در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 599

متن درس





شرح فصوص الحکم: کاوش در فص هودیه با محوریت تعینات، ظهورات و تجلیات الهی

شرح فصوص الحکم: کاوش در فص هودیه با محوریت تعینات، ظهورات و تجلیات الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۹۹)

مقدمه: درآمدی بر فص هودیه و مفاهیم عرفانی

فص هودیه از فصوص الحکم ابن‌عربی، یکی از کلیدی‌ترین متون عرفان نظری، به بررسی عمیق و پیچیده مفاهیمی چون تعینات الهی، ظهورات خلقی، و تجلیات حق در عالم خلق می‌پردازد. این بخش، با تمرکز بر رابطه میان ذات الهی، اسما و صفات، و مظاهر خلقی، دریچه‌ای به سوی فهم توحید عرفانی می‌گشاید. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۵۹۹، با رویکردی نقادانه و استدلالی، به تبیین این مفاهیم پرداخته و دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان را با استناد به قرآن کریم، احادیث معتبر، و اصول حکمی تحلیل کرده‌اند. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، مفاهیم را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه می‌دهد. با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر و پیوندهای معنایی، تلاش شده تا روح عرفان نظری در زبانی روشن و متین به مخاطبان منتقل گردد.

بخش نخست: تعینات و ظهورات خلقی به‌عنوان مظاهر حق

مفهوم هویت ساریه و معیت قیومیه

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم خلق، مجموعه‌ای از ظهورات، تعینات، و تجلیات فعلی پروردگار است که از هویت ساریه (نفوذ وجودی حق در همه‌چیز) و معیت قیومیه (حضور پایدار و نگهدارنده حق) سرچشمه می‌گیرد. هویت ساریه، مانند جریانی است که در همه موجودات جاری است و معیت قیومیه، مانند آسمانی است که همه عالم را در بر گرفته و نظم آن را تضمین می‌کند.

درنگ: عالم خلق، مظهر اسما و صفات الهی است که از هویت ساریه و معیت قیومیه حق سرچشمه می‌گیرد.

رابطه اسما و صفات با خلق

اسما و صفات الهی در ظرف مظهر (خلق)، به افعال الهی و در ظرف مظهرر (حق)، به اسما و صفات تبدیل می‌شوند. هویت ساریه، شامل اسمای ظهوری مانند الظَّاهِرُ، الْأَوَّلُ، و الْفَتَّاحُ است، در حالی که معیت قیومیه، اسمای استمراری و ختمی مانند الْوَارِثُ، الْآخِرُ، و الْبَاطِنُ را در بر می‌گیرد. این دیدگاه، مانند نوری است که در آینه‌های مختلف به رنگ‌های گوناگون تجلی می‌یابد، اما ذات آن واحد است.

تطبیق با قرآن کریم

این مفهوم با آیه شریفه أَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ (بقره: ۱۱۵؛ «هر کجا روی کنید، آنجا وجه الله است») هم‌خوانی دارد. این آیه، حضور فراگیر حق را نشان می‌دهد که در همه مظاهر خلقی تجلی یافته است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست فص هودیه، به تبیین عالم خلق به‌عنوان مظهر اسما و صفات الهی می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر هویت ساریه و معیت قیومیه، عالم را مانند باغی می‌دانند که گل‌های آن، ظهورات حق‌اند و ریشه در ذات الهی دارند.

بخش دوم: نقد مفهوم نسب الهی و اضافه اشراقی

نقد نسب الهی

استاد فرزانه قدس‌سره مفهوم نسب الهی را به دلیل دلالت بر کثرت و تعدد، در عرفان ناپذیرفتنی می‌دانند. نسب، مانند پلی است که دو طرف را به هم متصل می‌کند، اما در عرفان، که همه‌چیز ظهور حق است، نیازی به این پل نیست. به جای نسب، از تعین، تجلی، و ظهور استفاده می‌شود که کثرت را القا نمی‌کنند. این دیدگاه با آیه لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ (اخلاص: ۳؛ «نه زاده و نه زاییده شده است») هم‌خوانی دارد که هرگونه نسب را از حق نفی می‌کند.

درنگ: در عرفان، نسب الهی به دلیل دلالت بر کثرت پذیرفتنی نیست؛ تعین و تجلی، الفاظ مناسب برای تبیین رابطه حق و خلق‌اند.

نقد اضافه اشراقی

اضافه اشراقی در فلسفه، که رابطه‌ای غیرکثرتی را نشان می‌دهد، با تعین و تجلی عرفانی هم‌خوانی دارد، اما لفظ اضافه به دلیل دلالت بر تعدد، مناسب نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این نارسایی را مانند انتخاب لباسی می‌دانند که با حقیقت عرفانی هم‌خوان نیست و نیاز به واژگانی دقیق‌تر دارد.

الفاظ عرفانی خاص

در عرفان، به جای نسب و اضافه، از الفاظی چون تعین، ظهورات، مظاهر، تجلیات، شئونات، و تشئونات الهی استفاده می‌شود. این واژگان، مانند کلیدهایی هستند که درهای فهم عرفانی را بدون القا کثرت می‌گشایند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم فص هودیه، به نقد مفاهیم نسب الهی و اضافه اشراقی می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر استفاده از الفاظ عرفانی مناسب، عرفان را از خلط با مفاهیم کلامی و فلسفی مصون می‌دارند.

بخش سوم: خلقت بقایی و نفی بست و بند در عالم

نفی بست و بند در عالم

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم، فاقد بست و بند است و همه‌چیز در سیر إِلَى اللَّهِ يَسِيرُونَ (به سوی خدا در حرکت‌اند) قرار دارد. معیت قیومیه، مانند جاذبه‌ای است که نظم عالم را بدون نیاز به قیود ظاهری تضمین می‌کند. این دیدگاه با آیه إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ (فاطر: ۱۰؛ «سخنان پاک به سوی او بالا می‌رود») هم‌خوانی دارد.

درنگ: عالم، فاقد بست و بند است و معیت قیومیه، نظم آن را در سیر به سوی حق تضمین می‌کند.

خلقت بقایی، نه حدوثی

خلقت عالم، نه حدوثی (آغازین) بلکه بقایی (دائمی) است. موجودات، مانند شعله‌هایی هستند که از آتش وجود حق روشن می‌مانند و باقي به بقاء الله‌اند، نه ابقاء الله. این مفهوم با آیه كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (قصص: ۸۸؛ «هر چیزی نابودشدنی است جز وجه او») سازگار است.

نقد رحمت به‌عنوان انگیزه خلقت

دیدگاه رحمت به‌عنوان انگیزه خلقت، به دلیل حدوثی بودن، نادرست است. خلقت، مانند جوشش چشمه‌ای است که از ذات حق سرچشمه می‌گیرد، نه نتیجه رحمت به اعیان یا به خود حق. این دیدگاه با آیه وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا (فاطر: ۱۵؛ «و خدا بی‌نیاز و ستوده است») هم‌خوانی دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم فص هودیه، به نفی بست و بند در عالم و تبیین خلقت بقایی می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر فیض دائمی حق، عالم را مانند رودی می‌دانند که از سرچشمه ذات الهی جاری است.

بخش چهارم: خدا، دائم الجود و دائم الخلق

ذات دائم الجود و دائم الخلق

حق، ذاتاً دائم الجود، دائم الخلق، و دائم الکمال است. خلقت، مانند نوری است که از خورشید ذات الهی ساطع می‌شود، بدون اراده‌ای گزینشی. این دیدگاه با آیه إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ (عنکبوت: ۶؛ «خدا از جهانیان بی‌نیاز است») سازگار است.

درنگ: حق، دائم الجود و دائم الخلق است و خلقت، ظهور ذاتی اوست، نه نتیجه اراده‌ای گزینشی.

ظهورات الهی در موجودات

همه موجودات، مانند آینه‌هایی هستند که ظهورات حق در آنها تجلی می‌یابد. اسمای الهی، مانند الْجَوَّادُ، الْخَالِقُ، و الْكَامِلُ، دائمی‌اند و خلق، مظهر این اسما بدون منت است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم فص هودیه، به تبیین ذات دائم الجود و دائم الخلق حق می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر ظهورات ذاتی، خلق را مانند گل‌هایی می‌دانند که در باغ وجود حق می‌رویند.

بخش پنجم: عارف و بی‌نیازی از عوالم

بی‌نیازی اهل الله

اهل الله، مانند پرندگانی هستند که در آسمان معرفت پرواز می‌کنند و دل به غیر حق نمی‌بندند. آنها از همه عوالم (جهان، بهشت، دوزخ) بی‌نیازند، اما چیزی را ترک نمی‌کنند. این دیدگاه با حدیث «الدُّنْيَا حَرَامٌ عَلَى أَهْلِ الْآخِرَةِ وَالْآخِرَةُ حَرَامٌ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَكُلُّهُمَا حَرَامٌ عَلَى أَهْلِ اللَّهِ» (جهان بر اهل آخرت و آخرت بر اهل جهان حرام است و هر دو بر اهل الله حرام‌اند) هم‌خوانی دارد.

درنگ: اهل الله، از تعلقات عوالم بی‌نیازند، اما عالم را ترک نمی‌کنند؛ اولویت آنها حق است.

تمایز محبین و محبوبین

محبین در سلوک، ممکن است تجلیاتی داشته باشند، اما محبوبین، بدون نیاز به پریدن، به معرفت کامل می‌رسند. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را مانند تفاوت میان مسافری می‌دانند که در راه به مقصد می‌رسد و کسی که خود مقصد است.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم فص هودیه، به بی‌نیازی اهل الله و تمایز محبین و محبوبین می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره عرفان را مانند قله‌ای می‌دانند که عارف در آن، از همه تعلقات رها شده و به حق می‌رسد.

بخش ششم: نقد علمی شیخ و شارحان

کمبود ابزارهای علمی در نزد شیخ

استاد فرزانه قدس‌سره معتقدند که شیخ ابن‌عربی و شارحان، به دلیل ضعف در فلسفه، منطق، و علوم عقلی، در تبیین مفاهیم عرفانی دچار مشکلاتی شده‌اند. این کمبود، مانند فقدان ابزاری است که نقاش را در خلق اثر کامل ناتوان می‌کند.

درنگ: ضعف شیخ و شارحان در علوم عقلی، مانع تبیین دقیق تجلیات عرفانی شده است.

اهمیت بازگشت در سلوک

در سلوک عرفانی، پریدن (تجلی و کشف) کافی نیست؛ بازگشت و تبیین دقیق تجلیات، نشانه کمال عارف است. این دیدگاه با آیه وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ (انعام: ۷۵؛ «و این‌گونه ملکوت آسمان‌ها را به ابراهیم نشان دادیم») هم‌خوانی دارد که معرفت کامل ابراهیم را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم فص هودیه، به نقد علمی شیخ و شارحان و اهمیت بازگشت در سلوک می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر ضرورت تلفیق عرفان با علوم عقلی، راه را برای تبیین دقیق‌تر عرفان هموار می‌کنند.

بخش هفتم: نقد مفاهیم رحمت، طلب، و کثرت

نقد نسب نفس به رحمان

نسب نفس به رحمان، به دلیل دلالت بر حدوث و کثرت، نادرست است. احدیت، اسما را متعین می‌کند، نه رحمان. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را مانند اصلاح آینه‌ای می‌دانند که تصویر حقیقت را تحریف کرده است.

درنگ: احدیت، مبدأ تعین اسما است، نه رحمان؛ نسب نفس به رحمان، به دلیل حدوثی بودن، پذیرفتنی نیست.

نقد طلب اسما

اسما و صفات الهی، فاقد طلب‌اند، زیرا طلب صفت فاقد است و اسما، متعینات ذاتی حق‌اند. این دیدگاه، مانند نفی تشنگی از چشمه‌ای است که خود سرچشمه حیات است.

نقد مفاهیم فقر و امکان

مفاهیم فقر و امکان، به دلیل دلالت بر نیاز و گرسنگی، در عرفان نادرست‌اند. خلق، مانند خاک‌نشینانی هستند که در سایه کرامت حق قرار دارند، نه گدایان. این مفهوم با آیه وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (اسراء: ۷۰؛ «و به‌راستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم») سازگار است.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم فص هودیه، به نقد مفاهیم رحمت، طلب، و فقر می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر احدیت و کرامت خلق، عرفان را از مفاهیم کثرتی و حدوثی پالایش می‌کنند.

بخش هشتم: نقد دیدگاه‌های کلامی و احادیث

نقد حدیث كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَيْءٌ

حدیث كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَيْءٌ («خدا بود و چیزی با او نبود») به دلیل دلالت بر حدوث و کلامی بودن، در عرفان پذیرفتنی نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این حدیث را مانند سخنی می‌دانند که در راه به عرفان ملحق شده و فاقد فایده عرفانی است. این دیدگاه با آیه هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنْتُمْ (حدید: ۴؛ «او با شماست هر کجا که باشید») هم‌خوانی دارد که حضور دائمی حق را نشان می‌دهد.

درنگ: حدیث كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَيْءٌ به دلیل کلامی بودن و دلالت بر حدوث، در عرفان پذیرفتنی نیست.

نقد آخرت خدا

دیدگاه شیخ که خدا را الْآخِرُ به دلیل پایان یافتن اعیان می‌داند، نادرست است. حق، الْآخِرُ بالذات است، نه بالعرض. این مفهوم با آیه هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ (حدید: ۳؛ «اوست آغازین و انجامین و آشکار و نهان») سازگار است.

نقد روایات اهل سنت

روایات اهل سنت، به دلیل فقدان سند معتبر، تنها در صورت تأیید روایات شیعه قابل پذیرش‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مانند غربال کردن گندم از کاه می‌دانند که تنها دانه‌های معتبر را جدا می‌کند.

نقش عقل در مسائل غیرتعبدی

در مسائل غیرتعبدی، عقل، مانند چراغی است که راه درست را از نادرست روشن می‌کند و نیازی به حدیث نیست. این مفهوم با آیه إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (روم: ۲۴؛ «در این نشانه‌هایی است برای مردمی که می‌اندیشند») هم‌خوانی دارد.

جمع‌بندی بخش هشتم

بخش هشتم فص هودیه، به نقد دیدگاه‌های کلامی و احادیث غیرمعتبر می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر عقل و روایات معتبر شیعی، عرفان را از مفاهیم نادرست پالایش می‌کنند.

بخش نهم: تمایز مظهر و مظهرر

تفاوت مظهر و مظهرر

مظهر (خلق) با مظهرر (حق) تفاوت دارد. خلق، مانند آینه‌ای است که تصویر حق را نشان می‌دهد، اما حق، خود مظهرر ذات خویش است. این تمایز با آیه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (شوری: ۱۱؛ «چیزی مانند او نیست») هم‌خوانی دارد.

درنگ: خلق، مظهر حق است، اما حق، مظهرر ذات خویش است و این تمایز، از خلط میان حق و خلق جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش نهم

بخش نهم فص هودیه، به تمایز میان مظهر و مظهرر می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این تفاوت، عرفان را از خطای خلط حق و خلق مصون می‌دارند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

شرح فص هودیه در درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره، با کاوش در تعینات، ظهورات، و تجلیات الهی، عرفان نظری را به‌عنوان علمی منطقی و قرآنی معرفی می‌کند. نقد مفاهیم کلامی مانند نسب الهی، رحمت حدوثی، و حدیث كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَيْءٌ، همراه با تأکید بر خلقت بقایی و بی‌نیازی اهل الله، این شرح را به اثری برجسته بدل کرده است. آیات قرآن کریم، مانند چراغ‌هایی، مسیر حقیقت را روشن می‌کنند و عقل، به‌عنوان حجت باطنی، راهنمای مسائل غیرتعبدی است. این نوشتار، با تبیین دقیق و علمی مفاهیم عرفانی، راه کمال انسانی را در پرتو توحید عرفانی نشان می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی