در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 671

متن درس




تبیین حکمت ملکیه در کلام لوطیه: بازخوانی فصوص الحکم

تبیین حکمت ملکیه در کلام لوطیه: بازخوانی فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۶۷۱)

دیباچه

کتاب فصوص الحکم، اثر گران‌سنگ محی‌الدین ابن عربی، از برجسته‌ترین متون عرفان نظری در سنت اسلامی است که به کاوش در مفاهیم عمیق وجود، ظهور، و نسبت میان حق و خلق می‌پردازد. این اثر، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تأملات عرفانی، اسما و صفات الهی را در ظرف حکمت‌های گوناگون تبیین می‌کند. در این نوشتار، با استناد به درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه ۶۷۱، به بررسی فص حکمت ملکیه فی کلمه لوطیه پرداخته‌ایم که به مفهوم ملَک (شدت، قوت، و سلطه) و نسبت آن با حضرت لوط علیه‌السلام و قوم او اختصاص دارد. این بررسی، با نگاهی عرفانی، قرآنی، و روان‌شناختی، به نقد دیدگاه‌های ابن عربی و شارحان فصوص الحکم می‌پردازد و با تکیه بر آیات قرآن کریم، عصمت انبیا و حقیقت قوم لوط را بازخوانی می‌کند. متن حاضر، با حفظ تمامی محتوای اصلی و افزودن توضیحات تکمیلی، به گونه‌ای نگاشته شده که هم وفادار به درس‌گفتارهای استاد باشد و هم ساختاری علمی و دانشگاهی داشته باشد. تمثیلات و استعارات فاخر، به غنای ادبی و مفهومی متن افزوده‌اند تا برای پژوهشگران حوزه عرفان، فلسفه، و الهیات، منبعی جامع و معتبر ارائه شود.

بخش نخست: مفهوم ملَک و حکمت ملکیه

معنای لغوی و عرفانی ملَک

واژه ملَک، با فتح نون و سکون لام، در لغت به معنای شدت، قوت، و سلطه است. این مفهوم، در حکمت ملکیه، به ویژگی‌های قوم لوط علیه‌السلام اشاره دارد که با شدت و قوت در فساد و انحراف توصیف شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ملَک، به عنوان وصف قوت، در مرتبه اعم قرار دارد، زیرا قوت می‌تواند به صورت نرم یا شدید ظهور یابد. در عرفان، ملَک به سلطه و قوت ذاتی حق تعالی اشاره دارد که در تجلیات الهی در عالم خلق آشکار می‌شود.

برای تبیین این مفهوم، استاد به شعری از صفی استناد می‌کنند که ملَک را در معنای شدت عجین کردن خمیر به کار برده است. این استعمال لغوی، شدت را به عنوان وصف قوت تأیید می‌کند، اما نباید ملاک معنای اصلی قرار گیرد. در عرفان، ملَک به ظهور قدرت الهی در عالم اشاره دارد، مانند جویباری که از سرچشمه قوت الهی جاری می‌شود و در گستره خلق تجلی می‌یابد.

درنگ: ملَک، در لغت به معنای شدت و قوت است، اما در عرفان به سلطه و قدرت ذاتی حق تعالی اشاره دارد که در تجلیات الهی ظهور می‌یابد.

حکمت ملکیه و نسبت آن با قوم لوط

فص حکمت ملکیه فی کلمه لوطیه، به دلیل ارتباط با صفات قوم لوط، که با شدت در فساد و انحراف شناخته می‌شوند، به این نام خوانده شده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این نام‌گذاری، به ویژگی‌های قوم لوط اشاره دارد، نه به حضرت لوط علیه‌السلام. قوم لوط، در قرآن کریم، به دلیل ارتکاب گناهان آشکار و بی‌پروا، به شدت در بطلان و قباحت توصیف شده‌اند. این شدت، با مفهوم ملَک هم‌خوانی دارد، اما نباید به نفی عصمت حضرت لوط علیه‌السلام منجر شود.

استاد، این ویژگی را به آتشی تشبیه می‌کنند که در ظاهر شعله‌ور است، اما در باطن، به دلیل فقدان حقیقت، تنها دود و خاکستر بر جای می‌گذارد. قوم لوط، با وجود ظاهر قدرتمند، از عقلانیت و مردانگی محروم بودند، چنان‌که آیه أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ (هود: ۷۸، ترجمه: آیا در میان شما مردی خردمند نیست؟) بر فقدان عقل و وقار در آنها دلالت دارد.

نقد نسبت دادن ضعف به حضرت لوط علیه‌السلام

برخی شارحان فصوص الحکم، از جمله ابن عربی، به دلیل عنوان حکمت ملکیه، حضرت لوط علیه‌السلام را به ضعف در برابر قومش متهم کرده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست می‌دانند، زیرا با آیات قرآن کریم که حضرت لوط علیه‌السلام را پیامبری صبور و مقتدر توصیف می‌کند، در تعارض است. آیه لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ (هود: ۸۰، ترجمه: کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا به تکیه‌گاهی استوار پناه می‌جستم) نه به ضعف، بلکه به آرزوی قلبی حضرت لوط علیه‌السلام برای داشتن قوت الهی در برابر شدت انحراف قومش اشاره دارد.

استاد، این آیه را به نجوای عاشقی تشبیه می‌کنند که در برابر سیاهی و نافرمانی قوم، به سوی سرچشمه قوت الهی پناه می‌برد. این دیدگاه، با عصمت انبیا و جایگاه رفیع حضرت لوط علیه‌السلام سازگار است و هرگونه نسبت ضعف به ایشان را رد می‌کند.

درنگ: نسبت دادن ضعف به حضرت لوط علیه‌السلام با آیات قرآن کریم در تعارض است، زیرا این آیه، آرزوی قلبی ایشان برای قوت الهی را نشان می‌دهد، نه ضعف.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، به تبیین مفهوم ملَک در لغت و عرفان، نام‌گذاری حکمت ملکیه، و نقد نسبت دادن ضعف به حضرت لوط علیه‌السلام پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، بر عصمت و قوت درونی حضرت لوط علیه‌السلام تأکید کردند و شدت قوم لوط را نشانه فساد و انحراف آنها دانستند. این تحلیل، زمینه‌ساز بررسی عمیق‌تر ویژگی‌های قوم لوط و نقدهای عرفانی است.

بخش دوم: قوم لوط: شدت در فساد و انحراف

ویژگی‌های قوم لوط در قرآن کریم

قوم لوط، در قرآن کریم، به دلیل ارتکاب گناهان آشکار و بی‌پروا، به شدت در بطلان و قباحت توصیف شده‌اند. آنها نه تنها گناه می‌کردند، بلکه معاصی خود را بدون کتمان و پنهان‌کاری انجام می‌دادند. استاد فرزانه قدس‌سره، این ویژگی را به طوفانی تشبیه می‌کنند که با شدت و بی‌مهابا، هر آنچه در مسیرش باشد را ویران می‌سازد. آیه أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ (هود: ۷۸، ترجمه: آیا در میان شما مردی خردمند نیست؟) بر فقدان عقلانیت و مردانگی در قوم لوط دلالت دارد.

استاد تأکید دارند که قوت ظاهری قوم لوط، به معنای واقعی قوت نبود، بلکه نشانه بیماری روانی و انحطاط اخلاقی آنها بود. این قوم، به دلیل شدت در نافرمانی، از پذیرش احکام الهی که حضرت لوط علیه‌السلام آورده بود، سر باز زدند. این نافرمانی، به مثابه حجابی سنگین بود که قلب‌هایشان را از نور حق محروم ساخته بود.

درنگ: قوم لوط، با شدت در فساد و انحراف، نه قوت واقعی، بلکه بیماری روانی و فقدان عقلانیت و مردانگی را نشان دادند.

تحلیل روان‌شناختی قوم لوط

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی روان‌شناختی، قوم لوط را به افرادی تشبیه می‌کنند که به دلیل ضعف جسمانی و روانی، به انحرافات غیرطبیعی گرایش یافتند. این قوم، فاقد مردانگی و وقار بودند و حالتی خنثی داشتند که آنها را از شهوت طبیعی به سوی زنان محروم ساخته بود. این تحلیل، با مطالعات روان‌شناختی مدرن هم‌خوانی دارد که انحرافات جنسی را به بیماری‌های روانی و ضعف‌های جسمانی نسبت می‌دهند.

استاد، این وضعیت را به درختی تشبیه می‌کنند که ریشه‌هایش از خاک سالم محروم مانده و شاخه‌هایش به سوی تاریکی و فساد خم شده‌اند. قوم لوط، به جای پیروی از فطرت طبیعی، به انحراف غیرطبیعی روی آوردند، که با آیه نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ (بقره: ۲۲۳، ترجمه: زنان شما کشتزار شمایند) در تعارض است.

نقد اصطلاح شهوت بهیمی

برخی شارحان فصوص الحکم، فساد قوم لوط را به شهوت بهیمی (حیوانی) نسبت داده‌اند، اما استاد فرزانه قدس‌سره این اصطلاح را نادرست می‌دانند. شهوت بهیمی، به معنای شهوت طبیعی حیوانات است که در قوم لوط وجود نداشت. آنها فاقد شهوت طبیعی بودند و انحرافشان غیرطبیعی و بیمارگونه بود. استاد، این سوءتفاهم را به خلط آب زلال با گل تشبیه می‌کنند که حقیقت را تیره و تار می‌سازد.

درنگ: فساد قوم لوط، ناشی از شهوت بهیمی (طبیعی) نبود، بلکه انحرافی غیرطبیعی و بیمارگونه بود که با فطرت انسانی در تعارض است.

تشبیه قوم لوط به معتادان

استاد فرزانه قدس‌سره، رفتار قوم لوط را به معتادانی تشبیه می‌کنند که به دلیل ضعف جسمانی و روانی، به سوی انحراف کشیده می‌شوند. ایشان تأکید دارند که تقویت ورزش و فعالیت بدنی می‌تواند این مشکلات را کاهش دهد. این دیدگاه، به اهمیت سلامت جسمانی در پیشگیری از انحرافات اجتماعی اشاره دارد و قوم لوط را به جامعه‌ای تشبیه می‌کند که در باتلاق ضعف و بیماری فرو رفته است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، به بررسی ویژگی‌های قوم لوط، تحلیل روان‌شناختی انحرافات آنها، و نقد اصطلاح شهوت بهیمی پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، قوم لوط را فاقد قوت واقعی و گرفتار بیماری روانی دانستند. این تحلیل، زمینه‌ساز بررسی نقدهای عرفانی و قرآنی در بخش بعدی است.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های عرفانی و قرآنی

نقد ابن عربی در تبیین انبیا

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه ابن عربی در فصوص الحکم را به دلیل تضعیف انبیا و تقویت دشمنان آنها، مانند فرعون و نمرود، مورد نقد قرار می‌دهند. ایشان معتقدند که این رویکرد، نوعی بی‌حرمتی به مقام انبیاست و با آیات قرآن کریم هم‌خوانی ندارد. استاد، این دیدگاه را به نقاشی تشبیه می‌کنند که به جای ترسیم چهره‌های نورانی انبیا، سایه‌های تاریک دشمنان را برجسته می‌سازد.

درنگ: نسبت دادن ضعف به انبیا و تقویت دشمنان آنها در فصوص الحکم، با آیات قرآن کریم و عصمت انبیا در تعارض است.

نقد نسبت دادن ملَک به حضرت نوح علیه‌السلام

برخی شارحان، به اشتباه ملَک را به حضرت نوح علیه‌السلام نسبت داده‌اند و ادعا کرده‌اند که ایشان در برابر قوم خود ضعیف بودند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست می‌دانند، زیرا حضرت نوح علیه‌السلام در قرآن کریم پیامبری صبور و مقتدر توصیف شده است. این نقد، به خلط شدت قوم با ویژگی‌های انبیا اشاره دارد و استاد آن را به خطایی تشبیه می‌کنند که نور را با تاریکی اشتباه می‌گیرد.

عصمت و مراتب انبیا

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه انبیا معصوم‌اند، اما مراتب آنها متفاوت است. این تفاوت، به صورت کامل و اتم (اکمل) است، نه ناقص و کامل. این دیدگاه، با آیات لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ (بقره: ۲۸۵، ترجمه: میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمی‌گذاریم) و فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (بقره: ۲۵۳، ترجمه: برخی را بر برخی برتری دادیم) هم‌خوانی دارد. عصمت، به معنای دوری از گناه، خطا، نقص، و ضعف است و انبیا را از هرگونه خلل مصون می‌دارد.

استاد، عصمت را به سپری نورانی تشبیه می‌کنند که انبیا را در برابر تاریکی‌های گناه و نقص محافظت می‌کند و مراتبشان را به قله‌های رفیع معرفت الهی که هر یک در ارتفاعی متفاوت قرار دارند.

درنگ: همه انبیا معصوم‌اند، اما مراتبشان به صورت کامل و اتم متفاوت است، و عصمت آنها را از هرگونه گناه، خطا، و نقص مصون می‌دارد.

نقد دیدگاه اهل سنت درباره عصمت

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه اهل سنت را که به دلیل فقدان ادعای عصمت در میان خود، نسبت به عصمت انبیا بی‌تفاوت‌اند، مورد نقد قرار می‌دهند. در مقابل، شیعه عصمت را شرط نبوت و امامت می‌داند. این تفاوت، ریشه در مبانی کلامی دارد و استاد آن را به دو مسیر تشبیه می‌کنند: یکی که به سوی قله‌های عصمت و کمال هدایت می‌شود و دیگری که در دشت‌های بی‌تفاوتی سرگردان است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، به نقد دیدگاه‌های ابن عربی و شارحان فصوص الحکم در نسبت دادن ضعف به انبیا، به‌ویژه حضرت لوط و نوح علیهماالسلام، و تبیین عصمت و مراتب انبیا پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، بر عصمت انبیا و نادرستی تضعیف آنها تأکید کردند. این تحلیل، زمینه‌ساز بررسی عذاب الهی و تبیین‌های ادبی و فنی است.

بخش چهارم: عذاب الهی و تبیین‌های ادبی و فنی

عذاب الهی بر قوم لوط

حضرت لوط علیه‌السلام، پس از نصیحت‌های بسیار و ناکامی در هدایت قومش، به خدا پناه برد و ملائکه با عذاب الهی قوم را نابود کردند. استاد فرزانه قدس‌سره، این عذاب را نشانه قوت و شدت الهی می‌دانند که با مفهوم ملَک در این فص مرتبط است. این عذاب، به مثابه صاعقه‌ای است که تاریکی فساد را در هم می‌شکند و نور عدالت الهی را آشکار می‌سازد.

درنگ: عذاب الهی بر قوم لوط، نشانه قوت و شدت الهی است که با مفهوم ملَک هم‌خوانی دارد و فساد قوم را نابود کرد.

تبیین شعر قیس بن الحکیم

استاد فرزانه قدس‌سره، به شعری از قیس بن الحکیم استناد می‌کنند که ملَک را به معنای شدت در کشیدن نیزه توصیف می‌کند: «ملکت بها کفّی فانطرف فصها، یری القائم من دونها ماورائها» (ترجمه: با دستم نیزه را چنان با شدت کشیدم که چاک آن باز شد، به‌گونه‌ای که هر که ایستاده بود، از این سو آن سویش را می‌دید). این شعر، شدت و قوت را به صورت عینی نشان می‌دهد و به تبیین لغوی و عرفانی ملَک کمک می‌کند.

استاد، این تصویر را به جنگجویی تشبیه می‌کنند که با قوت و مهارت، نیزه را چنان می‌کشد که چاک آن، مانند دریچه‌ای به سوی حقیقت، باز می‌شود. این استعاره، شدت را به عنوان ظهور قوت در عمل رزمی نشان می‌دهد.

تحلیل فنی کشیدن نیزه

کشیدن نیزه، نیازمند قوت مچ و بازوست که شدت و مهارت را در عمل رزمی نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، این عمل را به مثابه تجلی قوت در میدان نبرد توصیف می‌کنند که نیازمند هماهنگی جسم و اراده است. این تحلیل، با مفهوم عرفانی ملَک هم‌خوانی دارد، زیرا قوت الهی نیز در عالم خلق با شدت و سلطه ظهور می‌یابد.

استاد، این مهارت را به نواختن سازی تشبیه می‌کنند که تنها با هماهنگی دست و دل، نغمه‌ای دل‌انگیز می‌آفریند. این تشبیه، پیوند میان قوت جسمانی و اراده معنوی را برجسته می‌سازد.

درنگ: کشیدن نیزه، با قوت مچ و بازو، شدت و مهارت را نشان می‌دهد و با مفهوم عرفانی ملَک به عنوان تجلی قوت الهی هم‌خوانی دارد.

نقد ادبی شعر قیس

شعر قیس بن الحکیم، با اشاره به «قائم» (ایستاده)، بر قوت و صلابت شاعر تأکید دارد و ضعف را نفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، این ظرافت ادبی را مورد توجه قرار داده و آن را نشانه‌ای از مهارت شاعر در به‌کارگیری واژگان برای بیان قوت و شدت می‌دانند. ایشان، این شعر را به تابلویی نقاشی تشبیه می‌کنند که با خطوطی محکم و رنگ‌هایی زنده، صلابت و قوت را به تصویر می‌کشد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، به تبیین عذاب الهی بر قوم لوط، تحلیل شعر قیس بن الحکیم، و بررسی فنی و ادبی مفهوم ملَک پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم و اشعار ادبی، شدت و قوت را به عنوان تجلی الهی در عالم خلق و رزمندگی نشان دادند. این تحلیل، زمینه‌ساز بررسی مسائل اجتماعی و آموزشی است.

بخش پنجم: مسائل اجتماعی و نقد علوم دینی

ضعف جسمانی در جامعه

استاد فرزانه قدس‌سره، به ضعف جسمانی در بخش‌هایی از جامعه، به‌ویژه زنان و طلاب علوم دینی، اشاره دارند. ایشان معتقدند که کمبود فعالیت بدنی، سلامت جسمانی و روانی جامعه را تهدید می‌کند. این وضعیت، به درختی تشبیه می‌شود که به دلیل کمبود آب و نور، از رشد بازمانده و شاخه‌هایش پژمرده شده‌اند.

استاد، تقویت ورزش و فعالیت بدنی را به عنوان راه‌حلی برای ارتقای سلامت اجتماعی پیشنهاد می‌کنند. این دیدگاه، به اهمیت پیوند جسم و روح در تربیت انسان‌های سالم و پویا تأکید دارد.

درنگ: ضعف جسمانی در جامعه، به‌ویژه در میان طلاب و زنان، سلامت اجتماعی را تهدید می‌کند و تقویت ورزش راه‌حلی مؤثر است.

نقد روش‌های سنتی علوم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره، روش‌های سنتی آموزش علوم دینی را به دلیل عدم توجه به سلامت جسمانی و کاربردی نبودن مورد نقد قرار می‌دهند. ایشان معتقدند که این روش‌ها، مانع تربیت عالمان سالم و پویا شده است. این نقد، به خاکی خشک تشبیه می‌شود که بذر معرفت در آن نمی‌روید و نیاز به اصلاح و نوآوری دارد.

استاد، بر ضرورت بازنگری در روش‌های آموزشی علوم دینی تأکید دارند تا عالمان دینی بتوانند با سلامت جسمانی و روانی، به تربیت جامعه بپردازند. این دیدگاه، به اصلاح باغی تشبیه می‌شود که با آبیاری و مراقبت، به باروری و شکوفایی می‌رسد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، به بررسی ضعف جسمانی در جامعه و نقد روش‌های سنتی آموزش علوم دینی پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر اهمیت سلامت جسمانی و اصلاح روش‌های آموزشی، راه را برای تربیت انسان‌های سالم و پویا هموار کردند.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه ۶۷۱، به تبیین حکمت ملکیه فی کلمه لوطیه از فصوص الحکم پرداخت. محور این بررسی، مفهوم ملَک (شدت، قوت، و سلطه)، نسبت آن با حضرت لوط علیه‌السلام و قومش، و نقد دیدگاه‌های ابن عربی و شارحان بود. استاد، با استناد به آیات قرآن کریم، بر عصمت و قوت درونی حضرت لوط علیه‌السلام تأکید کردند و فساد قوم لوط را نشانه بیماری روانی و انحراف غیرطبیعی دانستند. نقدهای عرفانی، قرآنی، و روان‌شناختی، همراه با تحلیل‌های ادبی و فنی، به غنای این بررسی افزودند. این متن، با حفظ تمامی محتوای اصلی و ارائه توضیحات تکمیلی، به مثابه منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه عرفان و الهیات ارائه شده است.

با نظارت صادق خادمی