در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 634

متن درس

 

شرح فصوص الحکم: تأملی در تجلیات الهی و مراتب قلب در عرفان نظری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۶۳۴)

دیباچه

کتاب حاضر، شرحی عمیق و روشمند بر فصوص الحکم ابن‌عربی است که با محوریت تجلیات الهی در قلب عارف و سالک، به کاوش در مراتب وجودی قلب و ظرفیت‌های آن در پذیرش حقایق متعالی می‌پردازد. این اثر، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، ضمن تبیین مفاهیم عرفانی، نقدی انتقادی بر خلط اصطلاحات و دیدگاه‌های ناقص ارائه می‌دهد. متن، با زبانی متین و علمی، به بررسی تفاوت مراتب تجلیات الهی و نقش قلب در سلوک عرفانی پرداخته و با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و تمثیلات ادبی، چونان مشعلی فروزان، مسیر حقیقت‌جویی را روشن می‌سازد..

بخش یکم: تجلیات الهی و مراتب قلب

مفهوم تجلی الهی در قلب

تجلی الهی، به مثابه نوری ساطع از سرچشمه حق، در مراتب مختلف هستی، از جمله قلب انسان، ظهور می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به حدیثی منسوب به «صحیح»، تأکید دارند که خداوند در صور گوناگون تجلی می‌کند: يَتَحَوَّلُ فِي الصُّوَرِ عِنْدَ التَّجَلِّي (خداوند در صورت‌های مختلف هنگام تجلی تحول می‌یابد). این تجلی، در قلب عارف و سالک، به گونه‌ای است که قلب را از حق پر می‌سازد، اما کیفیت این پر شدن به ظرفیت قلب وابسته است.

درنگ: تجلی الهی در قلب، به مثابه نوری است که بر اساس ظرفیت قلب، آن را از حق پر می‌کند یا به حالات مختلفی از توحید تا شرک رهنمون می‌سازد.

نفی غیر در قلب و نقد آن

برخی عرفا، از جمله شیخ ابن‌عربی، بر این باورند که تجلی کامل الهی در قلب، جایی برای غیر باقی نمی‌گذارد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد کرده و تأکید دارند که این امر تنها در قلب اولیای کامل صدق می‌کند. در قلوب ناقص، ممکن است غیر (مانند هوای نفس یا شرک) در کنار تجلی الهی حضور یابد. این تفاوت، به ظرفیت و استعداد قلب بستگی دارد، چنان‌که قلب چونان ظرفی است که گاه از آب زلال حق پر می‌شود و گاه به هوای نفس آلوده می‌گردد.

درنگ: تجلی کامل الهی در قلب اولیای کامل، غیر را نفی می‌کند، اما در قلوب ناقص، حضور غیر با تجلی الهی محال نیست.

تمثیل نگین و خاتم

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی بدیع، قلب را به انگشتری تشبیه می‌کنند که با نگین تجلی الهی پر می‌شود. در این تمثیل، اگر نگین (حق) با خاتم (قلب) هم‌اندازه باشد، جایی برای غیر باقی نمی‌ماند. اما در قلوب ناقص، که اندازه نگین با خاتم همخوانی ندارد، غیر نیز می‌تواند حضور یابد. این تمثیل، ظرفیت متفاوت قلوب را در پذیرش تجلیات الهی به زیبایی نشان می‌دهد.

درنگ: قلب، چونان خاتمی است که با نگین تجلی الهی پر می‌شود، اما ظرفیت آن تعیین‌کننده حضور یا نفی غیر است.

تمثیل شیشه نوشابه

در تمثیلی دیگر، قلب به شیشه‌ای تشبیه شده که می‌تواند از آب زلال حق، هوای نفس، یا ترکیبی از هر دو پر شود. این تمثیل، انعطاف‌پذیری قلب را در پذیرش حالات مختلف، از توحید کامل تا شرک و نقص، به تصویر می‌کشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که قلب انسان، چونان ظرفی سیال، می‌تواند به هر حالتی درآید، بسته به نوع تجلی الهی و ظرفیت آن.

درنگ: قلب، مانند شیشه‌ای است که می‌تواند از حق، غیر، یا ترکیبی از هر دو پر شود، بسته به ظرفیت و تجلی الهی.

مراتب قلب در برابر تجلی

قلب انسان، به مثابه آیینه‌ای که نور حق را بازمی‌تاباند، می‌تواند به مراتب مختلفی از جمله فنای کامل، فنای ناقص، توحید یا حتی شرک دست یابد. این مراتب، به نوع تجلی الهی و استعداد قلب وابسته است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که قلب اولیای کامل، تنها حق را می‌پذیرد، اما قلوب ناقص ممکن است به شرک یا هوای نفس آلوده شوند.

درنگ: قلب انسان، به مثابه آیینه‌ای سیال، می‌تواند به فنای کامل، توحید یا شرک رهنمون شود، بسته به ظرفیت و تجلی الهی.

آیات قرآنی و شرک در قلب

قرآن کریم، در آیاتی چون أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ (آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود قرار داده است؟) و وَأَشْرَبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ (و در دل‌هایشان [عشق] گوساله را نوشیدند)، به امکان آلودگی قلب به شرک و غیر خدا اشاره دارد. این آیات، نشان‌دهنده ظرفیت قلب برای پذیرش غیر، در صورت نقص در تجلی الهی، هستند.

درنگ: آیات قرآن کریم، امکان آلودگی قلب به شرک و هوای نفس را تأیید می‌کنند، که نشان‌دهنده ظرفیت متفاوت قلوب است.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین مفهوم تجلی الهی در قلب، بر تفاوت مراتب قلوب و ظرفیت‌های آن‌ها در پذیرش حق تأکید ورزید. قلب، چونان ظرفی سیال، می‌تواند از حق پر شود یا به غیر آلوده گردد. تمثیلات نگین و خاتم و شیشه نوشابه، این انعطاف‌پذیری را به زیبایی نشان می‌دهند. نقد دیدگاه شیخ ابن‌عربی مبنی بر نفی غیر در تجلی کامل، بر ضرورت توجه به مراتب مختلف تجلیات و ظرفیت‌های قلبی تأکید دارد. این دیدگاه، عرفان نظری را چونان جریانی زلال به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

بخش دوم: وحدت وجود و تعینات الهی

وحدت وجود و تجلیات متکثر

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر نظریه وحدت وجود، عالم را مظهر تجلیات الهی می‌دانند که در همه مراتب هستی، از سنگ و گل تا عرش و فرش، ظهور می‌یابد. این تجلیات، به مثابه جریانی پویا، در صور مختلف و به تناسب ظرفیت موجودات متجلی می‌شوند. آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (هر روز او در کاری است) به پویایی و تازگی این تجلیات اشاره دارد.

درنگ: عالم، مظهر تجلیات متکثر الهی است که به تناسب ظرفیت موجودات، در صور مختلف ظهور می‌یابد.

هویت صاريه و معیت قیومیه

تجلیات الهی، به دو صورت هویت صاريه (تعینات ذاتی) و معیت قیومیه (تعینات فعلی) ظهور می‌یابند. هویت صاريه، به تجلی ذات حق در موجودات اشاره دارد، در حالی که معیت قیومیه، به ظهور صفات و افعال الهی در عالم مربوط است. این تمایز، چونان خطی روشن، رابطه ذات و صفات را در تجلیات الهی تبیین می‌کند.

درنگ: تجلیات الهی، شامل هویت صاريه (تعینات ذاتی) و معیت قیومیه (تعینات فعلی) است که عالم را در بر می‌گیرد.

لوجه الله و قربة الله

استاد فرزانه قدس‌سره، میان لوجه الله و قربة الله تمایز قائل شده‌اند. لوجه الله، به معنای جهت‌گیری قلب به سوی خدا و نفی غیر، مرتبه‌ای عالی‌تر از قربة الله است که به نزدیک شدن به خدا اشاره دارد. لوجه الله، وحدت و وصول به حق را در بر می‌گیرد و قلب را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

درنگ: لوجه الله، مرتبه‌ای متعالی‌تر از قربة الله است که قلب را به وحدت و وصول به حق هدایت می‌کند.

شکوفایی و انقباض قلب

تجلی حق، قلب را به شکوفایی می‌رساند، چونان غنچه‌ای که در برابر نور خورشید باز می‌شود. اما قلب ممکن است در حالت انقباض نیز قرار گیرد، مانند دهانی که با مصرف سنجد جمع می‌شود. این انبساط و انقباض، به نوع تجلی الهی و ظرفیت قلب بستگی دارد.

درنگ: تجلی الهی، قلب را به شکوفایی یا انقباض رهنمون می‌سازد، بسته به ظرفیت قلب و نوع تجلی.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین وحدت وجود و تجلیات متکثر الهی، عالم را مظهر حق دانست که در صور مختلف ظهور می‌یابد. تمایز میان هویت صاريه و معیت قیومیه، رابطه ذات و صفات را روشن ساخت. لوجه الله، به‌عنوان مرتبه‌ای متعالی، قلب را به وحدت و کمال هدایت می‌کند. این دیدگاه، عرفان نظری را چونان جریانی زلال به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: نقد استناد به روایات و ضرورت عقلانیت

نقد اتکای صرف به روایات

استاد فرزانه قدس‌سره، استناد صرف به روایات، مانند آنچه در «صحیح» آمده، را بدون تطبیق با عقل و مبانی عرفانی ناکافی می‌دانند. روایات، تنها در صورتی پذیرفته می‌شوند که با عقل، شرع و اصول عرفانی همخوانی داشته باشند. این دیدگاه، چونان مشعلی فروزان، بر ضرورت استدلال عقلانی در برابر تعبد صرف تأکید می‌ورزد.

درنگ: روایات، تنها در صورت همخوانی با عقل، شرع و اصول عرفانی پذیرفته می‌شوند و اتکای صرف به آن‌ها ناکافی است.

نقد توحید کلیشه‌ای

استاد فرزانه قدس‌سره، توحید کلیشه‌ای را که خدا را محدود و کهنه می‌پندارد، مورد نقد قرار داده و بر پویایی و تازگی تجلیات الهی تأکید دارند. آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (هر روز او در کاری است)، بر این تازگی و تحول دائمی دلالت دارد. این نقد، علم دینی را به بازاندیشی در مفهوم توحید فرا می‌خواند.

درنگ: توحید کلیشه‌ای، با محدود ساختن خدا، از پویایی تجلیات الهی غافل مانده و نیازمند بازاندیشی است.

نفی خوف از غیر خدا

عارف واصل، با درک توحید ناب، از غیر خدا خوف ندارد، زیرا همه چیز را ظهور حق می‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خوف از غیر، نشانه ضعف در توحید و معرفت است. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای صیقل‌یافته، قلب را به سوی وحدت و آرامش رهنمون می‌سازد.

درنگ: عارف واصل، با درک توحید، از غیر خدا خوف ندارد، زیرا همه چیز را ظهور حق می‌بیند.

نقد نهی از تفکر در ذات الله

نهی از تفکر در ذات الله، ارشادی است و برای عوام، نه اولیاء، که موظف به پیگیری معرفت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اولیاء باید در پی معرفت صفات و افعال الهی باشند، نه توقف در نهی ارشادی. این دیدگاه، علم دینی را به سوی معرفت عمیق هدایت می‌کند.

درنگ: نهی از تفکر در ذات الله، ارشادی است و اولیاء را از پیگیری معرفت صفات و افعال الهی باز نمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد اتکای صرف به روایات و توحید کلیشه‌ای، بر ضرورت استدلال عقلانی و پویایی در فهم توحید تأکید ورزید. نفی خوف از غیر و تبیین نهی ارشادی از تفکر در ذات الله، عرفان را به سوی معرفت ناب هدایت می‌کند. این دیدگاه، چونان مشعلی فروزان، مسیر حقیقت‌جویی را روشن می‌سازد.

بخش چهارم: وسعت قلب و استعداد متجلی‌له

وسعت قلب در پذیرش تجلیات

استاد فرزانه قدس‌سره، قلب را ظرفی وسیع می‌دانند که ظرفیت پذیرش تجلیات ذاتی و اسمائی الهی را دارد. این وسعت، به استعداد متجلی‌له بستگی دارد، چنان‌که قلب اولیای کامل، تنها حق را می‌پذیرد، اما قلوب ناقص ممکن است به غیر آلوده شوند.

درنگ: قلب، به مثابه ظرفی وسیع، ظرفیت پذیرش تجلیات ذاتی و اسمائی را دارد که به استعداد متجلی‌له وابسته است.

تحول قلب و تعینات الهی

قلب، به دلیل تقلب و تحول، می‌تواند در برابر تجلیات الهی به حالات مختلفی درآید. این تحول، چونان رقصی معنوی، قلب را به سوی کمال یا نقص رهنمون می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که قلب، به مثابه آیینه‌ای سیال، می‌تواند همه چیز را در خود جای دهد.

درنگ: قلب، با تحول و تقلب، می‌تواند در برابر تجلیات الهی به حالات مختلفی از کمال تا نقص درآید.

تفاوت تجلی در قلوب اولیاء و غیر اولیاء

تجلی الهی در قلب خاتم انبیا، با سایرین متفاوت است. قلب اولیای کامل، تنها حق را می‌پذیرد، اما قلوب غیر اولیاء ممکن است به شرک یا هوای نفس آلوده شوند. این تفاوت، به مراتب وجودی و ظرفیت‌های قلبی بستگی دارد.

درنگ: تجلی الهی در قلب اولیای کامل، تنها حق را می‌پذیرد، اما در قلوب غیر اولیاء، غیر نیز ممکن است حضور یابد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین وسعت قلب و استعداد متجلی‌له، قلب را ظرفی سیال دانست که می‌تواند تجلیات الهی را در مراتب مختلف بپذیرد. تحول قلب و تفاوت تجلی در قلوب اولیاء و غیر اولیاء، عرفان را به سوی فهم عمیق‌تر هدایت می‌کند. این دیدگاه، چونان جریانی زلال، قلب را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: نقد علم دینی و ضرورت معرفت توحیدی

نقد غفلت از معرفت توحیدی

استاد فرزانه قدس‌سره، علم دینی را به دلیل غفلت از تبیین معرفت توحیدی مورد نقد قرار داده و بر ضرورت ارائه استدلال و دلیل در فهم توحید تأکید دارند. این غفلت، چونان سایه‌ای تاریک، علم دینی را از پویایی و عمق محروم ساخته است.

درنگ: علم دینی، به دلیل غفلت از معرفت توحیدی، نیازمند بازاندیشی و ارائه استدلال‌های عقلانی است.

خداوند پویا و تحول دائمی

برخلاف تصور کلیشه‌ای که خدا را ثابت و کهنه می‌پندارد، استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خداوند دائماً در تحول است، چنان‌که آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (هر روز او در کاری است) بر این پویایی دلالت دارد. این دیدگاه، علم دینی را به سوی فهم تازه‌ای از توحید رهنمون می‌سازد.

درنگ: خداوند، دائماً در تحول است و توحید پویا، علم دینی را از کلیشه‌های کهنه رها می‌سازد.

نقش قلب در سلوک عرفانی

قلب، به مثابه مرکز سلوک عرفانی، می‌تواند به سوی حق یا غیر هدایت شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سالک باید با مراقبت از قلب، آن را از آلودگی به غیر حفظ کند و به سوی تجلیات الهی رهنمون سازد.

درنگ: قلب، مرکز سلوک عرفانی است که با مراقبت، به سوی تجلیات الهی هدایت می‌شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با نقد غفلت علم دینی از معرفت توحیدی، بر ضرورت بازاندیشی در فهم توحید تأکید ورزید. خداوند پویا و تحول دائمی او، علم دینی را به سوی حقیقت ناب هدایت می‌کند. قلب، به‌عنوان مرکز سلوک، نیازمند مراقبت است تا از آلودگی به غیر مصون ماند.

نتیجه‌گیری نهایی

این شرح عرفانی، با محوریت تجلیات الهی و مراتب قلب، به تبیین رابطه قلب با حق و امکان حضور غیر در آن پرداخت. قلب، به مثابه ظرفی سیال، می‌تواند از تجلیات الهی پر شود یا به شرک و هوای نفس آلوده گردد. نقد دیدگاه شیخ ابن‌عربی، بر تفاوت مراتب تجلی و ظرفیت‌های قلبی تأکید داشت. وحدت وجود، هویت صاريه و معیت قیومیه، و تمایز لوجه الله و قربة الله، عرفان نظری را در پرتو قرآن کریم روشن ساختند. نقد علم دینی و تأکید بر پویایی توحید، مسیر حقیقت‌جویی را هموار کرد. این نوشتار، چونان آیینه‌ای صیقل‌یافته، عرفان اسلامی را در پرتو توحید و حقیقت بازمی‌نمایاند.

با نظارت صادق خادمی