در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 695

متن درس




شرح فصوص الحکم: تأملی در حکمت قدر و نقد جبر در عرفان اسلامی

شرح فصوص الحکم: تأملی در حکمت قدر و نقد جبر در عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۶۹۵)

مقدمه

حکمت قدر، از جمله مباحث بنیادین در عرفان و فلسفه اسلامی است که به تبیین رابطه میان اراده الهی، اختیار انسانی و سرنوشت موجودات می‌پردازد. این موضوع، که در فصوص الحکم ابن‌عربی با ظرافت خاصی طرح شده، در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی عمیق و نقادانه بررسی گردیده است. این نوشتار، با تأمل در مفهوم اعیان ثابته، علم الهی و استحقاق موجودات، به نقد دیدگاه‌های جبرگرایانه، به‌ویژه آرای اشاعره، پرداخته و راه‌حل مشائی را به‌عنوان رویکردی جامع برای حل مسئله جبر و اختیار پیشنهاد می‌دهد. با بهره‌گیری از زبانی متین و استدلالی، این متن تلاش دارد تا مفاهیم پیچیده عرفانی و فلسفی را با تمثیلات و اشارات ادبی، به‌گونه‌ای روشن و منسجم برای مخاطبان متخصص ارائه نماید. ساختار این نوشتار، با تقسیم‌بندی موضوعات به بخش‌های موضوعی و تبیین دقیق هر نکته، به انسجام و روشنی بحث یاری می‌رساند.

بخش نخست: تبیین مفهوم اعیان ثابته و رابطه آن با حکمت قدر

مفهوم اعیان ثابته در عرفان ابن‌عربی

اعیان ثابته، به‌عنوان مظاهر علم الهی، محور اصلی بحث حکمت قدر در فصوص الحکم است. این اعیان، که در حقیقت ظهورات علم پروردگارند، تعیین‌کننده استحقاق موجودات در عالم ظهورند. استاد فرزانه قدس‌سره در شرح خود، با تأکید بر عبارت «من غيره»، این توهم را که اسماء الهی به‌صورت مطلق و بدون توجه به استعداد اعیان بر آنها حکم می‌کنند، نفی می‌نماید. این دیدگاه، همچون نوری که از منشور حقیقت می‌گذرد و رنگ‌های گوناگون را پدید می‌آورد، نشان می‌دهد که احکام الهی نه دل‌بخواهی، بلکه مبتنی بر اقتضای ذاتی اعیان است.

درنگ: عبارت «من غيره» بر رفع توهم حکم مطلق اسماء الهی بر اعیان تأکید دارد و نشان می‌دهد که احکام الهی بر اساس اقتضای ذاتی اعیان صادر می‌شوند، نه به‌صورت دل‌بخواهی.

علم فعلی و انفعالی الهی

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمایز میان علم فعلی و انفعالی الهی، تبیینی عمیق از رابطه میان خدا و موجودات ارائه می‌دهد. علم فعلی، که منشأ اعیان ثابته و ظهور موجودات است، چونان چشمه‌ای است که حیات وجودی موجودات را سیراب می‌کند. در مقابل، علم انفعالی، که از ظهور موجودات در عالم پدید می‌آید، مانند آینه‌ای است که بازتاب حقیقت اعیان را به پروردگار عرضه می‌دارد. این رابطه دوسویه، که موجودات را هم معلول علم الهی و هم علت علم انفعالی او می‌سازد، از پیچیدگی‌های عرفان ابن‌عربی است که استاد با ظرافت تبیین می‌کند.

درنگ: علم فعلی الهی منشأ اعیان ثابته و موجودات است، در حالی که ظهور موجودات، علم انفعالی الهی را پدید می‌آورد. این رابطه دوسویه، بنیاد حکمت قدر را تشکیل می‌دهد.

سعادت و شقاوت: اقتضای اعیان

سعادت و شقاوت افراد، که در عرفان ابن‌عربی به اقتضای اعیان ثابته بازمی‌گردد، از مباحث کلیدی این بحث است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که سعید یا شقی بودن افراد، نه از حکم مطلق الهی، بلکه از استحقاق ذاتی اعیان آنها نشأت می‌گیرد. این دیدگاه، مانند درختی که میوه‌اش را از ریشه‌هایش می‌گیرد، نشان می‌دهد که سرنوشت هر موجود در ذات او نهفته است. با این حال، اشکالی که استاد مطرح می‌کند این است که اگر اعیان ثابته خود ظهورات علم و اسماء الهی‌اند، آیا سعادت و شقاوت در نهایت به خدا بازنمی‌گردد؟ این پرسش، که چون خاری در پای حقیقت‌جویان فرو می‌رود، مسئله‌ای کلامی و فلسفی است که در ادامه بررسی می‌شود.

درنگ: سعادت و شقاوت افراد به اقتضای اعیان ثابته آنها وابسته است، اما این اقتضا خود از علم و اسماء الهی سرچشمه می‌گیرد، که پرسش‌هایی درباره نقش انسان در این فرآیند ایجاد می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تبیین مفهوم اعیان ثابته و رابطه آن با علم الهی، بنیادی عرفانی برای فهم حکمت قدر فراهم آورد. تأکید بر اقتضای ذاتی اعیان و نفی حکم مطلق الهی، نشان‌دهنده عمق عرفان ابن‌عربی است که استاد فرزانه قدس‌سره با دقتی ستودنی آن را شرح داده است. این بخش، مانند دروازه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر مسائل جبر و اختیار، خواننده را به سوی تأملات بعدی هدایت می‌کند.

بخش دوم: نقد دیدگاه‌های جبرگرایانه و تبیین راه‌حل مشائی

نقد دیدگاه اشاعره

اشاعره، با این باور که مخلوقات ملک مطلق خداوندند و او هرگونه تصرف در آنها را به دلخواه خویش جایز می‌داند، به جبرگرایی متهم شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را محجوب و گمراه می‌داند، زیرا خداوند را به موجودی خودسرانه فرومی‌کاهد که بدون ملاک و مناط، برخی را سعید و برخی را شقی می‌سازد. این دیدگاه، مانند بادی است که بی‌جهت بر شاخسار عالم می‌وزد و نظم حکیمانه آن را به‌هم می‌ریزد. استاد تأکید می‌کند که احکام الهی، چونان ترازویی دقیق، بر اساس استحقاق و اقتضای اعیان صادر می‌شوند.

درنگ: دیدگاه اشاعره، که احکام الهی را بدون ملاک و مناط می‌داند، به جبر و ظلم منجر می‌شود و با حکمت الهی ناسازگار است.

نقد دیدگاه آخوند خراسانی در کفایه

آخوند خراسانی در کفایه‌الاصول، سعادت و شقاوت را ذاتی می‌داند و معتقد است که سعید در بطن مادر سعید و شقی در بطن مادر شقی است. این دیدگاه، که از ابن‌سینا در شفا تأثیر پذیرفته، سعادت و شقاوت را غیرقابل علّت‌یابی می‌شمارد. استاد فرزانه قدس‌سره این رویکرد را به تردستی فلسفی تشبیه می‌کند که به جای حل مسئله، آن را به ذاتیت غیرقابل توضیح ارجاع می‌دهد. این دیدگاه، مانند کلیدی است که قفل معما را باز نمی‌کند، بلکه خود قفلی دیگر می‌افزاید. استاد با اشاره به اعتراف آخوند به «شکست قلم» در این مسئله، محدودیت‌های اصول فقه در حل مسائل فلسفی را برجسته می‌سازد.

درنگ: دیدگاه آخوند خراسانی در کفایه، که سعادت و شقاوت را ذاتی و غیرقابل علّت‌یابی می‌داند، مسئله جبر و اختیار را حل نمی‌کند و به تردستی فلسفی فرومی‌کاهد.

راه‌حل مشائی: مشارکت عالم در افعال

استاد فرزانه قدس‌سره، با پیشنهاد راه‌حل مشائی، تفکیک در افعال را نفی می‌کند و معتقد است که هیچ فعلی فردی نیست، بلکه همه عالم، از اسباب طبیعی و غیرطبیعی تا حق تعالی، در آن شریک‌اند. این دیدگاه، مانند اقیانوسی است که هر قطره‌اش با امواج بی‌شمار دیگر درهم‌تنیده است. حتی عملی ساده چون نفس کشیدن، به همکاری عالم، از هوای اطراف تا اراده الهی، وابسته است. این رویکرد، جبر را نفی می‌کند و نشان می‌دهد که سعادت و شقاوت، خیر و شر، و هر فعل دیگر، نتیجه مشارکت جمعی عالم است.

درنگ: در دیدگاه مشائی، هیچ فعلی فردی نیست و همه عالم در هر فعل شریک‌اند، که این امر جبر را نفی کرده و به مشارکت وجودی اشاره دارد.

امر بین‌الامرین: راه‌حلی شیعی

استاد فرزانه قدس‌سره به دیدگاه امر بین‌الامرین، که از امام صادق (ع) نقل شده، اشاره می‌کند. این اصل، که بین جبر و تفویض قرار دارد، راه‌حلی برای مسئله جبر و اختیار ارائه می‌دهد، هرچند معنای آن در نگاه نخست مبهم می‌نماید. استاد این ابهام را با تبیین مشائی حل می‌کند و نشان می‌دهد که مشارکت عالم در افعال، کلید فهم این اصل است. این دیدگاه، مانند پلی است که دو سوی جبر و اختیار را به هم پیوند می‌دهد، بدون آنکه به یکی از آنها فروکاهد.

درنگ: امر بین‌الامرین، با تبیین مشائی، به مشارکت عالم در افعال اشاره دارد و راه‌حلی جامع برای حل مسئله جبر و اختیار ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد دیدگاه‌های جبرگرایانه اشاعره و آخوند خراسانی، به تبیین راه‌حل مشائی پرداخت که مشارکت عالم را در هر فعل برجسته می‌سازد. این رویکرد، با نفی تفکیک و تأکید بر وحدت وجودی، دریچه‌ای نو به سوی فهم حکمت قدر می‌گشاید. استاد فرزانه قدس‌سره، با استدلال‌های دقیق و تمثیلات عمیق، این راه‌حل را به‌عنوان پاسخی جامع به پرسش‌های کلامی و فلسفی معرفی می‌کند.

بخش سوم: تأملات قرآنی و عرفانی در عدالت و رحمت الهی

عدالت الهی و نقد جبر

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، بر عدالت الهی تأکید می‌ورزد. آیه وَلَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ (آل عمران: ۱۸۲، «و او به بندگان ستمکار نیست») نشان می‌دهد که خداوند حتی ذره‌ای ظلم نمی‌کند. استفاده از واژه «ظلام» به جای «ظالم»، مبالغه‌ای در عدالت الهی است، مانند ستاره‌ای که در آسمان حقیقت می‌درخشد و هیچ سایه‌ای از ظلم بر آن نمی‌افتد. این دیدگاه، جبر اشاعره را که به ظلم و تعبد کورکورانه می‌انجامد، نفی می‌کند.

درنگ: آیه وَلَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ بر عدالت مطلق الهی تأکید دارد و جبرگرایی اشاعره را که به ظلم منجر می‌شود، نفی می‌کند.

رحمت الهی و شفاعت اولیا

رحمت الهی، که در آیه وَهُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ (حشر: ۲۲، «اوست خدای رحمان و رحیم») متجلی است، در قیامت با شفاعت اولیا و انبیا همراه می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که قضاوت الهی در قیامت، مانند ترازویی است که با رحمت و عدالت متوازن شده و هیچ فعلی را بدون بررسی شریکان آن قضاوت نمی‌کند. این رحمت، مانند بارانی است که بر خاک خشک وجود بندگان می‌بارد و آنها را از عذاب و خجالت رهایی می‌بخشد.

درنگ: رحمت الهی، همراه با شفاعت اولیا، قضاوت عادلانه در قیامت را تضمین می‌کند و هیچ فعلی بدون مشارکت عالم قضاوت نمی‌شود.

مشارکت عالم در خیر و شر

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی از پنبه که هم ورقی نازک و هم هکتارها محصول است، به مشارکت عالم در خیر و شر اشاره می‌کند. شهادت، فقر یا شلاق، نتیجه تلاش‌ها و تراکم‌های وجودی در طول زمان است، نه فعل فردی. این دیدگاه، مانند تار و پودی است که همه عالم را در هم می‌تند و هیچ فعلی را به فرد تنها نسبت نمی‌دهد. روایت «هر کس سنت نیکو یا ناپسندی را بنیان نهد، پاداش یا کیفر آن تا روز قیامت با اوست» (مستنبط از نساء: ۸۵) این مشارکت را تأیید می‌کند.

درنگ: خیر و شر، مانند شهادت یا فقر، نتیجه مشارکت عالم است و هیچ فعلی به فرد تنها نسبت داده نمی‌شود، که این اصل با روایت سنت حسنه و سیئه همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تأکید بر عدالت و رحمت الهی، نشان داد که احکام الهی بر اساس حکمت و اقتضا صادر می‌شوند. مشارکت عالم در هر فعل، از خیر و شر گرفته تا شهادت و فقر، دیدگاه مشائی را تقویت می‌کند و جبر را نفی می‌نماید. آیات قرآن کریم و روایات، مانند چراغ‌هایی در این مسیر، راه را برای فهم عمیق‌تر روشن می‌سازند.

بخش چهارم: دین به مثابه نظام علمی و نقد عوام‌زدگی

الجار ثم الدار: اصلی علمی

اصل «الجار ثم الدار»، که استاد فرزانه قدس‌سره آن را علمی و نه صرفاً ثواب‌محور می‌داند، به مشارکت عالم در اعمال اشاره دارد. این اصل، مانند رودی است که پیش از سیراب کردن خانه، همسایگان را سیراب می‌کند. معنای «جار» فراتر از همسایه فیزیکی است و به همه عوامل دخیل در یک فعل، از ازل تا ابد، اشاره دارد. این دیدگاه، دین را به‌عنوان نظامی علمی معرفی می‌کند که نیازمند فهم عالمانه است.

درنگ: اصل «الجار ثم الدار» به مشارکت عالم در اعمال اشاره دارد و دین را به‌عنوان نظامی علمی معرفی می‌کند که فراتر از فهم عوام است.

نقد عوام‌زدگی دین

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأسف از عوام‌زدگی دین، آن را به درّ و یاقوتی تشبیه می‌کند که در دستان ناآگاهان به بازیچه بدل شده است. دین اسلام، مانند گنجینه‌ای است که تنها عالمان و متفکران می‌توانند ارزش آن را درک کنند. این نقد، علم دینی را از ساده‌انگاری عوامانه جدا می‌سازد و بر ضرورت فهم علمی تأکید می‌ورزد.

درنگ: دین اسلام، به‌عنوان نظامی علمی، نیازمند فهم عالمانه است و عوام‌زدگی آن را به بازیچه بدل کرده است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین اصل «الجار ثم الدار» و نقد عوام‌زدگی، دین را به‌عنوان نظامی علمی معرفی کرد که نیازمند تأمل عمیق و فهم متخصصانه است. این دیدگاه، مانند مشعلی است که تاریکی جهل را می‌زداید و راه را برای فهم حقیقت دین روشن می‌سازد.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تبیین حکمت قدر در فصوص الحکم ابن‌عربی، به بررسی رابطه اعیان ثابته، علم الهی و استحقاق موجودات پرداخت. نقد دیدگاه‌های جبرگرایانه اشاعره، آخوند خراسانی و ابن‌سینا، همراه با ارائه راه‌حل مشائی، نشان داد که مشارکت عالم در هر فعل، کلید فهم مسئله جبر و اختیار است. تأکید بر عدالت و رحمت الهی، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، این دیدگاه را تقویت کرد. دین، به‌عنوان نظامی علمی، نیازمند فهمی عالمانه است که از عوام‌زدگی به دور باشد. این تأملات، مانند رودی زلال، حقیقت عرفان اسلامی را به سوی دل‌های جویای حکمت جاری می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی