در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 579

متن درس





تبیین فصوص الحکم: شرح فص هودیه

تبیین فصوص الحکم: شرح فص هودیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۷۹)

دیباچه

فصوص الحکم، اثر سترگ ابن‌عربی، چونان گوهری تابناک در آسمان عرفان نظری می‌درخشد که هر فص آن، دریچه‌ای است به سوی اقیانوس بی‌کران معرفت الهی. فص هودیه، با تمرکز بر تمایز علوم الهی ذوقی و علوم اکتسابی، به تبیین جایگاه عرفان به‌عنوان معرفتی ربوبی و شهودی می‌پردازد و آن را از علوم ظاهری و قشری متمایز می‌سازد. این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، می‌کوشد تا این معارف ژرف را در قالبی منسجم، علمی و دانشگاهی عرضه دارد. متن حاضر، تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های عالمانه آن را با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تکمیلی، و تمثیلات ادبی بازنویسی کرده است تا هم برای پژوهشگران حوزه عرفان اسلامی و هم برای جویندگان حقیقت، راهگشا باشد. آیات قرآن کریم با ترجمه‌ای معتبر و دعاها و روایات با احترام و دقت ترجمه شده‌اند تا روح متعالی متن حفظ گردد.

بخش یکم: تبیین علوم الهی ذوقی و علوم اکتسابی

تقسیم‌بندی علوم به ملح أجاج و عذب فرات

فص هودیه، علوم را به دو دسته ملح أجاج (آب شور) و عذب فرات (آب گوارا) تقسیم می‌کند. ملح أجاج به علوم عقلی، کلی و ذهنی نظیر فلسفه و کلام اطلاق می‌شود که عطش معنوی را فرو نمی‌نشانند، در حالی که عذب فرات به علوم عرفانی و شهودی، یعنی معرفت اهل کشف و وجود، اشاره دارد که چونان چشمه‌ای زلال، روح سالک را سیراب می‌سازد.

درنگ: علوم ملح أجاج، معرفت‌های عقلی و ذهنی‌اند که عطش معنوی را فرو نمی‌نشانند، اما عذب فرات، علوم شهودی و عرفانی‌اند که روح را سیراب می‌کنند.

این تقسیم‌بندی، ریشه در نگاه ابن‌عربی به مراتب معرفت دارد که علوم شهودی را به دلیل قرب به حقیقت الهی، برتر از علوم عقلی می‌شمارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تمایز، عرفان را به‌عنوان معرفتی ربوبی و متعالی از علوم اکتسابی جدا می‌سازد.

عرفان به‌مثابه صراط مستقیم

عرفان، چونان صراط مستقیم، مسیری است که عارف با آگاهی و توجه به سوی حق سیر می‌کند. در مقابل، علوم عقلی، که به سطح مفاهیم ذهنی محدود می‌مانند، اغلب بدون این توجه عمیق دنبال می‌شوند. این مسیر مستقیم، مانند نوری است که سالک را از تاریکی‌های ظاهری به سوی روشنایی حقیقت رهنمون می‌شود.

درنگ: عرفان، صراط مستقیم است که عارف با آگاهی و توجه در آن سیر می‌کند، برخلاف علوم عقلی که اغلب بدون این توجه عمیق‌اند.

این دیدگاه، با مفهوم قرآنی صراط مستقیم هم‌خوانی دارد که سالک را به سوی قرب الهی هدایت می‌کند و از انحرافات ظاهری مصون می‌دارد.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین تقسیم‌بندی علوم به ملح أجاج و عذب فرات، جایگاه عرفان را به‌عنوان معرفتی شهودی و ربوبی روشن ساخت. تأکید بر صراط مستقیم بودن عرفان، این معرفت را از علوم اکتسابی متمایز کرده و آن را به‌عنوان راهی متعالی به سوی حق معرفی می‌کند.

بخش دوم: نقد کلیشه‌های عرفانی و جامعیت علوم

نقد تقسیم‌بندی کلیشه‌ای ابن‌عربی

استاد فرزانه قدس‌سره، تقسیم‌بندی ابن‌عربی و شارحانش را که علوم عقلی را به‌صورت مطلق ملح أجاج و عرفان را عذب فرات می‌دانند، به دلیل کلیشه‌ای بودن و فقدان انسجام نقد می‌کنند. این تقسیم‌بندی، چونان قالبی خشک، از درک پویای حقیقت باز می‌ماند و نمی‌تواند تنوع مسیرهای وصول به حق را در بر گیرد.

درنگ: تقسیم‌بندی کلیشه‌ای ملح أجاج و عذب فرات، به دلیل ساده‌انگاری، از درک تنوع مسیرهای وصول به حق ناتوان است.

این نقد، بر ضرورت اجتناب از دوگانه‌سازی‌های ساده‌انگارانه تأکید دارد و نشان می‌دهد که هر مسیری، در صورت اتصال به حق، می‌تواند عذب فرات تلقی گردد.

امکان وصول به حق از مسیرهای غیرمتعارف

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حتی از مسیرهای غیرمتعارف، مانند معصیت، می‌توان به حق رسید. به‌عنوان مثال، برخی گناهان ممکن است انسان را به سوی معنویت سوق دهند، در حالی که اعمال خیر با ریا و تکبر، چونان سایه‌ای تاریک، از حق دور می‌کنند.

درنگ: هر مسیری، حتی معصیت، اگر به قرب الهی منتهی شود، عذب فرات است، اما اعمال خیر با ریا و تکبر، ملح أجاج‌اند.

این دیدگاه، با روایات اسلامی که از تحول معنوی افراد گناهکار، مانند حر بن یزید ریاحی، سخن می‌گویند، هم‌خوانی دارد و بر اهمیت نیت و نتیجه عمل تأکید می‌کند.

نقد محدودسازی علوم

محدود کردن علوم به دسته‌های خاص، مانند فلسفه یا عرفان، چونان زندانی کردن حقیقت در قفسی تنگ است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هر علمی، اگر در مسیر وصول به حق باشد، عذب فرات است، حتی اگر ظاهراً جزئی یا زمینی باشد.

درنگ: هر علمی که به قرب الهی منتهی شود، عذب فرات است و محدودسازی علوم به دسته‌های خاص، نادرست است.

این رویکرد، با نگاه شیعی به علم به‌عنوان نور الهی سازگار است که هر دانشی را در صورت اتصال به حق، ارزشمند می‌شمارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد تقسیم‌بندی‌های کلیشه‌ای و تأکید بر جامعیت علوم در مسیر معرفت الهی، راه را برای فهمی عمیق‌تر از عرفان هموار کرد. امکان وصول به حق از مسیرهای غیرمتعارف و رد محدودسازی علوم، عرفان را به‌عنوان معرفتی پویا و فراگیر معرفی می‌کند.

بخش سوم: سه‌گانه تقسیم‌بندی علوم و مراتب کمالات

تقسیم‌بندی سه‌گانه علوم

استاد فرزانه قدس‌سره، علوم را در سه منظر تقسیم‌بندی می‌کنند:

  1. ملح أجاج: علوم تجربی و جزئی که به کلیات منتهی نمی‌شوند؛ عذب فرات: علوم کلی و حکمی، مانند فلسفه.
  2. ملح أجاج: علوم عقلی و مفهومی، مانند فلسفه و کلام؛ عذب فرات: عرفان و معرفت شهودی.
  3. ملح أجاج: علوم محبین که با ریاضت و تلاش به دست می‌آیند؛ عذب فرات: علوم محبوبین که از طریق عنایت الهی اعطا می‌شوند.

درنگ: علوم در سه منظر تقسیم‌بندی می‌شوند: علوم تجربی در برابر حکمی، علوم عقلی در برابر عرفانی، و علوم محبین در برابر محبوبین.

این تقسیم‌بندی‌ها، چونان شاخه‌های درختی تنومند، علوم را از منظرهای موضوعی، روش‌شناختی و معنوی بررسی می‌کنند و غنای نگاه عرفانی به معرفت را نشان می‌دهند.

مراتب کمالات

کمالات، چونان نردبانی به سوی حقیقت، دارای مراتب‌اند: محبوبین در رأس، سپس محبین، عارفان، فلاسفه، و علوم تجربی و جزئی. هر مرتبه، در جای خود، چونان گوهری ارزشمند است که در مسیر قرب الهی می‌درخشد.

درنگ: کمالات، دارای مراتب‌اند که از محبوبین تا علوم تجربی را در بر می‌گیرد، و هر مرتبه در مسیر قرب الهی ارزشمند است.

این سلسله‌مراتب، با نظریه مراتب وجود در عرفان اسلامی هم‌خوانی دارد که هر مرتبه را بر اساس قرب به حق ارزیابی می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با ارائه تقسیم‌بندی سه‌گانه علوم و تبیین مراتب کمالات، جامعیت نگاه عرفانی به معرفت را روشن ساخت. تأکید بر ارزش هر علم و کمال در مرتبه خود، عرفان را به‌عنوان مسیری فراگیر و متعالی معرفی می‌کند.

بخش چهارم: اعتبار علوم و نقد دوگانه‌سازی‌های قشری

اعتبار همه علوم

تمامی علوم، اعم از تجربی، فلسفی، عرفانی، محبین یا محبوبین، چونان شعاع‌های نوری از یک خورشید، کمال و معرفت‌اند. مذمت هر علمی، مانند خاموش کردن چراغی در مسیر حقیقت، نشانه نقص عقل است.

درنگ: تمامی علوم، از تجربی تا عرفانی، کمال‌اند و مذمت هر علمی، نشانه نقص عقل است.

این دیدگاه، با اصل العلم نور در روایات اسلامی هم‌خوانی دارد که هر علمی را در صورت اتصال به حق، ارزشمند می‌شمارد.

نقد دوگانه‌سازی‌های قشری

دوگانه‌سازی‌های قشری، مانند فقیه در برابر عارف یا ظاهری در برابر باطنی، چونان دیوارهایی هستند که حقیقت را محصور می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی‌ها را به دلیل کلیشه‌ای بودن و مانع شدن از شناخت واقعیات نقد می‌کنند.

درنگ: دوگانه‌سازی‌های قشری، مانند فقیه در برابر عارف، مانع شناخت واقعیات‌اند و باید از آن‌ها پرهیز کرد.

این نقد، با دعوت قرآن کریم به وحدت و پرهیز از تفرقه هم‌راستاست و بر ضرورت نگاه جامع به علوم تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر اعتبار همه علوم و نقد دوگانه‌سازی‌های قشری، عرفان را به‌عنوان معرفتی فراگیر و متحدکننده معرفی کرد. این دیدگاه، راه را برای فهمی عمیق‌تر از علوم و کمالات در مسیر حق هموار می‌سازد.

بخش پنجم: محبت به خلق و معیارهای ارزش‌گذاری

محبت به خلق

استاد فرزانه قدس‌سره، بر اساس روایت «رأس العقل بعد الإیمان بالله التحبب إلی الناس»، محبت به بندگان خدا را رکن عقل پس از ایمان می‌دانند. این محبت، حتی کافران را در بر می‌گیرد، اگر کمالی در آن‌ها باشد.

درنگ: محبت به خلق، رکن عقل پس از ایمان است و شامل همه بندگان خدا، حتی کافران دارای کمال، می‌شود.

این اصل، با آیه لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ (خداوند شما را از نیکی کردن به کسانی که در دین با شما نجنگیده‌اند نهی نمی‌کند) هم‌خوانی دارد و محبت به خلق را مقدمه قرب به حق می‌داند.

معیار ارزش‌گذاری: ملاكات به جای اشخاص

معیار ارزش‌گذاری، اعمال و نیات (ملاكات) است، نه اشخاص. حتی دشمن امام، اگر به حق بپیوندد، مانند حر بن یزید ریاحی، عذب فرات می‌شود، و فردی نزدیک به امام، اگر از حق دور شود، ملح أجاج است.

درنگ: معیار ارزش‌گذاری، ملاكات و اعمال است، نه اشخاص؛ هر کس به حق بپیوندد، عذب فرات است.

این دیدگاه، با روایات شیعی در باب توبه و تحول معنوی افراد سازگار است و بر امکان تغییر و بازگشت به حق تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر محبت به خلق و معیار ملاكات در ارزش‌گذاری، عرفان را به‌عنوان معرفتی متعالی و فراگیر معرفی کرد که به جای اشخاص، اعمال و نیات را می‌سنجد. این نگاه، راه را برای وحدت و محبت در میان خلق خدا هموار می‌سازد.

بخش ششم: نقد تعصبات گروهی و استنادات قرآنی

نقد تعصبات گروهی

تعصبات گروهی میان فقها، متکلمان، فلاسفه و عارفان، چونان آتش تفرقه، به آشوب و پراکندگی منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این تعصبات را عامل بهره‌برداری دشمنان و مانع رشد علمی و معنوی جامعه می‌دانند.

درنگ: تعصبات گروهی میان اهل علم، تفرقه ایجاد کرده و مانع رشد علمی و معنوی جامعه می‌شوند.

این نقد، با آیه وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا (و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید) هم‌راستاست و بر وحدت در میان اهل علم تأکید دارد.

استناد به آیه 66 سوره مائده

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ۚ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ استناد می‌کنند: «و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را که از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است برپا می‌داشتند، قطعاً از بالای سرشان و از زیر پاهایشان روزی می‌خوردند. از میان آنها گروهی میانه‌رو هستند، و بسیاری از آنان بد است آنچه انجام می‌دهند.»

درنگ: عمل به شریعت، برکت الهی را نازل می‌کند و علوم زمینی و آسمانی را به معرفت متصل می‌سازد.

این آیه، رابطه عمل به شریعت و دریافت برکات الهی را نشان می‌دهد و ملح أجاج و عذب فرات را به علوم زمینی و آسمانی مرتبط می‌سازد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با نقد تعصبات گروهی و استناد به آیات قرآن کریم، ضرورت وحدت در میان اهل علم و التزام به شریعت را روشن ساخت. این دیدگاه، عرفان را به‌عنوان معرفتی متعالی معرفی می‌کند که تفرقه را نفی کرده و به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

بخش هفتم: نقد شارح و عطش دائمی در مسیر حق

نقد شارح و ابن‌عربی

استاد فرزانه قدس‌سره، ابن‌عربی را به دلیل نسبت دادن ملح أجاج به فلسفه و عذب فرات به عرفان، و شارح را به دلیل خلط مفاهیم، مانند نسبت دادن حکمت احدیت به علم ارجل، نقد می‌کنند. این خلط، مانند آمیختن آب زلال با گل، حقیقت عرفان را تیره می‌سازد.

درنگ: نسبت دادن ملح أجاج به فلسفه و خلط حکمت احدیت با علم ارجل، از انسجام عرفانی فاصله دارد.

این نقد، بر ضرورت تبیین دقیق و منسجم مفاهیم عرفانی تأکید دارد و از شروح غیرمنسجم فاصله می‌گیرد.

عطش دائمی در مسیر حق

هیچ علمی، حتی عرفان، عطش سالک را به‌طور کامل فرو نمی‌نشاند، زیرا عطش به حق، چونان آتشی جاودان، ذاتی انسان است و تا رسیدن به کمال مطلق ادامه دارد.

درنگ: عطش به حق، ذاتی انسان است و هیچ علمی، حتی عرفان، آن را به‌طور کامل فرو نمی‌نشاند.

این دیدگاه، با نظریه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (هر روز او در کاری است) سازگار است که حتی خداوند را در حال تجدید مداوم می‌داند.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با نقد شروح غیرمنسجم و تأکید بر عطش دائمی در مسیر حق، عرفان را به‌عنوان معرفتی پویا و متعالی معرفی کرد. این دیدگاه، سالک را به سوی تلاش بی‌وقفه برای قرب الهی هدایت می‌کند.

بخش هشتم: نقد نگاه خشتی به علوم و جامعیت کمالات

نقد نگاه خشتی به علوم

نگاه خشتی به علوم، که برخی را برتر و برخی را فروتر می‌داند، چونان قالبی سخت، مانع درک حقیقت می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه علوم، در مراتب خود، کمال‌اند و شایسته احترام.

درنگ: نگاه خشتی به علوم، که برخی را برتر و برخی را فروتر می‌داند، مانع درک حقیقت است؛ همه علوم کمال‌اند.

این نقد، با اصل وحدت علوم در خدمت معرفت الهی هم‌راستاست و بر احترام به همه شاخه‌های علمی تأکید دارد.

جامعیت کمالات

هر کمالی، از یادگیری الفبا تا عرفان والا، چونان گوهری در تاج حقیقت می‌درخشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که کمال، مراتب دارد، اما همه کمالات شایسته احترام‌اند.

درنگ: هر کمالی، از الفبا تا عرفان، ارزشمند است و مراتب کمال، شایسته احترام‌اند.

این مفهوم، با نظریه تجلیات الهی در عرفان ابن‌عربی سازگار است که همه پدیده‌ها را مظهر حق می‌داند.

نقد چالش‌های علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به برخی چالش‌های علم دینی، از کندی پیشرفت در برخی مراکز علمی انتقاد می‌کنند. این کندی، مانند بادی که مانع پرواز عقاب می‌شود، ناشی از نگاه‌های کلیشه‌ای و عدم تحول در روش‌های آموزشی است.

درنگ: کندی پیشرفت در علم دینی، ناشی از نگاه‌های کلیشه‌ای و عدم تحول در روش‌های آموزشی است.

این نقد، دعوتی است به سوی تحول و پویایی در نظام‌های آموزشی دینی، تا علم دینی به جایگاه شایسته خود دست یابد.

جمع‌بندی بخش هشتم

این بخش، با نقد نگاه خشتی به علوم و تأکید بر جامعیت کمالات، عرفان را به‌عنوان معرفتی فراگیر معرفی کرد که همه علوم و کمالات را در بر می‌گیرد. نقد چالش‌های علم دینی، راه را برای تحول و پیشرفت هموار می‌سازد.

نتیجه‌گیری نهایی

شرح فص هودیه، چونان چراغی فروزان، زوایای پنهان علوم الهی ذوقی و عرفان نظری را روشن ساخت. این نوشتار، با تبیین تمایز علوم ملح أجاج و عذب فرات، نقد تقسیم‌بندی‌های کلیشه‌ای، و تأکید بر جامعیت علوم و کمالات، عرفان را به‌عنوان معرفتی ربوبی و متعالی معرفی کرد. امکان وصول به حق از مسیرهای غیرمتعارف، اعتبار همه علوم، و محبت به خلق، این شرح را به منبعی ارزشمند برای فهم عرفان محمدی تبدیل کرده است. نقد تعصبات گروهی و چالش‌های علم دینی، دعوتی است به سوی وحدت و تحول در مسیر معرفت الهی. باشد که این تبیین، چونان نسیمی روح‌بخش، دل‌های مشتاق را به سوی اقیانوس بی‌کران حقیقت رهنمون سازد.

دعای پایانی درس‌گفتار، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (بار خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست)، التزامی است به سنت نبوی و توسل به اهل‌بیت علیهم‌السلام، که چونان ستارگان هدایت، راهنمای سالکان‌اند.

با نظارت صادق خادمی