متن درس
شرح فصوص الحکم: تبیین حکمت علم الارجل و علم فوق الارجل در فص هودیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۵۷۲)
مقدمه
فص الحکمه الهودیه فی کلمه الهودیه از کتاب فصوص الحکم ابنعربی، بهعنوان یکی از عمیقترین بخشهای این اثر عرفانی، به بررسی مراتب علم، شامل علم الارجل (علم زمینی) و علم فوق الارجل (علم آسمانی)، و ارتباط آنها با سلوک معنوی و معرفت الهی میپردازد. این فص، با استناد به آیات قرآن کریم، بهویژه آیه ۶۶ سوره مائده، و با بهرهگیری از شعر عرفانی و تحلیلهای فلسفی، حقیقت هدایت الهی و مراتب معرفت را تبیین میکند. استاد فرزانه قدسسره، در درسگفتار جلسه ۵۷۲، با نگاهی نقادانه و عمیق، به تحلیل این مفاهیم پرداخته و با استدلالهای عرفانی و قرآنی، اشکالات وارد بر تفاسیر ابنعربی و شارحانش را بررسی کردهاند. این نوشتار، تمامی نکات درسگفتار و تحلیلهای ارائهشده را با وفاداری کامل به متن اصلی بازسازی کرده و با افزودن توضیحات تکمیلی، تمثیلات ادبی و ساختار علمی، محتوایی غنی و منسجم ارائه میدهد. هدف این اثر، تبیین دقیق مراتب علم، نقد تفاسیر ناقص، و ارائه دیدگاهی جامع و قرآنی در چارچوب عرفان نظری و عملی است.
این متن، با بهرهگیری از زبانی متین و استدلالی، مفاهیم عرفانی را با دقت فلسفی ارائه میدهد. تمثیلات و استعارات، مانند چراغهایی در مسیر حقیقت، به روشنسازی مفاهیم کمک کرده و متن را به اثری جذاب و در عین حال علمی تبدیل میکنند.
بخش یکم: مراتب علم و تقسیمبندی آن
تقسیمبندی علم به الارجل و فوق الارجل
استاد فرزانه قدسسره علم را به دو دسته بنیادین تقسیم میکنند: علم الارجل، که به علوم زمینی و اکتسابی اشاره دارد، و علم فوق الارجل، که به معرفت شهودی و آسمانی اختصاص دارد. علم الارجل، معرفتی است که از طریق تلاش، سلوک و ریاضت حاصل میشود، مانند جویباری که با حرکت مداوم به سوی دریا میرسد. در مقابل، علم فوق الارجل، معرفتی است که از طریق عنایت الهی و بدون واسطه ریاضت به دست میآید، مانند نوری که بیواسطه از آسمان بر قلب سالک میتابد.
| درنگ: علم الارجل، معرفت اکتسابی است که با سلوک و تلاش حاصل میشود، در حالی که علم فوق الارجل، معرفت شهودی و عنایت الهی است. |
علم فوق الارجل و رویت دست حق
علم فوق الارجل به رویت دست راست الهی در عالم اختصاص دارد و بهعنوان معرفتی عرفانی و شهودی معرفی میشود که برتر از علم الارجل است. این علم، مانند آیینهای است که تجلیات ذات الهی را در مرتبه اسماء و صفات بازتاب میدهد و سالک را به مقام فنا و بقا میرساند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این معرفت، فراتر از استدلال عقلی و مبتنی بر شهود باطنی است، مانند پرندهای که در آسمان حقیقت پرواز میکند و از قید زمین آزاد است.
| درنگ: علم فوق الارجل، معرفت شهودی است که به رویت تجلیات الهی در عالم منجر میشود. |
علم الارجل و سلوک ظاهری
علم الارجل، بهعنوان علم سلوکی، از طریق مشی و حرکت زمینی حاصل میشود. این علم، نیازمند تلاش، ریاضت و بهرهگیری از ابزارهای عقلی و حسی است، مانند کشاورزی که با کوشش زمین را آماده برداشت میکند. استاد فرزانه قدسسره این علم را به سلوک ظاهری مرتبط میدانند که سالک با اراده و تلاش خود در مسیر معرفت گام برمیدارد.
| درنگ: علم الارجل، معرفتی است که از طریق سلوک ظاهری و تلاش اکتسابی به دست میآید. |
نقد شیوههای رایج تقسیمبندی علم
استاد فرزانه قدسسره شیوههای رایج تقسیمبندی علم، مانند تقابل علم الارجل با علم سماوی، را به دلیل ابهام و کلیگویی نقد میکنند. آنها تأکید دارند که تقسیمبندی باید دقیق و مشخص باشد تا افراد و مصادیق آن بهوضوح تعیین شوند، مانند نقشهای که مسیرهای دقیق را از پراکندگی و گمراهی متمایز میکند.
| درنگ: تقسیمبندی علوم باید دقیق و مشخص باشد تا از ابهام و کلیگویی پرهیز شود. |
تقسیمبندی سهگانه علم
استاد فرزانه قدسسره سه تقسیمبندی برای علم ارائه میدهند که هر یک جنبهای از مراتب معرفت را روشن میسازد:
- تقسیم نخست: علم الارجل شامل علوم قیاسی، منطق، فلسفه و علوم کلی است که زمینی و اکتسابیاند، در حالی که علم فوق الارجل شامل عرفان، شهود و معرفت معنوی است، مانند نوری که از آسمان بر قلب سالک میتابد.
- تقسیم دوم: علم الارجل به علوم جزئی و طبیعی محدود میشود، مانند علوم تجربی، و علم فوق الارجل به علوم کلی و فلسفی اختصاص دارد، مانند ستارگانی که در آسمان حکمت میدرخشند.
- تقسیم سوم: علم الارجل به علوم محبین (کسانی که با ریاضت به معرفت میرسند) و علم فوق الارجل به علوم محبوبین (کسانی که بدون ریاضت و از طریق عنایت الهی به معرفت دست مییابند) تقسیم میشود، مانند دو شاخه از یک درخت که هر یک به شیوه خود به سوی آسمان رشد میکنند.
این تقسیمبندیها، مانند نقشهای جامع، مراتب علم را از منظرهای روششناختی، موضوعی و معنوی تبیین میکنند.
| درنگ: تقسیمبندی سهگانه علم، مراتب معرفت را از منظرهای روششناختی، موضوعی و معنوی تبیین میکند. |
اعتبار الهی همه علوم
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که تمامی علوم، اعم از الارجل و فوق الارجل، اگر در صراط مستقیم باشند، حقیقی و مورد عنایت الهیاند. این علوم، چه جزئی، کلی، فلسفی یا عرفانی، مانند جویبارهایی هستند که همگی به سوی دریای معرفت الهی جاری میشوند. این دیدگاه، وحدت علوم را در هدف نهایی، یعنی معرفت الله، نشان میدهد.
| درنگ: همه علوم، اعم از الارجل و فوق الارجل، اگر در صراط مستقیم باشند، مورد عنایت الهیاند. |
جمعبندی بخش یکم
بخش یکم، با تبیین مراتب علم به الارجل و فوق الارجل، به تمایز میان معرفت اکتسابی و شهودی پرداخت. علم الارجل، معرفتی است که از طریق سلوک ظاهری و تلاش به دست میآید، در حالی که علم فوق الارجل، معرفتی شهودی و عنایت الهی است. تقسیمبندی سهگانه علم، جامعیت نگاه عرفانی را نشان میدهد که علوم را در سلسلهمراتب وجودی جای میدهد. نقد شیوههای رایج تقسیمبندی، بر ضرورت دقت و وضوح در تبیین علوم تأکید دارد، و اعتبار الهی همه علوم، وحدت آنها را در مسیر معرفت الهی روشن میسازد.
بخش دوم: استناد قرآنی و تبیین آیه ۶۶ سوره مائده
آیه ۶۶ سوره مائده و مراتب رزق
استاد فرزانه قدسسره برای تبیین علم الارجل و علم فوق الارجل به آیه شریفه ۶۶ سوره مائده استناد میکنند: وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ۚ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ به معنای: «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را که از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است برپا میداشتند، قطعاً از بالای سرشان و از زیر پاهایشان روزی میخوردند. از میان آنها گروهی میانهرو هستند، و بسیاری از آنان بد است آنچه انجام میدهند.» این آیه، رابطه عمل به شریعت و دریافت برکات آسمانی و زمینی را نشان میدهد، مانند چشمهای که با عمل صالح، رزق معنوی و مادی را به سوی مؤمنین جاری میسازد.
| درنگ: آیه ۶۶ سوره مائده، رابطه عمل به شریعت و دریافت رزق آسمانی و زمینی را تبیین میکند. |
تفسیر «من فوقهم» و «من تحت ارجلهم»
استاد فرزانه قدسسره «من فوقهم» را به خیرات و کمالات معنوی، مانند علم، صفا، معرفت، عشق و صداقت، و «من تحت ارجلهم» را به خیرات مادی، مانند نباتات، میوهها و گلها، تفسیر میکنند. این تفسیر، مانند آیینهای است که دو مرتبه وجودی (معنوی و مادی) را در دریافت رزق الهی بازتاب میدهد. اکل معنوی، جذب معارف الهی و اکل مادی، بهرهمندی از نعمات زمینی در سایه تقواست.
| درنگ: «من فوقهم» به رزق معنوی و «من تحت ارجلهم» به رزق مادی اشاره دارد. |
نقد تفاسیر ناقص آیه
استاد فرزانه قدسسره تفاسیر ناقص و غیرمنسجم شارحان، بهویژه استناد ناقص به آیه ۶۶ سوره مائده، را نقد میکنند. آنها تأکید دارند که آیه باید بهصورت کامل و با توجه به سیاق قرآنی تحلیل شود، نه آنکه بخشی از آن گزینشی آورده شود. این نقد، مانند نوری است که پردههای تحریف را کنار میزند و بر جامعیت تفسیر قرآنی تأکید دارد.
| درنگ: تفسیر آیه باید کامل و با توجه به سیاق قرآنی باشد تا از تحریف معنوی جلوگیری شود. |
امت مقتصده و خیرات الهی
آیه به وجود «امت مقتصده» (گروه میانهرو) در میان اهل کتاب اشاره دارد که با عمل به شریعت و پذیرش اسلام، به خیرات معنوی و مادی دست مییابند. استاد فرزانه قدسسره این گروه را مانند ستارگانی میدانند که در آسمان هدایت میدرخشند و به کمال معنوی و مادی نائل میشوند. این گروه شامل انبیایی چون حضرت موسی و عیسی نیز میشود که با پذیرش اسلام، در صراط مستقیم قرار گرفتهاند.
| درنگ: امت مقتصده، گروهی از اهل کتاباند که با پذیرش اسلام به خیرات الهی میرسند. |
نقد عملکرد یهود و نصارا
آیه شریفه، بسیاری از اهل کتاب را به دلیل عملکرد نادرستشان سرزنش میکند: وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ. استاد فرزانه قدسسره این بخش را به آیندهنگری قرآن کریم و پیشبینی آشوبهای جهانی توسط برخی از یهود و نصارا مرتبط میدانند. این دیدگاه، مانند کلیدی است که راز آشوبهای تاریخی و آینده را میگشاید و بر بُعد غیبی قرآن کریم تأکید دارد.
| درنگ: قرآن کریم، با آیندهنگری، آشوبهای جهانی ناشی از عملکرد برخی یهود و نصارا را پیشبینی میکند. |
نقش انبیا در ظهور
استاد فرزانه قدسسره به حضور حضرت موسی و عیسی در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) اشاره دارند تا تحریفات تورات و انجیل اصلاح شود. این حضور، مانند طلوع خورشیدی است که تاریکیهای تحریف را میزداید و وحدت ادیان را در سایه ولایت مهدوی محقق میسازد.
| درنگ: حضور حضرت موسی و عیسی در ظهور، به اصلاح تحریفات تورات و انجیل و تحقق وحدت ادیان منجر میشود. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، با استناد به آیه ۶۶ سوره مائده، به تبیین رزق آسمانی و زمینی و رابطه آن با عمل به شریعت پرداخت. تفسیر «من فوقهم» و «من تحت ارجلهم»، مراتب معنوی و مادی رزق را روشن ساخت. نقد تفاسیر ناقص، بر ضرورت جامعیت در تفسیر قرآن کریم تأکید کرد، و اشاره به امت مقتصده و نقش انبیا در ظهور، عمق نگاه قرآنی و عرفانی را نشان داد. این بخش، مانند پلی است که علوم زمینی و آسمانی را به معرفت الهی متصل میکند.
بخش سوم: نقد شارحان و بازنگری فصوص الحکم
نقد شارحان فصوص
استاد فرزانه قدسسره شرحهای موجود بر فصوص الحکم، بهویژه شرح قیصری، را به دلیل ابهام، عدم انسجام و خلط میان علم الارجل و علم فوق الارجل نقد میکنند. آنها تأکید دارند که شارحان، با یکسانانگاری علوم و نادیده گرفتن تمایزات، از هدف اصلی ابنعربی فاصله گرفتهاند، مانند باغبانی که شاخههای درخت را بهاشتباه هرس میکند.
| درنگ: شرحهای فصوص الحکم، به دلیل ابهام و خلط علوم، نیازمند بازنگری دقیق و قرآنیاند. |
نقد شیوه استناد ابنعربی و شارحان
استاد فرزانه قدسسره شیوه استناد ابنعربی و شارحان به آیه ۶۶ سوره مائده را به دلیل ناقص آوردن آیه نقد میکنند. آنها تأکید دارند که قرآن کریم باید بهصورت کامل و با حفظ سیاق قرآنی تفسیر شود، نه آنکه بخشی از آن گزینشی آورده شود، مانند پارچهای گرانبها که تکهتکه کردن آن، زیبایی و جامعیتش را نابود میکند.
| درنگ: استناد به قرآن کریم باید کامل و با حفظ سیاق باشد تا از تحریف معنوی جلوگیری شود. |
پیشنهاد بازنویسی فصوص الحکم
استاد فرزانه قدسسره پیشنهاد میکنند که فصوص الحکم با رویکردی قرآنی، فقهی و علمی بازنویسی شود تا عرفان محمدی بهدرستی ارائه گردد. این بازنویسی، مانند بازسازی بنایی کهن است که با ابزارهای نوین، شکوه اصلی خود را بازمییابد و برای مخاطبان جهانی قابل ارائه میشود.
| درنگ: بازنویسی فصوص الحکم با رویکرد قرآنی و علمی، عرفان محمدی را بهدرستی ارائه میدهد. |
نقد نصایح ابنعربی به فخر رازی
ابنعربی در نصایح خود به فخر رازی، او را از غرق شدن در علم الارجل (فلسفه زمینی) برحذر داشته و به توجه به رزق سماوی دعوت کرده است. استاد فرزانه قدسسره این نصیحت را مانند راهنمایی حکیمی میدانند که سالک را از توقف در علوم عقلی به سوی شهود باطنی هدایت میکند.
| درنگ: ابنعربی فخر رازی را به پرهیز از علم الارجل و توجه به رزق سماوی دعوت کرده است. |
علم الارجل و فلسفه مشائی
استاد فرزانه قدسسره علم الارجل را در برخی موارد به فلسفه مشائی (ارسطو، فارابی، ابنسینا) مرتبط میدانند که در زمان ابنعربی غالب بوده است. این علم، در مقابل عرفان (عذب فرات) قرار میگیرد، مانند خاکی که در برابر آب زلال عرفان، سنگین و زمینی است.
| درنگ: علم الارجل، در برخی موارد، به فلسفه مشائی مرتبط است که در مقابل عرفان قرار میگیرد. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با نقد شارحان فصوص الحکم و شیوههای استناد آنها به قرآن کریم، بر ضرورت بازنگری دقیق و قرآنی این اثر تأکید کرد. پیشنهاد بازنویسی فصوص با رویکردی علمی و فقهی، راهی برای احیای عرفان محمدی گشود. نقد نصایح ابنعربی به فخر رازی و ارتباط علم الارجل با فلسفه مشائی، بر اولویت معرفت شهودی بر علوم عقلی تأکید داشت. این بخش، مانند چراغی است که مسیر اصلاح متون عرفانی را روشن میسازد.
بخش چهارم: سلوک، ولایت و مراتب معرفت
سلوک ظاهری و باطنی
استاد فرزانه قدسسره سلوک را به دو نوع ظاهری (با ارجل) و باطنی (با قلب) تقسیم میکنند. علم الارجل به سلوک ظاهری مرتبط است که با تلاش و ریاضت همراه است، مانند راهپیمایی که با گامهای استوار به سوی مقصد پیش میرود. سلوک باطنی، اما، به معرفت قلبی وابسته است که سالک را به شهود حقیقت میرساند.
| درنگ: سلوک ظاهری با علم الارجل و سلوک باطنی با معرفت قلبی مرتبط است. |
مقام فنا و بقا
سلوک، به مقامات فنا فیالله و بقاء بالله منتهی میشود. در این مقامات، سالک وارث الهی میشود و به تصرف در مظاهر خلق نائل میگردد، مانند خورشیدی که با نور خود، همه موجودات را روشن میکند. استاد فرزانه قدسسره این مقامات را اوج سلوک عرفانی میدانند.
| درنگ: سلوک به مقامات فنا و بقا منتهی میشود که سالک را وارث الهی میسازد. |
ولایت و وراثت
ولایت، منحصر به اولیای الهی است و غیراولیا از تصرف در خلق محروماند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که در فقه نیز، ولایت فقيه مشروط به عدالت و اجتهاد است، مانند درختی که تنها با ریشههای عمیق عدالت و دانش، میوه ولایت میدهد.
| درنگ: ولایت، منحصر به اولیای الهی است و در فقه، مشروط به عدالت و اجتهاد است. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، با تبیین سلوک ظاهری و باطنی، به مراحل نهایی معرفت، یعنی فنا و بقا، و مفهوم ولایت و وراثت پرداخت. سلوک ظاهری با علم الارجل و سلوک باطنی با معرفت قلبی پیوند دارد. مقامات فنا و بقا، سالک را به وارث الهی تبدیل میکنند، و ولایت، تنها در سایه اتصال به حق و عدالت محقق میشود. این بخش، مانند پلی است که سالک را از زمین معرفت به آسمان ولایت میرساند.
بخش پنجم: تقسیمبندی نهایی علوم و آینده عرفان
تقسیمبندی ششگانه علوم
استاد فرزانه قدسسره علوم را به شش دسته نهایی تقسیم میکنند:
- علوم تجربی: علوم جزئی و زمینی که به علم الارجل تعلق دارند، مانند گنجینههایی که از دل زمین استخراج میشوند.
- حکمت کلی: علوم فلسفی که به علم فوق الارجل مرتبطاند، مانند ستارگانی در آسمان حکمت.
- حکمت کلی (ارجل): علوم فلسفی که به دلیل روش استدلالی، در حوزه علم الارجل قرار میگیرند.
- عرفان: معرفت شهودی که به علم فوق الارجل تعلق دارد، مانند چشمهای زلال از حقیقت.
- علوم محبین: معرفتی که با ریاضت و تلاش به دست میآید و در حوزه علم الارجل است.
- علوم محبوبین: معرفتی که بدون ریاضت و از طریق عنایت الهی حاصل میشود و به علم فوق الارجل تعلق دارد.
این تقسیمبندی، مانند نقشهای جامع، همه علوم را در سلسلهمراتب معرفت الهی جای میدهد.
| درنگ: تقسیمبندی ششگانه علوم، جامعیت نگاه عرفانی را در جای دادن علوم در مراتب معرفت الهی نشان میدهد. |
مدرنیته اسلام و ظهور
استاد فرزانه قدسسره اسلام را دینی مدرن میدانند که با تبیین صحیح، میتواند پاسخگوی نیازهای جهانی باشد. ظهور حضرت مهدی (عج)، مانند طلوع خورشیدی است که تاریکیهای ظلم و تحریف را میزداید و جهان را به سوی حقیقت هدایت میکند.
| درنگ: اسلام، دینی مدرن است که با ظهور حضرت مهدی (عج)، جهان را به سوی حقیقت هدایت میکند. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، با ارائه تقسیمبندی ششگانه علوم، جامعیت نگاه عرفانی را در تبیین مراتب معرفت نشان داد. علوم تجربی، فلسفی و عرفانی، هر یک در جایگاه خود، به معرفت الهی منتهی میشوند. تأکید بر مدرنیته اسلام و نقش ظهور در اصلاح تحریفات، عرفان محمدی را بهعنوان راهی جهانی معرفی کرد. این بخش، مانند چشمهای است که معرفت را به سوی آیندهای روشن هدایت میکند.
جمعبندی
فص الحکمه الهودیه فی کلمه الهودیه، با تمرکز بر مراتب علم الارجل و فوق الارجل، به تبیین معرفت اکتسابی و شهودی در چارچوب عرفان ابنعربی میپردازد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ۶۶ سوره مائده، رابطه عمل به شریعت و دریافت رزق آسمانی و زمینی را روشن ساختند. نقد شارحان و پیشنهاد بازنویسی فصوص الحکم، بر ضرورت احیای عرفان محمدی تأکید دارد. تقسیمبندی ششگانه علوم، جامعیت نگاه عرفانی را نشان میدهد که همه علوم را در مسیر معرفت الهی معتبر میشمارد. سلوک ظاهری و باطنی، مقامات فنا و بقا، و ولایت اولیا، سالک را به سوی حقیقت هدایت میکنند. این نوشتار، با زبانی متین و استدلالی، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران عرفان نظری و عملی ارائه میدهد.
| با نظارت صادق خادمی |
خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست