعبیر

روش تعبیر، چونان پزشکی است که نسخه‌ای خاص برای هر بیمار می‌پیچد. معبر با عبور از روایت خواب، آن را با حقایق عالم تطبیق داده و تعبیری دقیق ارائه می‌دهد. این روش، نیازمند حضور معبر زنده است، زیرا تعبیر امری جزئی بوده و نمی‌توان آن را به کتاب‌های کلی، مانند کتاب ابن‌سیرین، محدود کرد.

درنگ: تعبیر خواب، امری جزئی است که نیازمند حضور معبر زنده و تطبیق خواب با حقایق عالم است.

استاد فرزانه قدس‌سره با تشبیهی پزشکی، تعبیر را به طبابت تشبیه می‌کنند که نیازمند تشخیص فردی و حضور پزشک زنده است.

نقد کتاب‌های تعبیر

کتاب‌های تعبیری، مانند کتاب ابن‌سیرین، چونان پرونده‌های پزشکی کهنه، فاقد اعتبار در تعبیر خواب‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تعبیر، امری جزئی و وابسته به شرایط خاص هر خواب است و نمی‌توان آن را به قواعد کلی محدود کرد.

درنگ: کتاب‌های تعبیری، مانند ابن‌سیرین، به دلیل ماهیت کلی و عدم توجه به شرایط خاص خواب، فاقد اعتبار در تعبیرند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین ویژگی‌ها و روش‌های معبر، نقش او را در علم تعبیر روشن ساخت. تأکید بر حضور معبر زنده، شناخت جامع او از حقایق عالم، و نقد کتاب‌های کلی تعبیر، راه را برای فهمی دقیق‌تر از این علم هموار کرد. تشبیه تعبیر به طبابت، بر اهمیت تشخیص فردی و جزئی در این علم تأکید دارد.

بخش پنجم: خواب و ارتباط آن با ولایت و نبوت

خواب وقوعی و اولیای الهی

خواب وقوعی، چونان آیینه‌ای که آینده را بازمی‌تاباند، مختص اولیای الهی است که به دلیل قرب به حق، توانایی پیش‌بینی دقیق وقایع را دارند. استاد فرزانه قدس‌سره معیار تشخیص اولیای الهی را توانایی پیش‌بینی بیش از پنج درصد وقایع می‌دانند.

درنگ: خواب وقوعی، مختص اولیای الهی است که توانایی پیش‌بینی دقیق وقایع را دارند.

ایشان تأکید دارند که اولیای الهی، اهل کتمان باطن خودند و اسرار معنوی‌شان را، چونان نوامیس، در انظار فاش نمی‌کنند.

خواب و نبوت

خواب، چونان پلی میان عالم ظاهر و باطن، مقدمه‌ای برای وحی و نبوت است. روایتی از معصومین علیهم‌السلام می‌فرماید: «رؤیا، یک‌سوم از اجزای نبوت است.» این روایت، خواب را به‌عنوان زمینه‌ساز دریافت وحی معرفی می‌کند.

درنگ: خواب، مقدمه‌ای برای وحی و نبوت است و در آماده‌سازی انبیا برای دریافت وحی نقش دارد.

بلوغ معنوی و خواب

بلوغ معنوی، چونان شکوفایی گلی در بهار، در کودکی و با نشانه‌هایی مانند افتادن دندان شیری آغاز می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این مرحله، برای تشخیص استعدادهای معنوی کودکان اهمیت دارد و می‌تواند آینده معنوی آنان را روشن سازد.

درنگ: بلوغ معنوی در کودکی، با نشانه‌هایی مانند افتادن دندان شیری، آغاز می‌شود و برای تشخیص استعدادهای معنوی اهمیت دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تبیین نقش خواب در ارتباط با ولایت و نبوت، جایگاه آن را در نظام عرفانی روشن ساخت. خواب وقوعی، به‌عنوان ویژگی اولیای الهی، و نقش خواب در آماده‌سازی انبیا برای وحی، نشان از اهمیت این پدیده در سلوک معنوی دارد. تأکید بر بلوغ معنوی در کودکی، دعوتی است به توجه به استعدادهای معنوی در سنین پایین.

بخش ششم: نقد علم دینی و ضرورت احیای علوم قربی

نقد کاستی‌های علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی نقادانه، کاستی‌های علم دینی را در تبیین علوم قربی و لدنی برجسته می‌سازند. ایشان معتقدند که علم دینی، به دلیل تمرکز بر علوم اکتسابی و صوری، از حقایق زنده و قربی محروم مانده است. این نقد، چونان آیینه‌ای است که ضرورت بازنگری در روش‌های سنتی را بازمی‌تاباند.

درنگ: علم دینی، به دلیل تمرکز بر علوم اکتسابی، از حقایق زنده و قربی محروم مانده و نیازمند بازنگری است.

تفاوت فتوا و تعبیر

فتوا، چونان حکمی کلی، اخبار از واقع است و از محدودیت‌های زمان و مکان آزاد است. در مقابل، تعبیر، امری جزئی و وابسته به شرایط خاص خواب است که نیازمند حضور معبر زنده است. استاد فرزانه قدس‌سره با تشبیهی فقهی، تعبیر را به اخبار مجتهد و قضا را به انشای قاضی تشبیه می‌کنند.

درنگ: فتوا، حکمی کلی و اخبار از واقع است، اما تعبیر، امری جزئی و نیازمند حضور معبر زنده است.

اهمیت علوم قربی در ماه رمضان

علوم قربی، چونان گوهری که در ماه رمضان شکوفا می‌شود، نیازمند پیگیری با نیت قربت است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ماه رمضان، فرصتی بی‌نظیر برای سلوک معنوی و دریافت علوم لدنی است.

درنگ: علوم قربی، در ماه رمضان و با نیت قربت، فرصتی برای شکوفایی معنوی فراهم می‌کنند.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با نقد کاستی‌های علم دینی و تأکید بر ضرورت احیای علوم قربی، راه را برای بازنگری در روش‌های سنتی هموار ساخت. تمایز فتوا و تعبیر، و اهمیت ماه رمضان در پیگیری علوم قربی، دعوتی است به سوی سلوکی عمیق‌تر و خالص‌تر.

نتیجه‌گیری نهایی

شرح فص یوسفیه، چونان چراغی فروزان، زوایای پنهان علوم لدنی و علم تعبیر را روشن ساخت. این نوشتار، با تبیین تقسیم‌بندی علوم به اکتسابی و لدنی، نقش قرب الهی در دریافت علوم قربی، و جایگاه علم تعبیر در چارچوب ولایت، به نقد کاستی‌های علم دینی پرداخت و بر ضرورت احیای علوم قربی تأکید ورزید. خواب، به‌عنوان پلی میان عالم ظاهر و باطن، و معبر، به‌عنوان راهنمایی که با ذخایر ربوبی خواب را تعبیر می‌کند، در مرکز این معارف جای دارند. نقد دیدگاه‌های ناکافی و تأکید بر نقش ماه رمضان، دعوتی است به سوی سلوکی عمیق‌تر در مسیر حقیقت.

این اثر، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، گامی است در راستای روشن ساختن راه معرفت برای جویندگان حقیقت. باشد که این تبیین، چونان نسیمی روح‌بخش، دل‌های مشتاق را به سوی اقیانوس بی‌کران معرفت الهی رهنمون سازد.

دعای پایانی درس‌گفتار، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (بار خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست)، التزامی است به سنت نبوی و توسل به اهل‌بیت علیهم‌السلام، که چونان ستارگان هدایت، راهنمای سالکان‌اند.

با نظارت صادق خادمی