در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 663

متن درس





تجدد امثال و مراتب تجلیات الهی در عرفان فصوص الحکم

تجدد امثال و مراتب تجلیات الهی در عرفان فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۶۶۳)

مقدمه: درآمدی بر تجدد امثال در عرفان ابن‌عربی

کتاب فصوص الحکم، اثر سترگ محیی‌الدین ابن‌عربی، چون گوهری در سپهر عرفان نظری می‌درخشد و مفاهیم ژرفی چون تجدد امثال، پویایی هستی و مراتب تجلیات الهی را با دقتی بی‌مانند کاوش می‌کند. این اثر، با تکیه بر وحدت وجود، هستی را چون آینه‌ای می‌بیند که در هر دم، تجلیات نوین حق در آن متجلی می‌گردد. شرح حاضر، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل مفهوم تجدد امثال و مراتب جوهر و عرض در عرفان نظری می‌پردازد. این نوشتار، با ساختاری منظم و علمی، مفاهیم پیچیده را با زبانی روشن و استعاراتی دل‌انگیز تبیین کرده و با نقدی روشمند، دیدگاه‌های نادرست و نقل‌های غیرمستند را مورد بررسی قرار می‌دهد. آیات قرآن کریم با فونت “Traditional Arabic” و با ترجمه‌ای دقیق ارائه شده‌اند تا پیوند عمیق عرفان و شریعت را به نمایش گذارند. هدف، نه‌تنها انتقال معانی عمیق عرفانی، بلکه تعمیق فهم از پویایی هستی و نقش شریعت در وصول به حقیقت است.

بخش نخست: ضرورت مسیر الهی در وصول به حقیقت

شریعت، دروازه حقیقت

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به عبارت شیخ ابن‌عربی: «فَمَنْ طَلَبَ الْأَمْرَ مِنْ غَيْرِ طَرِيقٍ فَمَا ظَفِرَ بِحَقِيقٍ»، تأکید دارند که حقیقت، تنها از مسیر شریعت و هدایت الهی قابل دسترسی است. هرگونه انحراف از این مسیر، چون گمراهی در بیابانی بی‌انتها، سالک را از مقصود بازمی‌دارد.

درنگ: حقیقت، تنها از طریق شریعت و هدایت الهی دست‌یافتنی است و هر مسیر دیگر، به گمراهی منجر می‌شود.

این دیدگاه، شریعت را چون کلیدی می‌داند که درهای معرفت را می‌گشاید و سالک را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

پیوند شریعت و معرفت

شریعت، چون ریشه‌ای است که درخت معرفت از آن می‌روید. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بدون التزام به شریعت، هر ادعای عرفانی، چون بنایی سست است که با نخستین باد فرو می‌ریزد.

درنگ: شریعت، پایه و اساس معرفت عرفانی است و بدون آن، سلوک به گمراهی می‌رسد.

این مفهوم، بر ضرورت پایبندی به شریعت در سلوک عرفانی تأکید می‌ورزد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تبیین ضرورت مسیر الهی، نشان داد که شریعت، چون راهی روشن، سالک را به سوی حقیقت هدایت می‌کند. هرگونه انحراف از این مسیر، سالک را از مقصود دور ساخته و به تاریکی گمراهی می‌کشاند.

بخش دوم: تجدد امثال و پویایی هستی

تجدد امثال در قرآن کریم

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به کلام شیخ ابن‌عربی: «وَمَا أَحْسَنَ مَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فِي حَقِّ عَالَمٍ وَتَبَدُّلِهِ مَعَ الْأَنْفَاسِ فِي خَلْقٍ جَدِيدٍ فِي عَيْنٍ وَاحِدَةٍ»، تأکید دارند که عالم با هر نفَس، در خلقی جدید متجلی می‌شود، اما در عین وحدت باقی می‌ماند. این پویایی، چون جویباری است که در هر لحظه، آبی نو در بستر خود جاری می‌سازد.

درنگ: عالم با هر نفَس، در خلقی جدید متجلی می‌شود، اما در عین وحدت الهی ثابت است.

این دیدگاه، بر پویایی ذاتی هستی و وحدت آن در ذات حق تأکید دارد.

تجدد امثال و حرکت جوهری

بحث تجدد امثال، یکی از عالی‌ترین مباحث عرفانی است که با مفهوم حرکت جوهری در فلسفه همخوانی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هستی، چون پرنده‌ای است که در آسمان وجود بال می‌زند و هیچ‌گاه در سکون و رکود نمی‌ماند.

درنگ: تجدد امثال، معادل حرکت جوهری در فلسفه است و بر پویایی ذاتی هستی تأکید دارد.

این مفهوم، پیوند عمیق عرفان و فلسفه را در فهم پویایی هستی نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تبیین تجدد امثال، نشان داد که هستی، در هر لحظه نو می‌شود، اما این نو شدن، در عین وحدت الهی رخ می‌دهد. این پویایی، چون رقص نور بر آینه وجود، تجلیات حق را در عالم متجلی می‌سازد.

بخش سوم: جوهر و عرض در عرفان و فلسفه

تعریف جوهر و عرض در فلسفه

استاد فرزانه قدس‌سره توضیح می‌دهند که در فلسفه، جوهر به چیزی گفته می‌شود که بدون نیاز به موضوع موجود است: «فَإِذَا وُجِدَ لَا فِي مَوْضُوعٍ»، در حالی که عرض به موضوعی وابسته است: «فَإِذَا وُجِدَ فِي مَوْضُوعٍ». این تعریف، چون خط‌کشی است که مرز میان موجودات مستقل و وابسته را مشخص می‌کند.

درنگ: در فلسفه، جوهر موجودی مستقل و عرض موجودی وابسته به موضوع است.

این تمایز، چارچوبی برای فهم هستی در فلسفه فراهم می‌آورد.

جوهر و عرض در عرفان

در عرفان، جوهر به وجود ثابت (حق) و عرض به وجود متغیر (مخلوقات) اطلاق می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه چیز جز حق، متغیر و عرض است، حتی اگر در فلسفه جوهر تلقی شود.

درنگ: در عرفان، جوهر به وجود ثابت حق و عرض به وجود متغیر مخلوقات اشاره دارد.

این تعریف، بر تمایز میان حق و خلق در عرفان تأکید می‌ورزد.

تقسیم‌بندی ثوابت در عرفان

استاد فرزانه قدس‌سره، ثوابت عرفانی را به دو دسته تقسیم می‌کنند: ثوابت کلان، مانند عالم عقل و نفس، که نسبت به افراد خود ثابت‌اند، و ثابت مطلق، که تنها حق است. این تقسیم‌بندی، چون نقشه‌ای است که جایگاه حق و خلق را در هستی روشن می‌سازد.

درنگ: ثوابت عرفانی به ثوابت کلان و ثابت مطلق (حق) تقسیم می‌شوند، و تنها حق ثابت مطلق است.

این دیدگاه، بر انحصار ثبات در ذات حق تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تبیین جوهر و عرض در فلسفه و عرفان، نشان داد که در عرفان، تنها حق جوهر ثابت است و همه مخلوقات، چون سایه‌هایی متغیر، عرض تلقی می‌شوند. این تمایز، چون آینه‌ای است که تفاوت دیدگاه عرفانی و فلسفی را نمایان می‌سازد.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های اشاعره و حسبانیه

دیدگاه اشاعره و نقد آن

استاد فرزانه قدس‌سره توضیح می‌دهند که اشاعره معتقدند اعراض متغیرند، اما جواهر ثابت‌اند. شیخ ابن‌عربی این دیدگاه را نقد کرده و می‌گوید جز حق، همه چیز متغیر است.

درنگ: اشاعره به اشتباه جواهر را ثابت می‌دانند، در حالی که جز حق، همه چیز متغیر است.

این نقد، بر پویایی ذاتی هستی تأکید دارد.

دیدگاه حسبانیه و نقد آن

حسبانیه معتقدند همه چیز متغیر است، اما ثبات حق را نادیده می‌گیرند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به شیخ ابن‌عربی، این دیدگاه را نیز نادرست می‌دانند، زیرا حق، ثابت مطلق است.

درنگ: حسبانیه به اشتباه ثبات حق را نادیده می‌گیرند، در حالی که حق، ثابت مطلق است.

این نقد، بر انحصار ثبات در ذات حق تأکید می‌ورزد.

قضاوت شیخ ابن‌عربی

شیخ ابن‌عربی، با قضاوت میان اشاعره و حسبانیه، می‌فرماید جز حق، همه چیز متغیر است. استاد فرزانه قدس‌سره این قضاوت را چون حکمی عادلانه می‌دانند که حقیقت را از میان دیدگاه‌های نادرست بیرون می‌کشد.

درنگ: شیخ ابن‌عربی، با قضاوت عادلانه، جز حق، همه چیز را متغیر می‌داند.

این دیدگاه، بر پویایی هستی و ثبات حق تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد دیدگاه‌های اشاعره و حسبانیه، نشان داد که جز حق، همه چیز در هستی متغیر است. این قضاوت، چون مشعلی است که تاریکی‌های سوءفهم را از میان می‌برد و حقیقت را نمایان می‌سازد.

بخش پنجم: نقد نقل‌های غیرمستند در علوم عرفانی

فقدان استناد در کتب عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که نقل‌های کتب عرفانی، مانند ملل و نحل، اغلب مرسل و فاقد سند معتبرند. این نقل‌ها، چون سایه‌هایی کم‌رنگ، ارزش علمی ندارند.

درنگ: نقل‌های مرسل در کتب عرفانی، فاقد ارزش علمی‌اند و باید با سند معتبر همراه باشند.

این نقد، بر ضرورت استناد علمی در علوم دینی تأکید دارد.

تفاوت نقل‌های عرفانی و فقهی

نقل‌های فقهی، به دلیل دقت در سند و رجال، معتبرند، اما نقل‌های عرفانی، چون جویبارهایی گل‌آلود، غالباً مرسل و غیرقابل اعتمادند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاوت را چون خط‌کشی میان حقیقت و گمان می‌دانند.

درنگ: نقل‌های فقهی به دلیل استناد دقیق، معتبرند، اما نقل‌های عرفانی اغلب مرسل و غیرقابل اعتمادند.

این دیدگاه، بر اهمیت دقت علمی در نقل‌ها تأکید می‌ورزد.

دخالت دولت‌ها در تحریف نقل‌ها

استاد فرزانه قدس‌سره هشدار می‌دهند که دولت‌ها در تاریخ، با بزرگ‌نمایی یا کوچک‌نمایی افراد، نقل‌های عرفانی را تحریف کرده‌اند. این تحریف، چون غباری است که بر آینه حقیقت می‌نشیند.

درنگ: دخالت دولت‌ها در نقل‌های عرفانی، به تحریف حقیقت منجر شده و بررسی انتقادی نقل‌ها را ضروری می‌سازد.

این نقد، بر ضرورت بررسی انتقادی منابع تاریخی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با نقد نقل‌های غیرمستند، نشان داد که علوم عرفانی نیازمند استناد دقیق و پرهیز از تحریفات تاریخی است. این نقد، چون صیقلی است که آینه علم را از غبار مرسلات پاک می‌کند.

بخش ششم: نقد دیدگاه‌های فلسفی و دفاع از حرکت جوهری

نقد ابن‌سینا و پذیرش حرکت جوهری

استاد فرزانه قدس‌سره توضیح می‌دهند که ابن‌سینا حرکت جوهری را نپذیرفت و تنها اعراض را متغیر دانست. اما ملاصدرا، با الهام از فارابی، حرکت جوهری را تأیید کرد و گفت هر آنچه در ظاهر تغییر می‌کند، از باطن نشأت می‌گیرد.

درنگ: ملاصدرا، با تأیید حرکت جوهری، نشان داد که تغییرات ظاهری از باطن نشأت می‌گیرند.

این دیدگاه، بر قانون «كُلُّ مَا بِالْعَرْضِ مُنْتَهٍ إِلَى مَا بِالذَّاتِ» تأکید دارد.

تجدد امثال و حرکت جوهری

استاد فرزانه قدس‌سره، تجدد امثال در عرفان را معادل حرکت جوهری در فلسفه می‌دانند. فیلسوف حرکت را در ماده می‌بیند، اما عارف آن را در کل هستی مشاهده می‌کند.

درنگ: تجدد امثال در عرفان، معادل حرکت جوهری در فلسفه است، اما عارف پویایی را در کل هستی می‌بیند.

این مقایسه، پیوند عمیق عرفان و فلسفه را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با نقد دیدگاه ابن‌سینا و دفاع از حرکت جوهری، نشان داد که پویایی هستی، چه در فلسفه و چه در عرفان، حقیقتی بنیادین است. این دیدگاه، چون پلی است که عرفان و فلسفه را به هم متصل می‌سازد.

بخش هفتم: پویایی ذات حق و نقد تصور سکون

نقد دیدگاه شیخ درباره خدا

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه شیخ ابن‌عربی مبنی بر اینکه همه چیز جز خدا متغیر است را نقد کرده و تأکید دارند که خدا نیز در شئون خود متجدد است: ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ «هر روز او در کاری است». این پویایی، چون جویباری ازلی است که در ذات حق جاری است.

درنگ: خدا در شئون خود متجدد است و از سکون و کهنگی مبراست.

این نقد، بر پویایی ذات حق در عین ثبات تأکید دارد.

هستی به‌عنوان ظهورات الهی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه هستی، تعینات و ظهورات حق‌اند و نه عارض بر ذات او. حق، موضوع نیست که هستی عرض او باشد، بلکه هستی، چون ریزش‌های نور الهی است.

درنگ: هستی، ظهورات و تعینات حق است و نه عارض بر ذات او.

این دیدگاه، بر تمایز میان مفهوم عرض فلسفی و ظهور عرفانی تأکید دارد.

نقد تصور خدا به‌عنوان ساکن

تصور خدا به‌عنوان موجودی ساکن و کهنه، خطایی بزرگ است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که خدا در تجدد ازلی و سرمدی خود ثابت است، اما این ثبات، به معنای سکون نیست.

درنگ: خدا در تجدد ازلی و سرمدی خود ثابت است و از سکون مبراست.

این نقد، تصورات نادرست از ذات حق را رد می‌کند.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، با نقد تصور سکون در ذات حق، نشان داد که خدا در شئون خود متجدد و پویاست. هستی، چون آینه‌ای است که تجلیات نوین حق را در هر لحظه بازمی‌تاباند.

بخش هشتم: عالم به‌عنوان موجود زنده

نفَس عالم و تجدد امثال

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا﴾ «هنگامی که زمین به لرزه درآید»، تأکید دارند که عالم با هر نفَس انسان، نفس می‌کشد و متجدد می‌شود. زلزله‌ها و بلایای طبیعی، چون تپش‌های قلب عالم، با نفَس‌های انسانی مرتبط‌اند.

درنگ: عالم، چون موجودی زنده، با نفَس‌های انسان متجدد می‌شود و بلایای طبیعی با گناهان مرتبط‌اند.

این دیدگاه، عالم را چون موجودی زنده و همگام با انسان معرفی می‌کند.

پیوند عالم و انسان

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی از سعدی: «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند»، عالم را چون پیکری واحد می‌دانند که با انسان در ارتباط است. هر نفَس انسان، چون تپشی است که عالم را به حرکت درمی‌آورد.

درنگ: عالم و انسان، چون اعضای یک پیکر، با یکدیگر در ارتباط‌اند و نفَس انسان، عالم را متجدد می‌سازد.

این مفهوم، بر وحدت عالم و انسان تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش هشتم

بخش هشتم، با تبیین عالم به‌عنوان موجودی زنده، نشان داد که تجدد امثال، چون تپش قلب عالم، با نفَس‌های انسان همگام است. این دیدگاه، عالم را چون آینه‌ای زنده می‌بیند که تجلیات حق را بازتاب می‌دهد.

بخش نهم: نقد گمراهی علوم و معیار عرفان صادق

نقد گمراهی علوم عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره هشدار می‌دهند که علم، اگر به گمراهی منجر شود، حجاب اکبر است. کتب عرفانی و فلسفی، با تصور نادرست از خدا به‌عنوان موجود ساکن، به گمراهی دامن زده‌اند.

درنگ: علم، اگر به گمراهی منجر شود، حجاب اکبر است و تصور نادرست از خدا، به انحراف می‌انجامد.

این نقد، بر ضرورت ارزیابی انتقادی علوم تأکید دارد.

فطرت و هدایت الهی

فطرت انسانی، اگر به هدایت الهی متصل شود، از گمراهی نجات می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره، قرآن کریم، کلمات معصومان و دعاها را چون چشمه‌های زلال معرفت می‌دانند.

درنگ: فطرت، با اتصال به قرآن کریم، کلمات معصومان و دعاها، از گمراهی نجات می‌یابد.

این دیدگاه، بر نقش منابع اصیل دینی در هدایت تأکید دارد.

معیار عرفان صادق

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عارف یا صادق است یا کاذب؛ حد وسطی وجود ندارد. عرفان صادق، با شنیدن صدای قلب هستی، مانند سنگ، مشخص می‌شود.

درنگ: عرفان صادق، با شهود صدای قلب هستی مشخص می‌شود و عارف کاذب از این شهود بی‌بهره است.

این معیار، چون سنگ محکی است که عرفان حقیقی را از کاذب جدا می‌کند.

جمع‌بندی بخش نهم

بخش نهم، با نقد گمراهی علوم و تبیین معیار عرفان صادق، نشان داد که معرفت حقیقی، در اتصال به فطرت و منابع اصیل دینی نهفته است. عرفان صادق، چون جویباری زلال، قلب هستی را می‌شنود.

بخش دهم: نقد فلاسفه و محجوبان

نقد تشابه صور

استاد فرزانه قدس‌سره توضیح می‌دهند که فلاسفه و اکثر عالم، به دلیل تشابه صور، تجدد هستی را درک نمی‌کنند. این محجوبان، چون کسانی‌اند که به دلیل گشادبینی، از ریزبینی محرومند.

درنگ: تشابه صور، مانع درک تجدد هستی توسط فلاسفه و محجوبان است.

این نقد، بر ضرورت ریزبینی در مشاهده پویایی هستی تأکید دارد.

نقد سوءاستفاده از علم غیب

استاد فرزانه قدس‌سره هشدار می‌دهند که ادعای علم غیب و استفاده از آن برای افشای اسرار، گمراهی و بداخلاقی است. معصومان، با وجود علم غیب، امنیت جامعه را حفظ می‌کردند.

درنگ: ادعای علم غیب و افشای اسرار، گمراهی و بداخلاقی است و معصومان امنیت جامعه را حفظ می‌کردند.

این دیدگاه، بر ضرورت حفظ امنیت و اخلاق در ادعاهای عرفانی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دهم

بخش دهم، با نقد تشابه صور و سوءاستفاده از علم غیب، نشان داد که محجوبان از درک تجدد هستی بازمی‌مانند. عارف صادق، چون ریزبینی است که قلب هستی را می‌بیند و از بداخلاقی پرهیز می‌کند.

بخش یازدهم: انواع حرکت در عرفان و فلسفه

تقسیم‌بندی حرکت در عرفان

استاد فرزانه قدس‌سره، حرکت در عرفان را به وجودی، ایجادی و ظهوری تقسیم می‌کنند و آن را از حرکت خروجی (از قوه به فعل) متمایز می‌دانند. مخلوقات همه انواع حرکت را دارند، اما حق فاقد حرکت خروجی است.

درنگ: حرکت در عرفان شامل وجودی، ایجادی و ظهوری است و حق فاقد حرکت خروجی است.

این تقسیم‌بندی، حرکت را از منظر عرفانی بازتعریف می‌کند.

تفاوت حرکت عرفانی و فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فیلسوف حرکت را در ماده می‌بیند، اما عارف آن را در کل هستی مشاهده می‌کند. این تفاوت، چون نگاهی از قله عرفان به دشت فلسفه است.

درنگ: عارف حرکت را در کل هستی می‌بیند، در حالی که فیلسوف آن را در ماده محدود می‌کند.

این دیدگاه، بر گستردگی نگاه عرفانی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش یازدهم

بخش یازدهم، با تبیین انواع حرکت در عرفان، نشان داد که حرکت عرفانی، فراتر از حرکت فلسفی، کل هستی را در بر می‌گیرد. این دیدگاه، چون دریچه‌ای است که پویایی الهی را در عالم نمایان می‌سازد.

بخش دوازدهم: ضرورت بازنگری در علوم دینی

فقدان معیار در علوم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فقدان معیار و پلاک در علوم دینی، مانع از حل مشکلات عرفانی است. بحث تجدد امثال، اگر به‌درستی تبیین شود، می‌تواند مسائل جهانی را حل کند.

درنگ: فقدان معیار در علوم دینی، مانع حل مشکلات عرفانی است و تبیین تجدد امثال می‌تواند راهگشا باشد.

این نقد، بر ضرورت بازنگری در روش‌های علمی تأکید دارد.

نقش عرفان در حل مسائل

تجدد امثال، چون مشعلی است که می‌تواند تاریکی‌های مسائل جهانی را روشن کند. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را چون کلیدی برای گشودن قفل‌های معرفتی می‌دانند.

درنگ: تجدد امثال، می‌تواند مسائل جهانی را حل کرده و معرفت عرفانی را گسترش دهد.

این دیدگاه، بر اهمیت عرفان در حل مسائل معاصر تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوازدهم

بخش دوازدهم، با تأکید بر ضرورت بازنگری در علوم دینی، نشان داد که تجدد امثال می‌تواند چون مشعلی راهگشا در حل مسائل معرفتی باشد. این دیدگاه، علوم دینی را به سوی پویایی و کارآمدی رهنمون می‌سازد.

نتیجه‌گیری: تجدد امثال و پویایی هستی در عرفان

شرح حاضر، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مفهوم تجدد امثال و مراتب تجلیات الهی در فصوص الحکم پرداخت. تجدد امثال، چون جویباری زلال، پویایی هستی را در عین وحدت الهی نشان می‌دهد. حق، به‌عنوان جوهر ثابت، در پس این تجددات قرار دارد، اما این ثبات، به معنای سکون نیست، بلکه پویایی ازلی و سرمدی است. نقد دیدگاه‌های اشاعره، حسبانیه و فلاسفه، بر ضرورت فهم دقیق پویایی هستی تأکید کرد. شریعت، چون ریشه‌ای است که معرفت عرفانی از آن می‌روید، و بدون آن، هر ادعای عرفانی به گمراهی می‌رسد. عرفان صادق، با شهود صدای قلب هستی و اتصال به منابع اصیل دینی، سالک را به سوی حقیقت هدایت می‌کند. این نوشتار، با حفظ وفاداری به محتوای اصلی، مفاهیم عرفانی را با زبانی روشن و استعاراتی دل‌انگیز تبیین کرده و بر ضرورت بازنگری در علوم دینی و پرهیز از نقل‌های غیرمستند تأکید دارد.

با نظارت صادق خادمی