در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 681

متن درس





شرح فصوص الحکم: حکمت وجودی در تبیین وحدت و اتحاد

شرح فصوص الحکم: حکمت وجودی در تبیین وحدت و اتحاد

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۶۸۱)

دیباچه

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مفاهیم عمیق وحدت و اتحاد در عرفان اسلامی می‌پردازد و با نگاهی نقادانه به دیدگاه‌های ابن‌سینا درباره محال بودن اتحاد دو شیء، حقیقت وجود و حیات را به مثابه بنیاد هستی مورد کاوش قرار می‌دهد. این شرح، با رویکردی فلسفی و عرفانی، بر تمایز میان وحدت وجودی و اتحاد خلقی تأکید دارد و با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، مفاهیم پیچیده را به زبانی روشن و علمی برای مخاطبان متخصص ارائه می‌کند. تمامی جزئیات درس‌گفتار و تحلیل‌های مربوطه، بدون کم‌وکاست، در این متن گنجانده شده است تا روح و پیام عرفان اسلامی به شکلی اصیل منتقل گردد.

بخش نخست: نقد دیدگاه ابن‌سینا بر اتحاد

محال بودن اتحاد در نگاه ابن‌سینا

ابن‌سینا در آثار خود، از جمله «اشارات» و «شفا»، اتحاد دو شیء را محال می‌داند. او استدلال می‌کند که اتحاد یا به ترکیب دو ماهیت منجر می‌شود، یا به زوال یکی از آن‌ها، یا به پیدایش ماهیت سومی که هر سه حالت، به دلیل تناقض‌های منطقی، غیرممکن است. این دیدگاه، ریشه در فلسفه مشائی دارد که ماهیت را اصل و وجود را عرضی می‌انگارد. استاد فرزانه قدس‌سره، این دیدگاه را نقد کرده و اشکال آن را در تمرکز بر ماهیت و کثرت می‌دانند.

درنگ: اشکال بنیادین ابن‌سینا در تحلیل اتحاد، تقلیل آن به ترکیب یا زوال ماهیت‌هاست، در حالی که اتحاد در عرفان اسلامی، امری وجودی و فراتر از ماهیت است.

محدودیت‌های ماهوی در فهم اتحاد

ابن‌سینا، اتحاد را در چارچوب ماهیت و ماده بررسی می‌کند. او فرض می‌کند که اتحاد دو شیء یا به تبدیل یکی به دیگری، یا به ترکیب هر دو، یا به پیدایش موجودی جدید منجر می‌شود. هر سه حالت، به دلیل زوال ماهیت‌ها یا تناقض در هویت، محال تلقی می‌شود. این رویکرد، به باور استاد فرزانه قدس‌سره، از درک حقیقت وجودی اتحاد ناتوان است، زیرا اتحاد نه در ماده، بلکه در مراتب وجود رخ می‌دهد.

بخش دوم: حقیقت وجود و حیات

اتحاد وجودی در برابر اتحاد ماهوی

در عرفان اسلامی، اتحاد نه بر پایه ماهیت یا مفهوم، بلکه بر اساس وجود تعریف می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اتحاد، سیر وجودی است که در آن، وجود در مراتب مختلف ظهور می‌یابد، بدون آنکه به کون و فساد یا زوال ماهیت‌ها منجر شود. این دیدگاه، با فلسفه صدرایی که وجود را اصیل و ماهیت را اعتباری می‌داند، همخوانی دارد.

درنگ: اتحاد در عرفان اسلامی، سیر وجودی است که در مراتب حیات رخ می‌دهد، نه ترکیب یا زوال ماهیت‌ها.

سیرورت وجودی و مراتب ظهور

سیرورت وجودی، به معنای تبدیل وجود به وجود در مراتب گوناگون است، نه ایجاد و نابودی. وجود، دارای مراتب است که در دو جهت الهی (ید ربی) و خلقی (ید خلقی) ظهور می‌یابد. هر موجود، با حیات خود که همان وجود است، تعریف می‌شود. حیات، حقیقت بنیادین هستی است و ظهور آن، در مراتب مختلف، وحدت وجودی را شکل می‌دهد. این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است: اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ (بقره: ۲۵۵، «خدا، که جز او معبودی نیست، زنده و پاینده است»).

هویت ساریه و معیت قیومیه

هویت ساریه، وجود الهی است که در مظاهر جاری است و معیت قیومیه، صفات الهی را در مظاهر متجلی می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره، حقیقت «من» را ترکیبی از سه جهت می‌دانند: ید خلقی، ید ربی به ذات، و ید ربی به صفات. این «من»، نه وجودی مستقل، بلکه ظهوری است که در این سه جهت تعریف می‌شود. این دیدگاه، با مفهوم «لا انا» در عرفان اسلامی سازگار است که انانیت را نفی می‌کند.

درنگ: هویت ساریه و معیت قیومیه، ظهور وجود الهی در مظاهر است که حقیقت «من» را در مراتب خلقی و ربی تعریف می‌کند.

بخش سوم: تمایز وحدت و اتحاد

وحدت در ظرف حقی و اتحاد در ظرف خلقی

استاد فرزانه قدس‌سره، وحدت را در ظرف حقی و اتحاد را در ظرف خلقی تعریف می‌کنند. اتحاد، رابطه مظهر با مظهر در مرتبه خلقی است، در حالی که وحدت، به وحدت وجود در مرتبه حقی اشاره دارد. برای مثال، عبارت «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» نشان‌دهنده اتحاد مظهر خلقی (فاعل) با مظهر حول الهی است که حقیقتاً یکی است. این مفهوم، با توحید افعالی در عرفان اسلامی همخوانی دارد.

درنگ: اتحاد در ظرف خلقی و وحدت در ظرف حقی است؛ اتحاد، رابطه مظهر با مظهر است و وحدت، حقیقت وجود الهی را در بر می‌گیرد.

معرفت به حول الهی

تفاوت مومن و کافر، نه در فعل، بلکه در معرفت به حول الهی است. همه افعال، بحول الله هستند، اما مومن به این حقیقت معرفت دارد و کافر از آن بی‌بهره است. این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است: وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ (انفال: ۱۷، «تو نیانداختی هنگامی که انداختی، بلکه خدا انداخت»).

بخش چهارم: حیات، حقیقت بنیادین هستی

حیات و ظهورات عالم

عالم خلقت، مجموعه‌ای از ظهورات الهی است که بدون حق معنا ندارد. هر موجود، با حیات خود که همان وجود است، تعریف می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره، حیات را حقیقت بنیادین هستی می‌دانند که در مراتب احدیت، واحدیت، و مظاهر ظهور می‌یابد. قرب و بعد در این مراتب، به فاعل بستگی دارد.

درنگ: حیات، حقیقت بنیادین هستی است که در مراتب احدیت، واحدیت، و مظاهر ظهور می‌یابد و وحدت وجود را شکل می‌دهد.

حرکت در وجود و امکان تحول

حرکت در وجود، امکان هرگونه تحول را فراهم می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در عالم وجود، همه چیز می‌تواند به همه چیز تبدیل شود، زیرا وجود مراتب دارد و ماده، تنها شرط اعدادی است. این دیدگاه، با حرکت جوهری در فلسفه صدرا همخوانی دارد.

نقد ماهیت و ماده

ماده، ظهور وجود است، اما مفهوم و ماهیت، وجود واقعی ندارند و تنها حاکی از شیء هستند. استاد فرزانه قدس‌سره، ماهیت را اعتباری می‌دانند و حقیقت را در حیات و وجود جستجو می‌کنند. این دیدگاه، با فلسفه صدرایی سازگار است که ماهیت را اعتباری و وجود را اصیل می‌داند.

بخش پنجم: سیر وجودی و معجزه

مثال شیر و پرچم

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیل شیر پارچه‌ای که با سیر وجودی به شیر واقعی تبدیل می‌شود، نشان می‌دهند که معصوم با عنایت الهی می‌تواند ماده را در کمتر از ثانیه به موجودی دیگر تبدیل کند. این تصرف، نه جادو، بلکه نتیجه سیر وجودی است که با ربط وجودی انجام می‌شود.

درنگ: معجزه معصوم، نتیجه سیر وجودی است که ماده را با ربط به حیات الهی دگرگون می‌سازد.

ربط وجودی در قیامت

در قیامت، خداوند با ربط وجودی، همه چیز را احیا می‌کند. ماده در قیامت، نعش است و حیات الهی، حقیقت را زنده می‌کند. این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است: اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا (اسراء: ۱۴، «کتابت را بخوان، امروز خودت برای حسابرسی خویش کافی هستی»).

تیز شدن بصر در قیامت

در قیامت، بصر انسان تیز می‌شود و حقیقت را می‌بیند. این مفهوم، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید می‌شود: وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةً (قیامه: ۱۴، «و انسان بر خویشتن بیناست»).

بخش ششم: سلوک عرفانی و مراقبت نفسانی

اتحاد با نگاه و خطر معصیت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اتحاد با موجودات، حتی از طریق نگاه ممکن است. برای مثال، نگاه به گل می‌تواند خلق‌وخوی انسان را تغییر دهد. در مقابل، نگاه به معصیت، به معنای مصرف نفسانی آن است، حتی بدون عمل ظاهری. این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است: وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ (بقره: ۲۰۸، «و گام‌های شیطان را دنبال نکنید»).

درنگ: نگاه به معصیت، حتی بدون عمل، به مصرف نفسانی آن منجر می‌شود و اتحاد وجودی را مختل می‌کند.

نقش مراقبت در سلوک

عالم، مانند ورزشکار که از جسم خود مراقبت می‌کند، باید از نفس خود مراقبت کند تا علم الهی تولید کند. علم بدون مراقبت نفسانی، به ریا، تکبر، یا فساد منجر می‌شود. این اصل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است: وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا (بقره: ۴۱، «و آیات مرا به بهایی اندک نفروشید»).

قرنطینه عرفانی

عالم برای تولید معرفت، نیازمند انعزال از مادیات و قرنطینه عرفانی است، مشابه ورزشکاری که برای کارایی، محیط خود را کنترل می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، علم بدون ربط وجودی را بی‌ثمر می‌دانند و بر ضرورت ربط به حیات تأکید دارند.

درنگ: قرنطینه عرفانی، شرط تولید معرفت الهی است و علم بدون ربط وجودی، نتیجه‌ای جز فساد ندارد.

بخش هفتم: انسان کامل و مراتب وجود

انسان کامل و عالم اکبر

استاد فرزانه قدس‌سره، انسان کامل را عالم اکبر می‌دانند که همه مراتب وجود را در بر می‌گیرد. این مفهوم، با حدیث شریف «من عرف نفسه عرف ربه» (هر که خود را شناخت، پروردگارش را شناخت) همخوانی دارد. انسان کامل، با دور زدن در مراتب وجود، به حقیقت خود می‌رسد، نه با ماندن در نطفه یا ماده.

شکوفایی وجود و تشکیک

شکوفایی وجود، در دور زدن همه مراتب است. وحدت با تشکیک در مراتب وجود تعریف می‌شود و انسان در این مراتب سیر می‌کند. برخی انسان‌ها، مانند تخته‌سنگ، در وجود محدود می‌مانند، در حالی که انسان کامل، همه مراتب را طی می‌کند. این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوان است: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ (بقره: ۷۴، «سپس دل‌هایتان پس از آن سخت شد، پس مانند سنگ‌هاست»).

مثال بامیه و مراتب فعل الهی

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیل بامیه، تفاوت مراتب در فعل الهی را نشان می‌دهند. برخی در فعل الهی تا مرتبه‌ای محدود پیش می‌روند، در حالی که برخی تا ذات الهی می‌رسند. این تمثیل، با تشکیک وجود در فلسفه صدرا همخوانی دارد.

بخش هشتم: ربط وجودی و حقیقت عالم

عالم ربط و رابطه وجودی

عالم، مجموعه‌ای از ربط‌های وجودی است و ماده، تنها نعش است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که رابطه وجودی، هستی را شکل می‌دهد و ضابطه‌های مادی، محدودند. وصول به وجود، رسیدن به همه مراتب هستی است و حیات، حقیقت همه مراتب (احدیت، واحدیت، مظاهر) را در بر می‌گیرد.

درنگ: عالم بر اساس ربط وجودی عمل می‌کند و وصول به وجود، اتصال به همه مراتب هستی است.

شعر مولانا و جوشش حیات

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به شعر مولانا («آب کم جو، تشنگی آور به دست / تا که جوشد آبت از بالا و پست»), جوشش حیات محبین و محبوبین را تبیین می‌کنند. محبین از نفس و محبوبین از حق به حیات می‌رسند و این جوشش، حقیقت وحدت را نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری

این شرح، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، مفاهیم وحدت و اتحاد را در چارچوبی عرفانی و فلسفی تبیین کرد. با نقد دیدگاه‌های ماهوی ابن‌سینا، حقیقت حیات به مثابه بنیاد هستی معرفی شد و سیر وجودی، ربط وجودی، و مراقبت نفسانی به عنوان ارکان سلوک عرفانی برجسته گردید. این نوشتار، با ارائه تمثیلات ادبی و پیوندهای قرآنی، عرفان وحدت وجود را به شکلی علمی و جذاب برای مخاطبان متخصص عرضه کرد.

با نظارت صادق خادمی