متن درس
تحلیل و تبیین فصوص الحکم: فص یوسفیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۵۶۳)
دیباچه
فص یوسفیه از فصوص الحکم ابنعربی، دریچهای است به سوی شناخت عرفانی که رابطه میان صراط مستقیم، مغضوب علیهم، ضالین، و نقش اسماء الهی در هدایت و اضلال را کاوش میکند. این فص، در درسگفتار شماره ۵۶۳ استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه به دیدگاههای شیخ محیالدین ابنعربی در فصوص الحکم و فتوحات مکیه بررسی شده است. استاد، با استناد به عقل، قرآن کریم، و عرفان اصیل، به نقد مفاهیمی چون عرضی بودن غضب الهی، پایانیافتن جهنم، و تفکیک اسماء مضل و هادی پرداخته و آنها را ناسازگار با مبانی عرفانی و قرآنی میدانند. این نوشتار، با حفظ تمام جزییات درسگفتار و تحلیلهای ارائهشده، به زبانی فاخر و علمی بازنویسی شده و با تمثیلات و استعارات معنوی آراسته گشته تا برای پژوهشگران حوزه عرفان اسلامی، منبعی جامع و روشنگر باشد. متن، با ساختاری منظم و دانشگاهی، به تبیین مفاهیم عمیق عرفانی پرداخته و با تأکید بر وحدت وجود، عدالت الهی، و اختیار انسانی، عرفان را از خرافات پالایش میکند.
بخش یکم: صراط مستقیم و نقش اسماء الهی
صراط مستقیم هر موجود
هر موجودی که بر صراط مستقیم رب خود گام بردارد، نه در زمره مغضوب علیهم است و نه از ضالین، زیرا مظهر اسم رب خویش در آن مسیر است. این دیدگاه، صراط مستقیم را نه یک مسیر کلی، بلکه راهی اختصاصی میداند که هر موجود، بر اساس مقتضای اسم رب خود، در آن سیر میکند. به مثابه رودی که هر قطرهاش در بستر خاص خود جاری است، هر موجود در صراط رب خویش، هماهنگ با طبیعت الهی خود حرکت میکند.
درنگ: هر موجود، در صراط مستقیم رب خود، مظهر اسم الهی است و از مغضوبیت و ضلالت مصون است.
مقتضای طبیعت موجود
موجودی که بر اساس مقتضای طبیعت خود عمل کند، مشمول غضب رب خویش نمیشود. این اصل، هماهنگی میان عمل موجود و مقتضای اسم رب او را نشان میدهد. مانند درختی که بر اساس فطرت خود میوه میدهد، موجودی که در مسیر رب خویش گام بردارد، از غضب الهی به دور است.
مغضوب علیهم و ضالین در غیر رب خاص
مغضوب علیهم و ضالین، در ظرف رب غیرخود قرار دارند، نه رب خاص خود. این دیدگاه، مغضوبیت و ضلالت را نسبی میداند و آنها را به انحراف از صراط رب غیرخود نسبت میدهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که هیچ موجودی در صراط رب خود مغضوب یا گمراه نیست، زیرا رب، او را در مسیر مقتضای اسم خود هدایت میکند.
شیطان به عنوان مظهر مضل
شیطان، مظهر اسم مضل است، اما مغضوب این اسم نیست، بلکه مغضوب اسم هادی، به عنوان اسم مخالف مضل، است. این تمایز، نقش شیطان را در ظرف اضلال روشن میکند، اما او را از غضب رب خاص خود مصون میداند. مانند سایهای که در برابر نور هادی قرار میگیرد، شیطان در ظرف مضل عمل میکند، اما این عمل، او را از صراط رب خود خارج نمیسازد.
درنگ: شیطان، مظهر اسم مضل است و مغضوب اسم هادی، نه مضل، قرار میگیرد.
جمعبندی بخش یکم
بخش یکم، با تبیین صراط مستقیم هر موجود و نقش اسماء الهی در هدایت آن، بر هماهنگی میان موجودات و رب خاص آنها تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی وحدتگرا، عالم را آینهای از اسماء الهی میدانند که هر موجود، در صراط رب خود، از مغضوبیت و ضلالت مصون است. این بخش، با تمثیل رود و درخت، عرفان را به سوی شناختی روشن و منسجم هدایت میکند.
بخش دوم: نقد دیدگاههای ابنعربی در فص یوسفیه
نقد عرضی بودن صفات غضبی
ابنعربی در فصوص الحکم و فتوحات مکیه، صفات غضبی و انتقامی الهی را عرضی دانسته و معتقد است که این صفات در نهایت زایل میشوند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را مغایر با عقل، قرآن کریم، و عرفان اصیل میدانند. آنها استدلال میکنند که حق تعالی، فاقد اسم عرضی است و همه اسماء الهی، ذاتی و دائمیاند. مانند نوری که هرگز خاموش نمیشود، اسماء الهی در ذات خود ابدیاند و زوال نمیپذیرند.
درنگ: حق تعالی فاقد اسم عرضی است و همه اسماء الهی، ذاتی و ابدیاند.
نقد زوال غضب و پایان جهنم
ابنعربی ادعا میکند که در قیامت، غضب الهی زایل شده، جهنم سرد میشود و عذاب پایان مییابد. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را خرافهای مغایر با قرآن کریم میدانند و به بیش از چهارصد آیه اشاره دارند که بر خلود عذاب در جهنم تأکید دارند. مانند باغی که میوههایش هرگز پایان نمییابد، نظام عذاب و پاداش الهی نیز ابدی است و زوال نمیپذیرد.
درنگ: ادعای پایان جهنم و زوال عذاب، مغایر با آیات قرآن کریم و عقل است.
نقد ادعای کشف و وحی
ابنعربی مدعی است که دیدگاههایش از کشف و وحی الهی سرچشمه گرفتهاند. استاد فرزانه قدسسره این ادعا را بیاساس و غیرمستند میدانند و تأکید دارند که تبیینهای شیخ، فاقد پشتوانه عقلانی و قرآنی است. مانند ادعایی که در باد پراکنده شود، این سخنان فاقد بنیانی محکماند.
نقد تأثیر دیدگاههای ابنعربی بر گمراهی
دیدگاههای ابنعربی، به دلیل آمیختگی با خرافات، گمراهی را با عرفان عجین کرده و عقلای عالم را از عرفان دور ساخته است. استاد فرزانه قدسسره معتقدند که این تبیینها، به جای هدایت، به اباحیگری و بیخیالی در دین منجر شدهاند. مانند آتشی که به جای روشنایی، دود و تاریکی میپراکند، این دیدگاهها عرفان را از اصالت خود تهی کردهاند.
درنگ: دیدگاههای ابنعربی، با آمیختگی به خرافات، عرفان را از اصالت خود دور کرده و به گمراهی منجر شده است.
نقد خودآموزی در علم اسماء
ابنعربی و پیروانش، به دلیل فقدان علم دقیق اسماء، تبیینهایی خودآموز و ناقص ارائه کردهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم اسماء، نیازمند معرفتی عمیق و هدایت الهی است، نه تقلید و خودآموزی. مانند ساختمانی که بدون نقشه بنا شود، این تبیینها فاقد استحکاماند.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با نقد دیدگاههای ابنعربی در فص یوسفیه، بر ناسازگاری مفاهیمی چون عرضی بودن غضب، زوال جهنم، و ادعای کشف و وحی تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به عقل و قرآن کریم، این تبیینها را خرافهآمیز دانسته و عرفان را به سوی پالایش از گمراهی هدایت میکنند. این بخش، با تمثیل نور و باغ، عرفان اصیل را از خرافات متمایز میسازد.
بخش سوم: وحدت اسماء و نقش اختیار انسانی
عملکرد جمعی اسماء
هیچ اسمی بهتنهایی عمل نمیکند؛ همه اسماء الهی بهصورت جمعی و هماهنگ کار میکنند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اسم مضل، در ظرف عدالت، حکمت، علم، و قدرت عمل میکند و تفکیک اسماء مضل و هادی، نادرست است. مانند ارکستری که هر ساز در هماهنگی با دیگری نوای وحدت میسازد، اسماء الهی نیز در وحدت خود، عالم را اداره میکنند.
درنگ: اسماء الهی بهصورت جمعی و هماهنگ عمل میکنند و تفکیک آنها نادرست است.
غلبه اسماء و اختیار انسانی
تفاوت مظاهر خوب و بد، به دلیل غلبه یک اسم بر دیگری در ظرف ظهور است، اما این غلبه، بدون اراده و اختیار انسانی تعیینکننده نیست. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل دو کشتیگیر که هر یک با تمام قوا مبارزه میکنند، تأکید دارند که نتیجه، به غلبه اسماء و تلاش انسانی بستگی دارد. عوامل محیطی، اجتماعی، و فردی مانند استاد، کتاب، و محیط نیز در این غلبه نقش دارند.
نقد جبر در اضلال
استاد فرزانه قدسسره، با رد جبر در اضلال، تأکید دارند که شیطان سلطانی بر انسان ندارد و انسان خود مسئول انتخاب هدایت یا گمراهی است. در قیامت، شیطان بر منبر مینشیند و انسانها را به دلیل انتخاب خودشان سرزنش میکند، مانند معلمی که شاگرد را به دلیل بیتوجهی به درس نکوهش میکند.
درنگ: شیطان سلطانی بر انسان ندارد و انسان مسئول انتخاب خود در هدایت یا گمراهی است.
اهمیت بحث شیطان
بحث شیطان، از بحث توحید و رابطه انسان و خدا مهمتر است، زیرا حل آن پیشنیاز معرفت عرفانی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بدون شناخت نقش شیطان، عرفان به گمراهی میانجامد. مانند کلیدی که قفل معرفت را میگشاید، تحلیل شیطان راه را برای فهم توحید هموار میکند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر وحدت عملکرد اسماء و نقش اختیار انسانی، عرفان را از جبر و تفکیک نادرست اسماء پالایش میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل ارکستر و کشتیگیر، هماهنگی اسماء و مسئولیت انسان را تبیین کرده و عرفان را به سوی شناختی عقلانی و قرآنی هدایت میکنند.
بخش چهارم: فطرت توحیدی و نقد نفس اماره
فطرت توحیدی در همه موجودات
همه موجودات، بر اساس فطرت توحیدی خود، طالب هدایتاند. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (روم: ۳۰؛ فطرت الهی که مردم را بر آن آفریده)، تأکید دارند که فطرت، جوهره توحیدی انسان و همه موجودات است. مانند نوری که در دل هر ذره میدرخشد، فطرت توحیدی، انسان را به سوی حق هدایت میکند.
درنگ: فطرت توحیدی، جوهره همه موجودات است و آنها را به سوی هدایت سوق میدهد.
تفسیر آیه الست بربکم
آیه أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى (اعراف: ۱۷۲؛ آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری)، به فطرت توحیدی انسان اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را مبنای فطرت الهی دانسته و تأکید دارند که همه ارواح، به حسب فطرت اصلیه، قابل توحید و طالب هدایتاند.
نقد خلط فطرت و نفس اماره
ابنعربی، با خلط فطرت توحیدی و نفس اماره، به خطا در تبیین اعتقادی دچار شده است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که فطرت، الهی و توحیدی است، در حالی که نفس اماره، مادی و متمایل به سوء است. مانند دو سرچشمه متمایز، فطرت به سوی نور هدایت میکند و نفس به سوی تاریکی میکشاند.
درنگ: فطرت توحیدی از نفس اماره متمایز است و خلط آنها به خطای اعتقادی منجر میشود.
نفس اماره و تخریب فطرت
نفس اماره، مانند شیری درنده، اگر رام نشود، فطرت را نابود میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل نفس به شیری که قافله وجود را تکهپاره میکند، تأکید دارند که نفس، در صورت غلبه، انسان را به اعمال شنیع مانند فروش فرزند یا ظلم به دیگران سوق میدهد. اولیای الهی، با رام کردن نفس، آن را تحت فطرت درآوردهاند.
نفس لوامه و قساوت
نفس لوامه، که وجدان انسان است، با گناه زیاد به قساوت و سادیسم منجر میشود و وجدان را نابود میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که نفس، در صورت غلبه، انسان را به جایی میرساند که از گناه لذت میبرد و فطرت الهیاش در تاریکی مدفون میشود.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تبیین فطرت توحیدی و نقد خلط آن با نفس اماره، بر ضرورت تفکیک این دو تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل نور و شیر درنده، فطرت را جوهره الهی و نفس را عامل تخریب معرفی کرده و عرفان را به سوی شناختی دقیق از انسان هدایت میکنند.
بخش پنجم: نقد خرافات و ضرورت پالایش عرفان
نقد پایان دنیا و معاد در فصوص
ابنعربی معتقد است که دنیا پایان مییابد و معاد به زوال جهنم منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را مغایر با قرآن کریم میدانند و تأکید دارند که دنیا، به معنای نظام وجودی آن، تا ابد باقی است. مانند رودی که هرگز خشک نمیشود، نظام خلقت الهی ابدی است.
درنگ: دنیا، به معنای نظام وجودی، تا ابد باقی است و معاد قرآنی، با زوال جهنم ناسازگار است.
نقد اباحیگری در عرفان
دیدگاههای ابنعربی، به دلیل ترویج عرضی بودن غضب و زوال جهنم، به اباحیگری و بیخیالی در دین منجر شده است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اولیای الهی، مانند امام سجاد، امام باقر، و حضرت زهرا (ع)، با وجود قرب الهی، خداترس بودند و از اباحیگری به دور بودند.
نقد رحمت سابق بر غضب
ابنعربی، با استناد به سبقت رحمت بر غضب، غضب را عرضی میداند. استاد فرزانه قدسسره این استدلال را فاقد منطق میدانند و تأکید دارند که سبقت رحمت، عرضی بودن غضب را اثبات نمیکند. مانند نوری که بر تاریکی پیشی میگیرد، رحمت الهی ابدی است، اما این به معنای زوال غضب نیست.
نقد شارحان فصوص
شارحان فصوص الحکم، به جای تبیین عمیق، به حاشیهنویسی اکتفا کردهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این شروح، فاقد عمق لازم برای فهم عرفان اصیلاند و عرفان را از پویایی بازداشتهاند.
نقد تأثیر خرافات بر عرفان شیعه
خرافات ابنعربی، عرفان را در دست اهل سنت نگه داشته و شیعه را از آن محروم کرده است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر ضرورت نقد فصوص، معتقدند که پالایش عرفان از خرافات، نیازمند سالها تلاش است. مانند باغی که از علفهای هرز پاک شود، عرفان نیز باید از خرافات پالایش یابد.
درنگ: خرافات ابنعربی، عرفان را از اصالت خود دور کرده و پالایش آن، وظیفهای عظیم است.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با نقد خرافات ابنعربی و تأثیر آن بر عرفان، بر ضرورت پالایش عرفان از اباحیگری و دیدگاههای ناسازگار با قرآن کریم تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل رود و باغ، عرفان را به سوی اصالت و پویایی هدایت میکنند.
بخش ششم: قرآن کریم و عرفان اصیل
صراط مستقیم در قرآن کریم
صراط مستقیم، در قرآن کریم به صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ (فاتحه: ۷؛ راه کسانی که به آنان نعمت دادی، نه راه مغضوبان و نه گمراهان) اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این آیه، صراط مستقیم را از مغضوبیت و ضلالت متمایز میکند و هرگونه خلط میان آنها را نفی میکند.
تفسیر آیه هل یستوی
آیه هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (زمر: ۹؛ آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟) بر تمایز میان خوب و بد تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را دلیلی بر رد دیدگاه ابنعربی مبنی بر برابر بودن همه موجودات میدانند.
نقد لعن متقابل
ابنعربی، با ادعای لعن متقابل میان مضل و هادی، به تناقضی منطقی و قرآنی دچار شده است. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را بلبشو و مغایر با عقل و دین میدانند، زیرا همه اسماء در وحدت خود عمل میکنند و لعن متقابل، با وحدت اسماء ناسازگار است.
تفسیر آیه تبت یدا ابی لهب
آیه تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ (مسد: ۱؛ بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او) به عدم هدایتپذیری برخی افراد اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را دلیلی بر رد عرضی بودن ضلالت و خلود عذاب در جهنم میدانند.
درنگ: آیه تبت یدا، بر خلود عذاب و عدم هدایتپذیری برخی تأکید دارد.
جایگاه امام صادق (ع) در عرفان
امام صادق (ع)، در مناظره با ابن ابیالعوجا، قیامت را دلیلی بر احتیاط در عمل میدانند. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به این مناظره، تأکید دارند که عرفان اصیل، با منطق قرآنی و احتیاط در عمل پیوند دارد و از اباحیگری به دور است.
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، با استناد به آیات قرآن کریم و جایگاه امام صادق (ع)، عرفان را به سوی منطق قرآنی و اصالت هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره، با نقد دیدگاههای ابنعربی، عرفان را از خرافات پالایش کرده و بر تمایز خوب و بد تأکید دارند.
بخش هفتم: ارزش معرفت و ضرورت مطالعه عمیق
شکست عرفان به دلیل خرافات
استاد فرزانه قدسسره، شکست عرفان را نه به نادانی مردم، بلکه به خرافات ابنعربی نسبت میدهند. مردم، به دلیل فهمشان، از مطالعه کتابهای بیمحتوا رویگردان شدهاند. مانند خاکی که گیاه بیثمر را نمیپذیرد، ذهن مردم نیز خرافات را رد میکند.
درنگ: شکست عرفان، به خرافات ابنعربی بازمیگردد، نه نادانی مردم.
نقد کتابهای بیمحتوا
کتابهای بیمحتوا، به کاهش مطالعه منجر شدهاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که مردم، به دلیل فهمشان، از مطالعه این کتابها رویگرداناند. برخی کتابها، تنها برای پرستیژ خریداری میشوند، نه برای فهم و معرفت.
ارزش صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه، گنجینهای عرفانی است که نیازمند فهم عمیق برای مطالعه است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این متن، تنها با تأمل و معرفت، ارزش واقعی خود را آشکار میکند.
جمعبندی بخش هفتم
بخش هفتم، با تأکید بر ارزش معرفت و ضرورت مطالعه عمیق، عرفان را به سوی پالایش از خرافات و بازگشت به متون اصیل مانند صحیفه سجادیه هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیل خاک و گیاه، ذهن مردم را آماده پذیرش معرفت اصیل میدانند.
نتیجهگیری نهایی
تحلیل و تبیین فص یوسفیه در درسگفتار شماره ۵۶۳، با نقد دیدگاههای ابنعربی، عرفان را به سوی شناختی قرآنی، عقلانی، و اصیل هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره، با رد مفاهیمی چون عرضی بودن غضب، زوال جهنم، و تفکیک اسماء، بر وحدت اسماء، اختیار انسانی، و خلود نظام عذاب و پاداش تأکید دارند. این نوشتار، با تبیین فطرت توحیدی و نقد نفس اماره، عرفان را از خرافات پالایش کرده و با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین، به ویژه امام صادق (ع)، راه را برای معرفتی نورانی هموار میسازد. مانند چشمهای که از زلال حقیقت جاری است، این تبیین، عرفان را به سوی اصالت و پویایی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی